پرسش وپاسخ

با قرآنهای کهنه چه کار کنیم؟

بعضی ها میگویند در آب بریزیدویا خاک کنید شما چه نظر میدهید با تشکر

پرسش: با کتاب هاي درسي قرآني بچه هاي مان چکار کنيم
شرح
بعضي مي گويند در آب بريزيد و يا خاک کنيد .

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اسامى متبرّكه، اعم از اسماء اللّه و اسماى ائمّه اطهارو آيات قرآن و... ، بايد از افتادن زير دست و پا حفظ شود؛ بي احترامي به آن ها جايز نيست . بهترين راه آن است كه ظرف يا محلّى براى نگهدارى اين گونه اسما و كلمات در نظر گرفته شود . بعد از چند مدّت محتواى آن يا در گوشه‏اى از بيابان دفن شود، يا در رودخانه‏اى ريخته شود، و يا به مراكزى داده شود كه آن ها را خمير كرده، براى كارتن يا كالاي ديگر از آن استفاده ‏كنند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

1

امام حسین(ع) - شهادت - گریه

ba salam mikhastam beporsam ke chera majaraye ashora va emam hosein ba khon va tike tike shodan badane onha hamrah hast dar vaghe manzorr aslim ine ke chera baraye gerye andakhtan mardom az in jor harf ha estefade mishavad ba tashakor

پرسش: 1شرح
چرا ماجراي عاشورا و امام حسين با خون و تيکه تيکه شدن بدن آن ها همراه هست؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اينكه چرا چنين چيزهايي هست، براي آن است كه چنين چيزهايي در تاريخ اتفاق افتاده است. بودن يا نبودن آن در اختيار ما نيست، اما مي توان از علت وقوع چنين حوادث تلخي سوال كرد . پاسخ آن نيز نياز به مراجعه به علل و عوامل اين حادثه در صدر اسلام دارد.
حادثه عاشورا تنها کشته شدن و خونريزي نيست. در اين جريان فداکاري‌ها، حماسه‌ها، شجاعت ها و شهامت ها نيز وجود دارد. البته درآن سوي اين حادثه ظلم، جنايت و خونريزي‌ها نيز وجود دارد که از سوي دشمنان ظهور وبروز نمود.
اما اينكه چرا بر اين گونه حوادث در عزاداري ها تأكيد مي شود، ما نيز تا اندازه اي موافق هستيم كه تأكيد زياد روي اين حوادث و غفلت از حقايق و واقعيت هاي ديگري كه به وجود آمد، چندان صحيح نيست، اما نبايد از نقش احساس و عواطف در برانگيختن مردم و شور ديني غافل بود.
در سفارش هاي ديني آمده كه در عزاداري‌ از فدارکاري، شجاعت و رشادت امام حسين (ع) و ياران او سخن به ميان آيد. اگر چه بيان اين امور، بيان ظلم و جنايت‌هاي دشمنان را نيز در پي دارد که بيان آن نيز بايسته است. تا در تاريخ هم فداکاري‌هاي امام حسين (ع) و هم جنايت دشمنان ثبت و ضبط گردد. همچنين اسلام با عزاداري‌ که توام با تحريف و اهداف غير مشروع باشد، مخالف است. از عزاداري‌هايي که سبب اهانت به اسلام و معصومان مي گردد نهي نموده است. بر اين اساس انتظار مي رود مداحان از بيان مطالب غير واقعي و اهانت آميز پرهيز و به بهانه گرياندن مردم جريان عاشورا را تحريف نکنند .مطمئن باشند ميزان تاثيرگذاري بيان واقعيت‌هاي حادثه کربلا، به مراتب بيش تر از تاثيرگذاري بيان مطالب غير واقع مي‌باشد.

برای رهایی از خودارضایی چه کنم؟

از دو یا سه سالگی دوچار خود ارضایی بوده ام شاید در بچگی چیزی دیده ام که نباید می دیدم . خیلی عذاب می کشم از کاری که انجام می دم .سعی کردم با کارهای فرهنگی مذهبی ،دعا ، نماز از این کار دوری کنم ولی نتوانسته ام . هر چند وقت یک بار به سراغم می آید . اگر فکر هوس انگیز نکنم توی خواب به سراغم می آید اینقدر از فکرهای هوس انگیز به من هجوم می آورد تا بالاخره مجبور به خود ارضایی می شوم البته آسیبی به خودم نمی رسونم .همان موقع هم می دونم که کارم اشتباه است ولی نمی تونم مقاومت کنم .بعضی مواقع تا فکرها می یان به سراغم قبل از اینه تحت فشار زیاد قرار بگیرم خودم همون اول خودم را ارضا می کنم که از دست فکر های بی خود تحت فشار نباشم . خیلی از خدا وائمه کمک خواستم ولی نتونستم ترک کنم . می خوام بدونم از لحاظ شرعی کار منم چه حکمی دار ،گناه کبیره است. یا نه . خیلی دچار عذاب وجدان هستم فکر می کنم هر چه کار خوب انجام دادم با این کاری که می کنم همه به باد فنا رفتن. من باهیچ مردی رابطه نداشتم واصلا دوست ندارم که رابطه ای نامشروع داشته باشم .از نظر مردم آدم مذهبی به نظر می رسم ولی خودم می گم ریا کار هستم .کمکم کنید تا ترک کنم .از من نخواید به روانشناس مراجعه کنم چون خجالت می کشم . امکان اذدواج هم برام میسر نیست .اگه این مشکل من حل بشه فکر می کنم از 100درصد آرزوهام به 95 درصد آرزوهام رسیدم . منتظر جوابتون به آدرس ایمیلم هستم باتشکر از زحمات شما.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در حال حاضر اصلي ترين مشكل شما چيزي جز اضطراب بالاي تان نيست. اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي و توليد نياز جنسي کاذب دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است . اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد.
مکانيزم دفاعي خيالبافي (که خيالبافي جنسي يکي از مصاديق آن است) يکي از مکانيزم‌هاي ناهشيار ماست که به هنگام بالا آمدن سطح اضطراب در ما فعال مي‌گردد. با اين وصف براي تعديل خيالبافي جنسي کاهش سطح اضطراب بسيار ضرورت پيدا مي‌کند. در صورتي که اضطراب تان به صورت حاد درآيد و باعث شدت استمنا در شما گردد، مانند هر بيماري جسمي ديگر نيازمند مراجعه به متخصص است. نمي‌توان تمايز خاصي بين بيماري جسمي و رواني از اين حيث قائل شد.
همان طور که ناراحتي قلبي با خود درماني صرف برطرف نمي‌گردد، بيماري‌هاي عصبي نيز با خوددرماني يا درمان‌هاي اورژانسي و فوري قابل حل نمي‌باشد. درمان اضطراب از طريق کتبي، اينترنتي و تلفني زياد کارآمد نيست. مراجعه حضوري به روان‌پزشک و روان‌شناس باليني را مي‌طلبد (البته درمان اضطراب رو نمي خواهد. به عنوان مثال درمان نسبي اضطراب حداقل به 5 تا 6 جلسه روان‌درماني و احتمالاً دارو درماني نيازمند است و به سادگي درمان نمي‌پذيرد.
کتاب هايي مانند وقتي اضطراب حمله مي کند، نوشته ديويد برنز، ترجمه مهدي قرچه داغي؛
شيوه هاي درمانگري اضطراب و تنيدگي ،نوشته مسعود جانبزرگي و ناهيد نوري، همچنين بروشورها و مطالب موجود در سايت ها (مثلاًسايت مرکز مشاوره دانشگاه تهران و. . . ) تا حدودي براي شناخت بيش تر شما از موضوع اضطراب مفيدند. تقويت بنيه مذهبي، مصرف داروهاي گياهي مانند گل گاو زبان و. . . و ورزش و تنفس عميق و تمارين تن آرامي از جمله ديگر روش هاي کاهش اضطرابند.
همه اين روش ها در کنار مراجعه حضوري به متخصص معنا مي يابند و به تنهايي تأثير چنداني بر کاهش اضطراب شما ندارند.
تمايلات جنسي غير متعارف به خاطر بار هيجاني بسيار بالا به سادگي قابل حذف از صحنه ذهن نيست. مدت‌ها در ذهن باقي مي‌ماند.
صرف تمايل ذهني به استمنا گناه محسوب نمي‌گردد . تا زماني که به مرحله عمل در نيامده، بر شما چيزي نيست. اين مطلب از اين جهت با اهميت است که تلاش ذهني براي فکر نکردن به موضوع گناه آلود ،نه تنها به حذف آن نمي‌انجامد، بلکه بنا به سازکار مغزي ما انسان‌ها به تشديد آن مي‌انجامد. يعني هر چه که از يک فکر شرم‌آور فرار مي‌کنيم، هجوم آن فکر در ذهن ما تشديد مي‌گردد.
هر چه به جاي بغرنج سازي افکار به ساده‌سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازيم، اين افکار کم تر به ذهن ما هجوم مي‌آورد.
توصيه مي‌شود با توجه به اين که خداوند دروازه بان فکري براي ذهن ما تعبيه نکرده است، اصرار بر دروازه باني فکري ننماييد. افکار شرم آور بايد مانند نسيم از توري ذهن ما به راحتي و با کم ترين اصطکاک آمد و شد کنند . نبايد مانند ديوار جلوي آن ها ايستاد.
بايد کليه محرک‌هاي جنسي حذف گردد . بايد به يک پالايش محيطي دست زنيد. هر گونه وسايلي که کاربري تحريک زا دارند ،بايد از محيط پاکسازي گردد.
تا زماني كه مزه گناه گذشته در زير زبان شما باقي باشد، اين گونه تمايلات غير انساني از شما رخت نخواهد بست. به اين منظور بايد به جاي تداعي لذت‌زا تجارب جنسي گذشته، به تداعي لذت زداي آن بپردازيد. پس اين افکار به جاي اين که با امور لذت زا گره بخورند ، بايد با امور مشمئز کننده و تهوع آور تداعي شوند. مثلاً افکار جنسي با تصاويري مانند خوردن يک داروي بسيار تلخ و تهوع آور پيوند بخورند، به اين نحو که هر زماني ذهن شما در حال يادآوري اين موضوع است، به صورت خودکار و اتوماتيک امور مشمئززا با آن همراه گردد.
تکنيک‌هاي حواسپرتي و ذهن‌گرداني مانند رفتن به سر يخچال در هنگام داغ شدن ذهن به اين گونه مسائل يا نام بردن اشياي موجود در اتاق با صداي بلند يا کشيدن کشي که از قبل بر مچ خود بسته‌ايد و ... مي‌تواند به شما کمک کند.

ازدواج در سایر ادیان

باسمه تعالی: با سلام در مورد بررسی مسایل مربوط به عقد نکاح (ازدواج)در دیگر ادیان ، خاصه مسیحیت ، یهود و زرتشت لطفا اگر منبعی می شناسید معرفی کنید.(اگه منت بگذاريد و پاسخ سوال رو سريع بهم بدين خيلي خيلي ممنون مي شم). يا علي

پاسخ پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تشكيل خانواده به عنوان يكي از مهم ترين پديده هاي حيات بشري، همواره مورد توجه همه اديان بوده است . در اين جا به برخي اشاره مي شود:
دين يهود:
در يهوديت ازدواج عقدي است ميان دو نفر كه بر اساس آن بركت خدا را طلب مي كنند . اين قرار داد كتبي كه از طرف شوهر به زن داده مي شود "كتوبه" نام دارد.(1)
در اين آيين سن مناسب براي ازدواج مردان از 18 تا 24 سالگي است . دختر اگر به 5/12 سالگي رسيد، وقتي ازدواج او است، چون بلوغ دختر در اين سن است. اگر پدري دخترش را كه كم تر از 12 سال دارد، شوهر دهد و دختر وقتي به سن بلوغ (5/12 سالگي) رسيد، موافق با اين ازدواج نبود،‌مي تواند ازدواج را فسخ كند و نيازي به طلاق نيست.(2)
اگر چه داشتن حداقل يك فرزند از هر جنس مطلوب است، ولي نبود فرنزد نياز به ازدواج را برطرف نمي كند و تأهل وضعيت آرماني مردان تلقي مي شود. در مورد زنان چنين برداشتي وجود ندارد. زنان مكلف به ازدواج نيستند، زيرا وظيفه داشتن فرزند تنها بر عهده مردان است.(3)
آرمان يهود آن است كه والدين بايد حداقل دو فرزند داشته باشند تا مسئوليت خود را براي تأمين جمعيت جهان به انجام رسانند.(4)
براي اجراي مراسم ازدواج جشن بزرگي برگزار مي شود و افراد زيادي شركت مي كنند. يهوديان مخالف ازدواج يهوي با غير يهودي هستند و مي گويند همسر غير يهودي هر چقدر خوب باشد، قادر نيست به يك فرزند يهودي كمك كند تا سرنوشت و نقش حساس خويش را (كه گسترش ملت يهود و زنده نگهداشتن ميراث يهود است) ايفا نمايد.(5)
دين مسيحيت:
در آيين مسيحيت ازدواج متضمن عقدي قانوني ميان زن و مرد است. در مذهب كاتوليك و ازتدوكس ازدواج يك شَعيره (عبادت ديني برخوردار از تأييد الهي) است.از ديد اينان ازدواج دائمي است و قابل انقطاع (طلاق) نيست.(6)
كليساي كاتوليك و ارتدوكس عقد نكاح را يكي از آيين هاي مقدسي و غير قابل نقض مي دانند.(7) ازدواج در مسيحيت پديده اي منحصر به فرد نيست و در ماهيت ازدواج با بيش تر اديان مشترك است. البته مسيحيان بر تجرد به عنوان آرماني والا به خصوص از آن جهت كه حضرت عيسي(ع) ازدواج نكرده، تأكيد دارند. راهب ها، راهبه ها و كشيشان مذهب كاتوليك نذر مي كنند كه هميشه مجرد بمانند.(8) درضمن برخي ازمسيحيان ازدواج مجدد را قبول ندارند، چون طلاق را به هيچ وجه نمي پذيرند . اگر طلاق حاصل شود و سپس شخص مجدداً ازدواج كند، آن را زنا تلقّي مي كنند. اما بر برخي ازدواج مجدد را مي پذيرند، چون طلاق را صحيح مي دانند. از اين رو اگر شخص بعد از طلاق ازدواج كند، آن را صحيح مي دانند.(9)
دين زرتشت
در دين زرتشتي به آيين زناشويي، پيوکاني گفته مي شود و پيوندي است که در آن زن و مرد با هم برابراند. زن و مرد زرتشتي به 5 صورت و تحت عناوين پادشاه زن- چاکر زن- ايوک زن- ستر زن- خودسر زن با هم از داواج مي نمودند :
1- پادشاه زن:
اين نوع ازدواج به حالتي گفته مي شد که دختري پس از رسيدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسري ازدواج مي کرد . پادشاه زن از کامل ترين حقوق و مزاياي زناشويي برخوردار بود.همه دختراني که براي نخستين بار و با رضايت پدر و مادر ازدواج مي کردند ،پيوند زناشويي آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت مي شد.
2- چاکر زن:
اين نوع ازدواج به حالتي اطلاق مي شد که زني بيوه به عقد و ازدواج با مرد ديگري در مي آمد .اين زن با زندگي در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزاياي پادشاه زن را در سراسر زندگي مشترک دارا بود، ولي پس از مرگ آيين کفن و دفن و ساير مراسم مذهبي اش تا سي روزه توسط شوهر دوم يا بستگانش برگزار مي شد . هزينه هاي مراسم بعد از سي روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود، چون معتقد بودند در دنياي ديگر اين زن از آن نخستين شوهر خود خواهد بود . به همين علت پيوند دوم او تحت عنوان چاکر زن ياد مي شد.
3- ايوک زن:
اين نوع ازدواج زماني اتفاق مي افتاد که مردي دختر يا دختراني داشت و فرزند پسر نداشت . ازدواج تنها دختر يا کوچک ترين دخترش تحت عنوان ايوک ثبت مي شد . رسم بر اين بود که اولين پسر تولد يافته از اين ازدواج به فرزندي پدر دختر در مي آمد . به جاي ناپدري نام پدر دختر را بعد از نامش مي آوردند . اين نوع ازدواج باعث شده که برخي افراد غير مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتيان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج مي کرده است.وحال اين که اين گونه نيست.
4- ستر زن:
ستر در زبان پهلوي به معناي فرزند است. وقتي که فرد بالغي بدون ازدواج در مي گذشت، پدر و مادر يا خويشان اين فرد موظف بودند به خرج خود و به ياد فرد درگذشته دختري را به ازدواج پسري در مي آورند .شرط اين نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد مي شدند که در آينده يکي از پسران خود را به فرزند خواندگي فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.
5- خودسر زن:
اگر دختري و پسري پس از رسيدن به سن بلوغ برخلاف ميل والدين خود خواستار ازدواج با يکديگر مي شدند و مصر بر اين امر نيز بودند، با وجود مخالفت والدين ازدواج آن ها منع قانوني نداشت . زير عنوان خودراي زن ثبت مي گرديد . در اين بين دختر از ارث محروم مي شد مگر اينکه والدينش به خواست خود چيزي به او مي دادند يا وصيت مي نمودند که بدهند. اين نوع ازدواج ها در ايران باستان انجام مي شد. امروزه ازدواج ها تحت اين عناوين ثبت نمي شود.(10)
پي نوشت ها:
1. اخلاق در شش دين جهان، ورنرمشكي، ترجمه محمد حسين وقار، ص 276.
2. گنجينه اي از تلمود، راب وكتر، 1، كهن، به اهتمام اميرحسين صدري پور، ص 180، 181.
3. اخلاق در شش دين جهان، ص 277.
4. همان، ص 323 و 324.
5.همان،‌ص 277.
6. همان، ص 345.
7. غلامحسين مصاحب، دايره المعارف فارسي، ج 1، ص 1186.
8.اخلاق در شش دين جهان، ص 344.
9. همان، ص 345.
10 . http://www.tahoordanesh.com/docs/80c16d01.php
جهت آگاهي بيش تر به سايت ها ع زير مراجعه نماييد:
. <http://www.iran-eng.com/showthread.php?t=20541>
http://www.iran-eng.com/showthread.php
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ازدواج با عمه ناتنی حرام است؟

آیا ازدواج با عمه ناتنی که از پدر با پدرم یکی و از مادر متفاوت بودند با توجه به اصول شرعی مجاز است ؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
عمه ناتني شما به شما محرم است . ازدواج با او حرام است.(1)
پي نوشت:
1.آيت ا... بهجت، توضيح المسائل،ص 381.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

رابطه بازن قبل از طلاغ

با زني رابطه دارم كه حدود يكسال است كه جدا از شوهرش زندگي مي كند ودر حال سپري كردن مراحل طلاق است . رابطه ما در حد بوسيدن است آيا بعد از طلاقش مي توانم او را صيغه كنم.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
در فرض سؤال از دواج شما بعد از طلاق گرفتن خانم مذکور، اشکال ندارد.
اگر تا زماني که خانم مذکور طلاق نگرفته و عده طلاق هم تمام نشده است ،با او مرتکب زنا نشويد، بعد از طلاق و تمام شدن عده طلاق مي توانيد با او ازدواج موقت يا دائم کنيد،
اما اگر در اين مدت با او زنا کنيد، يعني دخول از راه جلو يا عقب ،هرچند به مقدار ختنه گاه صورت بگيرد، به نظر مشهور فقها و مراجع، زن مذکور براي هميشه بر شما حرام مي شود.
هم چنين ارتباط غير متعارف و همراه با لذت با زن مذکور حرام مي باشد .از بوسيدن همديگر و دست زدن به بدن همديگر و صحبت هاي غير متعارف و تحريک کننده خود داري کنيد . از عذاب خدا بترسيد . ازخدا که همه جا حاضر و ناظر است خجالت بکشيد. آن زن تا طلاق نگرفته، زن شوهرش مي باشد . مواظب باش که به ناموس ديگران خيانت نکني که به ناموست خيانت مي کنند.

علت - معلول - اسباب

اولا کمال تشکر را از شما دارم که به سوالات ما با حوصله پاسخ می دهید دوما در رابطه با سوالی که چند روز قبل پرسیدم که علت تفاوتهای آدمی در چیست؟ شما فرمودید که علت تفاوت‌‌ها را بايد در علل و عوامل ميانه و مباشر جستجو کرد. حال خواستم بپرسم که علل و عوامل میانه و مباشر یعنی چه؟ و چگونه باعث به وجود آمدن این تفاوتها شده است؟؟ در آخر باز هم از شما تشکر میکنم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز2
بر اساس اين آموزه الهي که فرمود: «ابي الله ان يجري الاشياء الا باسباب، فجعل لکل شيء سببا؛ (1) خداوند امتناع دارد از اين که امور را بدون اسباب و علل به جريان بيندازد» براي هر چيزي سبب و علت قرار داده است.
نيز طبق مباني فلسفي همه پديده‌هاي عالم و رخ‌دادها از جمله تفاوت‌هاي گوناگون ميان انسان‌ها علل و عوامل خاص خود را دارد . غير از علت العلل که معطي الوجود است و وجود را افاضه مي‌کند، علل و عوامل بعد از آن در طول عليت او وجود دارد و باعث تفاوت‌ها مي‌شود،
بنابراين درباره مفهوم علت ميانه و مباشر بايد گفت: مراد از علت ميانه و مباشر اين است که بعد از علت العلل و وجود دهنده اشيا است، فرشتگاني مدبر عالم‌اند .از اين رو در قرآن کريم فرمود: «فالمدبرات امرا؛ (2) قسم به فرشتگان تدبير کننده کار».
غير از آموزه‌هاي وحياني بر اساس مباني فلسفي نيز علل ميانه در پديد آمدن اشيا نقش دارند . مفهوم اين علل ميانه که از آن ها به علل اعدادي و يا علت‌هاي معده نيز ياد مي‌شود ،اين است که در فراهم آوردن زمينه ‌پيدايش معلول موثر است ، گر چه وجود معلول وابستگي حقيقي و جدايي‌ناپذير به آن ندارد، مانند پدر و مادر نسبت به فرزند که پدر علت اعدادي و علت مباشر براي به وجود آمدن فرزند است. (3)
در باره علل ميانه و علل اعدادي شهيد مطهري در کتاب عدل الهي به تفصيل بحث کرده و تاکيد نموده که راز تفاوت‌ها را بايد در همين علل جستجو کرد . معناي نظام اسباب و مسببات اين است که هر معلولي که علت خاص، و هر علتي معلول مخصوص دارد . علو ذات پروردگار و قدوسيت او اقتضا دارد که موجودات رتبه به رتبه و پشت سر هم نسبت به او قرار داشته باشند. آنچه در لسان دين به عنوان ملائکه و جنود الهي و مقسمات امر و مدبرات امر ياد شده ،در فلسفه به نام علل طولي و عرضي ناميده مي‌شود. (4)
علل ميانه و مباشر در پديد آمدن هر چيزي عبارت‌اند از امور، عوامل زمينه‌ساز و واسطه‌براي به وجود آمدن يک پديده‌اي.
اما در خصوص اين که اين علل ميانه و مباشر چگونه سبب تفاوت مي‌شود؟ بايد گفت:
در اين باره ممکن است مباحثي بسيار مطرح باشد که برخي در پاسخ پيشين اشاره شد، ولي گذشته از عوامل فراطبيعي که در اصطلاح فلسفي به عقول مجرده و در اصطلاح ديني به فرشتگان ياد مي‌شود، نسبت به نقش تاثيرگذاري علل اعدادي مطرح در نظام طبيعت در ايجاد تفاوت‌ها بايد توجه داشت که بر اثر آموزه‌هاي وحياني و تجربه‌هاي علوم پزشکي شرايط گوناگون زماني، مکاني، تغذيه، حالات روحي، جسمي، نژاد، عوامل ژنتيکي و صدها عامل پيدا و ناپيدا در شکل‌گيري روحيه، شخصيت، استعداد افراد موثر است.
مراعات نکردن بهداشت جنسي چه بسا ممکن است باعث کاهش استعداد و ضريب هوشي شود . مراعات امور بهداشتي و اخلاقي باعث استعداد و افزايش ضريب هوشي بچه گردد، از اين روست که در روايات تاکيد شده اگر کسي با زن حامله خود بدون وضو نزديکي کند ،فرزندش بخيل و بي‌بصيرت خواهد شد. اگر کسي در شب جمعه با زن خود همبستر گردد و فرزند از آن به وجود آيد ، باهوش و دانا خواهد بود . اگر در شب پنج‌شنبه باشد، فرزندش عالم خواهد بود. اگر در شب دوشنبه باشد ،فرزندش حافظ قرآن خواهد شد.
در روايات نکته‌هاي آموزنده بسياري مطرح شده . (5) بر اساس اين گونه آموزه‌ها معلوم مي‌شود که عمل پدر و مادر در تمام مراحل به وجود آمدن و شکل شخصيت علمي و عملي فرزندش نقش بنيادين دارد . اين نمونه بارز و روشني از چگونگي تاثير علل مباشر در تفاوت افراد است، چه بسا فرزندي که بر اثر مراعات عوامل ياد شده با هوش، خردمند، و نيک به دنيا بيايد و برعکس چه بسا بي‌استعداد و ناصالح و شرآلود به دنيا بيايد . از اين عوامل تفاوت‌هاي گوناگون در همه ساحات زندگي افراد در جامعه به وجود مي آيد . بدين ترتيب بسياري از تفاوت‌هايي که در افراد جامعه ديده مي‌شود، از اين طريق پديد مي‌آيد، چه اينکه برخي از تفاوت‌اجتماعي، اقتصادي، و مانند آن عوامل اجتماعي و اقتصادي خاص خود را دارند .
پي‌نوشت‌ها:
1.اصول کافي، ج 1، ص 183.
2.نازعات (79)، آيه 5.
3. آموزش فلسفه، ج 2، ص 20.
4.مجموعه آثار، 1، ص 127 و 128.
5. حليه المتقين، ص 105 تا 110.

صفحه‌ها