سلام دوستی دارم که تک فرزند 15سالشه است از اوایل مدرسه که باز شده تا بحال به فکر یک دختر افتاده وخیلی به اون فکر میکنه وچند باری آدرس خونه دختر و از بچه ها گرفته وپیش خونشون میرود ولی من که خیلی با آن حرف زدم وهرچه بهش میگم که این کار یکی از سلاح های شیطان که اینکارو نکن ولی فاید ه ای ندارد خیلی به اون دختر وابسته شده حتی اون دختر به ان بچه نه فکری مینه نه چیزی لطفا به من کمک کنید که مشکل این دوستمون که شبیه برادرمه مشکلش حل بشه لطفا جواب رو به این شماره بفرستید چون ایمیل ندارم 09167032388
مشكل اين پسر بر خلاف ظاهر سادهاش بسيار پيچيده است. به راحتي نمی توان به حل مساله همت گماشت. متأسفانه در سنين نوجواني بروز چنين علايق نابهنجاري رواج دارد.
اصل علاقمندی، یک اصل ماورایی و رمانتیک نیست. بلکه به جهت یک سری فعل و انفعالات فیولوژیکی و ترشح یک سری هورمون های جنسی، شاهد تلاطم جنسی در دوران بلوغ هستیم؛ ولی خوشبختانه این دوره گذرا است .می توانید با راهنمایی دوست تان در انجام برخی اقدامات پیشگیرانه، به او در گذشتن ازاین دوره حساس کمک کنید.
ماهیت عشق بسیار پیچیده است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهی در فرد گردد، رنگ و بوی اختلال نیز به خود می گیرد. در برخی علاقههای افراطی که فرد برای مدت طولانی از روند زندگی روزمرهاش جدا میگردد، رگههایی از افسردگی، اضطراب بالا و همچنین رفتار یا افکار وسواسی و... مشاهده می شود.
چون فرد معنای خاصی در زندگیاش احساس نمی کند و به نوعی دلمردگی دچار گشته است، به معنای جدیدی در زندگیاش به نام معشوق روی میآورد یا برای رهایی از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهی (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو می کند) می گردد یا مانند یک فرد وسواسی برای کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به دیدار معشوقی که به صورت کاذب و موقتی اضطرابش را پایین میآورد بشتابد.
به احتمال زياد دوست شما بي بهره از برخي اختلالات مذکور نيست . بحران بلوغ جنسي (که طبیعی این سنین می باشد) و تک فرزندی، نيز بر شدت آن افزوده است. شاید كار زيادي از دست شما برنیايد ، ولی براي جلوگيري از تشديد رابطه بايد توجه ايشان را به نكات ذيل جلب نمود:
1. عزت نفس و خود ارزشمندي دو عنصر كليدي افراد در عدم وابستگي مرضي به غير خود مي باشد. كسي که خود را عزيز مي داند و از درون(و نه بيرون) براي خود ارزش قائل است، هيچ گاه به اين گونه روابط غير عزتمندانه رو نمي آورد. بي ترديد هيچ رابطه عاشقانه خالي از رفتار هاي حقيرانه و خود شكنانه نيست. چرا اسلام مخالف هر گونه عشق مرضي است؟ چون كه هيچ بنده اي حق ندارد خود را نزد بنده ديگر خوار و خفيف نمايد.
2. ايشان بايد متوجه بحران هويت و دوره هويت يابي خود باشد. برخي افراد در دوران بحران هويت سعي مي كنند با وابستگي به افراد مهم (از نظر خود) به بحران پايان دهند .معمولا افراد در رابطه با جنس مخالف يا موافق نوعي هويت كاذب (كه من بودم كه قاپ فلاني را دزديدم) براي خود كسب مي كنند.
اگر فردي به سوال هاي هويتي همچون: من كي هستم ،پاسخ صحيح دهد، هيچ گاه خودش را با ديگري و در رابطه با او تعريف نمي كند: من كسي هستم كه با فلاني فاميلم ، رفيقم و... .
3. با توجه به قرار داشتن در دوران بلوغ جنسي و عشق یکسویه ایشان، اين رابطه پر از انگيزه هاي جنسي است. بديهي است اين رابطه صد در صد آسيب زاست . نمي توان برچسب سلامت بر آن زد. بنابراین بايد بپذيرد كه تشديد علاقه، چيزي جز تشديد اختلالات رواني احتمالي وي را در پي ندارد . اين آب شور نه تنها از عطش ايشان نمي كاهد، بلكه بر عطش ايشان خواهد افزود.
4. تكنيك سود و زيان يكي از تكنيك هاي مهم در درمان اين مساله مي باشد .فرد مبتلا با كمك مشاور مي تواند به محاسبه سودهاي تداوم اين رابطه و ضررهاي آن بپردازد. قطعا ضرر اين رابطه بيش از سود آن است. ایشان با کمک مشاور یا مسئول امور تربیتی مدرسه می تواند نیاز کاذب به دختر مورد نظر را از بین ببرد. به او در مراجعه به مشاورین امر یاری رسانید.
5. به ايشان بياموزيد كه به جاي بغرنج سازي و بزرگ نمايي نياز به رابطه با دختر، به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازد .با يك تمرين ذهني مستمر مي توان هر گونه نياز كاذب را به اموري پيش پا افتاده و غير قابل اعتنا مبدل كرد.
6. دوست خود را در زمینه عزت نفس و اعتماد به نفس از طريق مطالعه كتب و مقالات اينترنتي در اين زمينه بالا ببريد. با اتكا به همين معلومات سعي در ارتقای روزافزون سطح عزت نفس و اعتماد به نفس ايشان نماييد