۱۳۹۱/۰۲/۲۰ ۰۱:۴۹ شناسه مطلب: 67620
سلام جوانی هستم21 ساله هیچ دختری من را محل نمیدهد وهمیشه ناموفق بودم . من کم شانسم دخترها از من بدشان میاید با این که خیلی زیبا هستم.. من دچار افسردگی شدم هیچ دختری من را محل نمیدهد وهمه آنان از من بدشان میاید. من از بس جواب رد شنیدم خسته شدم تو عمرم یک دختر من را محل هم نداده درحالی که خیلی زیبا هستم........ من کم شانسم وبدبخت. حتی در دانشگاه هم همکلاسیهایم به من توجه ندارند وبا من دوست نمیشوند من افسردگی گرفتم..................... کمکم کنید حتی خداوند هم از من بدش میاید ومن را منفور ساخته وعزیز نداشته من خسته شدم از بیمحلی دخترها
دوست گرامی، ریشه های مشکل شما را میتوان در چند موضوع جستجو نمود که ما به تفکیک به هریک می پردازیم و راهکارهایی جهت مقابله با هریک ارائه می نماییم.
يكي از ریشه های عمده مشكل شما مربوط به برهم خوردن توازن منابع شناخت خود است. توضیح اینکه در روانشناسي بحثي به نام «منابع شناخت خود» وجود دارد؛ منابع شناخت خود، هسته اصلي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد كه شخص با توجه به اين منابع، شخصيت خود را در طول زمان شكل مي دهد و روابط میان فردی خود را مدیریت می نماید. در شناخت خود و رفتار بر اساس آن، از سه منبع استفاده می شود:
1- اظهار نظرهاي ديگران،(social feed back ) كه به آن پسخوراند و يا بازخورد اجتماعي نيز گفته ميشود، و به اين معني است كه فرد به خاطر تشويق هاي ديگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوي جامعه (جو گيري اجتماعي) در تكرار عمل خويش اصرار ميورزد و يا به خاطر نظر نامساعد ديگران و دريافت باز خورد منفي از سوي جامعه، اقدام به ترك عمل خود ميكند.
2- خود مشاهدهگري: منبعديگر براي شناخت خود است، كه در آن افراد به بازشناسي توانايي ها و ناتواني ها و نقاط مثبت و منفي خود مي پردازند و با تكيه به نقاط مثبت به جبران نقاط منفي خود بپردازند و به خود باوری برسد.
3- مقايسه اجتماعي: سوّمين منبع براي شناختِ خود محسوب ميشود. یعنی شخص باید خود را هم با بالاتر از خود و هم با پایین تر ازخود مقایسه نمایدتا از این طریق به جایگاه واقعی خود پی ببرد و بتواند با واقع بینی به مدیریت توانایی های خود جهت گام برداشتن بسوی اهداف بپردازد.
روان درمانگران براي اصلاح مشكل فرد، زوج، و يا خانواده، به تنظیم این سه منبع شناخت خود می پردازند زيرا يكي از عوامل مهّمِ ايجاد مشكل هاي عاطفي و شناختي براي افراد وخانوادهها بهم خوردن تنظيم، توازن وتعادل اين سه عامل است، كه براي بازگشت سلامتي و بسامان شدن، تنظيم دوبارة آنها ضروري است. سهم نرمال و استانداردِ هر يك از سه منبع، در شناخت خود حدود33% ميباشد، كه اگر يكي از آنها كمتر و يا بيشتر شود آشفتگي و نابساماني آغاز ميشود؛ بعنوان مثال، آدم هايي كه خود مشاهده گري آنها غلبه دارد به وسواس هاي فكري وعملي دچار می شوند. پس براي اينكه شما طبق فرمودة آية قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها» [3] بشويد و شخصيّت معتدل و متعادلي داشته باشيد، بايد اين سه منبع شناخت خود را باهم مساوي كنيد. و اما در رابطه با مشکل شما، باید عرض نمایم که منبع اول از منابع شناخت شما که دهن بینی اجتماعی(social feed back ) است بطور ناهمگوني رشد كرده و متورم شده است و دو از دو منبع دیگر پیش افتاده است.و در مقابل خود مشاهده گری شما بشدت تضعیف شده و در سطح بسیار پایینی قرار گرفته است، یکی از مشکلات شخصیتی این افراد رفتار ناجرات مندانه است که در روانشناسی به آن ویژگی شخصیتی non assertive اطلاق می شود. که تکنیکهایی جهت درمان آن ذکر خواهیم نمود. شما از اين مسئله نگرانيد كه ديگران به شما محل نميگذارند، اين فكر منفي را در خود تقويت كرده ايد وخودتان را برحسب بازخورد ديگران مي سنجيد. شما بايد از موقعيت و توانايي هاي خودتان آگاهي و شناخت كافي داشته باشيد و با كمك نكات مثبتي كه داريد سعي كنيد خودتان را بپذيريد و نكات مثبت خود را تقويت و نكات منفي خود را اصلاح كنيد. در اين شرايط است كه با داشتن نكات منفي و مثبت به پذيرش خود مي رسيد و خود را قبول مي كنيد كه در نتيجه آن، ديگران هم شما را قبول خواهند داشت و با ديده پذيرش به شما خواهند نگريست. اين در حالي است كه شما برعكس اين كار را انجام مي دهيد، يعني سعي مي كنيد با پذيرش از طرف ديگران به خود باوري برسيد.
كاري كه شما بايد انجام بدهيد اين است كه با خود مشاهده گري خودتان را بشناسيد و به نقاط مثبت و منفي خودتان بينش پيدا كنيد. من نكاتي را براي افزايش اعتماد به نفس و تقويت آن بيان مي كنم و اميدوارم با ممارست و تمرين اعتماد به نفس خود را ارتقاء دهيد،سعي كنيد تا به بيشرفت تحصيلي وموقعيت هاي عالي برسيد تا ديگران خواهان برقراري رابطه سالم اجتماعي باشما شوند. یکی از مشکلات عدیده ای که این گونه افراد با آن دست به گریبان هستند خود بازداری از بروز احساسات نهفتة شان است. این افراد همیشه خود را با توجه به نگاه دیگران تنظیم می کنند و برای همین اگر احساسی داشته باشند که فکر می کنند دیگران آن را نمی پسندند، آن را فرو می خورند و به درون خود می ریزند. مثلا اگر در جمعی یک نفر کار اشتباهی مرتکب شود، به جای بروز احساس خود مبنی بر اشتباه بودن رفتار فرد خاطی، این احساس را به درون خود منتقل می کنند. این گونه افراد با مشکلات و آشفتگی های زیادی در عرصه های فردی و اجتماعی روبرو می شوند و امکان دارد سرانجام کار آن ها به افسردگی حاد ختم شود.
مشكل دوم شما ناجراتمندي است، با توجه به مباحث پیش گفته، یکی از مشکلات شخصیتی افرادی که بالانس منابع شخصيتشان بهم خورده ودهن بيني اجتماعي يا همان فيدبك هاي اجتماعي در آنها رشدكرده، رفتارناجرات مندانه است كه درروانشناسي به آن ویژگی شخصیتی اطلاق می شود. این ویژگی شخصیتی خود منشاء اختلالات بسیاری است و باید اصلاح شود. براي اصلاح آن راهكارهاي مختلفی پيشنهاد شده است و به اندازه اي مهم است كه آموزش رفتار جرات مندانه يك از مهارتهاي اصلي زندگي قرار گرفته است. مهارت جرات مندي به فرد كمك مي كند كه بتواند به خود اطمينان داشته باشد، اعتماد به نفس خود را افزايش دهد، احترام ديگران را جلب كند، توانايي تصمييم گيري خود را بهبود بخشد، حقوق خود را حفظ كند، احساس هاي خود را ابراز كند، روابط خود را بهبود بخشد، اعتراض كند، نظر خود را به راحتي بيان دارد، به راحتي درخواست خود را مطرح كند، و به راحتي درخواستی را رد كند.
امّا روش تغيير ناجرات مندي به جرات ورزي و تقويت عزت نفس كه علت ضعيف شدن خود مشاهده گري و متورم شدن فيدبكهاي اجتماعي است: اين گونه افراد براي تغيير، ابتدا بايد به طور مفصل و هر روز مثلا چند دقيقه، كه رفته رفته، زيادتر هم ميشود، در ذهن خود موفقيت هايي را كه جرات ورزي در زندگي شان ببار خواهد آورد را مجسم كنند. تصور كنيد كه مثلا پدرشان و يا مادرشان و يا مثلا كسي كه طرز نگاه و تشويق او به آنها در زندگي خيلي مهم است با ديدن اين تحول عظيم در آنها چقدر خوشحال خواهد شد و چقدر به او افتخار خواهد كرد، و جايگاه اجتماعي شان چقدر از رتبه فعلي خود به درجات بسيار بالا تري صعود خواهد كرد. اين كار انگيزه شان را در به چنگ آوردن مهارت جرات ورزي، بالا خواهد برد. بايد به آسيب هايي كه از توجه بيش از حدشما به اين مسئله به وجود مي آيد توجه كنيد تا انگيزه لازم براي تغيير بيداكنيد.
مساله ديگري كه بايد به آن توجه داشته باشيد اين است كه، يكي از دلايل گرفتار شدن افراد در دام بي جراتي، رودربايستگي و انفعال، عدم آگاهي آنها ازحدود حقوق خود و ديگران است. لذا موقعيت هايي را كه در آنها ناجرات مندانه عمل ميكنند، شناسايي كنند و سپس با تحليل منطقي اين موقعيت ها، خود را براي مواجهه صحيح و جرات مندانه در موقعيت مشابه بعدي آماده كنند. اينگونه افراد بايد توجه داشته باشند كه محبت و احترام به ديگران و تذكر به آنها در مورد انجام وظايفشان بخوبي قابل جمع است. و پر رويي و پرخاشگري هيچ ربطي به جرات مندي و قاطعيت ندارد. اين باوري غلط است كه اگر بخواهيد وظايف خود را به نحو احسن انجام دهيد با ديگران تضاد پيدا خواهيد كرد، زيرا انجام وظيفه، افراد وظيفه شناس را خوشحال خواهد كرد و موجب ارتقاي شخصيتي شخص خواهد شد و افرادي را كه به فكر تنبلي و تجاوز به حقوق ديگران هستند را بر سر جاي خود خواهد نشاند.
قبل از اينكه مثلا در جمع همكلاسي ها حاضر شوند و يا در ميان جمع دوستان و يا فاميل شروع به صحبت كنند، خود را آرام سازند؛ مثلا با چند تنفس عميق برخودشان مسلط شوند و آنگاه سعي نمايند بيانات خود را بصورت آرام، مودبانه ولي قاطعانه مطرح كنند.
برخي از جملاتي را كه افراد جرات مند و قاطع بصورت آرام و مودبانه در برخورد با ديگران بكار مي برند را ياد بگيرند و در خلوت، جلوي آينه بايستند و با خود تمرين كنند تا بتوانند انها را در موقعيت هاي خاص به راحتي بكار ببرند.
تمرین «نه» گفتن را تمرين كنند كه در صورت لزوم و موقعيت هاي اجتماعي مختلف در جاهايي كه لازم است به راحتي نه بگويند. اگر امكان شركت در گروههاي آموزش مهارت جرات ورزي را داريد، در اين كارگاهها شركت فعال نماييد
مسئله مهم ديگر تاثير برقراري ارتباط خوب در جذب مخاطب مي باشد. شايد شما در برقراري ارتباط با ديگران عواملي را رعايت نمي كنيد كه باعث شده بقيه شما راطرد كنند. برای داشتن یک ارتباط خوب پیش از هر چیز به یک نفوذ و قدرت تاثیر گذاری نیاز داریم . افرادی که حتی در سلام و علیک و ارتباط اولیه انرژی کافی را هزینه نمیکنند و برای آن لحن مناسب انتخاب نمی کنند چنین طرز تلقی را به مخاطب خود می دهند که من خیلی اهمیت ندارم تو اگر نخواستی می توانی حتی پاسخ سوال من را هم ندهی.ا گر دقت کنید هر چه سلام خود را با صدای رساتر و واضح تر داشته باشیم پاسخ رساتر و مشخص تری را دریافت می کنیم. بنابراین برای قدم اول باید برای خویشتن احترام و اهمیت کافی قایل باشید تا با اعتماد به نفس بیشتری رفتار کنید.
1- خودتان را محدود نکنید: از آنجا که عکس العمل های مردم در مقابل هر یک از رفتارهای شما متفاوت است، بهتر است همانطور که صلاح می دانید عمل کنید و از عکس العمل منفی آنها ناراحت نشوید. برای شروع ارتباط اگر از طرف مقابلتان روی خوش ندیدید و احساس کردید که تمایلی به صحبت و ارتباط با شما ندارد بهتر است بدون آنکه ناراحت شوید یا واکنش غیر منطقی و بی ادبانه ای نشان دهید از خیرش بگذرید و به حرف ها و یا حرکات آزار دهنده اش اعتنا نکنید
2- راجع به عقیده ی آنها سوال کنید: قبل از هر رابطه ای کافی است موضوع مشترکی برای صحبت پیدا کنید و عقیده ی طرف مقابل را در مورد آن بپرسید تا بابی برای ادامه ی صحبت شود و خود به خود سخن به سمت یک رابطه ی خوب برود، مثلاً می توانید اظهار نظری در مورد هوا، روز و یا موقعیت های دیگر کنید.
3- از خودتان بگویید: برای برقراری ارتباط کافی است که در ابتدا خودتان را معرفی کنید و مختصری در مورد شغل، سن و سال، وضعیت تاهل و محل زندگی تان بگویید.
4- سر و وضع مرتبی داشته باشید: به خاطر داشته باشید که مردم همیشه به طرف افرادی جلب می شوند که ظاهری آراسته و تمیز دارند.
5- زیاده روی نکنید: اگر شخص مقابلتان از جنس مخالفتان است بهتر است بار اول در صحبت زیاده روی نکنید، چرا که ممکن است او و دیگران از رفتار و حرکات شما سوء تعبیر کنند
6- اظهار خوشحالی کنید: به طرف مقابل بگویید که آشنا شدن با یک فرد جدید چقدر برایتان ارزشمند است و اینکه از آشنایی با او چقدر خوشحال هستید؛ بعد وی را برای صرف چای یا عصرانه به خانه تان دعوت کنید تا طبق رسوم تعارفی کرده باشید
7- برقراری ارتباط چشمی گاهی برای شروع ارتباط ضروری است: این رفتار در هنگام گفتگو میتواند نشانه توجه، علاقه و درگیری باشد. در حین گفتگو اگر مستقیما به چشمان كسی كه با او حرف میزنید نگاه كنید، میتوانید صمیمی بودن خود را به او انتقال دهید اما اگر هنگام گفتگو با اشخاص به جای دیگر خیره شوید نامطمئن بودن خود را القاء كردهاید و اگر بیش از اندازه به چشمان او نگاه كنید احتمالا احساس بدی پیدا میكند و به این نتیجه میرسد كه او را زیر حمله قرار دادهاید. نگاه كردن بیوقفه به چشمان مخاطب نه درست است و نه ضرورت دارد. وقتی با دیگران حرف میزنید به حالتهای نگاههای خود دقت كنید و بكوشید كه به تدریج از نگاههای خود استفاده بهتری كنید.نگاه كردن آرام و پیوسته، و گاه برگرفتن این نگاه به گفتگو حالت مشخصتر و دوستانهتری میدهد. هنگام صحبت با دیگران دقت كنید تا بدانید كه وقتی تنه شما كمی به سمت مخاطب شما نزدیك میشود بر صمیمیت گفتگوی شما تا چه حد اضافه میشود.
8- از طرفتان تعریف کنید: اما دقت کنید که دروغ نگویید. مثلاً اگر می بینید که موهای طرفتان به طرز مسخره ای زشت است، از موهایش تعریف نکنید اما اگر مثلاً از کفش هایش یا هر چیز دیگری خوشتان آمده با لبخند عنوان کنید. یک تمجید بی ریا و خالصانه راه بسیار خوبی برای نزدیک شدن به طرف مقابل است. اما دقت کنید این تمجید درمورد مسئله ای خیلی شخصی نباشد که او را بترساند یا باعث شود که احساس ناراحتی کند.
9- حرف طرف مقابل را دنبال کنید. موافقت کنید، مخالفت کنید، و نظرتان را ابراز کنید. تلاش کنید که با بی توجهی از آن نگذرید
10- عبارات و جملات جالب و خنده دار می تواند حال و هوای مکالمه را عوض کند و موضوعات جدیدی را برای صحبت کردن پیش رویتان قرار دهد.
هشدارها
1- طرف مقابل را با سوال بمباران نکنید.
2- با لحنی صحبت کنید که طرف مقابل تصور نکند که مجبورید که حرفی بزنید. با آرامش و وقف های مناسب حرف بزنید.
3- سوال های خصوصی نپرسید.
4- ارتباط چشمی برقرار کنید.
5- درمورد ظاهر طرف مقابل یا کس دیگری اظهار نظر منفی نکنید چون ممکن است طرفتان با کسی که از او انتقاد می کنید، آشنا باشند.
6- هیچ وقت قسم نخورید، بی احترامی نکنید، توهین نکنید، بحث های جنسی و مذهبی یا ملیتی را به میان نکشید.
7- در برخورد با افراد هیچوقت مغرورانه رفتار نکنید که انگار همه چیز دان هستید.
8- بچگانه و خام رفتار نکنید، حرف نزنید و لباس نپوشید.
9- صحبت دو نفر دیگر را قطع نکنید. اجازه بدهید مکالمه آنها تمام شود و بعد حرفتان را بزنید.
10- همیشه الفاظ "خواهش می کنم"، "متشکرم" "لطف می کنید" و امثال این را در صحبت هایتان بگنجانید. مودب بودن نشانه هوش و کمال شماست به اطرافیانتان احترام بگذارید.
11- و اینکه سعی کنید از سبک ارتباطی جراتمندانه استفاد ه کنید.
12- خصوصیات کلامی و غیرکلامی افراد جرات مند.
o شنونده و پذیرا هستند.
o تن صدای محکم و استوار دارند.
o در هنگام صحبت با دیگران به چهره آنان نگاه می کنند.
o عدم استفاده از کلمات مطلق، مانند، باید، حتما، الزاما و...
o داشتن وضعیت بدنی راست، متعادل و راحت.
o حتی وقتی که موافق چیزی نیستند، نهایت احترام طرف مقابل را حفظ کرده و حقوق انسانی او را رعایت می کنند.
o دادن پاسخ های خود انگیخته با لحنی دوستانه، اما قاطع مسائل مهم را ذکر می کنند و از حاشیه روی افراطی پرهیز می کنند.