مشاوره
۱۳۹۰/۰۶/۱۰ ۱۶:۵۴ شناسه مطلب: 46899
۱۳۹۰/۰۶/۰۸ ۱۷:۳۶ شناسه مطلب: 46713
من پسری ۱۵ ساله هستم..میخواهم بدانم نیاز جنسی من چه موقع رفع میشود؟آیا باید تا زمانی که شاید زن بگیرم به عمل زشت خود ارضایی روی بیاورم؟؟؟؟؟
صداقت در گفتار، حاكى از ضمير و فطرت پاك شما است و نشان مى دهد نمى خواهيد مبتلا به آلودگى نفسانى شويد و از آلوده شدن به گناه، نگران هستيد. اين حالت، علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است. اميدواريم در اين برهه حساس زندگى بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد. با همت و تلاش، از گناه دوری کنید.
در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را خدمت شما عزیز گرامى عرض كنيم:
1. غریزه جنسی، يكى از امورى است كه با طبيعت انسان درآميخته و خداى متعال كه به حكمت بالغه اش اين غريزه را در نهاد انسان گزارده، تا نسل انسان باقى بماند، از روى رحمت و هدايت خود راه هاى آسان و معقول كنترل و ارضای آن را نیز پيش پاى او قرار داده است. نسبت به بيراهه ها و انحراف از مسير درست نيز هشدارهاى لازم را به انسان داده است؛ راه هايى كه بايد با شناخت و عمل به آن ها، سلامت جسم و جان خويش را پاس بداريم و از خطر و پیامد كارهايى همچون خودارضايى و مانند آن برهانيم.
بنابراین، غریزه جنسی موهبت الهی است که به طور قطع نياز به ارضاي صحیح دارد؛ ولى به صورتى كه با نظام طبيعت و شريعت سازگار باشد تا که از كنترل خارج نشود و سرمايه هاى عظيم انسانى را به خاكستر تبديل نكند.
درباره مضرات و نیز راه های دور ماندن از خودارضایی نیز نکاتی وجود دارد که در صورت تمایل در مکاتبات بعدی بنویسید تا به آن نکات اشاره کنیم.
2. رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - ميفرمايد:
«يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاهَ فَلْيَتَزَوَّجْ وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْهَا فَلْيُدْمِنِ الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاء؛ (1) فرمودهاند: اى جوانان! هر كس از شما كه مىتواند ازدواج كند و هر كس نمىتواند ازدواج كند، بسيار روزه بگيرد كه روزه، آرام بخش نيروى جنسى است».
راه كنترل غريزه جنسى و ارضاي غريزه جنسي كه با طبيعت و تكوين انسان هماهنگى دارد، ازدواج است. اما از آن جایی که هنوز در سنی نیستید که بتوانید ازدواج کنیدباید با عفت پیشگی و یا خویشتن داری در امور جنسی این نعمت خدادادی را پاس بدارید.
بنا بر این، تمرکز ذهنی خود را از مسئله ازدواج به امور مثبت دیگر در راستای اهداف بزرگ در زندگی و آینده خود ببرید و با استفاده از قدرت های خدادادیتان، در مسیر استعدادها و توانمندی هایتان مشتاقانه حرکت کنید. به هیچ عنوان اجازه ندهید ازدواج تمام فضای ذهنی شما را اشغال کند. دوستان خوب انتخاب کنید. از رفاقت و همنشینی با افراد و جالساتی که در مسیر انحراف اخلاقی هستند خودداری کنید. همه تخم مرغ های خوشبختی را در سبد ازدواج نچینید. همه برگه های زندگی را در موضوع ازدواج خرج نکنید . افراد بسیار تأثیرگذاری در جامعه بوده اند که در پرتو تحصیل، کار و ...، به خانه خوشبختی و بخت واقعی خود راه یافته اند. توصیه می کنیم با تمرکز بر روی اهداف آینده تان، شرایط زندگی موفق تری را برای خود مهیا کنید.
قرآن مجید در صورت فراهم نبودن زمینه ازدواج، راه مقابله با طغیان غریزه جنسی را عفت پیشگی و یا خویشتن داری در امور جنسی می داند و می فرماید :
«آن ها که وسیله ازدواج ندارند، باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند». (2) البته این امر، نیاز به مقاومت دارد که در روایات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است.
کنترل غریزه جنسی در گرو اموری است، از جمله:
طرد افکار شیطانی، کنترل چشم، عدم آمیختگی زن و مرد، کم خوری، ورزش و فعالیت بدنی، و ... .
علاوه بر موارد مذکور، باید امور دیگری را نیز رعایت کنید که در صورت نیاز در مکاتبات بعدی بفرمایید تا توضیح بیش تری ارائه شود.
منتظر نامه های بعدی شما هستیم.
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 100، ص 220، مؤسسة الوفاء بيروت، لبنان، 1404 هجرى قمرى.
2. نور (24)، آیه 33.
۱۳۹۰/۰۶/۰۴ ۲۱:۵۴ شناسه مطلب: 46028
۱۳۹۰/۰۵/۲۵ ۱۵:۴۰ شناسه مطلب: 44297
۱۳۹۰/۰۵/۲۵ ۰۵:۳۸ شناسه مطلب: 44201
۱۳۹۰/۰۵/۲۳ ۱۶:۰۵ شناسه مطلب: 43840
۱۳۹۰/۰۵/۲۱ ۰۴:۱۱ شناسه مطلب: 43241
۱۳۹۰/۰۵/۱۷ ۰۲:۵۱ شناسه مطلب: 42386
باسلام.من دانشجویی 20 ساله هستم.چندتا از دوستان من دوست دختر دارند ولی من هنوز سمت این کار نرفتم...چندی هست پیش خودم احساس عقب افتادن ازدوستامو میکنم به قول معروف نمیخوام کم بیارم ولی دودلم نمیدونم اصلا این کار درست است یا نه؟احساس می کنم زیاد جالب نیست؟خواستم در این مورد مرا راهنمایی کنید ایا من از کسانی که دوست دختر دارند عقب افتادم ؟باتشکراز سایت بی نظیرتون
از نظر انگیزه اجتماعی، پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت فردی و اجتماعی برای خود تلقی میکنند؛ دختران نیز داشتن دوست پسر را جاذبه فردی و اجتماعی برای خود میشمارند. به همین دلیل در بین افرادی که این افکار وجود دارد، نداشتن دوست دختر و یا دوست پسر، نوعی بی عرضگی و ناتوانی تلقی میشود. دختران و پسرانی که به نوعی از وضع روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و خود را سرگردان و آشفته مییابند، از طریق برقراری ارتباط پنهانی با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و اطمینان خاطرند.
اما باید این نگرش اصلاح شود. نه دوست پسر و دختر داشتن، نشانه کفایت و قدرت است و نه اطمینان خاطر با آن حاصل میشود. آن چه کفایت و منزلت اجتماعی میآورد، شخصیت پسر و دختر و چگونگی برخورد با مسائل است.
آن چه احساس امنیت و آرامش خاطر میآورد، رابطه با نامحرم نیست، چون معمولاً این روابط پایدار نمیماند و به جای آن اضطراب حاکم میگردد، زیرا تعارض فکری و احساس از دست دادن ارزشمندی و شرافت خویش، آسیبی است که دختران را تهدید میکند. بخشی از انگیزه دوستیها، ریشه در گرایش جنسی و غریزی دارد. فعالیت غُدَد جنسی در دوره بلوغ از یک طرف و کمبود عاطفی که برخی از دختران درون خانواده احساس میکنند، آن ها را به سوی دوستی با پسران سوق میدهد. این گونه دوستیها چون با انگیزه جنسی و غریزی (که گاه از دید شخص هم مخفی شده و به صورت دیگر جلوه میکند) و با احساس کمبود و پر کردن خلأ عاطفی همراه است، غالباً ـ نتایج غیر قابل پیشبینی منجر میشود. پس این دوستیها نه تنها سودی برای دختر و پسر ندارد، بلکه میتواند آسیب روانی و اجتماعي و تربیتی به شمار آید.
از نظر شرعي هم ارتباط دختر و پسر اعم از صحبت كردن و خنديدن و تماس داشتن به انگيزه شهواني حرام است و گناه به حساب ميآيد، در اين صورت نبايد براي دوست شدن با يک دختر وسوسه شويد. عمل ديگران هم ملاك درستي کار نيست. اگر همه دوستانت گناهي را مرتكب شدند، آيا بايد گناه را مرتكب شويد؟ بسياري از همين افراد كه دوست دختر داشته اند، وقتي که خودشان بچه دار مي شوند، اجازه نمي دهند که دختر يا پسرشان، دنبال دوستي با جنس مخالف برود. اگر متوجه بشوند، با آن ها برخورد مي کنند، چون مي دانند که کار غلطي است و احتمالا با مشکلاتش روبرو شده اند.
به طور کلی روابط باز و آزاد دو جنس مخالف، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیبها اشاره میکنيم:
۱. فقدان شناخت درست و واقع بینانه:
معمولا ادّعا میشود این گونه روابط و دوستیها به انگیزه ازدواج شکل میگیرد، ولی با کمی دقّت فهمیده میشود، روح حاکم بر این گونه دوستیها، عشقورزی کور است، نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: حبّ الشّیء یعمی و یصمّ؛ دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند.
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد . اجازه نمیدهد تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
۲. ایجاد جو بدبینی:
این گونه دوستی ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند، بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد ،پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود میگوید : دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است ،با دیگری ارتباط برقرار نکند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.بر این اساس این گونه ازدواجها دارای پایه و اساسی سست و متزلزل است . تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی میگردد..
۳. افت تحصیلی یا رکود علمی:
این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند . این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است. دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید ،بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است. متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا بتوانند با تمرکز بیش تر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
۴. عدم استقبال از تشکیل کانون خانواده:
این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد . در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است، ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی می کشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند، هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
۵. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:
در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
۶. محرومیت از ازدواج پاک:
هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند ،در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند . این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد می كند، ولی دختران بیش از پسران در معرض آسیب قرار دارند.در بعضي موارد هم مشکلاتي در ازدواج آينده به وجود مي آورد، مثلا ممکن است که همسر آینده ، خصوصیات خوب زیادی داشته باشد، اما برخی از خصوصیات یک یا چند تا از دوستان قبلي اش را نداشته باشد، که در اين صورت مشکل ساز خواهد شد، و هميشه به ياد آن خصوصيات بدني يا روحي و اخلاقي است، که اين هم موجب عدم رضايت از زندگي مي شود.
7. دوستي و ارتباط عاشقانه گرچه به صورت يك نگاه، راه را براي لغزشهاي گستردهتر و عميقتر هموار ميكند. بالاخره وقتي که پسري با دختري دوست باشد و ارتباط حضوري هم داشته باشند، مسائل خاص خودش را دارد و مشکل زاست. خيلي از پسرها و دخترها با ما ارتباط دارند که به شدت پشيمان از روابط قبلي خودشان بوده اند، چون آن ها را به جاهاي ناجوري کشيده است. اين جور روابط، می تواند فرد را به مرور زمان به فساد بکشاند.
دوست دختر نداشتن شما نه تنها باعث عقب ماندن تان از ديگران نمي شود، بلکه از بسياري جهات، شما را از آن ها جلو خواهد انداخت، و شما را از مشکلات و عوارض اين کار دور خواهد کرد. البته معمولا پسرها و دخترها به اين مطالب دقت نمي کنند، و شايد اين حرف ها را مسخره کنند، اما اين ها واقعا افرادي نيستند که شايستگي داشته باشند که الگوي شما واقع شوند. به حرف افراد آگاه و نخبگان جامعه گوش کنيد. اينکه تا حالا سالم مانده ايد، قدر بدانيد. مطمئن باشيد که خدا با شماست و کارتان را تاييد مي کند، همين دوستان هم، در درون شان، شما را تحسين مي کنند.
موفق باشيد.