عذاب

می خواستم نظر شما درباره تجربه نزدیک به مرگ رو بدانم.

می خواستم نظر شما درباره تجربه نزدیک به مرگ رو بدانم. آیا این تجارب را صحیح می دانید؟ بسیاری از کسانی که این تجربه را داشتند، خوشی را احساس می کردند و کمتر کسی از تجربه دردناک خبر می دهد با این که بسیاری از آنها مسلمان نبودند. خیلی از تجربه کننده ها، از تناسخ سخن می گفتند. کمتر کسی از سوال نکیر و منکر صحبت می کند. آیا اینها توصیف دین از سکرات موت و عذاب برزخی را زیر سوال نمی برد؟

پاسخ:

مقدمه:

تجربه نزدیک مرگ (1) به معنای تجربه کردن حوادث و یا بیماری‌های خطرناکی است که فرد را به حالت مرگ بسیار نزدیک می‌کند. این تجربه ممکن است شامل تجربه مثبت و آرام‌بخش یا تجربه منفی و اضطراب‌آور و یا بدون هیچ حسی باشد. در تجربه مثبت، احساساتی مثل احساس خروج از بدن، احساس شناور بودن، سکوت کامل، احساس امنیت و گرما، تجربه ازهم‌پاشیدگی، دیدن تونل، دیدن نور، دیدن بستگان فوت‌شده و غیره باشد و در تجربه منفی، ممکن است شامل احساس درد و اضطراب باشد. توضیحات در مورد این تجربه «NDE» ازنظر علمی و مذهبی بسیار متفاوت است. (2) در ادامه پاسخ سؤال شمارا در این خصوص در قالب چند نکته تقدیم می‌کنیم:

نکته اول: مشکل راستی آزمایی مشاهدات

اولین نکته‌ای که در این میان باید بدان توجه داشته باشید این است که مشاهدات و تجربیاتی که از مسئله مرگ بيان می‌شود، باید در جای خود ثابت‌شده و گزارش‌هایی که از ايشان به دست می‌آید می‌بایست مورد راستی آزمایی قرار گیرد در ادامه باید ثابت شود که آنچه ایشان مورد تجربه شخصی قرار داده‌اند، واقعیتی بیرون از ذهن و ضمیر ایشان بوده و جلوه‌ای از تخیلات و توهمات انباشته ذهنی که در آن لحظه خود را نمایش داده است، نباشد؛ که البته این اثبات، نمی‌تواند راحت و ساده صورت گیرد. چراکه به‌شدت مبتنی بر یک تجربه شخصی و غیرقابل اشتراک است.

نکته دوم: حقیقت مرگ

برحسب ظاهر، اولین بار در سال 1975، ریموند مودی در کتاب خود بانام «زندگی بعد از زندگی» که بر مبنای مصاحبه‏هایی است که وی با افرادی انجام داده بود که بعد از مرگ دوباره به زندگی بازگشته بودند، اصطلاح تجربه نزدیک مرگ را به کاربرد. (4) ولی همین اصطلاح نباید برای انسان این سوءتفاهم را ایجاد کند که آنچه در حال تحقق است، نوعی «مرگ» است.

درواقع مرگ عبارت است سکنا در عالم برزخ و رخداد حالتي كه بازگشت از آن به نحو عادی امکان‌پذیر نيست. بنابراين چون همه‌کسانی كه تجربيات نزديك با مرگ داشته‌اند، به‌هرحال بازگشته‌اند نتيجه می‌شود كه آن‌ها هرگز به‌طور واقعي نمرده و ساکن عالم برزخ نشده‌اند؛ و ظاهراً آنچه برای ایشان رخ‌داده است، نوعی «پرواز روح» است که نظیر آن در عالم خواب و یا (طبق گزارشات) به‌صورت تعلیمی در برخی از کلاس های رزمی و هیپنوتیزم، اتفاق می‌افتد.

علامه طباطبايي (ره) پيرامون همين مسئله می‌فرماید:

«مرگي كه خداي سبحان آن را به «حق» وصف نموده نه آن بي حسّي و بی‌حرکتی زوال زندگی‌ای است كه به ديد ظاهري ما درآید، بلكه بازگشتي است به‌سوی او كه به خروج از نشئه دنيا و ورود به نشئه ديگر (آخرت) محقق می‌گردد.»(3)

درنتیجه حالاتی که در این گزارشات وجود دارد، قابل تطبیق صد در صد با اوصاف عالم برزخ و حالات مرگ در روایات نیست.

نکته سوم: دلالت‌های اعتقادی در تجربه‌های نزدیک به مرگ

شواهد تجربیات نزدیک به مرگ، می‌توانند به نحو تجربی تا حدودی این نکته را اثبات کنند که روح چیزی مستقل از بدن و درعین‌حال متعلق به آن است و روح می‏تواند بعد از مرگ بدن نیز بماند و به حیات خود ادامه دهد. به‌عنوان نمونه ادعا می‌شود:

زنی که مورد جراحی قرارگرفته بود، بعد از به هوش آمدن، به‌دقت ابزار جراحی‌ای که قبلاً ندیده بود را توصیف کرده و گفتگویی که بین پرستاران و پزشک در هنگام بیهوشی کامل او صورت گرفته بود بیان کرده ‌است (5) و یا پرستاری دندان مصنوعی بیمار بیهوشی که دچار حمله قلبی شده بود را از دهانش بیرون آورد و بعد از به هوش آمدن آن بیمار از همان پرستار خواست که دندانش را به او برگرداند. در شرایط عادی ممکن است توجیه این مسئله مشکل باشد که چگونه یک مریض بی‌هوش توانسته بعد از به هوش آمدن همان پرستار را شناسایی کند. (6)

اشروتر کونهاردت بیان می‏کند که برخی از عناصر تجربه نزدیک به مرگ، نظیر مرور رویدادهای زندگی یا دست‏یابی به اطلاعات عینی از محیط اطراف در حین تجربه، نه‌تنها قابل بازآفرینی نیستند، بلکه اصولاً تبیین‌های فیزیولوژیکی روشنی درباره آن‌ها وجود ندارد. وی بر آن است که اکنون اطلاعاتی در باب تجربه‌های نزدیک مرگ در دست است که می‌تواند بر واقعیت فرا مادی و قابلیت‌های فرا طبیعی انسان دلالت داشته باشد. (7)

نکته چهارم: نسبت آموزه‌های اسلامی باتجربه‌های نزدیک به مرگ

تنوع و گوناگونی آنچه امروزه به‌عنوان تجربه نزدیک به مرگ در محافل علمی و عرفی وجود داشته و عدم راستی آزمایی (به جهت نکته اول) در خصوص آن سبب می‌شود تا نسبتِ این‌گونه تجربیات، با آنچه اسلام در خصوص زندگی پس از مرگ و عالم برزخ می‌گوید، کاملاً قابل توضیح و توصیف نباشد.

به‌عبارت‌دیگر، در اینجا با یک تجربه بسیط و روشن مواجه نیستیم تا بگوییم آیا صحیح است یا خیر؛ بلکه در اینجا انبوهی از تجربیات آن‌هم با جزئیات ریزودرشت وجود دارد که برخی از آن‌ها کاملاً قابل تطبیق با آموزه‌های دین اسلام بوده و برخی از آن نیز با این آموزه‌ها مخالف است.

اما به‌هرحال اصول اساسی این‌گونه تجربیات، نظیر حقیقت روح، واقعیت زندگی پس از مرگ و... مورد تأیید اسلام است.

نکته پنجم: تجربیات دردناک

ممکن است بپرسید، تجربیات نزدیک به مرگ، حالتی خوشایند و احساس نیکو را برای شخص ایجاد می‌کنند، درحالی‌که به قطع و یقین برخی از این افراد در زمره ملحدان و گناهکاران قرار دارند. در اینجا باید به این نکته توجه داشت که اولا:ً (با فرض صداقت ایشان) همان‌طور که گذشت اصلاً مرگی را تجربه نکرده تا بخواهد شاهد سختی‌های مرگ باشد؛ ثانیاً: در جای خودش توضیح داده‌شده که برخی از ملحدان به سبب قصوری که دارند، مستضعف فکری نامیده می‌شوند و ان‌شاءالله اهل نجات می‌باشند؛ همچنین برخی از گناهکاران نیز به‌واسطه سختی‌های زندگی و بیماری یا توبه و پشیمانی باطنی، بخشیده شده و به همین جهت، از عذاب رهایی می‌یابند. ثالثاً: بسیاری از گزارش‌هایی که از تجربه مرگ بیان‌شده، اتفاقاً آن را مملو از ناراحتی و عذاب بیان کرده‌اند و به‌عبارت‌دیگر بحث احساس سبکی و راحتی، عمومیت ندارد؛ چراکه بسیاری از افراد آن را به‌گونه‌ای دیگر تجربه کرده‌اند. در قرآن کریم هم این معنا این‌گونه بیان می‌شود که «و اگر آن زمانى را كه فرشتگان جان كافران را مى‏ستانند، مشاهده كنى [مى‏بينى‏] كه بر چهره و پشتشان ضربات سنگينى مى‏كوبند و [به آنان نهيب مى‏زنند كه‏] عذاب سوزان را بچشيد!»(8)

نتیجه:

ازآنچه بیان شد روشن می‌شود که تجربه نزدیک به مرگ، یک تجربه کاملاً شخصی و غیرقابل اشتراک (و به‌تبع آن غیرقابل اثبات) برای اشخاص است که در حقیقت تجربه‌ای از انفصال روح انسان از بدن است که نمی‌توان آن را به‌عنوان مرگ حقیقی انسان، قلمداد کرد چراکه آنچه در هنگام مرگ حقیقی رخ می‌دهد، سفری معمولاً بی‌بازگشت و سکنا در عالم برزخ است که البته در نحوه کیفیت جان دادن، با توجه به آیات و روایات، میان مؤمنان و کافران تفاوت بسیاری وجود دارد. هرچند بسیاری از تجربیاتی که به نحو صادقانه گزارش‌شده است، می‌تواند قابل تطبیق بر آیات و روایات بوده و ازنظر اعتقادی، مهر تأیید را دریافت کند.

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. به انگلیسی: Near-death Experience (به‌صورت مخفف: NDE)
  2. برگرفته از سایت ویکی‌پدیا مدخل «تجربه نزدیک به مرگ»
  3. ر.ك: طباطبايي، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، انتشارات الزهراء، چاپ دوم، 1371، ص 63.
  4. کجباف، محمدباقر و دیگران، تبیین رابطه روح و بدن با تکیه‌بر نظریه سیستم‏ها و تجربه‏های نزدیک مرگ، فصلنامه کلام اسلامی، دوره 22، شماره 85، صفحه 129-147
  5. Sabom, Michael (1998), Light& Death: One Doctor's Fascinating Account of Near-Death Experiences. Grand Rapids, Michigan: Zondervan Publishing House, p. 53
  6. vanLommel P, van Wees R, Meyers V, Elfferich I. (2001) Near-Death Experience in Survivors of Cardiac Arrest: A prospective Study in the Netherlands. Lancet, December 15: 358 (9298): 2039-45.
  7. Kunhardt,M.(1993),A Review of Near Death Experiences, Journal of Scientific Exploration, Vol. 7, No. 3, pp. 219-239.
  8. سوره الأنفال، آیه 50

اگر بیماری کرونا برای عذاب یا امتحان ما است، کودکان چه تقصیری دارند؟ آیا این عادلانه است؟ آیا خداوند واقعاً عدالت را رعایت کرده است؟
 بیماری، عذاب، امتحان، کودک، عدل الهی.

اگر بیماری کرونا برای عذاب یا امتحان ما است، کودکان چه تقصیری دارند؟ آیا این عادلانه است؟ آیا خداوند واقعاً عدالت را رعایت کرده است؟

پاسخ اجمالی:

ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بد انسان و یا عذاب الهی نیست؛ بلکه گاهی به‌منظور امتحان انسان‌ها و حتی کودکان است. همچنین، ممکن است شرور و بیماری، نتیجه طبیعی رفتار انسان‌ها یا طبیعت باشد و چون جهان، یک کل به‌هم‌پیوسته است، کودکان نیز از عملکرد بد یک انسان و یا رفتار طبیعت، استثناء نمی‌شوند. البته خداوند در این‌گونه موارد، برای بی‌گناهان، «اعواض»(پاداش) در دنیا و آخرت در نظر گرفته است.

پاسخ تفصیلی:

خداوند از طریق بیماری و شرور و سختی‌ها، گاهی انسان‌ها را عذاب یا امتحان می‌کند؛ ازاین‌رو، این سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند که عادل است، مانع از تسرّی این اتفاقات ناگوار به کودکان نمی‌شود؛ کودکانی که پاک و بی‌گناه‌اند و آمادگی لازم برای این امتحانات سخت را نیز ندارند. در ادامه، با ارائه نکاتی به این پرسش پاسخ می‌دهیم:

نکته اول:

هرچند ممکن است یکی از عوامل بیماری و دشواری در زندگی، عدم اطاعت از فرامین الهی و در حقیقت مکافات اعمال بد انسان باشد ولی این‌گونه نیست که هر جا بیماری وجود دارد، مصداقی از مصادیق «عذاب الهی» است! آری، برخی از این اتفاقات ناگوار، منشأ انسانی داشته و عملکرد انسان‌ها در نوع مناسبات و اتفاقاتی که در یک منطقه و یک دوره می‌افتد، مؤثر است. همچنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید:

«ظَهَرَ الْفَسَادُ فىِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِى النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ به سبب اعمال مردم، در برّ و بحر فساد آشکار شد تا جزاى بخشى از اعمالى را که انجام داده‏اند به آن‌ها بچشاند شاید بازگردند». (1)

امّا باید توجّه کرد که گاهی هم این اتفاقات ارتباطی به عملکرد انسان ندارد؛ چنانکه ممکن است باران و برف در منطقه‌ای به جهت شرایط جغرافیایی که دارد بیشتر از نقاط دیگر ببارد، نظیر مناطق استوایی و یا مناطقی که در مجاورت دریاهای متعدد قرار داشته و ابرهای باران‌زای بیشتری در آن منطقه فعّال‌اند؛ تا جایی که می‌توان دوره‌های مختلف خشک‌سالی و ترسالی آینده را نیز تا حدودی با ابزار علمی و بر اساس فرمول‌های کاملاً طبیعی پیش‌بینی کرد.

ازاین‌رو ممکن است شیوع برخی از بیماری‌ها، به جهت مساعد بودن شرایط جوی در برخی مناطق، بیش از مناطق دیگر باشد. در این صورت دیگر نمی‌توان ظهور و یا شیوع یک بیماری را مستقیماً مکافات عمل و عذاب الهی نسبت به بندگان دانسته و از این باب برای ما سؤال شود که چرا کودکان دچار بیماری می‌شوند؟

نکته دوم:

در نگرش مبتنی برجهان بینی دینی و الهی، عالم هستی مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته و منسجم است که مخلوق یک موجود کاملِ مطلق بشمار می‌آید. ازاین‌رو همه موجودات عالم بر هم تأثیر داشته و از همدیگر متأثر می‌شوند. (2)

درنتیجه، حوزه تأثیر رخدادهای طبیعی و اعمال انسان تنها به حیطه شخصی او مربوط نشده و می‌تواند زمان‌ها و مکان‌های دیگر را نیز درنوردد؛ به این معنا که ممکن است رخدادی طبیعی مثل زلزله و یا ظلم ما به یک فرد یا خانواده تا مدّت‌ها در کودکان و حتی نسل‌های بعد نیز تأثیر بگذارد. (3) روشن است که هیچ‌کدام از این موارد مربوط به «عذاب الهی» نبوده و فعل مستقیم خداوند به‌حساب نمی‌آیند تا گفته شود کودکان تقصیری نداشته‌اند و چرا خدا آن‌ها را عذاب کرده؟!

نکته سوم:

یکی از سنت‌های الهی، امتحان انسان‌ها است که انواع مختلفی دارد و حتی شامل مرگ و زندگی نیز می‌شود: گاهی به فقر، گاهی ثروت، گاهی به خوشی و گاهی به ناخوشی، گاهی به پیری و گاهی نیز به جوانی امتحان می‌شود. (4) ازاین‌رو، هر ناخوشی و فقر و بیماری را نباید عذاب دانست، بلکه ممکن است زمینه امتحان آدمی و تعالی روح او باشد و از این منظر، هیچ اشکالی ندارد که کودکان نیز امتحان شوند. (5)

به‌عبارت‌دیگر تربیت و تکامل انسان، قانون و سنت دائمی پروردگار است که برای شکوفا کردن استعدادهای نهفته و به فعلیت رساندن آن‌ها و درنتیجه پرورش بندگان، آنان را می‏آزماید؛ یعنی همان‌گونه که فولاد را برای استحکام بیشتر در کوره می‏گدازند تا آبدیده گردد، آدمی را در کوره حوادث سخت، پرورش می‏دهند تا مقاوم شود. امتحان انسان به سختی‏ها وسیله‏ای برای تکمیل و تهذیب بیشتر نفس انسان و خالص شدن گوهر وجودی او است.

امام علی (علیه‌السلام) در نامه‏ای که به عثمان بن حنیف فرماندار بصره نوشته‏اند، می‏فرماید: «در ناز و نعمت زیستن و از سختی‏ها دوری گزیدن موجب ناتوانی می‏گردد و زندگی در شرایط دشوار، آدمی را نیرومند و چابک می‏سازد و جوهر هستی او را آبدیده و توانا می‏گرداند»، در قسمتی از آن نامه آمده است: «درخت بیابانی چوبش سخت‏تر است و درخت‏های سبز و خرم پوستشان نازک‌تر و گیاهان بیابانی شعله آتششان افروخته‏تر و بادوام‏تر است.»(6)

قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح می‏کند و می‏فرماید:

«وَ لِیبْتلی اللّهُ ما فی صُدرِوکم وَ لِیمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکم و اللّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ (7)؛ و تا خداوند آنچه را که در سینه‏های شماست بیازماید و آنچه در دل‌های شماست، مصفا سازد و خداوند ازآنچه در سینه‏ها است آگاه است».

درنتیجه امتحان الهی که نتیجه آن تکامل و رشد انسان است، اختصاصی به بزرگ‌سالان و افراد بالغ ندارد و از جهات منافعی که دارد، کودکان نیز می‌توانند در معرض آزمون الهی قرار گیرند تا رشد کرده و متکامل شوند.

نکته چهارم:

هیچ‌کس مدعی آن نیست که اتفاقات و مناسبات عادی در این دنیا عادلانه بوده و باید به دنبال عدالت کامل در همین عالَم بود! بلکه برعکس باید توجه داشت که اساساً دنیا ظرفیتی برای چنین حدّ از عدالت را ندارد و ناگزیر باید بر این باور باشیم که در جهانی دیگر، عدل الهی به شکل کامل، ظهور و بروز خواهد یافت. اتفاقاً آنچه به‌عنوان مقدمه «برهان عدالت» برای اثبات زندگی پس از مرگ ارائه‌شده است، همین مطلب است.

در همین راستا، به رنج‌دیدگان وعده داده‌شده که در سرای دیگر، به‌واسطه رنجی که تقصیری در آن نداشته‌اند، از اجر و پاداش برخوردار گردند.

امام صادق (علیه‌السلام) درباره پاداش برخی مصائب در زندگی انسان که از مصادیق آن بیماری است، می‌فرماید: «لَوْ یعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیضِ؛ چنانچه مؤمن می‌دانست که در مصیبت‌هایش چه مقدار پاداش دارد، هرآینه آرزو می‌کرد که «اجزاى بدنش» با قیچى چیده و قطعه‌قطعه شود.»(8)

نتیجه:

کوتاه‌سخن این‌که ظهور و شیوع یک بیماری همواره به معنای عملکرد بدانسان و یا عذاب الهی نیست تا گفته شود چرا کودکان عذاب می‌شوند بلکه بخشی از بلایا ناشی از مداخله انسان و یا عملکرد طبیعی اشیاء است و برخی نیز به‌منظور امتحان و تعالی. درمجموع، اگر به کودک شرّی وارد شد که تقصیری در آن نداشت، قطعاً خداوند آن را برایش در دنیا یا آخرت جبران می‌نماید.

پی‌نوشت‌ها:

  1. روم، آیه 41.
  2. جوادی آملی، عبدالله، اسلام و محیط‌زیست، نشر اسراء، چاپ اول، 1386، ص 185.
  3. نساء، آیه 9.
  4. فجر، آیه 15-17.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، نشر اسراء، ج 8، ص 485.
  6. سید رضی، نهج‌البلاغه، انتشارات مشهور، 1379، نامه 45.
  7. آل‌عمران، آیه 154.
  8. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 2، ص 255.

آیا شروع بیماری کرونا از قم می تواند دلیل بر کثرت سیئات مردم و روحانیون این شهر باشد؟
بیماری، کرونا، سنت الهی، عذاب، امتحان.

با توجه به آیه شریفه «ما أَصابَک مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَک مِنْ سَیئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏» (نساء آیه 79) آیا شروع بیماری کرونا از قم می تواند دلیل بر کثرت سیئات مردم و روحانیون این شهر باشد؟

پاسخ اجمالی:

انسان‌ها به‌واسطه بدرفتاری و سبک زندگی نادرست، فساد و مشکلاتی (همچون ابتلا به ویروس کرونا) برای خود یا دیگران ایجاد می‌کنند. ویروس کرونا به‌واسطه عدم اجرای تدابیر مراقبتی لازم، از کشورهای خارجی به شهر مقدس قم و سایر شهرهای ایران عزیز وارد شد. این بیماری برای مردم ایران، زمینه امتحان و تعالی روحی و معنوی است تا روشن شود در شرایط سخت، چه کسی با صبر و ایمان، این شرایط سخت را تحمل کرده و برای رضای خدا، در راستای بهبود بهداشت فردی و عمومی جامعه، اقدامات مفید و لازم را انجام می‌دهد و از احتکار و گران‌فروشی و رفتارهای پرخطر و آسیب‌زا (همچون سفرهای غیرضروری و آلوده کردن محیط پیرامونی و ...) خودداری می‌کند.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

خداوند در تدبیر جهان، سنت‌های مختلفی را به کار می‌بندد؛ که یکی از آن‌ها سنت تنبیه گناهکاران است. به همین جهت، باملاحظه بلایای طبیعی و بیماری، اولین چیزی که شاید به ذهن برسد این است که این بیماری، عذاب الهی به خاطر گناهی است که سابقاً انجام داده‌ایم؛ اما در ادامه، روشن می‌شود خداوند سنت‌های دیگری هم دارد و نمی‌شود به‌صورت قاطعانه گفت که این بیماری، به خاطر گناهکاری مردم شهر مقدس قم است:

نکته اول:

در آیه مذکور در پرسش به این اصل تصریح‌شده است که خداوند خیرخواه است و جز خیر از او صادر نمی‌شود؛ و اگر فسادی در دنیادیده می‌شود، نه ناشی از خدا، بلکه ناشی از فساد و بدرفتاری و سبک زندگی نادرست ما است. این مطلب درآیات دیگر نیز به ثبت رسیده است: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ؛ فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند آشکارشده است؛ خدا مى‏خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به‌سوی حق) بازگردند». (1)

نکته دوم:

فساد در زندگی و اجتماع، گاهی ناشی از شخص من است و گاهی ناشی از بی‌مبالاتی دیگران که نهایتاً به جهان‌گستر شدن مشکل و گرفتار شدن من می‌انجامد. ابتلا به ویروس کرونا که به مرگ بخشی از جامعه جهانی و ایران منجر شده، نمونه‌ای از این ماجرا است.

این ویروس، خواه ناشی از عدم رعایت بهداشت غذایی در شهری از چین بوده باشد و خواه ناشی از ترور بیولوژیکی آمریکا علیه کشورهای رقیب (ازجمله چین و ایران)، ارتباطی به شهر مقدس قم نداشته اما به‌واسطه عدم اجرای تدابیر لازم از سوی برخی از مسئولان در جلوگیری از ورود این ویروس به ایران، دامن‌گیر مردم عزیز قم و سایر شهرهای ایران نیز شد.

نکته سوم:

بنابراین، نمی‌توان گفت این بیماری ناشی از گناه مردم قم یا سایر شهرهای ایران است؛ اما بااین‌حال، این بیماری، از جهات مختلفی می‌تواند پیامدهای مثبت معنوی برای مردم عزیز ایران داشته باشد.

یکی از پیامدهای مثبت، بخشش گناهان است. دقت شود: نمی‌گوییم این بیماری، ناشی از گناهان و عذاب برای گناهکاران است؛ بلکه می‌گوییم حالا که مؤمن به دلیل بی‌مبالاتی دیگران بیمار شده، این بیماری برایش مایه رحمت و جبران گناهان می‌شود؛ چنانکه امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «اگر بنده‌ای از شیعیان، گناهی که ما او را از آن نهی کرده‌ایم مرتکب شود، قبل از اینکه از دنیا برود به یک گرفتاری مبتلا می‌شود که گناهانش به‌وسیله آن گرفتاری پاک گردد. [این گرفتاری‌ها] یا در مال و یا در فرزند و یا در خودش [ظاهر] می‌گردد؛ تا هنگامی‌که خداوند را ملاقات کند، برایش گناهی نباشد و اگر گناهی از وی باقی‌مانده باشد هنگام مرگ، بر وی سخت گرفته می‌شود تا گناهانش آمرزیده گردد.»(2)

پیامد معنوی دیگر برای بیماری، ارتقای درجه بیمار است؛ چنانکه امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «[ممکن است] برای بنده‌ای در نزد خدا درجه و رتبه‌ای باشد که از طریق عملش به آن درجه نمی‌رسد، پس خداوند او را به بلا و مصیبتی در بدن و یا مال و یا مصیبت فرزند مبتلا می‌سازد تا اگر صبر و تحمل نماید خداوند او را به آن درجه برساند». (3)

پیامد سوم بیماری، این است که زمینه امتحان مردم است تا از این طریق، عیار صبر و بندگی و ایمان آن‌ها سنجیده شود: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یفْتَنُونَ؛ آیا مردم گمان کردند همین‌که بگویند «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟!»(4) «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا ... لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ؛ اى مؤمنان ... قطعاً همه شمارا با چیزى از ترس، گرسنگى و کاهش در مال­ها و جان‌ها و میوه‏ها، آزمایش مى‏کنیم؛ و بشارت‌ده به صابران». (5)

در امتحان است که مشخص می‌شود کدام‌یک از ما در این شرایط سخت، دستگیر همدیگر می‌شویم و کدام‌یک مشغول احتکار و گران‌فروشی؛ کدام‌یک در صورت بیماری، در خانه خود قرنطینگی را اعمال می‌کنیم و کدام‌یک بی‌توجه به دیگران، در اماکن عمومی حاضر و ناقل بیماری می‌شویم. همچنین این بیماری می‌تواند نوعی مانور مدیریتی برای کشور باشد و ازاین‌جهت، نقاط ضعف و قوت در عرصه مدیریت بحران را نمایان سازد.

نتیجه:

کوتاه‌سخن این‌که ویروس کرونا یا به‌واسطه عدم بهداشت مناسب در بازار چین بوده باشد و یا ترور بیولوژیکی آمریکا علیه کشورهای رقیب؛ درهرصورت، این ویروس اکنون دامن‌گیر سایر مردم نیز شده تا جایی که ممکن است کسی مقصر نباشد و حتی بهداشت فردی و اجتماعی را مراعات کرده باشد، اما بازهم به بیماری مبتلا شود. حال که چنین شده، قطعاً این بیماری برای مردم مؤمن خالی از فایده نیست و می‌تواند زمینه مناسبی برای پالایش روح و تعالی معنوی و ارتقای درجه و کسب تجربه برای مدیریت بهتر باشد. امید است مردم مؤمن ایران اسلامی، صبر و ایمان پیشه کنند و به توصیه‌های پزشکان عمل نمایند و بهداشت فردی و اجتماعی را مراعات کنند و در حفظ آرامش فردی و خانوادگی بکوشند تا ان‌شاءالله در این امتحان الهی پیروز شوند و در صورت ابتلا به بیماری و رنج، به طهارت روح و کسب پاداش عظیم الهی نائل شوند.

پی‌نوشت‌ها:

  1. روم، آیه 41.
  2. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 67، ص 230.
  3. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 71، ص 94.
  4. عنکبوت، آیه 2.
  5. بقره، آیات 153-155.

 

کلمات کلیدی

بیماری، کرونا، سنت الهی، عذاب، امتحان.

خداوند چند تا سنت دارد؟ می خواهم بدانم که بیماری کرونا طبق کدام سنت بر جهان حاکم شده است؟ سنت امتحان یا سنت عذاب یا سنت های دیگر؟
سنت الهی، بیماری، امتحان الهی، عذاب.

خداوند چند تا سنت دارد؟ می خواهم بدانم که بیماری کرونا طبق کدام سنت بر جهان حاکم شده است؟ سنت امتحان یا سنت عذاب یا سنت های دیگر؟

پاسخ اجمالی:

سنت‌های الهی، ضوابطی است که در افعال خداوند وجود دارد. خداوند امور را با اسباب و وسایل طبیعی و فوق طبیعی انجام می‏دهد. با روشن شدن مفهوم سنت‌های الهی، درمی‌یابیم که سلامت انسان نیز معلول اموری، همچون بهداشت فردی و محیطی، سبک زندگی و غیره است. اگر انسان، مسائلی که به‌سلامت وی وابسته است را انجام ندهد، منجر به پدید آمدن بیماری‌هایی ازجمله ابتلا به ویروس کرونا می‌شود. البته چون خداوند خیرخواه است، همین بیماری و شرّ را زمینه تعالی و رشد و تطهیر روح از بدی‌ها و کژی‌ها قرار می‌دهد؛ مشروط به این‌که آدمی، صبر و ایثار و بهترین رفتار را از خود بروز دهد. در غیر این صورت، این بیماری هیچ بهره روحی برای آدمی به دست نمی‌دهد و جز عذاب نیست.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

خداوند جهان را بر اساس سنت‌هایی تدبیر می‌کند که تغییر و تبدیلی در آن‌ها راه ندارد. ازاین‌رو، این پرسش پیش می‌آید که شیوع بیماری‌های کشنده همچون وبا و کرونا، بنا بر چه سنتی رخ می‌دهد: آیا این بیماری‌ها به‌منظور عذاب است یا به‌منظور امتحان؟ در ادامه، با ارائه نکاتی به این پرسش می‌پردازیم:

نکته اول:

مراد از سنت‌های الهی، قوانین محکم و استواری است که پایه و اساس نظام موجود در این جهان و جهان دیگر است؛ یعنی همان روش‏هایی که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه‌ی آن‌ها تدبیر و اداره می‏کند. (1)

ازآنجایی‌که خالق متعال، حکیم و عالم و عادل است، نظامی را آفریده است که بهترین و کامل‌ترین است. در این نظام هر چیزی در جای خود قرارگرفته است و طبق قوانین محکم و متقن و تغییرناپذیر حرکت می‌کند و اداره می‌شود که اگر این قوانین (سنت‌ها) نباشند تمام اوضاع جهان به هم می‌ریزد.

سنت‌های خدا در تدبیر جهان، در ضمن ثبات و استحکام، متعددند و هر یک بیانگر قاعده و قانون خاصی هستند. درواقع همه قوانین مادی و معنوی حاکم برجهان، سنت‌های الهی هستند؛ مانند سنت آفرینش به وجه احسن، سنت انجام پدیدها از طریق علل و اسبابشان، سنت هدایت تکوینی تمام موجودات، سنت مهر عام الهی نسبت به تمام موجودات، سنت هدایت فطری، سنت عذاب و قهر خدا نسبت به ظالمان، سنت نجات و حمایت از مؤمنان، سنت امتحان عام و گسترده الهی و غیره.

نکته دوم:

با روشن شدن مفهوم سنت‌های الهی، درمی‌یابیم که سلامت انسان نیز معلول اموری، همچون بهداشت فردی و محیطی، سبک زندگی، نوع خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، استفاده از داروهای لازم و غیره است.

هر یک از امور فوق در سلامت انسان مؤثر است. اگر انسان، مسائلی که به‌سلامت وی وابسته است را انجام ندهد و یا بی‌مبالاتی و ناپرهیزی کند، منجر به پدید آمدن بیماری‌های گوناگونی ازجمله ابتلا به ویروس وبا و کرونا می‌شود. شیوع این بیماری‌های کشنده، در اکثر موارد، ناشی از سبک زندگی نادرست ما انسان‌ها و عدم رعایت بهداشت فردی و اجتماعی است که از کشوری به کشوری و از شهری به شهری منتقل می‌شود.

نکته سوم:

بااین‌حال، چون خداوند خیرخواه است، از همین اتفاقات ناپسند نیز برای رشد و تعالی ما استفاده می‌کند. مثلاً خداوند ابتلای به بیماری را برای مؤمن، کفاره گناهانش قرار داده تا از این طریق، روح او را از ناپاکی‌ها پیراسته و او را بعد از مرگ، غرق در نعمت و خوشی کند.

یا گاهی بیماری را امتحانی برای شخص قرار می‌دهد تا صبر و ایمان و ایثار او را بیازماید: آیا او در شرایط بیماری، احتکار و گران‌فروشی می‌کند یا به همنوعانش در تمیز کردن اماکن عمومی و ساخت و توزیع ماسک رایگان کمک می‌کند؟

جالب است که در این اتفاقات اخیر، هر دو گروه را در عرصه عمومی مشاهده کرده‌ایم. طبیعتاً این بلا و بیماری، آزمونی شد برای بروز امیال و افکار درونی انسان‌ها که چقدر الهی و انسانی فکر می‌کنیم و چقدر شیطانی و حیوانی؟! در این شرایط، خیلی از انسان‌ها خودشان را بهتر می‌شناسند و درنتیجه، در فکر فرورفته و برای تصحیح خود اقدام می‌کنند؛ در چنین شرایطی خیلی از گران‌فروشان و ناجوانمردان شناخته می‌شوند و بسیاری از مؤمنان و انسان‌های وارسته عیار بندگی و انسانیت را بروز می‌دهند.

بنابراین، بلایایی که متحمل می‌شویم چنین فوایدی برای انسان‌ها دارند و لزوماً عذاب نیستند بلکه گاهی نعمت‌اند برای رشد و تعالی و تطهیر روح از گناهان و اخلاق بد؛ مشروط به این‌که قدر این موقعیت را دانسته و با صبر و ایثار و بهداشت عمومی، بهترین رفتار را از خودمان بروز دهیم؛ اما اگر چنین نباشیم و ظالم بمانیم، طبیعتاً بهره‌ای از این فرصت نمی‌یابیم و بیماری جز خسران و عذاب برایمان نیست: «إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیاءِ کرَامَةٌ؛ بلاها برای ظالم تأدیب و برای مؤمنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیا کرامت و مقام است.»(2)

نتیجه:

بنابراین اراده‏ حکیمانه‌ی خداوند که تحقق هر پدیده‌ای را معلول علت خاصی قرار داده، موجب قوام زندگی موجودات و ازجمله انسان است. همان‌گونه که بر اساس نظام علت و معلولی، عوامل فراوانی بر سلامت انسان تأثیر می‌گذارد، فراهم نشدن آن عوامل و یا عدم تأثیر آن‌ها منجر به بیماری مانند ویروس کرونا شده و گاهی موجب از بین رفتن انسان و مرگ وی و اشاعه به همه جوامع خواهد شد که البته همین امر، برای مؤمن می‌تواند زمینه امتحان و تطهیر روح او از بدی‌ها و کژی‌ها باشد؛ ان‌شاءالله الرحمن.

پی‌نوشت‌ها:

  1. مصباح یزدی، محمدتقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368 ش، ص 425.
  2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق، ج 78، ص 198.

 

کلمات کلیدی

سنت الهی، بیماری، امتحان الهی، عذاب.

خداوند منان در اين آيه مي فرمايد:

«إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُون‏؛( 1) هر گاه نيكي به تو رسد، آن ها را ناراحت مي‏كند و اگر مصيبتي به تو رسد، مي‏گويند: «ما تصميم خود را از پيش گرفته‏ ايم.» و بازمي‏گردند در حالي كه خوشحالند!

دانستن اين مسئله كه اين بلا و گرفتاري هايي كه بوجود مي آيد به خاطر گناه است يا بخاطر امتحان بسيار سخت است؛ اما در صورتي آشكار خواهد شد كه شما به رفتارها و برخوردهايي كه در مقابل انسان ها و خالق هستي انجام مي دهيد نظارت و مراقبت كافي را انجام دهيد و در برابر اين مراقبت اگر ديديد گناهان ويژه اي انجام نداديد كه مستحق اين نوع عذاب باشد، پس سعي كنيد به عنوان امتحان و آزمايش ملاحظه نماييد و صبوري را پيشه كنيد كه بر آن ها اجري فراوان و پاداش هايي بهشتي قرار دارد .

در هر دو صورت عبادت و خلوص نيت خويش را در برابر خدا بالا ببريد و از آنچه كه انجام دايد و شايد حق بندگي را انجام نداديد و متوجه نبوديد، توبه كنيد تا در برابر بلا صبور شده و ماجور هم بشويد.

در علل و حكمت گرفتاري‌ها و بلا ها به دو امر مهم اشاره كرديد كه به بيان ديگري مختصرا توضيحي مي دهيم:

بلاهايي كه به انسان مي رسد مي تواند به دو گونه باشد:

اول:

نتيجه عملكرد خود انسان است و در واقع مي تواند كفاره گناهان يا عذاب دنيوي يا كاستن از عذاب اخروي در دنيا باشد.

پاداش و كيفر بيش‌تر بازتاب طبيعي و تكويني اعمال انسان‌ها است كه دامن آن ها را مي‌گيرد. قرآن مجيد بين عمل و جزا رابطه تكويني قائل است و  مي‌فرمايد: «هر مصيبتي كه به شما مي‌رسد، ‌به خاطر كارهايي است كه  انجام داده‌ايد». (2)

گاهي مصائب جنبة دسته جمعي دارد، چون محصول گناهان جمعي است. از اين رو مي‌فرمايد: «فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا نتيجه بعضي از اعمالي را كه انجام داده‌اند، ‌به آنان بچشاند، شايد بازگردند». (3)

دوم:

 بلاها و مشكلاتي كه در دنيا براي انسان وجود دارد، در لوح محفوظ ثبت شده و بايد به وجود بيايد كه آزمون الهي و امتحان بنده از اين قبيل است:

 «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسيرٌ؛ (4) هيچ مصيبتي (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روي نمي‏دهد مگر اين كه همه آن ها قبل از آن كه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براي خدا آسان است».

 هر كه در اين بزم مقربتر است   جام بلا بيشترش مي دهند

اين ابتلائات الهي، وسيله‌اي است جهت آزمايش و امتحان انسان‌ها،تا ماهيت و جوهر حقيقي خويش را آشكار سازند، نيز براي پرورش و تكامل جان‌ها است.

« وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ؛ (5) قطعاً همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، و كاهشي در مال ها و جان ها و ميوه‏ها، آزمايش مي‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏كنندگان»‏.

البته هر چند ظاهر آيه عام است و همه گرفتاري‌ها را در بر مي‌گيرد، ولي مثل خيلي از آيات قرآن مجيد داراي استثنائاتي است؛ مانند بلا ها و مشكلاتي كه براي پيامبران و ائمه و اولياء و مؤمنان واقعي به وجود مي آيد، زيرا با اين كه گناه نكرده‌اند، ولي به خاطر آزمايش يا ترفيع درجه به گرفتاري مبتلا مي‌شوند، ‌ولي مي‌توان گفت: بيشتر مصيبت‌ها و ناراحتي‌ها معلول گناه است.

پي‌نوشت:

1. توبه (9) آيه 50 .

2. شوري (42) آيه 30.

3. روم (30) آيه 41.

4. حديد(57) آيه 22 .

5. بقره (2) آيه 55 .

 

 

مي گويند خداوند كريم به فكر گناه كسي را عذاب نمي كند و لي به فكر صواب و خوب پاداش مي دهد...

مي گويند خداوند كريم به فكر گناه كسي را عذاب نمي كند و لي به فكر صواب و خوب پاداش مي دهد. الف) اگر اين جمله درست است لطفا منبع قرآني و حديثي آن را ذكر كنيد ؟ ب) چرا خداوند اين گونه عمل مي كند هر دو اينها كار را انجام نداده اند. چرا يك جور برخورد نمي كند ؟

خداوند خالق و قادر مطلقي است كه بر مبناي عدل و احسان با بندگانش رفتار مي كند و به هيچ وجه از او ظلمي سر نمي زند.
ظلم از خداوند حكيم و قادر و عالم قبيح است و خدا به هيچ وجه به بندگانش ظلم نمي كند اما عدل و احسان زيبنده خداست و خدا در احسان دستي گشاده دارد:«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضاعِفْها؛ (1) خداوند (حتّي) به اندازه سنگيني ذره‏اي ستم نمي‏كند و اگر كار نيكي باشد، آن را دو چندان مي‏سازد و از نزد خود، پاداش عظيمي (در برابر آن) مي‏دهد.
اين فضل خدا براي جذب بندگان است كه هيچ گاه به آنها ظلم نمي كند و به گناه ناكرده توبيخ و تنبيه نمي نمايد و علاوه بر آن اگر نيت گناه كنند ، بر اين نيت چشم مي پوشد و تا مرتكب گناه نشده باشند ، بر آنان چيزي نمي نويسد و حتي بعد از ارتكاب گناه ساعاتي مهلت مي دهد تا اگر پشيمان شدند ، نديده بگيرد و بعد هم حداكثر ، همان گناه را مي نويسد و به همان اندازه كيفر مي دهد ولي در جهت ثواب و حسنه همين كه نيت كردند ، يك حسنه براي آنان مي نويسد و اگر به نيت خود جامه عمل پوشاندند ده حسنه و اگر نيت آنان خلوص داشته باشد تا هفتصد و بلكه بيشتر براي آنان مي نويسد:
مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزي‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون (2)هر كس كار نيكي بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدي انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد و ستمي بر آنها نخواهد شد.
«مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛ (3) كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق مي‏كنند، همانند بذري هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد و خداوند آن را براي هر كس بخواهد (و شايستگي داشته باشد)، دو يا چند برابر مي‏كند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست».
امام صادق فرمود: «إذا هم العبد بحسنة كتبت له حسنة فإذا عملها كتبت له عشر حسنات ، وإذا هم بسيئة لم تكتب عليه ، فإذا عملها أجل تسع ساعات ، فان ندم عليها واستغفر وتاب لم تكتب عليه وإن لم يندم ولم يتب منها كتبت عليه سيئة واحدة؛ (4) هر گاه بنده اراده به انجام كار خوب كند ، خدا برايش يك حسنه مي نويسد و اگر آن را انجام داد برايش ده حسنه مي نويسد و اگر تصميم به انجام كار بد گرفت، چيزي بر او نمي نويسند تا آن را انجام دهد و بعد نه ( هفت) ساعت به او مهلت مي دهند تا توبه كند كه اگر پشيمان شد ،توبه كرد و آمرزش طلبيد باز هم بر او چيزي نمي نويسند و اگر نه براي او يك گناه مي نويسند».
ظلم و بيشتر از گناه كيفر كردن بر خدا زيبنده نيست و خلاف عدالت است ولي احسان و عفو پوشش و بخشيدن سزاوار كريم است.
البته گر چه خدا به فضل و كرمش بر فكر گناه مؤاخذه و كيفر نمي كند ولي انسان بايد از فكر گناه دوري كند چون هم ظلمت دروني مي آورد و هم چه بسا انسان را به وادي گناه بكشاند. امام علي (ع) فرمود: «من كثر فكره في المعاصي دعته اليها؛ (5) هر كس زياد به گناه فكر كند، اين فكر زياد او را به گناه مي كشاند».

پي نوشت ها:
1. نساء (4) آيه 40.
2. انعام (6) آيه 160.
3. بقره (2) آيه 261.
4. مجلسي ، بحارالانوار ، بيروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج 68 ، ص 246.
5. ري شهري ، ميزان الحكمه ، قم ، دار الحديث ، 1416 ق ،ج 3 ، 2465.
 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها