حديث

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در همه ی لعن های زیارت عاشورا نام هرکس یکبار آمده است.اما در لعن آخر نام پسر مرجانه دوبار به دو صورت ابن زیاد و ابن مرجانه آمده است.می خواهم بدانم چرا در این لعن خاص اسم این فرد دو بار آمده است؟در حالی که در همه ی لعن ها اسم همه یکبار آمده است و در لعن آخر هم همینطور است،ولی اسم ابن مرجانه دو یار در لعن آخر آمده.چرا؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
به تمام ریزه کاری ها علم و اطلاع نداریم. این زیارت بنا بر بعض روایات حدیث قدسی است و از خدا صادر شده ؛ بنا به روایات دیگر از امام باقر و امام صادق رسیده ، به این صورت است . خدا و اولیای خدا بهتر می دانند در لعن ، بر روی چه کسی بیش تر تکیه کنند.
اما ادعای شما درست هم نیست ،زیرا لعن های زیارت عاشورا که به اسم است، عبارتند از :
آل زیاد (2 بار)
آل مروان (2 بار)
بنی امیه
ابن مرجانه (2 بار)
عمر بن سعد (2 بار)
شمر (2 بار)
ابا سفیان
معاویه
یزید بن معاویه (2 بار)
عبید الله بن زیاد
آل ابی سفیان
در ضمن در جمله ای دارد :
اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنوامیه و ابن آکله الاکباد اللعین ابن اللعین علی لسانک و لسان نبیک... و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین اللهم فضاعف علیهم اللعن منک و العذاب الالیم.
البته از این که عبید الله ابن زیاد را به این نام و به نام "ابن مرجانه" لعن کرده ،به خاطر پلیدی فوق العاده و سهم عظیم او در جنایت کربلا است . شاید خواسته با عبارت "ابن مرجانه " بفهماند که عبید الله نه پسر زیاد و از آل اوست و نه از آل ابی سفیان (چنان که معاویه ادعا داشت و زیاد را پسر ابوسفیان خواند).
این نام به تولد پلید او و ولد زنا بودنش دلالت دارد.(1)
این ها احتمال هایی است که می دهیم اما وجه واقعی را فقط خدا و امامان می دانند.
پی نوشت :
1. میرزا ابو الفضل تهرانی، شفاء الصدور ،چ اول،تهران ، اسوه ، 1386 ش، ص 260.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دعا و راهكار براي جلب علاقه وايجاد محبت و دوستي ميخواهم استفاده از سنگ ها ودعاهايي كه ائمه استفاده مي كردند؟

خدمتتان یاد آور می شویم که بهترین عمل برای نورانیت صورت و زیبایی آن و محبوب شدن نزد خدا و مردم از نظر قرآن و روایات اسلامی خواندن نماز شب است که در آن حدود سی اثر برای خواندن نماز شب ذکر شده است برخی از آن صفات را مفسران در ذیل آیه این اثرات برشمرده اند : و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی آن یبعثک ربک مقاما محمودا ،(1) ای پیامبر پاسی از شب را بیدار باش و تهجد و عبادت کن و این وظیفه ای افزون برای توست ، باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود و پسندیده بر انگیزد . به خاطر اهمیت و ارزش نماز شب است که خدای متعال در قرآن سه بار به زمان خواندن آن قسم یاد می کند، که عبارت باشد ، والیل اذا یسر ،(2) والیل اذا عسعس (3) والیل اذا ادبر ،(4) یعنی قسم به شب هنگام تمام شدنش ،
(البته غير از دعا خوردن زيتون و روغن آن براي جلاي صورت توصيه شده است ).

پی نوشت ها :
1. محسن قرائتی ، تفسیر نور ،تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سال 1384 ، ج 7 ص 104. و شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان ، تهران ، کتاب فروشی ، محمد حسن علمی ، ص 60 5 .
2. فجر (89) آیه 4.
3. تکویر (81) آیه 17.
4. مدثر (74) آیه 33.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سند حديث: «كل يوم عاشورا و كل أرض كربلا» را براي بنده ارائه كنيد.

پاسخ:
این عبارت، حدیث نیست؛ بلکه مطلبی است که از آیات و روایات استفاده شده است و می خواهد بگوید همه روزها عاشورا است؛ یعنی روز جنگ حق و باطل است. همیشه جبهه حسینیان و یزیدیان در هر زمان، روز یا ماه (یوم) و در هر مکان (ارض)، مثل روز عاشورا در زمین کربلا در ماه محرم صف کشیده اند و هر کدام از این دو صف تو را به سوی خود می خواند. این تویی که باید انتخاب کنی و برگزینی در جبهه حسینیان بودن را یا در جبهه یزیدیان بودن را.
آیات ابتلاء که هر زمان و هر مکان انسان را در معرض آزمایش می شمارد و آیاتی که در آن ها شیطان بزرگ ترین دشمن انسان معرفی شده که کمر به گمراه کردن بنی آدم بسته و یک لحظه هم از انسان غافل نیست و نیز آیات جنگ ادامه دار حق و باطل از ابتدای خلقت تا آخرین روز آفرینش، همگی این حقیقت را فریاد می زند که هر روز و ماه و زمینی، در حقیقت عاشورا و محرم و کربلایی است که تو باید در جبهه حق یا باطل حضور خود را ثبت کنی.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا باید در زیارت عاشورا بندهای آخر را حتما صد بار تکرار کرد؟ و اگر به جای 100 بار 1 بار را بگوییم و بگوییم 99 بار کافی است؟

پاسخ:
در قسمت پایانی زیارت عاشورا یک فقره مشتمل بر لعن قاتلان و ستمگران و مخالفان اباعبداللَّه (ع) است که با "اللهم العن اول ظالم..." شروع می‏ شود.
فقره دوم مشتمل بر سلام بر سیدالشهدا و فرزندان و اصحاب او است که با "السلام علیک یا ابا عبداللَّه و علی الارواح التی حلت بفنائک..." شروع می‏ شود.
در روایت آمده هر یک از این دو قسمت صد مرتبه خوانده شود، ثواب کامل و فضیلت تامّه زیارت عاشورا را می برد که برابر است با ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار بار جهاد در راه خدا. آن کسی که زیارت را آن گونه که مأثور است بخواند به آن چه می‏ خواند، می رسد. کسانی که این زیارت را به طور مختصر می خوانند و لعن ها را فقط یک بار می گویند، گرچه ثواب عظیم می برند (ان شاء الله) ولی ثوابی که وعده داده شده، به تمام و کمال برای کسانی است که تکرار را رعایت کنند.
البته اگر کسی وقت نداشته باشد و هر یک از این دو قسمت را با نیت صد مرتبه بخواند و بعد از خواندن هر یک از آن دو قسمت بگوید: "مأة مرّة" یعنی (100 بار) یا یک مرتبه که خواند بگوید "و تسعاً و تسعین مرّة" یعنی (به اضافه 99 بار دیگر)، امید آن است که خداوند ثواب کامل را به او عنایت نماید.
صاحب "قرّة المهج" می‏ نویسد: در پاورقی کتاب "شفاء الصدور" ج 1، ص 110 از کتاب "مشحون" به سندش از امیرالمؤمنین (ع) نقل می‏ کند که حضرت فرمود: "کسی که زیارت عاشورا (مشهوره) را بخواند، سپس یک دفعه بگوید: "اللهم العنهم جمیعا تسعا و تسعین مرّة" مانند کسی است که صد مرتبه گفته و این برای کسانی که وقت ندارند، فوزی است عظیم.(1)
بنا به حدیث منقول از نبی مکرم اسلام(ص) ارزشمندترین عمل، عملی است که با مشقت (2) انجام گیرد.
بنابراین عملی که اساس و ریشه آن صحیح باشد، انسان برای انجامش هر قدر مشقت بیشتری را تحمل کند، از ثواب و فضیلت بیشتری برخوردار می‏ گردد.
مولی شریف شیروانی از امام هادی نقل می کند که لعن را یک بار کامل بگوید: آن گاه 99 بار بگوید: اللهم العنهم جمیعا. در سلام هم یک بار آن را به طور کامل بگوید و بعد 99 بار بگوید: « االسلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین» مثل این است که تمام صد لعن و صد سلام را گفته باشد. (3)

پی نوشت ها:
1 . جواد بن عباس کربلائی، قرة المهج، ص 127.
2 . "احمزها" یعنی قوی‏ترین و محکم‏ترین.
3 . زیارت عاشورا و آثار شگفت آن . سید علی موحد اصفهانی ،ص 121.

با سلام من قصد ازدواج با دختری را دارم که مادرش اعتقاد شدیدی به سر کتاب باز کردن دارد و به تازگی برای پیش بینی آینده من و فرزندش این کار را انجام داده و به او گفته اند که در ابتدا زندگی بسیار خوب و خوشی خواهیم داشت ولی مشکلات بسیار بد و حل نشدنی رخ خواهد داد و اینکه ستارگان ما به هم نمیخورند. آیا چنین چیزی درست است و می توان به این سخنان اعتماد کرد؟؟؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز؛
آنچه که امروزه در جامعه ما تحت عنوان های مختلفی از قبیل سر کتاب باز کردن ، طالع بینی ، ستاره بینی ، فالگیری ،بخت بینی یا بخت را بستن و یا باز کردن رواج دارد ، در قریب به اتفاق موارد مشتی خرافات و اراجیفِ شیادانی بیسواد است که از علوم باطنی هیچ سر در نمی‌آورند . تنها به فکر رسیدن به مطامع خود هستند . تهدیدات و اخطارهای آنان و نسخه هایی که می پیچند، ذره ای ارزش و اهمیت ندارد. رفتن پیش آنان هم طبق نظر برخی مراجع حرام است .
مدعیان این عرصه ، معمولا دروغ گویانی خطرناک یا افرادی روان پریش هستند .
آن ها معمولاً با بیان مسائل کلی که قابل انطباق با روحیات مختلف است ، یا با بیان یک سری مطالب متشابه سعی در جلب نظر مشتریان دارند. یا بر اثر حدسیات چیز هایی را بیان می‌کنند که به صورت اتفاق برخی واقع می‌شود . انسان‌ها خیال می‌کنند که پیشگویی‌های آن ها قطعی بوده است.هیچ یک از فال های مذکور از نظر عقل و شرع اعتباری ندارد. اما عقل به ما می گوید تصمیم گیری انسان باید بر اساس اندیشه و دور اندیشی و مشورت با عاقلان مؤمن صورت گیرد . سرنوشت انسان نباید با فال تعیین شود.
فال به تنهایی هیچ تأثیری در انسان ندارد. آنچه منشأ اثر است،‌ فکر و تلقی نادرست از فال است؛ یعنی کسی که به آن چه فالگیر می گوید، باور داشته باشد و به خود تلقین نماید، چه بسا خود را ببازد و با مشکلاتی مواجه گردد. امام صادق(ع) می فرماید: "تأثیر یا بی تأثیری فال بد در روان تو تابع موضعی است که در مقابل آن اتخاذ می کنی. اگر آن را ناچیز بدانی، ناچیز خواهد بود. اگر آن را مهم بپنداری ، مهم خواهد بود . اگر به آن ترتیب اثر ندهی، هیچ و بی اثر خواهد بود".(1)بنابراین هیچ اطمینانی به فال نمی توان داشت.
طالع‏بینی که با نگاه کردن در ساعت، روز، ماه و سال به دنیا آمدن یک شخص ، هم چنین نگاه کردن به اوضاع ستارگان در آن وقت ، حکم به آینده آن شخص می‏شود نیز اعتبار شرعی و علمی ندارد. بر اساس حدس و گمان است، اگر چه گاهی در برخی موارد مطابقت با واقع داشته باشد.
برای این که مسلمانان تحت تأثیر فال گیری و پیشگویی برخی شیادان قرار نگیرند، خویشتن را تسلیم نادانی‌ها و خرافات ننمایند. اولیای دین نه تنها پیروان خود را از این قبیل کارهای موهوم و زیانبار بر حذر داشته اند، بلکه پذیرش سخنان این قبیل افراد را مخالفت با تعالیم الهی خوانده اند.
هیثم بن واقد گوید: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: بین ما اهالی جزیره مردی است که گاهی اشخاص در باره مالی که به دزدی رفته یا مفقود شده، از وی سؤال می کنند و او خبر می‌دهد. آیا مجازیم در این قبیل موارد از او پرسش نماییم؟ حضرت جواب داد که رسول اکرم(ص) فرمود: "کسی که نزد ساحر یا کاهن یا کذّاب برود و گفته او را قبول نماید،‌ با این عمل به کتابی که از طرف خداوند نازل گردیده، کافر شده است".(2)
در استفتائات بعضی از مراجع معظم تقلید آمده:
فالگیری و رمالی مطلبی است خرافی . مراجعه به رمال و فالگیر جایز نیست.(3) برای رفع احتمالات با پرداخت صدقه و دعا از جمله دعای«حسبی الله و کفی،و سمع الله لمن دعا ،لیس وراء الله منتهی»به مقصود خود برسید.

پی‌نوشت‌ها :
1. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ه.ش .ج 8، ص 197.
2. مرتضی مطهری، داستان راستان،‌ ج 1، ص 136؛‌محمد تقی فلسفی، کودک، ج 1، ص 382،‌ به نقل از روضة کافی، ‌ص 293.
3. جامع المسائل، ج 1، ص 630، مسئله 2202؛ آیت الله مکارم، استفتائات جدید، ص 156، س 563؛آیت الله خامنه‌ای ، رساله اجوبه الاستفتاات ، س 1229 .

صفحه‌ها