پرسش وپاسخ

چرا حرف زدن در موقع نزدیکی مذمت شده است.لطفا توضیح قانع کننده بدهید. با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
فقهاي ما يكي از كارهايي را كه در هنگام نزديكي، مكروه شمرده‌اند، صحبت كردن و تكلم در غير ذكر خداوند است . مستند اين فتوا رواياتي است كه از رسول خدا (ص) و اهل‌بيت (عليهم السلام) رسيده است.
پيامبر (ص) در ضمن سفارش خود به حضرت علي (ع) مي‌فرمايد: «يا عليّ، لا تتكلّم عند الجماع كثيرا فإنّه إن قضي بينكما ولد لا يؤمن أن يكون أخرس‏(1) ؛
هنگام نزديكي زياد صحبت نكن؛ چرا كه اگر از اين آميزش فرزندي شكل بگيرد ؛ممكن است لال باشد.» حضرت علي(ع) مي‌فرمايد:« إِذَا أَتَى أَحَدُكُمْ زَوْجَتَهُ فَلْيُقِلَّ الْكَلَامَ فَإِنَّ الْكَلَامَ عِنْدَ ذَلِكَ يُورِثُ الْخَرَس(2)‏ ؛
زماني‌ كه يكي از شما با همسر خود نزديكي مي‌كند؛ بايد كم حرف بزند ،چرا كه تكلم در اين زمان، موجب لال شدن فرزند مي‌شود.»

در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. علل الشرائع، ج‏2، ص515.
2. وسائل الشيعه، ج‏20، ص124.

آیا ما به صورت اجباری وارد این دنیا نشدیم شاید کسی نخواست به این دنیا پا بگذارد؟ لطفا دلایل قوی بیاورید.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خداوند فياض مطلق است و با آفرينش انسان خواسته است او را از فيض و بخشش و نعمت‏هاى فراوانش بهره‏مند نمايد. اگر خلقت صورت نمى‏گرفت، اين سؤال جا داشت كه خداوند با اين كه فياض مطلق است و هيچ گونه بخل در ساحت اقدسش راه ندارد، چرا انسان را كه موجود ممكن الوجود است نيافريد تا او را از نعمت هايش بهره‏مند نمايد.
بديهي است كه قبل از خلقت انسان، موجودى به نام انسان وجود ندارد تا از او سؤال شود: مى‏خواهى آفريده شوى؟
تازه اين سؤال تقريبا بى مورد است؛ اگر اين پرسش عملى مى‏شد، فورا انسان جواب مى‏داد: نيكي و پرسش؟ زيرا چنانچه اين سؤال از انسان مى‏شد، طبعا اولين سؤال اين بود كه: چرا مرا مى‏آفريني و هدف از خلقت من چيست؟ جواب مى‏شنيد: بدين خاطر كه تو قادر هستى به اختيار خودت به كمالات بسيار عالى و لذت‏هاى جاودان برسى و از نعمت‏هاى ابدى بهره‏مند شوى.
خوب اگر غرض از آفرينش، تعالى من است، معلوم است كه مى‏خواهم تعالى بيابم و به كمالات برسم. مثل اين كه به ما بگويند همه شما توان رفتن به فلان محل مخصوص را داريد و هر كس به آن جا برود و برگردد، زندگيش از همه جهات و در همه زمينه‏ها تأمين خواهد شد. و رفتن به آن جا منع شرعى و قانونى و اجتماعى و حيثيتى ندارد. آيا كسى را پيدا مى‏كنيد كه از رفتن به آن محل سرباز زند؟ البته اين مطلب به عنوان تمثيل و تقريب به ذهن است و گر نه بهشت و نعمت‏هاى آن و رضوان الهى كه انسان براى رسيدن به آن آفريده شده است، قابل ملاحظه با نعمت‏هاى دنيا نمى‏باشد.
قرآن مى‏فرمايد: "هيچ كس نمى‏داند چه پاداش‏هايى كه مايه روشنى چشم‏ها است، براى آن‏ها نهفته شده . اين جزاى اعمالى است كه انجام مى‏داند". (1)
در حديث مشهورى از پيغمبر اكرم(ص) مى‏خوانيم: "خدا مى فرمايد: براى بندگان صالحم پاداش‏هايى فراهم كرده‏ام كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بر فكر كسى نگذشته است". (2)
از طرف ديگر آنچه بر جهان هستي حكمفرما است ، قانون عام و كلي عليت است و بر اساس قانون عليت ، هر معلول و پديده اي از طرف علت خود ضرورت و حتميت مي يابد . انسان نيز كه از جمله پديده ها و موجودات هستي است ، ضرورت وجود خود را از طرف علت خود كسب كرده است ، پس چون وجود او از طرف علت وجودش فراهم آمد (كه در نهايت به فيض و رحمت الهي مي رسد) انسان نيز ضرورت وجود خواهد يافت و ديگر جاي سوال از به وجود آمدن يا نيامدن نخواهد بود. يعني به ميل و ارداه معلول بستگي ندارد كه آيا به وجود آيد يا به وجود نيايد.
پاورقي:
1.سجده (32). آيه 17.
2. ناصر مكارم شيرازى، پيام قرآن، ج 6، ص 302.

صیغه کردن دختر

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در ازدواج با دختر باکره بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر شرط است، اگر دختر غير مسلمان و از اهل کتاب باشد، اين مسأله تابع مذهب خود آن ها مي شود، چنانچه در مذهب اهل کتاب اذن پدر دختر باکره شرط باشد ، بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر لازم است اما اگر در مذهب اهل کتاب اذن پدر براي ازدواج دختر باکره شرط نباشد، ازدواج موقت با دختر اهل کتاب بدون اذن پدر جايز است (1) اما اگر دختر غير مسلمان از اهل کتاب نباشد، ازدواج موقت يا دائم با آن ها جايز نيست.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7112467-0251) از دفتر آيت الله خامنه اي.

ارتباط با نامحرم غیر مسلمان

سلام به عنوان یه مسلمون می دونم ارتباط با نامحرم در صورتی که فساد ایجاد نشه اشکالی ندارد.من در نقاط مختلف جهان دوستانی با دین های متفاوت دارم مثل هندو و مسیحیت یا بعضی از آن ها معتقدند اصلا خدا وجود ندارد و به عبارتی کافرند.می خواستم بدونم ادامه ی ارتباط با آن ها چه حکمی دارد؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دوستي با نامحرم جايز نيست. فرق نمي کند نامحرم مسلمان باشد يا کافر باشد، هم چنين ارتباط دائم و مستمر با نامحرم بدون ضرورت مفسده دارد و جايز نيست.
ارتباط با نامحرم به مقدار ضرورت و متعارف مانند آن که از کسي جنسي را خريداري کند و يا در مورد و موضوع خاصي صحبت کند و ضرورت براي آن صحبت کردن باشد، و صحبت کردن هم بدون قصد لذت باشد اشکال ندارد.
بنابراين از ارتباط دو ستانه با نامحرم خود داري کنيد. هم چنين براي ارتباط هاي ضروري حجاب بايد کامل رعايت شود . واجب است تمام بدن و موها، به جز صورت از نامحرم پوشانده شود.(1)
اما صرف نظر از ارتباط بانامحرم که حکمش گذشت . ارتباط با غير مسلمان در صورتي که ترس از انحراف در عقيده نباشد اشکال ندارد .اگر بترسد که بر اثر ارتباط با کفار عقيده اسلاميش سست شود و تزلزل در عقيده اش ايجاد گردد، ارتباط جايز نيست.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1.توضيح المسائل مراجع، ج2، مسأله 2435.

سلام اضافه

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و خدا قوت درنمازهای 3 و 4 رکعتی اگر شخصی در رکعت دوم بعد از قرائت تشهد سهوا بخشی از سلام را خواند باید چه کند. مرجع : آیت الله بهجت

پاسخ:پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بايد بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.(1)
پي نوشت:
1. آيت ا... بهجت،توضيح المسائل،ص 199.

جدایی همسر بخاطر عدم ارصاء

با سلام خدمت شما اساتید روحانیون دینی متاسفانه من در آستانه طلاق در رابطه زناشویی قرار گرفتم در زمان جنگ علیه دشمن ستیزه خیز من دچار مشکل تناسلی گشتم و این مشکل پس از چند سال زندگی مشترک گریبان گیر من شده است زن من به دلیل ارضا نشدن در هنگام نزدیکی تحمل خود را از دست داده و تصمیم جدی به جدایی دارد خواهش می کنم راهی برای رفع این مشکل پیش روی من بگذارید ممنون.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
مسأله اي كه با آن روبرو هستيد ، مشكلي صرفاً پزشكي است . بايد با رجوع به يك متخصص در صدد درمان آن باشيد. نمي دانيم كه آيا به پزشك مراجعه نموده ايد . در اين نامه مختصر ننوشته ايد كه آيا همسر شما هنگام عقد مطلع بوده است يانه؟
او حق لذت بردن دارد و نبايد از آن محروم شود. هر گونه پا فشاري مي تواند به همسرتان ضربه وارد آورد. گاهي عدم ارضاي زن به مشكلات و مسايلي ديگر مي انجامد . پيامدهاي نامناسبي دارد. اميدواريم كه سلامتي خودتان را بازيابيد. براي اراية توضيحات بيش تر و دريافت راهنمايي با سرويس تلفني رايگان همين مركز با 09640تماس حاصل فرماييد.

به هرف پدر گوش بدیم یامادر؟

اگر در زنده گی پدر و مادر دارای نظریات مختلف باشد اطفال به گفته های کدام یک گوش دهد. جواب باید نظر به آیات قرانی و احادیث باشد تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
يكي از وظايف مهم فرزندان نسبت به والدين اطاعت از اوامر ونواهي ايشان است. فرزندان وظيفه دارند كه خواسته هاي مشروع والدين را بر آورند و از دستورهاي آنان سرپيچي نكنند. حتي اگر پدر و مادرفرزند خويش از انجام عمل مستحبي نهي كنند،‌ فرزند نبايد آن را انجام دهد. البته اگر اطاعت والدين موجب معصيت و نافرماني خدا شود و يا با يكي از واجبات الهي تعارض پيدا كند، اطاعت آنان واجب نيست.(1)
انجام ندادن وظايف نسبت به والدين، گاهي به عاق والدين شدن منجر مي شود. در برخي از روايات به آثار و پيامدهاي عاق والدين تصريح شده است. پيامبر(ص) فرمود: " كسي كه پدر و مادر خود را به خشم آورد، خداي را به غضب در آورده است".(2)
همو فرمود: " كسي كه والدين خود را بيازارد، مرا اذيت كرده و كسي كه مرا بيازاد، خدا را آزار داده و آزار كنندة خدا ملعون است".(3)
بنابراين در اسلام در تمام شرايط به عمل کردن به حرف پدر و مادر تأکيد شده، حال اگر پدر دستوري دهد و مادر کاملاً عکس آن را دستور دهد، تکليف چيست؟
در مورد تعارض بين اطاعت امر پدر و مادر حضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي فرمودند : تا مي توانيد در ميان آن دو جمع کنيد . در صورتي که امکان نداشته باشد، بر حسب اهميت موارد بايد عمل گردد و آن چه مهم تر است، مقدم شود .(4)

پي‌نوشت‌ها:
1. تفسير نمونه، ج 12، ص 79.
2. گناهان كبيره، ج 1- 2، ص 118.
3. مستدرك الوسايل، كتاب نكاح، باب 75.
4.استفتائات جديد ، حضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي ، ج 3 ، ص 558 ، س 1563.

انسان مذهبی

سلام میخوام بدونم به شخصی که به دلیل اینکه در یک خانواده غیر مذهبی به دنیا اومده و در نتیجهطبق عادت اهل رعایت کردن برخی از دستورات اسلام مثل حجاب نیست ولی دنبال خود شناسی و خداشناسیه و عبادت خدا مهمترین بخش زندگیشه هم میگن مذهبی یا نه؟

پرسش: انسان مذهبي به چه کسي ميکويند
شرح؟
به شخصي که به دليل اينکه در يک خانواده غير مذهبي به دنيا اومده و در نتيجه طبق عادت، اهل رعايت کردن برخي از دستورات اسلام مثل حجاب نيست، ولي دنبال خود شناسي و خداشناسيه و عبادت خدا مهم ترين بخش زندگيشه هم مي گن مذهبي؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هيچ گاه عنوان نمي توان هويت يك شخص را به طور حقيقي و واقعي بيان كند، بلکه افراد هستند که عناوين را مي سازند.
اين عقايد و عملکرد افراد است که سبب مي شود عنوان مومن و کافر و مذهبي و غير مذهبي بر افراد نهاده شود . بعد از بيان اين مقدمه کوتاه روشن مي شود که براي اينکه به فرد مذهبي بگويند فرقي نمي کند که در چه خانواده اي به دنيا آمده و رشد ترقي پيدا نموده . بلکه اين عملکرد اوست که معرف اوست که آيا مومن است يا کافر ، مذهبي است يا غير مذهبي.
آري نقش خانواده در قضاوت ديگران نسبت به افراد قابل انکار نيست، اما هميشه قضاوت ديگران درست نيست . علاوه بر آن، درصدي از قضاوت ديگران مربوط به خانواده شخص مي شود . چه بسيار افرادي که در محيط نامناسب غير مذهبي متولد مي شوند، اما داراي زندگي بر اساس ايمان و تقوا بوده اند .
بر اين اساس، در اسلام، مذهبي به کسي گفته مي شود که به آيين حق اسلام معتقد است . معناي اعتقاد در اين جا تسليم خداوند بودن است، يعني در مرتبه ظاهر اعتقاد به يکتايي خداوند و نبوت پيامبر اسلام و ولايت ائمه معصومين دارد .به دستورات اينان عمل مي کند حتي اگر کسي در محيط غير مذهبي رشد و ترقي پيدا کرده و به دنبال خود شناسي و خداشناسي و عمل به معتقدات خويش است، بايد به ضروريات معتقداتش مثل حجاب پايبند بوده و آن را رعايت كند، چون اين مسئله نيز بخشي از عبادت و اطاعتي است كه او مهم ترين بخش زندگي اش قرار داده است.
بر اساس آيات و روايات ، انسان مذهبي داراي ويژگي ها وخصوصياتي است که در پرتو کسب معارف و عمل به وظيفه به آن ها مي رسد . اگر مذهبي بودن و نبودن کسي بخواهد سنجيده شود، اين صفات معيار قرار مي گيرد، نه خانواده و اطرافيان . اين ويژگي ها را در مي توان در دو ساحت فردي و اجتماعي شمارش كرد :
1-فردي :
1-1- توكل بر خدا ( انفال / 2 )
2-1- هنگام ياد خدا قلب شان ترسان ولرزان ( انفال / 2، توبه / 51 )
3-1- محافظت بر اداي واجبات خصوصا" نماز ( مومنون / 9 )
4-1- عفت و پاكدامني ( مومنون / 5 )
5-1- خشوع در نماز ( مومنون / 2 )
6-1- رويگرداني از امور لغو و بيهوده ( مومنون / 3 )
7-1-افزايش ايمان هنگام شنيدن آيات الهي ( انفال / 2 )
2- اجتماعي:
1-2- امر به معروف و نهي از منكر ( توبه / 71، آل عمران / 114 )
2-2- تامين نيازهاي مادي ديگران ( توبه / 71، انفال / 3 )
3-2- تعاون و همياري با برادران ايماني ( توبه / 71 )
4-2- تواضع با مردم ( فرقان / 63 )
5-2- پيشي گرفتن در انجام امور خير ( مومنون / 59 )
6-2- عدم طرح دوستي با كافران ( مجادله / 22 )
7-2- كوشش در امانتداري ( مومنون / 8 )
8-2- وفاي به تعهدها و قراردادها ( مومنون / 8 )
9-2- اطاعت از رسول خدا ( انفال / 1 )
ويژگي هاي مؤمنان در روايات
شمارش همه ويژگي هاي خوب مؤمنان مقدور نيست. فقط به ذکر پاره اي از نگاه يک حديث اشاره مي شود:
پيامبر فرمود: ايمان شخص كامل نمي شود تا آن كه صد و سه صفت را دارا باشد، امير مؤمنان عرض كرد: اين صفات چيست؟ حضرت در جواب تمام صفات را ذکر کردند، در ذيل به برخي اشاره مي شود :
1- فكر او جولان داشته باشد،
2- هميشه به ياد خدا باشد،
3- براي کسب علم و معرفت فراوان تلاش کند،
4- صبور و برد بار باشد،
5- اگر با كسي درگير شد ،با روي خوش آن را پايان دهد،
6- اگر به او مراجعه شد ، با كرامت بر خورد كند،
7- از نظر سعه صدر و حوصله برترين مردم باشد،
8- از متواضع ترين باشد،
9- خنده او تبسم باشد،
10- همنشيني با او به منزله مجلس درس باشد،
11و12- غافلان را ياد آوري و جاهلان را تعليم دهد،
13- هر كه او را آزرد او تلافي به آزردن نمي كند،
14- در کارها و اموري كه به درد او نمي خورد ، وارد نمي شود،
15- افراد را در گرفتاري ها شماتت نمي كند،
16- اهل غيبت نيست و پشت سر مردم حرف نمي زند،
17- از گناه اجتناب مي کند و از كارهاي حرام دور است،
18- هر جا شبهه باشد، احتياط مي كند،
19و20- بخشش او فراوان و آزار او كم است،
21و22- كمك كار شخص غريب و پدر يتيم است،
23و24- شادابي او در چهره اوست. حزن و اندوه را در دل نگه مي دارد،
25- عبادت او بسيار است،
26- داراي وقاري نيكوست،
27و28- نرمخو و كم حرف است،
29- برخوردش با نادانان مدارا وصبورانه است،
30 - هيچ گاه از دهانش فحش بيرون نمي آيد،
31- سخن چيني نمي كند،
32- دروغ نمي گويد،
33- غيبت نمي كند،
34 و35- حسود و بخيل نيست(1)
براي آشنايي بيش تر با صفات و ويژگي هاي عملي مومنان خطبه همام در نهج البلاغه را مطالعه فرماييد.

پي نوشت :
1. شيخ صدوق، خصال، باب 50، صفات مؤمن .

سلام.خسته نباشید.در مورد تطهیر لباس با ماشین لباسشویی بنده از دفتر آیت الله صانعی سوال کردم و جواب این بود: اگر لباس نجس با ماشين لباسشويي كه آب آن به آب كُر و لوله كشي شهري (به وسيله شيلنگ) وصل است شسته شود و عين نجاست نیز برطرف شود، پاك مي شود و هر لباس نجسي كه در حال اتّصال به آب لوله كشي در آن ريخته شود و كمي آن را در آن حال بچرخاند، سبب نجاست بقيّه لباس ها نمي شود وخلاصه اين كه ماشين لباسشويي در حال اتّصال به آب شهري، حكم آب جاري و حوض را دارد. حال من کاملا متوجه نشدم که آیا می توانم با ماشین لباسشویی لباس ها را تطهیر کنم یا نه.خواهش می کنم به من کمک کنید.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ايشان در مجمع المسايل مي گويد : شستن لباس نجس با ماشين لباسشويي که آب ماشين به آب کر و لوله کشي شهري وصل است و عين نجاست را بر طرف مي نمايد، پاک مي باشد .(1)بنابراين مي توانيد با ماشين لباسشويي، لباس هاي تان را تطهير کنيد .
پي نوشت:
1 . آيت الله صانعي ، مجمع المسايل ، ج 1 ،س 181 .

مثلا اگر فردي گناهي مرتكب شده باشد و بايد غسلي كه به خاطر آن گناه به او واجب شده است راانجام دهد ولي چون نمي خواهد ديگران به او شك كنند نميتواند آن غسل را انجام بدهد چه بايد بكند.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
غسل هاي واجب در احكام شرع مشخص شده و گناه كردن موجب واجب شدن غسل نمي شود، مگر آن كه گناهي مانند زنا يا خودارضايي و مانند آن باشد كه شخص جنب شود. در اين صورت علت غسل، گناه او نيست، بلكه علت جنب شدن او است.
شخص خواه از طريق حلال و همسر خود يا از طريق حرام جنب شود، غسل بر او واجب است. خجالت يا چيزي مانند آن موجب ساقط شدن اين امر واجب نمي شود. لازم نيست ديگران بفهمند که انسان غسل مي کند. شخصي که مي خواهد غسل کند مي رود حمام و در حمام غسل مي کند .کسي هم نمي فهمد که او غسل کرده يانه ،چون حمام رفتن که تنها براي غسل کردن نمي باشد.
اگر کسي به هر علتي نخواهد درخانه غسل کند، مي تواند برود در حمام عمومي يا رود خانه غسل کند.
غسل کردن در اين زمان بسيار آسان است. نبايد انسان به بهانه هاي بي خود از غسل کردن خود داري کند، چون کسي که غسل جنابت به گردن داشته باشد و غسل نکند و نماز بخواند، نمازش باطل مي شود.
چنانچه از گناه مقصود خاصي غير از آنچه بيان شد، داشتيد، در مكاتبه بعدي روشن تر بيان كنيد.

صفحه‌ها