مشاوره

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

من پسری 20 ساله هستم و 1 ساله که دانشگاه می رم هم خانه و هم دانشگاهم در تهران است من هم خودم هم خانوادم خیلی خیلی زیاد مذهبی هستیم من نماز می خونم قرآن حفظ می کنم نمازشب خونم هستم البته نه همیشه و... من مدت زیادی است که به این موضوع فکر میکنم که بهتره با یک دختر دوست بشم تا بعضی از گناه هایی که گرفتارشون شدم از سرم بره من در این مورد با خیلی ها بحث کردم خانواده.دوستام.کسایی که این کارو نکردند.کسایی که تجربه ی این کار را دارند خلاصه هیچ کس نتونسته منو قانع کنه که این کار را بکنم یا نه.؟ من به خودم مطمئنم که اگه با کسی دوست بشم گناهی نمکیکنم البته میدونم که این کارخودش گناهه ولی منظورم اینه که گناه بزرگی نمیکنم این که میگم به خودم مطمئنم احساس نیست واقعیته چون امتحانه خودمو پس دادم چون من با یک دختر حدود25 روز بودم البته دوست نبودم ولی چند بار باش بیرون رفتم و حتی یک بارم باش دست ندادم وقتی هم که احساس کردم رابطمون داره زیاد میشه از ترس گناهش قطعش کردم خلاصه که من با این شرایطی که دارم/ محله ای که توش زندگی میکنیم/دوستام/جو دانشگاه/و خیلی چیزای دیگه فکر میکنم باید دوست دختر داشته باشم مگه گناهش چقدره از خود ارضایی که بیشتر نیست انقدر ثواب میکنم که گناه این کار دیده نشه آخه خودتون میدونید که الآن اگه بخوای تو اجتماع باشی باید کمی مثله اجتماع باشی اگه بخوای اصلا گناه نکنی نمی تونی از خونت بیرون بیای اصلا مگه از خدا بخشنده ترم داریم خدا خودش می دونه چقدر زندگی سالم داشتن سخته من میگم این گناهو میکنم خدا انقدر بخشنده هست که این گناهو از من ندید بگیره خلاصه که من گیج شدم و خودم نمی دونم چیکار میکنم لطفا کمکم کنید هرچه زودتر بهتر باتشکر.

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که می خواهید از گناه بیشتر فاصله بگیرید واقعاً خرسندیم، اما آیا رسیدن به این هدف مقدس و متعالی، گزینه بهتری بهتر از این راه پیشنهادی شما ندارد؟ از کجا به خودتان این قدر مطمئن هستید که در ارتباط با دختر نامحرم و جنس مخالف سالم خواهید ماند؟ هیچ تضمینی در این خصوص وجود ندارد. شما در ارتباط 25 روزه با دختری این نکته را تجربه کرده اید که به هر حال، مسیر دوستی شما هر روز که می گذشت به سوی گناه و نافرمانی خداوند نزدیکتر می شد و چون از پاکی و لطافت درونی برخوردار بوده اید، خداوند دست شما گرفت و شما را از پیشروی و افتادن در گرداب معاصی برحذر داشت، با این وجود، هیچ تضمینی وجود ندارد که در دوستی های بعدی خداوند دست شما را بگیرد، چه بسا ممکن است شما در خواب غفلت و فراموشی به سر ببرید و زمانی از این خواب بیدار گردید که دامن پاک و عفاف شما به گناهانی آلوده شده که عرش الهی از آن به لرزه در آمده است و جزء سیاهی دل و بی آبرویی چیزی نصیب شما نشده است!.
2. اگر فرض کنیم که ارتباط و دوستی شما با جنس مخالف و نامحرم کاملاً پاک خواهد بود و هیچ گاه از مسیر پاکی خود تخطی و پیش روی نخواهد کرد، در این صورت شما باید مکرراً دوستی های خود را قطع کنید و با دختر دیگری ارتباط دوستی برقرار کنید، چون در خوشبینانه ترین حالت، دوره پاکی دوستی شما به تجربه خودتان از 25 روز بیشتر تجاوز ننموده است.
بنا بر این نتیجه این می شود که بیشتر عمر و وقت ارزشمند شما در جهت دوست یابی متعدد و صرف هزینه های مختلف برای آن خرج خواهد شد و این مساوی با خسران همه جوره شماست.
3. اگر شما نیم نگاهی به صفحات نورانی قرآن کریم داشته باشید متوجه می گردید که اصل ارتباط دختر و پسر نامحرم، خود گناه و حرام محسوب می گردد و از لحاظ شرعی و قانونی و روانشناختی خالی از اشکال نیست و آسیب های فراوانی در آن نهفته است که مهم ترین آن ها ضعيف شدن حس اعتماد، وابستگی روانی (عشق افراطی)، بدبینی و سؤظن، ضربه روحي و مشكلات عاطفي، اتلاف عمر و وقت، انحراف اخلاقی، آبروریزی، مخالف خانواده ها و ... است. با این وصف، هر نوع ارتباط با جنس مخالف به حساسيت و مواظبت خاصّ نياز دارد؛ زيرا جاذبه طبيعي و زيستي دختر و پسر، به ويژه در سنين جواني، زمينه انحراف ارتباط هاي انساني را فراهم مي‏سازد و ارتباط ها را تحت تأثير قرار مي‏دهد. بنا بر اين، نبايد از آفاتي كه در جاذبه‏هاي زيستي ريشه دارد، غفلت كرد؛ زيرا روابط انساني سخت از اين ناحيه آسيب مي‏پذيرد و به انحراف مي‏گرايد. بر اين اساس، شارع مقدس به ما هشدار مي‏دهد كه هر گاه دو غير همجنس، در قالب هر ارتباطي، در مكاني خلوت و دور از ديد ديگران قرار گيرند، شيطان نيز با آن‏ها خواهد بود و روابط صحيح را تهديد مي‏كند.
بنا بر این اصل ارتباط شما صحیح نمی باشد و غلط و اشتباه است!! چون نتایج بسیاری از تحقیقات و تجربه مشاوره ای بنده و همکارانم نشان می دهد که تصور و ترسیم ارتباط پاک بین دختر و پسر نامحرم، امکان پذیر نیست، چون هیچ گاه این گونه روابط در یک سطح باقی نمی ماند؛ بلکه رفته رفته و به تدریج روابط گسترش پیدا می کند و موجب عبور از حدود شرعی و زیر پا نهادن خطوط قرمز می گردد و انسان را به گناهان بسیار بزرگ تر مبتلا می کند.
4. مقایسه ای که در بین گناهان انجام دادید، مقایسه بی ربطی است، اگرچه ما گناه کبیره و صغیره داریم؛ اما توجه داشته باشید که گناه در هر صورت گناه و نافرمانی خداست و گناه صغیره با اصرار در آن تبدیل بر گناه کبیره می شود. بنا بر این ارتباط با نامحرم به اندازه خودارضایی گناه و نافرمانی خداوند است و هر دو، شما را نابود خواهد کرد. البته به اذعان خیلی از جوانان، ارتباط و دوستی با نامحرم، خود باعث تشدید نیاز جنسی و خودارضایی مکرر می گردد. بنا بر این بی جهت خوش خیال نباشید که ارتباط با نامحرم شما را از گناهان بزرگ تر باز خواهد داشت، بلکه نه تنها این راه حل درمان خودارضایی شما نیست، بلکه باعث تشدید آن و آلوده شدن شما به گناهان بزرگ تر دیگر می گردد.
5. این که می فرمایید: « آن قدر ثواب می کنم که گناه این کار دیده نشه»!! ما را به یاد حرف شیطان در قرآن می اندازد که دقیقاً استدلال شما را داشت به این گونه که از وقتی از سجده حضرت آدم (ع) تمرّد و سرپیچی کرد در مقابل به خدا عرضه داشت که به جای این کار حاضر است سال ها عبادت کند اما غافل از این که عبادت یعنی بندگی الهی در همه دستورات او نه این که گزینشی عمل کنیم و هر جا در ظاهر به نفع مان نبود از دستورات الهی تبعیت نکنیم.
6. توجه داشته باشید که خیلی از انسان های پاک و خوب نیز همانند شما در این اجتماع زندگی می کنند؛ ولی هرگز تفکر شما را ندارند، آن ها نیز با همه شرایط بد اجتماع در اجتماع ظاهر می شوند؛ اما سعی و تلاششان این است که هیچ گاه مرتکب گناه نشوند و اگر ناخواسته با صحنه گناهی مواجه می شوند، یوسف وار از آن روی گردان می شوند، اصولاً ارزش انسان ها در امتحانات و شرایط سخت معلوم می گردد، جوانی که در شرایط سخت و به شدت گناه آلود، از خود به خوبی مراقب کند و به گناه آلوده نگردد، یقیناً از اجر و قرب مضاعفی در پیشگاه الهی برخوردار است، اصلاً هنر این است که انسان در آن شرایط سخت پرهیزگاری داشته باشد و تقوا را رعایت کند و الا در شرایط راحت و عاری از گناه، خودداری از گناه هنر محسوب نمی گردد.
7. به نظر شما دو راه بی خطر و کم آسیب تر از ارتباط با نامحرم در پیش روی خود دارید.
الف) ازدواج در صورت فراهم بودن زمینه آن و تلاش برای رفع موانع آن می باشد. حتی می توانید در صورت فراهم نبودن شرایط برای ازدواج با دختری عقد کنید و چند سالی را تا فراهم شدن شرایط عروسی رسمی را به تأخیر اندازید.
ب) خویشتنداری و عفت می باشد و برای درمان خودارضایی هم می توانید به سایت پاسخگو و سایر سایت های مرتبط و یا به روانشناس مراجعه کنید و راهکارهای درمانی را از آن ها بجویید.

با عرض سلام وتشكر از اينكه جواب سوال قبلي مرا داديد. سوال ديگري از خدمتتان داشتم.متاسفانه من حدود 2 سال به گناه استمنا دچار بودم به طوري كه بعد از اين كار سست ميشدم ولباس زيرم مرطوب ميشدو نمي دانستم كه بايد غسل كنم و با همان شرايط نماز ميخواندم و روزه ميگرفتم.آيا نماز وروزه آن 2 سال من چه حكمي دارد؟متاسفانه من با نزديكي هاي جنسي پدر و مادرم بسيار تحريك ميشوم.آن ابتدا هم خواستگارهاي خوبي داشتم كه پدر ومادرم به بهانه هاي واهي وبيهوده آنها را رد ميكردند .چه كنم كه هم بختم باز شود و هم اينقدر هوسراني نكنم البته از وقتي كه فهميدم استمنا گناه است اين كار را ترك كردم وتوبه كردم ولي شيطان هميشه در كمينم است چه كنم؟خواهش ميكنم براي باز شدن بختم دعا كنيد.با تشكر فراوان.ان شاءاله خدا هميشه يارتان باد

به شما خواهر گرامي به خاطر اين مجاهدت نفساني بزرگ تبريك مي گوييم و اميدواريم كه چيزي جز خوشبختي نصيب شما نگردد.
بي شك شما مثل هر دختر ديگر داراي يك تقدير بس مثبت مي باشيد كه در زمان مقتضي رخ از نقاب خواهد كشيد. هيچ چيز به اندازه تقوا و پرهيز از گناهان ريز و درشت در رقم خوردن تقدير مثبت شما موثر نيست و چه بسا اگر همين سابقه خود ارضايي را نداشتيد، تا كنون به خانه بخت رهنمون گشته بوديد.
بايد زمينه و بستر مساعدي براي نزول رحمت ها و عنايات ويژه خداوند فراهم اورد كه از جمله مهم ترين آن ها حفظ عفاف و تقوا مي باشد.
ما همه براي خوشبختی شما دعاي خير مي كنيم و اميدواريم با به صفر رساندن دیدن روابط جنسي والدين، عوامل تحريك زا را به حداقل برسانيد.
اما در خصوص حکم دقیق جنابت احتمالی شما بهتر است این سؤال خود را از طریق کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با شماره 09640 جویا شوید.

سلام دختری رو میشناسم که از لحاظ تحصیلات و زیبایی وشخصیت عالیه اما فقط بخاطر اثر جراحی قلب باز که سیزده سال پیش داشته از ازدواج دوری میکنه و اعتقادش اینه که نمیخوام به کسی ظلم کنم و هر پسری حق داره زنی با بدن زیبا داشته باشه و پسری که دوست داشت و برای ازدواج انتخاب کرده بود بخاطر همین اعتقادش رها کرد و میگه اگرهم ازدواج میکردم بعد از یک مدت خودش سرد میشد و از نقص بدنم چندشش میشد از طرفی میدونیم دختر عاقلی هست و زندگی موفقی خواهد داشت چه جوری میتونیم این اثر جراحی رو براش ساده جلوه بدیم که بپذیره که با خواستگاراش حداقل صحبت کنه اون از علاقه مند شدن میترسه ودیگه حتی در حد آشنایی اولیه پیش نمیاد در ضمن به پزشکها ی پاستیک مراجعه کرده ولی بعلت قدیمی بودن محل جراحی چندان قابل ترمیم نبوده میگه شاید اگه با مردی خیلی بزرگتر از خودم ازدواج کنم اون منو با این عیب بپذیره اما پسرهای جوون نمیپذیرن،میگیم اگه واقعا دوستت داشته باشه قبول میکنه میگه این حرفهای رومانتیک برا فیلماست واقعیت اینه که مردها لذت جو و با دیدن هم ارضاء میشن و نقص زن براشون سردی جنسی ایجاد میکنه و بعد یک مدت اگه طرف خیلی با فرهنگ باشه و به رخم نکشه حتما تو رو حیش اثر میذاره و حسرت زنی رو خواهد خورد که بدن بی عیبی داره و من نمیخوام کسی رواز این حس بحقش محروم کنم ولی ما شاهدیم که داره از بین میره و از اون جایی که برادر و پدر نداره واقعا در ادامه زندگی نیاز به حمایت یه مرد داره آیا تفکرش که میگه با مرد مثلا بیست سال بزرگتر ازدواج کنم بهتره درسته وآیا اگه با همسنش ازدواج کنه ممکنه بعد یه مدت سرکوفت بشنوه مشکلش اینه که روحیه مردها رو نمیشناسه واعتقادش اینه که اونا با چشم قضاوت میکنن البته زیبایی صورت داره و خیلی هم جذابه چکار کنیم خواستگارهاشو از دست نده و بر این ترسش که شاید یارو بعد از شنیدن نعیبش بذاره بره یا با تصور قبول عیبش بعدها در زندگی این عیب کیفیت ارتباطش اثر بذاره غلبه کنه

اين ترس و پيش بيني منفي تا حدي طبيعي است؛ ولي ايشان در اين مسير راه افراط پيموده است. اساسا بسياري از زوجين خوشبخت رضايت صد درصدي از چهره و هيكل همسرشان ندارند؛ ولي عواطف و علاقمندي هاي بين ان دو باعث می گردد كه هيچ گاه به اين عيوب ظاهري (که همه انسان ها به نحوی به آن دچارند) فكر نكنند.
اگر اين خانم از عيبي به مراتب بزرگتر مثلا قطع پا رنج مي برد، ولي اعتماد به نفسش را در حد بالايي به شوهرش نشان مي داد، قطعا شوهر وي بي اعتنا يا كم اعتنا به عيب اشكار همسرش به رضامندي زناشويي و جنسي دست می يابد.
بر عكس اگر اين خانم به واسطه عيوب بسيار خفيف تر مانند رنگ چشمش يا ابروي كم پشتش از اعتماد به نفسش مي كاست، قطعا شوهرش متمركز بر عيوب او مي شد و ديگر نمي توانست از بودن با او لذت ببرد. ميزان رضامندي جنسي مردان بيش از ظاهر و هيكل به نحوه تعامل زنان و ميزان جا كردن در دل شوهرانشان بستگي دارد.
زني كه بتواند نيازهاي عاطفي رواني شوهرش را ارضا كند، قطعا در ارضای نيازهاي جنسي شوهرش مشكلي نخواهد داشت. برعكس اين قضيه را ما به وفور در زوجين خواهان طلاق در دادگاه ها مي بينيم.
نكته ديگر اين كه:
اين خانم يا هر خانم ديگر بايد بپذيرد كه شيوه صحيح برخورد با مشكلات به هيچ وجه اجتناب از ان ها نيست و بايد با ارتقای عزت نفس و اعتماد به نفس خود به جنگ مشكلات ريز و درشت زندگي برود.
به اين گونه دختران توصيه مي شود خود را به هيچ وجه از پيش باخته فرض نكنند و با توكل و توسل در كنار ارتقا سطح خود ارزشمندي به خواستگاران در هر رده سني (نه لزوماً خیلی بزرگتر ار خود) اجازه خواستگاري دهند.
بهترين و بي اسيب ترين صورت اين است كه این خانم در جلسه اول و دوم معارفه رسمي از اثر جراحي قلبش چيزي نگويد و پس از ايجاد علقه اوليه در خواستگار مورد نظرش به صورت سر بسته به رازگشايي از مساله اش در جلسه سوم يا چهارم اقدام نمايد.
به عبارت واضح تر در جلسه اول و دوم با اعتماد به نفس كامل و بي اعتنا به عيبش به رايزني با خواستگارش بپردازد و نهايتا در جلسه سوم يا چهارم به صورت خيلي معمولي و غير حساسيت بر انگيز از قضيه جراحي اش پرده بردارد.
در اين صورت سه فرض امكان وقوع دارد:
فرض اول اين است كه خواستگار وی ايشان را پس مي زند كه در اين صورت اين خانم بايد بدون هيچ گونه سرشكستگي به اختيار و انتخاب خواستگارش احترام بگذارد و خود را آماده خواستگار بعدي نمايد. در اين فرض بي شك ايشان به وظيفه الهي اش مبني بر تلاش براي ازدواج مشروع عمل كرده است و عمل به وظيفه جاي هيچ گونه گلايه و يا دلخوري را باقی نمي گذارد.
فرض دوم اين است كه ايشان قبول مي كند؛ ولي اين احتمال وجود دارد كه در ادامه از انتخابش دل سرد گردد كه اين فرض تا حد زيادي بدبينانه است و همان طور كه در پيش گذشت هيچ گاه مردي كه از نظر عاطفي تامين مي گردد، به خاطر عيب بسيار پيش پا افتاده همسرش او را ترك نخواهد كرد يا به دنبال زن ديگر نخواهد رفت.
اگر اين خانم بتواند به صورت متعادل (و نه افراطي يا تفريطي ) به ارضای نيازهاي غير جنسي او بپردازد، قطعا از جانب ارضای نياز هاي جنسي شوهرش مشكلي نخواهد داشت.
فرض سوم اين است كه اين پسر مثل میليون ها پسر ديگر با اين عيب بسيار ساده كنار خواهد آمد و روز به روز علاقه اش به همسرش زياد خواهد شد.
به عنوان يك كارشناس ارشد روان شناسي مي گويم كه فرض سوم محتمل ترين و معقول ترين فرض مي باشد.
اگر اين خانم نيك در دختران و زنان ديگر بنگرد متوجه خواهد شد كه بسياري از دختران با عيوبي به مراتب بالاتر به صرف از دست ندادن اعتماد به نفس و عزت نفس از عهده اين مشكلاتشان بر امده اند. كم نيستند دخترانی كه با عيوبي مانند نداشتن پرده آن هم به دلايل وحشتناكی مانند زنا و ... با اعتماد به نفس كامل به حفظ و جذب خواستگاران خود اقدام نموده اند و ...
نكته اخر اين كه:
بر اساس معتقدات اسلامي اين خانم مثل هر خانم ديگري داراي یک تقدير بس مثبت است كه با رضايت دادن به امور مقدر گذشته ( رضايت به ناراحتی قلبی كه مصلحت الهي آن را اقتضا مي كرده است ) و ترك هر گونه امور غير شكر آميز مانند اجتناب از ازدواج به نشانه اعتراض به خدا و ... محقق خواهد شد.
اين خانم بايد بپذيرد كه ناراحتي قلبي اش نه در حيطه اختيار او بلكه در راستاي حكمت ها و مصلحت های الهي بوده است. اگر خداوند مصلحتي براي بنده اش ببيند، قطعا ساير مصالح او را تامين خواهد كرد و با قدرت بي پايانش شوهري را نصيب او مي سازد كه نه تنها چندشي از عوارض جراحي نداشته باشد، بلكه ان را چيزي جز زيبايي قلمداد نكند.
اگر ما به خداوند و قدرت او ايمان داشته باشيم، اين گونه صحنه را خالي نمی كنيم و صرفا خود را در معرض مقدرات خود قرار مي دهيم. اگر اين خانم بتواند با ديدي الهي تر به قضایا بنگرد، از هيچ چيز از جمله طرد احتمالي خواستگاران نمي هراسد و صرفا با اعتماد و اتكاي به خداوند متعال به خواستگاران خود اجازه خواستگاري مي دهد.
پسر مقدر وي در طي همين خواستگاري ها خود را نشان خواهد داد. بي شك با اجتناب از پذيرش خواستگاران اين تقدير مثبت به تاخير و تعويق مي افتد.
در هر صورت توصيه مي گردد به جاي صحبت مستقيم با اين خانم ايشان را به يك مشاور مذهبي كار اشنا رهنمون سازيد. يك كارشناس مذهبي مي تواند در يكي دو جلسه ايشان را به نسبت به مراسم خواستگاري ترغیب نماید.

شرایط پسری را که توجه مرا جلب کرده و بهتر بگویم عاشقش شدم با من همخوانی دارد.او پزشک است و از شهر دیگری که در شهر ما مطب دارد و مشغول کار است .من هیج شخص سومی را برای وساطت و صمیمیت بیشتر با ان اقا ندارم و همه چیز در حد یک همکار بودن است.چگونه توجه کسی را که دوست دارم با او ازدواج کنم به خود جلب کنم؟

 

چه بپذيريد! چه نپذيريد! اين گونه خاطر خواهي ها بر خلاف ظاهر دل انگيزش، باطني بس محنت انگير دارند!! قصه اي كه شما با يك عدم پيشگيري ساده كه همانا حفظ نگاه از نامحرم است، اغاز به روايت كرده ايد؛ بسيار پر غصه است و در اكثر قريب به اتفاق موارد، فرجامي جز فرسودگي ذهني و رواني و احيانا برخي رفتارهاي غير عزت مندانه ندارد.
جلب توجه، چيزي جز تضييع شخصيت و تخفيف عزت نفس نيست! بي شك موفقيت هر ازدواجي نه با عشق يك طرفه يا دو طرفه بلكه با رعايت ملاك هايي از جمله عزت نفس بالاي طرفين، رقم خواهد خورد؛ ازدواج عزتمندانه با يك پسر معمولي به مراتب از ازدواج غير عزتمندانه با يك پزشك، دل انگيزتر و پايدارتر است.
شما در اين ميان چيزي جز يك عشق يك طرف در سبد ازدواج خود نداريد و بي شك اين عشق يك طرفه به همين راحتي دوطرفه نخواهد شد. بر فرض دو طرفه بودن اين عشق نيز باز چيز خاصي اتفاق نيفتاده چرا كه در دادگاه هاي خانواده پر است از زوجيني كه روزي عاشق سينه چاك يك ديگر بوده اند.
موفقيت ازدواج شما با هر مردي در گرو رعايت ملاكمندي و معيارمندي در آن است و بدون رعايت ان موفقيت هر ازدواجي در هاله اي از ابهام قرار دارد.
از جمله مهم ترين ملاك هاي انتخاب همسر ملاك همتايي فرهنگي مي باشد؛ متاسفانه شما خواهان ازدواج با مردي هستيد كه از شهر ديگر به شهر شما آمده است و قطعا از همين امر به ظاهر ساده نهايت آسيب را خواهيد ديد.
مسلما عدم همتايي هاي ديگري هم وجود دارد كه تحت تاثير عشق نابينا كننده شما از دامنه ديد شما خارج شده است.
از نظر ما روان شناسان اين عشق ها منشايي جز مجاورت فيزيكي ندارد و به احتمال قريب به يقين شما اگر با هر پزشك يا غير پزشك ديگري همجوار مي شديد، بعد از مدتي احساس تعلق خاطر و همچنين همخواني با ايشان مي كرديد.
باور نماييد در همان دو ماه اول ازدواج متوجه خواهيد شد كه بسياري از زواياي پيدا و پنهان اين پزشك به ظاهر بي عيب و ايراد بر شما مخفي بوده است و به صرف عشق يك طرفه يا دو طرفه هم نمي توان به حل مشكلات شخصيتي اجتماعي فرهنگي طرف مقابل پرداخت.
البته شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد و به احتمال قريب به يقين با واسطه يا بي واسطه به جلب نظر ايشان خواهيد پرداخت؛ صرفا توصيه مي شود كه پس از جلب نظر غير عزتمندانه ايشان، كار را تمام شده فرض نكنيد و تا حد امكان اصل پيشگيري را جدي بگيريد!! اصلي كه با بي اعتنايي شما به ان دچار اين عشق فرسايشي شديد.
تجربه به ما نشان مي دهد كه اين پسران يا اساسا ميل به ازدواج با هيچ دختري ندارند و يا اگر دارند دوست دارند با اختيار خود با دختري ازدواج كنند كه خودشان عاشقش شده اند؛ نه اين كه به عشق پيشين آن دختر مهر تاييد و قبول زنند.
همه مرداني كه از سلامت روان نسبي برخوردارند، از ازدواج با زنان عاشق پيشه برحذرند؛ مردان دوست دارند دل همسر اينده خود را تسخير نمايند نه ان كه بدون زحمت و تلاش به يك دل تسخير شده پا گذارند.

فکر می کنم شهواتم فوران کرده . با دستکاری اندام تناسلی ام شهوتم را ارضا می کنم

شما در برهه زماني سرنوشت سازي به سر مي بريد كه به مديريت كار آمد شما در همه زمينه هاي شناختي عاطفي و رفتاري نيازمند است.
اگر فارغ از اين دل مشغولي ها و ذهن اشتغالي ها از بالا به خود بنگريد، دختري را خواهيد ديد كه تمام تمركز خود را در اموري گذاشته است كه به نحوي از دايره اختيارش خارج است. به هر دليلي ازدواج شما با موانعي همچون داشتن خواهر بزرگ تر سخت گيري پدر و ... روبرو است، ايا در اين شرايط منطقي است كه شما ان به ان بر اتش نياز خود به ارضا مشروع بدميد؟! قطعا نه!
از شما به عنوان يك دختر بالغ و عاقل انتظار مي رود به جاي اصرار بر تغيير شرايط به تغيير دروني خود بپردازيد. بايد صرفا ذهن خود را مشغول اموري سازيد كه در حيطه اراده شما مي باشد.
در اين شرايط بهتر است به جاي بزرگ نمايي و بغرنج سازي نياز به ارضای مشروع، به تعديل و ساده سازي اين نياز بپردازيد. نياز جنسي بر خلاف ساير نيازهاي فيزيولوژيك، نيازمند ارضای فوري نيست و فرد مي تواند بدون كوچك ترين آسيب جسمي و رواني سال ها ارضای اين نياز را به تأخير اندازد. همه اين امور در ذهن و مغز شما پردازش و ساماندهي مي گردد و شما مي توانيد با يك خود تلقيني مثبت و كار امد به خود القا نماييد كه هيچ عجله اي براي ازدواج نداريد و مي توايند حداقل تا ده سال اينده بدون هيچ كژ رفتاري جنسي - از جمله دست كاري اندام تناسلي - به راحتي از عهده مهار و مديريت اين نياز خود برآييد.
فكر نكنيد شما در اين مساله تنها هستيد؛ بلكه ميليون ها نفر همچون من با همين تكنيك در اوج غرايز جنسي، اين نياز خود را سال ها به تاخير انداختند. اين امر شدني است و ارامش ناشي از ان به هر گونه ناكامي جنسي ظاهري مي ارزد.
پس توصيه ما به عنوان روان شناس اين است كه با يك ساماندهي و بازنگري دوباره در نظام شناختي عاطفي رفتاري خود جهت مسير زندگي خود را به يك شرايط سازگارانه و ارامشگرانه ببريد.
اگر به هر دليلي از پذيرش اين مطلب شانه خالي كنيد، قطعا چيزي جز اضطراب، وسواس و افسردگي در كنار كوله باري از گناهان جنسي و غير جنسي نصيب شما نخواهد شد!! بي شك شما به عنوان يك دختر مومن و پاكدامن داراي يك تقدير بس مثبت مي باشيد كه در زمان مقتضي به خواستگاري شما خواهد آمد. اين تقدير بس مثبت كاري به داشتن خواهر بزرگ تر يا سخت گيري پدر ندارد و اگر زمانش فرا برسد، تمام موانع به صورت طبيعي يا ماورای طبيعي حل خواهد شد. خداوند قادر و حكيم يك لحظه هم بنده اش را به حال خود رها نخواهد كرد و شما نبايد لحظه اي در اين مهم شك نماييد.
همواره تا پايان عمر خواهان امور (با قيد مصلحت و حكمت الاهي آن) باشيد و از هر گونه حاجت خواهي (به هر قيمتي) بر حذر باشيد!! اگر به خداوند اعتماد نماييد، قطعا خداوند اعتماد شما را بي پاسخ نخواهد گذاشت.
در اين ميان آن چه از همه مهم تر است اين است كه:
تحقق همه اين تقديرهاي مثبت الهي شرايطي دارد كه از جمله آنها سربلندي شما در آزمايش هاي ريز و درشت الهي مي باشد؛ اگر نيك بنگريد شما در يك ازمايش خطير به سر مي بريد كه هر گونه شكست شما در اين ازمايش آينده شما را به نحو محسوسي تغيير خواهد داد.
در هر صوردت بهتر است تمركز خود را به طور كامل و صد درصد از موضوع ازدواج، چه امروز، چه ده سال ديگر، برگردانيد و به طور كامل به ساير امور مهم زندگي تان بپردازيد!! به عنوان مثال اگر امكان ادامه تحصيل داريد، صد درصد فكرتان را به ادامه تحصيل مشغول سازيد و حتي يك هزارم ان را مشغول ازدواج و مسائل پيرامون آن نسازيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام من سریه موضوعی که خیلی اذیتم میکنه با شوهرم مشکل دارم-واون اینه که شوهرم دوست داره آلتشو ببوسم و....(همون اصطلاح ساک زدن)میگه خیلی ازاین کارمن لذت میبره/من تا حالا2بار این کار رو انجام دادم چون واقعا لذت بردن اون به من هم لذت میده/ولی این 2بار رو به زورتحمل کردم/مخصوصا بار آخر که بلافاصله بعدش رفتم وبالا اوردم سوال من از شما اینه که آیا لازمه انجام بدم؟اصلا این کار در دین اسلام پذیرفته شده هست؟لطفا به من کمک کنید که این مشکلم با همسرم رو زود حل کنم

اين گونه استمتاع و لذت بردن از زن در اسلام نهي شده است و مرد مي تواند به صورت های مختلف از همسر خوذ تمتع و لذت جنسي ببرد.
شكي نيست اين امور براي برخي زنان خوشايند نيست و طبيعي است كه از انجام ان طفره روند.
اما چند نكته:
الف) هر زن زيرك و دور انديشي مانند شما خواهر گرامي مي داند كه امروزه مردان يا همان شوهران در معرض انواع و اقسام تبليغات با موضوع جنسي هستند. از هر كوي و برزني شيوه هاي كامجويي جنسي به سمع و نظر مردان مي رسد و اگر مردي خود را فاقد برخي لذت هاي جنسي حلال ببيند، چه بسا خواهان تجربه ان در جاي ديگر گردد. البته همه مردان اين گونه نيستند؛ ولي نمي توان نقش تحريك زاي گپ ها و جوك هاي جنسي رايج در ميان مردان به عنوان كم ترين ابزار تحريك تا ابزار هاي تحريك زاي به مراتب بالاتر (مانند اينترنت فيلم عكس كليپ و ...) را ناديده گرفت.
ب) در برخي موارد ناكامي جنسي هر چند از سوي مرد پذيرفته مي گردد؛ ولي به صورت ناهشيار در ساير رفتار هاي او اثر مي گذارد. مرد ناكام مانده ان گونه كه بايد و شايد از زندگي مشتركش لذت نمي برد و به بهانه هاي مختلف سعي در اعلام نارضايتي خود از زندگي مي نمايد.
ج) تلقين ذهني در ترغيب يا تنفر از اين امور غير متعارف بسيار مؤثر است و شما مي توانيد در صورت صلاحديد خود به تلقين مثبت اين امور به عنوان رفتار استحكام بخش اصل زندگي نماييد. اين عمل يا ساير اعمال مشابه فراتر از يك رفتار جنسي يك رفتار استوار كننده پايه هاي زندگي محسوب مي گردند.
د) بهداشت اندام تناسلي بسيار در اين روابط مهم است و در صورت اقدام به اين عمل بهتر است نكات بهداشتي رعايت گردد. ناگفته نماند برخي وسايل جنسي مانند كاندوم هاي ويژه براي اين رفتار جنسي وجود دارد.
ه) در ميان مراجعان ما روان شناسان خانم هاي بسياري وجود دارند كه همچون شما دوست دارند شوهرشان از بودن با آن ها نهايت لذت را ببرد. در اين زمينه بايد گفت كه: اين تصور يك تصور غير واقعي از روابط جنسي مي باشد و بيشتر مردان نظري بر خلاف زنان در اين زمينه دارند. نبايد تفاوت هاي جنسيتي را ناديده گرفت و با رمانتيك سازي روابط جنسي به ناكامي جنسي مردان (كه الگوهاي ارضای جنسي ويژه جنس خود را دارند ) دامن زد.
در مجموع به نظر مي رسد تن دادن به اين امر غير متعارف شما و زندگي شما را از بسياري امور غير متعارف ديگر مصون مي سازد.

صفحه‌ها