روابط دوستي

من پسری 20 ساله هستم و 1 ساله که دانشگاه می رم هم خانه و هم دانشگاهم در تهران است من هم خودم هم خانوادم خیلی خیلی زیاد مذهبی هستیم من نماز می خونم قرآن حفظ می کنم نمازشب خونم هستم البته نه همیشه و... من مدت زیادی است که به این موضوع فکر میکنم که بهتره با یک دختر دوست بشم تا بعضی از گناه هایی که گرفتارشون شدم از سرم بره من در این مورد با خیلی ها بحث کردم خانواده.دوستام.کسایی که این کارو نکردند.کسایی که تجربه ی این کار را دارند خلاصه هیچ کس نتونسته منو قانع کنه که این کار را بکنم یا نه.؟ من به خودم مطمئنم که اگه با کسی دوست بشم گناهی نمکیکنم البته میدونم که این کارخودش گناهه ولی منظورم اینه که گناه بزرگی نمیکنم این که میگم به خودم مطمئنم احساس نیست واقعیته چون امتحانه خودمو پس دادم چون من با یک دختر حدود25 روز بودم البته دوست نبودم ولی چند بار باش بیرون رفتم و حتی یک بارم باش دست ندادم وقتی هم که احساس کردم رابطمون داره زیاد میشه از ترس گناهش قطعش کردم خلاصه که من با این شرایطی که دارم/ محله ای که توش زندگی میکنیم/دوستام/جو دانشگاه/و خیلی چیزای دیگه فکر میکنم باید دوست دختر داشته باشم مگه گناهش چقدره از خود ارضایی که بیشتر نیست انقدر ثواب میکنم که گناه این کار دیده نشه آخه خودتون میدونید که الآن اگه بخوای تو اجتماع باشی باید کمی مثله اجتماع باشی اگه بخوای اصلا گناه نکنی نمی تونی از خونت بیرون بیای اصلا مگه از خدا بخشنده ترم داریم خدا خودش می دونه چقدر زندگی سالم داشتن سخته من میگم این گناهو میکنم خدا انقدر بخشنده هست که این گناهو از من ندید بگیره خلاصه که من گیج شدم و خودم نمی دونم چیکار میکنم لطفا کمکم کنید هرچه زودتر بهتر باتشکر.

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که می خواهید از گناه بیشتر فاصله بگیرید واقعاً خرسندیم، اما آیا رسیدن به این هدف مقدس و متعالی، گزینه بهتری بهتر از این راه پیشنهادی شما ندارد؟ از کجا به خودتان این قدر مطمئن هستید که در ارتباط با دختر نامحرم و جنس مخالف سالم خواهید ماند؟ هیچ تضمینی در این خصوص وجود ندارد. شما در ارتباط 25 روزه با دختری این نکته را تجربه کرده اید که به هر حال، مسیر دوستی شما هر روز که می گذشت به سوی گناه و نافرمانی خداوند نزدیکتر می شد و چون از پاکی و لطافت درونی برخوردار بوده اید، خداوند دست شما گرفت و شما را از پیشروی و افتادن در گرداب معاصی برحذر داشت، با این وجود، هیچ تضمینی وجود ندارد که در دوستی های بعدی خداوند دست شما را بگیرد، چه بسا ممکن است شما در خواب غفلت و فراموشی به سر ببرید و زمانی از این خواب بیدار گردید که دامن پاک و عفاف شما به گناهانی آلوده شده که عرش الهی از آن به لرزه در آمده است و جزء سیاهی دل و بی آبرویی چیزی نصیب شما نشده است!.
2. اگر فرض کنیم که ارتباط و دوستی شما با جنس مخالف و نامحرم کاملاً پاک خواهد بود و هیچ گاه از مسیر پاکی خود تخطی و پیش روی نخواهد کرد، در این صورت شما باید مکرراً دوستی های خود را قطع کنید و با دختر دیگری ارتباط دوستی برقرار کنید، چون در خوشبینانه ترین حالت، دوره پاکی دوستی شما به تجربه خودتان از 25 روز بیشتر تجاوز ننموده است.
بنا بر این نتیجه این می شود که بیشتر عمر و وقت ارزشمند شما در جهت دوست یابی متعدد و صرف هزینه های مختلف برای آن خرج خواهد شد و این مساوی با خسران همه جوره شماست.
3. اگر شما نیم نگاهی به صفحات نورانی قرآن کریم داشته باشید متوجه می گردید که اصل ارتباط دختر و پسر نامحرم، خود گناه و حرام محسوب می گردد و از لحاظ شرعی و قانونی و روانشناختی خالی از اشکال نیست و آسیب های فراوانی در آن نهفته است که مهم ترین آن ها ضعيف شدن حس اعتماد، وابستگی روانی (عشق افراطی)، بدبینی و سؤظن، ضربه روحي و مشكلات عاطفي، اتلاف عمر و وقت، انحراف اخلاقی، آبروریزی، مخالف خانواده ها و ... است. با این وصف، هر نوع ارتباط با جنس مخالف به حساسيت و مواظبت خاصّ نياز دارد؛ زيرا جاذبه طبيعي و زيستي دختر و پسر، به ويژه در سنين جواني، زمينه انحراف ارتباط هاي انساني را فراهم مي‏سازد و ارتباط ها را تحت تأثير قرار مي‏دهد. بنا بر اين، نبايد از آفاتي كه در جاذبه‏هاي زيستي ريشه دارد، غفلت كرد؛ زيرا روابط انساني سخت از اين ناحيه آسيب مي‏پذيرد و به انحراف مي‏گرايد. بر اين اساس، شارع مقدس به ما هشدار مي‏دهد كه هر گاه دو غير همجنس، در قالب هر ارتباطي، در مكاني خلوت و دور از ديد ديگران قرار گيرند، شيطان نيز با آن‏ها خواهد بود و روابط صحيح را تهديد مي‏كند.
بنا بر این اصل ارتباط شما صحیح نمی باشد و غلط و اشتباه است!! چون نتایج بسیاری از تحقیقات و تجربه مشاوره ای بنده و همکارانم نشان می دهد که تصور و ترسیم ارتباط پاک بین دختر و پسر نامحرم، امکان پذیر نیست، چون هیچ گاه این گونه روابط در یک سطح باقی نمی ماند؛ بلکه رفته رفته و به تدریج روابط گسترش پیدا می کند و موجب عبور از حدود شرعی و زیر پا نهادن خطوط قرمز می گردد و انسان را به گناهان بسیار بزرگ تر مبتلا می کند.
4. مقایسه ای که در بین گناهان انجام دادید، مقایسه بی ربطی است، اگرچه ما گناه کبیره و صغیره داریم؛ اما توجه داشته باشید که گناه در هر صورت گناه و نافرمانی خداست و گناه صغیره با اصرار در آن تبدیل بر گناه کبیره می شود. بنا بر این ارتباط با نامحرم به اندازه خودارضایی گناه و نافرمانی خداوند است و هر دو، شما را نابود خواهد کرد. البته به اذعان خیلی از جوانان، ارتباط و دوستی با نامحرم، خود باعث تشدید نیاز جنسی و خودارضایی مکرر می گردد. بنا بر این بی جهت خوش خیال نباشید که ارتباط با نامحرم شما را از گناهان بزرگ تر باز خواهد داشت، بلکه نه تنها این راه حل درمان خودارضایی شما نیست، بلکه باعث تشدید آن و آلوده شدن شما به گناهان بزرگ تر دیگر می گردد.
5. این که می فرمایید: « آن قدر ثواب می کنم که گناه این کار دیده نشه»!! ما را به یاد حرف شیطان در قرآن می اندازد که دقیقاً استدلال شما را داشت به این گونه که از وقتی از سجده حضرت آدم (ع) تمرّد و سرپیچی کرد در مقابل به خدا عرضه داشت که به جای این کار حاضر است سال ها عبادت کند اما غافل از این که عبادت یعنی بندگی الهی در همه دستورات او نه این که گزینشی عمل کنیم و هر جا در ظاهر به نفع مان نبود از دستورات الهی تبعیت نکنیم.
6. توجه داشته باشید که خیلی از انسان های پاک و خوب نیز همانند شما در این اجتماع زندگی می کنند؛ ولی هرگز تفکر شما را ندارند، آن ها نیز با همه شرایط بد اجتماع در اجتماع ظاهر می شوند؛ اما سعی و تلاششان این است که هیچ گاه مرتکب گناه نشوند و اگر ناخواسته با صحنه گناهی مواجه می شوند، یوسف وار از آن روی گردان می شوند، اصولاً ارزش انسان ها در امتحانات و شرایط سخت معلوم می گردد، جوانی که در شرایط سخت و به شدت گناه آلود، از خود به خوبی مراقب کند و به گناه آلوده نگردد، یقیناً از اجر و قرب مضاعفی در پیشگاه الهی برخوردار است، اصلاً هنر این است که انسان در آن شرایط سخت پرهیزگاری داشته باشد و تقوا را رعایت کند و الا در شرایط راحت و عاری از گناه، خودداری از گناه هنر محسوب نمی گردد.
7. به نظر شما دو راه بی خطر و کم آسیب تر از ارتباط با نامحرم در پیش روی خود دارید.
الف) ازدواج در صورت فراهم بودن زمینه آن و تلاش برای رفع موانع آن می باشد. حتی می توانید در صورت فراهم نبودن شرایط برای ازدواج با دختری عقد کنید و چند سالی را تا فراهم شدن شرایط عروسی رسمی را به تأخیر اندازید.
ب) خویشتنداری و عفت می باشد و برای درمان خودارضایی هم می توانید به سایت پاسخگو و سایر سایت های مرتبط و یا به روانشناس مراجعه کنید و راهکارهای درمانی را از آن ها بجویید.

پدرم سکته مغزی و قلبی کرده و نه میتواند حرکت کند نه حرف بزند نه غذا بخورد . برادرم (14 سال دارد) تازه دوست دختر پیدا کرده . چگونه او را از این کار منصرف کنم و اینکه دلایل اینکه به این سمت رفته چیست ؟ فکر کنم از طریق دوستش به این راه پا گذاشته است برادریم دوست دختر دارد ، چگونه او را از این کار منصرف کنم ؟ ؟ با تشکر

با آرزوی سلامتی برای همه مریض ها امیدوارم خداوند به شما و خانواده تان صبر داده و هر چه زودتر لباس عافیت بر تن پدر گرامیتان بپوشاند.
جای پای یک نوع محرومیت عاطفی در کانون خانواده در اکثر اختلال های رفتاری مشاهده می شود. بنا بر این فقدان احتمالی ارتباط دوستانه و صمیمی برادر کوچک تر شما با والدین می تواند یکی از دلایل جذب ایشان به جنس مخالف باشد. سعی کنید به عنوان برادر بزرگ تر از حمایت عاطفی و رفاقت عمیق با او غفلت نکنید. بهرحال با توجه به وضعیت وخیم پدر گرامی شما، این مسئولیت بر دوش دیگر اعضای خانواده سنگینی می کند که امیدوارم شما با افزایش آگاهی و مطالعه بیشتر کتاب های تربیتی به خوبی از عهده این مسئولیت خطیر بر آیید. در این مورد برای راهنمایی بیشتر به راهکارهای ذیل توجه فرمایید:
1. ارتباط کلامی میان اعضاء خانواده را بالا ببرید. در موقعیت های مختلف به صورت همدلانه به گفتگو و صحبت بپردازید و دیگر اعضاء خانواده را هم در این صحبت ها سهیم کنید. به هر مناسبتی از احوال او جویا شوید و نگذارید احساس کند نسبت به او بی تفاوت هستید. اما در عین حال بخاطر بحران نوجوانی از کلنجار رفتن با او بپرهیزید. در حرفهایتان به او احساس مسئولیت و عاقبت اندیشی را متذکر شوید. آگاهی یافتن از عواقب بعضی رفتارهای پرخطر وسیله خوبی برای ممانعت از ادامه آن رفتارهاست. شما می توانید با بیان نمونه های مختلف از ثمرات ارتباط های ناسالم به ایشان تلنگر بزنید.
2. سعی کنید کمبودهای عاطفی او را در محدوده خانواده حل کنید تا نیاز به پیدا کردن سنگ صبوری برای خود در بیرون از خانه پیدا نکند. غفلت از اینکه سن برادر شما نزدیک به سن بلوغ است می تواند صدمات جبران ناپذیری به ایشان و آینده او بزند. بلوغ دوره اوج و فرودهاست که بزرگترین علت لغزش در این برهه زمانی برای نوجوان خلأ های عاطفی و کمبود عشق و محبت است. نقاط مثبت و کلاً هر چیزی که باعث خوشحالی و جذب او می شود را در مقابلش یا اگر گوشی همراه دارد برایش ارسال کنید. استفاده از کلماتی مثل عزیزم - داداشم - دوستت دارم - قربون داداش و هر چیزی که بو و رنگ عاطفی دارد .
3. به صورت غیر مستقیم مراقب الگوهایی که برای زندگی خود انتخاب می کند باشید. به عنوان مثال الگوبرداری از دوستان صمیمی یا یکی از اعضاء فامیل می تواند مقدمه ساز باز شدن پای نوجوان به مسائلی از این دست باشد. سعی کنید با رفتار و کردار مناسب الگوی جدیدی برای او باشید. نوجوان سریع جذب شما خواهد شد. فقط کافی است با او رفیق شوید.

پدرم سکته مغزی و قلبی کرده و نه میتواند حرکت کند نه حرف بزند نه غذا بخورد . برادرم (14 سال دارد) تازه دوست دختر پیدا کرده . چگونه او را از این کار منصرف کنم و اینکه دلایل اینکه به این سمت رفته چیست ؟ فکر کنم از طریق دوستش به این راه پا گذاشته است ؟ با تشکر

با آرزوی سلامتی برای همه مریض ها امیدوارم خداوند به شما و خانواده تان صبر داده و هر چه زودتر لباس عافیت بر تن پدر گرامیتان بپوشاند.
جای پای یک نوع محرومیت عاطفی در کانون خانواده در اکثر اختلال های رفتاری مشاهده می شود. بنا بر این فقدان احتمالی ارتباط دوستانه و صمیمی برادر کوچک تر شما با والدین می تواند یکی از دلایل جذب ایشان به جنس مخالف باشد. سعی کنید به عنوان برادر بزرگ تر از حمایت عاطفی و رفاقت عمیق با او غفلت نکنید. بهرحال با توجه به وضعیت وخیم پدر گرامی شما، این مسئولیت بر دوش دیگر اعضای خانواده سنگینی می کند که امیدوارم شما با افزایش آگاهی و مطالعه بیشتر کتاب های تربیتی به خوبی از عهده این مسئولیت خطیر بر آیید. در این مورد برای راهنمایی بیشتر به راهکارهای ذیل توجه فرمایید:
1. ارتباط کلامی میان اعضاء خانواده را بالا ببرید. در موقعیت های مختلف به صورت همدلانه به گفتگو و صحبت بپردازید و دیگر اعضاء خانواده را هم در این صحبت ها سهیم کنید. به هر مناسبتی از احوال او جویا شوید و نگذارید احساس کند نسبت به او بی تفاوت هستید. اما در عین حال بخاطر بحران نوجوانی از کلنجار رفتن با او بپرهیزید. در حرفهایتان به او احساس مسئولیت و عاقبت اندیشی را متذکر شوید. آگاهی یافتن از عواقب بعضی رفتارهای پرخطر وسیله خوبی برای ممانعت از ادامه آن رفتارهاست. شما می توانید با بیان نمونه های مختلف از ثمرات ارتباط های ناسالم به ایشان تلنگر بزنید.
2. سعی کنید کمبودهای عاطفی او را در محدوده خانواده حل کنید تا نیاز به پیدا کردن سنگ صبوری برای خود در بیرون از خانه پیدا نکند. غفلت از اینکه سن برادر شما نزدیک به سن بلوغ است می تواند صدمات جبران ناپذیری به ایشان و آینده او بزند. بلوغ دوره اوج و فرودهاست که بزرگترین علت لغزش در این برهه زمانی برای نوجوان خلأ های عاطفی و کمبود عشق و محبت است. نقاط مثبت و کلاً هر چیزی که باعث خوشحالی و جذب او می شود را در مقابلش یا اگر گوشی همراه دارد برایش ارسال کنید. استفاده از کلماتی مثل عزیزم - داداشم - دوستت دارم - قربون داداش و هر چیزی که بو و رنگ عاطفی دارد .
3. به صورت غیر مستقیم مراقب الگوهایی که برای زندگی خود انتخاب می کند باشید. به عنوان مثال الگوبرداری از دوستان صمیمی یا یکی از اعضاء فامیل می تواند مقدمه ساز باز شدن پای نوجوان به مسائلی از این دست باشد. سعی کنید با رفتار و کردار مناسب الگوی جدیدی برای او باشید. نوجوان سریع جذب شما خواهد شد. فقط کافی است با او رفیق شوید.

پدرم مریض است و سکته مغزی و قلبی کرده و نمی تواند نه حرف بزند نه حرکت کند.برادر 14 ساله ام تازه دوست دختر پیدا کرده . لطفاً دلایل اینکه به این سمت رفته را بگویید و چکار کنم که خودش منصرف شود ؟ فکر کنم از طریق دوستش به این راه پا گذاشته است .

با آرزوی سلامتی برای همه مریض ها امیدوارم خداوند به شما و خانواده تان صبر داده و هر چه زودتر لباس عافیت بر تن پدر گرامیتان بپوشاند.
جای پای یک نوع محرومیت عاطفی در کانون خانواده در اکثر اختلال های رفتاری مشاهده می شود. بنا بر این فقدان احتمالی ارتباط دوستانه و صمیمی برادر کوچک تر شما با والدین می تواند یکی از دلایل جذب ایشان به جنس مخالف باشد. سعی کنید به عنوان برادر بزرگ تر از حمایت عاطفی و رفاقت عمیق با او غفلت نکنید. بهرحال با توجه به وضعیت وخیم پدر گرامی شما، این مسئولیت بر دوش دیگر اعضای خانواده سنگینی می کند که امیدوارم شما با افزایش آگاهی و مطالعه بیشتر کتاب های تربیتی به خوبی از عهده این مسئولیت خطیر بر آیید. در این مورد برای راهنمایی بیشتر به راهکارهای ذیل توجه فرمایید:
1. ارتباط کلامی میان اعضاء خانواده را بالا ببرید. در موقعیت های مختلف به صورت همدلانه به گفتگو و صحبت بپردازید و دیگر اعضاء خانواده را هم در این صحبت ها سهیم کنید. به هر مناسبتی از احوال او جویا شوید و نگذارید احساس کند نسبت به او بی تفاوت هستید. اما در عین حال بخاطر بحران نوجوانی از کلنجار رفتن با او بپرهیزید. در حرفهایتان به او احساس مسئولیت و عاقبت اندیشی را متذکر شوید. آگاهی یافتن از عواقب بعضی رفتارهای پرخطر وسیله خوبی برای ممانعت از ادامه آن رفتارهاست. شما می توانید با بیان نمونه های مختلف از ثمرات ارتباط های ناسالم به ایشان تلنگر بزنید.
2. سعی کنید کمبودهای عاطفی او را در محدوده خانواده حل کنید تا نیاز به پیدا کردن سنگ صبوری برای خود در بیرون از خانه پیدا نکند. غفلت از اینکه سن برادر شما نزدیک به سن بلوغ است می تواند صدمات جبران ناپذیری به ایشان و آینده او بزند. بلوغ دوره اوج و فرودهاست که بزرگترین علت لغزش در این برهه زمانی برای نوجوان خلأ های عاطفی و کمبود عشق و محبت است. نقاط مثبت و کلاً هر چیزی که باعث خوشحالی و جذب او می شود را در مقابلش یا اگر گوشی همراه دارد برایش ارسال کنید. استفاده از کلماتی مثل عزیزم - داداشم - دوستت دارم - قربون داداش و هر چیزی که بو و رنگ عاطفی دارد .
3. به صورت غیر مستقیم مراقب الگوهایی که برای زندگی خود انتخاب می کند باشید. به عنوان مثال الگوبرداری از دوستان صمیمی یا یکی از اعضاء فامیل می تواند مقدمه ساز باز شدن پای نوجوان به مسائلی از این دست باشد. سعی کنید با رفتار و کردار مناسب الگوی جدیدی برای او باشید. نوجوان سریع جذب شما خواهد شد. فقط کافی است با او رفیق شوید.

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

سلام من تقريبا سنم 17 ساله يك ساله كه دختر خالمو دوست دارم اما نميدونم چه جوري با خانوادش صحبت كنم لطفا جواب منو بدين ممنون

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن نوجواني و بلوغ مي رسد، رابطه با جنس مخالف و ازدواج است. اصل وجود اين نياز و احساس طبيعي، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگيزه لازم را براي تشکيل زندگي مشترک داشته باشند. شدت اين انگيزه به حدي است که آنها را از خانواده خود جدا مي کند و آماده مي کند تا با وجود همه مشکلات و سختي ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان يکديگر گردند.
2. در واقع علاقه به جنس مخالف ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند غريزه جنسي را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (كه ازدواج است) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد و عنصر آزمايش انسان قرار گيرد. از این روی دوست داشتن دختر خاله تان به همان نیاز غریزی شما بر می گردد.
3. با توجه به این که شما الان 17 سال بیشتر ندارید، طبیعتاً شرایط ازدواج هم در شما فراهم نیست چون شما هنوز نوجوان محصل هستيد و بعد از آن بايد به دانشگاه برويد يا سربازي و بعد از طي اين مراحل تازه اولين مشكل داشتن شغل مناسب و درآمد کافی مي باشد. پس بهتر است از هرگونه اندیشه در مورد ازدواج و ارتباط با جنس مخالف و دختر خاله تان تحت هر عنوانی خودداری کنید. چون این کار علاوه بر آسیب های فراوانی که دارد و از لحاظ شرعی و روانشناسی خالی از اشکال نیست، موجب گرفتار شدن شما در وادی عشق می شود و از آنجا که ريشه دادن به عشقي كه در حال حاضر توان وصال بر آن را نداريد، كار اشتباهي است چون شرایط آن را ندارید، بنابراین وقتي شرايط براي يك نوجوان مهيا نباشد، اقدام براي ازدواج منطقي نيست. پس خوب است رفتار عاشقانه را به كرداري عاقلانه تبديل كنيد و از همین ابتدای امر جلوی به وجود آمدن مشکلات بعدی را بگیرید.
البته ما هم قبول داریم که نيازهاي عاطفي و ويژگي دوران نوجواني، آدمي را به سوي دوست داشتن و عشق ورزيدن سوق مي‏دهد كه البته اين يك امر طبيعي و غريزي است، ولي مهم، كنترل احساسات و پرهيز از تصميم شتابزده و برخاسته از محبت افراطي مي‏باشد معمولاً روح حاكم در عشق‏هاي مجازي عشق ورزيدن است، نه خردورزي، در حالي كه براي تصميم‏گيري درباره ازدواج، علاوه بر عشق و مهروزي، بصيرت و تعقل لازم است تا بر اساس آن بتوان همسری با توجه به معیارها و ملاک های صحیح انتخاب کرد.
4. بهتر است دختر خاله تان را موقتاً فراموش کنید و به آینده خود فکر کنید البته برای فراموش کردن او سعی کنید از هر گونه ارتباط تلفنی، حضوری، اینترنتی و پیامکی با او خودداری کنید و از هر چیزی که شما را به یاد او می اندازید دوری کرده و آنها را از بین ببرید و در مسیر رفت و آمد او قرار نگیرید، بیش از گذشته به درس و مدرسه و کار اهمیت داده و اوقات فراغت خود را با تفریحات سالم و ورزش و یادگیری برخی حرفه های مورد علاقه پر کنید و برای رسیدن به اهداف عالی و فتح قله های ترقی و کمال تلاش و کوشش نمایید. البته انتخاب دوستان متدین و خوب از همجنسان و همسالان خود، بهتر می تواند شما را در رسیدن به اهداف، یاری رساند.
5. به یقین اگر وظایف و مسئولیت هایی که امروز به گردن شما نهاده شده است را به خوبی انجام داده و از پس آنها با موفقیت بر بیایید، این امید می رود که شما بتوانید در آینده شرایط و مقدمات ازدواج موفقی را پی ریزی کنید و تا آن موقع قطعاً دختر خوب، نجیب و پاکی را خداوند در سر راه شما قرار خواهد داد تا بتوانید در کنار او ازدواج همراه با خوشبختی و شادکامی را تجربه کنید.
6. البته می توانید بعد از آن که سن تان افزایش پیدا کرد و شرایط شما برای ازدواج مهیا شد و آماده ازدواج شدید در این صورت، موضوع را در درجه اول با خانواده خودتان در میان بگذارید و اگر دختر خاصی را در نظر دارید و یا اگر همچنان به دختر خاله تان علاقمند بودید در این صورت از خانواده خود بخواهید موضوع را پیگیری کنند و در مورد دختر مورد نظر تحقیق و بررسی کنند، اگر نتیجه تحقیقات مثبت بود و او را مناسب تشخیص دادید در این صورت به اتفاق خانواده به خواستگاری دختر مورد نظر بروید و مراحل بعدی را تا رسیدن به نتیجه مطلوب دنبال نمایید.
موفق و سربلند باشید.

با سلام به شما عزیزان -آیا در اسلام روشهای تشخیص دوست واقعی مطرح شده است چون در این زمینه با یکی از دوستان مشکل پیدا کردم و میخواهم بدانم تکلیفی که اسلام تعیین کرده چیست؟

عامل سازنده شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست او ـ امور مختلفی است که مهم ترین آن ها همنشین و دوستی می‌باشد، خداوند دربارة عاقبت دوستی با افراد گمراه و ناباب می‌فرماید:
«وَ یوْم‌َ یعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَی‌َ یدَیه‌ِ یقُول‌ُ یـَـلَیتَنِی اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِیلاً یـَاوَیلَتَی‌َ لَیتَنِی لَم‌ْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِیلاً لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَن‌ِ الذِّکرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِی وَ کان‌َ الشَّیطَان‌ُ لِلاْنسَان‌ِ خَذُولاً؛(1)
به خاطر بیاور روزی را که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم‌، ای وای بر من‌! کاش فلان [شخص گمراه‌] را دوست خود انتخاب نکرده بودم‌! او مرا از یاد حق گمراه ساخت‌، بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمده بود، و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
سعدی در تأثیر همنشینی می‌گوید:
گلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری که از بوی دل‌آویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم و لیکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد و گر نه من همان خاکم که هستم
بر این اساس ، انسان باید از دوستی با افراد گمراه‌، غافل و شیطان صفت بپرهیزد . در انتخاب دوست دقت نماید.
در پاسخ به این که چگونه دوست واقعی را بشناسیم، باید گفت:
تنها با آزمایش و امتحان این امر میسر است. پروین اعتصامی میگوید:
پروین، نخست زیور یاران صداقت است
باری نیازموده، کسی را مدار دوست
تا دوستی را نیازموده ایم، نباید به او اعتماد کنیم. اکتفا کردن به ظاهر و روی خوش کافی نیست.
برای آزمودن دوستان مهم ترین راه، هفت چیز است:
1ـ آزمایش روحی:
اگر روان و عواطف خویش را به خوبی بشناسیم، از راه احساس درونی می توان میزان محبت دیگری را تشخیص داد.
2ـ آزمودن به گاه نیاز:
در موقع نیازمندی، می توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است :
لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ ؛
برادرت را مشناس مگر در وقت نیازت به او(2).
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراری پیوند نزدیک تر:
آیا دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ آیا از همنشینی با تو احساس رضایت دارد؟ آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح می کند؟
4ـ آزمودن در سختی ها:
دوست خوب کسی است که در گرفتاری ها به یاری ات بیاید. امام علی(ع) می فرماید:
في الشِّدَّةِ يُختَبَرُ الصَّديقُ؛
در سختي هاست كه دوست، آزموده مى شود . (3)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انسانی چهره واقعی اش را در حال خشم آشکار می سازد، از این رو امام صادق(ع) فرمود:
مَن غَضِبَ علَيكَ مِن إخوانِكَ ثلاثَ مَرّاتٍ فلَم يَقُلْ فيكَ مَكروها فَأعِدَّهُ لِنَفسِكَ ؛
اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی درباره ات نگفت، او را برای خود حفظ کن(4).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمی در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود بیرون می آورد و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد، از این رو می توان دوست را در سفر آزمود. یکی از روش های ، دوست را آزمودن به هنگام مسافرت دانسته اند.
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستی واقعی، ناشی از سِمَت و مقام نیست و با نبود آن ها نیز پا بر جاست. امام علی(ع) می فرماید: عِندَ زَوالِ القُدرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِن العَدُوِّ ؛
هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته می شود.(5)
8-آزمودن اندیشه و عقائد و رفتارش:
امام على عليه السلام می فرماید : احذَرْ صَحابَةَ مَن يَفِيلُ رَأيُهُ و يُنكَرُ عَمَلُهُ ؛ فإنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرٌ بِصاحِبِهِ؛(6)
از همنشينى با كسى كه انديشه اش، سست و فاسد است و كردارش، زشت و ناپسند، دورى كن؛ زيرا يار، با يار سنجيده مى شود.
مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:
1- دوستی در قرآن و حدیث،محمد محمدی ری شهری؛انتشارات دار الحدیث.
2- دوستی و دوستان، سید هادی مدرس، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، از انتشارات آستان قدس رضوی، 1376 ؛
3- آئین دوستی (دوست یابی) دیل کارنگی، انتشارات پیمان 1378؛
موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. فرقان (25) آیه 27 ـ 29.
2. العلامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت،1404 ه.ق .ج 71، ص 178.
3.غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، في جزء واحد، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش.ص424.
4. حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هجرى قمری، ص 368.
5.غرر الحکم ، ص 424 .
6.امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره ق، ص459.

با سلام انتخاب دوست اهمیت بسازی در سرنوشت افراد دارد برای شناخت دوست مناسب و ویژگی های آن چه نکاتی مطرح است من از کسی که برای او زحمت زیادی کشیده بودم چند بار تقاضای کاری کردم که در توانش بود اما هربار من را نا امید کرده روش های شناخت دوست سالم را مطرح می فرایید واین که روابط با دوست وتوقعات در چه حدی باید باشد اگرسوال با مطالب سایت ارتباطی ندارد خواهشا به اختصار منبعی را در این زمینه معرفی بفرمایید

درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمني بر كن كه رنج بي شمار آرد
یکی از نیازهای اساسی بشر در تمام طول عمر، از کودکی تا کهنسالی، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، انتخاب دوست و داشتن رفیق و همنشینی است که از جهت روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی با او موافق و یک دل باشد. هر انسانی ضرورت و نیاز به رفاقت و همنشین خوب را در وجودش می‌یابد.
انسان بی دوست در دنیا غریب است.
اسلام به دوستی و ضرورت دوست‌یابی، اذعان دارد و به آن توصیه کرده است. هماهنگ با آفرینش و طبیعت و نیاز انسان، احکام، قوانین و ضوابطی را وضع نموده است. بدین وسیله ملاک و معیارهای دوست خوب و دوست بد را تعیین نموده، آثاری را که هر یک از دوستان خوب و بد در زندگی، رفتار، اخلاق، عقاید و سرنوشت بشر می‌گذارد، بیان کرده است. لیکن وقتي ما مي‏توانيم دوستان خوب و بد را تشخيص دهيم كه خوب و بد را درست تشخيص داده باشيم و آن ها را باور كرده و خودمان خوب و از بدي دور باشيم. در اين صورت است كه تشخيص دوست خوب و بد بسيار آسان و ساده مي‏شود.
ذره ذره اندر اين ارض و سما جنس خود را همچو كاه و كهربا
نوريان مرنوريان را طالبند ناريان مرناريان را جاذبند
دوست مورد نظر بايد از ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري و فكري خاصي برخوردار باشد تا سزاوار محبت ورزيدن و دوستي نمودن گردد. به برخی از ويژگي هاي يك دوست خوب اشاره مي كنيم تا با رعايت آن ها در انتخاب دوست خوب موفق باشيد:

1- وفاداري :
از شرايط يك دوست ايده ال وفاداري است . دوست بايد به اصول اخلاقي و تعهدات دوستي و عهد و پيماني كه منعقد مي سازد ، پايبند و وفادار باشد.
2- ديانت و پايبندي به احكام دين و فرامين الهي:
اهل دين بودن يك امتياز است و پايبندي به احكام شريعت يك ضرورت مي باشد.
3- دور انديشي:
یکی ديگراز ويژگي هاي دوست خوب دور انديشي است تا پیش از بروز خلل و انحراف در زندگي و هر گونه حادثه منفي و ناخوشايندي شما را آگاه و مطلع سازد و گرنه دو نفر همراه هم به خطا مبتلا مي شويد.
4- آينه يكديگر بودن:
خير خواهي نمودن و عيب يكديگر را دوستانه - نه خصمانه - متذكر شدن شرط ديگري است كه موجب پيشرفت روز افزون شما خواهد شد. راه ايراد گرفتن ديگران و برخوردهاي تلخ و تهديدآميز و... را سد خواهد كرد.
5- تواضع و همترازي :
از شرائط دوست خوب همترازي اجتماعي دو دوست و تواضع نمودن و احترام متقابل است .
مهم ترین معیارها و روش های به دست آمده از روایات برای شناخت دوست خوب و بد این است.
دوست خوب آن است كه:
1- در راه خوب ما را همراهی کند . ما را از راه بد و كار بد باز دارد.
2- به خوبي‏ها و خوبان عشق بورزد . از بدي‏ها و بدها بدش بيايد.
3- فردي آگاه، با معرفت، با فرهنگ و زيرك باشد.
4- بدي‏هاي ما را به ما تذكر بدهد . ما را در انجام كار خوب و پيمودن راه خوب تشويق و كمك كند.
5- با ما به طمع مال و منال و... رفاقت نكند .
6- از خود ما در خوبي‏ها و كمالات بهتر و بالاتر باشد.
همنشين تو از تو بِه بايد تا تو را عقل و دين بيفزايد.
بالاخره دوست خوب آن است كه سخن گفتنش موجب افزوني علم و دانش شما گردد.
رفتارش شما را به فكر آخرت بياندازد. ديدارش شما را به ياد خداوند اندازد.
از دوستي با چه اشخاصي بايد اجتناب نمود:
از دوستي با افرادي كه ويژگي هاي زير را دارند، بايد پرهيز نمود:
1- افراد سخن چين و نمام .
2- افراد پست و تن پرور و آسوده خواه.
3- افراد دروغگو.
4- افرادي كه به احكام و مقررات ديني پايبند نيستند.
5- كساني كه تندخو و بد اخلاق مي باشند.
6- افراد ترسو .
7- افراد بخيل و خسيس.
8- افرادي كه متهم شناخته شده و حيثيت اجتماعي مطلوب ندارند.
9- افرادي كه از ستمگري و عدم رعايت حقوق ديگران ابا ندارند.
10- نادان , كم ظرفيت و پر توقع و...
به چند راهكار در كيفيت دوستي اشاره مي كنيم :
- دو دوست صميمي بايد از عمق جان نسبت با يكديگر همدرد و خيرخواه باشند . يك لحظه يك رنگي و صفا را فراموش نكنند .
- در تمام حالات از حقوق دوستي و رفاقت دفاع كنند .
- بر لغزش ها و خطاهاي پيش آمده و غير منتظره صبر كنند. همدیگر را مورد عفو بخشش قرار دهند .
در سختی ها بردباري نشان دهند و بر ناملايمات بخندند .
- از يكديگر توقع و انتظار نداشته باشند . دوستي را زمينه رسيدن به اميال و خواهش هاي شخصي خود قرار ندهند.
- از مجادله و جر و بحث های غير علمی با يكديگر پرهيز كنند .
- در برابر يكديگر متواضع و فروتن باشند. به حرف های همديگر گوش دهند .
- از سرزنش و مذمت يكديگر پرهيز نمايند .
- خيرخواه و ناصح همديگر باشند. در حق يكديگر دعا كنند و اسرار هم را بپوشانند.
- همه اسرار و حرف های دل را نباید به دوست خویش گفت . زیرا همیشه این احتمال است که روزی دوست دشمن گردد ، چنان که ممکن است روزی دشمن دوست گردد . بنا بر این باید اسرار و مطالبی را با دوست در میان گذاشت که اگر روزی دشمن شد ، نتواند از آن حرف ها سوء استفاده کند . با دشمنت به گونه ای بر خورد کن و در بحث و مجادله حرف هایی را بزن که اگر روزی با تو دوست شد، به خاطر حرف ها و رفتارهایت شرمنده نباشی.
- با دادن هديه - در حد توان - و كلمات محبت آميز اظهار دوستي كنند و در شاد نمودن يكديگر بكوشند .

جهت آگاهی بیش تر به کتاب های زیر رجوع شود:
1- دوستي در قرآن و حديث , نوشته آقاي ري شهري
2- دوستي و دوستان , نوشته آقاي سيد هادي مدرس , ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير, از انتشارات آستان قدس رضوي , 1376
3- آئين دوستي (دوست يابي) نوشته ديل كارنگي , انتشارات پيمان 1378
4- آئين دوستي در اسلام , نوشته آقاي بابازاده
آنچه به عنوان ويژگي هاي دوست خوب بيان شد ، مطلق و صد در صد نيست، چه اين كه انسان ها كم و بيش داراي نواقصي هستند. خود ما وقتي به كارنامه زندگي خود نگاهي مي افكنيم ، آن را بي نقص و عيب نمي بينيم. همه ويژگي هايي كه گفته شد، به اين معناست كه به طور نسبي دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلي زندگي او نيز به سمت و سوي اين ويژگي ها و جنبه هاي مثبت باشد.

با سلام و خسته نباشید وتشکر از زحماتتون.من دختری هستم معتقد تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشتم نه کلامی و نه رابطه دیگر.با اینکه از نظر تحصیلات،وضع مالی،طبقه اجتماعی و ...در موقعیت خوبی هستم ولی تا به حال موقعیتی برای ازدواج نداشتم ولی الان احساس می کنم برای حفظ دین و پاکیم و رهایی از تنهایی احتیاج شدیدی به ازدواج دارم در ضمن من دختر نامعقولی هم نیستم که عاشق چشم و ابرو و یا ثروت کسی بشم ولی چند وقت هست که عاشق یه پسری در کلاسم شدم یه حس خاصی نسبت بهش دارم از شما میخواهم کمکم کنید که چطور بهش بفهمونم که دوستش دارم و اینکه چطور حس اونو نسبت به خودم بفهمم؟اصلا چطور اونو به خودم علاقه مند کنم البته در تمام حالات و مراحل زندگیم خداوند متعال در اولویت است و مد نظرم. لطفا کمکم کنید.متشکرم و ممنون.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشته اید، معلوم است که دختر مؤمن و عفیفی هستید که به از خطوط قرمز الهی و دینی آگاهید . به خوبی تلاش کرده اید که عصمت و پاکی خود را حفظ کنید. از این بابت خرسندیم و به وجود دخترانی همانند شما افتخار می کنیم.
2. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند این میل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد.
3. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، ابتدا علاقه را كنار بگذاريد . همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه با شما همخواني دارد يا نه.
بدون شک مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد. تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند .در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند.
4. اگر او را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، طبیعتاً نمی توانید شخصاً و به طور مستقیم یا با انجام برخی رفتارهای خاص و اظهار عشق و علاقه او را از انگیزه خود مطلع گردانید، چرا که انجام برخی رفتارهای خاص، خودنمایی و جلب توجه کردن دختر در برابر پسر ، ابراز عشق و علاقه، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است.
زن مجذوب است نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند . آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند. گل محمدي و لاله و جمال يوسف و ديگر گل‏هاي زيبا هرجا باشند، مردم به سوي شان گرايش مي‏يابند و آن ها را به دست مي‏آورند و نيازي به خودنمايي ندارند.
علاوه بر آن اصولاً اظهار محبّت يك دختر به يك پسر، سوء ظنّ در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم كه دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد. يعني به طور طبيعي مردان اين گونه‏اند كه به محض اظهار علاقه و محبّت از جانب دختران، سوء ظن در آن ها پديد مي‏آيد.
5. بهترین راه حل ممکن این است که از طريق واسطه‏اي مورد اعتماد و امین، خود را به پسر مورد نظر معرفی کنید . نظر طرف مقابل را درباره خويش و ازدواج با شما، به نحوی که متوجه نشود واسطه را فرستاده اید، جويا شويد؛ حال در صورتي كه او نيز به ازدواج با شما تمايل و علاقه داشت، باز از طریق واسطه به او پیشنهاد کنید که به طور رسمي و از طريق خانواده از شما خواستگاري كند تا ان شاء اللّه در صورت فراهم بودن زمینه ها و شرایط لازم و با توافق شما و وي و خانواده‏هاي دو طرف مقدمات ازدواج فراهم گردد. اما اگر به شما علاقه و تمایل به ازدواج نداشت، راحت با این مسئله کنار بیایید و او را فراموش کنید. بدانید که عشق یک طرفه دردی را دوا نمی کند و مفید ازدواج نمی باشد.
6. از آن جا که سن ازدواج بین دختران و پسران افزایش یافته ، نگرانی شما از بابت نداشتن خواستگار کاملاً بی مورد است . دلیل بر وجود اشکالی در شما نیست؛ البته ویژگی‌های ظاهری و جسمانی یا صفات اخلاقی در این جهت تأثیر گذار است . در این میان، تنها صفات اخلاقی بر عهده شما است. خیلی از کارها،‌خارج از خواست انسان است و در این موارد نباید نگران بود. همان‏طور كه براى شما به عنوان يك دختر، اين مشكل وجود دارد و هنوز نتوانسته‏ايد با فرد مناسب و دلخواه خود ازدواج كنيد، براى پسرها نيز اين مشكل وجود دارد. علاوه بر اين، بين دختران تنها فردى نيستيد كه دچار اين مشكل هستيد . دختران زياد ديگرى نيز هستند كه مدت‏ها و گاهى سال‏ها با اين مسئله روبه‏رو هستند؛ امّا سرانجام همسر مناسب و متناسب با روحيات خود را پيدا مى‏كنند؛ ولى با اندكى تأخير از نظر زمانى. بنابراین زود ازدواج‏كردن، نشانه موفقيت در امر ازدواج و تأمين خوشبختى و سعادت هميشگى نيست. با كمى دقت، مشاهده مى كنيد كه فرآيند خواستگارى و ازدواج، معمولاً يك فرآيند طولانى مدت است . نيازمند زمان و دقت كافى است . چه بسا همين تجربه‏ها و به تأخير افتادن‏ها، شناخت و آگاهى‏تان را از موضوعات و معيارهاى ازدواج بيش تر و عميق‏تر كند . موفقيت در اين امر مهم و حياتى را چندين برابر كند كه در نتيجه به صلاح شما خواهد بود.
7. بهتر است تا زماني كه كسي به خواستگاري شما نيامده است، فكر و ذهن خود را از مسائلي مربوط به ازدواج، خواستگاري، خالي كنيد. بيش ترين هم و غم تان درس و ادامه تحصيل باشد ، چرا كه اولاً بهترين فرصت براي رشد و كمال و كسب مدارج علمي و عملي، دوران جواني و تحصيل است . مي توانيد با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي در زمينه رشته تحصيلي خود، به يكي از امتيازات و ارزش هايي كه مي تواند براي آينده و خوشبختي تان مؤثر واقع شود دست يابيد .
با كم تر فكر كردن در اين زمينه و از طرف ديگر توجه نمودن به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفس تان نيز بيش تر خواهد شد.
8. البته نباید از مسائلی که زمینه ساز خواستگاری است غفلت کرد، مثلاً پاکیزگی و نظافت، شادابی، خوش اخلاقی، خوش سخن بودن، شوخی های به جا میان همجنس، رعایت کردن فرهنگ صحیح جامعه، پرهیز از گرفتگی چهره و عبوس بودن ، ابتذال اخلاقی ، ژولیدگی و اظهارات دلسرد کننده، حالات افسردگی و...
البته در کنار این کارها می توانید به افراد موثق و مورد اطمینان بسپارید که اگر پسر خوب و مجردی را سراغ دارند که با شما همخوانی و تناسب دارد، به خانواده تان معرفی کنند تا زمینه خواستگاری از شما به وجود آید.

صفحه‌ها