پرسش وپاسخ

سلام، اگر بدنی را که به منی نجس شده با صابون بشوریم و خیلی ساده آب بکشیم بدون دست کشیدن و ذرات صابون روی بدن بصورت یک لایه سفیدک زده باقی بماند آیا این ذرات صابون نجس است؟ وتا چه حد باید اثر صابون را از بین برد؟

پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
در شستشوي عين نجس بايد عين نجس برطرف شود. بنابراين اگر مايع چسبيده شده مني باشد، بايد تمامي عين آن زايل شود تا پاک گردد. اگر مقداري يا لايه اي از عين نجس باقي مانده باشد، نجس خواهد بود.(1) مي توانيد با ليف يا کيسه حمام يا دست به آن بماليد تا عين مني باقي نماند. مني عين نجس است و مايع هاي ديگر مانند مذي و وذي و ودي نجس نيستند و احتياج به شستن ندارند.
پي نوشت:
1 . آيت الله سيستاني ،توضيح المسايل ، م 164.

با سلام، دانشجویی 19 ساله هستم که به یکی از هم دانشکده ای هایم علاقه مندم، اما نمی خواهم رابطه مان دوست دختر-دوست پسری باشد از طرفی نمی توانم به خانواده بگویم(خجالت می کشم) لطفا راهنمایی کنید، ممنون.

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
صرف احساس عشق و علاقه براي زندگي مشترك كافي نيست. عشق و علاقه بايد مورد تأييد عقل و منطق قرار گيرد، زيرا عشق و علاقه بدون در نظر گرفتن موضوعاتي مانند:
شرايط و موقعيت سني، تحصيلي، اقتصادي، اطلاع از روابط والدين و اعضاي ازدواج کرده، تناسب فرهنگي، شخصيت اصلي و دروني خود طرف مقابل (انتظارات، علاقه ها ، خواسته ها ، و موضوعات مهم زندگي) يک نوع وابستگي است. در وابستگي تمام اين موضوعات ناديده گرفته شده و يا اگر متوجه مشکلي در اين موضوعات بالا شديد، به دليل وابستگي ناديده و يا به نفع خودتان توجيه خواهيد کرد.
بنابراين سعي کنيد با خويشتن داري و خود کنترلي شرايط خودتان را از نظر تحصيلي و اقتصادي در سطح مطلوب برسانيد، زيرا ممکن است با شروع دوران نامزدي فرصت اتمام يک مقطع تحصيلي و پيدا کردن موقعيت شغلي نداشته باشيد و باعث استرس و نگراني از اين جهت شويد و از ازدواج زودهنگام پشيمان شويد.
بايد مهارت هاي جرأت ورزي و مقابله با کم رويي را از منابع اينترنتي و کتاب هايي با همين عنوان بگيريد و تمرين کنيد. با افکار منفي نسبت به درميان گذشتن موضوع علاقه مندي به فرد مذکور مبارزه کنيد. با خودگويي مثبت اين موضوع را با يکي از اعضاي خانواده که از نظر عاطفي به شما نزديک تر است مطرح کنيد. سعي کنيد که با خويشتن داري و خودکنترلي ازدواج خودتان را در مسير منطقي و استاندارد قرار دهيد. به صورت جزيي و دقيق نسبت به موضوعات بالا اطلاعات کامل پيدا کنيد و بعد اقدام به ازدواج کنيد.

اگر با آلت تناسلي خود كاري كنيم كه تحريك شويم اما مني بيرون نيايد چه حكمي دارد؟

اگر با آلت تناسلي خود كاري كنيم كه تحريك شويم اما مني بيرون نيايد چه حكمي دارد؟ اگر بعد از بول مايعي شبيه مني بيرون بيايد مني است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر با آلت تناسلي خود كاري كنيد كه تحريك شويد، اشکال دارد، گرچه مني بيرون نيايد.
اگر بعد از بول مايعي شبيه مني بيرون بيايد، ولي بدون جستن و سستي بدن و بدون شهوت باشد، مني نمي باشد.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني از دفتر مقام معظم رهبري (02537746666).

با سلام لطفا به سوال ذیل پاسخ فرمائید. اخیرا در جائی می خواندم که در استرالیا شرکتی یک عروسک زنده ساخته و به تعداد انبوه وارد بازار کرده که به جن پیتس (GENPITS)که با استفاده از ژن های خرگوش و خوک و یا خرگوش و انسان ساخته شده که بصورت بسته بندی است و حیوان به خواب زمستانی برده شده و پس از باز کردن بسته پس از مدتی بیدار می شود این حیوان بین یک تا سه سال عمر دارد و با دستکاری ژنتیکی خواص آن طراحی شده است البته اشاره ای به محل رشد جنین نشده که آیا مثل شبیه سازی در محل رحم است یا در شرایط آزمایشگاهی این کار را کرده اند واز آن با تعبیر ساخت موجودی زنده که در طبیعت مانند آن نیست یاد شده است؛

1- حال سوال اینجاست که فارغ از این که این موضوع صحت دارد یا نه؟

2- با توجه به اتفاقات سال های اخیر در زمینه علوم ژنتیک و شبیه سازی آیا چنین کاری خلقت جدید حساب می شود و چگونه با دیدگاه اسلام درقرآن و کلمات ائمه سازگار است که خلقت را در انحصار خداوند می دانند مثلاً در نهج البلاغه علی بن ابیطالب می فرماید انسان قدرت خلق پشه را هم ندارد و دوم اینکه اگر این اقدام در محیط آزمایشگاهی باشد یعنی از رحم طبیعی استفاده نشود این کار با انحصار خلقت در دست خدا چگونه توجیه می شود یعنی این نوعی دخالت در خلقت و خلقت جدید نیست؟ یعنی تناقضی با انحصار خلقت در دست خدا پیش نمی آید؟ با تشکر فراوان

پرسشگر محترم با سلام و تشکراز ارتباطتان با اين مرکز
سؤال 1- حال سوال اینجاست که فارغ از این که این موضوع صحت دارد یا نه؟
پاسخ:
فارغ از صحت و سقم جريان عروسك هاي ياد شده، سوال شما در كامل ترين شكل خود در خصوص موجودات شبيه سازي شده و يا تغيير ژنتيك داده شده قابل تطبيق است ؛ آيا ايجاد موجوداتي خارج از سيستم طبيعي يا ايجاد موجوداتي جديدي كه ممكن است در آينده از طريق تغييرات گسترده ژنتيكي متولد شوند، با ساختار انحصاري خلقت در عالم منافات ندارد و نمونه نقضي براي تنها خالق بودن خداوند نيست؟
براي پاسخ لازم است به معناي دقيق خلق نگاهي دوباره بيندازيم؛ چنان كه در كتب لغت ذكر شده خلق داراي معاني متعددي است و در موارد مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد، در يك نگاه عام خلق به معني ايجاد و تقدير است، يعني چيزي را از عدم به وجود آوردن و براي آن اندازه و حدود معين مشخص نمودن؛ البته در مواردي هم تعبير خلق در معناي تبديل چيز موجود به چيز ديگر به كار رفته است.
توحيد در خالقيت كه از ابعاد توحيد فاعلي خداوند است به اين حقيقت اشاره دارد كه حقيقت همه خلق ها در عالم به خداوند بر مي گردد، همان گونه كه منشا همه افعال عالم خداوند است و نمي توان هيچ حادثه و فعلي را در عالم خارج از حيطه قدرت و اراده الهي تصور نمود؛ در واقع هرچند موجودات مختار قدرت و اراده انجام امور گوناگون را در محدوده اي كه براي شان تعريف شده دارند، اما در عين حال نبايد از ياد برد كه حقيقت انجام همه اين امور در دست خداوند و در تحت اراده و قدرت او تعريف مي شود. به همين معنا خداوند فاعل حقيقي همه افعال عالم است.
بر همين اساس مي توان گفت حتي اگر نوعي خلق را به برخي موجودات ديگر نسبت بدهيم، در حقيقت اين خلق به خداوند بر مي گردد .خالق حقيقي آن ها خداوندي است كه قدرت و اراده و توان اين ايجاد را به ما عطا نموده است . اگر گفته مي شود نمي توانيم خلق كنيم ،يعني به طور مستقل و بدون اراده و اعطاي قدرت الهي توان چنين كاري را نداريم .
همه اين ها در صورتي است كه معناي خلق را منطبق بر ايجاد چيزي از چيز ديگر بدانيم ،اما در نگاهي دقيق تر بايد گفت: حقيقت خلق ايجاد چيزي از عدم است ،يعني موجودي را از نيستي به هستي درآوردن و بر اين معنا خداوند تنها خالق عالم است كه توان خلق دارد ،چنان كه در برخي تعابير روايي آمده است : «الذي خلق الاشياء من العدم» .
بدون ترديد تنها خالق عالم خداوند متعال است . انسان ها توان ايجاد كوچك ترين موجود حتي يك پشه را ندارند . اگر قرار بود كه ايجاد هر چيز جديدي كه سابقه نداشته خلق دانسته شود ،پس كشيدن هر تصوير جديد يا ساختن هر مجسمه نو و بديعي بايد نوعي خلق به حساب آيد، زيرا خلق كردن انحصار در موجودات زنده ندارد .
آنچه در شبيه سازي سلولي يا توليد موجودات با تغييرات ژنتيكي رخ مي دهد، تنها دخالت در فرايند خلقي است كه خداوند ترسيم نموده است ، همان طور كه زراعت و روياندن درخت و گياه از دانه در حقيقت كار خداست. انسان زارع و كشاورز تنها زمينه اين امر را با ريختن دانه در بستر مناسب فراهم مي كند ، دخل و تصرف انسان در شكل موجودي كه در حال رشد است يا تغيير در شكل تهيه تخمك و جنين اوليه او خلق جديد محسوب نمي شود، بلكه بهره گيري از فرايند خلق خداوند است.

پرسش 2:
دوم اينکه اگر اين اقدام در محيط آزمايشگاهي باشد، يعني از رحم طبيعي استفاده نشود ،اين کار با انحصار خلقت در دست خدا چگونه توجيه مي شود، يعني اين نوعي دخالت در خلقت و خلقت جديد نيست ؟ يعني تناقضي با انحصار خلقت در دست خدا پيش نمي آيد؟
پاسخ:
با توجه به آنچه ذكر شد ،شكل گيري فرايند توليد عروسكي ژنتيكي يا موجودي تازه كه از تغييرات ژنتيكي و دستكاري در ژن هاي موجودات ديگر حاصل شده ،در هر صورت خلق به معناي خاص و انحصاري آن نخواهد بود ،چه اين كار در رحم طبيعي انجام بپذيرد و چه در لابراتوار؛ اگر مراد از خلق را تغيير و تبديل و ايجاد يك چيز از چيزي ديگر بدانيم ، اين امر در نگاهي عادي انحصار در خداوند ندارد ، چنان كه خداوند در قرآن اين نوع خلق را به غير از خودش هم نسبت داد .
خداوند خطاب به حضرت عيسي عليه السلام مي فرمايد : « وَ إِذْ تخَْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيَْةِ الطَّيرِْ بِإِذْنى(1) ؛ هنگامى كه از گِل، شكل مرغى به امر من مي ساختي » .
در نگاه دقيق ، خلق به اين معنا هم حقيقتا منحصر به خداوند است . خلق هر موجودي در واقع به خداوند بر مي گردد، زيرا خداوند است كه در واقع قدرت و اراده انجام اين عمل را ايجاد نموده است . به علاوه فرايند و سيستم تاثير و تاثر مواد بر يكديگر و امكان شكل گيري مراحل حيات و رشد و تكامل در موجودات گوناگون را در سلول ها و ژن ها نهادينه كرده است . دانشمندان مي توانند آن فرايند را در محيط هاي مختلف به اجرا در آوردند و تفاوتي بين محيط انجام اين فرايند نيست .

پي نوشت :
1. مائده(5)آيه 110.

درمورد کار کردن استخاره کردم و جواب بد آمد اما مادرم با کار کردنم موافق است حال چکار کنم ایا کار کنم یا نه؟

درمورد کار کردن استخاره کردم و جواب بد امد اما مادرم با کار کردنم موافق است حال چکار کنم ایا کار کنم یا نه؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
عمل به استخاره واجب نيست و مي تواني مشغول کار شوي.
استخاره به معناى طلب خير است؛ يعنى انسان از خداوند بخواهد كه او را به نيكى و خير برساند. استخاره به اين معنا را همه مي توانند انجام دهند، بلکه توصيه شده که در همه کارها از خداوند طلب خير نماييم.
متأسفانه بسيارى از مردم نمى دانند كه استخاره چيست و در چه مواقعى مى بايست استخاره كرد!
خداوند انسان را عاقل آفريد كه با كمك عقل بتواند از گمراهى و ظلمت نجات پيدا كند.
عقل در تمام ابعاد زندگى چون چراغ هدايتى است كه نورافشانى كرده و جهالت را از بين مى برد.
انسان وقتى عاقل آفريده شد, مى بايست در هنگام تصميم بر هر كارى ابتدا عقل خود را حاكم كرده و از آن نظر بخواهد.
استخاره هميشه بعد از استشاره و مشورت با افراد صاحب نظراست. حال اگر عقل و مشورت راه به جايى نبرد و هنوز زاويه هايى وجود دارد كه ناشناخته مانده است , براى اطمينان خاطر و نجات از سر در گمى , به شخص عالمى مراجعه كرده و از او مى خواهند كه به قرآن تفأل زند تا با راهنمايى اين كتاب آسمانى , از حيرت و اضطراب بيرون آيد.
در مورد استخاره بايد به افراد عالم و پاك مراجعه كرد. از افرادي كه توانايي اين كار را ندارند، بايد پرهيز كرد، گرچه خود انسان هم در صورتي که بداند چگونه بايد استخاره کرد، مي تواند استخاره کند.
پس در هر كارى ابتدا تعقل و سپس مشورت و در نهايت اگر حيرت بر طرف نشد, استخاره انجام شود.
بنابراين مي‌بايست در هنگام تصميم بر هر کاري ابتدا عقل خود را حاکم کرده و از آن نظر خواست، مثلاً براي کار کردن، عقل مي‌گويد: انسان نبايد بيکار باشد و در بيکاري ضررهاي زيادي از جمله هجوم شيطان به انسان وجود دارد
پس درمرتبه اول بايد با عقل مشورت کرد.
در مرحله دوم اگر عقل به هر دليل نتوانست انسان را از ترديد و سرگرداني نجات دهد، به مشورت با ديگران و صاحب نظران در آن موضوع مي‌پردازد که اين خود نوعي استفاده از عقل عمومي است. شما با مشورت با مادر خود هم به اين نتيجه رسيده ايد که بايد کار کنيد.
بله اگر بعد از مشورت نيز، عقل راه به جايي نبرد و هنوز زاويه هايي وجود داشت که ناشناخته است و ترديد و شک همچنان وجود دارد،
براي اطمينان خاطر و نجات از ترديد و سر درگمي، به مشورت با خداوند روي مي‌آورد و استخاره مي‌کند.

ما یک خانواده متوسط خوب بودیم که از آن روزی که دختر بزرگمون را شوهر دادیم به فامیل دور مادری وضع ما بعد نبود ما حرف ما در تمام فامیل افتاد وهر روز که گذشت ...

ما یک خانواده متوسط خوبی بودیم که از آن روزی که دختر بزرگمون را شوهر دادیم به فامیل دور مادری؛ وضع ما بعد نبود ما حرف ما در تمام فامیل افتاد وهر روز که گذشت مالمون به دلایل های مختلف رفت والآن که 2 سال دخترم عقد دیگه چیزی ندارم که جهاز تهیه کنم خونه هم داریم که فروش نمیره تازه ماشینمون هم را فروختیم بابت رد کردن مستأجر اما هنوز حرف ما تو فامیل هست.

پاسخ:
هر چند در روايات متعددي تصريح شده كه چشم زدن حق است، اما قبول چشم زخم و چشم زدن به اين معنا نيست كه انسان همه گرفتاري هاي خود در زندگي را به چشم زخم نسبت دهد، چرا كه ممكن است علل گرفتاري و مشكل انسان چيز ديگري باشد كه خودش اطلاع ندارد. يا به كارهاي خرافي و اعمال عوامانه در اين گونه موارد پناه برده شود كه هم برخلاف دستور شرع است و هم سبب شك و ترديد افراد ناآگاه در اصل موضوع است و تأثير نامطلوبي در اذهان مردم مي‏ گذارد.
بسياري از مردم معتقدند در بعضي از چشم‏ ها اثر مخصوصي است كه وقتي از روي اعجاب به چيزي بنگرند، ممكن است آن را از بين ببرد يا درهم بشكند. اگر انسان است، بيمار يا ديوانه كند. مردم اين گونه افراد را چشم شور مي‏ نامند و از آن ها اجتناب مي‏ كنند.
اين مسئله از نظر عقلي امر ممكني است، چه اين كه بسياري از دانشمندان امروز معتقدند در بعضي از چشم‏ ها نيروي مغناطيسي خاصي نهفته شده كه كارايي زيادي دارد، حتي با تمرين و ممارست مي‏ توان آن را پرورش داد. خواب مغناطيسي از طريق نيروي مغناطيسي چشم‏ ها است. در دنيايي كه اشعه ليزر (كه شعاعي است نامريي) مي‏ تواند كاري كند كه از هيچ سلاح مخربي ساخته نيست، پذيرش وجود نيرويي در بعضي از چشم‏ ها كه از طريق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد، چيز عجيبي نخواهد بود.(1)
در آيات و روايات اسلامي نيز تعبيرات مختلفي ديده مي‏ شود كه وجود چنين امري را اجمالاً تأييد مي‏ كند. از همه مهم تر اين كه در قرآن كريم آمده است: وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ؛(2)
محققاً آن ها كه كافر شدند، وقتي قرآن را شنيدند، نزديك شد با چشم‏هاي خود تو را به زمين بيندازند، يعني با چشم زخم خود تو را بكشند.
مراد از آيه به طوري كه همه مفسران گفته‏اند: چشم زدن است، كه نوعي از تأثيرات نفساني است و دليلي عقلي بر نفي آن نداريم، بلكه حوادث
چشم زدن را تأييد مي‏ كند.(3)
احاديث بسياري درخصوص چشم زدن و چشم زخم در كتب روايي ذكر شده كه به ذكر برخي بسنده مي‏ كنيم :
1- پيامبر: چشم، مرد را به قبر و شتر را به ديگ درآورد.
2- پيامبر براي امام حسن‏ عليه‏ السلام (رقيه) گرفت. (رقيه) دعاهايي است كه مي‏ نويسند و افراد براي جلوگيري از چشم زخم با خود نگه مي‏ دارند و آن را تعويذ نيز مي‏ گويند، اين دعا را خواند: أعيذكما بكلمات التامه و أسماء الله الحسني كلّها عامه، من شر السامه و الهامه و من شر كل عين لامه، و من شر حاسد اذا حسد؛
شما را به تمام كلمات و اسماي حسناي خداوند، از شر مرگ و حيوانات موذي و چشم بد و حسود (آن گاه كه حسد ورزد) مي‏ سپارم، سپس پيامبر
فرمود: چنين حضرت ابراهيم براي اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود.(4)
3- در نهج البلاغه آمده : العين حق و الرقي حق؛ چشم زخم حق است و توسل به دعا براي دفع آن نيز حق است.(5)
در هر حال اگر احتمال مي دهيد كه مشكل شما از چشم زخم است ،راهكارهاي زير را بكار ببنديد:
1- روزي جبرئيل خدمت پيامبر اکرم(ص) رسيد. ديد حضرت ناراحت و محزون است. پرسيد: چرا ناراحتي؟ فرمود: به خاطر بيماري حسن و حسينم که چشم خوردند و مريض شدند. جبرئيل گفت: چشم زخم حق است. براي درمان و رفع آن سوره هاي معوذتين و اين دعا را بخوان:"اللهم يا ذا السلطان العظيم، والمنّ القديم، والوجه الکريم، ذا الکلمات التامات والدعوات المستجابات عاف الحسن والحسين (هر کسي اين دعا را مي خواند، به جاي الحسن والحسين نام بيمار يا کسي که مورد چشم زخم ديگران قرار گرفته است بگويد)من انفس الجنّ و اعين الانس. (6)
2- در حديث آمده که چشم زخم حق است و واقعيت را دارد. هرگاه کسي از شما انسان يا چيز زيبايي را ديد و از آن خوشش آمد بگويد:آمنت بالله وصلي الله علي محمد وآله. در اين صورت چشم او تأثير منفي نخواهد داشت(7).
3- امام صادق عليه السلام مي فرمايند : چشم زخم حق است. اثر آن ممکن است گاهي باعث مرگ شود. بسياري از مردگان به خاطر چشم زخم شور چشم­ ها به ديار قبر رفتند.
بعد فرمود: هر گاه کسي مسلماني را ديد و از قيافه يا مال ويا هر چيزي که به او تعلق دارد، خوشش آمد، فورا ذکر خدا (مثل الله اکبر، سبحان الله، بسم الله، لا حول و لا قوة الابالله العلي العظيم ) بگويد تا اثر شور چشمي آن بر طرف شود. (8)
4- امام رضا عليه السلام مي­فرمايد : چشم کردن حق است. پس سوره حمد و توحيد و ناس و فلق و آيت الکرسي را بنويسيد. هميشه آن را همراه خود داشته باشيد.
در روايتي آمده است: دست­ها را برابر صورت خود نگه داريد و سوره حمد و توحيد و ناس و فلق را بخوانيد. بعد دست ها را بر سر و پيشاني خود بکشيد. (9)
5- امام صادق عليه السلام مي فرمايند :چشم زخم واقعيت دارد. پس خود را با خواندن سوره ناس و فلق هنگام خارج شدن از خانه و خواندن سه مرتبه "ما شاء الله لا حول و لا قوّة الا بالله العليّ العظيم "هنگام مشاهده کسي يا چيزي خود و ديگران را از شر آن حفظ کنيد. (10)
6- حاج شيخ عباس قمي در مفاتيح ذکر کرده که براي در امان ماندن از چشم زخم اين دعا خوانده شود :اللهم ربّ مطر حابس و حجر يابس و ليل دامس و رطب و يابس ردّ عين العاين عليه في کبده و نحره و ماله فارجع البصر هل تري من فطور ثمّ ارجع البصر کرّتين ينقلب اليک البصر خاسئا و هو حسير.
7- هم چنين در مفاتيح الجنان آمده خواندن آيه آخر سوره قلم (و ان يكاد الذين كفرو ا. . . ) براي دفع چشم زخم مفيد است.
موفق باشيد.

پي‌نوشت‌ها :
1. تفسير نمونه، ج 24، ص 427 .
2. قلم (68) آيه 51.
3. تفسير الميزان، ج 20، ص 86.
4. بحارالانوار، ج 60، ص 18، ح 7.
5. نهج البلاغه، كلمات قصار جمله 400
6. بحار، ج 92 ص132.
7. همان، ج6 ، ص18.
8. همان، ص25.
9. همان.
10. همان، ص26 و ج92،ص128.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام، اگر کسی بگوید من ولایت فقیه را قبول ندارم نماز او چه حکمی دارد

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
اگر کسي ولايت فقيه را قبول نداشته باشد و نمازش را مطابق وظيفه اش درست انجام دهد، صحيح است .
قبول کردن ولايت فقيه از شرايط صحت نماز نمي باشد.(1)
پي نوشت:
1. سؤال از دفتر آيت الله فاضل لنکراني.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها