باسلام.من دانشجویی 20 ساله هستم.چندتا از دوستان من دوست دختر دارند ولی من هنوز سمت این کار نرفتم...چندی هست پیش خودم احساس عقب افتادن ازدوستامو میکنم به قول معروف نمیخوام کم بیارم ولی دودلم نمیدونم اصلا این کار درست است یا نه؟احساس می کنم زیاد جالب نیست؟خواستم در این مورد مرا راهنمایی کنید ایا من از کسانی که دوست دختر دارند عقب افتادم ؟باتشکراز سایت بی نظیرتون
از نظر انگیزه اجتماعی، پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت فردی و اجتماعی برای خود تلقی میکنند؛ دختران نیز داشتن دوست پسر را جاذبه فردی و اجتماعی برای خود میشمارند. به همین دلیل در بین افرادی که این افکار وجود دارد، نداشتن دوست دختر و یا دوست پسر، نوعی بی عرضگی و ناتوانی تلقی میشود. دختران و پسرانی که به نوعی از وضع روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و خود را سرگردان و آشفته مییابند، از طریق برقراری ارتباط پنهانی با جنس مخالف، در صدد کسب رضایت و اطمینان خاطرند.
اما باید این نگرش اصلاح شود. نه دوست پسر و دختر داشتن، نشانه کفایت و قدرت است و نه اطمینان خاطر با آن حاصل میشود. آن چه کفایت و منزلت اجتماعی میآورد، شخصیت پسر و دختر و چگونگی برخورد با مسائل است.
آن چه احساس امنیت و آرامش خاطر میآورد، رابطه با نامحرم نیست، چون معمولاً این روابط پایدار نمیماند و به جای آن اضطراب حاکم میگردد، زیرا تعارض فکری و احساس از دست دادن ارزشمندی و شرافت خویش، آسیبی است که دختران را تهدید میکند. بخشی از انگیزه دوستیها، ریشه در گرایش جنسی و غریزی دارد. فعالیت غُدَد جنسی در دوره بلوغ از یک طرف و کمبود عاطفی که برخی از دختران درون خانواده احساس میکنند، آن ها را به سوی دوستی با پسران سوق میدهد. این گونه دوستیها چون با انگیزه جنسی و غریزی (که گاه از دید شخص هم مخفی شده و به صورت دیگر جلوه میکند) و با احساس کمبود و پر کردن خلأ عاطفی همراه است، غالباً ـ نتایج غیر قابل پیشبینی منجر میشود. پس این دوستیها نه تنها سودی برای دختر و پسر ندارد، بلکه میتواند آسیب روانی و اجتماعي و تربیتی به شمار آید.
از نظر شرعي هم ارتباط دختر و پسر اعم از صحبت كردن و خنديدن و تماس داشتن به انگيزه شهواني حرام است و گناه به حساب ميآيد، در اين صورت نبايد براي دوست شدن با يک دختر وسوسه شويد. عمل ديگران هم ملاك درستي کار نيست. اگر همه دوستانت گناهي را مرتكب شدند، آيا بايد گناه را مرتكب شويد؟ بسياري از همين افراد كه دوست دختر داشته اند، وقتي که خودشان بچه دار مي شوند، اجازه نمي دهند که دختر يا پسرشان، دنبال دوستي با جنس مخالف برود. اگر متوجه بشوند، با آن ها برخورد مي کنند، چون مي دانند که کار غلطي است و احتمالا با مشکلاتش روبرو شده اند.
به طور کلی روابط باز و آزاد دو جنس مخالف، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیبها اشاره میکنيم:
۱. فقدان شناخت درست و واقع بینانه:
معمولا ادّعا میشود این گونه روابط و دوستیها به انگیزه ازدواج شکل میگیرد، ولی با کمی دقّت فهمیده میشود، روح حاکم بر این گونه دوستیها، عشقورزی کور است، نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: حبّ الشّیء یعمی و یصمّ؛ دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند.
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد . اجازه نمیدهد تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
۲. ایجاد جو بدبینی:
این گونه دوستی ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند، بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد ،پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود میگوید : دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است ،با دیگری ارتباط برقرار نکند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.بر این اساس این گونه ازدواجها دارای پایه و اساسی سست و متزلزل است . تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی میگردد..
۳. افت تحصیلی یا رکود علمی:
این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند . این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است. دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید ،بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است. متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا بتوانند با تمرکز بیش تر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
۴. عدم استقبال از تشکیل کانون خانواده:
این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد . در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است، ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی می کشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند، هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
۵. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:
در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
۶. محرومیت از ازدواج پاک:
هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند ،در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند . این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد می كند، ولی دختران بیش از پسران در معرض آسیب قرار دارند.در بعضي موارد هم مشکلاتي در ازدواج آينده به وجود مي آورد، مثلا ممکن است که همسر آینده ، خصوصیات خوب زیادی داشته باشد، اما برخی از خصوصیات یک یا چند تا از دوستان قبلي اش را نداشته باشد، که در اين صورت مشکل ساز خواهد شد، و هميشه به ياد آن خصوصيات بدني يا روحي و اخلاقي است، که اين هم موجب عدم رضايت از زندگي مي شود.
7. دوستي و ارتباط عاشقانه گرچه به صورت يك نگاه، راه را براي لغزشهاي گستردهتر و عميقتر هموار ميكند. بالاخره وقتي که پسري با دختري دوست باشد و ارتباط حضوري هم داشته باشند، مسائل خاص خودش را دارد و مشکل زاست. خيلي از پسرها و دخترها با ما ارتباط دارند که به شدت پشيمان از روابط قبلي خودشان بوده اند، چون آن ها را به جاهاي ناجوري کشيده است. اين جور روابط، می تواند فرد را به مرور زمان به فساد بکشاند.
دوست دختر نداشتن شما نه تنها باعث عقب ماندن تان از ديگران نمي شود، بلکه از بسياري جهات، شما را از آن ها جلو خواهد انداخت، و شما را از مشکلات و عوارض اين کار دور خواهد کرد. البته معمولا پسرها و دخترها به اين مطالب دقت نمي کنند، و شايد اين حرف ها را مسخره کنند، اما اين ها واقعا افرادي نيستند که شايستگي داشته باشند که الگوي شما واقع شوند. به حرف افراد آگاه و نخبگان جامعه گوش کنيد. اينکه تا حالا سالم مانده ايد، قدر بدانيد. مطمئن باشيد که خدا با شماست و کارتان را تاييد مي کند، همين دوستان هم، در درون شان، شما را تحسين مي کنند.
موفق باشيد.