پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

زنجیر شدن شیطان در ماه رمضان
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است. درهای بهشت باز است و زمینه بهشتی شدن فراهم تر است. اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است.

پرسش:

با توجه به اینکه گفته میشود شیطان در ماه مبارک رمضان در بند است پس چرا انسان مرتکب گناه میشود؟

پاسخ:
ماه مبارک رمضان است، ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ ماه عنایت های مخصوص خداوند. متدینان و علاقه مندان به تعالیم عالی اسلام در این ماه با ادای فرائض و سنن اسلامی، مراتب اطاعت و فرمانبرداری خود را به پیشگاه خداوند بزرک ابراز می دارند تا از این راه به حضرت رب العالمین‏ نزدیک شوند. از رحمت‏های واسعه او در این ماه برخوردار گردند. شاید بسیاری میل دارند بدانند کدام عمل در ماه رمضان بهتر از تمام اعمال است تا در انجام‏ آن بکوشند،اگر این پرسش از افراد عادی مسلمان بشود جواب های گوناگونی می دهند.یکی‏ می گوید بهترین عمل در این ماه قرآن خواندن است.دیگری می گوید افطار دادن،به نظر بعضی‏ بهترین عمل صله رحم و عیادت مریض. بعضی گمان می کنند اذکار و دعاهای مستحب‏ خواندن. هرکس به یک نوع کار خیر بیش تر توجه می کند و آن را بهترین عمل در ماه رمضان می داند.
رسول اکرم(ص)چه می فرماید؟
روز جمعه‏ای که مصادف با آخر شعبان بود ،نبی اکرم (ص) بر منبر خطبه می خواند و وظائف مردم را در ماه رمضان بیان می فرمود.علی(ع)به پاخاست و گفت: در ماه رمضان چه عملی بهتر از تمام اعمال است؟پیغمبر فرمود:الورع عن محارم الله‏:بهترین عمل اجتناب از گناهان است. (1)
مردم بهترین عمل را در ماه رمضان بین کارهای مثبت و نیکی ها جستجو می کنند، ولی‏ نبی اکرم(ص)به کفه منفی قضیه توجه داشته و بهترین عمل را در ماه رمضان اجتناب از گناه‏ فرموده است.(2)
خداوند متعال به لطف و رحمت و عنایت ویژه ای که به بندگانش و به ویژه مؤمنان دارند، زمان ها و مکان ها و اسبابی برای شان قرار داده است تا با ارتباط با آن ها بتوانند از آن ها استمداد جسته، جهت حفظ و تقویت ایمان خود و قرب به پروردگار و نیز جبران خطاها و گناهان گذشته و پاک کردن آن ها و آمادگی پیدا کردن برای دریافت فیض الهی، تلاش و کوشش کنند.
بهترین فرصت برای نیل به این اهداف والا، ماه مبارک رمضان است که ماه مهمانی پروردگار و نزول رحمت بی کران او است. در این ماه عزیز خداوند قدرت شیطان را محدود کرده و زمینه و فضای ایجاد وسوسه و اغوای او را تنگ و محدود نموده است . روح و روان و درون انسان ها را برای عبادت حق و بندگی خداوند و عمل به دستورات او آماده و مهیا ساخته، ولی معنای این سخن، از بین رفتن قدرت اختیار و انتخاب و تعطیل شدن میدان فعالیت شیطان و بسته شدن در تکالیف و امتحان و آزمایش الهی نمی باشد.
دلیل بسته شدن دست شیطان در ماه مبارک رمضان با توجه به مقدمات زیر مشخص می شود:
1-هدف خداوند از آفرینش انسان رساندن او به کمال است.
2- تبلور کمال انسان در معرفت خداوند است . معرفت در گرو عبادت خدا است؛ زیرا با معرفت و عبادت کمال انسان تحقق می یابد .
3- تنها عبادت آگاهانه و از روی اختیار انسان را به کمال می رساند.
4-خداوند انسان را موجودی مختار آفریده و انتخاب سعادت و شقاوت را در اختیار او قرار داده :
اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا؛ راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاسگذار است و یا ناسپاس.(3)
5- امتحان یکی از اهداف واسطه ای خلقت انسان است؛ زیرا امتحان تبلور اختیار انسان است . جای تعجب ندارد که در آیات فراوانی از قرآن کریم این مسأله مطرح شده است:
إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ؛ انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم.
6-برقراری یک امتحان عادلانه تنها با وجود شرایط و امکانات، برای گزینش هر یک از دو طرف خیر و شر امکان پذیر است. بنابراین هر چند آزادی انتخاب گناه یا اطاعت در همه زمان ها حتی در ماه رمضان مطرح است و دست انسان در انتخاب باز است ،ولی در ماه رمضان زمینه اطاعت و بستر بندگی و عمل به دستورات الهی فراهم تر و بستر وسوسه و شیطنت و فریب شیطان کم تر و تنگ تر است . در غل و زنجیر بودن دست و پای شیطان در خطبه شعبانیه پیامبر گرامی اسلام(ص) به همین معنا اشاره دارد، به همین دلیل در ادامه این خطبه پیامبر(ص) می فرماید: کاری نکنید که شیطان از زنجیر آزاد شود یا در بهشت به روی شما بسته و در جهنم به روی تان باز شود.
نتیجه گیری:
در روایت آمده که درهای بهشت باز است ،ولی داخل شدن آن شرائطی دارد. نفرموده که همه را در این ماه وارد بهشت می کنند.
قسمتی از روایت پیامبر(ص) چنین است:
«ایها الناس ان ابواب الجنان فی هذا الشهر مفتحه,فاسئلوا ربکم ان لا یغلقها عنکم,و ابواب النیران مغلقه فاسئلواربکم ان لا یفتحها علیکم,و الشیاطین مغلوله فاسئلوا ربکم ان لا یسلطها علیکم؛(4)ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است. از خدا بخواهید که آن را بر شما نبندد.در های جهنم بسته است. از خدا بخواهید که بر شما باز نشود(باز نکند).شیطان ها در غل و زنجیرند.از خدا مسئلت کنید که بر شما مسلط نکند.
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است .درهای بهشت باز است ، برای کسانی که با اعمال خود مشمول رحمت شوند .شرائط داخل شدن در بهشت را برای خود فراهم کنند. در این ماه زمینه بهشتی شدن فراهم تر است . اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است. در جهنم بسته است مگر اینکه با اعمال بد آن را به روی خود باز کنیم.
در روایت این شرائط و قیود روشن شده, اینکه می فرماید از خدا بخواهید در بهشت را به روی شما نبندد و در جهنم را نگشاید و شیطان را بر شما مسلط نکند، یعنی زمینه رحمت وجود دارد ،ولی برای کسانی که این فرصت را غنیمت بشمارند.از برکات آن بهره مند شوند . در روایت آمده اگر کسی خود را در معرض رحمت قرار ندهد بدبخت است.
خداوند عنایت ویژه ای در این ماه به بندگان خود کرده و فرصت استثنائی ایجاد کرده که مردم خود را بیابند .باز سازی کنند .از رحمت خاص بهره مند شوند. اگر کسی در خواب غفلت بود ،خسران بزرگی کرده که از این فرصت استفاده نکرده است.به تعبیر روایت شقی و بیچاره است در نتیجه می شود در این ماه هم کسی خود را جهنمی کند. همه چیز در گرو تصمیم و عمل ما می باشد. بدون زحمت به کسی چیزی نمی دهند.
در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همۀ خانه ها قرآن تلاوت می شود . زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است. البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جادۀ اتوبان بعضی به نرده می زنند. جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است، ولی از آن غافل است، خواب است. رمضان ماه بسته شدن شیطان است، به شرطی که عرض کردیم.
برای مطالعه بیش تر:
رجوع کنید به کتاب معارف قرآن، انسان شناسی، استاد مصباح یزدی.
پی نوشت ها:
1.شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ص 164.
2.درس هایی از مکتب اسلام ، شماره 49 ، صفحه 14.
3. انسان(76) آیه 3.
4.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج7، ص226.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

تاريخ و علت شهادت امام حسين (علیه السلام) را بنويسيد.

پاسخ:
حضرت امام حسين(علیه السلام) در دهم محرم (عاشورا) سال 61 هجري در كربلا در سن 57 سالگي به شهادت رسيد، علّت شهادتش اين بود، كه وقتي معاويه در شام فوت كرد، پسرش يزيد كه جواني فاسد و شارب الخمر و قمار باز بود، به عنوان خليفه رسول الله (جانشین پیامبر) بر تخت پادشاهي نشست. چون امام با اين مسئله موافق نبود، با او بيعت نكرد و مجبور شد، از مدينه به سوی مكّه هجرت نماید. جاسوسان يزيد در صدد ترور امام(ع) در مكه در كنار حرم امن الهي برآمدند و از طرفي مردم كوفه نامه هاي فراواني به عنوان دعوت از امام براي امامت، نوشته بودند، آن حضرت در ذي الحجة سال 60 هجري به سوي كوفه حركت كرد و در دوم محرم سال 61 به نزديكي كوفه در مكاني به نام كربلا فرود آمد. در آن جا در محاصره نيرو هاي اعزامي يزيد از كوفه و از نقاط ديگر قرار گرفت و در 10محرم همان سال مرگ سرخ را برگزيد و تسليم خواسته يزيد نشد و فرمود: "القتل اولي من ركوب العار و العار خيرٌ من دخول النار؛ كشته شدن با شرافت و عزّت، بهتر از ننگ و ذلّت و بندگي است." و فرمود: "اني لا أري الموت الاّ السعادة و لا الحيوة مع الظالمين الاّ برما؛ مرگ با شرافت جز سعادت نيست و زندگي با بيدادگران جز رنج و زحمت نيست." همچنين از آن حضرت نقل است، که فرمود:"هيهات منّا الذّلة؛ از ما ذلّت و تسليم در برابر ظلم و طغيان، دور است ". و در پیامی به همه مسلمانان فرمود: "مثلي لا يبايع مثله ؛ مثل منی هرگز با مثل يزيد بيعت نمي كند." امام مرگ سرخ را بر زندگي و زير بار ظلم و طاغوت يزيد رفتن را برگزيد و درسي جاودانه براي تاريخ به جا گذاشت.(1)
او هنگام خروج از مدينه به سوي مكه فرمود: «حركت و خروج من براي افساد و ريا و خودنمايي نيست، بلكه براي اصلاح امت پيامبر حركت كردم، تا امر به معروف و نهي از منكر كنم و روش و سنّت جدّم و پدرم را زنده كنم».(2)
اما اين كه چرا اين وضع پيش آمد، كه فرزند پيامبر را با نهايت قساوت به شهادت برسانند، در اين باره مي‌گوييم: ‌عوامل بسياري در اين مسئله نقش داشتند، اينك به چند عامل مهم اشاره مي‌كنيم:
1) دنيا خواهي مسلمانان
مسلمانان صدر اسلام مي‌دانستند، كه لايق‌ترين فرد براي جهان اسلام امام علي(ع) است، اين شايستگي را هم از زبان پيامبر (ص) شنيده بودند و هم خود آنان امام را خوب مي‌شناختند. اما متأسفانه دنياخواهي و قدرت‌گرايي بعضي انصار و مهاجر موجب شد، كه اولين انحراف فكري و عقيدتي در زمينة امامت و خلافت به وجود آيد.
اين مسئله كه در سقيفه بني ساعده تشكيل شد، هسته اوليه و اصلي انحراف از توصيه و سنت پيامبر و مبدأ انحرافات بعدي را شكل داد. كم كم در زمان سه خليفه اول، زمينه حكومت امويان فراهم شد و حادثة عاشورا با سقيفه بني ساعده پيوند خورد، زيرا از همان روز زمينه شكل گيري حادثة‌عاشورا به وجود آمد .
امويان مي‌دانستند، كه امام حسين(ع) لايق‌ترين فرد براي رهبري جهان اسلام است، چنانکه معاويه نیز در كاخ و جلسه محرمانه گفت: "به خدا قسم! من هيچ عيبي در حسين نمي‌بينم".(3) ولي فرزند او یزید در سال 61 هجري براي رسيدن به قدرت، همه لياقت‌هاي امام را ناديده گرفته درصدد قتل حضرت برآمدند. دشمن براي به شهادت رساندن امام از همه اهرم‌ها بهره گرفت. تبليغات گسترده عليه حضرت انجام داد و به بعضي وعده حكومت داد، چنان كه عمر بن سعد براي رسيدن به حكومت ري در كربلا حاضر شد و با امام جنگيد. در طى روزهاى آخر، امام چند ملاقات محرمانه با ابن سعد داشت و سعى كرد تا او را منصرف كند. اما ابن سعد بر طبق روايات تاريخى نتوانست از حكومت رى چشم‏پوشى كند.(4)
2) انتقامجويي
بي ترديد حس انتقامجويي نيز در قتل امام تأثير گذار بود. سفيانيان كه در جنگ بدر، اُحد و حنين شكست خورده بودند، از بني هاشم دل پر از كينه داشتند، از اين رو درصدد انقام‌جويي از خاندان پيامبر بودند در زمان پيامبر به دليل حضور ايشان و قدرت بني هاشم توان انتقام گيري را نداشتند، ولي بعد از رحلت در صدد بودند، كه دوباره به سيادت، خود در زمان جاهليت رسيده و رقيبان خود را از صحنه خارج نمايند، از اين رو دنبال فرصت مناسب بودند، كه اين فرصت به مرور زمان به وجود آمد. در سال 61 هجري قمري سفيانيان با استفاده از فرصت پيش آمده كوشيدند، از طريق تسلط يافتن بر خلافت با تار و مار كردن بني هاشم انتقام خود را از خاندان امام علي (ع) بگيرند. براين اساس يزيد با طرح بيعت درصدد برآمد، كه امام حسين(ع) را به شهادت برساند، چون يزيد خوب مي‌دانست، كه امام با وي بيعت نمي‌كند.
داده‌هاي تاريخي نشان از آن دارد، كه حس انتقامجويي در كشتن امام نقش بنيادي داشته است. رفتار يزيد با اسيران كربلا و اسائه ادب وي نسبت به سر امام شاهد بر اين ادعا است. يزيد در حالي كه سر امام را پيش رو داشت و با چوب بر لب‌هاي مطهر وي مي‌زد گفت: "امروز در مقابل روز بدر!" همچنين پس از كشتن امام آرزو كرد، كه كاش نياكان كشته شده‌اش در بدر زنده بودند و به يزيد مي‌گفتند، دستت درد نكند، او كشتن حسين(ع) و يارانش را در مقابل كشته‌هاي بدر دانست. ابن شهر آشوب به نقل از طبرى، بلاذرى و كوفى این جریان را نقل می کند.(5)
3. عدم رشد فرهنگي
متأسفانه مسلمانان پس از رحلت پيامبر (ص) از معارف و آموزه‌هاي ديني فاصله گرفتند. اين فاصله گيري، دنياگرايي و فقر فرهنگي را در پي داشت. فقر فرهنگي سبب گرديد، كه مردم در تشخيص حق و باطل دچار مشكل شده و نسبت به مسايل مهم مانند شهادت امام بي اعتنا باشند و حتي در شهادت امام نقش آفريني نمايند، مردم تحت تأثير تبليغات دشمن قرار گرفتند. تبليغات به گونه اي در مردم تأثير گذاشت، كه برخي به قصد قربت به جنگ امام رفته و حضرت را به شهادت برسانند! هنگام ورود اهل بيت (ع) به شام نسبت به آنان اسائه ادب شد و شهر را آذين بستند! اهل بيت پيامبر و امام حسين (ع) به عنوان خارجي معرفي شدند.(6)
امام خطاب درباره دشمنان خود در کربلا فرمود: قد ملئت بطونكم من الحرام؛ شمکهای آنها از حرام پر شده»(7) و در وصف حال آنها و نشان دادن خباثت این جماعت فرمود: «مردم بنده دنيايند و دين را بر زبان مي‌‌درند تا زندگاني خود را بدان سر و سامان دهند».(8)
به خاطر نقش بنيانگذاران سقيفه و مردم در قتل امام است، كه همه آنها در متون دینی مورد لعن واقع شده اند: «خدا امتي كه اساس ظلم و ستم بر شما اهل بيت را نهاد، لعنت كند، نيز لعنت كند، امتي كه شما را از جايگاه‌تان راند... خدا لعنت كند كساني را كه با آمادگي براي جنگ با شما، با دشمنانتان اعلام جانبداري كردند... خدايا، لعن كن اولين ستمگري را كه در حق محمد و آلش ظلم كرد و كسي را كه از اين راه پيروي كرد! خدايا، لعنت فرست بر گروهي كه با امام حسين (ع) جنگيد و دشمنان را همياري كرد و با اينان پيمان بست و از آنان در كشتن حسين پيروي نمود! خدايا، همگي را لعن كن».(9)

پی نوشت ها:
1. ر.ک: شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، دلیل، چ اول، 1379ش، ج2، ص657به بعد.(نرم افزار سیره معصومان)
2 . عبد الرزاق مقرّم، ‏مقتل الحسين(ع)، بيروت، ‏مؤسسة الخرسان للمطبوعات، 1426ق، ص139. (نرم افزار سیره معصومان)
3 . نعمت الله صالحى نجف‏آبادى، شهيد جاويد، تهران، كانون انتشار، ‌ص 9.
4 . رسول جعفريان، حيات فکري و سياسي امامان شيعه، قم، انصاریان، چ ششم، 1381ش، ص214. (نرم افزار سیره معصومان)
5 . ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب، قم، مؤسسة العلامة للنشر، 1379ق، ج4، ص114. (نرم افزار سیره معصومان)
6 . جواد محدثى‏، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف‏، چ دوم، 1417ق، ص 289 - 290. (نرم افزار سیره معصومان)
7 . مجلسی، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، چ دوم، 1363ش، ج45، ص 156. (نرم افزار سیره معصومان)
8 . همان، ج45، ص 8.
9 . مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا.

اگر رزه دار استمنا کند ر زهاش چه حکمی دارد؟

استمنا مطلقاً حرام است . اگر منجر به خروج منى شود، موجب غسل جنابت هم مى‌شود. اگر اين عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگيرد، در حكم افطار عمدى با حرام است،و روزه را باطل می کند و کفاره نیز واجب می شود.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای، اجوبة الإستفتائات، سؤال 787.

پرسش:

متن صیغه موقت وشرایط آن را می خواستم بدانم؟

پاسخ:
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدّت و مهر را معيّن كردند، زن بگويد:
«زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» ( خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) عقد صحيح است
اگر زن مرد را وکیل بگیرد که از طرف او ایجاب را در عقد بخواند: مرد باید اول وکالتا از طرف زن بگوید: زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جای کلمه فلانا اسم زن را بگوید) یعنی وکیل گيرنده خود را برای خودم با مهر معلوم به ازدواج و همسری موقت در آوردم ، بعد بلافاصله از طرف خود بگوید: قَبِلْتُ التَّزوِیجَ لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، یا بگوید قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا ؛ قبول کردم ".
می‌تواند اول از جانب زن وکالتا بگوئید: مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، بعد بلافاصله از طرف خود بگوئید «قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا» یعنی ازدواج موقت را با مهر و مدت معین قبول کردم.
شرایط خواندن عقد
خواندن عقد چه دائم، چه موقت شرایطی دارد:
1- احتياط آن است كه صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى كه مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند، مى‏توانند به زبان خود بخوانند . گرفتن وكيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند كه معنى صيغه عربى را بفهماند.
2- كسى‏كه صيغه را مى‏خواند، بايد قصد انشا داشته‏ باشد ،يعنى قصدشان اين باشد كه با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد. زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول كند. وكيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد.
3- كسى كه صيغه عقد را مى‏خواند، بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد ،هر چند از طرف ديگرى وكيل باشد.
4- ولى يا وكيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معيّن كند، بنابراين اگر كسى چند دختر دارد ،نمى‏تواند به مردى بگويد: «زَوَّجْتُكَ احْدى‏ بَناتي» (يكى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).
5- زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند. اگر يكى از آن دو ظاهراً با كراهت اجازه مى‏دهد، امّا مى‏دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.
6- صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود . اگر طورى غلط بخوانند كه معنى آن را عوض كند، عقد باطل ‏است، امّا اگر معنى عوض نشود، اشكالى ندارد.
كسى كه دستور زبان عربى را نمى‏داند ،ولى كلمات عقد را صحيح ادا مى‏كند و معنى آن را نيز مى‏داند، عقد او صحيح است.
7 -در عقد موقت باید مهریه و مدت تعیین شود. بدون تعیین مهریه و مدت عقد، عقد موقت صحیح نیست.
8- اگر دختر باکره باشد ، باید پدر دختر اجازه بدهد. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم ، توضیح المسائل، مسئله 2031- 2033 ؛ 2037 و 2370.

در ماه رمضان نزدیکی با همسر چگونه باشد؟آیا موقع نزدیکی اگر مایع خارج شود روزه باطل است ؟

نزدیکی با همسر، در صورتی که دخول هرچند به مقدار ختنه گاه یا بیشتر صورت بگیرد، روزه باطل می شود؛ هرچند منی هم خارج نشود. و کفاره نیز واجب می شود.
اما اگر دخول نشود، در صورتی که منی خارج نشود، روزه باطل نمی شود و اگر مایعی خارج شود که نشانه های منی را نداشته باشد، روزه باطل نمی شود؛ ولی اگر نشانه های منی را داشته است، در صورتی که با قصد خارج شدن منی با همسر بازی کرده باشد، روزه اش باطل است هرچند منی هم خارج نشود.
اما اگر قصد خارج شدن منی نداشته باشد و عادتش هم بر این بوده است که با این مقدار بازی با همسر منی خارج نمی شود و مطمئن بوده است که منی خارج نمی شود و اتفاقا منی خارج شود، روزه اش صحیح است، اما اگر اطمینان نداشته که منی خارج نمی شود و اتفاقا منی خارج شود، روزه اش باطل می شود. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم، توضیح المسائل، مسأله 1345، 1352 و 1353.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها