مشاوره

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دختر ی مجرد هستم گاهی دچار وسوسه های شیطانی میشوم واستمنائ میکنم بلافاصله بعد از انجام از کرده خود پشیمان میشوم ولی باز بعد از گذشت چند روز مرتکب این گناه میشوم خواهش میکنم کمکم کنید البته موقعیت ازدواج ندارم

پاسخ:
امیدواریم با ايمان و اعتقاد راسخ به باورها و ارزش هاي ديني در سايه الطاف خداوندي، با فرد متدين و مناسبي به زودي زود ازدواج کنيد. در پاسخ به سوالتان خوب است به دو نکته توجه کنید:
1. خداوند با حکمت و دانش گسترده خویش همراه با غرایز و نیروهای دیگر، غریزه جنسی را نیز در انسان آفریده است که به هنگام بلوغ شکوفا می‏شود. اگر به درستی رهبری نشود، ناگزیر طغیان می‏کند. شخص را به راه‏های انحراف و سقوط می‏کشاند. خود ارضایى یکى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود که در پیدایش آن علل مختلفى دخالت دارد و موجب عوارض جسمی و روانی بسیاری نیز می شود. ضمن سپاس از شما به جهت ارتباط با ما، مطالب تکمیلی درباره عوارض استمنا و راه های رهایی از آنو نیز درباره توبه از این گناه را می توانید در آرشیو سایت، به نشانی porsojoo.ir و pasokhgoo.ir مطالعه کنید.
فراموش نکنید ارائه هر راهکاری برای ترک خودارضایی، متوقف بر خواست و اراده قطعی شماست. لذا مهم ترین ابزار در فرار از دام شیطان، اراده و قوی در ترک اعمال زشت و ناپسند است. مهم ترین کاری که باید انجام دهید، این است که اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت نمایید تا در مقابل طوفان وسوسه های شیطانی تاب بیاورید.
2. توبه از هر گناهی و از جمله خودارضایی دو رکن اساسی دارد: پشیمانی بر گناه؛ عزم بر ترک آن. مهمترین گام در ترک استمنا، اراده و صبر در برابر خواسته‌های نفسانی است. اگر قبلاً تصمیم گرفته‌اید، ولی باز آن را شکسته‌اید، مأیوس نشوید. بیایید از نو تصمیم بگیرید. با جدیت وارد عمل شوید. با بر زبان جاری کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشید گناه سابق شما بخشیده شده است.
3. طبق فرموده قرآن، شاهراه اصلی برای برون رفت از شرایط حاضر، ازدواج در اولین فرصت است. سعی کنید در اولین فرصتی که خواستگار خوبی برایتان آمدکه خصوصیات اخلاقی و دینی لازم را داشت، ازدواج کنید. نوشته اید موقعیت ازدواج ندارید. ای کاش به صورت شفاف تر برای ما می نوشتید منظورتان از اینکه موقعیت ازدواج را ندارید چیست؟ آیا خواستگار ندارید؟ و یا به دلیلی خواستگاران را رد می کنید؟ و اگر دلیلی بر این کار دارید، آن ادله کدام اند؟شاید شما دلیلی داشته باشید که راهکار خاص خود را بطلبد. در صورت تمایل در این باره در نامه بعدی بنویسید تا پاسخ دهیم.
راهکار دیگر،داشتن تقوای درونی و عملی. بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار؛ و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». این ها تنها راهی هستند که غریزه جنسی خود را به طور موقت کنترل کنید. تا زمان فراهم شدن شرایط ازدواج، باید برای مقابله با طغیان غریزه جنسی، عفت پیشه کنید و یا در امور جنسی خویشتن دار باشید. قرآن می فرماید: «آن ها که وسیله ازدواج ندارند، باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند». (1)
البته این امر، نیاز به مقاومت دارد که در روایات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است. در صورت نیاز به ارائه راهکار های عملی برای کسب عفاف و دوری از شیطان و کنترل میل جنسی غیر از ازدواج، لطفا در مکاتبات بعدی بنویسید تا پاسخ دهیم.

پی نوشت :
1. نور (24) آیة 33.

با سلام خسته نباشید سوال بنده اینست که چه تفاوتی بین رابطه ازدواج موقت دو نفر و رابطه ی دوستی بین دو نفر هست؟ ایا هر دو برای مدت کوتاه و صرفا برای تامین نیازهای جنسی و عاطفی دو طرف انجام نمی شود؟ ازدواج موقت چه مزیتی دارد که آنرا حلال می سازد؟ آیا در رابطه ی بین دو نفر وجود توافق و رضایت دو طرف برای تامین جسمی و روانی یکدیگر کافی نیست؟ ایا این نوع رابطه که با احساس بیشتری همراه است بر ازدواج موقتی که غالبا با بنای معاملاتی و قراردادی انجام می گیرد ترجیح ندارد؟ ایا اگر فرضا بنده با شخصی ارتباطی داشته باشم بدون اینکه قصد ادامه زندگی با ایشان را داشته باشم می توانم این رابطه را یک ازدواج موقت بدانم؟

پرسشگر گرامي! از اين با اين مركز تماس گرفتيد و مشكل را با ما در ميان گذاشتيد سپاسگزاريم. يقين داريم كه شما جوان فهميده ، كنجكاو و پايبند به اعتقادات ديني هستي . چه اگر غير اين بود راه ديگري در پيش مي گرفتي و خود را نيازمند به پرسش و تحقيق نمي ديديد.
خواهر گرامي ! شايد ندانيد كه طرح شما دهها سال پيش توسط يكى از قضات محاكم جوانان انگليس بنام" بن بى ليندسى" تحت عنوان" زناشويى دوستانه" يا زناشويى آزمايشى مطرح شد. و برتراند راسل آن را با شرايطي قابل بررسي و پذيرش قرار داد.(1) اين طرح به مدت چند دهه در سر زمين هاي غربي به اجرا درآمد اما نتايج حاصله از آن موجب اعتراض بسياري از جامعه شناسان غربي -حتي شخص راسل شد. اگر مايليد از آثار ونتايج اجراي اين طرح در آمريكا و جوامع غربي اطلاعي داشته باشيد آماده ايم در صورت درخواست اطلاعاتي در اختيارتان قرار دهيم. اما در آغازپاسخ تان مي گوييم: شكي نيست كه غريزه جنسى يكى از نيرومندترين غرائز انسانى است، تا آنجا كه پاره‏اى از روانكاوان آن را تنها غريزه اصيل انسان مى‏دانند و تمام غرائز ديگر را به آن باز مى‏گردانند.
اكنون اين سؤال پيش مى‏آيد كه در بسيارى از شرائط و محيط ها، افراد فراوانى در سنين خاصى قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متاهل در مسافرت‏هاى طولانى و يا ماموريت‏ها با مشكل عدم ارضاى غريزه جنسى روبرو مى‏شوند.
اين موضوع مخصوصا در عصر ما كه سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصيل و مسائل پيچيده اجتماعى بالا رفته، و كمتر جوانى مى‏تواند در سنين پائين يعنى در داغ‏ترين دوران غريزه جنسى اقدام به ازدواج كند، شكل حادترى به خود گرفته است.
با اين وضع چه بايد كرد؟
آيا بايد مردم را به سركوب كردن اين غريزه (همانند رهبان‏ها و راهبه‏هاي مسيحي) تشويق نمود؟
يا اينكه آنها را آزاد گذاشت تا به سمت بي بند و باري و فحشا بروند چنان كه در جوامع غربي اين گونه است؟ و يا به عبارت ديگر طرح آزمايش شده " بن بى ليندسى" يعني رابطه دوستي يا زناشويى دوستانه" را يكبار هم در جامعه ايران آزمايش كنيم؟
و يا اينكه راه سومى را در پيش بگيريم كه نه مشكلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه آن بى‏بندوبارى جنسى غرب را داشته باشد؟ يعني طرح ازدواج موقت و فرهنگ آن را جايگزين ساير طرح ها كنيم؟
البته ايرادهايى بر ازدواج موقت مى‏شود.
مثلا گاهى مى‏گويند چه تفاوتی بین رابطه ازدواج موقت دو نفر و رابطه ی دوستی بین دو نفر هست؟ ایا هر دو برای مدت کوتاه و صرفا برای تامین نیازهای جنسی و عاطفی دو طرف انجام نمی شود؟ گاهي نيزهمين انتقاد از زاويه ديگري به ازدواج موقت مي شود.اين گروه هم ازدواج موقت را رد مي كنند و هم رابطه دوستي يا ازدواج دوستانه را. از نظر اين گروه هر دو كار نوعي ترويج فحشا و خود فروشي تلقي شده است. اين گروه مي گويند: چه تفاوتى ميان" ازدواج موقت" و" فحشاء" وجود دارد؟ هر دو" خودفروشى" است. و در حقيقت اين نوع ازدواج نقابى است بر چهره فحشاء و آلودگى‏هاى جنسى! تنها تفاوت آن دو در ذكر دو جمله ساده يعنى اجراى صيغه است.(2)
در پاسخ هر دو گروه مي گوييم: از نظر اسلام پايه و ركن اصلي ازدواج دايم باشد يا موقت رضايت دختر و پسر است. اما اين رضايت بايد قانونمند وداراي اعتبار و ضابطه اي متقن و محكم باشد تا هم از سوء استفاده ها جلو گيري شود و هم در صورت بروز هر گونه اختلال در دوستي و عشق هاي طرفين موضوع از طرف مجريان قانون قابل بر رسي باشد. پرسشگر گرامي! درست است «هر دو( ازدواج موقت و ازدواج يا رابطه دوستانه) برای مدت کوتاه و صرفا برای تامین نیازهای جنسی و عاطفی دو طرف انجام مي گيرد ، اما ازدواج موقتي كه اسلام مطرح مي كند هم با خود فروشي و فحشاء فرق دارد و هم با ازدواج دوستانه.
ازدواج موقتي كه اسلام مطرح كرده تنها با گفتن دو جمله تمام نمى‏شود بلكه مقرراتى همانند ازدواج دائم دارد، يعنى چنان زنى در تمام مدت ازدواج موقت، منحصرا در اختيار اين مرد بايد باشد، و به هنگامى كه مدت مقررومعين در عقد پايان يافت زن بايد عده نگاه دارد، يعنى حد اقل چهل و پنج روز بايد از اقدام به هر گونه ازدواج با شخص ديگرى خوددارى كند، تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن گردد، حتى اگر با وسائل جلوگيرى اقدام به جلوگيرى از انعقاد نطفه كرده باز هم رعايت اين مدت لازم است، و اگر از او صاحب فرزندى شد بايد همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمايت پدر و مادر قرار گيرد و تمام احكام فرزند بر او جارى خواهد شد، در حالى كه در ازدواج دوستانه و درفحشاء هيچ يك از اين شرائط و قيود وجود ندارد. آيا اين دو را با يكديگر هرگز مى‏توان مقايسه نمود؟
البته ازدواج موقت از نظر مسئله ارث (در ميان زن و شوهر) و نفقه و پاره‏اى از احكام ديگر تفاوتهايى با ازدواج دائم دارد ولى اين تفاوتها هرگز نه آن را در رديف فحشاء قرار مي دهد و نه همانند رابطه دوستي بلا تكليف مي گذارد. در واقع ازدواج موقت شكلى از ازدواج است با مقررات ازدواج.
توضيح:کلمات که حکایت از نیّات دارند، نقشی اساسی در همه روابط فردی و اجتماعی ایفا می‌کنند. پذیرش زوجیت به واسطه عقد در حقیقت الزام طرفین به رعایت احکام و ضوابط شرعی و اعلام وفاداری به آن است و این کم چیزی نیست.
اصولاً شرع و قانون در صدد ضابطه­مند کردن رفتارهای فردی و اجتماعی هستند. در تمامی نظام ها، حقوق بر اساس یک یا چند کلمه و یا یک مهر و امضا بر قرار می‌گردد؛ بنابراین خواندن چند كلمه اختصاص به صیغه عقد ازدواج موقت يا دايم ندارد. اصلاً آیا فاصله بین کفر و مسلمانی در ظاهر جز چند کلمه شهادتین است؟ بنابراین نقش کلمات را اندک نشمارید. صیغه ازدواج یک نوع عقد است، با همه مشخصات عقدهای دیگر که حتی در ضمن آن می‌توان شروطی را قرار داد. قانون نیز از آن حمایت می‌کند. آيا لذت جويي ضابطه مند و قانون مدار باشد تا در مواقع به هم خوردن دوستي ها قانون از آنان حمايت كند بهتر از بي قانوني عمل كردن نيست؟
بنابر این آنچه اساس زندگی مشترک است، توافق طرفین است که از هماهنگی خواست‏های دو طرف حاصل می‏شود. الفاظ بیان کننده این خواست‌ها هستند که به طور مشخص و معیّن آن را تأمین می‌کنند.
هرگاه دو نفر همدیگر را برای زندگی مشترک انتخاب کنند تا با عشق و علاقه در کنار هم زندگی نمایند، پیمان استوار و هماهنگی آمیخته با الزام و پایبندی رخ می‏دهد که از آن به تعهد یاد می‏کنند. منظور از عقد این است که این پیمان و توافق استوار بماند و یک سری آثاری حقوقی ایجاد بنماید، نه صرفا یک وعده دوستانه باشد. بلکه برای آغاز زندگی مشترک باید عهدی استوار بست؛ عهدی که به مقتضای آن بتوان حتی حمایت قانون و دادگاه را جلب کرد. این اراده باطنی و خواست واقعی آنان امری درونی و نفسانی است و به تنهایی اثر در جهان حقوق ندارد. برای این که توافق دو اراده ظاهر شود، به ناچار باید اعلان شود تا نیت درونی آنان روشن گردد و هنگام بروز اختلاف، بر اساس آن حکم شود و صیغه عقد همان اعلان است. از شما مي پرسيم . آیا همه کسانی که مدعی عشق و وفاداری هستند، به راستی عاشقند؟ اگر کسی در مقطعی از زمان عاشق باشد چه دلیلی وجود دارد که تا پایان عمر و یا در ادامه زندگی نیز بدان پایبند بماند. مهم‏تر از همه، آیا در زندگی زن و شوهر فقط دوست داشتن آنها نسبت به یکدیگر کافی است یا یک سلسله تعهدات و حقوق و وظایفی برای این نهاد برخاسته از عشق، ضروری است؟ اگر مردي پس ازابراز دوستي و عشق و وفاداري فريبكارانه و پس از ارضاي جنسي خود، دختر را در حالي كه حامله است رها كند و به سراغ فرد ديگري برود چه كسي بايد از اين دختر بخت برگشته و مظلوم حمايت كند ؟با كدام مدرك قانوني از او حمايت كند؟مدركي كه گويايي اين حقيقت باشد كه فلان مرد سرمايه عفت و بكارت اين دختر را از بين برده و اين بچه را در دامن او گذاشته است؟
خواهر محترم ! در ازدواج هاي دائم با اين همه قيود و شروطي که افراد هنگام خواستگاري و قبل از ازدواج مي گذارند و کاملا توافق دارند، باز هم در بسياري از موارد، كار به دادگاه و نزاع براي احقاق حقوق و تعهدات كشيده مي شود ، و راهي جز مراجعه به مفاد توافقات رسمي قبل از ازدواج و هنگام عقد نمي ماند. پس در رابطه هاي دوستي و توافقات و تعهدات مورد نظر شما که صرفا خودتان از آن آگاهي داريد، چطور مي توان جلوي اين مشكلات و سوء استفاده ها را گرفت؟
آيا بهتر نيست كه ازدواج موقت همانند دايم با مدرك و سند قانوني ازدواج و ثبت شده باشد تا در ضمن« تامین نیازهای جنسی و عاطفی» هر دو را موظف به رعايت قانون و حقوق يكديگر كند؟
برای بیان این تعهدات و نیز امکان حمایت قانونی از آن در صورتی که یکی از طرفین عمدا یا ناخواسته قصور ورزد یا تخلف کند باید این عشق و وفاداری و انتخاب آگاهانه در قالب واژه‏ها يعني با خواندن صيغه عقد اعلان شوند.
پي نوشت ها:
1. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، ج 3 ، ص 345 ، ناشر دارالكتب الاسلاميه ، تهران 1371.
2. همان ، ص 343.

سلام.من سالهاست به استمنا معتادم 15سالمه و از اون موقع که عروسک داشتم استمنا می کردم.از 3-4سالگی مادرم گاهی میدید اما چیزی نمی گفت تموم این سالها انجام می دادم به طور مستمر و زیاد البته من در مورد مسایل جنسی تا 2سال پیش چیزی نمی دونستم و فقط از نادونی خودم بود خانواده ی خیلی بدی دارم.اصلا اهل تربیت درست نیستند.حدود دوسال قبل استمنا رو ترک کردم چون خیلی از عذابش افسرده بودم.اما نمره های بد سال دوم دیوونم کرد و واسه نجات رو آوردم به استمنا.توی اون دوره یه سال و نیم کامل ترکش کردم بدون هیچ عذابی.اما الان حدود 7-8دوره ترکش کردم اما همش تسلیم می شم.فاصلشونو بیشتر کردم اما بازم نشد.گفتم سالهاست معتادم و همه ی عوارضش(که تو سایتا خوندم)در من وجود داره بدون استثنا.عاشق یه نفرم شدم که داشت نجاتم می داد اما یه مریضی گرفت و..... فقط به خودکشی فکر می کنم کسی جز اون پسر از دردم خبر نداره بمیرم بهتره تا اینکه روز قیامت خدا بی حساب منو بفرسته جهنم آدم ساده ای هستم.کار به کار کسی ندارم.فقط آخرای خطم هرشب با آرزوی مرگ می خوابم و صبح با عذاب اینکه نوز زندم بیدار می شم اعتیاد به نیازی که خدا در من قرار داره خیلی سخته کمکم کنید.لطفا

پاسخ:
به عنوان كارشناس ارشد روان شناسي و دانش آموخته حوزه توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:
1. گويا شما قرار است جاي خداوند تصميم بگيريد خداوندي كه همه گناهان ريز و درشت را يك جا مي آمرزد و گناه شما هر چقدر بزرگ باشد از بخشش خداوند بزرگتر نيست. حسن ظن به خدا داشته باشيد و مطمئن باشید كماكان بنده دوست داشتني خدا هستيد. جهنم رفتن به همين سادگي ها نيست و شما ان شا الله فرجامي جز بهشت برين نخواهيد داشت. احساس گناه افراطي نه تنها رحماني نيست بلكه صددرصد شيطاني است. احساس گناه تا اندازه ای خوب است كه به ترك گناهان بينجامد ولي احساس گناه افراطي شما نه تنها مفيد نيست بلكه با بالا بردن سطح اضطراب شما سهم بسزايي در گرايش شما به تكرار خودارضايي دارد.
2. استمنا شما در ايام كودكي به احتمال زياد به اضطراب بالاي شما باز مي گردد. (هر چند احتمال حساسیت پوستی، عفونت و ...منتفی نیست). كودكان مضطرب با دست ورزي كودكانه احساس آرامش مي كنند و كم كم با هر بالا آمدن اضطرابي به دست ورزي با اندام تناسلي كه به نوعي كاهنده كاذب اضطراب است مي پردازند. دست ورزي و خودارضايي به نوبه خود باعث تشديد اضطراب مي گردد و اين چرخه معيوب به همين ترتيب ادامه مي يابد. اين احتمال وجود دارد كه اين رفتار به تدريج رنگ و بوي وسواس به خود بگيرد و فرد احساس جبر و بي اختياري در انجام آن كند. بديهي است اضطراب و وسواس در برخی موارد با افسردگي همراه است. افسردگي باعث احساس گناه و تقصير، احساس بي ارزشي، احساس بي هدفي و آرزوي مرگ و ... مي گردد.
3. عشق يا وابستگي عاطفي نيز در برخي موارد با اين سه اختلال عمده روان پزشكي يعني اضطراب وسواس افسردگي هم داستان است و فرد مضطرب به ناگاه در جستجو فردی مي گردد كه بتواند به او آرامش دهد. وسواس باعث مي گردد به صورت مكرر به طرف مقابل بينديشد و افسردگي باعث مي گردد فرد معشوقش را تنها معناي زندگي خود بداند.
4. همه اين ها با يك دارودرماني 2 تا 6 ماهه تا حد زيادي مرتفع مي گردد و فرد با مراجعه به روانپزشك تأثير بسيار شگرف دارودرماني موقت را خواهد ديد. نيازي به هيچ گونه خودافشايي نيست و فرد فقط صرفاً به بيان روحيات خود مي پردازد. اگر اين دارو درماني با 4 و5 جلسه رواندرماني از طريق مراجعه به روانشناس باليني (ترجيحاً زن باشد) همراه گردد، شرايط فرد به ميزان قابل توجهي بهبود خواهد يافت.
باور نماييد مراجعه به روانپزشك كار دشواري نيست و فرد مي تواند با صلاحديد روانپزشك بعد از مدتي مصرف داروها به زمان هایي محدود نمايد كه ذهن فرد در حال داغ شدن به مسايل شهواني مي باشد. برخي مراجعان ما از طريق مصرف داروهاي ضد اضطراب و ضد افكار پريشان (صرفاً در زمان هاي كه وسوسه در حال آغاز است) به ترك كامل خودارضايي نايل آمده اند. مراجعه به روانشناس باليني شما را با تكنيك هاي بسيار سودمندي مانند تكنيك حواسپرتي و همچنين تمارين تن آرميدگي (ريلكسيشن) آشنا خواهد ساخت. به طوري كه حتي بدون دارو بتوان صرفا با ريلكس به جنگ وسوسه ها برويد. به ياد داشته باشيد كه شما دختر بسيار ارزشمندي هستيد كه به هيچ وجه ارزشمندي شما با اين پسر گره نخورده است. اين پسر چه باشد چه نباشد شما مي توانيد به بهترين نحو به يك زندگي با نشاط و شور افرين لبخند بزنيد.
خويشتنداري ها موقت و توبه هاي مكرر شما حكايت از آن دارد كه شما بر خلاف تصورتان يكي از پاكترين دختران اين مرز و بوم محسوب مي گرديد و مي توانيد با يكي دو اقدام عملي به ساماندهي جانانه شرايط نسبتاً نابسامان خود بپردازيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام جوانی هستم21 ساله هیچ دختری من را محل نمیدهد وهمیشه ناموفق بودم . من کم شانسم دخترها از من بدشان میاید با این که خیلی زیبا هستم.. من دچار افسردگی شدم هیچ دختری من را محل نمیدهد وهمه آنان از من بدشان میاید. من از بس جواب رد شنیدم خسته شدم تو عمرم یک دختر من را محل هم نداده درحالی که خیلی زیبا هستم........ من کم شانسم وبدبخت. حتی در دانشگاه هم همکلاسیهایم به من توجه ندارند وبا من دوست نمیشوند من افسردگی گرفتم..................... کمکم کنید حتی خداوند هم از من بدش میاید ومن را منفور ساخته وعزیز نداشته من خسته شدم از بیمحلی دخترها

دوست گرامی، ریشه های مشکل شما را می‌توان در چند موضوع جستجو نمود که ما به تفکیک به هریک می پردازیم و راهکارهایی جهت مقابله با هریک ارائه می نماییم.
يكي از ریشه های عمده مشكل شما مربوط به برهم خوردن توازن منابع شناخت خود است. توضیح اینکه در روانشناسي بحثي به نام «منابع شناخت ‌خود» وجود دارد؛ منابع شناخت خود، هسته اصلي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد كه شخص با توجه به اين منابع، شخصيت خود را در طول زمان شكل مي دهد و روابط میان فردی خود را مدیریت می نماید. در شناخت خود و رفتار بر اساس آن، از سه منبع استفاده می شود:
1- اظهار نظرهاي ديگران،(social feed back ) كه به آن پسخوراند و يا بازخورد اجتماعي نيز گفته مي‌شود، و به اين معني است كه فرد به خاطر تشويق ‌هاي ديگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوي جامعه (جو گيري اجتماعي) در تكرار عمل خويش اصرار مي‌ورزد و يا به خاطر نظر نامساعد ديگران و دريافت باز خورد منفي از سوي جامعه، اقدام به ترك عمل خود مي‌كند.
2- خود‌ مشاهده‌گري: منبع‌ديگر براي شناخت خود است، كه در آن افراد به بازشناسي توانايي ها و ناتواني ها و نقاط مثبت و منفي خود مي پردازند و با تكيه به نقاط مثبت به جبران نقاط منفي خود بپردازند و به خود باوری برسد.
3- مقايسه اجتماعي: سوّمين منبع براي شناختِ خود محسوب مي‌شود. یعنی شخص باید خود را هم با بالاتر از خود و هم با پایین تر ازخود مقایسه نمایدتا از این طریق به جایگاه واقعی خود پی ببرد و بتواند با واقع بینی به مدیریت توانایی های خود جهت گام برداشتن بسوی اهداف بپردازد.
روان درمانگران براي اصلاح مشكل فرد، زوج، و يا خانواده، به تنظیم این سه منبع شناخت خود می پردازند زيرا يكي از عوامل مهّمِ ايجاد مشكل هاي عاطفي و شناختي براي افراد وخانواده‌ها بهم خوردن تنظيم، توازن وتعادل اين سه عامل است، كه براي بازگشت سلامتي و بسامان شدن، تنظيم دوبارة آنها ضروري است. سهم نرمال و استانداردِ هر يك از سه منبع، در شناخت خود حدود33% مي‌باشد، كه اگر يكي از آنها كمتر و يا بيشتر شود آشفتگي و نابساماني آغاز مي‌شود؛ بعنوان مثال، آدم هايي كه خود مشاهده گري آنها غلبه دارد به وسواس هاي فكري وعملي دچار می شوند. پس براي اينكه شما طبق فرمودة آية قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها» [3] بشويد و شخصيّت معتدل و متعادلي داشته باشيد، بايد اين سه منبع شناخت خود را باهم مساوي كنيد. و اما در رابطه با مشکل شما، باید عرض نمایم که منبع اول از منابع شناخت شما که دهن بینی اجتماعی(social feed back ) است بطور ناهمگوني رشد كرده و متورم شده است و دو از دو منبع دیگر پیش افتاده است.و در مقابل خود مشاهده گری شما بشدت تضعیف شده و در سطح بسیار پایینی قرار گرفته است، یکی از مشکلات شخصیتی این افراد رفتار ناجرات مندانه است که در روانشناسی به آن ویژگی شخصیتی non assertive اطلاق می شود. که تکنیکهایی جهت درمان آن ذکر خواهیم نمود. شما از اين مسئله نگرانيد كه ديگران به شما محل نميگذارند، اين فكر منفي را در خود تقويت كرده ايد وخودتان را برحسب بازخورد ديگران مي سنجيد. شما بايد از موقعيت و توانايي هاي خودتان آگاهي و شناخت كافي داشته باشيد و با كمك نكات مثبتي كه داريد سعي كنيد خودتان را بپذيريد و نكات مثبت خود را تقويت و نكات منفي خود را اصلاح كنيد. در اين شرايط است كه با داشتن نكات منفي و مثبت به پذيرش خود مي رسيد و خود را قبول مي كنيد كه در نتيجه آن، ديگران هم شما را قبول خواهند داشت و با ديده پذيرش به شما خواهند نگريست. اين در حالي است كه شما برعكس اين كار را انجام مي دهيد، يعني سعي مي كنيد با پذيرش از طرف ديگران به خود باوري برسيد.
كاري كه شما بايد انجام بدهيد اين است كه با خود مشاهده گري خودتان را بشناسيد و به نقاط مثبت و منفي خودتان بينش پيدا كنيد. من نكاتي را براي افزايش اعتماد به نفس و تقويت آن بيان مي كنم و اميدوارم با ممارست و تمرين اعتماد به نفس خود را ارتقاء دهيد،سعي كنيد تا به بيشرفت تحصيلي وموقعيت هاي عالي برسيد تا ديگران خواهان برقراري رابطه سالم اجتماعي باشما شوند. یکی از مشکلات عدیده ای که این گونه افراد با آن دست به گریبان هستند خود بازداری از بروز احساسات نهفتة شان است. این افراد همیشه خود را با توجه به نگاه دیگران تنظیم می کنند و برای همین اگر احساسی داشته باشند که فکر می کنند دیگران آن را نمی پسندند، آن را فرو می خورند و به درون خود می ریزند. مثلا اگر در جمعی یک نفر کار اشتباهی مرتکب شود، به جای بروز احساس خود مبنی بر اشتباه بودن رفتار فرد خاطی، این احساس را به درون خود منتقل می کنند. این گونه افراد با مشکلات و آشفتگی های زیادی در عرصه های فردی و اجتماعی روبرو می شوند و امکان دارد سرانجام کار آن ها به افسردگی حاد ختم شود.
مشكل دوم شما ناجراتمندي است، با توجه به مباحث پیش گفته، یکی از مشکلات شخصیتی افرادی که بالانس منابع شخصيتشان بهم خورده ودهن بيني اجتماعي يا همان فيدبك هاي اجتماعي در آنها رشدكرده، رفتارناجرات مندانه است كه درروانشناسي به آن ویژگی شخصیتی اطلاق می شود. این ویژگی شخصیتی خود منشاء اختلالات بسیاری است و باید اصلاح شود. براي اصلاح آن راهكارهاي مختلفی پيشنهاد شده است و به اندازه اي مهم است كه آموزش رفتار جرات مندانه يك از مهارتهاي اصلي زندگي قرار گرفته است. مهارت جرات مندي به فرد كمك مي كند كه بتواند به خود اطمينان داشته باشد، اعتماد به نفس خود را افزايش دهد، احترام ديگران را جلب كند، توانايي تصمييم گيري خود را بهبود بخشد، حقوق خود را حفظ كند، احساس هاي خود را ابراز كند، روابط خود را بهبود بخشد، اعتراض كند، نظر خود را به راحتي بيان دارد، به راحتي درخواست خود را مطرح كند، و به راحتي درخواستی را رد كند.
امّا روش تغيير ناجرات مندي به جرات ورزي و تقويت عزت نفس كه علت ضعيف شدن خود مشاهده گري و متورم شدن فيدبكهاي اجتماعي است: اين گونه افراد براي تغيير، ابتدا بايد به طور مفصل و هر روز مثلا چند دقيقه، كه رفته رفته، زيادتر هم مي‌شود، در ذهن خود موفقيت هايي را كه جرات ورزي در زندگي شان ببار خواهد آورد را مجسم كنند. تصور كنيد كه مثلا پدرشان و يا مادرشان و يا مثلا كسي كه طرز نگاه و تشويق او به آنها در زندگي خيلي مهم است با ديدن اين تحول عظيم در آنها چقدر خوشحال خواهد شد و چقدر به او افتخار خواهد كرد، و جايگاه اجتماعي شان چقدر از رتبه فعلي خود به درجات بسيار بالا تري صعود خواهد كرد. اين كار انگيزه شان را در به چنگ آوردن مهارت جرات ورزي، بالا خواهد برد. بايد به آسيب هايي كه از توجه بيش از حدشما به اين مسئله به وجود مي آيد توجه كنيد تا انگيزه لازم براي تغيير بيداكنيد.
مساله ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيد اين است كه، يكي از دلايل گرفتار شدن افراد در دام بي جراتي، رودربايستگي و انفعال، عدم آگاهي آنها ازحدود حقوق خود و ديگران است. لذا موقعيت هايي را كه در آنها ناجرات مندانه عمل مي‌كنند، شناسايي كنند و سپس با تحليل منطقي اين موقعيت ها، خود را براي مواجهه صحيح و جرات مندانه در موقعيت مشابه بعدي آماده كنند. اينگونه افراد بايد توجه داشته باشند كه محبت و احترام به ديگران و تذكر به آنها در مورد انجام وظايف‌شان بخوبي قابل جمع است. و پر رويي و پرخاشگري هيچ ربطي به جرات مندي و قاطعيت ندارد. اين باوري غلط است كه اگر بخواهيد وظايف خود را به نحو احسن انجام دهيد با ديگران تضاد پيدا خواهيد كرد، زيرا انجام وظيفه، افراد وظيفه شناس را خوشحال خواهد كرد و موجب ارتقاي شخصيتي شخص خواهد شد و افرادي را كه به فكر تنبلي و تجاوز به حقوق ديگران هستند را بر سر جاي خود خواهد نشاند.
قبل از اينكه مثلا در جمع همكلاسي ها حاضر شوند و يا در ميان جمع دوستان و يا فاميل شروع به صحبت كنند، خود را آرام سازند؛ مثلا با چند تنفس عميق برخودشان مسلط شوند و آنگاه سعي نمايند بيانات خود را بصورت آرام، مودبانه ولي قاطعانه مطرح كنند.
برخي از جملاتي را كه افراد جرات مند و قاطع بصورت آرام و مودبانه در برخورد با ديگران بكار مي برند را ياد بگيرند و در خلوت، جلوي آينه بايستند و با خود تمرين كنند تا بتوانند انها را در موقعيت هاي خاص به راحتي بكار ببرند.
تمرین «نه» گفتن را تمرين كنند كه در صورت لزوم و موقعيت هاي اجتماعي مختلف در جاهايي كه لازم است به راحتي نه بگويند. اگر امكان شركت در گروههاي آموزش مهارت جرات ورزي را داريد، در اين كارگاهها شركت فعال نماييد
مسئله مهم ديگر تاثير برقراري ارتباط خوب در جذب مخاطب مي باشد. شايد شما در برقراري ارتباط با ديگران عواملي را رعايت نمي كنيد كه باعث شده بقيه شما راطرد كنند. برای داشتن یک ارتباط خوب پیش از هر چیز به یک نفوذ و قدرت تاثیر گذاری نیاز داریم . افرادی که حتی در سلام و علیک و ارتباط اولیه انرژی کافی را هزینه نمی‌کنند و برای آن لحن مناسب انتخاب نمی کنند چنین طرز تلقی را به مخاطب خود می دهند که من خیلی اهمیت ندارم تو اگر نخواستی می توانی حتی پاسخ سوال من را هم ندهی.ا گر دقت کنید هر چه سلام خود را با صدای رساتر و واضح تر داشته باشیم پاسخ رساتر و مشخص تری را دریافت می کنیم. بنابراین برای قدم اول باید برای خویشتن احترام و اهمیت کافی قایل باشید تا با اعتماد به نفس بیشتری رفتار کنید.
1- خودتان را محدود نکنید: از آنجا که عکس العمل های مردم در مقابل هر یک از رفتارهای شما متفاوت است، بهتر است همانطور که صلاح می دانید عمل کنید و از عکس العمل منفی آنها ناراحت نشوید. برای شروع ارتباط اگر از طرف مقابلتان روی خوش ندیدید و احساس کردید که تمایلی به صحبت و ارتباط با شما ندارد بهتر است بدون آنکه ناراحت شوید یا واکنش غیر منطقی و بی ادبانه ای نشان دهید از خیرش بگذرید و به حرف ها و یا حرکات آزار دهنده اش اعتنا نکنید
2- راجع به عقیده ی آنها سوال کنید: قبل از هر رابطه ای کافی است موضوع مشترکی برای صحبت پیدا کنید و عقیده ی طرف مقابل را در مورد آن بپرسید تا بابی برای ادامه ی صحبت شود و خود به خود سخن به سمت یک رابطه ی خوب برود، مثلاً می توانید اظهار نظری در مورد هوا، روز و یا موقعیت های دیگر کنید.
3- از خودتان بگویید: برای برقراری ارتباط کافی است که در ابتدا خودتان را معرفی کنید و مختصری در مورد شغل، سن و سال، وضعیت تاهل و محل زندگی تان بگویید.
4- سر و وضع مرتبی داشته باشید: به خاطر داشته باشید که مردم همیشه به طرف افرادی جلب می شوند که ظاهری آراسته و تمیز دارند.
5- زیاده روی نکنید: اگر شخص مقابلتان از جنس مخالفتان است بهتر است بار اول در صحبت زیاده روی نکنید، چرا که ممکن است او و دیگران از رفتار و حرکات شما سوء تعبیر کنند
6- اظهار خوشحالی کنید: به طرف مقابل بگویید که آشنا شدن با یک فرد جدید چقدر برایتان ارزشمند است و اینکه از آشنایی با او چقدر خوشحال هستید؛ بعد وی را برای صرف چای یا عصرانه به خانه تان دعوت کنید تا طبق رسوم تعارفی کرده باشید
7- برقراری ارتباط چشمی گاهی برای شروع ارتباط ضروری است: این رفتار در هنگام گفتگو می‌تواند نشانه توجه، علاقه و درگیری باشد. در حین گفتگو اگر مستقیما به چشمان كسی كه با او حرف می‌زنید نگاه كنید، می‌توانید صمیمی بودن خود را به او انتقال دهید اما اگر هنگام گفتگو با اشخاص به جای دیگر خیره شوید نامطمئن بودن خود را القاء كرده‌اید و اگر بیش از اندازه به چشمان او نگاه كنید احتمالا احساس بدی پیدا می‌كند و به این نتیجه می‌رسد كه او را زیر حمله قرار داده‌اید. نگاه كردن بی‌وقفه به چشمان مخاطب نه درست است و نه ضرورت دارد. وقتی با دیگران حرف می‌زنید به حالتهای نگاه‌های خود دقت كنید و بكوشید كه به تدریج از نگاه‌های خود استفاده بهتری كنید.نگاه كردن آرام و پیوسته، و گاه برگرفتن این نگاه به گفتگو حالت مشخص‌تر و دوستانه‌تری می‌دهد. هنگام صحبت با دیگران دقت كنید تا بدانید كه وقتی تنه شما كمی به سمت مخاطب شما نزدیك می‌شود بر صمیمیت گفتگوی شما تا چه حد اضافه می‌شود.
8- از طرفتان تعریف کنید: اما دقت کنید که دروغ نگویید. مثلاً اگر می بینید که موهای طرفتان به طرز مسخره ای زشت است، از موهایش تعریف نکنید اما اگر مثلاً از کفش هایش یا هر چیز دیگری خوشتان آمده با لبخند عنوان کنید. یک تمجید بی ریا و خالصانه راه بسیار خوبی برای نزدیک شدن به طرف مقابل است. اما دقت کنید این تمجید درمورد مسئله ای خیلی شخصی نباشد که او را بترساند یا باعث شود که احساس ناراحتی کند.
9- حرف طرف مقابل را دنبال کنید. موافقت کنید، مخالفت کنید، و نظرتان را ابراز کنید. تلاش کنید که با بی توجهی از آن نگذرید
10- عبارات و جملات جالب و خنده دار می تواند حال و هوای مکالمه را عوض کند و موضوعات جدیدی را برای صحبت کردن پیش رویتان قرار دهد.
هشدارها
1- طرف مقابل را با سوال بمباران نکنید.
2- با لحنی صحبت کنید که طرف مقابل تصور نکند که مجبورید که حرفی بزنید. با آرامش و وقف های مناسب حرف بزنید.
3- سوال های خصوصی نپرسید.
4- ارتباط چشمی برقرار کنید.
5- درمورد ظاهر طرف مقابل یا کس دیگری اظهار نظر منفی نکنید چون ممکن است طرفتان با کسی که از او انتقاد می کنید، آشنا باشند.
6- هیچ وقت قسم نخورید، بی احترامی نکنید، توهین نکنید، بحث های جنسی و مذهبی یا ملیتی را به میان نکشید.
7- در برخورد با افراد هیچوقت مغرورانه رفتار نکنید که انگار همه چیز دان هستید.
8- بچگانه و خام رفتار نکنید، حرف نزنید و لباس نپوشید.
9- صحبت دو نفر دیگر را قطع نکنید. اجازه بدهید مکالمه آنها تمام شود و بعد حرفتان را بزنید.
10- همیشه الفاظ "خواهش می کنم"، "متشکرم" "لطف می کنید" و امثال این را در صحبت هایتان بگنجانید. مودب بودن نشانه هوش و کمال شماست به اطرافیانتان احترام بگذارید.
11- و اینکه سعی کنید از سبک ارتباطی جراتمندانه استفاد ه کنید.
12- خصوصیات کلامی و غیرکلامی افراد جرات مند.
o شنونده و پذیرا هستند.
o تن صدای محکم و استوار دارند.
o در هنگام صحبت با دیگران به چهره آنان نگاه می کنند.
o عدم استفاده از کلمات مطلق، مانند، باید، حتما، الزاما و...
o داشتن وضعیت بدنی راست، متعادل و راحت.
o حتی وقتی که موافق چیزی نیستند، نهایت احترام طرف مقابل را حفظ کرده و حقوق انسانی او را رعایت می کنند.
o دادن پاسخ های خود انگیخته با لحنی دوستانه، اما قاطع مسائل مهم را ذکر می کنند و از حاشیه روی افراطی پرهیز می کنند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام من 17 ساله و پسر هستم،تو مدرسه مون یه پسری هست که یه سال از من کوچکتره ولی نمدونم چرا احساس می کنم خیلی دوست باهاش دوست شم،منظورم رابطه جنسی نیست،فقط رابطه دوستی،نمی دونم شاید اصلا جای سوال اینجا نباشه ،ولی فکرش خواب و خوراک و قدرت درس خوندن رو ازم گرفته،همش قیافه اش جلو چشمامه.کمکم کنید

علاقه به هم جنس، اگر به صورت معمولی باشد و از نظر شدت هم معمولی باشد، اشکالی ندارد، اما روابط عاطفی با هر شخصی، حتی با افراد نزدیک نباید به گونه ای باشد که بر فرض، اگر آن شخص را برای مدتی نتوانست که ببیند، زندگی اش دچار تشویش شود و نظم زندگی اش به هم بخورد و اختلال عاطفی و روانی پیدا کند. در هر صورت اگر این علاقه شما به حدی نیست که شما را دچار ناراحتی شدید کند و در رفتار و روحیه اتان تاثیر منفی داشته باشد، اشکال ندارد، اما اگر طوری باشد که احساس کنید ذهنتان را خیلی مشغول کرده و در روحیه اتان تاثیر منفی دارد، این نشان می دهد که این علاقه شما افراطی و غیر معمولی است و نباید ادامه پیدا کند. از نظر روان شناختی این دوستی های با شدت زیاد، که منجر به وابستگی شدید می شود، و شخص را به یک انسان وابسته تبدیل می کند، درست نیست.
گاهی اوقات در طول زندگی، مخصوصا در دوران نوجوانی و جوانی این مسئله پیش می آید که انسان از شخصی هم جنس خودش خوشش می آید و به او علاقه مند می شود، باید توجه داشته باشید که اینها مقطعی و زود گذر است و نباید خیلی به آن فکر کنید، و اگر هم به صورت وابستگی شدید درآمده است، باید آن را رها کنيد.
در این مورد به چند نکته ذیل توجه فرمایید:
* برای اینکه میزان علاقه اتان را به این شخص تعدیل کنید، باید به عیوب و نقائص احتمالی این شخص دقت کنید. در مواردی که روی برخی از خصوصیات شخصیتی و یا ظاهری شخص، بیش از حد تمرکز شود، و اصلا نقائص و کمبودهای او دیده نشود، این حالت حب و علاقه مفرط ایجاد می شود. شما باید توجه داشته باشید که این فرد، عیوبی هم دارد که شما از آن غافل هستید. احتمال دارد که در مورد فلان مسئله، طوری عمل کند که اصلا شما انتظار آن را نداشته باشید، و آن وقت می بینید که آن طوری که شما فکر می کرده اید نبوده است.
* چون گفتیم که این نوع علاقه شما غیر طبیعی است، لذا برای تعدیل این علاقه، تلاش کنید که رابطه اتان را با این شخص کم کنید. احتمال دارد که این کار در ابتدا مشکل به نظر برسد، اما شما می توانید که به تدریج و آرام آرام این کار را انجام دهيد. مثلا اگر روزی 5 بار با او ملاقات داشته اید، در ابتدا آن را به روزی 4 بار تقلیل دهید، و همین طور ادامه دهید تا کم کم ندیدن او و فکر نکردن در مورد او هیچ مشکلی برای شما ایجاد نکند. برای اینکه بتوانید که راحت تر این کار را انجام دهید، می توانید كاري كنيد كه كمتر با او برخورد داشته باشيد، مثلا جاهايي كه فكر مي كنيد او حضور دارد نرويد.
* سعی کنید که از درون، برای خودتان استقلال شخصیت قائل شوید. نباید خودتان را اینقدر کوچک کنید که نسبت به یک انسان معمولی تا این حد احساس وابستگی کنید. مگر این شخص چه خصوصیات مثبتی دارد که شما محتاج با او بودن باشید؟ اگر دقت کنید می بینید که هیچ چیز به خصوصی ندارد. لذا عزت نفس داشته باشید و بیخودي خودتان را کوچک نکنید. به نظر مي رسد كه يكي از علت هاي وابستگي شما به این پسر،‌كمبود عزت نفس شماست، لذا شما بايد درصدد افزايش عزت نفس خود باشید، نكات مثبت شخصيت خودتان را در نظر داشته باشید و به توانايي ها و شايستگي هاي خودآگاه باشید. يقينا احساس بد در مورد خود داشتن،‌ موجب مي شود كه شخص در برخورد با افراد مختلف، دچار ضعف و خود كم بيني شود و افراد مختلف را بالاتر و برتر ببيند و به آنها وابسته شود. لذا شما بايد سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه خود با دیگران، نكات مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور آنها، به آينده خود، خوش بين و اميدوار باشد.
* شما بايد براي رهايي از وابستگي نسبت به این پسر، سعي كنید كه ارتباطتان با افراد ديگر كه مناسب هستند را بيشتر كنید،‌ مثلا مي توانید با دوستان دیگرتان ارتباطات بيشتري برقرار كنید، البته به این شرط كه دوباره دچار وابستگي به آنها نشوید. هم چنين مي توانید به كارهايي كه علاقه دارید روي بياورید تا راحت تر بتوانید این وابستگی را ترک کنید، مثلا كارهاي هنري، ‌ورزشي و ....
* اگر فكر كردن به این پسر را نمي توانيد كنترل كنيد مي توانيد از روش های تغییر فکر و توقف فكر استفاده كنيد. در این موارد به فرد یاد می‌دهند که چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صدای بلند فرمان بس! داده و فکر خود را که متوقف سازد. این روش ظاهراً ساده کاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و یکی از روش های جالب و کوتاه توقف فکر محسوب می‌گردد. فرد پس از مدتی در نهایت قادر می‌شود تا با یک صدای نجوای درونی به افکار نامتناسب خود پایان دهد.
* هر چیزی که اضطراب احتمالی شما را پایین بیاورد( از جمله ورزش منظم و تفریحات سالم) بسیار مفید می‌باشد؛ زیرا در افراد مضطرب شاهدیم که برای کاهش اضطراب خود به چیزی پناه می‌برند و از آن کسب آرامش می‌کنند و در برخی موارد نسبت به آن شیء یا فرد، وابسته می‌شوند. اگر اضطرابتان شديد نباشد می توانید از تمرینات ریلکسیشن و تمرينات تنظيم صحيح تنفس استفاده کنید. البته اگر اضطراب شديد باشد بايد از دارو درماني نيز استفاده شود. می‌توانید برای اجرای ريلكسيشن (تن آرمیدگی) بدنتان را به شانزده گروه عضلانی( نوک انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهای آرنج؛ بازو تا کتف؛ در هر دست؛ نوک انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا کشاله ران؛ عضلات پیشانی، به علاوه عضلات کاسه سر؛ عضلات صورت و فک؛ عضلات گردن و سینه؛ مجموعه عضلات شکم) تقسیم نموده و هر یک از آن ها را به طور جداگانه برای مدت 7 ثانیه با شمارش معکوس به طور نسبی منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازید. بعد بر احساس خوشایند در نتیجه مقایسه بین حالت گرفتگی و انقباض و حالت رها شدگی متمرکز شوید و به یک احساس خوشایند برسید.
شما می توانید از طریق شماره 09640 با مشاورین این مرکز تماس بگیرید و راهنمایی های بیشتري را کسب کنید. موفق باشید.

سلام.دیگه بریدم.خسته شدم از بس که ترک کردم و ترکم رو شکستم.دانشجوی ترم دوم کارشناسی ارشد هستم.فکر کنم از حدود هفت سالگی این عمل زشت رو مرتکب میشم.حداقل هفته ای دو بار ولی دیگه خسته شدم.خواهش میکنم کمکم کنید.من نماز میخونم روزه میگیرم.در جلسات قران شرکت میکنم .اما این عمل رو هم انجام میدم.نمیدونم چطور ترک کنم.چونکه دانشجو هستم وشاغل نیستم نمیتونم ازدواج کنم.به هیج وجه.فقط میخام ترک کنم من به مدت ۲۰سال است که مرتکب عمل شنیع استمنا میشوم عاجزانه خواهش میکنم مرا یاری کنید تا ترک کنم.وگرنه خود کشی مینمپ

 

پاسخ:
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در این دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل ساز تر است. پيگيري جدي شما براي ترك این عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. شما بايد به دنبال ترك این عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. یکی از بهترین روش های کنترل خودارضایی و همچنین کاهش میل جنسی، پرهیز از محرک های دیداری و ادراکی و دور شدن از موقعیت‌های مرتبط با احساس جنسی است، مثلا از دیدن مناظر و عکس ها و فیلم های جنسی خود داری کنید، منظورم پرهیز از چشم چرانی در همه ابعاد آن است، بدون آن هیچ یک از اقدامات درمانی از تضمین کافی برخوردار نیست، چون وقتی که تحریک جنسی صورت بگیرد، جلوگیری از آن، کار مشکلی است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد. در اينجا به طور مختصر نكاتي را كه براي ترك استمناء، دانستن آنها لازم است بيان مي كنيم:
* اولين مطلب مهمي که بايد به آن توجه شود اين است که براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي که دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي که بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا کوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا که نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران کند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
* مسئله ديگري که بايد به آن دقت شود اين است که هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي که بايد به آن توجه داشت امکان ترک سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
* همه متخصصان معتقدند براي ترک هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست کم گرفت. البته ممکن است که خيلي از جوانان اين گونه برداشت کنند که ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شکست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست که شما همين مقدار اراده داريد که درجائي که شرايط آن نيست اين کار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده کفايت مي کند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شکست خورديد بايد توجه داشته باشيد که شکست مقدمه پيروزي است. به ما دستور داده
شده است كه مدام تصمیم قاطع بگیریم ولو اینکه نقض شود و تصمیم خود را بشکنیم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
* اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
* يك نكته مهم اين است كه ترك همه عادات، به صورت تدريجي، راحت تر و امكان پذير تر است. مثلا كسي كه ماهي چهار بار اين عمل را انجام مي دهد، به راحتي مي تواند آن را به ماهی سه بار تقليل دهد، و همين طور ادامه دهد تا به ترك كلي اين عمل موفق شود. اگر نمی توانید که یکباره این کار را ترک کنید، حتما از روش ترک تدریجی استفاده کنید.
* وجود اضطراب به عنوان یک عامل تقویت کننده و نگهدارنده عادت ناپسند خودارضایی مطرح است. استفاده از روش هایی مانند تن آرمیدگی (ریلکسیشن) و متوقف ساختن افکار اضطرابی می‌تواند به شما کمک کند تا از میزان خودارضایی کاسته شود و به تدریج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممکن ما را ملزم می‌سازد که اگر بیش از اندازه بود و نشانه‌های بدنی مانند: لرزش دست و پا، یخ کردگی، داغ شدن ناگهانی بدن و احساس گر گرفتگی، افزایش ضربان قلب و احساس کوبیدن قلب و جز آن را نشان داد، باید به روانپزشک مراجعه نمود و با دریافت دارو این نشانه‌ها را متوقف سازید.
اما برای برطرف نمودن اضطراب در صورتی که دارای این شاخصه‌ها نباشد یا بسیار خفیف باشد، می‌توانید از روش‌ مکمل درمانی مانند «تن‌آرمیدگی» ( ريلكسيشن) و «تنظیم صحیح تنفس» استفاده نمایید. می‌توانید برای اجرای تن آرمیدگی بدن تان را به شانزده گروه عضلانی( نوک انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهای آرنج ؛ بازو تا کتف؛ در هر دست؛ نوک انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا کشاله ران؛ عضلات پیشانی، به علاوه عضلات کاسه سر؛ عضلات صورت و فک؛ عضلات گردن و سینه؛ مجموعه عضلات شکم) تقسیم نموده و هر یک از آن ها را به طور جداگانه برای مدت 7 ثانیه با شمارش معکوس به طور نسبی منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازید. بعد بر احساس خوشایند در نتیجه مقایسه بین حالت گرفتگی و انقباض و حالت رها شدگی متمرکز شوید و به یک احساس خوشایند برسید.
* احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد.
* از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم به سزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
* یکی از راههای ترک خود ارضایی، استفاده از روش های تغییر فکر و توقف افکار مبتنی بر تصاویر جنسی است که می‌تواند احساسی خوشایند در فرد ایجاد نماید. هر چند با انجام روش‌های تن‌آرمیدگی می‌توان تا حدّ زیادی از ادامه این روند کاست، اما در درمان، به آن نیز بسنده نمی‌شود . به فرد مبتلا یاد می‌دهند که چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صدای بلند فرمان بس! داده و فکر خود را که شامل تصاویر جنسی متوقف سازد. این روش ظاهراً ساده کاملاً اثربخش بودن خود را اثبات نموده است . یکی از روش های جالب و کوتاه توقف فکر محسوب می‌گردد. فرد پس از مدتی در نهایت قادر می‌شود تا با یک صدای نجوای درونی به افکار نامتناسب خود پایان دهد.
* پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري کنند و هرگز تنها نباشند، در خانه تنها نمانند، شب در اتاق تنها نخوابند ، تنها براي مطالعه و يا کار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين که در محيطي احساس تنهائي کردند از اين محيط بيرون روند . و اگر نخستين تحريکي متوجه انان شد بلافاصله خود را سرگرم کار ديگري کنند.

* پرهيز کامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
* ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فکري و بدني را آزاد ميكند به همين دليل براي جلوگيري از تحريکات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است. افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي کم تحرکي هستند که همين عوامل تحريک جنسي را در آنها تشديد مي کنند که راه مبارزه با آن ورزش است.
* هر صحنه ای که شما را تحریک می کند آن صحنه را ترک کنید هر کاری که شما را به فکر این کار بیندازد آن کار را سریع ترک كنيد.
* از صحبت کردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري کنيد.
* از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب کنيد.
* از خيال پردازي دوري کنيد و سعي کنيد هميشه مشغول به کارهاي مفيد باشيد. (مطالعه کتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيکاري مسأله اي است که اگر از آن دوري نکنيد، ممکن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي که استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي که ديده ايد، خودداري کنيد..
* از نگاه کردن به بدن عريان خود نيز اجتناب کنيد.
* انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي كمك زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تاثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.

با سلام با توجه به این که در جامعه ی کنونی ما تفاوت بین بلوغ جنسی و سن ازدواج خیلی زیاد شده و امکان ازدواج به راحتی فراهم نیست ( منظور مسایل مالی نیست! آمادگی برای ازدواج نیاز به شرایط و آمادگی هایی دارد که ازدواج موفقیت آمیز باشد و برای کسب این آمادگی ها زمان لازم است ) و خود ارضایی در اسلام حرام است ( طبق صحبتی که با پزشک متخصص اورولوژی داشتم نظر ایشان این بود که هفته ای یک بار برای افراد مجرد لازم است) ازدواج موقت هم که در اسلام پیشنهاد شده از لحاظ وجدانی به این جهت که همسر آینده راضی نباشد و خوشش نیاید ( این حق را بهش می دهم) برایم کراهت آمیز است. و امروزه همه می دانند که میل جنسی در آقایان هم شدت و ضعف دارد و نمی توان همه را به طور کامل در دوران مجردی منع نمود راه حل عبور از این بحران چیست که وجدانمان هم در باره ی حلال و حرام خدا راحت باشد هم درباره ی زندگی آینده و همسر آینده؟ با تشکر

از اینکه سوالات خود را به صورت صریح و شفاف بیان کردید، بسیار سپاسگذاریم؛ از شما هم انتظار داریم با دقت در نکاتی که بیان می شود، راه چاره را ان شاء الله پیدا کنید.
قبل از اینکه به صورت تفصیلی به جواب بپردازیم، لازم است نکته ای را یاد آور شویم و آن اینکه: مشکلاتی را که بیان کردید، تقریبا در هر عصر و زمانی (با تفاوت های خاص خود)، با فضاهای مختلف وجود دارد؛ در این گونه مشکلات، افرادی سربلند و پیروز شدند که خودشان (با مشورت دلسوزان)، مشکلات را سر و سامان دادند؛ ولی افرادی که دست روی دست گذاشته و فقط اشکال تراشی کرده و ندای یأس را سر دادند، از قافلۀ سربلندان عقب ماندند.
با توجه به سوالتان، به نکات زیر دقت فرمایید:
1) غریزه جنسی؛ یکی از نیرومندترین و در عین حال أصیل ترین غرایزی است که در صورت عدم کنترل، قادر است تمام غرایز دیگر انسانی را تحت الشعاع خویش قرار داده و کمالات انسانی را تا مرحله حزین حیوانی نزول دهد. بهترین راه مبارزه با أفکار غلط و مسایل جنسی، ازدواج است. پس در اینکه غریزه جنسی را باید مدیریت کرد، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.
2) آسان گیری در ازدواج؛ متاسفانه امروزه در ازدواج سخت گیری زیادی شده است. در ازدواج باید دنبال کسی که با شرایطمان مناسب است باشیم یا اینکه مقداری از ما پایین تر باشد. اگر مقداری شرایط را پایین تر بیاوریم، مشکلات خیلی زود حل می شود.
دوست گرامی! جوانانی بوده اند که با این روش(آسان گرفتن برنامه ازدواج) زندگی خود را شروع و مدیریت کرده اند؛ گرچه ممکن است در ابتدای ازدواج، دچار مشکلاتی شده باشند، ولی با مشورت و همفکری یکدیگر طعم شیرین زندگی را دوچندان کرده اند. پس می شود زندگی را با توقعات أندک شروع کرد؛ البته در صورتی که مشکلات دیگری را حس می کنید که ازدواجتان را به تأخیر می أندازد، پیشنهاد می کنیم با عقد بلند مدت(در سایه حمایتی والدین) مسایل جنسی خود را سروسامان دهید تا مشکلات ناشی از تأخیر در ازدواج حل شده و به صورت کلی وارد زندگی خود شوید.
3) یك عذر تقریباً عمومی و بهانه همگانی برای فرار از زیر بار ازدواج و تشكیل خانواده، مسئله فقر و نداشتن امكانات مالی است(1) و از بزرگ ترین موانع روانی در برابر زناشویی بیم از تأمین نشدن مخارج عائله مندی می باشد؛ (2) در حالی كه اسلام اهمیت بسیار زیادی برای ازدواج و تشكیل خانواده قائل شده است؛ همچون روایاتی از پیامبر اكرم (ص) كه می فرماید: "ازدواج سنت من است. هر كس از سنت من رویگردان شود، از من نیست". (3) پس می شود با توکل و سپردن أمور به خداوند مدبر، مسایل را حل کرد.
4) مسایل دینی همانند یک پازلی است که اگر در اجرای آن یک قسمتش نباشد، ناقص است، مثلا؛ معنا ندارد انسان مراقب چشم خود نباشد و بگوید توکل می کنم! در فضای تحریک آمیز قرار بگیرد و بگوید توکل می کنم و فایده ای ندارد؛ البته ازدواج از أصلی ترین قسمت پازل دین است که باید در ابتدا آن قطعه را درست کرد تا بقیه قسمت ها معنای واقعی اش معلوم شود.
ضمنا هر کاری که در اسلام ممنوع قلمداد شده است، نشان از عوارض ناگواری که در پی دارد می باشد و برای هیچ عاقلی، عوارض استمناء پوشیده نیست. بهترین راه حل، ازدواج با نگاه اسلامی و به دور از تشریفات و توقعات پایین می باشد.
5) یکی از قوانین ارزشمند و درخشان از دیدگاه مذهب جعفری، مسئله ازدواج موقت یا صیغه است. اینکه در این فضای آلوده، نمی توان به مسأله ازدواج موقت پرداخت(به خاطر قبح اجتماعی آن) دلیلی بر مردود دانستن آن نمی شود و این مشکل به جو و فضای امروز( که به صورت صحیح به این مسأله نپرداخته است) بر می گردد.
نکتۀ پایانی:
با توجه به فضا و مشکلات دوچندان امروزی؛ توکل، ازدواج دائم و ازدواج موقت، سه نسخه أصلی برای جلوگیری از انحرافات جنسی است که متأسفانه معنای صحیح آن را لحاظ نمی کنیم و با بهانه هایی که عمدتا مقصر آنها خودمان هستیم، این راهها را غیر ممکن و نشدنی می دانیم. مثلا برای فرار از مشکلات جنسی به گناهان دیگر(خود ارضایی) روی می آوریم که فقط صورت مسأله را پاک کرده ایم نه گناه را.(از چاه به چاله افتادن).
پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، چاپ اول، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1374 ش، ج 14، ص 458.
2. تفسیر هدایت، گروهی از مترجمان، ج 8، ص 305، مشهد: آستان قدس رضوی، 1377 ش.
3. بحارالانوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 100، ص 222.

صفحه‌ها