نسخ قرآن به سنّت

در مورد اين نوع نسخ بحث هاي مفصلي در كتب اصولي صورت گرفته كه مي توانيد به دو منبع زير مراجعه كنيد:

- عدة الأصول (ط.ج) شيخ الطوسي ، ج 2 ،ص 543 - 553

- الذريعة (أصول فقه) سيد المرتضي ، ج 1 ، ص 460 - 470

آيت الله خويي در بحث "نسخ تلاوت قرآن و باقي بودن حكم آن ، مي نويسد :

وقوع نسخ از جانب خود پيامبر (ص) محتاج به دليل و گواه قطعي است . با اين روايات متزلزل نمي‏توان آن را اثبات نمود، زيرا به عقيده تمام دانشمندان، قرآن با خبر واحد قابل نسخ نيست . عده‏اي از آنان در كتب اصول و كتب ديگر (مثل شاطبي از عالمان اهل سنت در الموافقات ، ج3 ، ص 106 ) بر اين مطلب تصريح نموده‏اند. بلكه به عقيده گروهي از علما مانند شافعي و پيروان وي و آنان كه از ظاهر قرآن پيروي مي‏كنند، نسخ قرآن با سنت و اخبار قطعي نيز جايز نمي‏باشد . بنا به نقلي، احمد بن حنبل نيز بر همين عقيده بوده است . گروهي ديگر، گرچه نسخ قرآن را با اخبار متواتر و يقين‏آور جايز مي‏دانند ،ولي مي‏گويند چنين جرياني به وقوع نپيوسته است. (مثل الآمدي در الاحكام في اصول الاحكام ، ج 3 ، ص 217)(1)

ايشان در بحث نسخ  مي نويسد:

حكمي كه به وسيله قرآن ثابت شده است، با سنت قطعي و حديث‏هاي متواتر يا به وسيله اجماع قطعي كه كاشف از عقيده معصوم باشد، نسخ مي شود.

اين نوع نسخ عقلا و نقلا اشكالي ندارد . اگر در موردي چنين نسخي ثابت شود ، بايد از آن پيروي نمود . اگر در موردي سنت متواتر و يا اجماعي محقق نيست،  نسخ، مورد قبول نخواهد بود، زيرا  نسخ با خبر واحد ثابت نمي‏شود. (2)

پي نوشت ها :

1.خويي  ، بيان در علوم و مسائل كلي قرآن ،  ترجمه نجمي و هريسي ،چ پنجم ،  دانشگاه آزاد خوي ، 1375 ش ، ج 1 ، ص 318.

2. همان ، ج2 ، ص 486.