پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۷/۰۴ ۱۷:۱۲ شناسه مطلب: 19712
چه اعمالی تو روابط جنسی حرامه؟؟ عذر میخوام خوردن منی یا الت مرد و زن کار حرامیه؟ یا حتی نگاه کردن به هر کدوم؟؟
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز؛
هر گونه رابطه جنسي ميان زن و شوهر اشکال ندارد. فقط زن هنگامي که در عادت ماهيانه است، نمي توان با او نزديکي کرد. نزديکي با او از جلو در ايام عادت ماهيانه حرام است (1) . آميزش از عقب بنا به فتواي برخي از مراجع اگر موجب بيماري براي زن بشود يا زن ناراضي باشد، جايز نيست(2) . مني نجس است (3) و خوردن آن حرام است . نگاه کردن به اعضاي تناسلي اشکال ندارد (4) ولي ليسيدن اعضاى تناسلى زن و شوهر و وارد كردن آلت در دهان يکديگر اشكال شرعى ندارد.(5)
اما از نظر پزشكى بايد بسيار محتاط بود. زيرا آلت تناسلى در معرض ابتلا به بيمارى هاى پوستى و رشد قارچ هاى مختلف مى باشد. بايد مطمئن بود ناراحتى پوستى و ديگر بيمارى ها وجود ندارد..
پي نوشت ها:
1. توضيح المسائل مراجع ، م 450
2 . آيت الله خامنه اي ، پاسخ سوال هاي مورد ابتلا س 65 .
3. توضيح المسائل مراجع ،م 78 .
4 . همان م 2436 .
5 . همان م 2412 .
۱۳۸۹/۰۷/۰۴ ۰۷:۲۶ شناسه مطلب: 19680
آیا در قرآن کریم آیاتی در خصوص اثبات ولایت فقیه غیر معصوم و رجوع به مرجعیت غیر معصوم وجود دار؟ (باتشکر)
پاسخ:
چند نکته بايد مورد توجه قرار گيرد:
اول. قرآن منبع اصلي معارف و احکام اسلام است.
دوم. پيامبر مفسر، مبيّن و معلّم قرآن است(1). تفصيل جزئيات احکام و معارف را در سخنان و رفتار ايشان (سيره) بايد يافت. اين منصب بيان و تفسير و تعليم به امر خدا بعد از ايشان به خلفاي ايشان واگذار شده است.
سوم. عقل نور خدايي و پيامبر باطني است(2). دريافت هاي عقل در زمينه معارف و حسن و قبح معتبر و مورد تاييد خداست.
بنا بر اين با توجه به توضيحات بالا منبع احکام و معارف اسلام، قرآن، سنت و عقل است. نبايد انتظار داشت همه احکام و معارف و جزئيات آن ها را در قرآن يافت.
لزوم حکومت از نگاه عقل بديهي است. قرآن شرايط حاکم را بيان کرده از جمله:
شرط اول: اسلام و ايمان.
خداوند مي فرمايد:
لن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا"؛(3) خداوند هرگز كافران را بر مومنان سلطه نمي دهد،
لايتخذ المومنون الكافرين اولياء من دون المومنين و من يفعل ذالك فليس من الله في شي؛(4) مومنان نبايد كافران را به جاي مومنان ولي و سرپرست خود بگيرند. هر كس چنين كند، از لطف و ولايت خدا بي بهره است.
شرط دوم: عدالت.
ولاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار؛(5) به ستم پيشگان گرايش نيابيد كه آتش دوزخ به شما خواهد رسيد،
ركون در روايات به دوستي و اطاعت تفسير شده است،
قال اني جاعلك للناس اماما"(6) قال و من ذريتي قال لاينال عهدي الظالمين؛
خدا فرمود: تو را پيشواي مردم گماردم گفت: و از فرزندان من؟ فرمود: عهد من به ستمكاران نمي رسد.
شرط سوم: فقاهت.
حاكم اسلامي بايد عالم به احكام و معارف و اهداف اسلام باشد. تا بتواند آن ها را اجرا كند و اهداف را محقق سازد. در زمان پيامبر (صلی الله علیه وآله) و امام معصوم (علیه السلام) اين علم از سوي خداوند به آنان داده شده است. در زمان غيبت امام معصوم (ع) داناترين مردم به احكام و معارف و اهداف قرآن بايد متصدي اين مقام باشد.
قرآن درباره شرط علم مي فرمايد:
افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لايهدي الا ان يهدي فمالكم كيف تحكمون؛(7)
آيا كسي كه به راه حق هدايت مي كند، سزاوارتر است. از او پيروي شود يا كسي كه راه نمي يابد، مگر آن كه راه برده شود، شما را چه مي شود؟ چگونه داوري مي كنيد؟
فقيه كسي است كه با تخصصي كه سال ها در تحصيل آن كوشش كرده، مي تواند احكام و معارف و اهداف اسلام را از قرآن و سنت و عقل و اجماع به دست آورد. غير فقيه كسي است كه اين تخصص را ندارد. بايد اسلام را از فقيه و اسلام شناس بياموزد.
فقيه و اسلام شناس عادل و توانمند شبيه ترين فرد به معصوم است. در نبود معصوم به حکم شرع و عقل بايد منصب زعامت سياسي جامعه را به کسي سپرد که صلاحيت بيش تري دارد. فقيه عادل و توانمند صلاحيت دارترين فرد است.
قرآن مي فرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها؛(8) خدا امر مي کند امانت ها را به اهل و صاحبان صلاحيت بدهيد.
کسي که مي خواهد در رأس حکومت در جامعه اسلامي باشد، بايد هم دين جامعه را به خوبي بشناسد؛ هم عدالت در اجرا داشته باشد؛ هم توان اداره جامعه و تدبير امور را داشته باشد. اگر واجدين اين شرايط متعدد هستند، به حکم عقل و شرع بايد صلاحيت دارترين فرد براي تصدي اين مسئوليت شناخته شود.
بنابراين در قرآن واژه "ولايت فقيه" نيامده و تفصيل اين امر به بيان امامان واگذار شده است.
پي نوشت ها:
1. نحل (16) آيه 44.
2. کافي ،ج1 ،ص 25.
3. نساء (4) آيه 141.
4. آل عمران (3) آيه 28.
5. هود (11) آيه 124.
6. بقره (2) آيه 35.
7. يونس (10) آيه 35.
8. نساء (4) آيه 58.
۱۳۸۹/۰۷/۰۴ ۰۰:۱۹ شناسه مطلب: 19674
با سلام و تشکر از اینکه به سوالم پاسخ دادین اما اگر در زمان روزه بعد از فکر کردن به موارد شهوانی چه در خواب یا بیداری باعث خروج منی شود چه؟آیا روزه باطل میشودو اینکه در جواب من گفته راه حل ازدواج را برای این مشکل مطرح کرده بودین در صورتی که چنین شرایطی مهیا نباشد چه؟اگر این افکار باعث گناهی چون خودارضایی شود؟ یااینکه با صحبت کردن با افراد نامحرم از طریق چت کسی بخواهد این نیاز را برطرف کند مرتکب گناه شده؟ برای جبران آن چه باید کرد؟
پاسخ:
با سلام وتشکر از ارتباط با اين مرکز
در صورتي که خروج مني در خواب باشد، روزه باطل نمي شود.(1)
اما اگر خارج شدن مني درروز و در حال روزه باشد، در صورتي که انسان قصد خروج مني را نداشته و عادت هم نداشته باشد که به اين گونه فکر ها از او مني خارج شود و اطمينان به خارج نشدن مني داشته باشد، ولي به صورت اتفاق مني خارج شود ،روزه اش صحيح است.(2)
بنا براين با سه شرط روزه صحيح است (عدم قصد ، عدم عادت ،اطمينان به خارج نشدن مني ) .در غير اين صورت روزه باطل مي شود.
در صورتي که شرايط ازدواج فراهم نباشد، بايد انسان تقوا پيشه وسعي کند که مرتکب گناه نشود.
خود ارضايي حرام و گناه کبيره است . عوارض نامطلوبي در دنيا و آخرت دارد .ضرر هاي زياد بر جسم و روح انسان وارد مي کند.
براي برطرف کردن اين نياز انسان يا بايد ازدواج کند ويا صبر کند تا شرايط فراهم شود. روي آوردن به صحبت با افراد نامحرم، چه حضوري باشد وچه از طريق چت کردن اشکال دارد ،زيرا اين گونه امور انسان را در پرتگاهاي قرار مي دهند که نجات از آن ها مشکل مي باشد.
کسي که مرتکب اين گناهان شده، واجب است توبه کند . ازخدا طلب عفو و بخشش نمايد. اگر واقعا توبه کند و تصميم برترک بگيرد، خداوند مي بخشد.
توجه به ذکر خداوند و معنويات بهترين وسيله براي ترک وسوسه هاي شيطان مي باشد.
پي نوشت ها :
1. آيه الله فاضل ، توضيح المسائل ، م1642
2. همان ، م 1646
۱۳۸۹/۰۷/۰۳ ۲۱:۵۴ شناسه مطلب: 19667
با سلام، لطفا در مورد غسل شهادت و کیفیت انجام آن توضیح دهید؟ آیا می توان هروقت خواستیم غسل شهادت کنیم؟ آیا غسل شهادت جزء غسل های مستحبی محسوب می شود؟
پاسخ:
غسل مستحبي به نام غسل شهادت نيافتيم.
۱۳۸۹/۰۷/۰۳ ۱۸:۰۲ شناسه مطلب: 19652
۱۳۸۹/۰۷/۰۳ ۱۸:۰۱ شناسه مطلب: 19651
۱۳۸۹/۰۷/۰۳ ۱۴:۵۱ شناسه مطلب: 19640
اگر تا به امروز نمی دانستیم استمنا نیز در حکم جنب است و غسل واجب است تکلیف نماز و روزه های ماه رمضان چیست؟
اگر به واسطه استمنا جنب شده اي و مني از تو بيرون آمده و مي دانستي جنابت چيست ،ولي نمي دانستي غسل لازم دارد، از وقتي که جنب شده اي و غسل جنابت نکرده اي ،نماز ها و روزه هايي که با حال جنابت انجام داده اي ،باطل است و بايد قضا کني . اگر جنابت را نمي دانستي ،روزه ها قضا ندارد و فقط نمازها قضا دارد.(1)
اما اگر جنب نشده اي، يعني مني بيرون نيامده ،نماز ها و روزه هايت صحيح واقع شده است و قضا ندارد.
تذکر : آقايان و خانم ها دراحکام مذکور يکسانند.
پي نوشت :
1. امام خميني، استفتاآت ،ج1 ،س 93 و 94 و155 ازغسل جنابت.
آيت الله خامنه اي ، استفتائات ، س195 .
۱۳۸۹/۰۷/۰۲ ۱۳:۰۱ شناسه مطلب: 19603
۱۳۸۹/۰۷/۰۲ ۱۰:۴۱ شناسه مطلب: 19597
با سلام اینجانب دوستی دارم 25 ساله به نام مجید ایشان مدتی است که به گفته ی خودش با دختر خانمی رابطه ی دوستانه برقرار نموده البته در حد صحبت کردن حضوری و مکالمه تلفنی و تاکنون هدف ایشان صرفا دوستی بوده و نه ازدواج .البته خود به نادرست بودن این عمل واقف است اما(بنا به گفته های خودش) به واسطه ی هوای نفس و فشار زیادی که به او وارد میشود نمی تواند از این ارتباط دست بکشد. ظاهرا ایشان اخیرا در ماه مبارک رمضان در حین قرائت قرآن با آیه ی پنجم سوره ی مائده مواجه شده که در این آیه شریفه از هرگونه رابطه ی نادرست با نامحرم انسانها برحذر داشته شده اند و با توجه به اینکه در این آیه تاکید شده که این اعمال ضمن آنکه گناه است تمامی اعمال نیک را نیز تباه میکند. به همین دلیل هم اکنون گمان ایشان بر آن است که تمامی کارهای نیک و عباداتی که انجام داده از بین رفته و واجبات و فرائضی که اکنون به جا می آورد(مثل نماز ، روزه و .. )به واسطه ی استمرار این عملش مورد پذیرش قرار نمی گیرد و به همین خاطر دچار یاس و سرخوردگی مضاعفی گردیده است. توصیه من به این دوست ان بود که با تحقیق در مورد آن خانم چنانچه ایشان را گزینه ی مناسبی برای ازدواج یافتند با قصد و نیت ازدواج پا پیش بگذارند و در غیر این صورت از ادامه این عمل خودداری نمایند اما به هر حال ایشان به شدت دچار سردرگمی است. حال سوال اینجاست که تفسیر دقیق آیه ی شریفه ی مذکور چیست؟ آیا نتیجه گیری صورت گرفته توسط این دوست من در خصوص این آیه، صحیح بوده یا خیر؟ توصیه شما در مورد این مشکل چیست؟ با تشکر و سپاس فراوان
برقراري ارتباط بين دختر و پسر به هر منظور كه باشد، نميتواند مورد تأييد قرار گيرد، چون در نهايت به وابستگي عاطفي منجر خواهد شد . فرد را از مسير زندگي طبيعي خويش دور ميسازد. اين ارتباط به هر منظور و به هر نحو كه باشد ،خواه تلفني و حضوري و ... نميتواند موجه باشد.
هوای نفس و فشار زیادی كه به انسان وارد میشود ، چنان نیست که انسان ها را بی اختیار سازد و آن ها را در برابر انجام یا عدم انجام کارها ناتوان سازد. بنابراین میتوانیم نتیجه گری کنیم که گاهی نمیخواهیم و به فشارها تن در میدهیم و در برابر آن ها تسلیم میشویم. این در حالی است که جدا شدن از این حالات تنها مستلزم جدا شدن از تصویر پردازیها و جلوگیری از ایجاد احساس خوشایندی است که هنگام تصویر پردازیها بر روی آن ها اعمال می كنیم.
در این جا باید به دو مسأله جداگانه احساس گناه و گناه دینی اشاره نمایم. گناهی که در دین مورد اشاره قرار گرفته است .نهایتاً بر اثر نفس لوامه فرد را به سوی اعمال نیک و توبه رهنمون میسازد. این مسأله ای نجات بخش است که به انسان شرم میبخشد که چگونه در برابر خدواند به گناه دست میزنی؟ بدون آن که احساس توهین به فرد ببخشد و او را ناامید سازد.
یکی از مواردی که به عنوان یک مکانیزم نگهدارنده در ایجاد احساس گناه در فرد مؤثر است، همین احساسی است که دوست شما می گوید. وجود احساس گناه هیچ ارتباطی به مسایل دینی نداشته و تنها یک اختلال روانشناختی است که باید درمان گردد . ایشان تا زمان درمان کامل نباید برای ازدواج اقدام نماید. روشن است که هر گونه انتخاب میتواند کاملاً مبتنی بر احساس و عدم شناخت کامل صورت پذیرفته باشد. از سوی دیگر این حال نامناسب میتواند زندگس مشترک را نیز با دشواری روبرو سازد . عدم رضایتمندی زناشویی را به همراه داشته باشد یا آنکه زندگی مشترک را متزلزل سازد.
احساس گناه هم نمی تواند سازنده باشد و بیش تر مخرب است . به همین دلیل از دسته احساس گناه هایی که در دین وارد شده است نمی باشد. این نوع احساس در واقع نوعی خود-سرزنشی و تقصیر است و باید از آن دور بماند. احساس گناه افراطي که در آن، فرد خود را مأیوس از رحمت خدا میداند، به هيچ وجه مطلوب درگاه خداوند و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسههای شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگترين منابع اضطرابزاست . به خوبی ميتوان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خودراضايي بيش تر فراهم ميآورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
اما گاهی در اثر آن که فرد دارای یک بافت افسردگی درونزاد است، پس از انجام یک گناه و تکرار به این نتیجه میرسد که من گناهکار هستم . نباید در محضر خدواند حاضر شوم . هیچ یک از اعمال من که پذیرفته نخواهد شد . پس بهتر است که از او فاصله بگیرم. در این موارد شاهد آن هستیم که این افراد برای آن که منصف تر به نظر برسند ، به خودشان توهین می کنند . خود را مستحق هر گونه عقوبتی میدانند. این مکانیزم هرگز نمیتواند سالم ارزیابی تلقی گردد و باید به درمان آن مبادرت ورزید. به ايشان اطمينان دهيد كه رفتارهاي پيشين ايشان نبايد موجب شود كه عبادات را رها سازد و از خدا دور شود.
متأسفانه ایشان نمی تواند حتی به نیت ازدواج با این فرد به ادامه روابط بپردازد و باید روابط را به طور کلی قطع نماید؛ در نتيجه پيشنهاد هر گونه ادامه روابط براي هر منظور نامناسب است. یکی از توصیههای همیشگی ما مشاوران به همه دختر و پسرها این است که پیش از قول جدی در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همدیگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همدیگر دل نبندید. دلیل آن هم روشن است چون بعد از وابستگی عاطفی امکان دست یابی به یک شناخت مناسب نخواهد بود . از دست مشاوران هم کاری بر نمی آید مگردر جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر یا پسر!
آنچه معمولاً به نام فراموشي گفته ميشود ، صحت نداشته و افراد بايد صرفاً با واقعيتها كنار آيند . اين مسأله در ماه مبارك رمضان به خوبي متصور بوده است. در خصوص همان ماه مبارك رمضان دقت كنيد كه چه چيزي اتفاق افتاده بود كه توانست او را از اين ماجراها دور سازد. پرهيز از افكار ناسالم و جلوگيري از پردازش و رسيدگي احساسي به مسايل كه رمز اصلي كنارآمدن با اين قبيل مسايل است، باز هم ميتواند مؤثر باشد و دوست شما را از احساس تنهايي بازدارد. در اين صورت هر چه ايشان به يك فعاليت سازنده اشتغال بيش تري داشته باشد، از اين رفتار فاصله خواهد گرفت و احساس نياز كم تري خواهد نمود.
ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج بايد منطقي باشد. در غير اين صورت سرپوشي براي توجيه رابطه با نامحرم خواهد بود و زمينه گناه را فراهم خواهد نمود. از طرفي رابطه مستقيم با دختر با بهانه شناخت بيش تر واقعيت بيروني ندارد. زيرا در رابطه مستقيم وابستگي ايجاد مي شود . وابستگي باعث توجيه تفاوت هاي فرهنگي ، خانوادگي و شخصيتي مي شود . تنها راه شناخت تحقيقات محلي از روابط والدين ، دوستان، وضعيت اعضاي ازدوج كرده و... است. بعد از مناسب بودن و تحقيقات دقيق و جزيي ، دو طرف براي آشنايي با انتظارات ، خواسته ها ، علاقه ها و موضوعات مهمي كه در زندگي شان است ،به طور رسمي صحبت مي كنند. موفق باشيد.