شفا

چرا در دعاهایمان می گوییم «اللهم اشف کل مریض» آیا امکانش هست؟
اينكه چون اين دعا به‌صورت ظاهري، به‌صورت كامل مستجاب نمی‌شود، پس فایده‌ای ندارد، كلام درستي نيست. زيرا دعا در حقيقت درخواست از رحمت الهي است و اين درخواست ...

چرا در دعاهایمان می گوییم «اللهم اشف کل مریض» آیا امکانش هست خدا تمام مریض ها رو شفا بده؟

پاسخ:

ابتدا بايد خدمتتان عرض كنيم كه اين دعا، دعاي به امور محال نيست و می‌شود كه چنين اتفاقي بيفتد، لذا ايرادي در اصل اين دعا نيست.
اما اينكه چون اين دعا به‌صورت ظاهري، به‌صورت كامل مستجاب نمی‌شود، پس فایده‌ای ندارد، كلام درستي نيست.
زيرا دعا در حقيقت درخواست از رحمت الهي است و اين درخواست اگر با مانعي از خودمان (مانند گناهان) برخورد نكند، مورد استجابت خداوند واقع خواهد شد.
امام سجاد (ع): «والذنوب التي ترد الدعاء: سوءالنيه و خبث السريره و النفاق مع الاخوان و ترك التصديق بالاجابه و تاخيرالصلوات المفروضات حتي تذهب اوقاتها و ترك التقرب الي الله عزوجل بالبر والصدقه و استعمال البذاء و الفحش في القول.»(1)
آن گناهاني كه دعا را بازمی‌گرداند: بددلی و بدطینتی، نفاق با برادران ايماني، باور نداشتن اجابت دعا، تأخیر نمازهاي واجب تا آن‌که وقت آن بگذرد، نزديك نشدن به خداي عزوجل به‌وسیله صدقه و بدزباني و فحش در گفتار.
منتها شكل استجابت هميشه به يك نحوه نيست. امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: يا براي او ذخيره مي‌گردد يا در دنيا برآورده مي‌شود يا بلايي را كه مي‌خواست به او برسد،‌ از وي مي‌گرداند.»(2)
و اين مطلب بدين دليل است كه خداوند حكيم است و حكمت او اقتضاء می‌کند كه نظام احسن خلقت را به بهترين شكل اداره كند. مثلاً اگر بنده از خدا باران بخواهم و شما آفتاب بخواهيد و بنا باشد دعاي هردوی ما مستجاب شود، می‌بایست تناقض پيش آيد. لذا اگر مصلحت به آفتاب باشد دعاي شما به همان چيزي كه خواسته بوديد مستجاب شده و دعاي بنده به ديگر اشكالي كه امام سجاد (ع) فرمودند.
نتيجه اينكه دعاي ما براي همه مریض‌ها، هم براي خودمان نفع دارد و هم با درخواست عام رحمت براي ايشان، موجبات رسيدن خير به همه آن‌ها شده‌ایم و اگر بنا بر حكمت خدا، همۀ مریض‌ها، مثلاً شفا پيدا نكنند؛ اما تأثير اين دعا براي بعضي شفا و براي ديگري خيرات ديگر است.
پی‌نوشت‌ها:
1. معاني الاخبار، شيخ صدوق، دار الكتب الاسلاميه، ص 271.
2. اصول كافي، ثقة الاسلام كليني، دار الكتب الاسلاميه، ج 4، ص 224.
موفق باشید.

مثل‌اینکه متأسفانه علاقه من به حضرت مهدي یک‌طرفه هستش. آخه ...
به‌یقین می‌دانید که امام زمان (علیه‌السلام) آیینه‌ی تمام نماي صفات خداست و تمامي صفات جمال و جلال پروردگار، در وجود نازنين آن حضرت سرچشمه گرفته است ...

سلام

آيا این‌که مي گويند وجود نازنين امام زمان (علیه‌السلام) الله به شيعيان خود علاقه‌مند است صحيح است؟

اگر این‌گونه است من براي شفاي مريضي روحي خودم 10 هفته متوالي سه‌شنبه به جمکران رفتم و اعمال مسجد را انجام دادم و گريه کردم ولي در بهبود بيماري من هيچ فرقي نکرد. مگر جهان در حال حاضر به‌فرمان ايشان نيست پس چرا توسلات من جوان دل‌شکسته را که به ايشان پناهنده شده‌ام بی‌پاسخ می‌گذارند؟

من کلاً خيلي به امام زمان علاقه‌مندم و هميشه دعاگوي حضرتش هستم. ولي گره و مشکل در زندگي زياد دارم و هیچ کدوم باز نميشه و مثل‌اینکه متأسفانه علاقه من به حضرت مهدي یک‌طرفه هستش. آخه چي ميشه حضرت به اشاره‌ای منو شفا بدهند؟

پاسخ:

از اينکه صادقانه و خالصانه با ما دردِ دل نموده‌اید، بسيار خرسنديم.

در پاسخ به پرسش شما ناگزير بايد به دو نکته‌ی کليدي و اساسي اشاره‌کنیم.

اول اينکه:

بی‌تردید يکي از ساحت‌های وجودي و ملکوتي امامان معصوم ازجمله وجود نوراني امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که متأسفانه امروزه بیش‌ازپیش مورد غفلت قرارگرفته است، مسئله‌ی شفقت و دلسوزي، محبت و مهرباني ائمه معصومين (سلام‌الله عليهم اجمعين) به خلائق عالم به‌ویژه شيعيان و دوستان ايشان می‌باشد.

به‌یقین می‌دانید که امام زمان (علیه‌السلام) آیینه‌ی تمام نماي صفات خداست و تمامي صفات جمال و جلال پروردگار، در وجود نازنين آن حضرت سرچشمه گرفته است. ازاین‌جهت امام زمان (ارواحنا فِداه) مَظهر رحمت بی‌انتها و درياي بی‌پایان مهرباني خالق بی‌همتاست و خود آن حضرت در سخني گران‌بها می‌فرمایند: «أَنَّ رَحْمَةَ رَبِّكُمْ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ أَنَا تِلْكَ الرَّحْمَةُ؛ همانا رحمت پروردگارتان همه‌چیز را فراگرفته و من آن رحمت بيکران الهي هستم.»(1)

در روايت مفصّل و پر مضمون ديگري که از وجود مبارک هشتمين اختر تابناک آسمانِ امامت و ولايت حضرت علي بن موسی‌الرضا (علیه‌السلام) به ما رسيده است بر همين معنا تأکيد شده است: «... وَ أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم‏...؛ [امام] دلسوزتر است بر مردم از پدران و مادرانشان...»(2)

در روايت ديگري از ايشان آمده است که آن حضرت فرمود: «مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ وَ لَا اغْتَمَّ إِلَّا اغْتَمَمْنَا لِغَمِّهِ وَ لَا يَفْرَحُ إِلَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِه‏؛ هیچ‌یک از شيعيان، مريض نمي‌شود مگر اينکه ما نيز در بيماري او بيمار می‌شویم و اندوهگين نمي‌شود مگر اينکه ما نيز در غم ايشان محزون می‌شویم و شادمان نمي‌گردد مگر اينکه ما نيز به خاطر شادي او شادمانيم...»(3)

با توجه به صريح روايات اسلامي «محبت اهل‌بیت و خصوصاً‌ امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به ما شيعيان ذاتي است. ما شيعيان پاره تن امامانمان هستيم.»(4) خود آن بزرگواران فرمودند: «إن شيعتنا منا خُلِقُوا مِنْ‏ فَاضِلِ‏ طِينَتِنَا وَ عَجَنُوا بِمَاءِ وِلَايَتَنا؛ شيعيان ما از ما هستند و از باقی‌مانده گل ما آفریده‌شده‌اند و با آب ولايت ما اهل‌بیت، عجين گشته‌اند.»(5)

بنابراين همان‌گونه که پدر و مادر به خاطر علاقه‌ی شديد به فرزند خويش، در بيماري اولاد، به‌سختی بيمار و بی‌تاب می‌گردند و در سلامتي و شفا گرفتن فرزند مسرور و شادمان می‌شوند؛ امام زمان (علیه‌السلام) نيز به دليل شدت رأفت و محبتي که نسبت به پيروان و شيعيانشان دارند، در غم و اندوه آن‌ها به‌شدت رنجور می‌گردند.

حضرت آیت‌الله مصباح يزدي (دامت برکاته) درباره‌ي اين ويژگي امام مهدي‌(عج) مي‌گويند:

«همه ما بحمدالله اين معرفت راداریم كه وجود مقدّس ولىّ عصر ارواحنا فداه سايه رحمت خدا بر بندگان است و هرچه داريم، به طفيل وجود آن بزرگوار است. اگر محبّت مهربان‌ترين مادرهاى دنيا، حتّى محبّت مادرهايى را كه هستى خودشان را براى بچه‌هايشان فدا کرده‌اند، یکجا جمع كنند، به‌اندازه محبّت امام زمان به دوستان و پيروانش نخواهد شد؛ چراکه محبّت او پرتوى از محبت بی‌نهایت خدا به آفريدگان است. خودش فرمود كه اگر دعا كنيد، براى دعايتان آمين مى‌گويم و چنان چه دعا نكنيد، من برايتان دعا مى‌كنم. براى لغزش‌هايتان استغفار مى‌كنم و حتّى بوى شمارا دوست دارم.»(6)

«بنابراين جنسِ محبت امام با ساير محبت‌ها متفاوت است. محبتي است خالص و بي منّت و بی‌نهایت و محبتي است که نه به زبان که در دل و اعماق جانِ او نهفته است و به همين دليل با همه‌ي وجود و با جسم و جان با شيعيانش پيوند دارد.»(7)

در سختی‌ها و مصائب نيز ما را رها نکرده و هرگز از شيعيان خود غافل نمی‌گردد. خود آن حضرت این‌گونه می‌فرمایند: «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ؛ ما در رعايت حال شما كوتاهى نمی‌کنیم و ياد شمارا از خاطر نبرده‌ایم، كه اگر جز اين بود گرفتاری‌ها به شما روى می‌آورد و دشمنان، شمارا ریشه‌کن می‌کردند.»(8)

بنابراين گرچه امام عصر (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا) به خاطر کوتاهي خودمان در ميان ما غائب است ولي بی‌هیچ شکي بيشترين لطف و عنايت و مودت و محبت را نثار شيعيانشان می‌کنند و همچون ابر رحمتي است که بر دل‌های عطش زده‌ی ما می‌بارد و در دل رميده و کالبد مرده‌ی ما، حياتي دوباره می‌دمد. آري او همچون خورشيدي است که گرماي وجودش را از احدي دريغ نمی‌دارد. پس ما بايد گناه از جان و تن بشوييم و بيش از اين خود را از درک حضور بلکه ظهور مبارکش محروم نکنيم و از چشيدن طعم محبتش بی‌نصیب نگرديم.

پس بايد غبار آلودگي از دل‌ها شست و زنگار گناه به اشک ندامت زدود سپس براي اتصال روحي و بهره‌گیری هرچه بيشتر از فيوضات قدسي آن حضرت دعا نمود که: «اللهم هَب لَنَا رَأفَتَهُ وَ رَحمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيرَه؛ و مهرباني و رحمت و دعا و برکات وجودي آن حضرت را به ما ارزاني بدار.»(9)

مطلب ديگري که ضروري است به آن توجه داشته باشيد اين است که:

اولاً: هيچ دعايى خالى از اجابت نيست؛ زيرا دعا نوعى عبادت و پرستش است و چنانچه با خلوص نيت باشد، موجب تقرب به خداي متعال خواهد بود و استمرار اين حالت است که آدمي را به‌تدریج، مظهر اسماء و صفات الهي می‌گرداند و به سعادت حقيقي می‌رساند به‌ویژه آنکه از درگاه محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خداي متعال يعني امامان معصوم (علیهم‌السلام) باشد. امام صادق (ع) فرمود: شمارا به دعا سفارش می‌کنم؛ زيرا با هيچ عمل ديگرى همچون دعا به خدا نزديك نمی‌شوید. (10)

ثانیاً: گاهي در تأخير مصلحتي است که از آن بی‌خبریم؛ در روايات آمده است که خداوند استجابت دعا‌ي بنده مؤمن خود را به تأخير می‌اندازد، زيرا صداي او را دوست دارد و می‌خواهد بنده‌اش بیش‌تر به درگاهش الحاق و اصرار کند تا غبار دل از او بزدايد و عشق خود را در دلش روشن کند و آنگاه‌که قابليت را در اخلاق و رفتار و گفتار بنده‌اش ملاحظه کرد، نگاه مهرآميزش را نثار او کرده به صفات کمالش بيارايد. (11)

ثالثاً گاهي موانع استجابت دعا وجود دارد؛ نظير:

1)  وجود ضررضرر يا در اصل خواسته و يا در تعجيل آن

به خاطر داشته باشيد ازآنجاکه بندگان به مصالح و مفاسد امور آگاهي ندارند گاهي درخواست‌هایی دارند که مستجاب شدنش به ضرر آن‌ها تمام می‌شود. به همين خاطر خداي مهربان يا اجابت را به تأخیر می‌اندازد و يا آنکه جايگزيني بهتر به او عطا می‌کند. قرآن کريم در اين مورد مي‌فرمايد: چه‌بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال‌آنکه خيرِ شما در آن است؛ و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال‌آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (12)

در روايت است که امام حسن عسکري فرمود: «و بدان، کسي که امور تو را تدبير می‌کند، نسبت به وقتی‌که به صلاح حال توست، آگاه‌تر است، بنابراين به انتخاب او در همه کارهايت اعتماد کن تا حال تو اصلاح شود و هرگز براي نيازهاي خود قبل از رسيدن وقتش عجله نکن که سبب تنگ‌دلی و چيره شدن نوميدي بر تو می‌شود» (13)

2)  منافات داشتن با حکمت الهي:

خداى متعال بر اساس حكمت خود، اين عالم را طبق قوانين خاصي اداره مى‏كند. (14) امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «خداي متعال ابا دارد از اينکه امور بدون اسباب جاري گردند از اين جهت است كه براى هر چيز سببى قرار داده است...» (15) مثلا شفاي بيماري را در دارو و درمان قرار داده است؛ و يا وسعت روزي را در کار و تلاش در کسب حلال، صدقه دادن، اخلاق نيک و... قرار داده است. لذا کسي که به دنبال وسعت روزي است بايد به کسب و تلاش به پردازد و از خدا وسعت رزق را هم درخواست کند.

گناه، لقمه‌ی حرام، قساوت قلب و... از موانع اجابت دعا است که بايد برطرف شود تا دعا به اجابت برسد.

نتيجه نهايي آنکه:

به‌یقین دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخير مى‏افتد و يا ممکن است اجابت آن به صلاح ما نباشد (16) و يا اينکه موانع استجابت داشته باشد که با برطرف کردن آن به اجابت خواهد رسيد. انشاء الله

 

پی‌نوشت‌ها:

1.  محمدباقر مجلسي، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ 53، ص: 11، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403 ق.

2.  همان، ج 25، ص 117.

3.  همان، ج 65، ص 168.

4.  سايت پرسمان دانشجويي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها.

5.  بحارالانوار، ج 53، ص 303.

6. محمدتقی مصباح يزدي، آفتاب ولايت، ص 151، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ پنجم: پاييز 1386.

7.  مقالات مهدويت، جلوه‌های محبت امام زمان، گروهي از نويسندگان.

8.  بحارالانوار، ج 53، ص 175.

9.  سيد ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال (ط- القديمة)، ادعيه و زيارات‏، دار الكتب الإسلاميه‏، تهران‏، 1409 ق‏.

10. محمد بن يعقوب کليني، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص 468 «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ...»

11. پايگاه اطلاع‌رسانی حوزه.

12. بقره (2)، آيه 216 «عَسى‏ أَنْ‏ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏».

13. پرسمان دانشجويي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها.

14. بحار الأنوار، ج‏75، ص 379.

15. الکافي، ج 1، ص 183.

16. سايت راسخون، http://rasekhoon.net/conference/show/754606.

دعا برای شفای مریض
در این زمینه قرائت سوره حمد بر بالین بیمار توصیه‌شده است. در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه‌السلام روایت‌شده: اگر سوره حمد را بر مرده‌ای بخوانند و روح به ...

سلام

من امشب خبردار شدم که حال یکی از دوستانم که قلبشو عمل کرده اصلاً خوب نیست می‌خواستم براش دعا بخونم اما نمی‌دونم چه دعایی میشه راهنمایی بفرمایید؟

پاسخ:

در این زمینه قرائت سوره حمد بر بالین بیمار توصیه‌شده است.
در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه‌السلام روایت‌شده: اگر سوره حمد را بر مرده‌ای بخوانند و روح به پیکرش بازگردد، جای تعجب نیست.(1)
در کتاب طب الائمه از یکی از معصومین نقل‌شده: هرگاه سوره حمد را بر محل درد خواندم، محل درد به اذن خدا آرام شد. (2)
در کتاب مصباح کفعمی نقل‌شده سوره حمد شفای هر دردی است جز مرگ. اگر در ظرفی پاک نوشته و با آب باران شسته شود و بیمار صورتش را با آن بشوید، سلامت یابد. (3)
هم‌چنین می‌توانید با صدقه و انفاق کردن، و خواندن نماز حاجت ـ‌ که در مفاتیح‌الجنان آمده است ‌ـ از خدا شفای همه بیماران ازجمله بیمار موردنظرتان را بخواهید و یا به چهارده معصوم علیهم‌السلام متوسل شوید و آن‌ها را در پیشگاه خدا شفیع و واسطه قرار دهید. در این صورت اگر خیر و صلاح بیمار در شفا باشد، قطعاً شفا می‌یابد ـ‌انشاء الله‌ـ.
پی‌نوشت‌ها:
1. مصابیح الجنان، سید عباس کاشانی، ترجمه محمدمهدی رضایی، نشر جمال 1384.
2. همان.
3. همان.

اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم، آن ها را به پیشگیری از بیماری کرونا فرا بخوانیم؟!
بیماری، دعا، شرایط استجابت دعا، توسل، شفا

اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم، آن ها را به پیشگیری از بیماری کرونا فرا بخوانیم؟!

پاسخ اجمالی:

دعا کردن در پیشگاه خالق هستی، درواقع نوعی عبادت است که اجابت محتوای آن نیز بدون قید و شرط نیست. یکی از آداب و شرایط دعا، عمل موافق و متناسب با آن است. در طلب شفا نیز باید تلاش متناسب و عمل مقتضی صورت گرفته باشد چراکه در اکثر موارد، خداوند شفای بیمار را از طریق اسباب متعارف فراهم می‌سازد. ازاین‌رو رعایت بهداشت، پیشگیری از ابتلاء، گوش سپردن به دستورات متخصصین و بهره‌مندی از نسخه پزشک، همگی از شرایط استجابت دعا به‌حساب آمده و پیش از دعا تحقق آن لازم است؛ نه اینکه در مقابل دعا باشد.

پاسخ تفصیلی:

در قرآن، خداوند وعده داده هر دعایی را برآورده کند. به همین جهت، ممکن است گروهی از مردم بدون تلاش و فراهم کردن مقدمات لازم، فقط به دعا اشتغال بورزند و چون به مقصود نمی‌رسند، از استجابت دعا ناامید شده و صرفاً به درمان و پیشگیری از بیماری‌ها بسنده کنند. در ادامه، با ارائه نکاتی به بررسی نسبت دعا و درمان و پیشگیری می‌پردازیم تا از این طریق، اشکال مذکور نیز برطرف شود:

نکته اول:

در ابتدای امر تصور می‌شود که لازم است تلقی عمومی از بحث «دعا» تصحیح شود، چراکه دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی درواقع نوعی عبادت است و در تعبیر برخی از روایات مطلب را از این نیز بالاتر دانسته و در حقیقت دعا را مغز عبادت دانسته‌اند؛ چنانکه از رسول اکرم (ص) این‌گونه روایت‌شده است که فرمودند:

«افْزَعُوا إِلَى اللَّهِ فِی حَوَائِجِکمْ وَ الْجَئُوا إِلَیهِ فِی مُلِمَّاتِکمْ وَ تَضَرَّعُوا إِلَیهِ وَ ادْعُوهُ فَإِنَّ الدُّعَاءَ مُخُ‏ الْعِبَادَةِ...؛ در حوائجتان از خدا کمک بخواهید، در شداید و گرفتاری‌ها به او پناه ببرید و به‌سوی او تضرع کنید، او را بخوانید و دعا کنید، چون «دعا» مغز عبادت است...». (1)

همین حقیقت را حضرت امام محمدباقر (علیه‌السلام) این‌گونه مطرح می‌فرماید که: «وَ لَا تَمَلَ‏ مِنَ‏ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ بِمکان‏؛ از دعا خسته نشو! زیرا دعا در نزد خدا منزلت و مقامى عظیم دارد». (2)

ازاین‌رو از برخی از عرفا نقل‌شده است که ایشان بااینکه هیچ حاجتی از خدا نداشته و در مقام تسلیم محض به سر می‌برده‌اند، تنها به جهت آنکه خداوند امر به دعا کرده و فرموده «ادعونی استجب لکم» (3) و برای بهره‌مندی از برکات عبادت بودن دعا، این فعل را انجام می‌داده‌اند.

این‌یک نگاه تقلیل گرایانه به حقیقت دعاست که بخواهیم تنها آن را به جهت برآورده شدن حاجاتمان فرو کاسته و دائماً به اجابت یا عدم اجابت آن، خود را معطل نگهداریم و از حقیقت متعالی آن کاملاً بی‌خبر بوده و از آن غافل باشیم؛ و صد افسوس که نگاه غالب در خصوص دعا، همین نگاه غیر متعالی و سطحی است.

نکته دوم:

باید توجه داشته باشید که انتظار ما از دعا و تأثیر آن در زندگی باید منطقی بوده و به محدودیت‌هایی که در اجابت خواسته‌های ما در عالم هستی وجود دارد توجه بیشتری داشته باشیم. اینکه فکر کنیم، صرف بیان الفاظی خاص، تأثیراتی تکوینی به نحو ضروری داشته و بدون هیچ قید و شرطی انسان را بر سر سفره خواسته خود می‌نشاند، تصور درستی نکرده‌ایم. خصوصاً اینکه طرف دعای ما موجودی است که حکیم و عالِم بوده و مسائل را از دریچه تنگ خواسته‌های انسانی نمی‌نگرد!

درنتیجه ما نیز با شما موافقیم که دعا، بدون قید و شرط نبوده و آدابی دارد؛ و اتفاقاً یکی از آداب و شرایط دعا، در اکثر موارد، عمل موافق و متناسب با آن است؛ به‌عبارت‌دیگر هر دعا و توکلی می‌بایست مسبوق به عمل و تلاشی در راستای آن دعا باشد.

همچنانکه امیرمومنان (علیه‌السلام) در حدیثی دعاکننده بی‌عمل را این‌گونه تشبیه می‌کند.

«الدّاعی بِلا عَمَلٍ کالرّامی بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا می‌کند بدون عمل، مانند تیراندازی است که کمانش «زه» ندارد». (4)

و یا امام رضا (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید:

«مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ؛ هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.» (5)

در طلب شفای امراض مادی و بیماری‌ها، ابتدا باید تلاشی متناسب و عمل مقتضی صورت گرفته باشد و ازاین‌رو رعایت بهداشت، پیشگیری از ابتلا، گوش سپردن به دستورات متخصصین و بهره‌مندی از نسخه پزشک، همگی از شرایط استجابت دعا به‌حساب آمده و پیش از دعا تحقق آن لازم است، نه اینکه در مقابل دعا باشد.

نکته سوم:

هنگامی‌که انسان در سیره و سنت حضرات معصومین (علیه‌السلام) هم می‌نگرد، درمی‌یابد که ایشان در هنگام عارض شدن کسالت و بیماری و یا رویارویی با مشکلات و مسائل تنها بر دعا و عنایات غیبی اتکا نکرده و علاوه بر آن تمام تلاش خود را نیز در جهت و راستای خواسته خویش مبذول می‌داشتند. ازاین‌رو گوش سپردن به توصیه طبیبان و استفاده از نسخه ایشان، سنت رایج در میان حضرات معصومین (علیه‌السلام) بوده است.

دراین‌باره داستانی از حضرت موسی (علیه‌السلام) وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نیست.

نقل است که حضرت موسی (علیه‌السلام) را بیماری عارض شد، بنی‌اسرائیل نزد او آمدند و ناخوشی او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف کنی شفا می‌یابی.

موسی (علیه‌السلام) گفت: مداوا نمی‌کنم تا خدا مرا بی‌دوا بهبود بخشد. پس بیماری او طولانی شد، خدا به او وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ترا عافیت نمی‌دهم تا به دوائی که گفته‌اند درمان کنی. پس به بنی‌اسرائیل گفت: داروئی که گفتید به آن مرا معالجه کنید.

پس او را مداوا کردند و بهبود یافت. این در دل موسی (علیه‌السلام) حالت شکوه و اعتراضی را پدید آورد. خدای تعالی به او وحی فرستاد: خواستی حکمت مرا به توکّل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعت‌ها را در گیاهان و اشیاء نهاد؟!(6)

نکته چهارم:

البته نباید از این نکته غافل شد که گاهی خداوند از طریق غیرعادی، کارهایی را انجام می‌دهد و مثلاً مردگان را زنده و یا بیماران را شفا می‌دهد؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن او چنین نمود و بیماران را شفا داد و مردگان را زنده کرد (5). البته این معجزات و کارهای خارق‌العاده، در موارد نادری رخ می‌دهد و چون در محدوده علم ما نیست، نمی‌دانیم حکمت الهی چه زمانی، وقوع چنین معجزاتی را لازم می‌داند و چه زمانی نه. ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد (7).

نتیجه:

هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد؛ چنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید:

«فَإِذا عَزَمْتَ‏ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ؛ و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل‌کنندگان را دوست مى‏دارد». (8)

پی‌نوشت‌ها:

  1. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 41.
  2. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 19.
  3. مؤمن، آیه 60.
  4. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 60.
  5. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 356.
  6. ملا مهدی نراقی، جامع السعادات، ج 3، ص 228.
  7. مائده، آیه 110.
  8. آل‌عمران، آیه 159.

 

کلمات کلیدی

بیماری، دعا، شرایط استجابت دعا، توسل، شفا

به لحاظ علمی بیماری کرونا با ویروس در بدن ایجاد شده و به وسیله دارو از بین می رودچطور می شود توسط حمد و آیت الکرسی، جلوی بیماری کرونا را گرفت؟
دعا، بیماری، شفا، فواید دعا، معجزه.

به لحاظ علمی بیماری کرونا با ویروس در بدن ایجاد شده و به وسیله دارو از بین می رود؛ اما مشخص نیست چطور دعا می خواهد با این ویروس مقابله کند! وقتی ویروس در بدن هست، دعا فایده ای ندارد! چطور می شود توسط حمد و آیت الکرسی، جلوی بیماری کرونا را گرفت؟

پاسخ اجمالی:

همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند عالم را به‌واسطه اسباب و علل اداره می‌کند. ازاین‌رو اگر قرار باشد درمانی حاصل شود نیز باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطه‌ها حاصل شود. همچنانکه یکی از واسطه‌ها دارو و درمان است، یکی از واسطه‌ها نیز دعاست؛ اما نباید دعا را در برابر طی کردن مسیر درمان دانست چراکه بنا بر روایات دینی، دعا بدون کوشش و انجام کارهای لازم، بی‌فایده است.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

مؤمنان در مواجهه با مشکلات و درد و رنج و بیماری، هم‌زمان هم دعا می‌خوانند و باخدا راز و نیاز می‌کنند و هم از دارو و درمان بهره می‌برند. در ادامه، با ارائه نکاتی، تعامل این دو امر را توضیح می‌دهیم:

نکته اول:

هیچ تردیدی نیست که همه رخدادها در جهان خلقت به مشیت و اراده الهی صورت می‏گیرد و هیچ امری خارج از دایره قدرت الهی نیست؛ به‌عبارت‌دیگر مؤثر اصلی در ساحت هستی درنهایت خداست و هر آنچه در این ساحت رقم می‌خورد، در یک نظام طولی بااراده و علم الهی محقق می‌شود.

چنانکه قرآن کریم همه‌چیز را تحت تدبیر خداوند می‌داند: «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغي‏ رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ؛ بگو آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، درحالی‌که او پروردگار همه‌چیز است؟!»(1)

نکته دوم:

اِعمال اراده الهی در این عالم به‌واسطه اسباب و علل صورت گرفته و خداوند به جهت خصوصیات و ویژگی‌هایی که در هر یک از آن‌ها قرار داده، اراده خود را در عالم محقق می‌سازد. امام صادق (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید:

 «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب؛ خداوند امور و اشیا را تنها از طریق علل و سببش جاری می‌سازد». (2)

درنتیجه هر کاری اگر بخواهد به ثمر برسد، باید اذن و اجازه الهی نیز در آن وجود داشته باشد؛ اما این به معنای بی‌نیازی از اسباب و علل و قوانین نیست؛ چه این قوانین فیزیکی باشند (مانند قانون جاذبه زمین) و چه متافیزیکی (مانند قانون تأثیر دعا و صدقه).

نکته سوم:

دعا نیز ازجمله همین اسباب و علل است که برای خود قوانینی دارد؛ اما نباید دعا را به‌منزله چیزی در برابر کار و کوشش و استفاده از دارو دانست و از طی کردن مسیر درمان اجتناب کرد؛ چنانکه امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «کسى که بدون عمل، دعا می‌کند، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد»(3).

توضیح واسطه بودن دعا بدین گونه است که شخص دعا کرده و از خداوند چیزی را طلب می‌نماید، در اینجا دعا واسطه‌ای برای ارتباط بنده باخدا و درنتیجه توجه خاص خداوند به بنده است. همچنانکه استفاده از دارو نیز می‌تواند واسطه توجه الهی باشد.

به‌عنوان‌مثال شخصی برای شفای مرض خود، در پیشگاه الهی دعا کرده و پاسخ می‌گیرد. این پاسخ می‌تواند متناسب با علم و حکمت الهی به انحاء گوناگونی محقق شد. از اموری همچون تحقق و تسریع تأثیر داروها گرفته تا معرفی پزشکی حاذق به‌وسیله یکی از دوستان.

نکته چهارم:

اما گاهی هم معجزه می‌شود به این بیان که از طریق اسباب ناشناخته و غیرعادی، بیمار درمان می‌شود؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن خدا چنین نمود و بیماران را شفا داد (4).

این معجزات و کارهای خارق‌العاده، همیشگی نیست و ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه و اسباب ناشناخته و نامتعارف، بلکه از طریق دارو و شیوه‌های متعارف انجام گیرد.

نتیجه:

بنابراین جلوگیری از گسترش یک بیماری تنها فعل انسان (بدون در نظر گرفتن خداوند) نیست تا گفته شود، دعا و عنایت الهی و درنهایت مداخله حضرت حق در این مسئله تأثیری ندارد؛ و از سوی دیگر این امر، تنها منوط به فعل خدا (بدون لحاظ اختیار و اراده انسان) نیست تا دخالت انسان و تلاش او در این مسئله کاملاً بی‌تأثیر باشد.

بلکه باید هر انسانی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک و درمان آن‌ها انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد به این امید که اگر خداوند صلاح بداند از طریق متعارف و یا به شکل اعجازین، بیماران را شفا دهد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره انعام، آیه 164.
  2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 2، ص 90.
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 93، ص 372.
  4. سوره مائده، آیه 110.

 

کلمات کلیدی

دعا، بیماری، شفا، فواید دعا، معجزه.

در این روزها عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
عیادت. شفا. دعا. حفظ جان. تزاحم.

در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟

اجمالی:

در اسلام عیادت از بیمار و دیدار او از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چنانکه در روایات ازجمله نیکوترین اعمال حسنه شمرده‌شده است و آثار دنیوی و اخروی متعددی مانند اجر و ثواب الهی، بهره بردن از دعای بیمار، ملاقات باخدا و... دارد. عیادت از بیمار در صورت مساعد بودن شرایط از وظایف اخلاقی مؤمنین است و در صورتی باید انجام شود که شرایط بیمار و یا عیادت کننده مهیا باشد؛ اما اگر شرایط عیادت کردن مهیا نباشد مثلاً بیمار نیاز به آرامش دارد و عیادت کردن باعث ایجاد مزاحمت و شدت حال او شود و یا اینکه بیماری مسری باشد (و احتمال بیمار شدن باشد) عیادت کردن از عهده عیادت کننده ساقط می‌شود؛ چون در اسلام حفظ جان و سلامتی از اوجب واجبات است. در عصر حاضر به خاطر وسایل ارتباطی متعدد، می‌توان به‌صورت غیرحضوری مانند تلفن، پیامک، ارتباط مجازی و...از حال بیمار باخبر شد همچنین می‌توان بعضی از آداب عیادت کنندگان که در روایات آمده است را انجام داد تا به ثواب عیادت کنندگان رسید.

پاسخ تفصیلی:

بیماری، یکی از مسائلی است که همه انسان‌ها با آن مواجه‌اند. بیماری در اسلام به‌عنوان زندان بدن و یکی از سخت‌ترین بلاها معرفی‌شده است؛ درعین‌حال در مـکـتب انسان‌ساز اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا ایـن رفـتـار نـیـک، مشمول رضـایـت خـداوند است و نقش بسزایی در تحکیم روابط انسانی و صمیمیت و اخوت، ایفا می‌کند اما این هم شرایطی دارد که در ادامه بررسی می‌شود.

ثواب عیادت بیمار در اسلام:

رسـول خـدا (صلی‌الله علیه وآله) در تـفـسـیر آیه: «فَاِذا قُضِیتِ الصَّلوهُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِی الاْرْضِ»؛ (۱) عـیـادت مـریض را در کنار دیگر رفتارهای ارزشمند اخلاقی، ذکر کرده، می‌فرماید: «مـنـظـور آیه [از پراکنده شدن در زمین] طلبکارهای دنیوی نیست؛ بلکه منظور، عیادت مریض، تشییع‌جنازه و دیدار برادر دینی درراه خداست» (2) همچنین برای عیادت بیمار در روایات آثار دنیوی و اخروی نیز ذکرشده است مثل اجر و ثواب الهی (3) بهره بردن از دعای بیماران (4) ملاقات باخدا (5) و... آمده است اما نکته‌ای که دراین‌باره باید توجه شود؛ اینکه عیادت کردن از بیمار جزو مستحبات دین است و اگر شخص مریض یا عیادت کننده، شرایط عیادت را نداشته باشند، شرعاً و اخلاقاً عیادت ساقط می‌شود؛ مثلاً بیمار نیاز به آرامش داشته باشد و عیادت از او باعث شدت بیماری او شود یا اگر بیمار دچار مریضی مسری و واگیرداری باشد و با عیادت کردن از مریض احتمال مبتلا شدن به بیماری باشد، در اینجا شخص وظیفه‌ای (عیادت حضوری) در قبال بیمار ندارد، چون حفظ جان مؤمن از اوجب واجبات است و انسان حق ندارد، جز درراه خدا و جهاد، به بدن خود آسیبی برساند و باید در همه حال از این نعمت الهی حفاظت کند.

حفظ جان در اسلام:

در تعالیم دین، اسلام به‌گونه‌ای است که برای روح و جسم انسان ارزش فوق‌العاده‌ای قائل شده و انسان را از هرگونه واردکردن آسیب به جسم و جان خویش نهی می‌کند چنانکه پیامبر اسلام (ص) در این زمینه می‌فرمایند: «در روز قیامت از چهار چیز سؤال می‌شود: عمر خود را در چه راهی مصرف کردی، بدن خود را برای چه چیزی فرسودی ...»(6) از مجموع آیات و روایات استفاده می‌شود که وجود فیزیکی انسان یکی از نعمت‌های خدادادی است که انسان باید در جهت حفظ آن از آسیب و خطر کوشا باشد و حق واردکردن کوچک‌ترین آسیب به آن‌ها را ندارد (جز درراه خدا و جهاد) و در صورت آسیب رساندن نزد خداوند مسئول است و باید پاسخگو باشد لذا عیادت حضوری لازم نیست حتی گاهی باید ترک شود.

وظایف و آداب عبادت‌کنندگان:

1. اخلاص نیت: به این معنی که تلاش صورت گیرد تا ملاقات و یا عیادت (حضوری و غیرحضوری) باانگیزه‌ی صرفاً الهی باشد.

2. سپاس الهی به جهت عدم ابتلا به آن بیماری؛ همان‌طور که رسول گرامی خدا (صلی‌الله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس هنگام دیدن بیماران، خدا را بر این‌که به آن بیماری مبتلا نشده شکر کند خدای متعال او را از آن بیماری تا همیشه حفظ می‌فرماید»(7) البته فرمودند: این دعا باید طوری باشد که به گوش بیمار نرسد تا مبادا سبب اندوه او شود.

2. دعا نمودن برای بیمار:

3. درخواست دعا از بیمار؛ امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «دعای بیمار چون دعای فرشتگان است و مستجاب است پس هرگاه آنان را عیادت کردید بخواهید برای شما دعا کنند» (8) در اینجا می‌توان از طریق ارتباط تلفنی، پیامکی و... از حال بیمار باخبر شد و از آن‌ها درخواست دعا کرد.

4. تلاش برای رفع نیازهای او: اگر عیادت کننده نیازهای بیمار را (مالی، دارویی و...) جویا شود و در حد وسع خود آن‌ها را رفع نماید، بسیار مطلوب است؛ زیرا پیامبر اکرم (صلی‌الله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس حاجت آسیب‌دیده‌ای را بر عهده گیرد و آن را پیگیری کند تا برآورده نماید، خدای متعال برات دوری از جهنم و دوری از نفاق به او خواهد داد و هفتاد حاجت دنیوی او را برآورده فرموده و همواره در رحمت الهی غوطه خواهد خورد تا آن کار را تمام کند و هر کس در پی حاجت بیماری برود، چون روزی که از مادر متولدشده است از گناهانش پاک خواهد شد گر چه آن حاجت را نتواند برآورده کند و اگر آن بیمار از افراد خانواده‌اش باشد، اجر بیشتری دارد».(9)

5. هدیه بردن برای بیمار؛ امام صادق (علیه‌السلام) به اصحاب خود دستور دادند: « در عیادت بیماران میوه یا عطری خوش‌بو و خلاصه هدیه‌ای با خود ببرند که سبب شادی بیمار است». (10) درصورتی‌که امکان عیادت حضوری وجود ندارد اگر امکان آن مهیا است می‌توان از طریق واسطه (خانواده بیمار) برای بیمار، هدیه فرستاد.

نتیجه:

اگرچه در اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است، اما این در صورتی است که شرایط هم برای بیمار و هم برای عیادت کننده فراهم باشد. در صورت وجود مانع (مانند بیماری واگیردار و مسری) عیادت کردن ساقط می‌شود بلکه بالاتر از این، از باب حفظ سلامتی و جان (که از اوجب واجبات است) عیادت کردن حضوری در صورت احتمال بیمار شدن، دارای اشکال است. در این مواقع می‌توان غیرحضوری مثل تلفن، پیامک و ... از احوال بیمار جویا شد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره جمعه، آیه ۱۰: و هنگامی‌که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید
  2. مجمع‌البیان فى تفسیر القرآن‏، فضل بن حسن‏ طبرسى، تهران‏، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج ۱۰، ص ۴۳۵
  3. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، چاپ چهارم، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج ۳، ص ۱۲۰
  4. شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، چ اول، نجف اشرف، انتشارات حیدریة، بی‌تا ص ۱۶۴
  5. طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ الأمالی، چ اول، قم، دار الثقافة، 1414 ق، ص ۶۲۹
  6. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، النص، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402 ق. ص 94
  7. راوندى، قطب‌الدین؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف)، قم، 1407 ق، ص 220
  8. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ج 3، ص 117
  9. صدوق، محمد بن على بن بابویه؛ الأمالی، انتشارات اعلمى، بیروت، چ پنجم، 1362 ش، 431 و 432
  10. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ص 118

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. مفاتیح الحیات، عبدالله جوادی آملی
  2. اخلاق معاشرت، جواد محدثی
  3. سراج الشیعه، عبدالله مامقانی

 

کلمات کلیدی:

عیادت. شفا. دعا. حفظ جان. تزاحم.

آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری.

درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟

پاسخ اجمالی:

ذکر درمانی، چه در شرایط عادی و چه در شرایطی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیردار است هرگز جای دارودرمانی را نمی‌گیرد؛یعنی در موردی که باید فلان داروی خاص استفاده شود، اگر به‌جایش از داروی دیگر یا ذکر استفاده شود نه‌تنها نتیجه نمی‌دهد بلکه ممکن است حال بیمار را بدتر نماید. همان‌طور که اگر در موردی، جای ذکر باشد استفاده از داروها نه‌تنها جواب نمی‌دهد بلکه چه‌بسا وضعیت را بدتر کند! برای بهبود حال بیمار نمی‌توان فقط به ذکر و دعا اکتفا کرد بلکه عاقلانه‌تر آن است که از همه ابزارها برای بهبود بیماری استفاده کرد. بهره‌گیری و اکتفا به یک روش در همه موارد جواب نمی‌دهد از طرفی ذکر و دعا معلوم نیست در همه شرایط، سبب مستقلی در بهبود بیماری و شفا باشد.

پاسخ تفصیلی:

ذکر درمانی، یکی از مباحث پراهمیت و جنجالی، حداقل در سال‌های اخیر است. از طرفی توصیه‌های زیادی درباره دعا کردن و گفتن ذکر می‌شود، از طرفی برخی مطلقاً دخالت امور معنوی در مسائل مادی و ظاهری را رد می‌کنند و آن را خرافه یا تلقین می‌نامند. ازاین‌رو لازم است بررسی دقیقی دراین‌باره انجام شود برای همین توجه شمارا به خواندن چند مطلب مهم جلب می‌کنیم:

یکم:

دعا به معنای درخواست است (1). ذکر به معنای یادآوری و توجه است (2) که مقابل آن غفلت است (3). دوا یا دارو همان ابزاری است که برای بهبود به کار می‌رود (4). شفا به معنای بهبودی و خوب شدن از بیماری است (5) که درواقع نتیجه دواست.

دوم:

بر اساس آموزه‌های دینی، دوا منحصر در امور مادی نیست بلکه از اسمای الهی هم به‌عنوان دوا نام‌برده شده است. (6) حصول شفا هم این‌گونه است که منحصر در امور مادی نیست بلکه اساس آن موهبت الهی است و به دست قدرت اوست (7) هرچند برخی مقدمات آن به عهده ما گذاشته‌شده است.

 سوم:

خداوند متعال هم عسل را به‌عنوان مقدمه شفا معرفی می‌کند (8) و هم قرآن کریم را به‌عنوان شفا مطرح می‌کند؛ (9) هرچند شفایی که از عسل پدید می‌آید متفاوت از شفایی است که از قرآن به وجود می‌آید؛ ولی به‌هرحال این‌گونه نیست که امور معنوی فقط در امور معنوی و امور مادی فقط در امور مادی شفابخش باشند! به‌عنوان‌مثال نورانیتی که در لباس حضرت یوسف (علیه‌السلام) به جهت انتسابش به ایشان بود، سبب تأثیر مثبت روی چشمان حضرت یعقوب (علیه‌السلام) شد!(10) این یعنی امور معنوی می‌تواند روی امور مادی تأثیر مثبت بگذارد البته یادآوری می‌شود؛ معمولاً اسباب معنوی برای بیماری‌های معنوی و اسباب مادی برای امور مادی به کار می‌رود و خلاف آن، یک استثناست.

چهارم:

این عالم، عالم اسباب و مسببات است. گاهی ممکن است اتفاقاتی برخلاف جریان معمول صورت گیرد ولی چنین چیزی استثناست. برای بهبود هر بیماری، راه یا راه‌هایی وجود دارد که لازم است از آن‌ها استفاده شود. درجایی که تشخیص این باشد فلان دارو باید استفاده شود، شفا و بهبودی هم در همان نهفته است معنا ندارد شفا در غیر آن، جستجو شود.

پنجم:

دعا و ذکر ممکن است در شرایطی و بنا بر مصالحی به‌صورت مستقل و حاکم بر امور طبیعی عمل کند و سلسله اسباب عادی را دور بزند ولی چنین چیزی استثناست؛ ضمن اینکه در امور این عالم، این‌گونه تعبیه‌شده است که برخی امور در برخی شرایط نادر، حاکم بر برخی دیگر باشد. پس شفاهای دفعی هرچند استثناست ولی خارج از نظام عِلّی و معلولی نیست.

ششم:

آنچه از مجموع آیات و روایات معتبر در این زمینه فهمیده می‌شود اینکه دعا و ذکر اکثراً در مسیر رسیدن به شفا، کمک‌کننده هستند. توجه دارید که درروند پیشگیری و درمان، گاهی اختلالاتی ایجاد می‌شود و سهواً مشکلاتی پدید می‌آید. دعا و ذکر می‌تواند جلوی این موارد را بگیرد؛ مثلاً غذایی آلوده است یا سبب بیماری می‌شود به ذهن می‌رسد که استفاده نکن یا اشتهای آدمی از بین می‌رود! این‌ها می‌تواند از ثمرات همان دعا و ذکر باشد یا تشخیص پزشک درست از آب درمی‌آید یا داروی درست به کار گرفته می‌شود یا دعا سبب تأثیر دارو یا سبب سرعت تأثیر می‌شود؛ چراکه قرآن می‌فرماید شفا دست خدای متعال است و همیشه دارو منجر به شفا نمی‌شود به قول مولوی:

ای‌بسا اسکنجبین صفرا فزود روغن بادام تلخی می‌نمود

هفتم:

بهبود بیماری و حصول شفا باید از راه درست و تعیین‌شده باشد و هرگز دعا و ذکر جای آن را نمی‌گیرد بلکه این دو، معمولاً درروند حصول پیشگیری و درمان، کمک‌کننده هستند. البته ممکن است برای حصول شفا، راه‌هایی غیر از راه‌های مادی باشد همان‌طور که راه‌های مادی هم زیاد است اما تشخیص اینکه در فلان مورد، راه‌های معنوی هم وجود دارد و نوع راه معنوی هم در فلان ذکر یا دعاست، کار هرکسی نیست بلکه معصوم یا کسی که متصل به ایشان است باید چنین چیزی را تجویز نماید، چراکه این موضوع بسیار حساس و تخصصی است و از عهده هر فردی برنمی‌آید و از طرفی پای جان مردم در میان است. به‌صورت کلی می‌توان به دعا و ذکر مطلق، در همه شرایط توصیه کرد ولی نمی‌توان مطلبی را معین کرد یا مردم را از روال عادی بازداشت! اکثر دعاها و ذکرهایی که در آموزه‌های دینی آمده است جدای از اعتبار سنجی، یا کلی است و ربطی به موارد خاص ندارد یا مربوط به یک مورد و قضیه خاص است که برای همه شرایط و همه افراد، کارایی ندارد، بلکه نسخه خاص آن بیمار در آن شرایط بوده است و قابل تطبیق برای همه شرایط نیست. برفرض هم در زمان ما کارایی داشته باشد جای روال طبیعی و دارودرمانی را نمی‌گیرد، بلکه درروند درمان، اثر مثبت می‌گذارد و معلوم نیست سبب مستقل در شفا باشد؛ برای همین انبیاء و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به طبیب مراجعه می‌کردند و سعی در طی کردن روال طبیعی، برای حصول بیماری داشتند هرچند معتقد بودند تلاش‌های بشری هیچ‌کدام مستقل نیستند و به عنایت الهی مؤثر واقع می‌شوند. (11)

نتیجه:

دعا و ذکر می‌تواند در پیشگیری و درمان مؤثر باشد ولی هرگز جای آن را نمی‌گیرد. هرچند در برخی موارد و به‌صورت استثنا می‌تواند مستقل از امور مادی عمل کند؛ چنانکه قرآن کریم چنین موضوعی را به حضرت عیسی (علیه‌السلام) نسبت داده است (12). عمل چنین سببی در شرایط خاص، خلاف نظم خلقت نیست چراکه از اول این‌گونه تعبیه‌شده که در موارد کمی، چنین سببی، مستقل عمل نماید.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره مریم، آیه 91
  2. سوره کهف، آیه 28
  3. همان
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، مص: غفاری، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج 4، ص 359، ح 8
  5. سوره شعراء، آیه 80
  6. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، موسسه فقه شیعه، بیروت، 1411 ق، ج 2، ص 850: یا مَنِ‏ اسْمُهُ‏ دَوَاءٌ وَ ذِکرُهُ شِفَاء
  7. سوره شعراء، آیه 80
  8. سوره نحل، آیه 69
  9. سوره اسراء آیه 82
  10. سوره یوسف، آیه 93
  11. سوره شعراء، آیه 80: وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفینِ؛ و هنگامی‌که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.
  12. سوره آل‌عمران، آیه 49

 

 منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. تفسیر نور، محسن قرائتی
  2.  تفسیر تسنیم عبدالله جوادی آملی ذیل آیاتی که به موضوع شفای مریض و ذکر پرداخته‌شده است.
  3.  نکته‌ها از گفته‌ها، عبدالله فاطمی نیا
  4. مفاتیح الحیات، عبدالله جوادی آملی

 

کلمات کلیدی:

دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری

شفای کرونا با زیارت عاشورا
آيا درست است که زيارت عاشورا کرونا را از بين می‌برد؟

در سایت ها و فضای مجازی نقلی آمده که در برخورد با وبا در سامرا، علما دستور به خواندن زیارت عاشورا دادند و بیماری از آن شهر رخت بربست آیا این واقعیت دارد و آیا در مورد کرونا هم که گفته می شود فراگیر شده کارساز است؟ آيا درست است که زيارت عاشورا کرونا را از بين می‌برد؟

با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.

صحت واقعه که بيان کرديد و وقايع مشابه با اثر زيارت عاشورا مرتبط است. روايتي از امام صادق (ع) به صفوان است که مي‌فرمايد: زيارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستي که من چند خير را براي خواننده آن تضمين مي‌کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعي و کوشش او مشکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه او برنگردد زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (1)

بنابراين روايت در دوره‌هاي مختلف علماي شيعه در برخورد با مشکلات مانند مريضي‌هاي لاعلاج اين زيارت را توصيه مي‌نمودند. بنابراين نمي‌توان آن را مختص يک بيماري معرفي نمود. بهتر است به دستور امام صادق عليه‌السلام بر مواظبت بر اين زيارت عمل کرد، انشاء الله مشکلات هم حل مي‌شود. البته تعدادي که علما مطرح نمودند و هديه‌ي آن، از مجربات هست و در متون حديثي به اين مسائل اشاره نشده است؛ اما انجام آن‌ها براي مداومت بر زيارت مطلوب هست.

پي‌نوشت:

1. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 781، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت.

اثر نکردن دعا در مریضی های صعب العلاج درست است؟
استجابت و پذیرش دعا لزوماً به معنای رسیدن ما به خواسته‌های خودمان نیست و چه‌بسا بسیاری از خواسته‌های مشروع بندگان، به اجابت موردنظر نمی رسد.

در جواب كسانی كه به برخی افراد كه گاها دچار مرضی صعب‌العلاج هستند و همچنان امید دارند كه شفا بگیرند از طرف خدا، می گویند كه چرا خدای شما شفا نداد مگه نمیگویید كه دعا كنیم خدا جوابمان را میدهد چرا جواب شما را نداد پس دعاهایتان بی خود دعا نكنید، قرآن نخونید. لطفاً از طریق مقالات علمی پاسخ بدید چون این جور افراد به قرآن و احادیث توجهی ندارند؟

در خصوص توجیه و هدایت این‌گونه افراد تذكر چند نكته خالی از فایده نخواهد بود:

1- خداوند متعال خود را اجابت‌کننده خوانده و فرموده است: «اُدعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ (1) مرا بخوانيد تا (دعاي) شمارا بپذيرم»؛ اما باید توجه داشت كه این استجابت و پذیرش دعا لزوماً به معنای رسیدن ما به خواسته‌های خودمان نیست و چه‌بسا بسیاری از خواسته‌های مشروع بندگان، حتی بهترین بندگان خداوند به اجابت موردنظر نمی‌رسد. چنان‌که در زمان بیماری حضرت زهرا (علیهاالسلام) چند معصوم برای شفای ایشان دعا می‌کردند اما درنهایت آن حضرت بهبود نیافت و به شهادت رسید!

البته در معنای عام و دقیق اجابت همه درخواست‌های معقول و مشروع بخصوص آن‌که به‌واسطه اهل‌بیت به درگاه ربوبی منتقل شود به‌نوعی مستجاب می‌گردد، هرچند این استجابت به معنی رسیدن به همان خواسته و مطلوب نبوده باشد.

2- مشكلات و سختی‌ها و ناگواری‌ها در زندگی همه افراد کم‌وبیش وجود دارد و نباید از علت‌های پیدا و پنهان این مشكلات چشم پوشید و به‌جای بررسی علل و عوامل و راه‌کارهای حل مشكل یا برخورد منطقی با آن، به دنبال راه‌های غیرعادی و اعجاز گونه بود كه شیوه خداوند و سنت او هم در امور عالم این نیست كه كارها را از مجاری غیرعادی و غیرطبیعی انجام دهد. چه‌بسا در بسیاری از موارد باید در عین دعا و تضرع به درگاه خداوند به دنبال راهكارهای طبیعی و مادی درمان هم برویم زیرا سنت خداوند آن است كه كارها را از مجاری طبیعی خود به سرانجام برساند.

خداوند براي هر دردي، درماني و براي هر مشكلي، راهكاري قرار داده است. براي حل هر مشكلي از ما خواسته كه به راهكار طبيعي و منطقي آن دست بزنيم. از منظر دین، دور زدن اسباب و علل عادی و طلب كردن نتایج از راهی غیر از اسباب عادی و طبیعی، امری نادرست است. این حقیقت، مضمون رواياتی است كه می‌فرماید: «خداوند متعال ابا دارد از این‌که امور را از راهی غیر مجاری عادی آن به جریان بیندازد». (3)

بسیار دیده می‌شود كه افرادی بدون توجه جدی به این‌گونه امور و بدون تلاش مناسب در جهت حل مشكل از مجرای طبیعی و عرفی تنها می‌خواهند از طریق دعا و طلب شفا از خداوند متعال به نتیجه درخواست‌های خود برسند كه این امر بر اساس سنت الهی به نتیجه نخواهد رسید.

3- در كنار همه مسائل دیگر نباید از یاد برد كه در ساختار طبیعی عالم این قبیل مشكلات و سختی‌ها لازمه زندگی بشر است و مهم‌ترین راه‌کار آزموده شدن بشر در آزمون بزرگ زندگی دنیا به‌حساب می‌آید؛ چنان‌که قرآن میفرماید: «قطعاً همه­ی شمارا با چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و كمبود میوهها آزمایش میكنیم و بشارت‌ده استقامت كنندگان را». (4)

خداوند برای شكوفا كردن استعدادها و پرورش دادن بندگانش، آنان را با گرفتاریها میآزماید، یعنی همان‌گونه كه فولاد را برای استحكام بیشتر در كوره میگذارند تا به‌اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در كوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد. امتحان خدا با گرفتاری‌ها، به كار باغبان پرتجربه شبیه است كه دانههای مستعد را در سرزمینهای آماده میپاشد. دانهها با استفاده از دادههای طبیعی شروع به رشد و نمو میكنند، تدریجاً با مشكلات میجنگند و با حوادث پیكار مینمایند، در برابر طوفانهای سخت و سرمای كشنده و گرمای سوزان، ایستادگی به خرج میدهند تا شاخه­ی گلی زیبا یا درختی تنومند و پرثمر بار آید كه بتواند به زندگی خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.

4- در انتها این نكته را هم از یاد نبرید كه عطا و پاداش الهی در برابر سختی‌ها و مشکلات دنیا آن‌قدر زیاد وبی نظیر است كه بر اساس روایات در هنگام اعطاء این پاداش‌ها به اهل بلا كسانی كه در دنیا كمتر سختی دیده‌اند آرزو می‌کنند به‌جای آن‌ها بوده و در دنیا به انواع بلاها دچار می‌شدند تا ثواب آن را به دست می‌آوردند. از امام باقر (ع) حكایت شده: «اگر مؤمن میدانست كه خداوند در مقابل این بلاها چه اجری به او میدهد، آرزو میكرد گوشتهای بدنش را قیچی میكردند تا او به اجر آن برسد». (5)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. غافر (40) آیه 60.

2. امام سجاد علیه‌السلام، الصحيفة السجادية دعای سیزدهم، نشر الهادي‏، قم‏، 1418 ق، ص 69.

3. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش، ج 1، ص 183.

4. بقره (2) آیه 155.

5. مجلسي، محمدتقی، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 67، ص 24.

شفا بخشی سوره حمد
حضرت باقر (ع) می‌فرمود: كسي كه سوره حمد او را بهبودي نبخشد هیچ‌چیز بهبوديش ندهد.

خواندن كدام سوره از قرآن كريم باعث دوري از بیماری‌ها و بلايا می‌شود و تعداد دفعاتش چيست؟

 عبدالله بن فضل نوفلي در حديثی از امام معصوم می‌فرماید:

سوره حمد بر هيچ دردي هفتاد بار خوانده نشود جز آنكه آن درد آرام گيرد. (1)

سلمة بن محرز گويد: شنيدم حضرت باقر (ع) می‌فرمود: كسي كه سوره حمد او را بهبودي نبخشد هیچ‌چیز بهبوديش ندهد. (2) این روایت درصدد جایگاه و اثرسوره حمد است و اینکه درصورتیکه هیچ دارویی شفا ندهد تنها راه این سوره است. البته گاها برخی از افراد به حضرات معصومین علیهم السلام شروطی برای اثرگذاری سوره بیان نمودند مانند این روایت که پیامبر اکرم می فرماید: هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید.(3) لذا مفهوم روایت سوره حمد  را می توان اینگونه تفسیر نمود که اگر بی توجه به مضمون سوره و اثر بخشی آن بخواند تاثیری نخواهد یافت.

 

پی‌نوشت ها:

1. كلينى، محمد بن يعقوب‏، اصول كافی، ترجمه مصطفوی، ج 4 ص 429. كتاب فروشى علميه اسلاميه‏، تهران

2. همان، ص 434.

3. تفسير نور الثقلين، ج‏4، ص: 372

صفحه‌ها