پرسش وپاسخ

بيشترين سفارش اسلام در مورد مسايل خانوادگي و ارتباط با فرزندان و ديگران اين است كه بايد از اشتباهات و خطاهاي يكديگر تا حد ممکن چشم پوشي كنيم.
خانواده

رابطه زن و مرد با يكديگر در بين فرزندان و اطرافيان چگونه بايد باشد؟

پاسخ: اگر زن و شوهر رابطه سالمی داشته باشند، در فرزندان و اطرافیان تأثیر مثبت فراوان دارد. رابطه سالم مشخصه های زیر را دارد:

۱. احترام متقابل بدین معنا كه هر كدام براي شريك زندگي خود ارزش قايل شود و حتی در مواردي كه از يكديگر انتقاد هم مي كنند، با لحن مودبانه و به دور از اغراض و عقده هاي منفي باشد. درگيريها و اختلافات هنگامي در خانواده پديد مي آيد كه همسران براي يكديگر و براي فرزندان احترام قايل نباشند. (۱)

۲. درك متقابل يكديگر؛ درباره مسائل مهم و بنيادي، از سليقه هاي شخصي خود دست برداشته و با توافق و مشورت يكديگر روشي را كه به نفع زندگي مشترك آنهاست، انتخاب كنند.

۳. طبیعی است که زن و شوهر با هم تفاوت فکر و سلیقه دارند و  گاهی بین آنها اختلاف و مشاجره پیش می آید . نحوه تعامل آنها برای حل اختلاف بر روی فرزندان و اطرافیان تاثیر فراوان داشته و مهمترین کلاس آموزش مثبت یا منفی می تواند باشد. اگر آنها در اختلافها، رفتار متین و منطقی را پیش بگیرند و سعی کنند بدون دعوا و توهین و رفتارهای احساسی و نسنجیده، حل اختلاف نمایند، اطرافیان و بخصوص فرزندان را عملا راه زندگی صحیح یاد خواهند داد.

۴. چشم پوشي از خطاها؛ بيشترين سفارش اسلام در مورد مسايل خانوادگي و ارتباط با فرزندان و ديگران اين است كه بايد از اشتباهات و خطاهاي يكديگر تا حد ممکن چشم پوشي كنيم.(۳) وجود عفو و گذشت، به يقين كانون خانواده را گرم نگاه مي دارد و عشق و محبت را افزايش مي دهد.

۵. از جمله مسايلي كه والدين بايد در محیط منزل رعايت كنند، روابط جنسي در ارتباط های زناشویی است که در تربيت جنسي فرزندان بسیار مؤثر است. در آيات و روايات توصيه هاي زيادي در اين زمينه شده و روان شناسان نيز تاكيد نموده اند كه والدين بايد در  مسايل تربيتي و اخلاقي فرزندان كمال دقت را داشته باشند.

لباس پوشیدن تمیز و آرایش متین و مناسب برای مواجهه با محارم در محیط خانه هم به شادابی فرزندان و افراد خانه را زیاد می کند و هم عفت و پاکدامنی آنها را زیاد می سازد اما آرایش های مخصوص زناشویی و ارتباط های خاص جنسی باید در محیط خلوت زناشویی باشد به طوری که فرزندان در آن محیط بدون اجازه ورود نداشته و از بدآموزی و تحریکهای زودرس در امان باشند.  

منابع براي مطالعة بيشتر:

۱. محمدرضا شرفي، خانوادة‌ متعادل، تهران، انجمن اولياء و مربيان، ۱۳۷۴.

۲. علي قائمي، خانواده و مسايل همسران جوان، تهران، نشر اميدي، ۱۳۶۲.

۳. فرانك فينچام، رابطة همسران، ترجمة مهدي قراچه داغي، پيك بهار، ۱۳۸۰.

پي نوشتها:

 [۱] . فليپ باركر، خانواده درماني پايه، ترجمة دهقاني، انتشارات رشد، ۱۳۷۵، فصل ۵.

[۲] . علي قائمي، خانواده و مسايل همسران جوان، تهران، نشر اميدي، ۱۳۶۲، ص ۲۵۸.

[۳] . احمد حسينا، بهداشت روان ازدواج و همسرداري، تهران، نشر مفيد، ۱۳۸۰، ص ۲۰۸ ـ ۲۰۱.

در برخی از شب و روزها و بعضی از زمانها زمینه برای استجابت دعا و طلب بخشش از خداوند متعال بیشتر است که از جملۀ آنها شب قدر و نیز روز عرفه است.
شب قدر

 آیا اینکه می گویند هر کس در شب قدر بیدار بماند و دعای جوشن کبیر بخواند یا در عرفه دعای عرفه بخواند و حالتی به او دست دهد، همه گناهان او پاک می شود، صحت دارد؟

پاسخ: مستفاد از روایات بخشیده شدن گنهکاران در تمامی شب و روزهاست. اما در برخی از شب و روزها و بعضی از زمانها زمینه برای استجابت دعا و طلب بخشش از خداوند متعال بیشتر است که از جملۀ آنها شب قدر و نیز روز عرفه است.(۱) البته به شرط آن که گنهکاران توبه حقیقی کنند و رابطه بین خود و خدا را اصلاح کنند. حقیقت توبه، پشیمانی از گناه و قصد و عزم جدی برای ترک آن است. امام علی(ع) می فرماید: «توبه به دل پشیمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است.»(۲)

اگر کسی به این حالت دست یافت، حقیقت توبه در او محقق شده است. در این صورت خداوند گناهان او را خواهد بخشید، قرآن مجید در یکی از آیات مى فرماید:  کسانى که توبه کردند و به اصلاح کارهاى فاسد خود پرداختند و آن… در این صورت توبه آن‏ها را مى پذیرم و من بسیار عذرپذیر و قبول کننده توبه و مهربانم.(۳) چه کسى در وفاى به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجید وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش مى پذیرد.(۴)

آری، توبه حقیقی و خالص که قرآن از آن به «توبۀ نصوح» یاد می کند، در کنار اهتمام به جبران گذشته و انجام کارهای خیر، موجب محو آثار گناه می گردد. حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «هنگامی که بنده ای توبة نصوح (حقیقی) کرد، مواهب و نعمت های کم نظیر الهی را متوجه خود می سازد و اولین اثرش آن است که محبوب نزد خدا می شود. دوم: خداوند در دنیا و آخرت گناهان او را می پوشاند». راوی  سؤال کرد: چگونه خدا پرده پوشی می کند، فرمود: «هر چه از گناهان که دو فرشتة موکّل بر او، برایش نوشته اند، از یادشان ببرد،  به اعضای بدن، فرمان می دهد که گناهان او را پنهان کنید، به نقاط زمین و هر کجایی که گناهکار توبه کننده گناه کرده است، دستور می دهد که گناهان او را پنهان کنید و آثار آن را پاک می کند. پس توبه کننده در حالی خدا را در قیامت ملاقات می کند که هیچ چیزی به ضرر او و بر گناهانش گواهی و شهادت دهنده نیست».(۵)

گناهکارى که به گناه خویش اعتراف دارد و از آن پشیمان است و عزم جدّى بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد،باید به قبولى توبه خویش و رحمت و مغفرت خداوند امیدوار باشد.

شایان ذکر است خواندن دعای جوشن کبیر و امثال آن در شب قدر و... برای تحقق توبه لازم نیست. اما از آن جایی که در این دعا و امثال آن، اسماء اعظم الهی وارد شده است، خواندن این دعا، انسان را به اجابت خواسته اش نزدیک تر می کند. و از آنجایی که خداوند، لطف و رحمت خود را در این شب مضاعف می گرداند، بیداری و دعا در این شب ، بیشتر از شبهای دیگر موثر خواهد بود.

پی نوشت ها:

۱. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، قم، ۱۴۰۹ ه.ق  ۱۳۶۵ ه.ش، ج۱۰، ص ۳۵۸.

۲. محمد محمدي ري‌شهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، ۱۴۱۶ ه.ق، ج ۲، ص ۹۹۷، ماده "ذنب".

۳. بقره آیه ۱۶۰.

۴. شوری آیه۲۵.

۵. ثقه الاسلام کلینی، اصول کافی، شرح و ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، انتشارات اسلامیه، ج ۴، ص۱۶۴.

فلسفه آزمودن بشر و قرار دادن او در مسير كمال، بالاترين فلسفه جعل همه تكاليف و دستورات دين از جمله محرمات روزه است.
افطار

چرا خداوند برخی از امور را در ماه مبارک رمضان حرام کرده است؟

در ابتدا بايد اشاره شود كه اساسا ماهيت روزه داري ترك همين گونه لذايذ در روز است. چه اين كه روزه نوعي تمرين  در رويارويي با شهوت خوردن و آشاميدن و نه گفتن به آن است.

همه موجوداتي كه در عالم خاكي به سر مي برند، حيات شان وابسته به غذايي است كه خداي متعال در اختيارشان قرار داده است. هيچ موجودي نمي تواند در اين عرصه در مدتي طولاني بدون دريافت آب و غذا زنده بماند. انسان نيز به گونه آشكار از اين قاعده مستثني نيست. به علاوه بهره مندي هاي ديگر مانند برآوردن نياز جنسي در زمره نياز هاي طبيعي بشر است.

خداي عالم در مسير تكليف از همين نقطه استفاده نمود و براي آزمودن بنده اش او را در طول روز از خوردن و آشاميدن و لذات ديگر منع نمود تا در مقابل طاقتي كه بنده در انجام تكليف از خود نشان مي دهد، به كمال روحي رسيده و خود را لايق بهره مندي از پاداش هاي الهي كند. پاداش چيزي جز باز شدن پنجره هاي معرفت و عرفان در باطن او نيست. انسان مي تواند از پنجره هاي باز شده ملكوت آسمان ها مشاهده كند و از لذت عرفاني آن لذت ببرد، لذتي كه قابل توصيف نيست.(۱)

فلسفه آزمودن بشر و قرار دادن او در مسير كمال بالاترين فلسفه جعل همه تكاليف و دستورات ديني از جمله محرمات روزه است، هر چند در كنار اين امر مبنايي تك تك دستورات ديني مي تواند داراي مصالح و فوائد خاص ظاهري و باطني باشد. اما برخي ديگر از  محرمات روزه و فوايد ترك آن امور عبارت اند:

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت ‏ روح و معنويت و ابعاد ديگر داراي فوايد فراواني است. روزه در سلامت معده و پاكسازي آن از انواع غذاها (كه موجب انواع بيماري‏هاست) اثرات فوق‌العاده‏اي دارد.

مركز بيماري‌ها معده است. پيامبر خدا فرمود: «المعدة بيت كل داء، و الحمية رأس كلّ دواء؛ (۳) معده مركز و خانه هر دردي است، و پرهيز و اجتناب (از غذاهاي نامناسب و زياد خوري) اساس و رأس هر داروي شفابخش است».

پيامبر يكي از حكمت‌هاي روزه را تندرستي اعلام مي‌كند و مي‌فرمايد: «صوموا تصحّوا؛ (۴) روزه بگيريد تا صحت و سلامتي خويش را تضمين كنيد».

اميرالمؤمنين(ع) مي‏فرمايد: «خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مي‏فرمايد، به وسيله نماز و زكات‌ و گرفتن روزه». (۵)

روزه و نماز و زكات باعث تقويت اراده، سازندگي و تزكيه روح، و فروتني در پيشگاه حضرت حق است، و از كارهايي است كه مي‏تواند آدمي را از چنگ شيطان نجات بخشد، و از انواع بيماري‌هاي ظاهري و باطني برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را ياد آدمي دهد.

اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد:«والصيام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ (۶) روزه براي آزمايش اخلاص مردم است».

در قسمتي از نهج البلاغه مي‏فرمايد: «و صوم شهر رمضان فانّه جنة من العقاب؛ (۷) يكي از دلائل وجوب روزه اين است كه روزه ماه رمضان سپر است از عذاب الهي»، يعني روزه موجب آمرزش گناهان و معاصي انسان است، كه به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مي‏آيد.

هشام بن حكم از حضرت جعفر بن محمد عليهما السلام از علت و فلسفه روزه مي‌پرسد، امام مي‏فرمايد: «انّما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير و ذلك أنّ الغني لم يكن ليجد مسّ الجوع، فيرحم الفقير، لأنّ الغني كلّما أراد شيئاً قدر عليه، فأراد الله تعالي أن يسوّي بين خلقه، وأن يذيق الغني مسّ الجوع والألم ليرقّ علي الضعيف ويرحم الجائع؛ (۸) خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسيله آن بين اغنيا و فقرا مساوات و برابري به وجود آيد. براي آن كه ثروتمنداني كه هرگز درد گرسنگي را احساس نكرده‏ اند، به فقرا ترحم نمايند، زيرا اغنيا هرگاه (خوردني و آشاميدني را) اراده نمودند، برايشان ميسر است، پس روزه را واجب نمود تا بين بندگانش از فقير و غني، برابري به وجود آورد، و اينكه سرمايه‌داران مسلمان درد گرسنگي را لمس نمايند، تا بر ضعفا و گرسنگان عالم ترحم نمايند».

امام رضا(ع) در مورد فلسفه و دلائل وجوب روزه مي فرمايد: «إنّما اُمروا بالصوم لكي يعرفوا ألم الجوع و العطش، فيستدلّوا علي فقر الآخره، و ليكون الصائم خاشعاً ذليلاً مستكيناً مأجوراً و محتسباً عارفاً؛ (۹) مردم مأمور به روزه شدند تا درد و ناگواري‌هاي گرسنگي و تشنگي را بشناسند، و آن گاه سختي‌هاي گرسنگي و تشنگي و فقر آخرت را بفهمند».

پي‌نوشت ‏ها:

۱- مطهري، مجموعه، آثار۴، نشر صدرا  ۱۳۸۰ ش،  ص ۱۲۳.

۲- محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت، ج۵۹ ، ص ۲۹.

۳- نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، نشر دار الاضواء بيروت ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص ۳۴۳.

۴- نهج البلاغه، فيض نشر موسسه فيض الاسلام تهران، بي تا، ص ۷۹۸.

۵- همان، حكمت ۲۴۴.

۶- حرعاملي، وسائل الشيعه، نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت ۱۴۱۲ ق، ج ۷، ص ۳؛ صدوق، من لا يحضره الفقيه، نشر جامه مدرسين، قم بي تا، ص ۷۳، ج ۲.

۷- خصال شيخ صدوق، نشر جامعه مدرسين ۱۳۶۲ ش، ص ۳۸۶.

۸- وسائل الشيعه، همان، ج ۷، ص ۴.

بايد به گونه ای همسر انتخاب كرد كه با يكديگر همشأن و متناسب و به اصطلاح كُفْو باشند و به زبان ساده تر با يكديگر جور درآيند اگر اين شرط تأمين شود و اين هماهنگی و
ازدواج

جواني كه نمي‌تواند ازدواج كند، چگونه خود را از خطرات دور سازد؟ آيا دير ازدواج كردن گناه نيست؟

مطمئناً غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است كه خداوند آن را در وجود وي قرار داده و اهداف و مصالح خاصي نيز بر آن مترتب است. به خاطر وجود همين غريزه نيرومند است كه انسان گرايش به جنس مخالف مي يابد و با همه مشكلاتي كه وجود دارد يا تصور مي شود، به ازدواج روي مي آورند و حاضرند بسياري از سختي ها و مشكلات را به خاطر آن تحمّل كنند يا برخود هموار نمايند و از بسياري از خواسته هاي خود يا خودخواهي ها بكاهند. در توضيح المسائل آمده: اگر كسي به جهت زن نداشتن به گناه مي افتد، بر او واجب است ازدواج كند.

در بسياري مواقع عدم امكان ازدواج، مشكل بودن آن از طرف خودمان است، يعني دختران يا پسراني كه مي خواهند ازدواج كنند، سخت گيري هاي بي موردي دارند كه با توجه به اهميت اين مسئله بايد تعديل شده و آرزوها و خواسته ها را كمتر نمايند. بعضي از مشكلات مربوط به فرهنگ جامعه است يا از طرف پدر و مادر و خواسته هاي غير منطقي كه دارند، تحميل مي شود و يا به نوعي در ذهن اشخاص القا مي شود كه رفع اين مسائل نيز نياز به تلاش جوانان دارد تا زمينه هاي مناسب و مساعد را آماده سازند.

در هر حال جوانان هستند كه بايد براي خود چاره اي بينديشند كه آيا خويش را تسليم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهي كنند، يا اين كه زمينه و شرايط ازدواج را فراهم آورندو يا اگر در مدتي كه اين زمينه فراهم نيست، عفت و پاكدامني را پيشه سازند، در عين حال كه به فكر ايجاد زمينه و آمادگي هستند. پيامبر اسلام فرمود: "از گروه جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند".(۱)

در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت پيشگي و يا خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: "آن ها كه وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند".(۲) البته اين امر، نياز به مقاومت دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.

تسهيل كنترل غريزه جنسي در گرو اموري است:

۱ـ طرد افكار شيطاني: مشكل ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهوي است. امام علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه در اطراف گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد".(۳)

۲ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.

۳ـ كنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: "بهترين عامل رو گرداني از شهوات، فروبستن چشم ها است".(۴)

۴ـ عدم آميختگي زن و مرد: همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي كند.

۵ـ كم خوري: يكي ديگر از راه هاي كنترل غريزه جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزة جنسي ياد شده است.

پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: "اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند و اگر قدرت ندارد روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است".(۵)

۶ـ يكي از راه هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.

۷ـ آخرت گرايي: توجه به پاداش اخروي دربارة كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهش هاي نفس و شهوات را فراموش كند".(۶)

۸ـ ياد مرگ: رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسيار سفارش مي كرد و مي فرمود: "زياد مرگ را ياد كنيد، زيرا ياد مرگ شكننده لذات نفساني و مانع ميان تو و شهوات است".(۷)

علاوه برآنچه گفته شد بايد اين امور را رعايت كند:

۱- خود را از محيطها و موقعيتهاي تحريك آميز دور نگه دارد و از خلوت گزيني اجتناب ورزد؛

۲- از پوشيدن لباسهاي تنگ و چسبنده خودداري ورزيده و از تماس و لمس نمودن اعضاي بدن خود ياديگران شديداً دوري گزيند؛

۳- از نگاه به نامحرم و چشم چراني خودداري ورزد؛

۴- تخيلات و تفكرات خود را كنترل كند و بداند هر آن چه به ذهن و انديشه اش مي گذرد، خداوند به آن آگاه است و در اين زمينه مسئوليت دارد و بايد تنها به عقل و قوانين شرعي كه تأييد مي كنند بينديشد تا رستگار شودزيرا تخيّلات و تصوّر درباره مسايل جنسي و شهوت آلود منجر به تحريك هاي مداوم گرديده و نيروي حيات رااز بين برده و انسان را از مسائل حقيقي و واقعي زندگي باز مي دارد؛

۵- با توجه به اينكه دوران جواني، دوران پر شور و حساس عمر به حساب مي آيد، شايسته است كه جوان با برنامه ريزي دقيق براي اوقات شبانه روزي به ياري كار و تلاش مداوم در زمينه هاي تحصيلي و علمي و مطالعاتي و كارهاي ذوقي و تفريحي حداقل زمان لازم را به خوابيدن اختصاص دهد و زماني به بستر رود كه خواب بر او مستولي شده و زود به خواب رود؛

۶ -با اشتغال به مطالعه كتب سودمند و مراجعه به كتابخانه ها در اوقات فراغت، زمينه موفقيت تحصيلي آينده خود را فراهم سازد؛

۷- در تيم ها و گروه هاي ورزشي شركت فعال داشته باشد و نيز در فعاليت هاي تربيتي، فرهنگي و مذهبي شركت كنيد؛ زيرا اين اشتغالات در افزايش ايمان و توفيق در ترك معاصي به وي كمك مي كند.

فعاليتهاي سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراواني از انرژي هاي جوان را به خود اختصاص مي دهد و از تحريكهاي جنسي و شهوت انگيز جلوگيري مي نمايد، چرا كه مبتلايان به اين عادت زشت، بيشتر ميل به گوشه گيري دارند. شركت در فعاليت هاي تربيتي و اجتماعي و گروه هاي قرآن در مساجد و كتاب خانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاك در تقويت روحيه و ايمان اين گونه جوانان بسيار مؤثر است؛

۸- رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهيز از دوستان و رفقاي بي بند وبار و منحرف؛

۹ -قبل از خوابيدن وضو بگيرد و سوره هاي قل اعوذ و آية الكرسي را بخواند؛

۱۰- اگر مي تواند هفته اي يك يا دو روز را روزه بگيرد؛

۱۱- در برنامه غذايي خود دقت كند و از مداومت در مصرف بعضي از خوردني هاي محرك و مقوّي وشهوت برانگيز خودداري كند؛

۱۲- تمايل ها و افكار خود را از توجه به خويشتن به سوي ازدواج و زندگي آينده معطوف سازد و بداند كه دير يا زود ازدواج مي كند و بايد آمادگي كامل داشته باشد؛

۱۳- همواره با ذكر و ياد خدا اُنس و الفت داشته باشد. خداوند در آيه ۲۸سوره رعد مي فرمايد: آگاه باشيدكه تنها با ياد خدا قلب ها آرامش مي يابد و هر كس از ياد خدا فاصله بگيرد زندگاني بر او سخت و دشوار خواهدشد. (۸)

پي‌نوشت‌ها:

۱. مكارم الاخلاق، ص ۱۰۰.

۲. نور (۲۴) آيه ۳۳.

۳. غررالحكم، ج ۵، ص ۳۲۱.

۴. همان، ج ۶، ص ۱۶۴.

۵. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.

کدام پیامبر در بیت المقدس اعتکاف کرد؟
 اعتکاف

کدام پیامبر در بیت المقدس اعتکاف کرد؟

کسی به درستی نمی‌داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است. اما با توجه به آیه 125 سوره بقره مبنی بر «و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند» (1)، می‌توان نتیجه گرفت که اعتکاف در ادیان پیش از اسلام وجود داشته است (2) و عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می‌شده. و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می‌ورزیدند.

لذا ابراهیم و اسماعیل (ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. بیت المقدس از مکان هایی بود که همواره عده زیادی از انسان ها، برای اعتکاف در آن گرد می‌آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می‌شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا (ع) بود. (3)

حضرت سلیمان (علیه السّلام) در مسجد بیت المقدس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه وکمتر و بیشتر اعتکاف می‌کرد و آب و غذا برای آن حضرت فراهم می‌شد و او در همان جا به عبادت می‌پرداخت. (4)

مرحوم مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی آورده است: براستی سلیمان همیشه در مسجد بیت المقدس به مدت یک سال و دو سال، یک ماه و دو ماه، کمتر و بیشتر، اعتکاف می­کرد و غذا و آب خود را به آنجا می‌برد و به عبادت می‌پرداخت. (5)

 پی‌نوشت‌ها:

1. ناصر مکارم شیرازی، تفسر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة،1374، ج1، ص 447.

2. جمعی از نویسندگان، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مر کز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص 355.

3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج‌14، ص‌141

4. همان

5. همان

به خاطر بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده‌اند.
امام حسن

امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(1)

امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(2)

از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(3)

تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن(ع) داستان‌های فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(4)

روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آن‌ها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(5)

به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.

 

 

 

*پی‌نوشت‌ها:

 

1. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال 1375، ص 268.

2. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374، قم، ج1، ص 417 ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، 1374، ص 90.

3. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص 241.

4. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص 418.

5. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، 1376، ص135.

چون به خاطر این ظلم، والدین شما آزرده خاطر شده‌اند، بهتر است بیشتر از سابق احترام و ادب و اطاعت را نسبت به ایشان رعایت کنی. که سبب نرم شدن قلب والدین شما می‌شود
عاق والدین

«برای جبران عاق والدین، اگر آنها در قید حیات‌اند:

1) بایست به والدین ثابت کنی که دیگر قصد تکرار چنین عملی را نداری.

2) چون به خاطر این ظلم، والدین شما آزرده خاطر شده‌اند، بهتر است بیشتر از سابق احترام و ادب و اطاعت را نسبت به ایشان رعایت کنی. که سبب نرم شدن قلب والدین شما می‌شود. نهایتا با کمال خضوع و با توسل و خواهش از درگاه خداوند متعال و ائمه معصومین (ع) از والدینت بخواهی که تو را مورد بخشش قرار دهند. مطمئن باش که خدای مهربان قلب پدر و مادر را از جنس مهربانی خویش آفریده است. امکان ندارد فرزندی از آنان عذرخواهی کند و آنها او را نبخشند.

اما اگر در قید حیات نیستند،

1) واجباتی که از آنها در حال حیات فوت شده مثل نماز و روزه و حج و بدهی‌های آنها ادا گردد.

2) به آنچه وصیت کرده‌اند، عمل شود.

3) آنها را تا آخر عمر نباید فراموش کرد. باید برای‌شان طلب آمرزش و رحمت کرد. به نیابت از آنها صدقه داد. اعمال مستحب به قصد و نیت آنها به جا آورد. هدایای معنوی برای آنها فرستاد.

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: بنده‌ای که در حیات و زنده بودن پدر و مادرش به حال آنها نیکوکار است. اگر پس از مرگ، آنها را فراموش کند و حقوق و بدهی آنها را ادا نکند و برای آنها طلب رحمت نکند، خداوند او را عاق والدین به شمار می‌آورد. بنده‌ای که در زمان زنده بودن پدر و مادرش به آنها نیکی و احترام و احسان نکرده، عاق والدین می‌باشد، اگر پس از مرگ جبران کند و قرض و بدهی آنها را ادا کند و با دعا و طلب رحمت آنها را یاد کند، خداوند متعال او را نیکوکار، نسبت به پدر و مادرش به شمار می‌آورد و ثبت می‌کند. (1)

روایات زیادی داریم که کسانی که از دنیا می‌روند، از وضع خانواده خود و اعمال خوب و بد آنها آگاهند. از اعمال خوب آنها خوشحال و شاد و از اعمال بد آنها دلگیر می‌شوند، به ویژه درمورد والدین روایت داریم که ارتباط آنها با اعمال فرزندانشان برقرار است. اعمال خوب و بد فرزندان باعث خوشی یا عذاب و ناراحتی آنها در عالم برزخ می‌گردد.

بی توجهی فرزندان و فراموش کردن پدر و مادر پس از مرگ آنها و سهل انگاری در پرداخت حقوقی که در دنیا بر گردن آنها بوده و عمدا یا سهوا پرداخت نکرده‌اند، باعث آزردگی و اذیت شدن و ناراحتی آنها می‌گردد. همین به معنای عاق والدین است. برعکس جبران کوتاهی‌ها، بی‌احترامی‌ها و بی‌توجهی‌هایی که نسبت به پدر و مادر در زمان زنده بودنشان روا داشته شده، اما بعدا جبران شده، باعث شادی و خرسندی آنها در عالم برزخ می‌گردد و موجب می‌شود فرزندانی که در زمان زنده بودنشان عاق آنها بوده‌اند، در اثر نیکی پس از مرگشان، پدر و مادر از آنها راضی شوند و مورد دعای خیر و لطف آنها قرار بگیرند.»

پی‌نوشت:

1- اصول کافی، ج 3، ‌ص 238

در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار نادرست، علاوه بر درمان‌های دارویی و قبل از آن درمان‌ها، از روش‌های خاصی استفاده می‌شود که مهمترین آن‌ها روش «توقیف فکر
توبه

از جمله مواردی که ممکن است در ماه رحمت الهی، ماه مبارک رمضان نصیب افراد شود و شب‌های قدر، زمینه خوبی برای مهیا شدن آن است توفیق توبه کردن است. اما باید شرایطی به وجود آید که شخص بتواند بر سر عهدی که با خود و خدای خود بسته است بماند.

1- انسان هرگز نمی‌تواند لحظه‌ای را بدون فکر و خیال بگذراند، اما اینکه چه اندیشه و خیالی را به ذهن خود خطور دهد و آن را در ذهنش بپروراند و یا اینکه از ورود و گسترش چه افکاری به ذهنش جلوگیری کند مختار است. وجود زمینه و گرایش‌های فکری خاص، خواهش‌ها و تمایلاتی که در اعماق وجود انسان نهفته است، نگرانی و اضطراب بیش از حد و ... می‌تواند سبب پریشانی فکر و خطور افکاری ناپسند به ذهن انسان شود. بنابراین ریشه‌یابی افکار ناروا کاری است که هر کس می‌تواند درباره خودش انجام دهد و با از بین بردن علل و ریشه‌ها از شر این گونه افکار خلاصی یابد.

اکنون که شما برای ریشه‌یابی و خلاصی از اینگونه افکار اقدام کرده‌اید، می‌توان گفت که نیمی از راه را پیموده‌اید و إن‌شاء‌الله با راهکارهایی که در ادامه عرضه می‌شود. نیم دیگر راه را نیز طی کرده و به آرامش خواهید رسید.

2- گاهی افکاری که به ذهن می‌آید از ناحیه شیطان است که باید هرچه زودتر آن‌ها را از خود راند. چرا که به زودی انسان را وادار به عمل می کند.

خداوند می فرماید: به راستی که شیاطین به دوستانشان الهام می‌کنند.(1) پس باید جلوی افکار شیطانی را گرفت.

یکی از بزرگترین و مهمترین عواملی که انسان را از خداوند دور کرده و موجب غفلت می‌شود همین خاطرات ناخوانده است(2). گاهی این خاطرات غیر الهی آن قدر بر انسان تأثیر گذار می‌شود که در بهترین حالات عبادی مانند نماز، حضور قلب نداریم.

باید از ابتدا جلوی رشد و نمو این خواطر را گرفت. خاطرات با یک سلسله گفتن‌ها، شنیدن‌ها، شرکت در مجالس و خواندن برخی مجلات و.. به تدریج در ذهن ترسیم می‌شود و هنگامی که متراکم و فراوان شد، زمینه شوق را فراهم می‌کند، و در نتیجه؛ این خواطر و افکار «ملکه نفسانی» ما می‌شود، و از این به بعد به آسانی به ذهن می‌آیند و زنده نگه داشته می‌شوند و پیوسته انسان را از یاد خدا غافل می‌کنند. به همین خاطر انسان‌هایی که تفکر مادی دارند پیوسته به فکر مسائل لذت بخش مادی‌اند.(3)

- راهکارهای عملی برای مقابله با چنین افکار ناشایست:

شما مى‌توانید از دستورالعمل‌هاى زیر بهره‏ گیرید و امیدواریم به تدریج از شر آن رهایى یابید.

1. اولین قدم برای شناخت و درمان این گونه افکار، داشتن آرامش است. بنابراین سعی کنید در همه حالات زندگی خصوصاً در مواقع ظهور این افکار آرامش خود را حفظ کنید.

2. برای مقابله با این افکار، باید نسبت به آن بی‌اعتنا بود. اگر بتوانید به افکاری که به ذهنتان خطور می‌کند بی‌ا‌عتنا باشید و به آنها اهمیت ندهید، به تدریج از شر آن‌ها رهایی خواهید یافت.

3. منحرف ساختن فکر به سوی محاسبات ذهنی یکی از مفیدترین راه‌حل‌ها است. لذا از آنجا که معمولاً این افکار در زمان‌های خاصی به سراغ شما مى‌‌آید، سعى کنید با یک برنامه‏‌ریزى دقیق و حساب شده ذهن خود را به موضوعات مهم و جذاب دیگر مشغول سازید و هیچ گاه بیکار نباشید. مثلاً هنگام نماز به معانی نماز توجه انصراف دهید.

4. فرمان ایست! در منابع علمی جدید، برای متوقف کردن افکار نادرست، علاوه بر درمان‌های دارویی و قبل از آن درمان‌ها، از روش‌های خاصی استفاده می‌شود که مهمترین آنها روش «توقیف فکر» نام دارد؛ بدین ترتیب که از شخص خواسته می‌شود که به طور عمد افکار خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان با صدای بلند و بیزار کننده، فریاد می‌زند: ایست! به نظر می‌رسد این عمل جریان فکر را متوقف می‌کند. بنابراین هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.

5. هر روز به خود تلقین کنید که من قادرم افکار ناخواسته را کنار بگذارم. تلقین یکى از راه‏‌هاى مبارزه با افکار منفى است.

- حاصل سخن اینکه:

همان طور که عرض شد باید جلوی ورود این گونه افکار را گرفت و برای طرد قسمت دیگر آن تلاش کرد. قرآن راه حلّی که می‌دهد؛ مراقبت از خود و یاد خداوند است؛ انسان باید مواظب جلسات، خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، خوردنی‌ها و پوشیدنی‌های خود باشد. وقتی مواظب این مطالب بود به تدریج یاد خداوند در دل او نقش می‌بندد و خاطره‌های خوب در ذهنش ترسیم می‌شود از این رو قرآن ذکر خداوند را برای غفلت‌زدایی و قرب به حق به ما می‌آموزد.(4)

خداوند می فرماید: ای کسانی که ایمان آوردید بسیار خداوند را ذکر کنید(5) وقتی ذکر کسی در دل زیاد شد، به او علاقه‌مند شده و این علاقه، ملکه انسان می‌شود؛ تا به حدی که انسان در  همه حالات خود در نماز و ذکر خداوند است، چه خوش می‌گوید: خوشا آنان که دائم در نمازند.

پس، با یاد خداوند و کنترل مجاری نفوذ افکار آزار دهنده و توجه نکردن به آن‌ها، زمینه پاک شدن صفحه قلب از خواطر الهی و ترسیم خواطر خوش الهی در ذهن و قلب انسان ایجاد می‌شود.

شرط اساسى کنترل و درمان این گونه شک زیاد، همکارى صمیمانه و نزدیک شماست؛ نباید پنداشت که با بیان یکى دو نکته همه چیز درست مى‌شود و همچنین نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پى‏گیرى مستمر، مى‌توان یک شبه، همه‏ افکار را از ذهن خود دور کرد.

به شما توصیه می‌کنیم اگر این افکار، شما را به شدت آزار می‌دهد و اضطراب شدیدی بر شما وارد می‌کند، حتما به یک روان‌شناس بالینی متعهد مراجعه کنید. در غیر این صورت با اجراى راهکارهاى ارائه شده و گزارش آن به ما، موضوع و حل مشکل را پى‏گیرى نمائید.

- نکته مهم و پایانی:

نکته مهم و قابل توجه آن است که از افکار ناخواسته و مزاحم، احساس وحشت و نگرانى نکنید و بدانید که آن‏ها موجب کفر نمى‌شود و اصلاً گناه نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «از امت من هر چه که در ذهنشان خطور مى‏‌کند، عفو شده است، تا وقتى که آن را به زبان جارى نکرده و عملى انجام نداده باشند».(6) پس فکر گناه از نظر فقهى گناه محسوب نمى‏‌شود و نباید از این نظر نگران باشید.

*پی‌نوشت‌ها:

1-انعام(6) آیه 121.
2-جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص 30، قم، انتشارات اسراء.
3-همان،ص 32؛ با اندکی تغییر.
4-مراحل اخلاق در قرآن، همان، ص 34 و35.
5-احزاب(33) آیه 41.
6-بحارالانوار، علامه مجلسی، ج‏ 66، ص 42، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق.

ابتدا باید از آباد بودن آخرتمان به اندازه کافی مطمئن شویم، سپس طلب مرگ کنیم، البته اگر می توانیم آخرت را بیش از پیش آباد کنیم باید دعایمان درخواست عمر طولانی از
مرگ

آیا آرزوی مرگ گناه است؟

پاسخ اجمالی:

طلب مرگ به خودی خود گناه نیست، اما باید دقت کرد علت طلب مرگ چه می تواند باشد؟ اگر طلب مرگ برای رهایی از مشکلات و سختی های موجود است، آیا اعمال ما به گونه ای بوده که مرگ مرحله ای برای رسیدن به آرامش و رهایی از آن مشکلات باشد یا اینکه نیاز است تا جایی که می توانیم از مزرعه دنیا برای آخرتمان سود بیشتری ذخیره کنیم؟

پاسخ تفصیلی:

گاهی انسان به خاطر ضعف، ناامیدی و ناتوانی و بی‌حوصله شدن طلب مرگ می‌کند و شکیبایی و پایداری را در مقابل سختی‌ها و کشاکش‌های روزگار از دست داده است و از این جهت مرگ را کانون آرامش و رهایی خود می‌بیند، چنین کسی باید خوب دقت کند، که آیا اعمالش به گونه ای بوده است که مرگ برای او کانون آرامش و رهایی باشد؟ یا اینکه فقط تلاش می کند از چاله ای که در آن افتاده، بیرون بیاید، اگر چه خروج از چاله فرو افتادن در چاه باشد!

از این روست که مولای متقیان علی (ع) می فرمایند: «وَأَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِیق؛ [۱] بسیار به یاد مرگ و منزلهاى پس از آن باش، امّا هرگز آرزوى مرگ مكن مگر آنگاه كه صددرصد به رضایت الهى مطمئن باشى.»

طبیعتا مومن، با مرگ از زندان به بوستانی آباد وارد می شود. امام حسین (ع) می فرمایند: «دنیا زندان مؤمن و بهشت كافر است! مرگ براى مؤمنین یك پلى میباشد كه كه ایشان بوسیله آن وارد بهشت خود میشوند و براى كفار یك پلى میباشد كه بواسطه آن داخل جهنم خود میگردند.»[۲] بنابراین برای مومن مرگ خواستنی و دوست داشتنی است، حضرت علی (ع) می فرمایند: «پسر ابى طالب مانوس‌تر است بمرگ از كودك به پستان مادرش.»[۳]

و قرآن نیز، طلب مرگ را معیار و محکی برای اثبات ادعای جایگاه عالی در نزد خدا بیان می کند: «إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المْوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ؛ [جمعه/۶] اگر مى‌پندارید كه شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، پس آرزوى مرگ كنید اگر راستگویید (تا به جوار رحمت و نعمت دوست برسید)»

پس با این معیار، روشن می شود که ابتدا باید از آباد بودن آخرتمان به اندازه کافی مطمئن شویم، سپس چنین ادعایی کنیم و البته اگر می توانیم آخرت را بیش از پیش آباد کنیم، باید دعایمان درخواست عمر طولانی از خدای متعال باشد. چون دنیا مانند مزرعه‌ای است که در آن کشت نمود، تا در آخرت محصولی برای برداشت داشته باشیم. و برای داشتن محصول بیشتر، باید کشت بیشتری داشته باشیم. و از همین جهت عمر طولانی برای اولیاء الهی خواستنی است:

حضرت علی (ع) می فرمایند: «دنیا محل سجده پیامبران مى‌باشد، و وحى خداوند بر زمین فرود آمده است، فرشتگان در دنیا نماز گزارده‌ اند و دوستان خداوند در زمین سكونت كرده و در آن به تجارت پرداخته‌ اند، آنها در دنیا كسب رحمت كردند و بهشت را سود بردند.»[۴] با این نوع دیدگاه نباید کم طاقتی کرد، و تا آن جا که می توان باید از این بازار سود بیشتری به دست آورد. و مذمت بی جای دنیا، و کم طاقتی عمل درستی نیست.

البته کسی که از دست دادن مطامع دنیوی و امور مادی سبب شده، که دچار ناامیدی شود و طلب مرگ کند، او مرگ را انتقال به باغ و بوستان نمی داند. بلکه مرگ را پوسیدن می داند و تصور می کند که راه نجات او در این است! اما هیهات هیهات که مرگ پوسیدن نیست. بلکه صرفا یک انتقال است. انتقالی که خوب یا بد بودنش در گرو اعمال ماست. و آن کس که از دست دادن مطامع دنیوی آنچنان او را به ناامیدی می کشاند، که طلب مرگ می کند، نمی تواند انتقال خوبی داشته باشد. و باید از مرگ گریزان باشد. چون چنین کسی دل در گرو دنیای فریبنده دارد که او را فرسنگ ها از نجات دور کرده است.

[۱]. نامه ۶۹ نهچ ابلاغه.

[۲]. بحار الأنوار، ج‌۴۴، ص: ۲۹۷.

[۳]. بحار الأنوار، ج‌۷۱، ص: ۵۷.

[۴]. بحار الأنوار، ج‌۷۰، ص: ۱۰۰.

مؤمن و کسی که قلبش به نور تقوا روشن شده، هرگز برای شادی و لذت چند دقیقه ای، نافرمانی خدا را نمی کند.
عروسی

برای آنکه عروسی شاد، اما دینی و مذهبی برگزار کنیم، چگونه عمل کنیم؟

پاسخ: خداوند در قرآن درباره مؤمنانی که از رشد ایمانی بالایی برخوردارند، می فرماید: علامت رشد ایمان آن ها این است که از کفران و فسق و گناه بدشان می آید و ایمان محبوب قلب آنان است. (۱)

آری، مؤمن و کسی که قلبش به نور تقوا روشن شده، هرگز برای شادی و لذت چند دقیقه ای، نافرمانی خدا را نمی کند.

برای اینکه مجالس خوبی در عروسی ها داشته باشیم که هم مملو از شادی و سرور باشد و هم گناه و معصیت نداشته باشد و هم خانواده و فامیل راضی باشند، نکات زیر را پیشنهاد می کنیم:

۱. باید سعی شود اهمیت این موضوع به اعضای خانواده، خصوصا والدین و خواهران و برادران عروس و داماد تفهیم شود. البته این مطلب باید با لطافت و در عین حال، قاطعانه بیان شود و تا جایی که ممکن است کسی رنجیده خاطر نگردد. برای این، ممکن است لازم باشد که ماه ها زمینه سازی شود و با آن ها صحبت شود.

۲. برای این که بتوانیم یک فرهنگ و عادت بد را تغییر دهیم، لازم است جانشین مناسبی برای آن در نظر بگیریم. شما نیز اگر نمی خواهید با گناه و معصیت مجلس عروسی را شاد کنید، باید به جای آن از برنامه های مجاز استفاده کنید. یکی از روش هایی که تجربه شده و بسیار هم موفق بود، استفاده از مداحان مذهبی و هنرمندانی است که به وسیله خواندن اشعار شادی بخش و گفتن لطیفه های مناسب مجلس را شاد می کنند. همچنین استفاده از افرادی که کارهای تردستی و دیدنی انجام می دهند و می توانند مجلس عروسی را با صفا و شاد کرد. بعضی از این افراد هنرمند وقتی در مجلسی شرکت می کنند، بدون این که گناهی در برنامه های آن ها باشد، یا کسی را مسخره کنند و امثال آن، چنان مجلس را گرم می کنند که افراد شرکت کننده یکسره می خندند. البته بهتر است با ذکر اشعاری در مدح ائمه اطهار و خصوصا امام زمان - علیهم السلام - معنویتی هم در ملجس عروسی ایجاد کنیم.

۳. بهتر است مجالس عروسی را در مناسبت های مذهبی و جشن های مذهبی مثل میلاد ائمه یا اعیاد مذهبی برگزار کنیم و در ضمن، به تناسب این شب ها اشعار خاص آن هم خوانده شود.

۴. در صورتی که توان مالی دارید، پذیرایی خوبی از میهمان ها داشته باشید؛ زیرا پذیرایی، یکی از وسایل شادی بخش است و می تواند جانشین خوبی برای ابزارهای حرام شادی باشد.

پی نوشت:

حجرات، آیه ۷

صفحه‌ها