پرسش وپاسخ
۱۳۹۱/۰۴/۰۸ ۲۲:۴۴ شناسه مطلب: 70650
عبارت (أشهد أن محمداً رسولُ الله) را خود پیامبر در نماز ذکر می کردند؟ از نظر اخلاقی و اعتقادی برای شخص پیامبر به عنوان رسول و نبی اشکالی پیش نمی آورد؟
پاسخ:
در این رابطه به نظر نمی رسد که چه مشکل اخلاقی و اعتقادی ممکن است متصور باشد، زیرا اعتقاد به نبوت و رسالت یک فرد امری است درونی که باید از اعماق وجود به آن اذعان داشت و اظهار این امر درونی خود نوعی کمال و فضیلت است که حاکی از ایمان درونی است؛ حتی اگر فرض کنیم این نبی، خودِ فرد باشد باز این فرد در درون خود به نبوت خود از جانب خداوند اعتقاد و ایمان دارد و اظهار این امر حاکی از تسلیم در برابر این انتخاب الهی و خضوع در برابر حضرت حق محسوب می شود.
البته اگر منظورتان نوعی حالت عُجب و خودبزرگ بینی حاکی از اظهار نبوت خود و در عین حال صلواتی که بعد از این تشهد بر خود وجود دارد باشد باید گفت:
اولا: چنین رذائل اخلاقی از ساحت حضرات معصومان به دور است و نمی توان درک این کمالات و حتی ذکر آن را موجب تبعات منفی اخلاقی در ایشان تصور نمود.
ثانیا: در همین تعبیر تشهد مساله عبودیت پیامبر قبل از رسالت او بیان شده و این خود نشان می دهد که پیامبر که آن حضرت قبل از حیث نبوت و رسالت حیثیت بندگی و عبودیت خداوند را در حد کمال در خود به وجود آورده بودند و در نتیجه در همین ذکر تشهد هم پیامبر ابتدا خاکساری و عبودیت خود را تکرار می کند که اوج تعبد و تذلّل در برابر خداوند را به دنبال دارد و مانع احتمال خود برتر بینی با ذکر رسالت بعد از آن می شود.
ثالثا: اظهار رسالت خود و درود و سلام فرستادن انسان بر خود با اجازه خداي متعال نه تنها منافاتي با عبوديت خداي متعال ندارد. بلكه چون اطاعت از دستور خداست در رديف عبادات خداي متعال نيز قرار مي گيرد. از همين رو است كه همه ما مسلمانان، بدون در نظر گرفتن ميزان درجه كمال و معنويت خود و ميزان تقوايمان و درجه صالح بودنمان، به دستور خداي متعال وظيفه داريم در هر نوبت نماز واجب يا مستحب بر خودمان و تمام بندگان صالح خداي متعال، سلام بفرستيم (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین).
درنتیجه به یقین می توان گفت همین شکل و ساختار کنونی نماز که از جانب امامان معصوم به دست ما رسیده حاکی از شکل نماز پیامبر است و آن بزرگوار نیز در نماز به همین شکل تشهد را قرائت می فرمودند. زیرا پیامبر(ص) موظف بودند نماز را همانگونه که خداوند امر فرموده است، به جای آورند و ایشان با دیگر مردم در احکام الهی مانند تکلیف نماز و ... مساوی اند و به همین جهت به مردم می فرمودند که:
« صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي (1)«همان گونه كه من نماز مىگزارم، نماز بخوانيد».
در نهایت این نکته دقیق را نباید از یاد برد که پیامبر(ص) یک شخصیت حقیقی دارد مانند دیگر مردم و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خدا و دراین موارد جهات و حیثیات متفاوت است؛ یعنی، مقام رسالت و شخصیت حقوقی پیامبر(ص) را همه باید پاس داشته و احترام بگذارند. این مسأله از چنان اهمیتی برخوردار است که شخصیت حقیقی پیامبر(ص) نیز از این وظیفه مستثنا نیست.
پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 82، ص 279.
۱۳۹۱/۰۴/۰۶ ۰۹:۵۸ شناسه مطلب: 70504
۱۳۹۱/۰۴/۰۶ ۰۳:۵۳ شناسه مطلب: 70481
۱۳۹۱/۰۴/۰۴ ۱۹:۵۷ شناسه مطلب: 70408
آیا راهبان در دین مسیحیت شاخه ی ارتدوکس و پروتستان هم نمی توانند ازدواج کنند؟
پاسخ:
روحانیان کاتولیک و ارتدکس (به پیروی از حضرت مسیح علیهالسلام و به منظور فراغت برای خدمت به دین) نباید ازدواج کنند و باید از آیین ازدواج و آیین دستگذاری (انتصاب به مقامات روحاني ) یکی را برگزینند. با این استثنا که در کلیسای ارتدکس، فردی که ازدواج کرده باشد، میتواند کشیش شود، ولی ارتقای وی به درجه اسقفی ممکن نیست.
پروتستانها با ازدواج روحانیون مخالف نیستند و لوتر هم ازدواج کرده بود. گروهی به نام نیقولائیان نیز ازدواج را برای کشیشان اجازه میدهند و به آن معتقدند.
راهبان و راهبههای کاتولیک و ارتدکس نباید ازدواج کنند. گفته میشود برخی از قدیسان مسیحی برای اینکه بین فضیلت ازدواج و فضیلت تجرد جمع کنند، ازدواج بدون آمیزش داشتهاند.(1)
پي نوشت:
1. مجله معرفت تير 1385 - شماره 103 مقاله مسیحیت و جامعه شناسی خانواده، نویسنده:باغبانی، جواد، صفحه 62 .
۱۳۹۱/۰۴/۰۴ ۱۹:۱۲ شناسه مطلب: 70406
۱۳۹۱/۰۴/۰۳ ۲۱:۰۶ شناسه مطلب: 70346
۱۳۹۱/۰۴/۰۳ ۰۳:۴۷ شناسه مطلب: 70305
۱۳۹۱/۰۴/۰۱ ۲۰:۵۰ شناسه مطلب: 70234
۱۳۹۱/۰۳/۳۱ ۲۰:۰۳ شناسه مطلب: 70191
ایا داشتن دوست خیلی صمیمی (کزاز) و علاقه نسبت به او گناه دارد؟
من پسری 17 ساله ام و دوستم نیز 17 سال دارد. مرجع تقلیدم هم آیت الله مکارم شیرازی می باشد
با توجه به این که نیاز به دوستى و دوستان یکى از نیاز هاى مهم انسان است و جاى خالى این نیاز را چیز دیگرى پر نمی کند، باید زمینه هاى دوستى و روابط دوستانه مورد دقت قرار گیرد. در سفارش های لقمان حکیم به فرزند خود به بر قراری رابطه با دوستان خوب تأکید شده: یا بُنَيَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِيقٍ وَ أَلْفٌ قَلِيلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّاً وَاحِداً وَ الْوَاحِدُ كَثِيرٌ (1) فرزندم! هزار دوست برای خود انتخاب کن. بدان که هزار دوست کم است. هیچ کس را دشمن خود مساز، زیرا یک دشمن هم زیاد است". هم چنین امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "تا می توانی دوستانت را زیاد کن. دوستان به هنگام یاری جستن تکیه گاه وپشتیبان آدمی هستند". (2)
اسلام، اصل معاشرت با مردم و دوستی با همسالان را تأیید کرده حتی بر دوست گیری تأکید نموده است، تا جایی که امام علی (ع) می فرماید:"کسی که دوست پاک ضمیر خود را برای خدا با وی پیوند دوستی داشته، از دست بدهد، مثل این است که شریف ترین اعضای بدن خود را از دست داده است". (3)
دوستی ها گاهی مبتلا به آفاتی نیز می شود، یکی از این آفات، دوستی هایی است که با عدم تدبیر و آگاهی همراه می شود. این گونه دوستی ها مضرات فراوانی را نیز همراه دارد. زیرا جوانان در انتخاب دوست. آسان پذیر و زود پسند و با یک برخورد عادی مجذوب دیگری می گردند. چنین دوستی های تصادفی و حساب نشده می تواند ثمرات تلخی داشته باشد.
یکی دیگر از آفات دوستی، افراط در آن است. جوانان به دلیل برخورداری از احساسات و عواطف، در دوستی افراط می کنند. ارتباط امروز را ثابت و ناگسستنی می پندارند، از این رو به قدری در دوستی زیاده روی می کنند که گویی یک روح در دو بدن اند، از جمله مثل هم لباس می پوشند و مانند یکدیگر موی و روی خود را می آرایند، نیز با هم از هر سرّی سخنی می گویند و تحمل جدایی از یکدیگر را ندارند، چنان که در ایام جدایی بیش از حد ابراز مخالفت و دشمنی می کنند اما اسلام اعتدال در دوستی را مطرح کرده، در دوستی و دشمنی خواهان میانه روی است.
امام علی (ع) می فرماید: "با دوستت با حفظ جهات و مدارا اظهار دوستی کن. شاید روزی دشمنت شود. همچنین در اظهار دشمنی نیز مدارا کن، شاید روزی دوستت گردد". (4)
از بیان فوق آفات دوستی روشن می شود که عبارتند از: افراط در دوستی، دوستی از روی هوا و هوس و عدم دقت در انتخاب دوست. اسلام دوستی ها و دشمنی ها را می خواهد که برای خدا باشد و اغراض نفسانی در آن دخالت نداشته باشد.
با توجه به مطالب بالا، از آن جایی که ظاهر نامه حاکی از محبت افراطی نسبت به دوستتان است و این گونه محبت ها پیامدهای ناگواری دارد، توصیه می کنیم هر چه زودتر این وابستگی را تعدیل کنید، زیرا هر چه رابطه شما با دوستتان ناگستنی باشد، سرانجام باید روزی از هم جدا شوید. در دورانی در کنار یکدیگر هستید. اما پس از فراغ از همراهی و تشکیل خانواده، ناگزیر باید همدیگر را ترک نمایید و یا حداقل این روابط را بسیار محدود نمایید. بنابراین عقل و منطق حکم میکند رابطة دوستی را که سرانجامی چنان دارد، از ابتدا تعدیلکنیم تا به مشکلات بعدی مبتلا نشویم .
پینوشتها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج13، ص 414.
2. همان.
2. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 414 ، روایت شماره 9461 .
3. نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره، ص 552، قصار260.





