پرسش وپاسخ
۱۳۹۱/۰۲/۱۲ ۱۱:۲۰ شناسه مطلب: 67225
سلام.دیگه بریدم.خسته شدم از بس که ترک کردم و ترکم رو شکستم.دانشجوی ترم دوم کارشناسی ارشد هستم.فکر کنم از حدود هفت سالگی این عمل زشت رو مرتکب میشم.حداقل هفته ای دو بار ولی دیگه خسته شدم.خواهش میکنم کمکم کنید.من نماز میخونم روزه میگیرم.در جلسات قران شرکت میکنم .اما این عمل رو هم انجام میدم.نمیدونم چطور ترک کنم.چونکه دانشجو هستم وشاغل نیستم نمیتونم ازدواج کنم.به هیج وجه.فقط میخام ترک کنم من به مدت ۲۰سال است که مرتکب عمل شنیع استمنا میشوم عاجزانه خواهش میکنم مرا یاری کنید تا ترک کنم.وگرنه خود کشی مینمپ
پاسخ:
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در این دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل ساز تر است. پيگيري جدي شما براي ترك این عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. شما بايد به دنبال ترك این عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. یکی از بهترین روش های کنترل خودارضایی و همچنین کاهش میل جنسی، پرهیز از محرک های دیداری و ادراکی و دور شدن از موقعیتهای مرتبط با احساس جنسی است، مثلا از دیدن مناظر و عکس ها و فیلم های جنسی خود داری کنید، منظورم پرهیز از چشم چرانی در همه ابعاد آن است، بدون آن هیچ یک از اقدامات درمانی از تضمین کافی برخوردار نیست، چون وقتی که تحریک جنسی صورت بگیرد، جلوگیری از آن، کار مشکلی است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد. در اينجا به طور مختصر نكاتي را كه براي ترك استمناء، دانستن آنها لازم است بيان مي كنيم:
* اولين مطلب مهمي که بايد به آن توجه شود اين است که براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي که دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي که بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا کوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا که نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران کند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
* مسئله ديگري که بايد به آن دقت شود اين است که هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي که بايد به آن توجه داشت امکان ترک سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
* همه متخصصان معتقدند براي ترک هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست کم گرفت. البته ممکن است که خيلي از جوانان اين گونه برداشت کنند که ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شکست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست که شما همين مقدار اراده داريد که درجائي که شرايط آن نيست اين کار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده کفايت مي کند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شکست خورديد بايد توجه داشته باشيد که شکست مقدمه پيروزي است. به ما دستور داده
شده است كه مدام تصمیم قاطع بگیریم ولو اینکه نقض شود و تصمیم خود را بشکنیم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
* اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
* يك نكته مهم اين است كه ترك همه عادات، به صورت تدريجي، راحت تر و امكان پذير تر است. مثلا كسي كه ماهي چهار بار اين عمل را انجام مي دهد، به راحتي مي تواند آن را به ماهی سه بار تقليل دهد، و همين طور ادامه دهد تا به ترك كلي اين عمل موفق شود. اگر نمی توانید که یکباره این کار را ترک کنید، حتما از روش ترک تدریجی استفاده کنید.
* وجود اضطراب به عنوان یک عامل تقویت کننده و نگهدارنده عادت ناپسند خودارضایی مطرح است. استفاده از روش هایی مانند تن آرمیدگی (ریلکسیشن) و متوقف ساختن افکار اضطرابی میتواند به شما کمک کند تا از میزان خودارضایی کاسته شود و به تدریج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممکن ما را ملزم میسازد که اگر بیش از اندازه بود و نشانههای بدنی مانند: لرزش دست و پا، یخ کردگی، داغ شدن ناگهانی بدن و احساس گر گرفتگی، افزایش ضربان قلب و احساس کوبیدن قلب و جز آن را نشان داد، باید به روانپزشک مراجعه نمود و با دریافت دارو این نشانهها را متوقف سازید.
اما برای برطرف نمودن اضطراب در صورتی که دارای این شاخصهها نباشد یا بسیار خفیف باشد، میتوانید از روش مکمل درمانی مانند «تنآرمیدگی» ( ريلكسيشن) و «تنظیم صحیح تنفس» استفاده نمایید. میتوانید برای اجرای تن آرمیدگی بدن تان را به شانزده گروه عضلانی( نوک انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهای آرنج ؛ بازو تا کتف؛ در هر دست؛ نوک انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا کشاله ران؛ عضلات پیشانی، به علاوه عضلات کاسه سر؛ عضلات صورت و فک؛ عضلات گردن و سینه؛ مجموعه عضلات شکم) تقسیم نموده و هر یک از آن ها را به طور جداگانه برای مدت 7 ثانیه با شمارش معکوس به طور نسبی منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازید. بعد بر احساس خوشایند در نتیجه مقایسه بین حالت گرفتگی و انقباض و حالت رها شدگی متمرکز شوید و به یک احساس خوشایند برسید.
* احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد.
* از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم به سزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
* یکی از راههای ترک خود ارضایی، استفاده از روش های تغییر فکر و توقف افکار مبتنی بر تصاویر جنسی است که میتواند احساسی خوشایند در فرد ایجاد نماید. هر چند با انجام روشهای تنآرمیدگی میتوان تا حدّ زیادی از ادامه این روند کاست، اما در درمان، به آن نیز بسنده نمیشود . به فرد مبتلا یاد میدهند که چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صدای بلند فرمان بس! داده و فکر خود را که شامل تصاویر جنسی متوقف سازد. این روش ظاهراً ساده کاملاً اثربخش بودن خود را اثبات نموده است . یکی از روش های جالب و کوتاه توقف فکر محسوب میگردد. فرد پس از مدتی در نهایت قادر میشود تا با یک صدای نجوای درونی به افکار نامتناسب خود پایان دهد.
* پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري کنند و هرگز تنها نباشند، در خانه تنها نمانند، شب در اتاق تنها نخوابند ، تنها براي مطالعه و يا کار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين که در محيطي احساس تنهائي کردند از اين محيط بيرون روند . و اگر نخستين تحريکي متوجه انان شد بلافاصله خود را سرگرم کار ديگري کنند.
* پرهيز کامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
* ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فکري و بدني را آزاد ميكند به همين دليل براي جلوگيري از تحريکات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است. افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي کم تحرکي هستند که همين عوامل تحريک جنسي را در آنها تشديد مي کنند که راه مبارزه با آن ورزش است.
* هر صحنه ای که شما را تحریک می کند آن صحنه را ترک کنید هر کاری که شما را به فکر این کار بیندازد آن کار را سریع ترک كنيد.
* از صحبت کردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري کنيد.
* از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب کنيد.
* از خيال پردازي دوري کنيد و سعي کنيد هميشه مشغول به کارهاي مفيد باشيد. (مطالعه کتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيکاري مسأله اي است که اگر از آن دوري نکنيد، ممکن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي که استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي که ديده ايد، خودداري کنيد..
* از نگاه کردن به بدن عريان خود نيز اجتناب کنيد.
* انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي كمك زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تاثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
۱۳۹۱/۰۲/۱۲ ۰۱:۵۹ شناسه مطلب: 67195
۱۳۹۱/۰۲/۱۱ ۲۲:۵۲ شناسه مطلب: 67178
۱۳۹۱/۰۲/۰۹ ۱۸:۲۶ شناسه مطلب: 67029
آیا امام حسین ویارانش با توجه به این که در کنار رود خانه فرات بودند ونزدیکی آب نمی توانستند چاه برای تامین آبشان حفر بکنند؟و چرا این کار را نکردند ؟
کربلا به رغم اینکه در کنار رود فرات بود، با این رود فاصله داشت ، از این رو بیابان بود. بعضی جغرافی دانان نیز همین عقیده را دارند. یاقوت حموی در ذیل واژه کربلا مینویسد: اما مبدأ اشتقاق این کلمه (کربلا) یا کربله به معنای سستی پا است. یا از «کربلت الحنطه» یعنی گندم از کاه و کثافات پاک کردم، می باشد؛ بدین مناسبت که آن زمین از ریگهای درشت و درخت پاک بوده است. (1) در فرهنگ معین میخوانیم: کربلا یکی از شهرهایی است که در کنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال 61 هجری بیابان بود. (2) لغت شناسان دیگر نیز تصریح میکنند که کربلا در سال 61 بیابان بوده است. این که گفته میشود کربلا سرزمین بدون علف و بیابانی بوده ، معنایش این است که در سال 61 در آن جا کسی زندگی نمیکرد و این سرزمین خالی از سکنه بود، نه این که در آن سرزمین آب وجود نداشته است. معنای عدم وجود آب در کربلا آن است که آب را به روی اهل بیت و یاران امام بستند و تهیه آب برای امام مشکل بودو از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسین(ع) و یارانش با مشکل آب مواجه شدند! منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می کند که نیروهای عمر بن سعد مأموریت یافتند که حسین بن علی و یارانش را در مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه ها شوند و نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین(ع) نتوانند از فرات آب بیاورند . در غیر روز عاشورا امام و یارانش به سختی آب تهیه می کردند. ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد وتشنگی امام حسین(ع) شدت یافت ،حضرت به سوی فرات رفت که ابی بیاشامد ولی سپاه دشمن راه را براوبستند .واجازه ندادند که حضرت به فرات برسد . در نتیجه نتوانست آب بخورد . (3) در ضمن در این امر تردیدی نیست که امام و یاران اودر آن روزها آب تهیه می کردند. چنین نبود که در آن سه روز کسی آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوایی گرم کسی سه روز اصلا آب نخورده بود، نمی توانست زنده بماند. روز عاشورا امام حسین و ابوالفضل با هم برای آوردن آب سوی فرات رفتند. ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند. (4) امام و یاران حضرت تلاش می کردند که آب تهیه کنند، ولی در آن روز که آتش جنگ شعله ور بود ، فرصت چاه کندن را نداشتند. افزون برآن این امر نیاز به ابزار و امکانات داشت که آن هم فراهم نبود و دشمن نیز اجازه حفر چاه را نمی داد؛ آنان که با بهره گیری از همه اهرم ها آب را بروی امام بسته بودند ، به یقین اجازه چاه کندن را نیز نمی دادند. در برخی گزارش ها آمده است: امام حسین (ع) در روز عاشورا در محدوده اردوگاه خود اقدام به حفر چاه نمود؛ اما وقتی گزارش آن به ابن زیاد رسید، او دستور شدت عمل بیش تر و ممانعت از آن را به عمر سعد ابلاغ نمود و مانع حفر چاه شدند. (5)
پی نوشت ها:
1. ابو عبد الله ياقوت بن عبد الله الحموى ،معجم البلدان، ، بيروت، دار صادر، ط الثانية، 1995، ج4، ص445
2. فرهنگ معین، واژه کربلا.
3.ارشاد شیخ مفید ،ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی ،تهران ، علمیه اسلامیه ،ج 2 ،ص113-114
4.همان.
5. أبو محمد أحمد بن اعثم الكوفى، كتاب الفتوح، ، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991، ج5،ص91
۱۳۹۱/۰۲/۰۷ ۲۱:۴۴ شناسه مطلب: 66917
با سلام با توجه به این که در جامعه ی کنونی ما تفاوت بین بلوغ جنسی و سن ازدواج خیلی زیاد شده و امکان ازدواج به راحتی فراهم نیست ( منظور مسایل مالی نیست! آمادگی برای ازدواج نیاز به شرایط و آمادگی هایی دارد که ازدواج موفقیت آمیز باشد و برای کسب این آمادگی ها زمان لازم است ) و خود ارضایی در اسلام حرام است ( طبق صحبتی که با پزشک متخصص اورولوژی داشتم نظر ایشان این بود که هفته ای یک بار برای افراد مجرد لازم است) ازدواج موقت هم که در اسلام پیشنهاد شده از لحاظ وجدانی به این جهت که همسر آینده راضی نباشد و خوشش نیاید ( این حق را بهش می دهم) برایم کراهت آمیز است. و امروزه همه می دانند که میل جنسی در آقایان هم شدت و ضعف دارد و نمی توان همه را به طور کامل در دوران مجردی منع نمود راه حل عبور از این بحران چیست که وجدانمان هم در باره ی حلال و حرام خدا راحت باشد هم درباره ی زندگی آینده و همسر آینده؟ با تشکر
از اینکه سوالات خود را به صورت صریح و شفاف بیان کردید، بسیار سپاسگذاریم؛ از شما هم انتظار داریم با دقت در نکاتی که بیان می شود، راه چاره را ان شاء الله پیدا کنید.
قبل از اینکه به صورت تفصیلی به جواب بپردازیم، لازم است نکته ای را یاد آور شویم و آن اینکه: مشکلاتی را که بیان کردید، تقریبا در هر عصر و زمانی (با تفاوت های خاص خود)، با فضاهای مختلف وجود دارد؛ در این گونه مشکلات، افرادی سربلند و پیروز شدند که خودشان (با مشورت دلسوزان)، مشکلات را سر و سامان دادند؛ ولی افرادی که دست روی دست گذاشته و فقط اشکال تراشی کرده و ندای یأس را سر دادند، از قافلۀ سربلندان عقب ماندند.
با توجه به سوالتان، به نکات زیر دقت فرمایید:
1) غریزه جنسی؛ یکی از نیرومندترین و در عین حال أصیل ترین غرایزی است که در صورت عدم کنترل، قادر است تمام غرایز دیگر انسانی را تحت الشعاع خویش قرار داده و کمالات انسانی را تا مرحله حزین حیوانی نزول دهد. بهترین راه مبارزه با أفکار غلط و مسایل جنسی، ازدواج است. پس در اینکه غریزه جنسی را باید مدیریت کرد، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.
2) آسان گیری در ازدواج؛ متاسفانه امروزه در ازدواج سخت گیری زیادی شده است. در ازدواج باید دنبال کسی که با شرایطمان مناسب است باشیم یا اینکه مقداری از ما پایین تر باشد. اگر مقداری شرایط را پایین تر بیاوریم، مشکلات خیلی زود حل می شود.
دوست گرامی! جوانانی بوده اند که با این روش(آسان گرفتن برنامه ازدواج) زندگی خود را شروع و مدیریت کرده اند؛ گرچه ممکن است در ابتدای ازدواج، دچار مشکلاتی شده باشند، ولی با مشورت و همفکری یکدیگر طعم شیرین زندگی را دوچندان کرده اند. پس می شود زندگی را با توقعات أندک شروع کرد؛ البته در صورتی که مشکلات دیگری را حس می کنید که ازدواجتان را به تأخیر می أندازد، پیشنهاد می کنیم با عقد بلند مدت(در سایه حمایتی والدین) مسایل جنسی خود را سروسامان دهید تا مشکلات ناشی از تأخیر در ازدواج حل شده و به صورت کلی وارد زندگی خود شوید.
3) یك عذر تقریباً عمومی و بهانه همگانی برای فرار از زیر بار ازدواج و تشكیل خانواده، مسئله فقر و نداشتن امكانات مالی است(1) و از بزرگ ترین موانع روانی در برابر زناشویی بیم از تأمین نشدن مخارج عائله مندی می باشد؛ (2) در حالی كه اسلام اهمیت بسیار زیادی برای ازدواج و تشكیل خانواده قائل شده است؛ همچون روایاتی از پیامبر اكرم (ص) كه می فرماید: "ازدواج سنت من است. هر كس از سنت من رویگردان شود، از من نیست". (3) پس می شود با توکل و سپردن أمور به خداوند مدبر، مسایل را حل کرد.
4) مسایل دینی همانند یک پازلی است که اگر در اجرای آن یک قسمتش نباشد، ناقص است، مثلا؛ معنا ندارد انسان مراقب چشم خود نباشد و بگوید توکل می کنم! در فضای تحریک آمیز قرار بگیرد و بگوید توکل می کنم و فایده ای ندارد؛ البته ازدواج از أصلی ترین قسمت پازل دین است که باید در ابتدا آن قطعه را درست کرد تا بقیه قسمت ها معنای واقعی اش معلوم شود.
ضمنا هر کاری که در اسلام ممنوع قلمداد شده است، نشان از عوارض ناگواری که در پی دارد می باشد و برای هیچ عاقلی، عوارض استمناء پوشیده نیست. بهترین راه حل، ازدواج با نگاه اسلامی و به دور از تشریفات و توقعات پایین می باشد.
5) یکی از قوانین ارزشمند و درخشان از دیدگاه مذهب جعفری، مسئله ازدواج موقت یا صیغه است. اینکه در این فضای آلوده، نمی توان به مسأله ازدواج موقت پرداخت(به خاطر قبح اجتماعی آن) دلیلی بر مردود دانستن آن نمی شود و این مشکل به جو و فضای امروز( که به صورت صحیح به این مسأله نپرداخته است) بر می گردد.
نکتۀ پایانی:
با توجه به فضا و مشکلات دوچندان امروزی؛ توکل، ازدواج دائم و ازدواج موقت، سه نسخه أصلی برای جلوگیری از انحرافات جنسی است که متأسفانه معنای صحیح آن را لحاظ نمی کنیم و با بهانه هایی که عمدتا مقصر آنها خودمان هستیم، این راهها را غیر ممکن و نشدنی می دانیم. مثلا برای فرار از مشکلات جنسی به گناهان دیگر(خود ارضایی) روی می آوریم که فقط صورت مسأله را پاک کرده ایم نه گناه را.(از چاه به چاله افتادن).
پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، چاپ اول، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1374 ش، ج 14، ص 458.
2. تفسیر هدایت، گروهی از مترجمان، ج 8، ص 305، مشهد: آستان قدس رضوی، 1377 ش.
3. بحارالانوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 100، ص 222.
۱۳۹۱/۰۲/۰۷ ۱۷:۴۲ شناسه مطلب: 66906
چرا امام علی (علیه السلام) در دعای وضوی خود از خداوند می خواهد که کتاب اعمالش را به دست راستش و جاودانگی در بهشت را به دست چپش بدهد؟ در وقت شستن دست راست فرمود: « اَللّهُمَّ اَعْطِني كِتابي بِيَميني وَ الْخُلْدَ فِي الْجَنانِ بِيَساري وَ حاسِبْني حِساباً يَسيراً؛ پروردگارا! كتاب و نامة اعمالم را در روز قيامت به دست راستم و جاودانگي در بهشت را در دست چپم قرار ده و محاسبة مرا سهل و آسان نما.»
پاسخ:
در ابتدا باید اشاره شود این که حضرت در وقت شستن دست راست فرمودند:
« اَللّهُمَّ اَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَ الْخُلْدَ فِی الْجَنانِ بِیَساری وَ حاسِبْنی حِساباً یَسیراً؛(1) پروردگارا! کتاب و نامة اعمالم را در روز قیامت به دست راستم و جاودانگی در بهشت را در دست چپم قرار ده و محاسبة مرا سهل و آسان نما.»
به گفته مرحوم مجلسی این نقل دچار اضطراب است. یعنی در روایات متعدد یا اختلاف زیاد در تعبیر ذکر شده، (2) و ممکن است. تغییری در اصل نقل آن رخ داده باشد. ولی در هر صورت درباره فراز اول این آموزه باید گفت: دادن نامه عمل در دست راست که در کلام یاد شده آمده ناظر به نکته ای است که در قرآن کریم بدان اشاره شده (3) و چون خداوند فرموده نامه اعمال بهشتیان به دست راستشان داده می شود. حضرت نیز از خدواند خواسته که نامه عمل او را به دست راستش بدهد. چون دست راست نوعی یمن و برکت به همراه دارد.
درباره فراز دوم پرسش باید گفت در این باره مرحوم مجلسی چند گزینه مطرح نموده است:
اولا: ممکن است مراد، ظاهر همان جمله باشد و حضرت از خدا خواسته است که سند و نوشته مشتمل بر جاودانگی در بهشت را به دست چپ او بدهد.
ثانیا: ممکن است مراد این باشد که خداوند با سهولت وآسانی و بدون تقدم عذاب جاودانگی بهشت را نصیب او نماید و از باب این آیه باشد که فرمود: ( فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى)(4) ما او را در مسير آسانى قرار مى دهيم!
ثالثا: واژه یسار ممکن است مقابل اعسار و فقدان عبادات ومراد از آن این باشد که جاودانگی را به سبب کثرت عبادات و آسانی انجام آن نصیب او نماید. (5)
پی نوشت ها:
1. حر عاملی، وسائل الشیعه، نشر درا الاحیا التراث العربی بیروت 1412 ق، ج 1، ص 282 و 297؛ و نیز: مجلسی، بحارالانوار، نشر دار الحیا التراث العربی بیروت 1403 ق، ج 77 ، ص 319 .
2. مجلسی، بحار الانوار ،نشر دار الاحیاء التراث العربی، بیروت 1403 ق، 77، ص320 .
3. الحاقه (69) آیه 19.
4. اللیل (97) آیه 7.
5. بحار الانوار همان، ص325.
۱۳۹۱/۰۲/۰۶ ۰۱:۲۷ شناسه مطلب: 66824
۱۳۹۱/۰۲/۰۵ ۲۱:۵۳ شناسه مطلب: 66815
چرا وقتی یک مسلمان مسیحی میشه، حکمش اعدامه ولی یه کافر مسلمون باشه کاری نمی کنند؟
پاسخ:
اسلام هم دین رحمت و رأفت و مهربانی است و هم دین عقل و تأمل و بینش؛ از نظر جهان بینی اسلامی همه انسان ها از آزادی، اختیار و قدرت بر تصمیم گیری برخوردارند. خودشان سرنوشت خویش را رقم می زنند.
اسلام از راه های گوناگون می کوشد اندیشه بشر را از اسارت باطل برهاند. آدمی با دید باز و وسعت نظر بیندیشد و داوری کند و دین و آیین حق را برگزیند. این سخن قرآن است که می گوید:
«به آن بندگانی مژده باد که همه سخنان را می شنوند و بهترین را برمی گزینند».(1)
« چون به ایشان گفته شود که از آن چه از سوی خدا فرود آمده است، پیروی کنید، گویند: نه، به همان راهی می رویم که پدران ما می رفتند. حتی اگر پدران شان بی خرد و گمراه بوده اند!»(2)
آیه اخیر، انسان ها را توبیخ می کند که چگونه به راه پدران و تقلید از آنان رفتند، شاید پدران آن ها درک نمی کردند. پس تقلید در دین از نظر قرآن محکوم است. در روایات تصریح شده که تقلید در دین، نه فقط از پدر و مادر مردود است، حتی تقلید در عقاید از شخصیت های بزرگ هم جایز نیست.(3)
البته بدان معنا نیست که باید دینی غیر از دین پدران انتخاب نمود، بلکه چه بسا راه و دین پدران حق باشد، اما در هر صورت انتخاب دین باید با استدلال و آگاهی و تحقیق باشد، پس اسلام خود سفارش به تحقیق و تأمل و بررسی می نماید و از این امر هیچ پرهیز و إبایی ندارد.
بالاتر از همه این ها اسلام به صراحت هر نوع اجبار و اکراه در تحمیل دین را رد کرده می فرماید :« لَا اِکرَاهَ فِی الدِّینِ (4) در دین اکره و اجباری نیست»، زیرا اصولاً دین و اعتقاد به عنوان یک امر درونی، قابلیت اجبار و تحمیل کردن یا اجباری شدن ندارد؛ دین و اعتقاد مربوط به قلب و درون انسان است و حوزه درون و قلب و دل انسان اصلاً اجبار بردار نیست.
به همین خاطر دین حقیقی هر انسانی همان چیزی است که در اعماق قلب خود بدان پایبند است و آن را حق می داند و با عقل و جان خود به حقانیت آن رسیده است. اسلام همه افراد را به ضرورت رسیدن به چنین دینی تشویق نموده است. از هر نوع تقلید کورکورانه در اصول و مبانی معرفتی و دینی مذمت نموده است.
آنچه در مورد برخورد حكومت اسلامي با مسلماناني كه دين خود را تغيير مي دهند مطرح است مربوط به مسأله ارتداد است، اما ارتداد اصلاً ارتباطی با حوزه اعتقاد فردی ندارد، بلکه حقیقتی اجتماعی است؛ به همین خاطر اولین شرط ارتداد، اظهار کردن ارتداد است. معنای دقیق تر آن موضع گیری در مقابل اسلام در جامعه است؛ بنابراین مساله ارتداد مربوط به جامعه می شود و یک جرم اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی است.
در نتيجه هر فردی پس از رسیدن به بلوغ فکری و جسمی، به حکم عقل و البته به تصریح اسلام، موظف است که دین حق را یافته و مبانی فکری و اعتقادی خود را بر اساس استدلالات عقلی و برهانی پایه ریزی نماید؛ البته این بدان معنا نیست که لازم باشد انسان تفکرات قبلی خود و باورهای مبتنی بر فطرت درونی خود را به کناری نهاده، آن ها را انکار نماید، بلکه به مقتضای رشد فکری و عقلی لازم است برای دفع شبهات و اشکالات عقلی، پایه های فکری خود را بر اساس تفکر و برهان و استدلال استوار نماید.
شرط لازم در این مسیر بهره مندی از ابزار لازم برای شناخت حقیقت و برخورداری از راهکارهای درک حقیقت و دور کردن ذهن و فکر از هر نوع پیش داوری و معیار قرار دادن انصاف و حقیقت جویی است؛ بر این اساس اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مى تواند -بلکه باید- به حکم عقل و طبق دیدگاه اسلام، دین دیگری را انتخاب کند و در این زمینه هیچ مشکلی برای او پیش نخواهد آمد.
اما در جامعه اى که بر اساس اعتقادات و باورهاى دینى، قوانین، رفتارهاى اجتماعى و فردى، امیال و آرزوهاى انسان ها و ارزش هاى اخلاقى شان شکل گرفته که هر یک از این موارد کارکردهاى بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى دارد، حق ندارد در برابر دین و اعتقادات عمومی جامعه موضع گیرى نموده و درصدد تخریب آن ها باشد، زیرا آثار نامطلوب در زندگى فردى و اجتماعى ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد.
آری، پذیرش دین به عنوان یک مسئله فردی امری انتخابی است. انسان در انتخاب آن آزاد است و با دليل يا بي دليل مي تواند براي خود ديني انتخاب نمايد، این نکته ای است که در قرآن نیز مورد تأیید و تأکید قرار گرفته، اما انسان حق ندارد از آزادی سوء استفاده کند. به بهانه آزادی، اعتقادات جامعه را تهدید نماید. امنیت فکری و فرهنگی اجتماع را متزلزل و مختل کند. حکم ارتداد برای چنین موردی است و این سخن مورد پذیرش عقل و عرف است.
ضرورت این مطلب آن گاه روشن تر می شود که بدانیم اعتقادات دینی در افراد گوناگون جامعه وضعیتی متفاوت دارد. بسیاری از افراد در همه جوامع اعتقادات خود را بر اساس باورهای عمومی و فضای اجتماعی و انطباق آن ها با دریافت های فطری خود بنا نموده اند. چندان قابلیت و امکان بررسی و تحلیل عمیق عقلی و منطقی برای آنان فراهم نیست، در نتیجه این گونه تخریب فکری و عقیدتی بیش ترین اثرمنفی را در آنان گذاشته، بدون آن که زمینه رسیدن آنان به حقیقت را فراهم سازد.
بنابراین ارتداد از این جهت که افکار عمومى و ایمان مردم را متزلزل مى کند، اظهار آن روا و شایسته نیست، به همین خاطر با وجود یک سرى شرایط اسلام با مرتد برخورد مى کند. اما اگر فرد باور خود را رواج نداده و به امنیت فکرى و فرهنگى جامعه آسیبى وارد نکرد، حکومت اسلامی به او کارى نداشته و حکم ارتداد هم بر او جاری نمی شود و عقیدهاش نزد خودش محترم است.
توجه به این نکته هم سودمند است که حکم ارتداد در ادیان آسمانى دیگر (مسیحیت و یهود) نیز وجود داشته، به صراحت در کتب مقدس آنان بیان شده (5) زیرا طبیعى است که هر دینى براى محافظت از کیان خود، راهکارهایى را براى وحدت پیروانش و جلوگیری از زمینه سازی برای تردید و ابهام و تشکیک در آن اندیشیده باشد؛ این حکم و سخت گیری در این خصوص کاملا عقلانی و عرفی و متناسب با توجه به مجموعه افراد جامعه و در مسیر نگاه رحیمانه به همه انسان ها است .
حكم مرتد حقيقي تنها در برخي مواردِ خاص بسيار سخت بوده و اعدام است (6) اما نه هر انکار و تشکیکی در دین اسلام ارتداد محسوب می شود و نه هر فردی به صرف تغییر دین ،خونش مباح شده ،اعدام می شود؛ بلکه حكم زنان مرتد و همچنين كساني كه ابتدا مسلمان نبوده و بعد مسلمان شده اند كه مرتد ملي ناميده مي شوند اعدام نيست .
در نتيجه از چهار قسم مرتد ملی و فطری (كساني كه مسلمان زاده اند) از زنان و مردان، تنها مرتد فطری مرد به اتفاق بسیاری از فقها، آن هم در شرایط خاص و با حصول شرايط متعدد مستحق مرگ است. در خصوص دیگر گروه ها رفتار و برخوردهای متفاوت دیگری اعمال می شود (7).
پى نوشتها:
1. زمر (39) آیه 18.
2. بقره (2) آیه 170؛ مائده(5) آیه 104.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 23، ص 103.
4. بقره (2) آیه 256.
5. کتاب مقدس، تورات، سفر تثنیه، فصل 13؛ عهد جدید (انجیل)، نامهای به مسیحیان عبرانی، بند 10.
6. خمينى، تحرير الوسيلة، مؤسسه دار العلم ، قم بيتا، ج 1، ص 118.
7. عبد الکریم موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1413 ق، ص 840.





