مشاوره

سلام.من دختر21ساله و دانشجو هستم.1ماهه كه متوجه شدم كاري كه من در گذشته بارها انجام دادم نوعي استمنا محسوب ميشه.تا قبل از اين در اين مورد شك داشتم.يعني انجام ميدادم ولي مطمئن نبودم كه اسم اين كار چيه؟از وقتي فهميدم ديگه تكرار نكردم.من از كلاس پنجم ابتدايي تا حالا تمام ماه رمضون ها روزه هامو گرفتم.از دوم راهنايي تا حالا نمازمو تاجايي كه تونستم خوندم.هرچند نماز صبحم خيلي وقتا قضا شده!از همون موقع تا الان سعي كردم حجابمو رعايت كنم.جلوي همه نا محرما روسري ميگذارم و لباس استين بلند مي پوشم.من هفده سالم كه بود به حج تمتع رفتم(عمره دانش اموزي)تا الان با پسري دوست نبودم ولي تو دانشگاه همكلاسي هاي پسر دارم كه باهاشون حرف ميزنم ولي هيچ وقت سعي نكردم باهاشون صميمي بشم.......راستش من شنيدم كه استمنا از گناهان كبيره هست...مي خواستم بدونم من الان بايد چه كار كنم؟بايد كفاره بدم؟بايد چه كار كنم كه خدا منو ببخشه؟.....در ضمن نمي خاستم كه اين مسئله من هرچند به صورت ناشناس تو سايتتون نمايش داده بشه.....خيلي ممنون از لطفتون

از این که به فکر خودسازی و ترک گناهان و رو‌ آوردن به سوی خدا و جبران گذشته و تغییر درون خود هستید، به شما تبریک می گوییم و برای تان آرزوی موفقیت داریم.
عزیز گرامی!‌ نامه شما حاوی نکاتی چند است. از این رو، در قالب نکته های ذیل به آن پاسخ می دهیم.
نکته اول: پایبندی شما به نماز و روزه و عفاف و حجاب، نشان دهنده پارسایی، تدین و فروزنده بودن چراغ ایمان در درونتان است. همین پایبندی تان، سبب هدایت تان شده و این فهمیدن و بازگشتن نشان می دهد که خدا شما را دوست دارد و مورد لطف و عنایت او هستید؛ چون اگر غیر این بود، مثل بسیاری از افراد رها شده، با وسوسه شیطان ممکن بود که راه دیگری را انتخاب کنی. پس برو سجده شکر به جا آور و از خداوند به جهت آن که شما را دوست دارد و مورد لطف خود قرار داده، تشکر کن. گاهی هم با او خلوت کن و با او درد دل کن و بگو ای خدای من!
تنها تویی، تنها تویی در گوشه تنهایی ام تنها تو می خواهی مرا با این همه رسوایی ام
ما نیز دعا می کنیم که خداوند چراغ دلتان را هر روز، بلکه هر ساعت و هر دقیقه، فروزنده تر و درخشان تر از پیش سازد و دست هدایتگر و مددکار او پیوسته همراهتان باشد.
نکته دوم: حساب شما با حساب برخی دخترهایی که اسلام و قرآن و رضایت خدا برای شان در درجه اول اهمیت نیست، فرق دارد. دخترهای سنگین و دارای شخصیت الهی و اسلامی، ارتباط و صحبت کردن با همکلاسی ها را به حداقل می رسانند و به مقدار ضرورت بسنده می کنند؛ مثلاً یک وقتی مشکل درسی و علمی است و دسترسی به استاد یا همکلاسی های همجنس نیست و یا آن ها بلد نیستند، می توان در حد حل مشکل ارتباط داشت.
نکته سوم: امروزه با این گستردگی دانش دینی و غیر دینی و فراوانی و تنوع رسانه ها، عدم علم و اطلاع عذر نیست؛ به ویژه هر کجا پای شک در میان باشد، وظیفه انسان تحقیق و پرس و جو کردن است تا به یقین برسد. بنابراین، عدم اقدام زودتر شما برای فهمیدن حقیقت مطلب، تقصیر و گناه بوده است.
نکته چهارم: بله، استمنا یکی از گناهان بزرگ است.
اما هر مرضی دارویی دارد و داروی بیماری گناه، توبه و استغفار و طلب عفو وآمرزش از خدا است. گناه استمنا با توبه و استغفار بخشیده و پاک می شود و کفاره ندارد؛ به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل پشیمان شده باشد و با عزمی راسخ بخواهد آن گناه را ترک کند. در این صورت، خداوند نه تنها توبه را می پذیرد، بلکه توبه کننده واقعی را دوست دارد و او را محبوب خود قرار می دهد.
توبه حقیقی، صفحه قلب را از آلودگی به گناه پاک و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد. بنابراین، نباید بیش از این خود را آزار دهید. نباید عذاب روحی همچنان بر شما مسلط باشد. کَرَم و لطف خداوند چنان وسیع و گسترده است که اگر فرعون و سایر طاغوت های تاریخ هم توبه می کردند، حق تعالی توبه آنان را می پذیرفت و از گناه آنان می گذشت.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

راجع به نحوه ی ترک نگاه حرام زیاد شنیده ام پس برای ترک آن همه کاری از جمله روزه، نمازهای زیاد ، نماز شب و... انجام داده ام.اما من متاسفانه معتاد به نگاه کردن به تصاویر مستهجن شده ام . توانایی ازداج را هم تاحداقل 2 سال دیگر اصلا ندارم.چون دانشجو هستم و کار ندارم چه کنم؟

همان گونه که می دانید برای کنترل نگاه از گناه، راهکارهایی وجود دارد که مهم‏ترین آن ها عبارت اند از:
خداباوری، توجه به آثار فروبستن چشم، توجه به عواقب چشم چرانی، طرد افکار شیطانی، پرهیز از عوامل تحریک‌زا، دقت در دوست‌یابی، تقویت اراده و... .
اما برای رهایی از هر عادت ناپسند و از جمله نگاه به تصاویر مستهجن، نیاز به تصمیم و عزمی راسخ دارد. آن چه در شروع کار مهمّ است، خواستن و انگیزه داشتن است. بنابراین، باید دو کار انجام گیرد:
الف) به خواسته نفس پاسخ مثبت داده نشود.
ب) عادت پسندیده‏ای جایگزین گردد و خود را به کارهای پسندیده مانند مطالعه کتاب و ورزش مشغول سازد.
توصیه مهم برای خواندن، اشتغال فکری به درس و خالی کردن ذهن، آن است که ساعات مطالعه خود را در کتابخانه، یا در جای عمومی قرار دهی و یا سعی نمایی که با دوستان مذهبی و مؤمن برنامه درسی و مطالعه جمعی بگذاری و از مطالعه کردن در تنهایی پرهیز نمایید.
نیز پیشنهاد می کنیم اگر امکان ازدواج و شروع زندگی مستقل را ندارید، تا مهیا شرایط، همسر خود را انتخاب نمایید و او را به عقد شرعی خود در آورده و مدتی را نامزد باقی بمانید. بعد که زمینه شروع زندگی مسقل شما فراهم شد، مجلس عروسی را برگزار نمایید.
اگر این راهکار نیز برای شما به هر علتی ممکن نیست، بايد با استفاده از راهکارهایی، شهوت جنسي خود را كنترل کنید. در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:
1. خود را از محیط ها و موقعیت های تحریک آمیز دور نگه داريد. از خلوت گزینی اجتناب ورزيد؛
2. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یا دیگران شدیداً دوری گزینيد؛
3. از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزيد؛
4. تخیلات و تفکرات خود را کنترل کنید. عمداً افکار محرک نکنید؛
5. با توجه به این که دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب می آید، شایسته است با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهيد. زمانی به بستر رويد که خواب چیره شده و زود به خواب رويد؛
6. با اشتغال به مطالعه کتب سودمند، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازيد؛
7. در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشيد. نیز در فعالیت های تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کنيد؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی کمک می کند.
فعالیت های سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژی های جوان را به خود اختصاص می دهد. از تحریک های جنسی و شهوت انگیز جلوگیری می نماید؛ چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیش تر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیت های تربیتی و اجتماعی و گروه های قرآن در مساجد و کتابخانه ها و تماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است؛
8. رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند و بار و منحرف؛
9. قبل از خوابیدن وضو بگیرد و آیة الکرسی را بخوانيد؛
10. اگر می توانید هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
11. در برنامه غذایی خود دقت کنيد. از مداومت در مصرف بعضی از خوردنی های محرک و مقوّی و شهوت برانگیز خودداری کنيد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام.من سوالی داشتم. من پسری 17 ساله هستم .با دختری 17 ساله دوست هستم و خیلی شدید هم عاشقش هستم . احساسات من به این دختر اصلا و به هیج وجه جنسی نیست.ما قرار گذاشتیم فقط هم رو دوست داشته باشیم و با هم در یک دانشگاه درس بخوانیم و با هم ازدواج کنیم . من علاقه ی وا قعا شدیدی به این دختر درم و سر نماز هایم اول اونو دعا می کنم . گاهی اوقات به یادش گریه هم می کنم . من می خواستم بپرسم که دوستی من با ایشان اشکال دارد و هم چنین اگر من بخواهم با ایشان در آینده ازدواج کنم باید چه کار هایی بکنم و چگونه رفتار و عمل کنم ؟. با تشکر از شما و راهنمایی هایتان . به امید اینکه همه به سمت خدا در حرکت باشیم.یا علی مدد.

خداوند تعالی محبت و دوستی را درون هر موجودی به خصوص انسان نهاده و با خلقت او عجین نموده است و در طول زندگی خود همواره باید به چیزی یا کسی محبت و مهر بورزد.
خداوند که خالق موجودات و زیبائی ها و خالق محبت است، نحوۀ استفاده از این موهبت الهی را به انسان نشان داده و در اختیار او قرار داده است؛در دین مقدس اسلام دوستی و محبت جایگاه ویژه ای دارد.
اما اسلام در مورد محبت و مهرورزی دو جنس مخالف با یکدیگر بسیار دقیق و حساس است . بیش تر این نوع ارتباط و دوستی را منع و غیر مجاز می داند،علتش هم این است که دید اسلام به انسان فراتر از هر دین و مذهبی است.اسلام به انسان به عنوان موجودی برتر که می تواند در جایگاه رفیع خلقت،خود را به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خدا نشان دهد،می نگرد . هر چیزی که باعث تقویت او در این مقام باشد ،تأئید و هر آنچه را مانع رسیدن او به این جایگاه باشد، نفی و انکار می کند.
در مورد دوستی نیز به همین مورد توجه نموده و فرموده محبت و عشقی که انسان را از اصل خویش دور نماید و مانع تکامل معنوی او شود، ممنوع است و برعکس محبتی که در راستای تکامل انسان باشد ، مجاز و تأیید می نماید.
باید بیاندیشید و بنگرید که محبت شما نسبت به یکدیگر از کدام جایگاه برخوردار است.
ارتباط بین پسر و دختر در احکام شرعی حرام و گناه محسوب می شود ،زیرا منشأ آن معمولاً غریزۀ جنسی است گرچه خود را در حجاب دین و معنویت مخفی نموده، تا نگذارد شخص حقیقت را دریابد.اگر انسان مواظب و مراقب نباشد، سر به زنگاه،سر از پردۀ حجاب بیرون آورده ، عاشق و معشوق بیچاره را به تاریکی و گمراهی کشانده ، لکۀ ننگی را در دامان شان برای همیشه گذاشته، باعث تأسف و ناراحتی آنان تا ابد خواهد شد.
با این وجود صرف دوست داشتن گناه نیست اما اگر دوستی منجر به نگاه و تماس و حتی فکر آلوده شود ،خط قرمزی است که اسلام برای حفظ مقام و کرامت انسانی آن را کشیده و مانع ادامۀ آن شده است.
واقعاً نمی دانیم رابطۀ شما به چه نحوه و رفتار و برخورد شما با یکدیگر تا چه اندازه است اما یقیناً به این مطلب اذعان داریم که اگر ارتباط ،در عمق جان و قلب یکی از شما ، ذره ای به خاطر مسائل شهوانی و جنسی باشد،حتماً این عشق پایدار نخواهد بود و شما را به آلودگی خواهد کشید.
بیائید محبت و عشق را جهت دهی کنید تا مانع از گستراندن دام برای شیطان قسم خورده شوید و عشق را تا ابد و برای همیشه در دنیا و آخرت نسبت به یکدیگر داشته باشید.
راه جهت دهی این است که اولاً عشق تان واقعی و در مسیر خود سازی و رسیدن به کمالات انسانی باشد .
ثانیاً علاقه و تصمیم خود را به اطلاع خانوادۀ خود برسانید . از آن ها بخواهید مقدمات ازدواج و عقد را برای شما فراهم نمایند ،بدون اینکه بخواهید فعلاً با هم زندگی کنید تا شرایط زندگی و زیر یک سقف رفتن فراهم گردد ؛ با این کار هم دغدغه و نگرانی نخواهید داشت؛ هم می توانید با یکدیگر تحصیل نمایید و راحت ارتباط داشته باشید،البته ممکن است خانواده ها مخالفت کنند که با اصرار و برخورد عاقلانه و منطقی به دور از هر نوع تندی و بی احترامی و مشورت با مراکز مشاورۀ خانواده می توانید موانع را کنار بزنید.

از نظر روان‌شناسان عشق از مفاهیم بسیار پیچیده بوده و چندان امر مثبتی قلمداد نمی‌شود. آنچه که به ترویج و تشدید این مقوله هزار تو دامن می‌زند ، تعریف و تمجیدهای بی‌حساب و کتابی است که از مفهوم عشق در سریال‌ها، فیلم‌ها، رمان‌ها، ترانه‌ها، شعرها، حکایت‌های تاریخی و... می شود . انگیزه های درونی و عاطفی نیز به‌ آن دامن می زند . این مسئله باعث گشته ماهیت واقعی عشق در پس پرده خیال‌پردازی‌های رمانتیک مغفول بماند . بسیاری از دختران و پسران این مرز و بوم در وادی جانکاه آن گرفتار آیند.
بین واژۀ وابستگی و دلبستگی فرق قائلند و می گویند:
فرض کنید به میوه‌ای مانند آناناس علاقمند هستید و به آن «دل بسته‌اید» حال اگر روزها، ماه‌ها و سال‌ها به هر دلیلی از خوردن آن محروم بمانید، آیا در زندگی عادی و روزمره شما اختلالی ایجاد خواهد شد ، آیا عملکرد روزانه شما رو به کاستی می‌گذارد؟ مسلّماً نه. سال‌ها از موضوع «دل‌بستگی» خود محروم می‌مانید ، ولی همه امور زندگی شما بر وفق مراد است.
این نوع علاقه و تعلق را «دلبستگی» می‌گویند ،حال اگر به جای دلبستگی به آناناس به آن «وابسته» بودید ، یک روز بدون آناناس نمی‌توانستید سر کنید. آدم وابسته به آناناس مثل فرد معتادی است که هر از گاهی برای به حد طبیعی رساندن سطح عملکرد خود نیازمند مصرف مواد است، پس وابستگی روانی نوعی اعتیاد است. وابستگی روانی به چیزی یا کسی باعث کاهش عملکرد در فرد می‌گردد و به نوعی فرد را از زندگی روزانه ‌و عادی خود خارج می‌سازد ، امر ناپسند و نامطلوبی است.
شهید مطهری نیز در این زمینه می فرمایند:

«...عشق، اوج علاقه و احساسات است. ولى نبايد پنداشت كه آنچه به اين نام خوانده مى‏شود، يك نوع است، دو نوع كاملًا مختلف است. آنچه از آثار نيك گفته شد ،مربوط به يك نوع آن است و اما نوع ديگر آن كاملًا آثار مخرّب و مخالف دارد.
احساسات انسان انواع و مراتب دارد. برخى از آن ها از مقوله شهوت و مخصوصاً شهوت جنسى است و از وجوه مشترك انسان و ساير حيوانات است، با اين تفاوت كه در انسان به علت خاصى- كه مجال توضيحش نيست- اوج و غليان زايد الوصفى مى‏گيرد و بدين جهت نام «عشق» به آن مى‏دهند و در حيوان هرگز به اين صورت در نمى‏آيد. ولى به هر حال از لحاظ حقيقت و ماهيت، جز طغيان و فوران و طوفان شهوت چيزى نيست. از مبادى جنسى سرچشمه مى‏گيرد و به همان جا خاتمه مى‏يابد. افزايش و كاهشش بستگى زيادى دارد به فعاليت هاى فيزيولوژيكى دستگاه تناسلى و قهراً به سنين جوانى. با پا گذاشتن به سن از يك طرف و اشباع و افراز از طرف ديگر كاهش مى‏يابد و منتفى مى‏گردد.
جوانى كه از ديدن رويى زيبا و مويى مجعّد به خود مى‏لرزد و از لمس دستى‏ظريف به خود مى‏پيچد، بايد بداند جز جريان مادى حيوانى در كار نيست. اين گونه عشق ها به سرعت مى‏آيد و به سرعت مى‏رود. قابل اعتماد و توصيه نيست، خطرناك است، فضيلت كُش است. تنها با كمك عفاف و تقوا و تسليم نشدن در برابر آن است كه آدمى سود مى‏برد. يعنى خود اين نيرو انسان را به سوى هيچ فضيلتى سوق نمى‏دهد اما اگر در وجود آدمى رخنه كرد و در برابر نيروى عفاف و تقوا قرار گرفت و روح فشار آن را تحمل كرد ،ولى تسليم نشد، به روح قوّت و كمال مى‏بخشد».(1)

می توانید برای اطلاع بیش تر به کتاب جاذبه و دافعه شهید مطهری مراجعه نمائید.
موفق باشید.
پی نوشت:
1.شهید مطهری،مجموعه آثار، ج‏16، ص250،انتشارات صدرا، تهران، 1378ش.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها