۱۳۹۷/۰۸/۲۲ ۱۱:۳۰ شناسه مطلب: 97119
پسري هستم 22 ساله كه خدا ظاهر خيلي خوبي به من داده. البته چند وقتيه كه به خاطر فشار و استرس هايي كه داشتم صورتم خيلي لاغر شده.طوري كه چشام گود رفته و بعضيا كه منو مي بينن مي گن چرا اين قدر لاغر شدي. حتي يكي از دوستام مي گفت چيزي مصرف مي كني!!! پدر و مادرم هم بارها اين موضوع رو تذكر دادن كه چرا اين قدر صورتت لاغر شده. به خاطر اين لاغري صورت، ديگه از ريخت و قيافه افتادم و خيلي هم تلاش مي كنم كه به همون دوران قبلي برگردم. چند روز ديگه يه مراسمي دعوتيم (لازم به ذكر كه اين مراسم مختلطه) همش به ذهنم مياد كه خيلي بده با اين لاغري صورت و با اين قيافه برم تو اون مراسم. راهي رو بلدم كه بتونم تا روز مراسم صورتم رو كمي چاق تر كنه و از اين لاغري راحت بشم ( يه ماده خوراكي خاص). تصميم به اين كار گرفتم و باخودم قرار گذاشتم كه تا روز مراسم اون ماده ي غذايي رو مصرف كنم كه صورتم چاق بشه و زيباتر بشم. اما يه فكر خيلي من رو به خودش مشغول كرد، همش به خودم مي گم : تو چون تو اون مراسم دختر هست مي خواي خوشتيپ بشي ، مي خواي صورتت چاق بشه. اين كار خود آرايي كردن براي غيره و اين حديث من رو مي ترسونه كه (( بپرهيز از اينكه خود را براي ديگران بيارايي و با اين كار به جنگ با خدا بروي)) . همش به ذهنم مياد كه مي خواي صورتت چاق تر بشه كه دخترا نگات كنن و همه بگن فلاني چه خوشگله!!از يه طرف هم همش به ذهنم مياد كه من به خاطر خودم و چون دوست دارم زيبا باشم، ميخوام صورتم واسه اون روز چاق تر بشه. و چون به خاطر اين لاغري بيش از حد صورتم،گاها خجالت مي كشم به خودم ميگم اين كارم ايرادي نداره و گناه نيست.
گاها به خودم ميگم شايد پدر و مادرم به خاطر اين لاغريه زياد من، خجالت بكشن و من به خاطر اينكه اونا لذت ببرن بايد سعي كنم تو اين جور جمعها خيلي زيبا باشم (طبيعتا هر پدر و مادري از اينكه ببينن پسرشون خوشتيپه لذت مي برن)
لازم به ذكره كه قصد دوستي با هيچ دختري رو هم ندارم. اما به نيت خودم شك دارم كه آيا اين تلاش براي زيبا شدن (بالاخص براي اين مراسم) همون خود آرايي براي ديگران هستش يا يه نياز طبيعيه سنه من؟ موندم كه اين تلاش ( مصرف اون ماده خوراكي واسه چاق شدن تا روز مراسم) گناهه يا نه؟اين موضوع خيلي اعصابمو بهم ريخته. حالا اگه ميشه به من بگيد تو يه كلمه كه اين كار گناهه يا نه؟
اينو هم بگم كه من خيلي ساده و رسمي تيپ مي زنم و تيپم خارج از عرف نيست.اميدوارم كه خدا، جواب منو به ذهن شما بندازه. انشاءالله
در خصوص داشتن چهره زيبا بايد بگوييم كه حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) زيبارويي را اين گونه توصيف مي كند:
«حُسْنُ وَجْهِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ عِنَايَةِ اللَّهِ بِه؛ زيبايي رخسارِ مؤمن، از حُسن عنايت خدا به اوست.» (1)
«الصُّورَةُ الْجَمِيلَةُ أَوَّلُ السَّعَادَتَيْنِ؛ رخسار زيبا، نخستين خوشبختي از دو خوشبختي است.» (2)
«حُسْنُ الصُّورَةِ أَوَّلُ السَّعَادَةِ؛ زيبارويي، آغاز خوشبختي است.» (3)
با اين روايات مي توان اين گونه استنباط كرد كه زيبايي يك حُسن و امتياز مي باشد و يكي از نعمات الهي است كه خداوند به بندهي خود عطا كرده است.
در خصوص روايتي كه ذكر كرده ايد كه مضمون آن اين است كه «بپرهيز از اين كه خود را براي ديگران بيارايي و با اين كار به جنگ با خدا بروي» بايد بگوييم كه هم در ترجمهي روايت و هم در برداشتي كه از روايت نموده ايد ظاهراً اشتباهي صورت گرفته است چرا كه اگر به اصل روايت مراجعه كنيد متوجه مي شويد كه منظور از اين حديث چيز ديگري است. براي روشن شدن موضوع به اصل روايت اشاره مي كنيم و منظور اصلي آن را بيان مي كنيم:
در روايتي حضرت امير مؤمنان علي (ع) به جناب نوف بكالي ميفرمايد: «يَا نَوْفُ إِيَّاكَ أَنْ تَتَزَيَّنَ لِلنَّاسِ وَ تُبَارِزَ اللَّهَ بِالْمَعَاصِي فَيَفْضَحَكَ اللَّهُ يَوْمَ تَلْقَاهُ؛ اي نوف! بپرهيز از اينكه خود را در نظر مردم آراسته (به زيور عبادت) نشان دهي ولي با ارتكاب گناه با خدا مبارزه كني كه در روز قيامت خداوند تو را رسوا خواهد كرد.» (4)
با دقت در اين روايت و ملاحظهي صدر و ذيل آن مي توجه مي شويم كه منظور امام (ع)، آراستگي به زيور ظاهري نيست، بلكه منظور نوعي ريا بوده كه برخي افراد خودشان را در نظر ديگران افراد متدين، موجه و ظاهرالصلاحي نشان مي دادند در حالي كه در باطن جور ديگري بوده اند. امام با اين سخنان هشدار مي دهد كه در روز قيامت خداوند اين گونه افراد را رسوا خواهد كرد و پرده از باطن آنها خواهد گشود.
به هر حال، اين روايت با برداشتي كه شما از روايت داشته ايد تفاوت اساسي دارد. ضمن اين كه روايات متعدد ديگري داريم كه توصيه به آراستگي و خودآرايي مي كند كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
امام علي (ع) ميفرمايد: «التَّجَمُّلُ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِين؛ آراستگي از اخلاق مؤمنان است.» (5)
امام صادق (ع) ميفرمايد: «إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَي عَبْدِهِ بِنِعْمَةٍ أَحَبَّ أَنْ يَرَاهَا عَلَيْهِ لِأَنَّهُ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ؛ هنگامي كه خدا بر بندهي خود نعمتي را ارزاني كند، دوست دارد كه نشانهي آن را بر او ببيند، چون او زيباست و زيبايي را دوست ميدارد.» (6)
امام صادق (ع) ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ يُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس؛ خداي بزرگ، زيبايي و آراستگي را دوست ميدارد وتنگدست و بدبخت نشان دادن خود را دشمن ميدارد.» (7)
پيامبر اعظم (ص) ميفرمايند: «إنَّ اللّهَ يُحِبُّ مِن عَبدِهِ إذا خَرجَ إلي إخْوانِهِ أنْ يَتَهيّأَ لَهُم و يَتَجَمّلَ؛ خداوند متعال دوست دارد وقتي بنده اش نزد برادران خود مي رود با هيئتي آماده و آراسته برود.» (8)
امام علي (ع) ميفرمايد: «لِيَتَزَيَّنْ أحدُكُم لأخيهِ المسلمِ إذا أتاهُ كما يَتَزَيَّنُ لِلغَريبِ الّذي يُحِبُّ أنْ يَراهُ في أحسَنِ الهَيْئةِ؛ همچنان كه دوست داريد افراد غريبه شما را در بهترين هيئت ببينند و خود را براي آنها مي آراييد، وقتي نزد برادر مسلمان خود مي رويد نيز خويشتن را بياراييد.» (9)
امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: «أَبْصَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا شَعِثاً شَعْرُ رَأْسِهِ وَسِخَةً ثِيَابُهُ سَيِّئَةً حَالُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الدِّينِ الْمُتْعَةُ وَ إِظْهَارُ النِّعْمَةِ؛ رسول خدا «ص» مردي را ديد كه موي سرش ژوليده، لباسش كثيف و چركين و سر و وضعش پريشان و به هم ريخته بود، پس فرمود: «استفاده از نعمت و اظهار كردن آن از دينداري است». (10)
با توجه به اين احاديث مشخص مي شود كه در اسلام، آراستگي يك ارزش است. البته آراستگي براي جلب جنس مخالف از آنجا كه ممكن است زمينهي گناه را به وجود آورد طبيعتاً مد نظر اسلام نيست و اين به نيت و قصد شما بستگي دارد كه تنها براي اين منظور خودتان را بياراييد يا براي اين كه در نزد ديگران به عنوان مؤمني آراسته و زيبا شناخته شود به خودتان برسيد و تيپ يزنيد كه در اين صورت، نه تنها گناهي متوجه شما نخواهد بود، بلكه كار پسنديده اي نيز انجام داده ايد.
در پايان، ذكر اين مطلب ضروروي است كه استفاده از هر گونه مواد خوراكي، گياهي، شميايي و يا هر چيز ديگر براي چاقي از آنجا كه ممكن است عوارض جانبي غير قابل پيشبيني داشته باشد، مورد تأييد ما نيست، مگر اين كه به تجويز پزشك متخصص و زير نظر مستقيم وي انجام گيرد. از اين روي، به شما توصيه مي كنيم كه خودسرانه به اين كار مبادرت نورزيد تا احياناً باعث دردسر و پيدايش مشكل نشويد.
پينوشتها:
1. تميمي آمدي، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، ص346، قم: دار الكتاب الإسلامي، 1410ق.
2. همان، ص88.
3. همان، ص343.
4. مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي، بحار الأنوار، ج68، ص364، بيروت: دار إحياء التراث العربي، 1403ق.
5. غرر الحكم و درر الكلم، ص63.
6. كليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، ج6، ص438، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1407ق.
7. همان، ص440.
8. طبرسي، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، ص35، قم: شريف رضي، 1412ق.
9. كليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق، كافي، ج13، ص11، قم: دار الحديث، 1429ق.
10. همان، ج13، ص9.