پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چرا حادثه عاشورا جاودانه ماند؟

پاسخ:
قيام امام حسين(علیه السلام) گرچه در زمان محدود و مكان معيّن به وجود آمد، ولى شعاع آن جهان را فرا گرفت. آزادى خواهان جهان امام حسين(ع) را نمودِ «آزادى خواهى» خوانده اند. قيام و عزّت حسينى جاويدانه شد.
بى ترديد عوامل متعدد در ماندگاری قیام امام تأثيرگذار می باشند، كه به برخى از آن ها اشاره مى شود:‌
1ـ مشيت الهى
اراده تخلّف ناپذير پروردگار بر اين تعلق گرفته كه براى هميشه، نهضت عاشوراى حسينى از دستبرد شيادان محفوظ بماند: " كافران مى خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل خاموش كنند و البته خدا نور خود را كامل و محفوظ خواهد داشت، هر چند كافران را خوش نيايد. "(1)حضرت زینب (س) نیز بر این أمر تأکید نمود که دین و اهل بیت همیشه ماندگار است و دشمنان نمی توانند آن را از بین ببرند، حضرت با صراحت و شهامت در مجلس یزید نیز فرمود: " اكنون هر ترفندى دارى به كار گير، هر كوششى از تو ساخته است بكن، هر نيرويى مى توانى برانگيز، ليكن به خدا سوگند كه هرگز نخواهى توانست خاندان وحى را نابود سازى و قرآن را از صفحه روزگار براندازى؟"(2)
2-آزادى خواهى و عزّتمندي
آزادى زيباترين واژه اى است كه همگان آن را دوست دارند. از اين رو آزادی خواهان و انبيا با ستمگران مبارزه نمودند تا مظلومان آزاد باشند و عدالت بر قرار گردد. امام حسين(ع) به عنوان رهبر آزادى خواه ، بر ضد آزادى ستيزان قيام نمود. قيام در زمانى شكل گرفت كه خفقان و ستم جامعه اسلامى را فرا گرفته بود. يزيد و يزيديان به دين زدايى پرداخته و از هيچ ستمى عليه حق و حق گرايان دريغ نمى كردند؛ از اين رو امام مرگ در راه خدا را زينت دانسته (3) تسليم نشدن در برابر ستم و اسير ذلت نشدن را عزت و افتخار دانست:
«موت فى عزٍّ من حياه فى ذلّ؛(4) مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است».
همو فرمود: «ناپاكِ ناپاك زاده مرا بين دو چيز: شمشير و ذلّت مخيّر قرار داده، اما ذلّت از ما بسيار دور است».(5)
آزادى خواهى و ستم ستيزى و حق گرايى امام حسين(ع) موجب شد كه غير مسلمانان از قيام او درس گرفته و او را دوست بدارند، زيرا او به همگان درس آزادى داد. همچنان که مهماتما گاندى -رهبر فقيد هندوستان- از قيام كربلا به عنوان الگو ياد نمود.(6)
3- معنویت
يكى از علل رمز جاويدانگى قیام امام حسین (ع) معنویت است. در صحنة كربلا معنویت امام و یاران او به اوج رسيد. قیام امام رنگ و بوی خدای به خود گرفت. آنچه که در این قیام محوریت داشت خداوند بود. هر چیزی که رنگ خدای به خود بگیرد، ماندگار است. امام حسين(ع) پيش از خروج از مدينه هر گونه شائبه دنياگرايي، رياست طلبى و جنگ قدرت را رد نمود. انگيزه قيام را اصلاح امت اسلامي، امر به معروف و نهی از منکر دانست(7). از سوى ديگر حضرت بارها از تسليم شدن در برابر خواست خدا و جلب رضايت او سخن گفت. امام در آخرين لحظات زندگى عرضه داشت:" بار خدايا ! من در برابر حكم تو شكيبايم، جز تو معبودى نيست" (8)
4- سفارش و سيرة معصومان در پاسدارى از قیام امام حسین (ع)
یكى از علل جاويدانگى قیام ‌سفارش و سيره عملى معصومان(ع) در پاسدارى از قيام امام حسين است. پيشوايان دين هم خود به پاسدارى از حماسه حسينى مى پرداختند و هم ديگران به پاسدارى از نهضت حسينى فرا مى خواند؛ از اين رو ائمه عزادارى مى كردند و دیگران را به این امر سفارش می نودند، تا یاد و خاطره قیام و فداکاری حماسه سازان کربلا جاويدانه بماند. امام سجاد(ع) سال های زیادی براى امام حسين گريه مى كرد.(9) همین طور بقیه امامان در قالب های مختلف برای امام حسین عزاداری می نمودند.این امر در جاویدانگی قیام کربلا نقش اساسی داشت.
4_ پاسدارى از دين و ارزش ها:
يكى از علل مهم ماندگاری حادثه عاشورا، پاسدارى از دين و ارزش هاى آن است. امام حسين در شرايطى قيام نمود كه يزيد به دين زدايى و شعار:« لعبت هاشم بالملك فلا خبرٌ جاء ولا وحيٌ نزل »(10). سر داد ، از اين رو امام حسين يكى از اهداف قيام خويش را حفظ دين خواند.(11) همگان را به قيام عليه رهبران دين ستيز و قانون شكن دعوت كرد.(12)
بى ترديد قيام امام نقش اساسى در حفظ دين داشت. از اين رو مى توان گفت: بین اظهار محبت پيامبر به امام حسين و حفظ دين توسط امام رابطه وجود دارد:
«حسين منى و أنا من حسين».(13) همچنين پيامبر فرمود:
« إنّ لقتل الحسين حرارهٌ فى قلوب المؤمنين لا تبرد أبداً ».(14)
تا دین و ارزشهای آن هست، یاد و خاطره امام حسین نیز بر تارک جهان اسلام می درخشد.
5ـ برگزارى مجالس عزادارى
شيعيان به تأسى از رهبران خود هر ساله با ذكر نام و مصائب سيدالشهدا(ع) و تشكيل جلسات عزادارى، عاشقانه در سوگ سيد مظلومان به عزا مى نشينند. با ريختن اشك در حماسه جاودان حسينى شركت جسته و مانع فراموش شدن نهضت حسينى مى گردند. برگزارى مجالس در حقيقت زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورائيان است. چنان كه امام صادق(ع)مى فرمايد:
«ان تلك المجالسَ اُحِبُّها فَأَحيوا أمرنا رحم الله من احيا أمرنا؛
مجلس گرفتن شما را دوست دارم. در مجالس خود امر ما را زنده بداريد. خداوند رحمت كند كسى كه امر ما را زنده بدارد».(15)
امام خمينى(ره) مى گويد: "سيدالشهدا را اين گريه ها حفظ كرده است. مكتبش را... اين سينه زنى ها و اين دسته جات حفظ كرده... هر مكتبى تاپايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه كن نباشد، تا پايش سر و سينه زن نباشد حفظ نمى شود. اين گريه ها زنده نگه داشته مكتب سيدالشهداء را!"(16)
6ـ برجستگى پيشواى نهضت
آوازه تاريخى و جاودانگى نهضت كربلا معلول آوازه ى پيشوا و رهبرى آن است. در رأس قيام بزرگ كربلا شخصيتى بى بديل، مانند حسين بن على (ع) قرار دارد كه در دامان عصمت و طهارت پرورش يافته است. بدون ترديد حكومت و سيره چنين انسانى الگوى جهانيان است، به گونه اى كه امام باقر (ع)مى فرمايد: «يكون لى بالحسين بن على اسوة;
حسين بن على الگوى من است».(17)
استاد مطهرى مى فرمايد: هر كس ديگرى و هر شخصيت تاريخى در شرايطى قرار بگيرد كه حسين بن على (ع)در شب عاشورا قرار گرفت، يعنى در شرايطى كه تمام راه هاى قوت و غلبه ظاهرى بر دشمن بر او بسته باشد و قطعاً بداند كه خود و اصحابش به دست دشمن كشته مى شوند، در چنين شرايطى زبان به شكايت باز مى كند...، اما حسين بن على (ع) اصحابش را جمع مى كند، چنان كه گويى روحش از هر شخص موفقى بيش تر موج مى زند(18) و مى فرمايد:" خدا را به بهترين وجه ستايش كرده و در شدائد و آسايش در مقابل نعمت هايش سپاسگذارم. خدايا تو را مى ستايم كه بر ما خاندان نبوت كرامت بخشيدى و قرآن را به من آموختى و به دين آشنا ساختى"(19)
تحمل وصف ناپذير و قهرمانانه حسين بن على (ع) در مقابل شديدترين آزمايش روزگار براى آن حضرت چهره اى ماندگار و هميشگى ساخت تا جايى كه در زيارت حضرت آمده است:
" از شكيبايى تو در برابر رخدادهاى عظيم، فرشتگان آسمان ها شگفت زده شدند".(20) هلال ابن نافع مى گويد: به خدا سوگند !هرگز كشته آغشته به خونى را زيباتر و نورانى تر از او نديدم . چنان فريفته نور چهره اش بودم كه متوجه نشدم او را چگونه مى كشند».(21)
7ـ پيام رسانى اهل بيت
يكی از مؤثرترين عوامل و علل جاودانگى نهضت حسينى كه جزء شاهكارها و معجزات امام حسين محسوب مى شود، پيام رسانى اهل بيت امام و در رأس آن ها حضرت امام سجاد (ع) و زينب كبرى(ع) است.
امام حسین (ع) در پاسخ به اين سؤال كه چرا اهل بيت را با خود مى برى؟ فرمود: «ان الله شاء ان يريهن سبايا; خداوند مى خواهد آنان را اسير ببيند.»(22)
از اين سخن بر مى آيد كه حضرت رسالتى به دوش داشته كه در انجام آن، حضور زنان و فرزندان ضرورى بوده است. اين رسالت پس از شهادت حضرت براى همگان معلوم گرديد. به راستى اگر افشاگرى امام سجاد (ع) و حضرت زينب (ع) در قالب سخنرانى نبود، حكومت استبدادى يزيد به آسانى اين حادثه بزرگ را تحريف مى كرد . براى هميشه آن حركت عظيم را به فراموشى مى سپرد، اما اسيران پيروز با عزاداری و خطبه هاى آتشين خود، نظام طاغوتى يزيد را در برابر اجتماع مردم به محاكمه كشيدند . ماهيت كربلا را از دستبرد و تحريف دشمنان حفظ كرده و چهره حقيقى عاشورا را براى نسل هاى آينده ترسيم نمودند.(23)
استاد مطهرى مى گويد:" اباعبدالله(ع) اهل بيت خودش را حركت مى دهد براى اين كه در اين تاريخ عظيم رسالتى را انجام دهند و براى اين كه نقش مستقيمى در ساختن اين تاريخ عظيم داشته باشند با قافله سالارى زينب، بدون آن كه از مدار خودشان خارج شوند".(24)
انبيا محو تماشا و ملائك مبهوت شمر سرشار تمنا و تو سرگرم حضور

پی نوشت ها:
1. صف(61) آيه 8.
2. مثیر الاحزان، ابن نما حلی، ص101،مدرسه امام مهدى‏.
3. فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص162، نشر معروف ، قم.
4. همان ،ص26، به نقل از مناقب ابن شر آشوب، ج4، ص68.
5 همان.
6. همان، ص279.
7. تحف العقول عن آل الرسول ، ابن شعبه حرانى ، ص 239‏ ،چ جامعه مدرسين‏.
8. مقتل الحسين، مقرّم ص 283،
9. لهوف، ص 209 ، سيد ابن طاوس ،چ جهان.
10. مقرم،‌مقتل الحسين، ص 357.
11. تاريخ طبري، محمد بن جریر طبری ، ج 4، ص 266، قاهره ،مطبعه الاستقامه بالقاهره، 1358 .
12. فرهنگ عاشورا ، ص63 .
13. بحارالأنوار،‌ج 43، ص 261؛ احقاق الحق، ج 11، ص 265؛
14. عاشورا ، سعید داودی و مهدی رستمی ، ص56، مدرسه الامام علی بن ابی طالب ، قم ، 1384.
15. همان ،ص66 ، به نقل از وسائل الشيعه، ج 10، ص 392.
16. صحيفه امام ، ج 8، ص 69 ـ 72، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، قم .
17. بحارالانوار، ج 44، ص 227.
18. استاد شهيد مرتضى مطهرى، حماسه حسينى، ج 1، ص 154.
19. سيد بن طاووس، اللهوف، ص 79.
20. بحارالانوار، ج 101، ص 240.
21. همان، ج 45، ص 57.
22 .بحارالانوار، ج 44، ص 364.
23. بررسى تاريخ عاشورا، محمد ابراهیم آیتی، ص 132 و 131.
24 . حماسيه حسينى، ج 1 ص، 332.

با عرض سلام و خسته نباشید شما عزیزان سوال : اگر خانومی توسط شخصی اغفال شود و خانوم بکارت رو با رابطه جنسی با اون آقا از دست بده ( ارتباط به قول شما شرعی نبوده ) حالا من می تونم اون خانوم رو عقد کنم؟ اگه نمیشمه با دلیل لطفا توضیح بدین سپاس گذارم.

بله می توانید.
اگر بکارت دختری به واسطه نزدیکی با کسی از بین رفته باشد، اگر چه به شبهه باشد یا زنا، به نظر آیت الله خامنه ای اذن پدر دختر لازم نیست. می توان او را عقد نمود، هر چند احتیاط مستحب است که اذن بگیرد.(1)
پی نوشت:
1. سوال از دفتر آیت الله خامنه ای.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

پدرمن مدتي پس از بازگشت از سفر حج تمتع (2 روز بعد) شهيد شدند، مي خواستم بپرسم كه من به عنوان پسر بزرگ چه وظايفي به عهده دارم و چگونه مي توانم از بدهي احتمالي پدرم مطللع شوم و در زمينه تقسيم ارث نيز با توجه به اينكه 2 پسر و يك دختر صغير و مادرهستم چگونه مي باشد و اخيرا نيز به خاطرهمين مسائل دچارمشكلاتي شدم كه من را خيلي رنج مي دهد. باتشكر

پاسخ:
در صورتی که پدر شما وصیت خاصی داشته باشد، لازم است که به آن عمل شود. البته وصیت میت در مورد اموالش فقط در یک سوم از اموال او نافذ می باشد. در بیشتر از آن بستگی به اجازه ورثه دارد.(1)
اگر میت نماز و روزه قضا داشته باشد، بر پسر بزرگ تر واجب است که آن را به جا آورد. البته این تکلیف در صورتی است که پسر بزرگ علم و یقین به قضای نماز و روزه پدر داشته باشد.(2)
همچنین در صورتی که میت بدهی و یا حق الناس و یا خمس و زکات به عهده اش باشد و اموالی داشته باشد، لازم است که ورثه بدهی میت را از اصل مال ادا کنند.(3)
فقط در مواردی که علم و اطمینان به تکلیف داشته باشید، وظیفه انجام آن را دارید، پس در تکالیف احتمالی وظیفه ای ندارید، لازم نیست که خود را به زحمت بیاندازید.
یک هشتم از دارایی های پدرتان به مادرتان می رسد. زن از تمام اموال منقول شوهر ارث می برد. زن از خود زمین و از قیمت آن ارث نمی برد. زن از عین ساختمان ارث نمی برد. فقط از قیمت هوایی ساختمان ارث می برد، یعنی بنای ساختمان، قیمت می شود. از قیمت آن یک هشتم به زن می رسد. زن غیر از یک هشتم، مهریه اش را هم می گیرد.(4)
بقیه اموال بین فرزندان تقسیم می شود. پسر دو برابر دختر ارث می برد، بدین صورت که باقی اموال به پنج قسمت تقسیم می شود. دو قسمت به یک پسر و دو قسمت به پسر دیگر و یک قسمت هم به دختر می رسد.
قرآن و انگشتر و لباس های میت هم برای پسر بزرگ تر می باشد.(5)

پی نوشت ها:
1. آیت الله مکارم ، توضیح المسائل ، م2347.
2. همان ،م1205.
3. همان ، م2346.
4. همان ، م2397.
5 . همان ، م2406.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیاکسی که جنب است تا قبل ازغسل بدن او نجس است؟آیا زنی که جنب است میتواند به بچه شیر بدهد؟

پرسشگر گرامی با سلام و تشکر و تسلیت ایام عزای امام حسین (ع)
کسی که جنب است، بدنش نجس نیست ، مگر جاهایی که به منی آلوده باشد.
زنی که جنب باشد ،می تواند به بچه شیر دهد .(1)
پی نوشت:
1 . سوال از دفتر آیت الله مکارم .

سؤالی درباره جنگ حضرت علي اكبر (ع) است كه بعد از جنگي نمايان و سخت به صوي پدر باز مي گردد و تقاضای آب مي كند، آيا در مقاتل حضرت علي اكبر (ع) به صوي پدر باز مي گردد و تقاضای آب مي كند؟

پاسخ:
این مطلب در برخی از منابع، مانند لهوف (1)، مثیران الاحزان (2) و بحارالانوار (3) آمده است. در لهوف می خوانیم: بعد از آن که علی اکبر (ع) با دشمنان جنگید، به سوی خیمه گاه برگشت و گفت: "يا أبت! العطش قد قتلنى، و ثقل الحديد قد اجهدنى، فهل الى شربة ماء من سبيل؛ اى بابا! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده، سنگينى اسلحه، مرا خسته نموده است، آیا راهی وجود دارد که مقدار آب به من برسد؟
علت اینکه علی اکبر از امام حسین (علیهما السلام) آب خواست نمی دانیم. در کربلا رخدادهایی اتفاق افتاده‌اند که علل و عوامل آن ها معلوم نیست. شاید با گذشت زمان و آگاهی بیش تر و رشد فکری مردم معلوم شود. در عین حال در خصوص آب خواستن علی‌اکبر احتمالات متعددی داده شده است. از جمله اینکه هدف اصلی برگشت علی اکبر به سوی خیمه گاه ملاقات با امام بود. در ضمن ملاقات مسأله آب را مطرح کرد.
برخی احتمال داده‌اند علی‌اکبر از آن جهت آب خواست تا به دنیا اعلام نماید که دشمن آب را به روی خاندان پیامبر بست. در روز عاشورا آب وجود نداشت. علی‌اکبر با طرح آب خواست بفهماند که دشمنان از هیچ جنایتی علیه امام و خاندان وی دریغ نکردند، به گونه‌ای که در روز عاشورا کودکان و زنان تشنه بودند و آب وجود نداشت. گفتگوی امام با فرزندش علی‌اکبر مبنی بر نبود آب در تاریخ ثبت شد.
احتمال دیگر آن است که هدف علی‌اکبر آن بود که اگر آب به وی برسد، بهتر با دشمنان مبارزه می‌نمود. نبود آب توان و قدرت را از او گرفته بود. در جملات معروف علی‌اکبر ( یا ابه...) نیز به این مطلب اشاره شده است. علی‌اکبر خطاب به پدر گفت: تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن تاب را برده است. اگر آب بود، قدرت می‌گرفتم. حضرت نیز زبان خود را به دهان علی‌اکبر گذاشت و دعا کرد که وی از دست جدش رسول خدا سیراب شود.(4)
بیان علی اکبر به صورت شرطی بود، یعنی اگر آب باشد، بهتر می توانم بجنگم.
بعضی دیگر این احتمال را مطرح کرده اند که علی‌اکبر با طرح آب نهایت وفاداری خود به امام را اعلام نمود. بدین معنا که اگر علی‌اکبر توان مبارزه را ندارد، جهتش آن است: وی بسیار تشنه است و این امر توان مبارزه را از وی گرفته است. اگر آب وجود داشت، بهتر و بیشتر جهاد می کرد.

پی نوشت ها :
1.اللهوف على قتلى الطفوف ابن طاوس‏، ص، 113-114،جهان‏.
2.مثير الأحزان، حلى‏ ،ص 69 ،مدرسه امام مهدى‏(ع).
3.بحار الانوار، ج45 ،ص 43.
4. ترجمه نفس المهموم، ص 325 ـ 326.

صفحه‌ها