پرسش وپاسخ

در ماه مبارک رمضان در حالی که روزه هستیم استمناع کنیم چه حکمی دارد و برای جبران این گناه چه کنیم؟

اگر با استمنا کردن هیچ احتمال بطلان نمی دادید و کاملا غافل از باطل شدن روزه بودید، فقط روزه شما باطل شده و کفاره واجب نیست. اما اگر در هنگام استمنا احتمال می دادید-هرچند ضعیف-که ممکن است استمنا روزه را باطل کند و راه برای تحقیق و سؤال کردن مسأله را هم داشتید، روزه شما باطل شده است . باید مسأله را سؤال می کردید. کفاره نیز بر شما واجب شده است، اما کفاره جمع واجب نیست، فقط یک کفاره لازم است. یعنی یا باید شصت روز روزه بگیرید یا شصت مسکین را طعام بدهید .
برای هر فقیر یک مد طعام (750 گرم گندم یا آرد ) بدهید یا می توانید پول شصت مد طعام را(مجموعا بیست و چهار هزار تومان ) به دفتر مرجع تقلیدخود(آیت الله خامنه ای) بدهید تا از طرف شما به شصت فقیر طعام بدهند .(1)
برای جبران این گناه باید توبه کنید . دیگر به فکر انجام این عمل حرام نباشید.
پی نوشت:
1.آیت الله خامنه ای ،استفتائات، سوال 784 و سؤال تلفنی (7743232-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.

باسلام.من دانشجوی ترم چهارم رشته حسابداری هستم ومشکلی که منو بیشتر از همه رنج می دهد اینه که تمایل من به استمنا خیلی خیلی زیاده.شاید باور نکنید اما من از 6یا7سالگی این کارو انجام می دادم و اعلان هم احساس می کنم که تمایل جنسی من نسبت به هم سن وسالام از همه بیشتره،من تا به حال خیلی تلاش کردم که این کارو ترک کنم و هر کاری که فکر بکنین کردم حتی پیشه پزشک فوق متخصص هم رفتم اما گفتن که هیچ مشکلی از لحاض جنسی وجسمی ندارم وبرای ترک اون باید خودم تلاش کنم.گاهی اوقات با خودم فکر می کنم که بهتره ازدواج کنم اما وقتی می بینم دوسال از دانشگاهم مونده و بعد از اون باید دو سال سر بازی برم با خودم میگم تو این چهار سال خرج خودمو به زور بتونم جور کنم .در ضمن تو خونه هم گیر دادن که باید بعد از این که استخدام شدی با زن شاغل و تحصیل کرده ازدواج کنی تا بتونه کمک خرجت باشه .حالا دیگه نمی دونم چی کار کنم به دختره بخصوصی هم علاقه ندارم و تنها هدف من از ازدواج تنها دفع این نیاز و آرامشه . این نیاز جنسی در من به اندازه ای شدیده که از دو سال پیش دیگه نمی تونم کنترلش کنم واز راه غیر مشروع تامینش می کنم. نظر شما در این مورد چیه سه چهار سال صبر کنم و با دختری که دلم می خواد و دوستش دارم ازدواج کنم یا... {در ضمن من به هیچ عنوان نم تونم شهوتمو کنترل کنم.}

با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
برای مقابله با پدیده خودارضایی و استمنا مطالبی را بیان می کنیم . شایسته است مطالب را با دقت ملاحظه کنید و با جدیت و مداومت آن را تمرین کنید و به کار بگیرید تا به نتیجه قطعی برسید. با تلاش و کوشش مضاعف به مقصود خواهید رسید . از رنج و فشار غریزه جنسی نجات خواهی یافت. اینکه می گویید همه کاری را برای ترک خودارضایی انجام داده ، ولی نتیجه نگرفته و موفق نشده اید آن را ترک کنید، یک ادعا بیش نیست. آیا حاضرید در جلو جمع خانواده و افراد متشخص خودارضایی کنید؟ مسلماً پاسخ شما منفی است . این نشانگر آن است که هنوز اراده ترک خودارضایی را حداقل در جلوی جمع دارید. پس لازم است اراده خود را تقویت کنید . با اراده آهنین به مقابله با این عادت ناپسند برخیزید . این از عهده جوان پرقدرتی مثل شما بر می آید و شدنی است.
1. يكي از عواملی که ايجاد ناراحتي‏هاي روحي می کند، فشار غریزه جنسي است؛ انسان ها غالباً با فشار شهوت و غریزه جنسي روبرو هستند . اگر به روش صحيح اقدام نكنند ،به دامان انحرافات جنسي و خودارضایی كشيده مي‏شوند. در حقیقت خود ارضايي يكي از اقسام انحرافات جنسي به شمار مي‏رود. در پيدايش آن علل مختلفي مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحريك زا، عقده حقارت، مساعد نبودن محيط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ايمان و ناآگاهي از پيامدهاي خودارضايي، دخالت دارد.
2. برادر ارجمند، در قدم اول سعي كنيد از اضطراب و نگراني و احساس گناه پرهيز نماييد، كه علل برخي ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي، از جمله خود ارضايي است. اگر در شرع، كيفرهايي براي آن بر شمرده شده، براي جلوگيري از ارتكاب گناه است؛ نه اين كه انسان ، راه درمان و بازگشت را بسته ببيند. از اين رو با نشاط و اميد ، راه درست را طی نموده و از راهکارهای درمان خودارضایی بهره بجویید.
اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد. در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند خود ارضایی) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول خود ارضایی محسوب مي‌گردد.
همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
در مورد خودارضايي و ترك آن توجه شما را به نكات زير جلب مي كنيم:
1. مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي يادداشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پالايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
2. به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد. اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
3. براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد . بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
4. سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
5. به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
6. خودارضایی عمل ناشايستي است كه عوارض خود را دير یا زود، نشان خواهد داد. عمل خودارضايي بنيه شخص را از بين برده و او را نيز جنبه رواني دچار آسيب هاي فراواني مي كند. جسمي كه از رهگذر اين حادثه آسيب ببيند ،روح صاحبش را متزلزل مي كند. اصولاً هر عملي كه از مطابقت دستورهاي شرعي و ديني خارج باشد, در مسيرانحراف قرار مي گيرد . اگر به جسم آسيب نرساند, از جنبه روان شناختي محكوم خواهد بود. ضمير ناخودآگاه انسان با خطرات وجداني اين اصل مسلم را مي پذيرد كه اخلاق تضمين كننده سلامتي انسان ها است . اسلام كامل ترين و اخلاق گراترين دين ها و دستورهاي آن تكامل يافته ترين دستورها است . هر كس به آن عمل كند ، راه نجات را پيموده است و گرنه در پيچ و خم انحراف و ظلمت گمراه و سرگشته خواهد شد.
7. معمولاً توجه به عواقب سوء و پيامدهاى منفى خودارضایی در کاهش آن موثر است. خودارضایی، جداى از آن كه معصيت و موجب دوري از رحمت الهي بوده و روايات بسياري در مذمت و زشتي اين عمل وارد شده است، عوارض زيان بار فراوانی دارد. البته آثار و زیان های خود ارضایی فراتر از آن است كه بتوان آن ها را برشمرد . فقط به چند مورد از آن اكتفا مى‏كنيم:
الف) پيامدهاى جسمانى:
ضعف سيستم عصبي، ضعف چشم و بينايى، تحليل رفتن قواى جسمانى، خستگي و خواب آلود بودن، عقيم شدن و ناتوانى جنسي و توليد مثل، احساس ضعف در پاها، خميده شدن كمر، سفيد شدن زودرس موها، پيرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، پژمردگي رنگ، ايجاد حلقه سياه دور چشم، زشتى چهره و از بين رفتن طراوت صورت.
ب) پيامدهاى روحى و روانى:
ضعف حافظه و حواس‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گيرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى، ضعف اراده، شرم كاذب، و آشفتگي در خواب.
ج) عوارض اجتماعى:
ناسازگارى خانوادگى، بى‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بى‏غيرت شدن، احساس طرد شدن، عدم رضایت از ازدواج، لذت نبردن از زندگى مشترك و از بين رفتن عزت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى.
كسانى كه گرفتار اين عمل ناپسند شده اند، آن را گريزگاهى فرعى و عاجل براى خارج شدن از فشار جنسى و پاسخى براى لذت طلبى خود تصور مى كنند، در صورتى كه اگر توجه نمايند، بدين وسيله گرفتار آثار و تبعات زيان آورى مى شوند كه گاه قابل جبران نيست.
8 . خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد. در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند. لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت تناسلی و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيک بنگريد، با کمي واقع‌نگري مي‌توانستيد لغزش‌هاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبت‌تر مديريت نماييد.
9. مبارزه با عادت زشت "خودارضايي" و هر عادت ناپسند و عمل خلاف اخلاقي نيازمند چند اصل است. در ذيل به برخي اشاره مي‌شود:
1 - بيداري دل و خروج از غفلت و "زشت و ناپسند دانستن" آن عادت و عمل.
2 - آگاهي از آثار منفي و نامطلوبي كه آن عمل بر جسم و روان مي‌گذارد . شناخت مشكلاتي كه از لحاظ مادي و معنوي، دنيوي و اخروي ايجاد مي‌كند.
3- از بين بردن زمينه هاي اين عمل مانند؛ ديدن تصاویر و فیلم های مبتذل و مستهجن و خواندن مطالب تحريك زا، دوستان ناباب، استفاده نادرست از اينترنت و ...
4 - خودباوري و اراده قوي:
اعتقاد بر آن كه اگر انسان "بخواهد و اراده كند" هر كار ممكني را مي‌تواند محقق سازد . هر عادت زشتي را مي‌تواند از خود دور كند . به يك انسان متعادل و دوست داشتني مبدل سازد، تا همه‌شايستگان او را دوست داشته باشند.
تحقق اين اصل نيازمند داشتن اراده‌اي قوي است. يكي از عواملي كه بيش‌ترين تأثير را در تقويت اراده دارد، "خودتلقيني" و خودباوري است. كسي كه باورش اين است كه نمي‌تواند فلان عادت زشت و خلاف اخلاق را كنار بگذارد، به بهانه آن كه چند بار تصميم گرفتم و تجربه نمودم اما شكست خوردم، اين فرد در مبارزه با عادات زشت و كاركردهاي خلاف اخلاق موفق نمي‌شود، ولي اگر اين توهم و تخيّل نادرست را كنار بگذارد و به خودش تلقين كند و بباوراند كه اگر بخواهم و صبر و استواري پيش بگيرم، اگر چه مكرراً شكست بخورم، ولي سرانجام مي‌توانم بر عادت زشت خود غلبه كنم، چنين فردي موفق مي‌شود.
5 - اراده‌ي جدّي و تصميم قاطع بر مبارزه و ترك آن عمل و عادت. در اين صورت لازم است پيوسته آثار و نتايج نامطلوبي را كه آن عادت در جسم و جانش مي‌گذارد و كيفرها و مكافاتي را كه بايد به خاطر آن در دنيا و آخرت تحمل نمايد، در ذهنش مجسم سازد، هم‌چنين منافعي را كه در نتيجة ترك آن به دست مي‌آورد، تصور نمايد، تا با ايجاد چنين فضايي در روح و نمايش در ذهن، بر تحريك نفس و وسوسه شيطان چيرگي يابد و لذت ترك آن را درون خويش احساس كند.
6- تقويت اراده.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه ارادة انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجة ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
بنابراين بايد خود را باور كنيد . ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد براي ايجاد و تقويت هر چه بيش تر اراده، به فوايد و آثار آن و نتيجه اي كه به دست خواهيد آورد، نيز اهميت آن و آينده روشني كه داريد، همچنين نجات از مشكل و سختي كه با آن روبرو هستيد، به شما كمك خواهد كرد. به پاداش عظيم اخروي و رضايت حضرت دوست (به جهت سختي و مشكل بودن ترك عمل) توجه نماييد. هر چه گناه و ترك عمل سنگين تر باشد و تلاش بيش تري لازم داشته باشد، در صورت تحقّق، انسان را به كمالات بالاتري مي رساند كه براي ديگران شايد حتي قابل تصوّر نباشد..
از اين رو هرگز يأس به خود راه ندهيد و براي آن برنامه ريزي كنيد.
در نهایت اگر راهکارهای فوق افاقه نکرد و موثر نیفتاد ، مجدداً به مشاور و روانشناس مراجعه کنید . در مرحله بعد جهت دارو درمانی به روانپزشک مراجعه کنید. امروزه برای رهایی از فشار شهوت جنسی از رژیم غذایی گرفته تا داروهای مختلف گیاهی و شیمیای و تزریق هورمون وجود دارد که می توانید زیر نظر متخصصن آن ها را به کار ببرید و استفاده کنید.
برای کنترل غریزه جنسی راهکارهای فراوانی وجود دارد که بهترين راه كنترل مثبت و تعديل نيروي شهوت، ازدواج است. به همين جهت اسلام، مردم را به ازدواج و ارضاي نياز جنسي تشويق و ترغيب مي کند و مي فرمايد:
اگر امكان ازدواج وجود دارد ،حتماً ازدواج كنيد. بنابراين ازدواج تنها راه طبيعي و مشروع ارضاى غريزه جنسى است. با فراهم كردن امكانات و شرايط لازم بايد سعى كرد به آن پاسخى صحيح داد. گرچه مشكلات گوناگون جامعه مانع ازدواج به موقع جوانان عزيز مى‏شود، در عين حال با كاهش سطح توقعات و انتظارات، پرهيز از تشريفات غير ضرورى، كنار گذاشتن بعضى رسومات فرهنگى و اجتماعى منفى، به تأخير انداختن مراسم عروسى در دوران نامزدى و عقد و بعضى تدابير ديگر مى‏توان از مشكلات مادى و اقتصادى كه فرا روى بسيارى از جوانان مى‏باشد ، نجات يافت. چه اشکالی دارد با دختر مورد علاقه و مناسبی عقد کنید و با هم قرار بگذارید که عروسی رسمی بعد از چند سال دیگر باشد ؟ هم شما از زیر بار فشار جنسی خلاص می شوید و هم در این مدت گشایش و فرجی در امور شما پدید می آید. سربازی متأهلان راحت تر از افراد مجرد است و برای آنان امتیازاتی قائل شده اند.
خداوند در قرآن كريم مى‏فرمايد: «كسانى كه تنگ دست مى‏باشند ،دلهره فقر و عدم امكانات مادى نداشته باشند كه از ناحيه فضل و رحمت خاص خداوندى در امر ازدواج كمك خواهد شد». وعده خداوند قطعى است . كسى نمى‏تواند به آن بدبين باشد .پيامبر اكرم(ص) نيز مى‏فرمايد:
«اگر كسى به اين مطلب اعتقاد نداشته باشد ،به خداوند سوء ظن دارد. آن ظلم و گناه بزرگى است». اما اگر به هر دليلي فردي نتوانست غريزه جنسي خود را از طريق ازدواج تأمين و ارضا کند ،بايد به طور موقت آن را کنترل کند ،يعني از راه عفت و پاکدامني و حفظ خود از گناه و در غلطيدن به هواهاي شيطاني و شهواني جلوي سقوط خود را بگيرد ،هر چند ممکن است سخت و دشوار باشد، ولي ممکن است.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

در مائده آیه 54 آمده است «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» معنا: تنها سرپرست شما خدا و رسول خدا و آنهایی هستند که ایمان آورده اند; آنان که نماز را بر پا داشته و در حالی که رکوع می کنند زکات می دهند.

مگر دراین (.الذین .یقیمون. راکعون ) جمع است اما حضرت علی که یک نفر بوده است؟

پاسخ:
استعمال لفظ جمع براي مفاهیمی که مصداق خارجي اش مفرد و یکی است، در ادبيات عرب بسيار فراوان می باشد؛ مثلاً قرآن مي گويد: «الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم».(1)
بنا بر روايات فراوان، گوينده فقط نعيم بن مسعود اشجعي بود؛ اما تعبیر آیه به صورت جمع آمده است.
در آیه مباهله نیز سخن از "انفس، نساء و ابناء" است که هر سه جمع هستند. جمع بر حداقل سه نفر گفته می شود و حال آن که مراد از "انفس" فقط علی بن ابی طالب (علیه السلام) و مراد از "ابناء" فقط حسن و حسین و مراد از "نساء" فقط فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود.
موارد اين گونه در قرآن و ادبيات عرب فراوان است و علماي عرب، وجوهي براي آن ذکر کرده اند.(2)

پی نوشت ها:
1. آل عمران(3) آیه 173.
2. رهبري امام علي(ع) در قرآن و سنت، ص283-287.

به نام خدا، آیا امام علی (علیه السلام) در حجة الوداع و غدیر خم بودند؟ عده ای می گویند امام علی در حج الوداع نبودند. لطفا جواب خود را با استناد به کتب معتبر شیعه و سنی بیان کنید.

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز
از كسي كه نمي خواهد حقيقت را بپذيرد عجيب نیست روز را در زير تابش خورشيد انكار كند. از بعضي منكران ولايت امام علي از آن رو كه نمي خواهند ولايت حضرت را بپذيرند، چنين گفته هايي بعيد نيست.خواسته اند راهي براي انكار ولايت بيابند، پس چيزي بهتر از انكار حضور علي(ع) درحجه الوداع نيافتند. وقتي حضور علي را در حج منكر شدند، ولايت را از ريشه منتفي مي دانند.
ريشه انكار آن جاست كه پيش از موسم حج پيامبر (ص)علي (ع)را همراه برخي از صحابه براي اخذ خراج و زكات به يمن فرستاد. ماموريت امام علي از سوي پيامبر در يمن موجب شده كه برخي چشم به روي حقايق بسته و بگويند علي اصلا در حجةالوداع حضور نداشته است، غافل از اينكه يمن نزديك مكه است. پيامبر پيكي نزد علي (ع) فرستاد كه در موسم حج خود را به مكه برسان.(1)
به فرض آن كه چگونه آمدن علي به مكه در تاريخ نمي آمد، گزارشات بسيار درباره غدير و ماجراي غدير جاي هيچ گونه ترديدي نمي گذارد كه علي در موسم حج حضور داشته و به مقام ولايت منسوب گشته است.
در اينكه حضرت على عليه السلام در حجة‏الوداع به همراه پيامبر بود ترديدى نيست. همه علماى شيعه و علماى اهل سنت به اين مطلب اعتراف دارند. وقتى كه رسول خدا به قصد انجام اعمال حج به مكه رفتند، حضرت على از يمن به مكه آمدند و به پيامبر ملحق شدند.(2) در تمام اعمال همراه پيامبر بودند. در بازگشت از حجة‏الوداع در غديرخم از جانب پيامبر به امامت و ولايت معرفى شدند. داستان غدير را هم همه علماى شيعه و سنى نقل كرده‏اند و هيچ كس در اين دو حادثه ترديد ندارد. اين دو حادثه در منابع سنى بيش از منابع شيعه ياد شده است.

پي نوشت ها:
1. البداية و النهاية، أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، ج‏7،ص 345، بيروت، دار الفكر، 1407/ 1986.
2.العبر تاريخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آيتى، ج‏1،ص 464، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، چ اول، 1363ش
تاريخنامه طبرى ، منسوب به بلعمى ج‏3،ص 303 ، تحقيق محمد روشن، تهران، ج 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، ج 3،4،5 البرز، چ 3، 1373ش
التنبيه و الإشراف، أبو الحسن على بن حسين مسعودي ،ص 253 ، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چ دوم، 1365ش
طبقات، محمد بن سعد كاتب واقدى ،ج‏2،ص 181، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش
المعارف، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة ،ص 208، تحقيق ثروت عكاشة، القاهرة، الهيئة المصرية العامة للكتاب، ط الثانية، 1992.

با سلام، چه رمز و حكمتي است كه هر سه امام عزيز (امام حسين/امام سجاد وامام محمد باقر عليهم السلام ) درسن 57 سالگي به شهادت رسيدند؟

پاسخ:
امام حسین(علیه السلام) در زمان شهادت 58 ساله بود.(1) ولی امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) 57 ساله بودند (2) و رمز و حکمت آن را ما نمی دانیم. روشن است که هر زمان که عمر انسان تمام شد، انسان از دنیا می رود؛ حال یا به وسیله شهادت یا به مرگ طبیعی یا به صورت دیگری که خداوند مقدر کرده که در باره امامان (ع) بر اساس برخی روایات از راه شهادت از دنیا می روند؛ امام رضا می‌فرماید:«ما منا الا مقتول». (3)
شیخ صدوق بر این باور است که: «همه معصومین(ع)، به اجل غیر طبیعی از دنیا رفته‌اند...، کسی که چنین عقیده نداشته باشد، از ما نیست».(4)

پي نوشت:
1. ارشاد ،ج 2،ص136 ،شيخ مفيد ، ترجمه رسولي محلاتي ، تهران ، انتشارات علميه اسلاميه .
2. همان ،ص 139 و 156.
3. بحارالانوار، ج 27، ص 213.
4.اعتقادات، شیخ صدوق، تحقیق عصام عبدالسید، چاپ شده در مصنفات شیخ مفید، ج 5، ص 99، کنگره شیخ مفید.

از 8 سال پیش تا کنون گرفتار عادت استمنا شده ام! تاثیرات آن را در درس و اندام و روح و جسمم مشاهده می کنم و لی باز در مقابل این عادت شوم کوچکترین اراده ی ندارم و با قدرت چشم چرانی فوق العاده و تخیل نامحدودم ، خود را به فلاکت نامحدود انداخته ام ! بارها مشاوره کرده ام از آثار آن گفته اند ، از روش ها گفته اند ولی نمی دانم چرا اجرا نمی کنم و پس از هر بار استمنا مانند سگ پشیمان می شوم ولی باز دوباره..... اینترنت و حتی برخی سریال های عادی هم به این موضوع دامن زده اند ، همه مرا به عنوان یک مذهبی!! می شناسند و خودم خود را منافق می دانم و دچار سردرگمی و عذاب وجدان و دستو پا زدن عجیبی هستم. بارها قسم خورده ام ، عهد کرده ام و با خون امضا کرده ام ، با نام امامان قول ترک به خود داده ام ولی چون پدر و مادر و خانواده ام نسبت به این موضوع بی خبرند،به دلایل بالا از ترک عاجزم. اگر دارویی هست و یا روشی جدید بی نصبم نکنید. چه کنم که از زنجیر نفس و شهوت رها شوم که به مولا علی سخت زنجیری است.

برای مقابله با پدیده خودارضایی و استمنا مطالبی را بیان می کنیم که شایسته است. مطالب را با دقت ملاحظه کنید . با جدیت و مداومت آن را تمرین کنید و به کار بگیرید تا به نتیجه قطعی برسید .با تلاش و کوشش مضاعف به مقصود خواهید رسید . از رنج و فشار غریزه جنسی نجات خواهی یافت. اینکه می گویید بارها مشاوره کرده ام و بارها اراده ترک کرده ام، عهد بسته و قسم خورده ام، ولی نتیجه نگرفته و موفق نشده اید آن را ترک کنید، یک ادعا بیش نیست. آیا حاضرید در جلو جمع خانواده و افراد متشخص خودارضایی کنید ؟مسلماً پاسخ شما منفی است و این نشانگر این است که هنوز اراده ترک خودارضایی را حداقل در جلوی جمع دارید. پس لازم است اراده خود را تقویت کنید. با اراده آهنین به مقابله با این عادت ناپسند برخیزید. این از عهده جوان مؤمن و پرقدرتی مثل شما بر می آید و شدنی است.
1. برادر ارجمند، در قدم اول سعي كنيد از اضطراب و نگراني و احساس گناه پرهيز نماييد، كه علل برخي ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي، از جمله خود ارضايي است. اگر در شرع، كيفرهايي براي آن بر شمرده شده، براي جلوگيري از ارتكاب گناه است؛ نه اين كه انسان ، راه درمان و بازگشت را بسته ببيند. از اين رو با نشاط و اميد ، راه درست را طی نموده و از راهکارهای درمان خودارضایی بهره بجویید.
2. به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. جوان مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان را مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد، طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت، راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
3. احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان و مطلوب است، اما احساس افراطي به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
4. اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد. در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند خود ارضایی) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول خود ارضایی محسوب مي‌گردد.
همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
در مورد خودارضايي و ترك آن توجه شما را به نكات زير جلب مي كنيم:
1. مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي يادداشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پالايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
2. به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد. اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
3. براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
4. سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ ( یا با بستن کش به مچ دست تان و کشیدن و رها کردن آن و ایجاد درد، مواقعی که فکر خودارضایی به ذهن تان خطور می کند) پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
5. به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در ضمن راهکارهای دیگر بسیاری برای کنترل غریزه جنسی و ترک خودارضایی وجود دارد که می توانید آن ها را در سایت پاسخگو و دیگر سایت های مرتبط مشاهده کنید و متناسب با خود آن ها را به کار ببرید . اگر اراده خود را تقویت کنید و در این راه تلاش و کوشش مضاعف به کار ببرید، خواهی توانست مشکل خودارضایی خود را حل کنید . به صورت کامل آن را ترک کرده و غریزه جنسی را کنترل و آن را به صورت صحیح مدریت کنید.
در نهایت اگر راهکارهای فوق افاقه نکرد و موثر نیفتاد ، مجدداً به مشاور و روانشناس مراجعه کنید . در مرحله بعد جهت دارو درمانی به روانپزشک مراجعه کنید.
در مورد دارو خدمت شما عرض كنم كه محققان رشته روان شناسي در سرتاسر دنيا مجوز براي تجويز دارو نداشته و ندارند . بهتر است به متخصص ارولوژي مراجعه كنيد.
موفق باشيد.

1- عالم ذر یعنی چه؟  یا  فرشته مفرب خداوند (حجرالاسود) مسئول چه کاری در عالم زر بوده اند؟

2- دلیل اینکه در طواف کعبه رو به سنگ حجرالاسود دست بلند می کنیم چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پرسش1: عالم ذر یعنی چه؟ یا فرشته مفرب خداوند (حجرالاسود) مسئول چه کاری در عالم ذر بوده اند؟
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز.
در خصوص عالم "ذر" می توان گفت که در قرآن، آیاتی(1) وجود دارد که مفادش آن است که از فرزندان آدم پیمانی بر ربوبیت خدا گرفته شده، اما این پیمان چگونه و در چه زمان بوده است، در این آیات توضیحی ارائه نمی شود. برخي اين عالم را همان عالم پيش از حيات دنيا يا به اصطلاح عالم ذر دانسته اند؛ در هر حال مفسران درباره این پیمان و زمان و مکان، بلکه حقیقت آن اختلاف کرده‏اند که در ذیل به برخی از این نظریه‏ ها اشاره می‏ کنیم:
أ) نظریه محدّثان اسلامی‏
محدثان اسلامی بر اساس فهم برخی از روایات بر این باورند که خداوند به هنگام آفرینش آدم، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجودات ریز درآورد و به آنان گفت: «ألست بربّکم» آنان گفتند «بلی» سپس همگی را به صلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور کافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند. این پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد که راه‏های عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.(2)
اشکالاتی بر این نظر وارد شده است که محققان به آن اشاره کرده‏ اند. (3)
ب) نظریه برخی مفسران‏
گروهی از مفسران معتقدند باید آیه را بر توحید فطری حمل نمود. در توضیح نظریه خود گفته ‏اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواست‏ های طبیعی و فطری به جهان گام می‏ نهد. آدمی هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذره‏ای بیش نیست، ولی در این ذره استعدادهای فراوان و لیاقت‏های قابل توجهی است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسی. با تکامل این ذره در بیرون رحم، تمام استعدادها شکفته شده و به مرحله کمال و فعلیت می‏ رسد.
خدا انسان‏ها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آن‏ها را با خصوصیاتی ترکیب داد که پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس کنند.
هنگامی که انسان‏ها به نیاز خود به خدا توجه پیدا کردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته می‏ شود:
من خدای شما نیستم؟ آنان می‏ گویند: چرا گواهی می‏ دهیم که خدای ما هستی.(4)
ج) نظریه علامه طباطبایی‏
علامه طباطبایی معتقدند این آیه ناظر به وجود و حضور جمعی انسان‏ها در حضور خدا است؛ حضوری که غیبت در آن متصور نیست، گویی همه فرزندان آدم یک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‏اند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را حضوری می‏ یابد و یافته‏ اش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است، ولی قرار گرفتن انسان‏ها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمی را چنان مشغول و از خود بی خود می‏ کند که از آن علم حضوری که به آفریدگار خود داشت، غافل می‏ گردد.(5)
آن چه تا این جا آوردیم، دیدگاه‏ های برخی از محدثان، متکلمان و مفسران راجع به تفسیر آیه ذر بود.
پس از بیان نظریات مختلف می‏ گوییم:
ظاهراً آیه گفت و گویی بین خدا و انسان می ‏باشد. در این گفت و گو خداوند از انسان‏ها اقرار می‏ گیرد که پروردگار آنان است. اقرار گرفتن برای اتمام حجت بر انسان می‏ باشد که درآینده ادعای غفلت نکند.
آیا گفت و گو به همین صورت که در آیه آمده، اتفاق افتاده؟ موطن و عالمی که این میثاق گرفته شده، کجا است؟ دنیا یا غیر آن؟ آیا این میثاق قبل از تولد انسان گرفته شده یا بعد از آن؟
در پاسخ به این سئوالات نظریات مختلفی ارائه شده است.
آیت الله جوادی آملی بعد از بررسی نظریات مفسران در آیه، دو احتمال را موجه دانسته‏ اند.
أ) بیان تمثیلی:
هر چند ظاهر آیه حاکی از گفت و گویی بین خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولی این آیه در مقام بیان واقع نیست، بلکه مقصود صرفاً تمثیل است.
خداوند در واقع از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلکه مراد آن است که گویا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. مسئله ربوبیت خدا و عبودیت انسان به قدری روشن است که گویا همه انسان‏ها گفتند «بلی». شیوه بیان این آیه بیان تمثیلی است مانند آیه یازدهم سوره فصلت که فرمود: «سپس آهنگ آفرینش آسمان کرد و آن بخاری بود، پس از آن
به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمان‏پذیر آمدیم»(6) آن دو گفتند با رغبت می‏آییم، در حالی که در واقع گفت و گویی بین خدا و آسمان و زمین واقع نشده است.
پس در آیه میثاق (عالم ذر) امر و نهی لفظی نیست، بلکه در حقیقت تمثیل است.
قرآن بیان نموده که درصدد تمثیل است.
«اگر قرآن را بر کوهی فرو می‏ فرستادیم، یقیناً آن کوه را از بیم خدا فروتن و از هم پاشیده می‏ دیدی. این مثل‏ ها را برای مردم می‏زنیم؛ باشد که آنان بیندیشند».(7)
در این آیه خداوند می‏ فرماید که انزال قرآن بر کوه مثلی است که برای به تفکر واداشتن انسان به کار رفته است، بنابراین احتمال گفت و گوی ذکر شده در آیه میثاق، صرفاً تمثیلی است برای بیان وضوح ربوبیت خدا و عبودیت انسان.(8)
ب)بیان واقعی:
معنای دوم که بیش تر مورد نظر است، این می‏باشد که آیه صرفاً تمثیل نیست، بلکه به لسان گفت و گو از واقعیتی سخن می‏گوید که در خارج رخ داده و واقعیت این است که خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
یکی زبان عقل (پیمبر درونی انسان) و دیگری زبان وحی از طریق انبیا (پیامبران بیرونی). این دو حجت، خدا را به انسان می‏ نمایانند و ربوبیت او را بیان می‏ کنند. این دو از هیچ انسانی دریغ نشده است؛ با وجود این دو حجت، دیگر انسان نمی‏ تواند ادعای فراموشی و غفلت کند.
نکته‏ ای که از آیه به دست می‏ آید، نوعی تقدم این میثاق بر زندگی انسان می‏ باشد. از این رو حجت باطنی (عقل) و ظاهری(وحی) هر چند تقدم زمانی بر انسان و اعمال ارادی او ندارد، ولی بر مکلف شدن انسان حداقل تقدم رتبی دارد؛ یعنی ابتدا حجت بر عبد تمام می‏ شود، سپس مکلف به تکالیف الهی می‏ گردد. بنابراین مقصود آیه، گفت و گوی لفظی بین خدا و انسان نیست، بلکه اعطای دو حجت محکم الهی به انسان است.
با توجه به معنای فوق موطن و عالمی که این میثاق الهی در آن رخ داده، دنیا می‏ باشد و برای هر انسانی بعد از تولد او چنین چیزی رخ می‏ دهد؛ بنابراین آیه میثاق هیچ دلالتی بر ازلی بودن انسان یا حتی هرگونه وجودی قبل از تولد برای آدمی ندارد، بلکه آیه یا صرفاً یک تمثیل است، نه بیان واقع و یا از واقعیت اعطای حجت باطنی و ظاهری سخن می‏گوید که مربوط به بعد از تولد انسان می‏ باشد.(9)
برای آگاهی بیش تر ر.ک: فطرت در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت‏الله جوادی آملی، نشر اسراء قم، فصل سوم. این کتاب به اقوال مختلف درباره آیه میثاق پرداخته و بعد از نقل اقوال مختلف، دو نظر فوق را پذیرفته است.
با توجه به مطالب ذكر شده روشن مي شود كه وجود چنين عالمي اثبات شده نيست تا چه رسد به جزييات آن و مسئوليت هاي فرشتگان در اين عالم ؛ به علاوه كه فرشته اي به نام حجرالاسود نداريم و اين نام نام سنگي مقدس است كه بر كعبه نصب شده.

پی‏ نوشت‏ها:
1. اعراف(7) آیه 172 - 174.
2. مجمع‏البیان، ج‏5، ص 390، بیروت، مؤسسه اعلمی؛ تفسیر فخررازی، ج‏15، ص 47 - 46، چ داراحیاءالتراث، بیروت.
3. تفسیر تبیان، ج‏5، ص 28؛ مجمع‏البیان، ج 4، ص 390.
4. مجمع‏البیان، ج‏4، ص 391؛ تفسیر ظلال القرآن، ج‏9، ص 59 - 58؛ تفسیر رازی، ج‏15، ص 53.
5. تفسیر المیزان، ج‏8، ص 455.
6. فصلت(41) آیه 16.
7. حشر(59) آیه‏21.
8. جوادی آملی ، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.
9.همان.
----------------------------

پرسش2: دلیل اینکه در طواف کعبه رو به سنگ حجرالاسود دست بلند می کنیم چیست؟
پاسخ:
چون این کار مستحب است.
کسی که طواف می کند، مستحب است وقتی مقابل حجر الاسود رسید، حجر الاسود را ببوسد؛ اگر به خاطر ازدحام جمعیت نتواست ببوسد، مستحب است دستش را به آن بمالد و اگر این هم نشد، مستحب است از دور با دستش به حجر الاسود اشاره کند.(1)

پی نوشت:
1. وسائل الشیعه ،ج9 ،ص 402.

علت حرمت استمنا چیست؟تفاوت ان ازنظر روحی وجسمی با احتلام جیست؟اگر عادت نباشد مثلا 2ماه یا3ماه یک بار مجوز داده میشود؟چرا بعضی پزشکان تجویز میکنند؟چرا بعضی مراجع ان را برای مجردها برای ازمایش منی برای قدرت بچه دار شدن مجوز میدهند؟با تشکر

پرسش 1:
استمنا شرح علت حرمت استمنا چيست؟
پاسخ:
خود ارضائي که در اصطلاح فقهي به آن استمنا مي گويند ، مطلقا حرام ( 1 ) و از گناهان بزرگ است .
امام صادق عليه السلام فرمود : خداوند روز قيامت با سه کس سخن نمي گويد ، نظر رحمت به آن ها نمي کند ، گناه شان را نمي بخشد و عذاب دردناک براي آن ها مي باشد ، از جمله اين سه ، کسي است که در دنيا استمنا کرده باشد . ( 2 )
مهم ترين فلسفه حرمت استمنا ضررها و پيامد هاي منفي آن است . استمنا آثار و پيامدهاي منفي روحي و اجتماعي زيادي دارد از جمله :
الف ) پيامدهاي جسماني :
ضعف چشم و بينايي ، تحليل رفتن قواي جسماني ، ناتواني در توليد مثل ، پيري زودرس ، ضعف مفاصل ، لرزش دست ، زشتي چهره و از بين رفتن طراوت صورت .
ب ) پيامدهاي روحي و رواني :
ضعف حافظه و حواس‏پرتي ، اضطراب، منزوي شدن و گوشه‏گيري ، افسردگي ، بي‏نشاطي و لذت نبردن از زندگي ، پرخاشگري و بداخلاقي و تندخويي ، كسالت دائمي ، ضعف اعصاب و در نهايت ضعف اراده .
ج ) عوارض اجتماعي :
ناسازگاري خانوادگي ، بي‏ميل شدن به همسر و ازدواج ، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر ، بي‏غيرت شدن نسبت به حفظ ناموس ، احساس طرد شدن ، از بين رفتن عزت ، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي ، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك . ( 3 ) اميد آن که جوانان با ازدواج از اين بلاي خانمان سوز نجات پيدا کنند .
پي نوشت ها :
1. آيت الله خامنه اي، رساله اجوبه الإستفتائات ، س 787 .
2. وسايل الشيعه ، ج 14، باب 28, روايت 7 .
3. آيت الله دستغيب ، گناهان کبيره ، ج 2 ، بحث استمنا ، ص 332 .

پرسش 2:
فرق استمنا با احتلام از منظر روحي و جسمي چيست؟
پاسخ:
ويژگي هايي در احتلام و استمنا وجود دارد که آن ها را از هم متمايز مي کند و باعث فرق هاي اساسي بين آن دو گرديده است که ما در اين جا ضمن بيان خصوصيات و ويژگي هاي جسمي و رواني هر يک به برخي از تفاوت آن دو اشاره مي کنيم:
خصوصيات و ويژگي هاي احتلام:
1. احتلام از واژه حلم و به معناى خواب ديدن با لذت جنسى است كه هرگاه در خواب، از شخص، منى خارج شود، شخص محتلم شده است . در اين صورت، بايد براى نماز، غسل جنابت انجام دهد. يک فرايند کاملاً طبيعي براي اطفاي غريزه جنسي و کاهش تنش هاي جنسي ارضا نشده ، اين حركت يا مولود خواب هاي مهيج و يا تجسم سيماي جنس مخالف و يا انديشيدن در مسائل جنسي است . معمولاً بر اثر خواب ديدن در طول خواب شبانه حاصل مي گردد.
2. احتلام يک از نشانگان رسيدن به بلوغ جنسي است.
3. احتلام جوان در ابتداي بلوغ، نشانه سلامت جسمي او و نيز دستگاه تناسلي اوست. با شروع دوره بلوغ سطح هورمون هاى جنسى بخصوص در خواب اوج مى گيرد . بعد از اينكه دوره بلوغ شروع شد سطح هورمون هاى جنسى وFSH/LH در طول روز و بيدارى نيز افزايش مى يابد. اين باعث رشد اندام تناسلي و توليد اسپرم در مردان و مايع مني مي شود که اگر زمينه ازدواج فراهم گردد، امکان باوري و توليد مثل حاصل مي گردد.
4. احتلام غير اختياري است و در خواب رخ مي دهد. به طور طبيعي هر وقت كيسه هاي مني به حد كافي پر شدند، خود به خود احتلام ايجاد مي شود.
5. در حالت طبيعي باعث دفع اسپرم هاي قديمي و جايگزيني آن با اسپرم هاي جديد مي گردد . اين سلامت دستگاه تناسلي را ارتقا مي بخشد . باعث رشد بيضه ها و توليد بيش تر مايع مني مي گردد . از آن جا که مقداري از مني معمولاً جذب خون انسان مي شود و در ساختن سلول هاي مغزي و استخواني و ديگر لوازم بدن انسان کمک بسيار خوبي مي کند، در نهايت باعث رشد طبيعي بدن و سلامت کامل آن مي گردد.
6. احتلام هيچ يک از عوارض و مضرات روحي و جسمي استمنا و خودارضايي را ندارد . گناه به حساب نمي آيد.
خصوصيات و ويژگي هاي خودارضايي و استمنا:
1. استمنا آن است كه انسان با خود يا ديگرى كارى كند كه از او منى بيرون آيد؛ لازم نيست اين عمل با وسيله‏اى انجام گيرد؛ بلكه ممكن است با نگاه به عكس مبتذل يا فكر ملاعبه، معاشقه و نزديكى با جنس مخالف نيز استمنا و خودارضايى صورت گيرد. يک فرايند غير طبيعي براي ارضاي غريزه جنسي است و انحراف جنسي محسوب مي گردد.
2. استمنا يک عمل اختياري است ،يعني فرد با اراده خود دست به اين عمل مي زند و به آن آگاهي دارد، اگر چه در برخي افرادي که به خودارضايي معتاد شده اند، اراده تضعيف مي گردد ، ولي به هر حال اين گونه افراد اراده خود را کاملاً از دست نمي دهند . با اراده ضعيف هم مي توانند جلوي خودارضايي خود را بگيرند.
3. استمنا در واقع آميزش با خود است. تحريك كننده و تحريك پذير يك نفر است . همين طور مراحل اوج لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم مي شود. در اين جا تمام وجود فرد (در عين وحدت و يك پارچگي) بايد دو پاره شود : يكي ارضا شونده و ديگري تحريك كننده. دو پاره شدن و تناقض در نقش‌ها از نظر روان‌شناختي آسيب جدي به روان انسان‌ مي‌زند، از جمله اختلال در سيستم توجه و تمرکز و در مراتب بالاتر به توهم اسکيزوفرنيايي منجر شده و فرد را دچار آشفتگي رواني مي‌نمايد.
4. استمنا آستانه تحريک را پايين مي آورد . باعث مي شود که فرد در اثر اندک محرّک واقعي يا تخيلي، تحريک جنسي شود که اين حالت خود موجب تحريک شدگي دائم در انسان مي شود. چون بدن هميشه در همراهي خود فرد است و باعث لذت بردن و تامين كننده نياز جنسي خود مي گردد. كم كم بدن در يك حالت تحريك جنسي دائم قرار مي گيرد.
استمنا باعث هدر دادن مني شخص مي گردد و اين جلوي رشد طبيعي و لازم بيضه ها را مي گيرد .فرد با اين کار، باعث مي شود که بيضه هايش رشد لازم را نکنند و کوچک بمانند. بيضه هايي هم که از اندازه لازم کوچک تر باشند روشن است که نمي توانند به اندازه کافي مني بسازند . اين باعث عقيمي و رشد ناکافي بدن و مشکلات ديگر مي گردد.
5. ارضا شدن از طريق استمنا، يک ارضاي غير واقعي و کاذب و به صورت مجازي است. از اين روي ارضاي ناقضي محسوب مي گردد ،چون در استمنا، فرد با تخيل‌گرايي جنسي و با تصور يک صحنه تحريک‌زا در ذهن دست به استمنا مي زند.
6. استمنا معصيت و گناه بزرگ محسوب مي شود . در نظام ثواب و عذاب الهي تفاوتي بين گناه كم و زياد نيست. گناه، گناه هست ،چه يك بار ،چه صد بار . در هر حال سرپيچي از فرمان الهي تلقي مي گردد. گناه (صرف نظر از اين که فرد آن را گناه بداند يا نداند) اثرات رواني‌شناختي منفي و آسيب زننده اي بر روح و روان فرد دارد. اين مطلب در روان‌شناسي دين که در دانشگاه‌هاي معتبر جهان در حال رشد و بالندگي مي‌باشد، به اثبات رسيده است.
7. احساس گناه و عذاب وجدان و اضطراب در اکثر قريب به اتفاق مبتلايان به استمنا رواج دارد .
در افراد مسيحي و يهودي و لائيک نيز به نوعي شاهد اين احساس گناه هستيم. گويا انسان‌ها فارغ از عقايد مذهبي خود اين امر را غير طبيعي و خارج از چارچوب انساني خود قلمداد مي‌کنند.
8. سطح عزت نفس در افرادي که استمنا مي کنند، به شدت افت مي کند. فردي که استمنا مي‌کند (هرچند به هيچ دين و آييني ملتزم نباشد) ناخواسته به خاطر رفتار خارج از چارچوب خود دچار افت عزت نفس مي‌گردد.
9. استمنا مضرات و آسيب هاي خطرناک و مخربي دارد . موجب بروز مشكلات روحي، رواني و جسمي مختلف در انسان مي شود ، چون انحراف از مسير صحيح پاسخ به يك غريزه و نياز زيستي مي باشد.
برخي از مضرات و آسيب هاي خطرناک استمنا و خودارضايي که گريبانگير مبتلايان به آن مي گردد ، در زير به آن ها اشاره مي کنيم:
استمنا آثار زيانباري بر جسم و روح و روان وارد مي سازد که ذيلا مطالبي به استحضار مي‌رسد.
الف. آسيب‏هاى جسمانى‏
1. ضعف و تحليلِ قواىِ جسمانى:‏
كاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ناپذير خودارضايى است. احساس خستگى عارضه طبيعى انزال است. اگر خودارضايى در شبانه روز به دفعات تكرار شود، احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتيجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبيت شده و يك طبيعت ثانوى براى او ايجاد مى‏كند. كاهش و تخليه مكرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پيرى زودرس مى‏انجامد.
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تيرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همين جا ختم نمى‏شود ، بلكه كل بدن را ساقط مى‏كند. شخصى كه مبتلا به اين عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شديد در خود احساس كرده، كمر درد او را آزار مي ‌دهد تا اين كه به فلج عمومى بدن مبتلا مي شود.
2. ضعف بينايى:
خود ارضايى به تدريج در نور چشم و قدرت بينايى اثر مى‏گذارد و آن را كاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضايى دارد و اين به حدى است كه گاه به نابينايى منجر مى‏شود.
3. آسيب‏پذيرى در برابر بيمارى­ها:
تحليل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذيرش ساير بيمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى كه با خود ارضايى ضعيف شده است ،نمى‏تواند در مقابل ميكروب ها و ويروس ها از خود دفاع كند.
4. آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و توليد مثل‏:
خودارضايى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. دكتر «هوچنين سون» معتقد است كه عموم ناراحتى‏هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضايى است. بعضى از اين اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى‏، تورم كانال نطفه،‏ تورم قسمت پايينى و عقب كانال ادرار، شل شدن عضلات تناسلى‏، خروج بى اختيار منى با كوچك ترين حادثه‏، ارضاى ناكامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏، ناتوانى و تأخير توليد مثل به خاطر ضعف مكرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏، بيماري هاى مقاربتى‏، عقيم شدن‏.
5. آسيب مراكز عصبى و غدد در مغز:
در اثر خودارضايى و تحريك زياد، هيپوتالاموس آسيب مى‏بيند. مغز و مراكز حساس ديگر مكرراً دچار كاهش نسبى جريان خون مى‏شوند و از اين طريق آسيب‏هاى جبران‏ناپذير و بر آن ها وارد مى‏شود. تخليه‏هاى مكرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضايى‏هاى مكرر، مركز عصبى را دچار حساسيت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته يكى از دانشمندان، خود ارضايى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آن ها مى‏شود.
به طور كلى اختلال قواى بينايى، شنوايى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز كردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
6. كم خونى؛
7. كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛
8. كم خوابى و اختلال در خواب؛
9. تنگى نفس؛
10. سر درد و سرگيجه؛
11. پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات.
12. همگى از آسيب‏هاى جسمى خودارضايى هستند.
ب. آسيب‏هاى روحى - روانى‏:
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏:
يكى از پى آمدهاى خودارضايى، ضعف و تحليل قواى جسمانى است . اين به نوبه خود ناشى از اختلال در عملكرد سيستم مغز و اعصاب است. اختلال در اين سيستم موجب مى‏شود كه بخش حافظه كارايى لازم را نداشته باشد. علاوه بر اين، شخصِ مبتلا به خودارضايى به خاطر تمركز در اين عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمركز فكرى است كه اين خود عامل ديگرى براى كاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقويت حافظه آن است كه فرد به كارهاى علمى و فكرى مشغول باشد ،در حالى كه شخص خودارضا از كارهاى علمى و فكرى باز مى‏ماند . اين خود عامل ديگرى براى ضعف حافظه چنين اشخاصى است.
2. اضطراب:
دلهره و دلواپسى از ويژگى‏هايى است كه دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏كند. او مرتب با خود درگير است و نمى‏تواند با خود كنار آيد. افكار آشفته، وسواس فكرى، بى ثباتى، درهم ريختگى فكرى دامن گير اوست: «نكند كسى بفهمد»، «كى و چگونه اين كار را تكرار كنم»، «كى مى‏شود نجات پيدا كنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقير خود به علت ارتكاب گناه، شخصيت او را در هم مى‏كوبد. گاهى تأخير در ترك و اين كه بعد از ترك چه مى‏شود، امان او را مى‏گيرد.
3. افسردگى‏:
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گيرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاش‏گرى و بداخلاقى‏:
شخصِ خودارضا نسبت به كوچك‏ترين محرك محيطى حساس است، حوصله گفت و گو با ديگران را ندارد، زود رنج است و سريعاً از كوره در مى‏رود، به نور زياد، صدا، رفت و آمد و... حساسيت فوق‏العاده دارد.
5. يأس از زندگى‏:
6. از بين رفتن خلاقيت‏ها، توانايى‏ها و سركوب شدن استعدادها.
7. عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏هاى فكرى.
8. هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتياد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، كم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بين رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسيب‏هاى اجتماعى‏:
خودارضايى يك حس گريز از اجتماع پديد مى‏آورد كه در اثر افراط و تكرار در او ريشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افكار دور و دراز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حيات جمعى را دچار مخاطره مى‏سازد. فردِ خودارضا به غير از ميل به انزواجويى در عرصه اجتماعى نيز با مردم جوششى ندارد . از زندگى جمع احساس لذت نمى‏كند. اين جاست كه نه تنها شخصيت اجتماعى و انسانى چنين افرادى تدريجاً متزلزل شده بلكه جامعه نيز از وجود نيرو جوان و پرانرژى محروم گرديده است . در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود.
اين دسته از آسيب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرويى؛
2. مشكلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشكل دوست يابى؛
4. مشكلاتى در ازدواج از قبيل: عدم پذيرش در خواستگارى‏، بى ميلى به ازدواج و تأخير در آن‏، بى ميلى به همسر، ناتوانى در مقاربت صحيح و ارضاى جنسى خود و همسر، ناسازگارى خانوادگى‏، سرد بودن كانون خانواده، ناتوانى در برابر مشكلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏، طلاق و متزلزل شدن كانون خانواده‏.
5. افت تحصيلى‏،
6. بزهكارى‏،
7. عدم علاقه نسبت به فداكارى و خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بريدن از آنان،
9. از بين رفتن عزت، پاكدامنى، شرف و حيا،
10. انحطاط و انحراف فكرى و عملى خود و به انحراف كشيدن ديگران،
11. ايجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نواميس ديگران،
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به كودكان،
13. ترويج و اشاعه فحشا و منكرات،
14. شيوع بيمارى‏هاى مقاربتى در جامعه،
15. حسادت و بدبينى.
د) آسيب‏هاى معنوى و اخروى‏:
همه آسيب‏هاى سه گانه كه سخن از آن ها به ميان رفت، قابل اصلاح و جبران است اما آسيب معنوى به اين راحتى قابل جبران نيست چون
اولاً: آسيب به قلب و دل است كه هيچ کدام از ابعاد وجود آدمى به ارزش، كارايى، حساسيت و لطافت قلب و دل او نيست. به تعبير قرآن و روايات اسلامى، گناه به انسان سرازير مى‏شود و آن را فاسد و از كار مى‏اندازد.
دوّم: اين آسيب فقط دنيوى نيست.

پرسش 3:
اگر استمنا عادت نباشد، مثلا 2ماه يا3ماه يک بار مجوز داده مي شود؟ چرا بعضي پزشکان تجويز مي کنند؟ چرا بعضي مراجع آن را براي مجردها براي آزمايش مني براي قدرت بچه دار شدن مجوز مي دهند؟

پاسخ:
براي پاسخ جامع تر نسبت به اين مساله بهتر است اين سوال از دو جنبه بررسي شود:
الف- به لحاظ حکم شرعي
حرمت استمنا مشروط به عادت شدنش نيست؛ حتي اگر دو سه ماه يک بار هم کسي اين کار را انجام دهد، باز دچارحرام شده است. در ضمن همه مراجع قائل به حرمت استمنا هستند . استمنا فقط در صورتي جايز است که ضرورت باشد. مثلا اگر فرد بيمار باشد و تنها راه تشخيص و درمان ان استمنا باشد، استمنا جايز است.
تجويز استمنا بدون لحاظ ضرورت توسط پزشک دليل بر جايز بودن اين کار نيست. حتي اگر بدانيد که اين کار ضرر جسمي بر شما ندارد و يا بعد از عمل فورا مي‌‌توانيد ضرر را جبران کنيد، باز هم حرام است.
در ادامه دو نمونه از استفتائات را ذکر مي کنيم
1- براي تشخيص اينکه مرد قادر بر بچه دار شدن هست، آيا مي‌تواند استمنا کند تا آزمايش‌هاي پزشکي بر روي مني او انجام شود؟
خير ، اين کار جايز نيست مگر آن که ضرورتي ايجاب کند.
تبصره: چنانچه در مورد ضرورت ايجاب نمايد که که شخص استمنا کند، در صورتي که همسر دارد، لازم است اين عمل را به وسيله او انجام دهد.
2- آيا آزمايش اسپرم، که با استمنا حاصل مى شود و براى ازدواج در بعضى از موارد لازم مى باشد، جايز است؟
گرفتن اسپرم براى آزمايش از طريق استمنا، تنها در صورت ضرورت جايز است.
هر چند مراجع تقليد در اين مساله اختلافي ندارند، ولي براي اين که خيال تان کاملا راحت شود ، مي‌توانيد از دفتر مرجع تقليد خود اين مساله را استفتا کنيد.
ب- به لحاظ روانشناختي
گاهي اوقات ممکن است انسان براي رسيدن به حرامي توجيهات گوناگوني نموده و شيطان نيز آن گناه را بسيار زيبا جلوه‌گر کند، مراقب باشيد که در اين مواقع فريب شيطان را نخوريد.
تحمل غريزه جنسي براي جواني که نمي‌‌تواند ازدواج کند ،واقعا سخت است؛ ولي مهم اين است که جوانمردانه در مقابل اين سختي‌ها صبر کرده و ايمان خود را حفظ کند. خداوند متعال مي‌فرمايد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏... ؛ كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند... » (نور، آية 33)
ممکن است فرد بگويد که صبر کردن براي من خيلي مشکل است و يا اين‌که توانايي صبر ندارم؛ ولي در اين زمينه توصيه هاي روانشناختي و ديني وجود دارد که با عمل به آن ها مي‌توان قدرت صبر و اراده خود را بالا برده و راحت‌تر بر غريزه خود غالب شد. . از طرف ديگر صبر کردن هر چقدر هم سخت باشد و شما آن را ادامه دهيد، بدانيد که اين نوعي جهاد کردن در راه خدا است، آن هم جهاد اکبر، که ارزش بسياري دارد. باور کنيد بسيار حيف است که انسان به خاطر چند لحظه لذت، شرف و عزت خود را در معرض فروش بگذارد. بسيار حيف است که به خاطر اين گناه ايمان خود را تضعيف کنيم. از طرفي بهترين دليل بر آسيب زا بودن عمل استمنا آمار بالاي اضطراب و افسردگي در اين افراد است.
در ادامه چند نمونه از توصيه‌هاي مفيد بيان شده است؛ عمل به آن ها مي‌تواند کمک کننده باشند.
بعيد به نظر مي رسد مبتلا به اين عمل شده باشيد. اگر مبتلا باشيد ،به خاطر اين‌که مي‌توانيد تا دو سه ماه صبر کرده و اين گناه را انجام ندهيد، معلوم است که اراده‌تان نسبتا قوي است و راحت‌تر ‌مي‌توانيد با اين مشکل مقابله کنيد.
توصيه ها:
مطالعه در مورد «فضائل صبر بر معصيت» و مرور کردن آن ها در ذهن هنگام وسوسه شيطان.
يکي از راه هاي بسيار مفيد براي اين که بتوانيم در مقابل معصيت صبر کرده و خود را از مهلکه نجات دهيم ،اين است که در مورد فضايل صبر مطالعه کرده ، هنگام وسوسه شيطان آن ها را در ذهن خود مرور کنيم. اين امر باعث مي شود که راحت‌تر بر شيطان غلبه کنيم.
هنگام وسوسه شيطان مي‌توانيد اين جملات را در ذهن خود تکرار کنيد:« من با صبر کردن نيمي از ايمانم را حفظ مي‌کنم».
«من الان با صبر کردن در راه خدا جهاد مي‌کنم، آن هم جهاد اکبر».
«خداوند به صابران وعده پاداش داده است .حيف نيست خودم را از آن محروم کنم؟!» .
« من با صبر کردن به خدا نزديک مي‌شوم و از شيطان فاصله مي‌گيرم».
« من با صبر کردن شيطان را خشمگين مي‌کنم»و...
در مورد صبر آيات و روايات و بسيار متعددي وجود دارد. ما در اين جا فقط دو نمونه را ذکر مي‌کنيم تا روي آن ها تامل کرده و هنگام وسوسه در ذهن خود مرور کنيد.
خداوند متعال و مهربان مي‌فرمايد:«ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ؛ آنچه نزد شماست، فانى مى‏شود امّا آنچه نزد خداست، باقى است . به كسانى كه صبر و استقامت پيشه كنند، مطابق بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند، پاداش خواهيم داد.»(نحل : آية 96 )
مي‌توانيد هنگامي که وسوسه شديد تا استمنا کنيد، اين آيه را تلاوت کرده و در مورد معناي آن فکر کنيد. « به هر حال لذت گناه موقتي است؛ ولي پاداش اخروي که خداوند در مقابل اين صبر مي‌دهد ،ماندني است»
در روايتي که از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نقل شده است مي خوانيم: ‏
صبر بر سه قسم است:
صبر در هنگام مصيبت . صبر در طاعت خداوند . صبر در برابر معصيت و گناه،
پس كسى كه بر مصيبتى صبر كند، تا آن جا كه آن مصيبت را به تسلّى و آرامشى نيكو باز گرداند، خداوند براى او سيصد درجه مى‏نويسد كه بين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه بين زمين و آسمان فاصله است .
كسى كه بر طاعت خدا صبر كند ،خداوند براى او ششصد درجه مى‏نويسد كه بين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه
بين حدود مرز زمين تا انتهاى عرش الهى فاصله است .
كسى كه در برابر معصيت و گناه صبر كند، خداوند براى او نهصد درجه مى‏نويسد كه بين يك درجه تا درجه ديگر به اندازه بين مرز زمين تا انتهاى عرش فاصله است. ( جهاد النفس وسائل الشيعة-ترجمه افراسيابى، ص101)
«يادتان باشد که صبر شما بدون پاداش نمي‌ماند . خيلي بهتر از آنچه انتظار داريد، به آن مي رسيد»
کنترل عواملي که باعث تحريک بر اين‌گونه گناهان مي گردد:
پرهيز از فكر و ترسيم صحنه‏هاى محرك در ذهن و خيال.
عبدالله بن سنان از امام صادق(عليه‌السلام) نقل مى‏كند:
عيسى به اصحاب خود گفت:... موسى به شما دستور داد كه زنا نكنيد . من به شما دستور مى‏دهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اين كه زنا كنيد، زيرا كسى كه خيال زنا كند، مانند كسى است كه در خانه‏اى نقش و نگار شده دود و آتش به پا كند. چنين كارى گرچه خانه را نمى‏سازند ، ولى زينت و صفاى آن را آلوده مى‏كند؛(وسائل‏الشيعه، ج 14، ص 240).
براي اين كه بهتر افكار انحرافي را كنترل كنيد ، مي‌توانيد از فن پرت کردن حواس استفاده کنيد. يعني هنگامي که فکر شما شديدا مشغول به امور جنسي شد، سعي کنيد از طريق مختلف ( از قبيل رفتن به بيرون، تلفن کردن به پدر يا آشنايان و احوال پرسي ، نگاه کردن به فيلم ‌هاي مناسب و... ) حواس خود را پرت کنيد.
دورى از نگاه‏هاى مسموم و مناظر تحريك‏آميز. از رسول اكرم(ص) روايت شده است که:
نگاه هوس‏آلود - تيرى است مسموم از تيرهاى شيطان - هر كس آن را به جهت خوف الهى ترك كند، خداوند ايمانى به او مى‏بخشد كه حلاوت آن را در قلب خود احساس مى‏كند. (الاخلاق، سيد عبدالله شبر، قم، انتشارات بصيرتى، ص 127).
گوش ندادن به آوازها و موسيقى‏هاى تحريك‏كننده و مبتذل. در حديثى از حضرت صادق(ع) آمده است:
مردى از حضرت درباره شنيدن آواز محرك پرسيد. حضرت نهى كرده و اين آيه را خواندند:
«ان السمع والبصر والفؤاد كلّ اولئك كان عنه مسؤولاً؛(اسراء، آيه 36) به يقين گوش و چشم و دل هر يك مورد سؤال خواهند بود» و فرمود: گوش از آنچه شنيده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه ديده است ،مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد؛(مستدرك‏الوسائل، چاپ قديم، ج 2، ص 459،).
اجتناب شديد از گفتگوهاى دوستانه و نشست‏هاى غفلت‏زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريك‏آميز.
از جمله عواملي که مي‌تواند غريزه جنسي را کنترل کند، روزه گرفتن است . در حديثى از پيامبر گرامى(ص) حضرت پس از آن كه جوانان را به ازدواج ترغيب مى‏كنند مى‏فرمايد:
و من لم يستطع فليصم فان الصوم به وجاء؛
هر كس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگيرد ، روزه نيروى غريزه او را تضعيف مى‏كند؛(مستدرك الوسائل، ج 2، ص 531).
اشتغال، ورزش و سرگرمى‏هاى مفيد. زيرا در صورت بيکاري، هم مواد غذايى در تقويت غريزه به مصرف مى‏رسد و هم‏فكر و خيال صرف چاره‏سازى در دفع آن مى‏شود . شايد به خاطر همين مساله در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت تأكيد بسيار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حديث پردامنه «مفضل» مى‏فرمايند: انسان اگر بى‏كار و فارغ باشد، به بيهودگى و سرمستى دچار مى‏شود . بر اثر آن به مسايلى مبتلا مى‏شود كه زيان آن هم بر خود و هم بر نزديكان او سنگينى خواهد كرد...؛(بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج 3، ص 87).
تلاوت قرآن.
انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، شفاى هر دردى است كه به سرعت كار هر پريشانى را رو به سامان مى‏برد . زخم‏هاى پنهان را التيام مى‏دهد. همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا مى‏برد . بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات را نجات مى‏بخشد.
اميرمؤمنان(ع) مى‏فرمايند: قرآن را فرا گيريد. زيرا قرآن بهار دل هاست . از نور آن بر مرض‏ها و دردهاى خود مرهم بگذاريد ،زيرا آن داروى شفابخش سينه‏هاست . آن را نيكو تلاوت كنيد كه به يقين سودمندترين قصه‏هاست(وسائل‏الشيعه، ج 4، ص 825)
تفکر به عواقب وحشتناک گناهاني مثل زنا و خودارضايي
انديشيدن به عواقب اين گونه گناهان نيز تاثير خوبي در کنترل رفتار دارد. مي‌توانيد هنگام وسوسه، اين‌گونه فکر کنيد که «آيا ارزش دارد به خاطر نيم ساعت، يک ساعت و يا چند روز لذت، غضب خداوند متعال را بخرم؟»؛
«آيا ارزش دارد به خاطر چند روز لذت حيواني انسانيت، شرف و عفت خود را در معرض فروش بگذارم؟»؛
« آيا انصاف است از نعمت خدا استفاده کنم و معصيت او را انجام دهم؟»،
«آيا طاقت دارم يک عمر پشيماني را تحمل کنم؟»
« اگر صبر نکنم و تسليم وسوسه‌هاي شيطان شوم، آن چه که عايد من مي‌شوند عبارتند از: پشيماني، عذاب وجدان، مشکلات زناشويي بعد ازدواج، خوشحالي شيطان و...»
در روايت زيبايي که از حضرت صادق عليه السّلام نقل شده است مي خوانيم:
كم من صبر ساعة قد أورثت فرحا طويلا، و كم من لذّة ساعة قد أورثت حزنا طويلا؛
بسا صبر ساعتى (مثل صبر بر زحمت عبادتى و يا ترك گناهى يا پرستارى مريضى) كه موجب فرح و سرور درازى گردد. بسا لذت (حرام) ساعتى كه سبب اندوه و ملال درازى شود. (طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز،‏ج‏1، ص 232؛ ).

با سلام در مورد سوالي كه درباره دلايل حرمت استمناء مطرح شده بود، ضررهاي جسمي و روحي رواني را كه بر اين عمل مترتب مي باشد را به عنوان دلايل حرمت مطرح كرده بوديد. سوال اين است كه اگر كسي همسرش در مورد روابط زناشويي بسيار يرد برخورد كند تا جايي كه به ترك اين عمل منجر شده است و مرد به استمناء براي ارضاء كردن مقطعي خود و راحت شدن از معضلات روحي رواني ناشي از انجام ندادن آميزش با همسر خود روي بياورد آو اين عمب به ندرت مثلاً هفته اي يكبار صورت پذير آيا باز هم حرام خواهد بود. به نظر مي رسد به جهت محدود بودن آن ضرري به جسم يا روح وارد نشود.لطفا پاسخ را واضح مطرح فرمائيد. ممنونم

در پاسخ به سؤال شما نكاتي را تقديم مي داريم:
1. يكى از مسلّمات اسلامى اين است كه احكام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، يعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است . هر نهى شرعى ناشى از مفسده‏اى است كه بايد ترك شود. خدا براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است. براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى كارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهيى.
مصالح و مفاسد و به تعبير ديگر حكمت‏ها به گونه‏اى است كه اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نيز همان حكم را مى‏كند كه شرع بيان كرده است.(1) منتهى احكام شرعى دو گونه اند:
الف) احكامى كه برخى از فلسفه هاى آن ها در قرآن و روايات بيان شده است مانند روزه كه خداوند درباره آن مى فرمايد: «كتب عليكم الصيام ...لعلكم تتقون (2) ؛روزه بگيريد...تا پرهيزگار شويد». يعنى فلسفه روزه ، پرهيز از گناه است كه تسلط بر نفس سركش و هوس ها در پرتو آن حاصل مى شود. در مورد حرمت قمار و شراب مى فرمايد: «شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار، ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد.» (3).
ب) احكامى كه فلسفه آن ها در قرآن و روايات بيان نشده يا پيشوايان معصوم آن ها را بيان كرده اند، ولى به دست ما نرسيده است . در اين مورد، ممكن است با دليل هاى عقلى يا تجربى به بخشى از حكمت هاى آن پى ببريم.
بعضي از حکمت هاي احکام نيز با پيشرفت علم روشن مي گردد، همان طور که بعضي از احکام در زمان معصومين بدون ذکر حکمت و دليل آن بيان گرديده ، ولي امروز علم بشر به حکمت آن پي برده است. مانند، حکم حرمت گوشت خوک .
اما در مورد سؤال شما و دلايل حرمت استمنا، به نظر مي رسد که مهم ترين فلسفه و علت حرمت استمنا، ضررهايي است که بر جسم و روح انسان در اثر استمنا وارد مي شود، است. البته این یکی از مهم ترین و بارزترین فلسفه حرمت استمنا است ،نه همه آن، چه بسا علت های فراوانی دیگری هم داشته باشد که علم و تجربه امروز تنها به بخشی از آن ها پی برده و ممکن است به مرور زمان و با پیشرفت علوم، حقایق بیش تری در مورد خودارضایی و فلسفه حرمت آن آشکار گردد . این در مورد بسیاری از دستورات الهی و احکام دین جاری است.
2. به هر حال اگر ما هیچ اطلاعی از حکمت و فلسفه حرمت استمنا نداشتیم، به خاطر اینکه این حکم از جانب خدای حکیم و عالمی صادر شده که خالق انسان ها و دیگر موجودات هستی است و به مصالح و مفاسد بندگانش عالم است، باز باید بر این حکم قطعی و روشن خدای بزرگ احترام گذاشته و از آن تخطی نکنیم.
3. در هر صورت استمنا و خودارضایی، ارضای غیر طبیعی نیاز جنسی است . صرف نظر از حکمت و فلسفه حرمت آن، معصيت و گناه بزرگ محسوب مي شود . در نظام ثواب و عذاب الهي تفاوتي بين گناه كم و زياد نيست. گناه، گناه هست ،چه يك بار چه صد بار، در هر حال سرپيچي از فرمان الهي تلقي مي گردد. گناه (صرف نظر از اين که فرد آن را گناه بداند يا نداند) اثرات رواني‌شناختي منفي و آسيب زننده ای بر روح و روان فرد دارد. این مطلب در روان‌شناسي دين که در دانشگاه‌هاي معتبر جهان در حال رشد و بالندگي مي‌باشد، به اثبات رسیده است.
4. اصرار بر بی ضرر جلوه نمودن استمنا به جهت محدود بودن آن، باز مشکل اصلی شما را حل نمی کند . به جای اینکه مسئله را حل کنید، دارید صورت مسئله را پاک می کنید. مشکل اصلی زندگی شما این است که علی رغم داشتن همسر نمی توانید نیاز جنسی خود را به صورت طبیعی ارضا کنید . این به جهت سردمزاجی همسرتان می باشد.
5. رابطه جنسي نقش بسيار مهمي در ازدواج دارد، ولي با اين حال زوج هاي زيادي بدون توجه عميق به آن زندگي مي کنند. رابطه جنسي حياتي ترين جزء همه ازدواج هاست. پس اگر يکي يا هر دوي زوجين علاقه و رغبت خود را از دست دادند ، چه مي شود؟ تحقيقات نشان داده است که درصد انبوهي از چنين ازدواج هايي با شکست مواجه مي شود.
6. سردمزاجی یکی از علل شایع در اختلالات جنسی زنان معرفی شده که برای درمان آن راهکارهای فراوانی از توصیه و روان درمانی تا دارو درمانی در نظر گرفته شده است. به نظر می رسد باید اول در فکر شناخت علل سردمزاجی همسرتان باشید. طبیعی است بعد از شناخت دلائل سرد مزاجی همسرتان، می توانید با اتخاذ راهکارهای مختلف درمانی در پی درمان همسرتان باشید. نحوه برخورد و رفتار شما در سردمزاجی همسرتان، می تواند در بسیاری موارد نقش داشته باشد. به همین خاطر لازم است در گذشته خود خوب بنگرید . عملکرد خود را مورد ملاحظه قرار دهید .ببینید در کجا اشتباه کرده اید که نتیجه آن روی سردمزاجی همسرتان اثر گذاشته است، از این روی در صدد اصلاح رفتارهای خود برآیید. طبیعی با آشکار شدن علت سرد مزاجی همسرتان و حل شدن آن، می توانید از این به بعد رابطه جنسی لذت بخشی را با همسرتان تجربه کنید، به طوری که هر دو از این رابطه ارضا گشته و خرسند گردید.
7. علت اصلي سردمزاجي زنان، وجود عوامل روحي و رواني است. اغلب زنان سردمزاجي كه به متخصص بيماري‌هاي زنان مراجعه مي‌كنند، به ‌نوعي دچار مشكلات عاطفي و رواني هستند، تمايلات جنسي در زنان به ‌شدت در كنترل قشر مخ است. يعني اگر زن احساس خوشايندي نسبت به همسر خود داشته باشد، مراحل طبيعي را به بهترين شكل طي خواهد كرد. وجود هرگونه اضطراب و نگراني كه سلامت روان زن را تهديد كند، بي‌ميلي جنسي او را به دنبال خواهد داشت. تجربيات نامطلوب در اوايل زندگي زناشويي، نبود تفاهم ميان زوجين، فشارهاي اقتصادي و ... از عواملي هستند كه مي‌توانند سردمزاجي‌هاي طولاني‌مدت در زنان به‌وجود آورند.
8. به صراحت بگوییم تنها راه افزایش میل جنسی زن به دست آوردن دل اوست . به جز دسته اندکی که استثنا هستند، در بقیه زنان احساس و عواطف حرف اول را می زند. برای افزایش میل جنسی زنان تا دل آن ها را تصاحب نکنید، آب در هاون کوبیده اید!
9. براي اينكه بتوانيد رابطه جنسي تان را هميشه گرم نگه دارید و به فراخور آن زندگي شيريني را تجربه كنيد، بايد نيازها و خواسته هاي طرف مقابل تان را نيز در نظر بگيريد . با شناسايي رفتارهايي كه موجب سرد شدن رابطه تان مي شود، از عواقب احتمالي جلوگيري كنيد.
10. توصیه می شود در این خصوص و برای درمان سرد مزاجی همسرتان، به اتفاق او در اولین فرصت به کلینک مشاوره و روانشناسی مراجعه کنید . با در میان گذاشتن مشکل خود با خانواده درمانگران و روانشناس با تخصص سکس تراپی، گام مهمی در حل مشکل خود بردارید.
11. به هر حال اگر در پی حل مشکل سرد مزاجی همسرتان برآیید ، قضیه از دو حال خارج نیست، یا درمان می پذیرید و یا درمان نمی پذیرد . در هر صورت باز شما مجاز به استمنا و خودارضایی برای برطرف کردن نیاز جنسی نیستید، در این صورت قصد ما ناامید کردن شما و ریختن آب پاکی به دست شما نیست، بلکه می خواهیم این نکته را به شما بگوییم که هر مشکلی راه حل خاص خود را دارد. پس باید در پی آن بود ،به جای اینکه راهی انتخاب کنید که راه غلطی محسوب می شود و توصیه دین و دانشمندان نیست.
حال اگر راهکارهای درمان سرد مزاجی افاقه نکرد و مؤثر نیفتاد ، نوبت شماست که راه مناسبی برای ارضای نیاز جنسی خود بیابید؛ در زیر برخی از راه ها را مطرح می کنیم که به مراتب آسیب کم تری از خودارضایی دارد. گذشته از اینکه گناه و حرام شرعی هم نیست.
1- می توانید توسط همسرتان به استمنا بپردازید، به این صورت که همسرتان با شما بازی کند و ارضا شوید، این نوع استمنا توسط دست یا بدن همسر حرام نمی باشد . هیچ فقیهی به حرمت آن فتوا نداده است.
2- خویشتنداری جنسی در پیش گیرید، به این صورت که زمینه های تحریک جنسی خود را به حداقل برسانید . این با تغییر رژیم غذایی، کنترل چشم از نگاه حرام، دارو برای تعدیل غریزه جنسی و... امکان پذیر است؛ سعی کنید زمانی که همسرتان میل به همبستر شدن دارد، با او تماس داشته باشید.
3- ازدواج موقت کنید . نیاز جنسی خود را برطرف کنید. البته ما در حالت های خیلی بحرانی و اورژانسی توصیه به ازدواج موقت می کنیم. آن هم به صورت محدود ،چرا که ازدواج موقت علی رغم توصیه بزرگان دین و مزیت های آن، آسیب های دیگری هم (مثل: بارداری ناخواسته، سرایت و انتقال بیماری های مقاربتی و واگیر دار، افزایش حس تنوع طلبی، محدودیت اجتماعی و قبح اجتماعی آن و ترس از فاش شدن و آبروریزی، اعتیاد به آن، عدم رعایت حدود شرعی و...) دارد که نیاز به مراقبت و محافظت، بیش تر احساس می گردد، پس اگر ضرورت این طور ایجاب کرد که در نهایت برای فرار از گناه به ازدواج موقت روی بیاورید، توصیه می شود که از آسیب های آن خود را برهانید.
موفق باشید.
پي نوشت ها:
1. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
2. بقره(2) آيه 183.
3. مائده(5) آيه 91؛
آيت الله دستغيب، گناهان کبيره، ج2، بحث استمنا، ص 332.

صفحه‌ها