۱۳۹۱/۰۵/۲۹ ۰۵:۰۴ شناسه مطلب: 75281
اگه کسی با جنس مخالف دوست باشه و هیچگونه کار یا حرف گناهی زده نشه آیا دوستی گناه تلقی میشه؟
دوستی صرفا جهت باهم بودن و شناخت بیشتر هم باشه...
رابطه دختر و پسر نامحرم اگر در چهارچوب اسلامي باشد ، اشكال ندارد، لكن رابطه و دوستي پسر و دختري كه نامحرم هستند، به گونهاي كه امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و احكام شرعي مراعات نميشود، غير شرعي و داراي اشكالات متعدد است. چرا كه اين نوع دوستي ها يك دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلكه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديدهاي وجود دارد كه نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غريزه جنسي است كه قابل انكار نيست. هرچه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نميتوان وجود آن را انكار كرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني كه مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. لذا آنچه در اين دوستي ها مبادله مي شود، غير از آن دوستي ها خواهد بود.
قرآن در دو جا، پسران و دختران را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را مورد مذمت قرار داده است.(1)
گاه گمان مي شود رابطه اي كه بين دختر و پسر وجود دارد مثل رابطه دو انسان بدون در نظر گرفتن جنسيت ايشان و قصد ازدواج يا روابط خاص است لذا گفته مي شود رابطه با جنس مخالف نيز مانند رابطه اي است كه دو پسر و يا دو دختر با هم دارند، در حالي كه چنين چيزي ممكن نيست . هر ارتباطي حتي ارتباط با جنس موافق، چه رسد به ارتباط با جنس مخالف، هدف و انگيزه اي را دنبال مي كند كه نقش محرك را در ايجاد ارتباط بازي مي كند.
انگيزههاي برقراري ارتباط با جنس مخالف متعدد است اما هر چه كه باشد اگر اين ارتباط از چارچوب هنجاري اجتماعي و ديني خارج شود، آثار و تبعات متعددي از قبيل آسيب هاي رواني؛ آسيبهاي اجتماعي؛ آسيب هاي تربيتي؛ آسيب هاي معنوي به دنبال مي آورد كه به راحتي قابل جبران نيست. در صورت تمايل در مكاتبات بعدي به برخي از آنها اشاره مي شود.
نتيجه سخن
اسلام كه يك مكتب جامع است و ميخواهد پسران و دختران مسلمان، از يك طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاك داشته باشند تا بتوانند قلههاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ كردن طبيعت و اميال دروني و خواستههاي نفساني انسان، قوانين و احكامي را جهت حفظ و نگه داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع كرده است. از جمله آن احكام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اينها همه به سبب اين است كه اسلام از جانب كسي براي هدايت انسانها فرستاده شده است كه خالق فطرت وغريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي كه موجب تحريك انگيزههاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد كند، موردتأييد اسلام نيست. اسلام ميخواهد انواع لذتهاي جنسي در محيط و درون خانواده شكل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوندهاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود. روشن است رسيدن به اين مقصود جز با محدوديت در روابط دختر و پسر ممكن نمي شود.
پي نوشت :
1. در آيه 5 سوره مائده خطاب به مردان ميفرمايد «وَ لَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ » و در سوره نساء آيه 25 خطاب به زنان مي فرمايد : «وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَان».