مشاوره

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام و خستخ نباشید؛ من فردی هستم که حدود سه ماه از ازدواجم میگذره و گاهی اوقات شوهرم به رفع نیاز اصلی من توجه نمیکنه و هنگامی که کار خودش تموم میشه خسته و بی حال میخوابه... و من ناچارم برای رفع نیازم,خودارضایی کنم. توی مجردی هم این کارو میکردم و تنها برای فرار از گناه و رفع نیاز جنسی ام ازدواج کردم و الان همسرم پاسخگوی نیازای من نیست... چاره ی کار من چیست؟ ممنونم از راهنماییتون.

پاسخ:
خود ارضايي در شرع مقدس اسلام عملي غير شرعي تلقي مي گردد. راجع به عمل خود ارضايي و ضررهاي آن مطالب زيادي گفته شده است. اما اگر بخواهيم مشكل شما را به صورتي ويژه در نظر بگيريم، بايد مقدمتا چند نكته را متذكر شويم:
1. مثال زمين كشاورزي، درخت ليمو، و رسيدن دانه هاي ليمو را در ذهن مجسم كنيد. اگر اولين برداشت پيش از رسيدن كامل ميوه ها باشد، و كشاورز ميوه هاي نارس را از درخت بچيند، عمر درخت كم شده، و توانايي باروري آن نيز به شدت كاهش پيدا مي كند. اين امر در مورد حيوانات نيز صدق مي كند به همين دليل هم هست كه دامپزشكان اهميت بسيار زيادي براي اين امر قائل هستند. بايد بدانيد كه مطلب فوق در مورد انسان ها نيز صحت پيدا مي كند. مهمترين شاهد مدعاي ما، بروز زودرس يائسگي در زناني است كه از كودكي و نوجواني به عمل خود ارضايي مبادرت مي ورزند. زماني كه مركز فعاليت هاي جنسي به دليل وجود مزاحمت هايي نظير خود ارضايي و يا آزار و اذيت هاي جنسي نتواند به درستي رشد پيدا كند، اندوخته قواي جنسي از سن 35 سالگي به بعد رو به تحليل مي رود و اين مورد نه تنها تاثير نامطلوبي بر روي دستگاه تناسلي و در نتيجه ناباروري، مي گذارد بلكه عملكرد كليه سيستم هاي بدن را نيز تحت الشعاع قرار مي دهد: دستگاه هاضمه، گردش خون، عملكرد غدد مترشحه، سيستم عصبي و ...
2. اضطراب نقش مؤثري در تشديد ميل جنسي دارد. رفتارهاي جنسي يكي از كاهنده هاي اضطراب محسوب مي گردند. با اين وصف وقتي فرد اضطراب بالايي را تجربه مي كند، ناخودآگاه به سمت رفتارهاي جنسي به عنوان كاهنده اضطراب (هر چند به صورت كاذب) گرايش پيدا مي كند. بدين ترتيب هر چيزي كه اضطراب شما را پايين بياورد، سهم بسزايي در رهايي شما از كج كاري جنسي دارد. اموري مانند: تمارين تن آرميدگي (ريلكسيشن) ، داروهاي گياهي و داروهاي شيميايي بسيار در كاهش اضطراب مؤثرند. اگر شاهد اضطراب بالا در خود هستيد، در اولين فرصت به يك روانشناس باليني زن مراجعه فرمائيد.
ناراحتي هايي كه در اثر خودارضايي ايجاد مي شود:
1. ضعيف شدن چشم 2- لاغر شدن صورت 3- ضعف اعصاب 4- ضعيف شدن بدن 5- لاغر شدن بدن 6- سرگيجه 7- زود به زود زكام شدن 8- كم خوني 9- سست شدن زانو 10- سياه شدن دور چشم 11- ضعيف شدن حافظه 12- زرد شدن صورت 13- ضعيف شدن حس شنوايي 14- جوش زدن صورت 15- شنيدن زنگ در گوش 16 - گوشه گيري 17- ظاهر نشدن در اجتماع 18- ضعف ايمان 19- بيمار شدن از نظر جسمي و روحي
با توجه به مطالبي كه در بالا بيان شد، بايد به اين نتيجه رسيد كه اين عمل، اثرات منفى جسمى و روحى فراوانى دارد. بنابراين بايد از هر گونه دست‏ورزى با دستگاه تناسلى، بيش از حد در حمام يا توالت بودن، پوشيدن لباس‏هاى تنگ (به ويژه لباس‏هاى زير)، قرار گرفتن در تنهايى و مشاهده تصاوير و فيلم هاي تحريك كننده... اجتناب كرد تا كمتر به اين مشكل مبتلا شد. اما مهمترين عامل براي ترك خود ارضايي توكل به خدا و اراده براي ترك است. در اين راه شكست ها نبايد نااميدتان كند، دوباره سعي كنيد و مطمئن باشيد كه خواهيد توانست. قطعا موقعيت تأهل شما زمينه ساز درمان قطعي است. شما مي توانيد با راهكارهايي كه در ذيل ارائه مي شود و با همكاري همسر محترمتان مشكل خودارضايي را حل نمائيد.
1. در بيشتر مواقع، عدم علاقه به روابط جنسي با همسر، به ارگاسم ناپذيري در جماع باز مي گردد. شما مي توانيد با بكارگيري نكاتي كه در ادامه ارائه مي شود به اين مشكل غلبه كنيد.
2. زماني كه همسرتان مشغول تحريك كردن شماست، نبايد فكرتان در جاي ديگري باشد. اينكه با خود بيانديشيد؛ آيا وي خسته شده است؟ آيا وي تا ارگاسم شدن شما تلاشش را خواهد كرد؟ الان وي به چه فكر مي كند؟ چرا ارگاسم نميشوم؟ و نظاير اين افكار.بهتر است بجاي اين افكار فكر خود را بروي تحريكاتي كه مي شويد متمركز كنيد.
3. ممكن است در طول تحريكات همسر خود تحريك بشويد، اما اينكه ممكن است ارگاسم نشويد باعث مي گردد كه دوباره فشار بيشتري را به تحريكهاي جنسي خود وارد آوريد و آن را با سركوب كردن ناخواسته پايان دهيد. پس مانع افزايش تحريكات خود نشويد.
4. از اينكه به همسر خود فشار بياوريد و از وي بيشتر بخواهيد يا تمناهاي خود را به او نشان بدهيد، هرگز نترسيد. قطعا هر فردي به همكاري همسر خود در همه مراحل نزديكي نيازمند است. پس از خواسته خود كوتاه نياييد.
5. در زمان نزديكي، نبايد، از اين مسئله بترسيد كه؛ همسرتان تمام فكر خودش را مشغول ارگاسم كردن شما كرده است. چرا كه احساس مي كنيد براي ارگاسم شدن تحت فشار هستيد و اين خود نيروي باز گرداننده براي ارگاسم شدن است.
6. در بعضي موارد درگيري هاي شخصي و يا حتي نارضايتي هاي زن از شوهر و بلعكس تاثير مستقيمي در ارگاسم بجاي مي گذارد. اين خود مي تواند ناخواسته باعث گردد كه در مقابل ارگاسم شدن مقاومت نماييد. بنابراين با رفع اين تعارضها بهتر مي توانيد به خواستهاي جنسي خود بپردازيد.
7. همچنين احساس گناه و يا نارضايتي از جنس خود، بدن خود و يا تحريك كننده نبودن خود مي تواند زمينه اي گردد تا در زمان برقراري رابطه راحت نباشيد. بهترين گزينه براي حل اين مسئله اين است كه زن يا مرد، به رفع كاستي هاي احتمالي، اما واقع بينانه خود بپردازند. استفاده از عطر و ادكلن و يا آرايشهاي مورد نياز همسر در محيط خانه، مي تواند تامين كننده خوبي براي رفع معضل نارضايتي از ظاهر فرد باشد.
8. خواسته‌هاي خود را به هم بگوييد. شما بايد بتوانيد درباره‌ي مسائل جنسي به راحتي با هم سخن بگوييد. مساله ارضاء نشدن و حتي استمناء خود را به همسرتان اطلاع دهيد و از او بخواهيد تا مي تواند انزال خود را به تاخير بيندازد. اغلب زوج‌ها در بيان مناسب خواسته‌هاي جنسي خود مشكل دارند. آنان به طور معمول درباره‌ي اين موضوع چيزي نمي‌گويند يا به شيوه‌ي منفي آن را بيان مي‌كنند كه خود راه گفت و گو را مي‌بندد. براي مثال، فرض بگيريد زن دوست دارد همسرش پيش از آن كه عمل جنسي آغاز شود، مدت بيشتري را به بوسيدن و نوازش كردن او اختصاص دهد. زن بايد بگويد:
"من فكر مي كنم پيش از اين كه به عمل جنسي بپردازيم، بهتر است زمان بيشتري را به بوسيدن و نوازش كردن اختصاص دهيم." ( چنانچه همسرتان دچار زود انزالي است در نامه بعد بفرماييد تا به ايشان هم راهكار ارائه گردد).
1. زن و مرد بايد تكنيك هاي يك جماع موفق را ياد بگيرند. مثلا در روايت داريم كه مانند حيوانات با هم نزديكي نكنيد ( منظور زود انجام دادن عمل نزديكي و جدا شدن از هم است ) بلكه قبل از آميزش زن و مرد با هم ملاعبه و بازي كنند و تا مي توانند شهوت يكديگر را تحريك نمايند.
2. زن از همسرش بخواهد قبل از دخول، با استفاده از دست يا اعضاي ديگر شهوتش را تا نزديكي ارگاسم تحريك كند و بعد از آن عمل دخول انجام شود.
3. قرار داد جنسي بنويسيد و از آن پيروي كنيد. شما و همسرتان گفت‌وگو هاي مثبتي درباره خواسته‌هاي جنسي خود داريد و خود را نسبت به خواسته‌هاي يكديگر متعهد مي‌دانيد. پس قراردادي در اين زمينه داشته باشيد. پس از يك ماه درباره‌ي نتيجه قرارداد با هم سخن بگوييد؛ اين كه، كدام تجربه‌ها لذت بخش‌تر بودند، كدام كارها بهتر جواب دادند و كدام كارها نتيجه‌اي نداشتند. سپس مي‌توانيد نسبت به توسعه بخشيدن توافق‌هاي اوليه يا اصلاح آن‌ها تصميم بگيريد. البته شايد لازم باشد براي كسي كه به بندهايي از قرار داد عمل نكرده است جريمه هايي در نظر بگيريد.
4. اگر باز هم زن ارضا نشد وهمسرش ارضا شد از او بخواهد تا ارضاي كامل از او جدا نشود و به هرطريقي كه مي تواند زن را به ارگاسم برساند. بدانيد اگر عمل استمنا زن به وسيله شوهر انجام شود گناه نيست.
5. به همسر خود بفهمانيد كه رابطه جنسي با او سبب آرامش او مي شود و مي خواهيد با اين عمل عشق و محبت خود را بيشتر به او ثابت كنيد و هدف فقط ارضاء جنسي-جسمي نيست. بلكه روح معنوي شما نيز با اين عمل ارضاء مي شود.
6. همچنين كار و تلاش بدني يا فكري بيش از حد، سبب فرسايش قواي جسماني و پيري زودرس و كاهش توان جنسي مي‌گردد. بنابراين اگر در شبانه روز كار و تلاش زيادي داريد سعي كنيد با برنامه ريزي آنها را تعديل كرده و يا از همسر خود كمك بگيريد.
موفق باشید.

سلام.من دختری هستم که با فردی در اینترنت آشنا شده ام.او پاکستانی است وتنهاست و هیچ دوست دیگری ندارد.خیلی به من وابسته شده.من با او چت میکنم.به شدت اصرار میکند که با او صحبت کنم و یا عکسم را به او نشان دهم.اما من این کار را انجام نداده ام.من 3 ماه دیگه کنکور ارشد دارم و این فرد فکر و ذهن مرا مشغول خودش کرده.یک بار با او قطع رابطه کردم اما این قدر اصرار کرد تا دوباره با او صحبت کردم(چت).حالا هم هر چی میگویم باید از هم جدا شویم تهدید میکند که خودکشی خواهد کرد.من چند بار برایش توضیح دادم که این رابطه درست نیست و من دوست ندارم وقتی همسرم از من پرسید تو تاحالا با کسی دوست بوده ای یا نه ،دروغ بگویم که دوستی نداشته ام.اما او فقط میگوید تو تنها دوست من هستی و بدون تو نمیتوانم.ما درمورد عشق و ازدواج هم با هم صحبت کردیم که در تهایت به این نتیجه رسیدیم که فقط باید باهم دوست باشیم و هیچ کدام حق عاشق شدن نسبت به هم رو نداریم.الان من نمیدونم چکار کنم.از طرفی فکر خودم رو مشغول کرده و از طرفی میدونم اگه ترکش کنم به شدت آسیب میبینه.همچنین از عقوبت و پشیمانی بعدش ،در پیشگاه خدا و حتی در نفس خودم میترسم.لطفا راهنماییم کنید.

وقتي امكان ازدواج شما وجود ندارد و اصلاً شما با فرد مورد نظر در معيارها و ملاك هاي ازدواج هيچ گونه سنخيت، تناسب و همخواني نداريد و ازدواج تان اشتباه محض مي باشد، قاعدتاً ادامه ارتباط تان به هيچ وجه به صلاح هر دوي شما نيست. چرا كه بالاخره اين ارتباط به هر دليلي و يا با ازدواج هر يك از شما بايد يك روزي قطع شود و آن گاه به محض قطع ارتباط، پيامدهاي منفي آن هويدا مي شود. طبيعتاً وقتي ارتباط شما روز به روز طولاني تر گردد، خواسته و ناخواسته مقوله عشق و علاقه بين شما شدت مي يابد و خواه و ناخواه از لحاظ روحي و عاطفي شديداً به هم وابسته مي گرديد كه در آن صورت، قطع ارتباط به مراتب سخت تر و آسيب زا تر خواهد بود و در آن موقع، احتمال اين كه فرد مورد نظر ضربه روحي و رواني سختي بخورد و تهديد خود را عملي سازد دور از انتظار نخواهد بود.
اين كه مي فرماييد: « در نهايت به اين نتيجه رسيديم كه فقط بايد باهم دوست باشيم و هيچ كدام حق عاشق شدن نسبت به هم رو نداريم» يك نوع خودفريبي است چرا كه در ارتباط دوستانه با جنس مخالف، چون هميشه نقش احساسات و عواطف برجسته بوده و بار احساسي قضيه همواره بيشتر است، هرگز نمي توان از پيدايش مقوله عشق و وابستگي رواني جلوگيري كرد. مگر مي شود انسان گرسنه و سالمي، غذا را مشاهده كند و بزاق دهانش به راه نيفتد و ميل به غذا نداشته باشد. ادامه ارتباط دوستانه با جنس مخالف، طبيعتاً مقوله عشق و عاشقي و پيدايش وابستگي رواني را به دنبال دارد. هرگز نمي توان با ساده انديشي اين دو موضوع را جدا از هم فرض نمود. وابستگي شديد و روز افزون فرد مورد نظر به شما گوياي درستي اين مطلب است.
به اعتقاد ما، فرد مورد نظر با محدوديت هاي مختلفي روبروست و احتمالاً از برخي از آشفتگي هاي روحي و اختلالات رواني عمده رنج مي برد كه براي تشفي خاطر خود، با ارتباط با شما دل خوش كرده است در صورتي كه درمان و چاره كار اين نيست. او بايد به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي براي درمان خود مراجعه كند و يا اگر قصد ازدواج واقعي دارد از مسير مشخص آن و تنها از راهش اقدام كند و با دختري كه هم طراز اوست ازدواج كند. روي آوردن به دوستي هاي اينترنتي، تهديد به ادامه رابطه از جمله اموري است كه به شدت آسيب زا بوده و برخي از دختران ساده انديش را مي فريبد و ناجوانمردانه حيثيت و آبروي آنها را مي ربايد و خدشه دار مي سازد.
اين را بدانيد كه اصل دوستي و ادامه رابطه شما با فرد مورد نظر، با آموزه هاي ديني و شرعي تضاد دارد و شما در هر صورت، مجاز نيستيد براي نجات ديگران و يا خوشايند آنان، ارزش هاي ديني و مذهبي خود را زير پا قرار دهيد و يا حيثيت و آبروي خودتان را لگدمال كنيد. اگر با قطع ارتباط تان، آسيبي متوجه فرد مورد نظر گردد، او خود مسئول بوده و در پيشگاه خداوند بايد پاسخگو باشد. شما هيچ وظيفه و مسئوليتي شرعاً و اخلاقاً در قبال ايشان نداريد. تنها مي توانيد از باب امر به معروف و نهي از منكر، يك بار براي هميشه، او را از ادامه رابطه برحذر داريد و يا او را به مراكز مشاوره اي رهنمون سازيد. اين را بدانيد، اگر رابطه خود را با او ادامه دهيد، به دست خويش، در واقع در روند درمان او تأخير ايجاد كرده ايد و مشكلات او را دو چندان و بلكه صدچندان گردانيده ايد كه در اين صورت، اگر او آسيبي از اين ناحيه ببيند، يقيناً شما مقصر خواهيد بود. علاوه بر اين، ممكن است خودتان از اين ناحيه آسيب ببينيد و ضمن مشغوليت هاي ذهني كه الان گرفتار آن هستيد، آبروي تان زير سؤال برود و يا به ارتباطات غير شرعي كشيده شويد.
وضعيت او از دو حال خارج نيست، او يا يك بيمار روحي و رواني است كه نياز فوري به درمان زير نظر متخصصان را دارد و يا يك شياد تمام عيار است كه قصد فريب شما را دارد و با تهديدات پوشالي و نخ نما قصد سوء استفاده از شما را كرده و شما را به ادامه رابطه مجبور مي كند و به تدريج در گرداب گمراهي مي كشاند.
توصيه مي شود سريعاً ارتباط خود را با او قطع كنيد و به تماس هاي او پاسخ ندهيد. ايميل خود و تمام شماره هاي خود را او از آنها اطلاع دارد تغيير دهيد تا او ديگر به شما دسترسي نداشته باشد در اين صورت، هم وجدان تا در پيشگاه الهي آسوده مي گردد و هم فكر و خيال تان راحت مي شود و هم بي جهت در گناه ديگري شريك نمي شود و باعث وخيم تر شدن اوضاع نمي گرديد.
موفق باشید.

سلام - خسته نباشید من یه نوجوون 17 ساله ام - سعی کردم تا الآن خودم رو از هوا و هوس درو نگه دارم و خدا رو شکر هم تا الآن هوس بازی و هوس رانی ای نداشتم اما مدتی هست که علاقه مند به دختری شدم که یک سال از خودم کوچک تره و دختر مومن و با ایمانی هم هست - طوری که همیشه حجابش رو رعایت میکنه ولی از روی شرم و خجالت تا الآن هیچ حرفی به هیچ کس نزدم ... اما احساس میکنم هر بار که میبینمش علاقم نسبت بهش بیشتر میشه-واین علاقه هم سرمنشاء از هوس و شهوت نداره و به چشم خواهر خودم بهش نگاه میکنم از طرفی نگران وسوسه های شیطانی ام و از طرفی فکر میکنم برای صحبت کردن راجع این موضوعات هنوز خیلی زود هستش و مطمئنم اگر با مادرم صحبتی به میون بیارم ممکنه عکس العمل جالبی نداشته باشه آشنایی خانواده ها به هم نسبتا زیاد هستش - همسایه ی ما هستند و هم پدرم و هم مادرم پدر و مادر اونو میشناسن و با هم خوش و بش و صمیمیت دارن و یک دلیل دیگه هم اینه که خجالت میکشم موضوع رو به میون بیارم شما راهنمایی کنید - آیا این کار گناه داره که من همه ی احساسات رو درون خودم بریزم ؟ یا طبق امر اسلام مشورت کردن جایز هستش ؟ شما جای من بودید چه چاره ای میکردید ؟! ارزشش رو داره که با مادرم صحبت کنم و مسئله رو قبل اینکه مشکل ساز بشه بگم ؟ هر چند که ممکنه از این پررویی من ناراحت و دلخور بشه... خیلی ممنونم

خويشتنداري شما را ارج مي نهيم. ولي متأسفانه مهمترين مرحله خويشتنداري كه بسترساز بسياري از مشكلات و گناهان يعني حفظ كامل حريم نگاه را به انجام نرسانده ايد. اساساً وقتي چشمان ما بي حريم شد خويشتنداري عمر چنداني نخواهد داشت و دير يا زود شكسته خواهد شد.
قبول كنيد كه شما در سنيني به سر مي بريد كه با انواع اقسام بحران ها از جمله بحران بلوغ، بحران نوجواني، بحران هويت بحران كنكور و تحصيلات دانشگاهي و ... قرار داريد. هر كدام از اين بحران ها كافي است كه اضطراب شما را فزوني بخشد و شما چاره اي جز جستجوي يك آرامشگر بيروني (كه معمولاً از جنس مخالف است) نداشته باشيد. متأسفانه و از بد حادثه اين دختر پاكدامن در مجاورت فيزيكي شما قرار گرفته است و به دلايلي توانسته به شما آرامش ببخشد. به ياد داشته باشيد كه مكانيزم هاي دفاعي ما در هنگام اضطراب بسيار فعال است و بسياري از توجيهات مذكور در نامه شما چيزي جز مكانيزم هاي دفاعي ناهشيار شما نيست. نگاه خواهري به يك دختر صددرصد نامحرم يا «بي شهوت قلمداد كردن نگاه به ايشان، ماهيت دفاعي دارند و مكانيزم دفاعي «انكار» و «استدلال تراشي» باعث چنين توجيهاتي از جانب شما شده است. اگر به هر دليلي نگاه خود را حفظ نكنيد چيزي جز جنگ فرسايشي با تمنيات نفساني نخواهيد داشت. هر روز بايد ذهن مضطرب خود را درگير دودلي ها، ترديد ها، علائق و خاطرخواهي ها و ... نماييد. متأسفانه شما از هم اكنون با بسياري چيزها خداحافظي كرده ايد و قصه پر غصه اي را با يك عدم خويشتنداري شروع به روايت كرده ايد. با فرض اين كه اين دختر بهترين دختر عالم باشد باز از شروع اين علاقمندي اوليه تا ازدواج احتمالي چيزي حدود ده سال (كمتر يا بيشتر) فاصله وجود دارد.
اين فاصله زماني يعني يك هفتم عمر طبيعي شما. يعني شما يك هفتم عمر خود را بدون هيچ دليل منطقي مصروف يك عشق نوجواني كرده ايد. عشق همچون سرطان به تدريج تمام سلول هاي شما را در مي نوردد و تار و پود ذهن را به طور كامل تسخير خواهد كرد.
شبانه روز شما، اين دختر مي شود و شما با خيلي چيزها از جمله آرامش خداحافظي خواهيد كرد. با فرض اين كه شما بعد از ده سال با ايشان ازدواج نماييد فكر مي كنيد چه چيزي انتظار شما را مي كشد. ده سال انتظار فرسايشي رمقي براي ازدواج شما باقي نمي گذارد و شما بعد از ازدواج متوجه مي شويد اين دختر با آن چيزي كه در ذهنتان ساخته و پرداخته ايد بسيار متفاوت است.
موانع پيدا و پنهان از جمله عدم همخواني خوني و ژنتيكي، عدم علاقه اين دختر به شما، عدم رضايت والدين طرفين و .. بر سر راه اين ازدواج احتمالي وجود دارد.
پس اگر بخواهيم هزينه اين عدم خويشتنداري را حساب كنيم بسيار كمرشكن تر از آن است كه شما تصور آن را از ابتدا مي كرديد.
در هر صورت شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد، ولي اين را بدانيد كه اگر به فكر خود و آينده دو دنياي خود نيستيد، لااقل اين دختر از همه جا بي خبر را درگير ناآرامي دروني خود نكنيد و اگر به خود رحم نمي كنيد لااقل به اين دختر رحم كنيد. اين دختر را به سادگي مي توان از راه به در كرد، ولي تاوان اين از راه به در شدن را بايد شخص شما بپردازد. به هيچ وجه اين خاطر خواهي ها و عشق هاي فيزيولوژيك را جدي نگيريد و بدانيد به ظاهر بي آسيب اين دختر نيز نمي توان اكتفا كرد. اگر از اضطراب بالا در رنجيد براي برون رفت كم آسيب تر از اين علاقمندي آسيب زا (هر چند شما آن را بي آسيب بشماريد) به درمان تخصصي آن همت گماريد.
از هر گونه تشديد علاقه به شدت حذر نماييد و با صفر رساندن رابطه (حتي در حد يك نگاه) به داد خود و آينده خود برسيد. درونريزي اين احساسات گناه شرعي ندارد، ولي بايد تا حد امكان به جاي بغرنج سازي و بزرگنمايي اين علاقه به ساده سازي پيش پا افتاده سازي آن همت گماريد.
موفق باشید.

من پسری18ساله هستم که به یکی ازدخترهای فامیل های نسبتادورمان شدیداعلاقه دارم ماازبچگی به هم علاقه داشتیم،ولی ازموقعی که پدرم فوت کردومن آن هنگام6ساله بودم ومن دیگرنتوانستم بامعشوقه ام ارتباط برقرارکنم ماهنوزهم هنگامی که همدیگررامی بینیم آن هم توی جشن یاعزاآن هم چی بشوداتفاق بیفتد یعنی ماهیچ گونه رابطه ای بایکدیگر نداریم،ولی وقتی همدیگررامی بینیم آنقدرغرق درچشمان همدیگر می شویم که انگارسال هاحرف های ناگفته دردل مان بوده است ومن آن موقع نمی توانم هیچ عکس العملی ازخودم نشان دهم یعنی دست وپایم راکلاگم می کنم و نمی دانم که من خجالتی ام یادلیلش چیزدیگریست ومن ازطرفی هم نمی خواهم فرد مورد علاقه ام راازدست بدهم،خواهش میکنم من را کمک کنیدوبه من بگویید چگونه بافردموردعلاقه ام که واقعا دوستش دارم ارتباط برقرارکنم؟

آنچه در پي مي آيد نگاهي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شماست. اميد است كه از گزش احتمالي قلم دلگير نگرديد و بيشتر در آن تامل نماييد.
همان طور كه مي دانيد يكي از اشتباهات استراتژيك والدين عدم كنترل روابط دختران و پسران فاميل در سنين كودكي مي باشد. متأسفانه اين عدم مديريت ها، باعث كليد خوردن عشق هاي فيزيولوژيك و البته پاتولوژيك (آسيبي) مي گردد. عشق هايي كه با واقعيات طرفين هيچ سنخيتي ندارد. وقتي دو كودك غيرهمجنس براي مدتي در مجاورت فيزيكي يكديگر قرار مي گيرند، بسيار طبيعي است كه به دلايلي به يكديگر علاقمند گردند و به نوعي از همان كودكي براي بزرگسالي خود تصميم بگيرند. متأسفانه اين عشق ها فقط از ظواهر طرفين حاصل مي شود، حال آن كه امور باطني رقم زننده موفقيت يا عدم موفقيت ازدواج مي باشند.
اگر سري به دادگاه هاي طلاق بزنيد زوجين خواهان طلاق بسياري خواهيد يافت كه به دلايلي همچون عشق فاميلي دوران كودكي و بدون توجه به ساير مؤلفه ها و ملاك به يكديگر بله گفته اند. ما روان شناسان اساساً عشق را قاتل ملاكمندي مي دانيم و بدون ملاكمندي موفقيت هر ازدواجي در هاله اي از ابهام قرار دارد. مثلاً فرض كنيد اين دختر از يك يا چند اختلال خفيف يا شديد رواني همچون اختلال افسردگي دو قطبي، اختلال شخصيت و ... در رنج است. قطعاً در ظاهر، هيچ كدام از اين امور هويدا نمي باشند و شما چشم بسته بر همه اين مسائل، صرفاً به ظاهر ايشان اكتفا مي كنيد. همچنين همين مسأله در مورد شما صادق است. اگر شما سلامت رواني نسبي نداشته باشيد، قطعاً در آينده زندگي مشترك، ايشان را به ستوه خواهيد آورد و فرجامي جز طلاق عاطفي و قانوني فرار روي اين ازدواج غير ملاكمند نيست. اما از جمله آخرتان يعني چگونه ارتباط بر قرار كنم) برداشت ازدواج كرديم، چرا كه ارتباط خارج از چهارچوب شرع و عرف دو جنس مخالف، از شأن شما به دور است. متأسفانه بايد گفت علاقه شديد به هر كس و هر چيزي بيش از آن كه اميدوار كننده باشد بسيار نگران كننده است و در برخي موارد وابستگي عاطفي ريشه در سه اختلال عمده روانپزشكي يعني اضطراب، افسردگي و وسواس فكري دارد.
مثلاً اگر نيك در خود بنگريد مي بينيد اضطراب شما بسيار بالاست و همين اضطراب بالا باعث گم كردن دست و پايتان مي شود. اگر اضطرابتان متعادل بود، معنا نداشت كه دست و پايتان را براي يك دختر كاملاً معمولي گم كنيد. از سوي ديگر به نظر شما فردي كه از سلامت رواني –ديني بالا برخوردار است چه حرف ناگفته اي براي يك دختر صددرصد نامحرم دارد.
در هر صورت شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد و فقط به يك چيز مي انديشيد و آن هم وصال اين دختر. چه بسا وصال اين دختر نقطه شروع فرايند عشق زدايي از شما باشد.
ما مخالف ازدواج شما با اين دختر نيستيم، ولي با توجه به اين كه تصويري كه شما از اين دختر در ذهن داريد (كه همچون يك تصوير وسواس گونه به آن مي انديشيد) با واقعيات اين دختر متفاوت است، توصيه مي شود در صورت تصميم قطعي به ازدواج با ايشان، حتماً مراحل الف. جلسات معارفه رسمي؛ ب. تحقيقات محلي؛ ج. مشاوره ازدواج را بگذرانيد. عشق را به كناري نهيد و همچون يك دختر معمولي او را به محك بگذاريد. البته همين مسأله بايد در مورد شما براي اين دختر اتفاق بيفتد.
به ياد داشته باشيد كه شما با سرنوشت يك دختر سر و كار داريد و هرگونه دست خوردگي عاطفي اين دختر (به خاطر روابط خارج از چارچوب) پيامدهاي سنگيني در آينده زندگي شما خواهد داشت. نابودي زندگي يك دختر به خاطر ناآرامي دروني پسر به هيچ وجه امر درستي نمي باشد. پس به هيچ وجه جز در شرايط قطعي ازدواج به حريم رواني ايشان پا نگذاريد.
موفق باشید.

با عرض سلام و خسته نباشی من نزدیک دو ماه که ازدواج کردم من 26 سالمه و همسرم 16 سال دارد اوایل خیلی خوب بودیم همه کار برایش کردم هر چیزی خواست براش تهیه کردم ولی متوجه میشدم که توجهی زیادی بهم نداره ازش سوال کردم گفت اخلاقم همینجوره ولی سر مشکل کوچیکی باهاش قهر کردم بعد از چند روز رفتم خونشون که از دلش در بیارم پیش مامان باباش بهم گفت که از اول هیچ علاقه ای بهم نداره و دوستم نداره همه فامیل باهاش صحبت کردن باز هم درست نشده فقط میگه طلاق !!! ولی اوایل خواستم برم خواستگاریش خیلی خوشحال بود داشت بال در می اورد ولی الان میگه زود ازدواج کردم و از هر پسری بدم میاد و تا 25 سالم نشه شوهر نمیگیریم من باید چیکا کنم صبر کنم درست میشه یا طلاق بگیرم ممنون میشم

برادر گرامي؛ قهرهاي موردي و كوتاه مدت در دوران اوايل زندگي خيلي نگران كننده نيست. قهر زن در دوره عقد گاهي براي اين است كه مي خواهد شوهرش را محك بزند كه چقدر او را دوست دارد؛ چون به اين مساله اطمينان ندارد. و اين خصوصا با سن پايين و كم تجربگي همسر شما كاملا طبيعي به نظر مي رسد. پس لطفا صبر پيشه كنيد و به او فرصت دهيد.
گاهي هم براي ناز كردن است و مي خواهد همسرش نازكشي بكند. چنان كه مي دانيد زن اهل ناز و مرد اهل نياز است؛ پس شما در قهرهاي موردي بي اعتنايي نكرده و نازكشي كنيد.
ميان عاشق و معشوق، فرق بسيار است چويار ناز نمايد، شما نياز كنيد.
اما قهرهاي مكرر و طولاني جالب نيست و باعث تنش و اختلاف مي شود.
در همين جا لازم است به شما توصيه اكيد بكنيم كه اين مسئله تنها و تنها با مراجعه حضوري دوطرف قضيه يعني شما و همسرتان به يك كلينيك مشاوره خانواده قابل پيگري است. شما تلاش كنيد كه ايشان را مجاب به حضور نزد متخصص كنيد. اما اگر موفق نشديد در نهايت به او بگوييد فقط در صورتي با خواسته اش موافقت مي كنيد كه هر دو نزد متخصص بروديد و آن وقت هرچه متخصص گفت همان را انجام دهيد. البته لازم است نزد يك متخصص مجرب و دين دار برويد.
همسر شما بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه قبل از ازدواج بايد به اين نتيجه مي رسيد. اكنون كه ازدواج كرده و دو ماه از ازدواج گذشته و به نظر مي رسد همسر خوبي هم دارد، زمان اين گونه انديشه ها نيست؛ پس بايد به كمك يك متخصص بياموزد كه با اين افكار مقابله كند.
اما شما نيز توجه داشته باشيد كه ممكن است علت اين خواسته همسرتان موارد ذيل هم باشد.
1. ممكن است علت ترديد او، اضطراب مسوليت پذيري باشد كه در اين صورت، مقداري از اين اضطراب و ترديد طبيعي است؛ براي مثال شايد مي ترسد نتواند به مسوليت خود، خوب عمل كند.
2. يا نگران مشكلات اقتصادي است، كه با صحبت مي توان اين گونه افكار را از او جدا كرد.
3. مهمترين علت مي تواند مربوط به عدم بلوغ فكري ايشان باشد. البته احتمال دارد. اما لازم است بدانيد اگر اين امر صحت داشته باشد باز هيچ جاي ناراحتي نيست. چون خود ازدواج و استمرار آن مي تواند باعث بلوغ فكري انسان شود.
بهرحال اگر توصيه ما را جدي بگيريد و با مشاورين حضوري در كلينيك هاي مشاوره خانواده شهرتان صحبت كنيد مي توانيد به خواسته هاي واقعي او پي ببريد.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام چرا برای کاهش اضطراب به خیال پردازی حنسی و خودارضایی متوسل میشویم

همانطور كه مي دانيد اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد. هميت اضطراب در توليد نياز جنسي كاذب سهم هم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي كاهش اضطراب مفيد است. و به اين جهت خداوند ازدواج را براي انسان ها قرار داده تا علاوه بر توليد مثل و زياد شدن مومنان، آرامش و كاهش اضطراب آنها نيز از راه شرعي تامين گردد. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين كه به صورت موقت از اضطراب مي‌كاهد، ولي پس از مدت كوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌كند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد.
2ـ همان طور كه اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، كاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلكسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در كاهش ميل به خودارضايي دارد. در رابطه با عدم امكان ازدواج هم بهتر بود مطالب بيشتري را ارئه مي كرديد. اما به طور كلي در رابطه با مسائل مالي، بايد گفت مشكل مالي نمي تواند دليل خوبي براي ترك ازدواج باشد. البته توصيه مي شود تا پيش از درمان خودارضايي، اقدام به ازدواج نكنيد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاك ندانيد. پسر مؤمني هستيد كه به هر دليلي دچار يك كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد ،طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
5ـ مانند يك محقق دست به تحقيق در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين كار را براي وهله‌هاي ديگري كه اتفاق مي‌افتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يك ماه ببينيد يك وهله خودارضايي با چه فكري آغاز مي‌گردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مكان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهكارهاي كارآمد ترك يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصاب تان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث مي‌كنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه به فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مكان‌هاي تحريك‌زا تكرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تكنيك‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترك كوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يك راهكار مناسب باز مي‌كند.
6 ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد . در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الكل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌عقيده اند كه بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يكي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني كه اقدام به ترك كرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شكست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي كه به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شكست قطعي در درمان تلقي مي‌كنند. اين باعث توهم عدم كنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي كه درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيك بنگريد، با كمي واقع‌نگري مي‌توانستيد لغزش‌هاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبت‌تر مديريت نماييد.
7 ـ منصف باشيد . همان طور كه به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندك خود در ترك خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يك روز هم در ترك موفق بوديد، با كمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به كاهش اضطراب شما كمك شاياني كند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت كلامي يا غير كلامي (مانند خريد يك بستي يا ديدن يك فيلم جذاب يا سجده شكر و ...) باشد.
8ـ با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نكات مثبت خود بپردازيد. هزاران نكته مثبت داريد كه نبايد با بزرگ نمايي نكات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
9ـ براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبك و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فكري به تفكرات تحريك‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
10ـ سعي نماييد از تكنيك‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
راهكارهاي ترك خود ارضايي:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد بلكه اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور كامل لخت نشويد.مثلا در حالي كه هنوز زير شلوار به پا داريد ،قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود كه باعث تحريك آن مي شود بپرهيزيد.مطمئن باشيد صرف تماس آب وصابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن كفايت مي كند.
5- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
6- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
7- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
8- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
9- هرگز به رو نخوابيد.
10- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
11- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
12- هيچ‏گاه بيكار نباشيد. هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
13- روزه بگيريد. حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ،روزه مستحبي بگيريد. اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد. وعده غذايي خود را كم كنيد.
14- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
15- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
16- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افكار منصرف كنيد. به خود هشدار دهيد.
17- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد، ولي احساس گناه شما از اين كار نبايد به حدي باشد كه در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان كند.
18- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد و بدانيد رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
19- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
20-در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
21- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد. مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد. براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و ….

موفق و موید باشید

صفحه‌ها