مشاوره

ممنون که این قدر پیگیرید و سریع جواب میدهید در ادامه جوابتان به سوال قبل من گفتید دوستی را ترک کنم یا در ارتباط با او به مسئله ای که شهوت را تحریک میکند فکر نکنم یا طرح مسئله اعتقادی یا .... پیش بیاورم. سوال این است که اگر قرار باشد دوستی را ترک کنم چگونه ترک کنم؟یعنی بی تفاوت شوم یا از او فرار کنم!؟به چه بهانه ای اصلا ترک کنم؟؟ما تقریبا ارتباط زیادی با هم داریم. چون هم رشته هستیم و در یک دانشگاهیم و هر دو ورودی 88 و تقریبا تمام کلاسای ما یکی است.آخه با چه بهانه ای رابطه را کم کنم ؟ اگه گفت چرا این قدر بی احساس شدی و بی توجه یا چرا این قدر رابطه ات با من تغییر کرده و کم توجه شدی چه بگویم؟ حال اگر من خود التفات ننمودی به صید او ، ولی او نمودی به صید ما که فکر میکنم این گونه باشد چه کنم؟

ما هم مثل همه روانشناسان ديگر معتقد به اولويت پيشگيري بر درمان هستيم چرا که اگر كسي به هر دليلي از كنار پيشگيري (خويشتنداري) گذر كرد معلوم نيست در مرحله درمان كاري از دست كسي بر بیاید.
جذابيت رابطه با جنس مخالف ان قدر بالا هست كه امثال شما دوست عزيز با پيش كشيدن سوال هايي از اين دست درصدد توجيه تداوم رابطه بر اييد يا اين كه به هر دليلي خود را مجبور به تداوم رابطه ببينيد بي شك اگر اين دختر زيان مادی براي شما داشت شما در همان روزها و هفته های اول اشنايي بدون هيچ شك و دودلي اورا به حال خود رها مي كرديد ولي وقتي پاي زيان معنوي و اخروي (و البته دنیوی) به ميان مي ايد صدها مانع و ... اين چنيني بر سر راه قطع رابطه سبز مي شود.
قطعا بهانه اي بالاتر از كسب رضايت خداوند و دوري از خشم و غضب او در ترك رابطه نيست.
در هر صورت ما هم شرايط خطير و دشوار شما را درك مي كنيم و به هيچ وجه درصدد سرزنش يا خرده گيري بر شما دوست عزيز نيستيم اين شماييد که سر اخر بايد مسئوليت هاي رفتارهاي مثبت و يا منفي خود را بپذيريد و ما به عنوان كسي از بيرون ماجرا به قضاياي شما مي نگرد فقط به همين دو سه جمله اكتفا مي كنيم. در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
در صورت تمايل مي توانيد با مشاورين این مركز يعني مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني با شماره 09640 تماس حاصل نماييد.

{این گونه مایعات که مذی نامیده می شود ، معمولا هنگام شهوت خارج می شود و ممکن است شما واقعا در ارتباط با دوست تان دچار شهوت می شوید اما توجه به آن ندارید از این رو توصیه ما به شما این است که بیشتر احتیاط کنید اگر دوستی و ارتباط شما همراه با شهوت باشد ، جایز نیست . در فرض سئوال مایع یاد شده پاک است . (1) پی نوشت: 1. آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات س 180 ؛ سئوال از دفتر معظم له در قم (7746666-0251)} این در جواب سوال قبلی من بود. حالا سوال اینه که نشانه های این که در ارتباط با دوستم دچار شهوت میشوم چیست؟و باید چه کار کنم ؟باید دوستی را ترک کنم ؟ باید او را فراموش کنم ؟ این احتیاط که گفتین یعنی چی ؟ احتیاط در چی ؟ از کجا بدانم خطا در کجاست که اون جا احتیاط کنم؟ این دوستی طبق گفته شما آمیخته به شهوت شده ، باید دوستی ترک شود یا شهوت رو از بین ببرم؟ و اگه باید شهوت در دوستی رو از بین ببرم باید چه کنم؟و اصلا شهوت در دوستی یعنی چی و چه ویژگی داره؟ خدا خیرتون بده خواهش میکنم ریز به ریز و کامل جواب بدین،سوالا زیاد شد ولی روزی یه قسمتش رو هم درست و حسابی جواب بدین ممنون میشم.خواهش میکنم دقیق توضیح بدین تکالیفم چیه؟چه کنم؟

وقتی با دوست تان هستید اگر از بودن با او، حرف زدن با او و از نگاه به او شهوتت تحریک می شود و لذت جنسی می بری نشانه شهوتی شدن است و لازم است که دوستی را ترک کنی.
در مورد مسئله شما احتیاط یعنی انسان کاری کند که گرفتار گناه احتمالی نشود. مثل این که شما در ارتباط با دوستت قصد گناه نداشته باشی و شهوتت تحریک نشود ولی احتمال دهی که ناخواسته تحریک شود و گناه انجام شود در این صورت احتیاط این است که رابطه نداشته باشی چون اگر رابطه داشته باشی ممکن است آلوده به گناه شوی.
مکرر از پلیس راهنمایی و رانندگی شنیده می شود که می گوید رانندگان عزیز در رانندگی احتیاط کنند. یعنی کاری کنند که از خطر های احتمالی بدور باشند.
برای این که در موقع ارتباط با دوستت شهوتی نشوی باید به مسائلی که شهوت را تحریک می کند فکر نکنی و در مورد مسائل تحریک آمیز حرف نزنید و یک مسئله علمی یا اعتقادی مطرح کنید تا فکرتان مشغول چیز دیگری شود.

در مدرسه با کسی اشنا شدم که دو سال از من کوچکتر است.در ابتدا با او رابطه ی چندانی نداشتم که به وسیله ی واسطه ای علاقه مندی خود را به من نشان داد.از قبل اشنایی کمی با او داشتم و میدانستم و هنوز هم میدانم که همه ی ویزگی های یک دوست خوب را دارد.پس از گذشت مدتی از دوستیمان متوجه شدم برادری دارد.هر روز که علاقه مندیمان بیشتر میشود شک من نیز به نیت دوستم بیشتر میشود.اگر بفهمم که از ابتدا با این نیت با من دوست شده همه ی این دوستی را به هم میریزم و با او دوستی ای باقی نمیگذارم.میخواهم کمکم کنید که چگونه از نیتش با خبر شوم و یک برخورد منطقی با داشته باشم.ذهنم را بیش ازحد به خود مشغول کرده و از درسم عقب افتاده ام.... باز هم میگویم در باایمان بودن و خوب بودنش شکی ندارم و به خاطر همین هم هست که نمیدانم چه برخوردی با داشته باشم... کمکم کنید ذهنم را از اینجور چیزها پاک کنم. ممنون

آن گونه که از صحبت های شما برداشت کردیم، منظورتان از این که می فرمایید: «متوجه شدم که دوستم برادری دارد» در خوشبینانه ترین حالت این است که احساس می کنید که انگیزه و نیت دوستی دوست تان این می تواند باشد که او شما را برای ازدواج با برادرش در نظر گرفته است و با ایجاد رابطه دوستی در صدد ایجاد علقه و زمینه سازی برای این منظور و خواستگاری برادرشان از شما است. اگر این گونه باشد که جای هیچ نگرانی نیست. چرا که به هیچ وجه انگیزه او نامتعارف و غیر شرعی نبوده است. بلکه چه بسا کار بسیار شایسته ای انجام داده است و دلسوزانه و خردمندانه نهایت حق خواهری و برادری را انجام داده است و در حق برادرش لطف نموده و در انتخاب همسر مناسب و شایسته، او را یاری نموده است بنابراین، تهدید شما به قطع رابطه و به هم زدن رابطه دوستی بیش از آن که منطقی و عقلانی به نظر برسد، بیشتر یک تصمیم ناپخته و عجولانه است؛ مگر آنکه قصد پلیدی داشته باشد و مثلاً منظور شما آن باشد که بخواهد شما با برادرش رابطه دوستی برقار نمایید که اصلاً صورت دیگری می یابد و باید از او دور شوید.
اما این که می فرمایید: «چگونه از نیتش با خبر شوم» باید بگوییم که شما هیچ راه مطمئنی در این خصوص ندارید مگر این که دوست تان در ادامه رابطه دوستانه خودش به نیتش اشاره کند و یا شما به نحویی از دیگران نیت او را جویا شوید. اما توصیه می شود که شما در این خصوص کنکاش نداشته باشید. چون همان طور که گفتیم اولاً بر فرض که نیت او آن گونه که شما متصور می کنید باشد، اصلاً نیت بدی نیست. ثانیاً نیت او منافاتی با اختیار و اراده شما ندارد. چرا که بر فرض این که برادر او از شما خواستگاری کنید، حق انتخاب برای شما محفوظ است؛ این شما هستید که او را می پذیرد و یا رد می کند بنابراین، رابطه دوستی شما ربطی به نوع پاسخ شما ندارد. گذشته از این بهتر است این قضیه را به فال نیک بگیرید و با حسن ظن به دوست تان رابطه دوستی را با او ادامه دهید. با شناختی که شما نسبت به دوست تان و خانواده اش خواهید داشت مسلماً اگر قضیه خواستگاری برادرشان مطرح بشود، در انتخاب همسر رهگشا خواهد بود بنابراین، توصیه می شود در این خصوص حساسیت بی مورد نداشته باشید و اگر دوست تان را شایسته دوستی می دانید، صرف نظر از نیت و انگیزه او، رابطه دوستی خود را با او ادامه دهید. یادتان باشید که بسیاری از ازدواج ها در این گونه آشنایی ها و روابط دوستانه کلید می خورد. حتی اگر انگیزه دوست تان آن گونه که گفتیم نباشد در ادامه ممکن است این چنین انگیزه ای پدید بیاید و این به نظر ما هیچ اشکالی ندارد. اگر شما نیز همانند دوست تان برادری داشتید، به احتمال زیاد ترجیح می دادید که همسر برادرتان، دوست صمیمی شما باشد و برادرتان با دوست تان ازدواج کند، پس خیلی از این جهت ناراحت نباشید و فکر و خیالات نابجا ذهن تان را احاطه نکند.
به هر حال، همه چیز به نگرش شما بستگی دارد، شما می توانید صرف نظر از انگیزه طرف مقابل تان، رابطه دوستانه و مشروعی را با دوست تان داشته باشید و یا آن را حتی بدون این که دلیل مشخصی داشته باشید و یا علت آن را بیان کنید، قطع نمایید، اما این را بدانید که در اسلام علاوه بر این که تأکید فراوان به حس ظن به دیگران شده است به شدت از سؤظن و از جستجو و کنکاش در این زمینه ممنوع نهی شده است. مگر این که موضوع مهمی در میان باشد که در آنجا توصیه به عدم حسن ظن شده است که عملاً در مورد شما و دوست تان منتفی است. بنابراین، بهتر است در روابط خود با دیگران حسن ظن را حاکم گردانید. همواره حدود روابط را حفظ کنید. برای این که در ساختن آینده خود سهیم باشید و آن را به بهترین نحو شکل دهید، دایره دوستی خود را با دوست تان خوب و متدین گسترش دهید و فرصت ها را غنیمت بشمارید و بی جهت آن را خراب نسازید.

این احساسیه که بعد از چهار سال تجربه تعامل اجتماعی در مقطع لیسانس، در هفته سوم یا چهارم مقطع فوق لیسانس به من دست داده.آقا پسری از یک رشته ی دیگر سر یکی از کلاس های درسی ما شرکت میکرد.بعد از چند جلسه دوستش رو هم به همراه آورد.(مباحث درسی ما مورد نیاز عنوان پایان نامه آنها بود) بعد از دو سه بار صحبت با من برای گرفتن جلسات ابتدایی درس که حضور نداشتند،بعد از حس کردن(تکون خوردن شاخک های خانم ها)نگاههای دوستایشون، تازه متوجه حضورشون شدم.یعنی تا اون لحظه و اون روز چون کاری با دوستشون نداشتم،دلیلی جز سلام و علیک سلام نمیدیدم.دقیقا یادم هست که بعد از دیدار سوم (تو سایت دانشکده)متوجه شدم احساسی در من به وجود آمده. همین الان در تاریخچه تعاملات من افرادی هستند که من برای خودشون، هنرشون، اخلاقشون احترام قائل هستم و واقعا این افراد رو به خاطر این بخش قشنگ از وجودشون دوست دارم ولی هرگزحسی که نسبت بهشون داشتم( ودارم) این حسی نیست که الان دارم(درمورد آقای ز.) تجربه میکنم. قبل از ادامه حرفم هم بگم که همه ی این مسائل و آنچه در ادامه میاد رو از ریز تا درشت برای ماردم تعریف کرده و ایشون رو در جریان گذاشته ام و برای هر حرکت از ایشون کسب اجازه کرده ام. الان از آشنایی ما و توجهمون به هم 3-4 ماه گذشته.البته فقط گه گاه توی محیط دانشگاه از کنار هم رد شدیم و سلام و احوال کردیم.اما مراوده وصحبت های پیامکیمون بیشتر از این حرفا بوده. و البته هرگز هم ازچهارچوب ادب خارج نشدیم و یک بارهم به هم"تو"نگفتیم چه برسه بخوایم صحبت هامون رو با الفاظ سبک یا زشت ویا مخالف این زمان از رابطه بزنیم. ماهپیش به همراه یکی از دوستان متأهل من و یکی از دوستان صمیمی ایشون برای صرف شام بیرون رفتیم.ایشون استقبال کردند از این حرکت. بعد از اون دقیقا تا امروز1ماه بود که به علت امتحانات و اتمام کلاس ها و اینکه من در شهرمان بودم و او در شهر دانشگاهمان یا بالعکس قادر به دیدن همدیگر(ولو در سطح دانشگاه)نبودیم.البته من از این تأخیر استقبال کردم تا احساس خودم رو محک بزنم که آیا یک احساس واقعیه یا آیا شهوانی و بخاطر مسائل جنسیه) بااخره امروز باز با اکیپی از دوستانمون -که توسط دو دوست من که زن و شوهر هستند-سرپرستی میشدیم به پارک کوچکی رفتیم. بچه ها فاصلهخوشونو با ما حفظ میکردند تا وثلا ما با هم حرف بزنیم.ولی واقعا راه رفتن در کنار هم برامون از هر چیزی لذت بخش تر بود.انقدر که در طول2-3 ساعت فقط چندبار درمورد درس و تکالیفمون صحبت کردیم و یک بار هم یک سوالشخصی رو وسط کشیدیم. از ظهر به بعد واقعا احساس سبکی خوبی دارم. الان هم که دارم اینا رو مینویسم قلبم داره از جاش در میاد. میدونم برای ازدواج شرایط زیادی مثل هم کفو بودن خانوادهها وجود داره.میخوام ازتون الان بپرسم که چطور ایشون رو متوجه علاقه ام بکنم، علاقه برای ازدواج نه دوستی(اصلا رابطهی دوست دختر/پسری در مرام و تربیت من نیست).البته از شوخی هایی که دوست نزدیک ایشون با من دارند و به قول خودمون تکه هایی که می اندازند میدونم ایشون متوجه علاقه من شده اند(اما از هدف علاقه ام مطمئن نیستم خبر داره یانه)و البته باز هم از همین طریق متوجه شدم که ایشون همعلاقه(یا کششی) نسبت به من دارند. در آخر بگم این دو آقا پسر از بچه هاب موجه دانشگاه هستند(ظاهر و طرز لباس پوشیدن مردانه و جاافتاده دارند)و اینکه من متولد66 هستم و از ایشون 5ماه بزرگتر. چکار کنم حالا؟ با تشکر از اینکه سرتونو درد آوردم!

تمام این مطالبي كه شما گفته ايد خلاصه اش این مي شود كه شما يك پسري را در دانشگاه ديده ايد و از ظواهر او خوشتان آمده است، و بدتان نمي آيد كه با او ازدواج كنيد. این را گفتم كه متوجه باشيد كه چيزي بيشتر از این نيست و شناختي در این مورد وجود ندارد. اينكه از ايشان خوشتان آمده است اشكالي ندارد. اما بايد این را دقت كنيد كه خوش آمدن و پسنديدن، براي ازدواج كافي نيست و بايد شرائط ازدواج با هم را داشته باشيد. بايد در مورد شخص او و خانواده اش اطلاعات كافي را به دست آوريد و پس از آن اگر شرائط را مطلوب ديديد، در مورد ازدواج با او تصميم بگيريد. براي اينكه بتوانيد صحبت در مورد ازدواج را با او آغاز كنيد نبايد خودتان مستقيما این علاقه خودتان را به ايشان بيان كنيد، بلكه بهترين كار این است كه از طريق يكي از همين دوستان نزديكتان این كار را بكنيد، به این صورت كه به این دوست نزديكتان بگوييد كه پيشنهاد خواستگاري از شما را به ايشان بدهد، البته این مطلب را بايد از طرف خودش بگويد، نه اينكه از طرف شما براي ايشان پيام ببرد، و علاقه شما به ازدواج با ايشان را فاش كند، بلكه به عنوان يك پيشنهاد از طرف خودش باشد. شما حتما يا این كار را انجام دهيد و يا اينكه رابطه دوستانه خودتان با ايشان را قطع كنيد، چون در صورت عدم ازدواج، ادامه این رابطه به ضرر شماست، و شما را به صورت دختري بي حيا و اهل دوستي هاي نامشروع جلوه مي دهد. به هر حال تكليف خودتان را با این مسئله معلوم كنيد و اگر هم ايشان از شما خواستگاري كرد شما موضوع را كاملا به خانواده ارجاع بدهيد، به عبارت ديگر بگذاريد این مسئله تحت نظر خانواده و با مديريت آنها ادامه پيدا كند.
اما نكته اساسي و مهم این است كه این را بدانيد كه شما در مورد ايشان چيز زيادي نمي دانيد، لذا فعلا معلوم نيست كه مورد مناسبي براي ازدواج باشد. بايد خيلي مواظب باشيد كه علاقه اي كه به ايشان پيدا كرده ايد بر عقلتان غلبه نكند و چشمتان را بر روي شرائط و خصوصيات او نبنديد. شما بايد از ملاك هاي صحيح انتخاب همسر آگاهي پيدا كنيد و آنها را در ايشان جستجو كنيد، و به صرف علاقه و احساس مثبت نسبت به ايشان اكتفا نكنيد. واقعيت این است كه مدتي بعد از ازدواج، این هيجانهاي عاطفي شديد و قوي فروكش مي كنند و متعادل مي شوند و زندگي روال عادي خودش را پيدا مي كند، آن موقع است كه ناسازگاري ها و ناهماهنگي ها خودشان را نشان مي دهند و اگر در ابتداي تصميم گيري براي ازدواج، به آنها دقت نكرده باشيد، مشكل ساز خواهند شد. نمي خواهم شما را بترسانم و قصدم فقط این است كه به شما دقت و احتياط و واقع بيني را تذكر بدهم، همه زن و شوهرهايي كه روزي از هم جدا شدند و طلاق گرفتند، اول آشنايي اشان همين حالت شما را نسبت به همديگر داشته اند، لذا صرف این احساسات و علاقه ها به هيچ عنوان براي ازدواج كافي نيستند.
در مورد اينكه شما از ايشان 5 ماه بزرگتر هستيد به نظر مي رسد كه مشكلي نداشته باشد،‌البته این مسئله بايد در مجموع و با توجه به ساير شرايط این آقا در نظر گرفته شود. گرچه مطلوب این است كه پسر حدود 4 سال از دختر بزرگتر باشد. اما اگر ساير شرايط این آقا خوب باشد با در نظر گرفتن بعضي از مسائل مي توان از این اختلاف سني چشم پوشي كرد. علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و پرانرژی است و علاقمندی ها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. هم چنين لازم است که به ظاهر، طرز فکر و نگرش هم توجه شود. نحوه تفکر پسر و دختر، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد، آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس است، هر مسئله را به خود و سن بالایش نسبت می دهد.
در مجموع اگر دختر و پسر در معیارها و ملاک های اساسی ازدواج از قبیل اعتقادات، خصوصیات اخلاقی، درک و فهم، خانواده و... بیش ترین تناسب و همخوانی را با هم داشته باشند و فقط در معیار سن با هم تفاوت داشته باشند، یعنی اینکه فاصله سنی طبیعی و نرمال بین آن ها نباشد یا همسن بوده و یا سن دختر بزرگ تر از پسر باشد، اگر دختر و پسر شرايط همسر ايده آل را داشته و از هر جهت كفو هم باشند و به وظایف و حدود دینی و قانونی زندگی زناشویی آگاه باشند و سعی نکنند در حوزه وظایف هم دخالت کنند، می توانند با هم ازدواج کرده و با همفکری و کمک هم زندگی موفق و پایداری را رقم بزنند.
در مورد اينكه از دو شهر مختلف هستيد هم بايد دقت داشته باشيد كه بالاخره اختلاف فرهنگي و اختلاف آداب و رسوم و دوري شهرها از همديگر را بايد لحاظ كنيد، و نسبت به مقدار این تفاوت ها آگاه باشيد و به آنها دقت كنيد.
در مجموع اگر فكر مي كنيد كه ايشان مورد مناسبي براي ازدواج هست، همان كاري كه در بالا گفتم را انجام دهيد و به هر حال رابطه دوستي و ارتباطات قبل از ازدواج را تعطيل كنيد تا بتوانيد در این مورد، عاقلانه تصميم بگيريد.
شما می توانید برای آگاهی بیشتر از ملاک های انتخاب همسر به کتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علی اکبر مظاهری و کتاب " انتخاب همسر" آيت الله اميني مراجعه کنید.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام خسته نباشید یک سخن از حضرت علی هست که میگه آدم عاقل کسی نیست که از میان خوب وبد خوب رو تشخیص بده بلکه کسیست که از میان بد و بدتر بد رو تشخیص بده 1-جوانی هستم که شهوتم زیاده و نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم از روی سخن قبلی تصمیم گرفتم به جای زنا ، خود ارضایی کنم ولی دیگه خسته شدم نمی دونم چکار کنم شما بگید؟ 2-اگه با یه زنی رابطه برقرار کنم ولی به جای دخول از روش های دیگر برای خالی کردنمون استفاده کنیم حکمش چیه؟ راستی الانم شرایط ازدواجو ندارم.

پرسش گر گرامی اولا سند این حدیث را برای ما نگفته اید که از کجا ذکر نمودید ولی بر فرض که این حدیث درست باشد معنایش این نیست که همیشه انسان بین بد و بدتر قرار دارد و باید بد را انتخاب کند .بسیاری از مواقع انسان اشتباها تصور می کند که بین بد و بدتر قرار گرفته در حالی که منحصرا دو راه (یکی بد و دیگری بدتر) نیست. بلکه راه خوب هم هست ولی ما نمی بینیم یا نمی خواهیم آن راه را جزو راه ها قرار دهیم. مثلا برای شما که به گفته خودتان شهوت تان زیاد است راه منحصر نبوده بین خود ارضایی و زنا (بد و بدتر )بلکه راه شرعی و درستی مثل ازدواج هم وجود داشته که شما به دلائل یا بهانه های مختلف نخواسته اید به آن فکر کنید. به هر حال گناه خود ارضایی هم بسیار بزرگ است و هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا می‌پرسند، می‌فرماید:
«گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده است. استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسی را که چنین کاری می‌کند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد».(2)
راوی از امام می‏پرسد: گناه زنا بزرگ‏تر است یا استمنا؟ حضرت می‏فرماید: استمنا گناه بزرگی است.(3)
اما برای ترک این گناه چند نکته و گام مهم را باید بدانید:
1.این عادت شوم جنسی، با تمام آثار مرگباری که دارد، قابل معالجه و درمان است. به گواهی پزشکان و بسیاری از افرادی که آلوده بوده اند، اگر از طریق صحیحی وارد شوند، مانند هر عادت و اعتیاد غلط دیگر به طورحتم بر طرف خواهد گردید.
2. پزشکان عموما معتقدند، برای ترک هر نوع اعتیاد، قبل از هر چیز، اراده و تصمیم قاطع ، جدی و محکم لازم است. اما اینکه بعضی می گویند:(بارها تصمیم گرفته و شکسته ایم) به این افراد صراحتا اعلام می کنیم: شکستن تصمیم، به معنی از بین رفتن همه آثار آن در وجود انسان نیست. همین تصمیم شکسته شده، رسوباتی در اعماق دل و روح انسان باقی می گذارد. زمینه را برای تصمیم نهایی بیش ازگذشته، آماده می سازد.
پس خود را برای به کار بستن نکات زیر آماده کنید:
توجه: ممکن است این موارد در نظر بعضی ساده جلوه کند، ولی هنگام عمل روشن می شود که اثر معجزه آسایی دارد.
1. ازدواج در نخستین فرصت: ازدواج، تاثیر قابل توجهی در مبارزه با انحراف جنسی دارد.
2. اجتناب از تحریکات مصنوعی: مانند فیلم های سکسی، رمان های عشقی، عکس های شهوت انگیز.
3. تهیه برنامه فشرده و تمام وقت: برای تمام شبانه روز خود، برنامه تنظیم کنند، به طوری که وقت بیکار و بدون برنامه نداشته باشند.تفریح و ورزش را هم حتما در برنامه داشته باشید.
4. باید عادتی جانشین عادتی گردد: روانشناسان می گویند؛ برای ترک یک (عادت بد) باید سراغ (عادت خوب) رفت و آن را جانشین عادت بد نمود.
5. پرهیز از مطلق تنهایی: هرگز تنها نباشید.تنهایی، محیط کاملا مساعدی برای پرورش میکروب این اعتیاد است.
6. تلقین و تقویت اراده: (تلقین) نیز در مبارزه با این عادت، نقش مهمی را بازی می کند.به گفته و اعتراف افرادی که مبتلا به این عمل بوده اند، نخستین گام در این راه (اراده و تصمیم) است.
7. پرهیز کامل از منحرفان: از معاشرت و همنشینی با افراد منحرف و مبتلا به این عادت، در همه اوقات، باید دوری جست.
8. تقویت عمومی و رژیم غذایی: داشتن یک رژیم غذایی کامل و سالم که موجب تقویت عمومی بدن گردد، نیز در مبارزه با این عادت که در بسیاری از مواقع از ضعف اعصاب سرچشمه می گیرد و یا خود، عامل ضعف اعصاب است، تاثیر دارد.(3)
برای توصیحات بیشتر با شماره (09640) تماس بگیرید.

پی نوشت:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة؛ مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمری، ج 28، ص 364.
2. شهید دستغیب، گناهان کبیره،دفتر انتشارات اسلامی ، ج 2، ص 331.
3. مکارم شیرازی،مشکلات جنسی جوانان، ص151،انتشارات نسل جوان، قم،1376ش.

پرسش: 2-اگه با یه زنی رابطه برقرار کنم ولی به جای دخول از روش های دیگر برای خالی کردنمون استفاده کنیم حکمش چیه؟ راستی الانم شرایط ازدواجو ندارم.
پاسخ:
رابطه با زن نامحرم به هر شکلی باشد حرام است و در دنیا و آخرت مجازات دارد، ولی تا دخولی صورت نگیرد زنا محسوب نمی شود. اگر شرایط ازدواج دائم را نداری می توانی زن بیوه ای را صیغه کنی و صیغه(ازدواج موقت) حلال است.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله فاضل، توضیح المسائل، مسئله 2489و2543.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

خانمی که سالها به استمنا مبتلا ست ومی خواد ترک کنه چی کار کنه اما واقعا نمی تونه بارها سعی کرده

پاسخ:
بهتر بود اطلاعات بیشتری در مورد خودتان و این که آیا تا به اکنون ازدواج نموده اید یا نه؟ و نیز کارهایی که تا به حال برای ترک خودارضایی انجام داده اید، در اختیار ما قرار می دادید تا ما با بررسی همه جوانب، بهتر شما را راهنمایی می کردیم و راهکارهای متناسب تان را ارائه می دادیم. اگر چنانچه تاریخ تولدتان درست ثبت شده باشد یعنی این که شما متولد 1356 باشید، طبیعتاً باید تا به این سن ازدواج نموده باشید که اگر این گونه باشد، خودارضایی تان مسئله ساز و کاملاً غیر طبیعی خواهد بود که نیاز به درمان جدی و احیاناً بررسی رابطه شما با همسرتان دارد، اما اگر ازدواج نکرده باشید، اگر چه ممکن است بخشی از عامل خودارضایی تان ناشی از فشاری باشد که از ناحیه نداشتن همسر و عدم ارضایی صحیح نیازهای غریزی و جنسی بوده باشد ولی تا به این مقدار هم آسیب زا خواهد بود و سلامت جسمی و روحی و روانی انسان را به خطر می اندازد و بایستی ترک شود.
یکی از آسیب های خودارضایی خصوصاً در مواقعی که به صورت عادت در آمده باشد، ضعف و سستی اراده و از بین رفتن اعتماد به نفس و عزت نفس است. به همین جهت، بهترین درمان برای ترک خودارضایی، تقویت اراده و افزایش اعتماد به نفس است. این کار ابتدا با تلقین مثبت و پرهیز از منفی بافی و خودداری از به کار بردن واژگان و جملاتی مثل: نمی شود، نمی توانم، چند با امتحان کردم و شکست خوردم، آب از سر ما گذشته و از این قبیل جملات منفی است. اعتقاد بر آن كه اگر انسان «بخواهد و اراده كند» هر كار ممكني را مي‌تواند محقق سازد و هر عادت زشتي را مي‌تواند از خود دور كند و به يك انسان متعادل و دوست داشتني مبدل گردد، یک اصل بسیار مهم در تقویت اراده می باشد که شما بایستی در خود نهادینه کنید. همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه اراده ترک خودارضایی را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
در ضمن راهکارهای دیگر بسیاری برای کنترل غریزه جنسی و ترک خودارضایی وجود دارد که شما می توانید آنها را در سایت پاسخگو و دیگر سایت های مرتبط مشاهده کنید و متناسب با خود آنها را بکار ببرید به یقین اگر اراده خود را تقویت کنید و در این راه تلاش و کوشش مضاعف به کار ببرید، خواهی توانست مشکل خودارضایی خود را حل کنید و به صورت کامل آن را ترک کرده و غریزه جنسی را کنترل و آن را به صورت صحیح مدریت کنید.
در نهایت اگر راهکارهای خودارضایی افاقه نکرد و موثر نیفتاد در این صورت حضوراً به مشاور و روانشناس با تخصص سکس تراپی مراجعه کنید و راهکارهای درمانی را به صورت تخصصی تر تمرین کرده به کار ببرید و در مرحله بعد جهت دارو درمانی به روانپزشک مراجعه کنید. امروزه برای رهایی از فشار شهوت جنسی از رژیم غذایی گرفته تا داروهای مختلف گیاهی و شیمیایی و تزریق هورمون وجود دارد که می توانید زیر نظر متخصصن آنها را به کار ببرید و استفاده کنید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام، بنده حدود 27 سال دارم و پس از جدایی از همسرم کم کم به خودارضایی رو آوردم - البته قبل از ازدواج هم کم و بیش این کار را انجام می دادم - الان احساس می کنم به این مسئله اعتیاد پیدا کرده ام. البته من به اسمتمنای ابزاری اعتیاد پیدا کرده ام یعنی حتما فیلمی را باید ببینم یا داستانی با موضوع جنسی را باید بخوانم تا حین آن استمناء کنم. شخصی مذهبی هستم و هربار از این عمل ناپسند پشیمان می شوم. روزها با این موضوع مشکل ندارم و فقط شب ها این نیاز در من تبلور پیدا می کند. بارها از خدا خواستم و به ائمه (ع) توسل کرده ام ، آن ها هم عنایت فرموده اند اما اراده ی من برای این کار (ترک استمناء) کافی نبوده. در این سه سالی که از جدایی من می گذرد 2 بار ازدواج موقت همراه با ارتباط جنسی داشته ام که هر دو بار تقریبا خیلی زمان کوتاهی بوده است و برای من راهگشا نبوده است. احساس می کنم خواندن مقاله ها هم دیگر اثری بر من ندارد و باید به پزشک مراجعه کنم و شاید حتی لازم باشد دارو مصرف کنم. خواهشم این است که در این زمینه به من کمک کنید. اجرکم عند الله. در ضمن من ساکن تهران هستم. با تشکر.

پاسخ:
قبل از پاسخ به نامه شما، مقدمه ای کوتاه برای ایجاد بینش در شما نسبت به عمل آسیب زای خود ارضایی عرض می نمایم و آنگاه به رهکارهای مقابله با این عمل آسیب زا اشاره می نمایم و سپس در پایان شما تلفن کلینیک یکی از درمانگران مطرح کشور را که می تواند در این امر به شما کمک کند را ذکر می نمایم.
دوست گرامی به این نکته توجه داشته باشید که انزال در مردان و ارگاسم(رسیدن به اوج لذت جنسی) در زنان فرآیندی روانی- ارگانیکی و یا به عبارتی عاطفی- ارگانیکی است. توضیح اینکه ارضاء کامل و آرامش آورغریزه‌ی جنسی هنگامی به وقوع می پیوندد که شخص در دو جنبه جسمی و عاطفی نسبت به پاسخ دهی به آن اقدام نماید، به دیگر سخن وقتی نیاز جنسی به عنوان یک انرژی غریزی بخاطر عوامل بیرونی و یا درونی(بیرونی مثل دیدن صحنه های محرک و درونی مثل تخیلات تحریک کننده) در شخص براه می افتد و در درون شخص ایجاد ناآرامی می‌کند و خواستار پاسخ شخص به آنست است، شخص باید در دو طیف به موازات هم نسبت به ارضاء آن اقدام نماید.
1 - جنبه جسمی که با آمدن منی در مرد و ارگاسم در زن به وقوع می پیوندد
2- جنبه روانی و عاطفی که لازمه آن شرکت همسر در فرآیند ارضاء است. فقط در این صورت است که ارضاء غریزه ی جنسی به صورت کامل انجام می شود و آرامشی وصف ناپذیر در شخص حکم فرما می‌گردد و انرژی طوفان ساز اطفاء می شود. متاسفانه بسیاری ازجنبه دوم غفلت می‌کنند و به غلط تصور می‌کنند که با تحریک آلت تناسلی و ارضاء جسمانی تمام پروسه‌ی ارضاء تکمیل می‌شود و غریزه جنسی پاسخ کامل خود را می گیرد و حال آنکه اگر این تصور درست بود شخص باید بعد از خود ارضایی احساس آرامش کامل می نمود در حالی که بنا به شهادت بسیاری از کسانی که دست به خود ارضایی می زنند و از جمله خود شما، بعد از ارضاء مصنوعی دچار افسردگی و اضطراب می شوند و این بخاطر اینست که غریزه ی جنسی هنوز جواب کامل نگرفته و انرژی روانی حاصل از نیاز جنسی به طور کامل خاموش نشده است، و لذا هنوز این انرژی درسیستم روانی به عنوان یک انرژی طغیان گر و طوفان ساز می چرخد و روح و روان ما را به هم می ریزد و به همین جهت است که روانشناسان مطرح ومن جمله فرید از خود ارضایی به عنوان یک عامل مشکل ساز و مختل کننده سیستم روانی یاد می کنند و اسلام نیز از آن به عنوان یک گناه بزرگ یاد می‌کند، بیاد داشته باشید که حرامها و حلال های اسلام همه بر اساس یک مصلحت و مفسده برای روح و روان و جسم انسان شکل گرفته اند، مصالح و مفاسدی که دانشمندان و روانشناسان بعد از هزارو چهارصد سال به برخی از آنها پی برده اند.
بهر حال شما در وهله اول می توانید با کم کردن توقعات بیجا و رسوم خود ساخته اقدام به ازدواج نمایید و اگر تا این حد نیز از لحاظ مالی توانایی ازدواج دائم ندارید، می توانید با رعایت جوانب احتیاطی وبدون هیچ مشکلی از نظر اسلام و شرع مقدس و منع قانونی با یکی از زنان بیوه ای که می شناسید، اقدام به ازدواج موقت نمایید. پس چاره اصلی کار شما ازدواج دائم و اگر نشد ازدواج موقت و اگر نشد کنترل شهوت است تا زمانی که ازدواج مقدور گردد.
حال در زیر راهکارهایی برای پیشگیری و درمان به شما پیشنهاد می کنم:
- اعتقاد به درمان پذیری: شما باید باور داشته باشید که مشکلتان قابل حل است. و زمانی که بدانید قابل حل است، تلاش می کنید و نباید ناامیدی به شما غلبه کند.
- تدریجی بودن درمان: شما که چند سال است گرفتار این مشکل شده اید نباید از خودتان انتظار داشته باشید که در عرض چند روز یا چند هفته بتوانید این کار را ترک کنید.همین که به تدریج بتوانید تعداد دفعات آن را کم کنید، پیشرفت و موفقیت خوبی داشته اید. نباید در درمان آن عجله کنید. گاهی اوقات درمان خودارضایی حداقل به همان میزانی که فرد مبتلا به آن کار بوده نیازمند زمان است. ولی گاهی اوقات هم، فرد با اراده قوی خود می تواند پس از مدتی این کار را کاملا ترک کند. اگر شما بتوانید درمان این مشکل را تحت نظر یک مشاور دلسوز و امین و کاردان پیگیری کنید و مراحل درمانی را با راهنمایی های او قدم به قدم طی کنید قطعا موثرنر خواهد بود.
- تقویت اراده: تا زمانی که خودتان واقعا نخواهید و تصمیم قطعی برای ترک آن نگیرید می توان با قاطعیت گفت درمان امکان ندارد. ولی اگر خودتان بخواهید و اراده کنید می توانید بر هر مانعی غلبه کنید. گاهی اوقات افراد تمام راه های پیشگیری را می روند. ولی اراده شان برای ترک خودارضایی ضعیف است.آنقدر اراده شان ضعیف شده که نمیتوانند تصمیم جدی برای ترک بگیرند شاید تصمیم بگیرند. ولی تصمیم را عملی نمی کنند و نمی توانند به آخر برسانند. پس شما باید اراده تان را قوی کنید.
برای تقویت اراده راهکارهای زیر را به شما پیشنهاد می کنم:
1- تلقین جملاتی که به شما انرزی مثبت بدهد. سعی کنید این جملات را در ذهنتان مرور کنید.جملاتی مثل باید موفق شوم، هیچ چیز نمیتواند اراده من را متزلزل کند، من اراده لازم را برای کارهایم دارم و...
2- از پراکنده کاری و آشفتگی در کارهایتان پرهیز کنید. پس باید به کارهایتان انسجام دهید و سعی کنید کارهایی که بر عهده می گیرید ناتمام رها نکنید.
3- هرگز در کارها ناامید نشوید و تا جایی که می توانید تلاش کنید.
4- ترک گناه و مخالفت با وسوسه های شیطان است. سعی کنید به عادت های بد، نه بگویید.
5- هر روز سعی کنید چند آیه قرآن همراه با ترجمه بخوانید و همیشه به خدا توکل کنید.
6- از شکست خوردن نترسید و بدانید که هر شکست پلی به سوی موفقیت و پیروزی است.
-زمانی که وسوسه ی انجام عمل خوارضایی به ذهنتان می‌آید ومی خواهید این عمل را انجام بدهید، حواس خود را با چیزهای دیگر منحرف سازید، از آن مکان دور شوید و به فعالیت های دیگر بپردازید و سعی کنید به دستشویی بروید و با آب سرد آلت خود را بشویید. شستن آلت در دستشویی با آب سرد بهتر از استحمام با آب سرد است. و سعی کنید به هیچ عنوان به فیلم های مبتذل نگاه نکنید و اگر فیلمی دارید حتما آن را بیرون بیندازید طوری که امکان دسترسی برای شما وجود نداشته باشد. اگر بعد از هر بار که فکر خودارضایی به سرتان زد بلافاصله این کارهای ساده را انجام دهید به مرور متوجه می شوید که شما چند مدت است خودارضایی نکرده اید و این خودش قدم هایی به سوی موفقیت است.
- افزایش آگاهی: شما باید آگاهی تان در این زمینه که این عمل از لحاظ شرعی حرام است ،چه عواقب و پیامدهایی دارد را بالا ببرید. چون کسب آگاهی باعث بیداری انسان می شود.
- تشویق و تنبیه خود: تشویق باید چیزی باشد که به شما انگیزه بدهد.شما باید به خود بگویید اگر یک ماه این کار را انجام ندادم خودم را تشویق می کنم. دفعه بعد زمان پاک بودنتان را بیشتر کنید و بگویید اگر2ماه پاک بودم خودم را تشویق می کنم و همین طور دفعات پاک بودن را زیادتر کنید.
تنبیهی که برای خود انتخاب می کنید باید قدرت بازدارندگی بالایی داشته باشد، به طوری که اگر خواستید خودارضایی کنید تلخی تنبیه به ذهنتان بیاید و همین امر مانعی در برابر خودارضایی شود.
البته تنبیه و تشویق نباید به گونه ای باشد که شما از انجام آن ناتوان باشید و کم کم از کارایی بیفتید. و نوع تنبیه و تشویق در افراد متفاوت است.
- یاد مرگ و قیامت: همه ما مسلمانیم و معتقدیم که پس از مرگ جهانی دیگر پیش روی ماست و همه کارهایی که در این دنیا انجام داده ایم، بازتابی در آن دنیا دارد. و هر کسی پاسخگوی اعمالش است. کسی که این افکار در ذهنش خطور کند کمتر به سمت خودارضایی می رود. شما باید بدانید این کار شهوتی زودگدز است و اگر این کار را انجام بدهید، عذاب خدا سخت است.
- توجه به ارزش و اهمیت انسان: اگر شما به ارزش و منزلت خود پی ببرید و بدانید که خدا برای چه هدفی شما را آفریده و شما دارای چه مقامی هستید ، کمتر دست به این کار می زنید.
- شناسایی زمان خودارضایی: وقتی که شما بفهمید چه موقع وسوسه ی این کار به سراغتان می آید، می توانید با برنامه ریزی جلوی آن را بگیرید.
-تنظيم برنامه خواب: خواب و استراحت كافى و نظام مند علاوه بر جهات درمانى اش، داراى ابعاد پيش گيرانه اى نيز هست و در سلامت انسان نقش مهمى ايفا مى كند. نظام مند بودن خواب تأثير خوبى در پيش گيرى از انحرافات دارد. اگر بتوانید ترتيبى انخاذ نمایید كه اوايل شب به رخت خواب بروید و صبح زود از جاى خود بلند شوید، بسيار مفيد است; بخصوص اگر پس از خستگى و تلاش روزانه به رخت خواب بروید. طبيعى است كه اگر شما با خستگى به رخت خواب نروید، به ناچار مدت زمانى را در بستر بيدار خواهید ماند تا به تدريج، به خواب روید و چون افكار و انديشه هاى شهوانى و تحريك آميز معمولا در اين مواقع به سراغشما مى آيند، نوعى تنظيم خواب و استراحت منظّم براى شما، ضرورت دارد.
بدين روى، بهتر است شما در ميانه روز و يا بعد از ظهرها، حتى المقدور نخوابید تا در اثر تلاش ها و فعاليت هاى روزانه، شب را زودتر و بهتر به استراحت بپردازید. دماى اتاق خوابتان نبايد زياد گرم باشد و بهتر است با باز كردن پنجره اى، ضمن استفاده از هواى آزاد و مناسب، تهويه اتاق صورت گيرد.
- كيفيت خواب و رختخواب: كيفيت خواب و بستر خواب مى تواند در تحريكات بدنى و جنسى تأثير داشته باشد. سعى كنيد به پشت بخوابيد و از دمرو (به صورت) خوابيدن اجتناب نماييد. شما بايد عادت كنید به پشت بخوابید، در رخت خواب بسيار گرم و نرم نخوابید (در جاى معمولى بخوابید); زيرا رخت خواب گرم و نرم و به رو خوابيدن از جمله عوامل تحريك و انحراف جنسى است. و حتی سعی کنید با وضو بخوابید، به سمت قبله بخوابید، به محاسبه اعمالتان بپردازید و...
- اصلاح برنامه غذايى: كيفيت تغذيه در دوران بلوغ، مى تواند در شكل گيرى مسائل انحرافى، مؤثر باشد. سعی کنید از خوردن بیش از اندازه غذاهایی مثل خرما ، دارچین ، تخم مرغ ،پیاز و غذاهای پرچرب بپرهیزید. . ديگر آنكه بايد براى صرف غذا، زمان مناسبى را انتخاب كنید. زيرا يكى از علل بى خوابى شب ها و عدم آرامش روحى، تغذيه نامناسب و زمان نامناسب آن است. برخى خوراكى ها اگر در شب استفاده شود، معده را ناراحت و ناآرام مى كند، و موجد خواب هاى آشفته مى شود.
- اجتناب از مشاهده فيلم هاى مبتذل: يكى از ابزارهاى محرّك شهوات و انحراف نوجوانان و جوانان، ديدن فيلم هاى مبتذل و جنسى است. اين فيلم ها فكر و انديشه فرد را تخريب می کند. اگر شما به فيلم غيراخلاقى و جنسى نگاه كنید، آن صحنه ها هميشه در مقابل چشمانش مجسم مى شوند و در ذهنتان تداعى شده و باعث تحريك جنسى و اعمال ناپسند مى شوند. این فیلم ها اعتیاد آورند. بنابراین به هیچ عنوان آن ها را نگاه نکنید. همه فیلم ها را بیرون بریزید طوری که از هیچ طریقی به انها دسترسی نداشته باشید.
- حاضر نشدن در محيط هاى آلوده: محيط هاى آلوده و غير اخلاقى مى توانند از جمله زمينه هاى انحراف باشند. يكى از مصاديق انحراف همين مجالس لهو و خوش گذرانى ممنوع و حرام است. بنابراین به هیچ وجه در اینگونه مراسم شرکت نکنید مثلا عروسی هایی که موسیقی نواخته می شود و افراد بدحجاب در آن حضور دارند یا مراسم هایی که مردان و زنان بصورت مختلط و با وضع نامناسب هستند و...
- برنامه ريزى براى اوقات فراغت: تعطيلات زياد و بى برنامه در عين حال كه موجب احساس سرگردانى و بلاتكليفى می شود به تدريج موجب سرخوردگى و يأس فردمى گردد و موجب مى شود فرد به كنج خلوت و انزوا پناه ببرد و راهى براى مشغوليت خود بجويد. اين مشغوليت در بسيارى از موارد، به انحرافات جنسى و از جمله خودارضايى منجر مى شود.بنابراین شما باید برای اوقات فراغت تان برنامه ریزی کنید.مثلا به کوه بروید، به شنا، پیاده روی و...
- قطع رابطه با دوستان مشكل آفرين: معاشرت و همنشينى با دوستان سالم و با ايمان موجب رشد شخصيت انسان و تقويت ارزش هاى اخلاقى و معنوى در مى گردد. انتخاب دوستانى كه از لحاظ درسى، اخلاقى، خانوادگى و ادب، شايسته اند، خود مى تواند بهترين بازوى موفقيت انسان و قرار گرفتن در مسير پاك و بدون انحراف باشد. از سوى ديگر، دوستى با افراد پست و فرومايه يكى از زمينه هاى انحراف است. دوستان منحرف و بى بند و بار سعى دارند احساس ها و تجربه هاى راست يا دروغ خود يا ديگران را درباره مسائل جنسى و انحراف اخلاقى با حرص و ولع و با حالتى غرورآميز، براى افراد پاك و نورانى تعريف كنند و آنان را به سمت اين ناهنجارى ها سوق دهند. بنابراین تا حد ممکن از معاشرت با این دوستان بپرهیزید.
- پرورش معنويات در خود: ايمان به خدا و تقويت معنويت نقش مهمى در جهت دادن به افكار و انديشه و گفتار و و كردار انسان دارد. باورهاى اعتقادى و اعمال عبادى و معنوى، تفكر و انديشه انسان را به سمت كمالات اخلاقى سوق داده و از خيال پردازى در افكار شيطانى باز مى دارد.
- اجتناب از تنهايى: شما بايد سعى كنید تا مدتى طولانى، در مكان هاى خلوت و تنها سپرى نكنید زيرا تنهايى، خود عامل مهمى براى تحريك خودارضايى و زمينه ساز ارتكاب اين عمل است. بنابراین بیشتر سعی کنید در محیط صمیمی خانواده قرار بگیرید.
- تعديل انرژى بدن با روزه: يكى از شيوه هاى درمان خودارضايى تغيير جهت دادن انرژى روانى و جسمانى و تخفيف اين انرژى است. در اين شيوه، يكى از مهم ترين و مؤثرترين راه كارها «روزه دارى» است كه اين روش و راه كار موجب تخفيف انرژى روانى و جنسى در شما مى گردد و شما را از انحراف جنسى و بخصوص خودارضايى مصون مى دارد.
- استحمام با آب سرد: استفاده از آب سرد، بخصوص دوش گرفتن با آب سرد و شستشوى اعضاى جنسى با آن، در جلوگيرى از تحريكات جنسى و كاهش آن، نقش قابل توجهى دارد. البته بايد توجه داشت كه اين روش براى همه افراد توصيه نمى شود. زيرا آب سرد براى برخى افراد ضرر جسمانى دارد و نمى توانند با آب سرد دوش بگيرند. از اين رو در استفاده از اين روش، بايد دقت كافى نمود.
- . كوتاه كردن مدت حمام: قرار گرفتن در هواى گرم و مرطوب يكى از عوامل تحريكات جنسى است، بخصوص اگر بدن انسان لخت و برهنه باشد. در هنگام استحمام به نكاتى كه در پى مى آيد، توجه لازم مبذول‌دارید:
1. سعى كنند مدت حمام كردن تان كوتاه باشد، زمان زيادى در حمام‌نمانید.
2. به آلت تناسلى خود در آينه و يا به طور مستقيم توجه نكنید.
3. از بازى با آلت خود و ماليدن آن اجتناب نمايید.
4. براى نظافت موهاى بدن خود، از داروهاى نظافت بهداشتى مثل «موبر»‌استفاده‌كنید.
5. در حمام، هيچ گاه كاملا عريان نشوید، بلكه از شورت يا لنگ استفاده‌نمايید.
6. حتى الامكان موهاى زايد بدن خود را با فاصله بيشترى ازاله كنید. يعنى سعى نمايید موى بدن خود را بيشتر نگه دارید. (ولی نبایدفاصله کوتاه کردن زیاد طولانی شود. چون باعث کثیفی می شود و به تبع خارش ایجاد می کند و این خارش خودش باعث خودارضایی فرد می شود).
البته با توجه به برخی از فرازهای نامه شما احتمال دارد خود ارضایی شما ریشه در وسواس نیز داشته باشد، این امر در یک مصاحبه بالینی جامع مشخص می گردد، چون در تهران زندگی می کنید من آدرس یکی متخصصین و درمانگرانی را که می تواند در ترک این عمل آسیب زا شما را یاری بسیار نماید بحضورتان معرفی می نمایم. و دکتر سید جلال یونسی یونسی02144015879

صفحه‌ها