پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

سلام - خسته نباشید من یه نوجوون 17 ساله ام - سعی کردم تا الآن خودم رو از هوا و هوس درو نگه دارم و خدا رو شکر هم تا الآن هوس بازی و هوس رانی ای نداشتم اما مدتی هست که علاقه مند به دختری شدم که یک سال از خودم کوچک تره و دختر مومن و با ایمانی هم هست - طوری که همیشه حجابش رو رعایت میکنه ولی از روی شرم و خجالت تا الآن هیچ حرفی به هیچ کس نزدم ... اما احساس میکنم هر بار که میبینمش علاقم نسبت بهش بیشتر میشه-واین علاقه هم سرمنشاء از هوس و شهوت نداره و به چشم خواهر خودم بهش نگاه میکنم از طرفی نگران وسوسه های شیطانی ام و از طرفی فکر میکنم برای صحبت کردن راجع این موضوعات هنوز خیلی زود هستش و مطمئنم اگر با مادرم صحبتی به میون بیارم ممکنه عکس العمل جالبی نداشته باشه آشنایی خانواده ها به هم نسبتا زیاد هستش - همسایه ی ما هستند و هم پدرم و هم مادرم پدر و مادر اونو میشناسن و با هم خوش و بش و صمیمیت دارن و یک دلیل دیگه هم اینه که خجالت میکشم موضوع رو به میون بیارم شما راهنمایی کنید - آیا این کار گناه داره که من همه ی احساسات رو درون خودم بریزم ؟ یا طبق امر اسلام مشورت کردن جایز هستش ؟ شما جای من بودید چه چاره ای میکردید ؟! ارزشش رو داره که با مادرم صحبت کنم و مسئله رو قبل اینکه مشکل ساز بشه بگم ؟ هر چند که ممکنه از این پررویی من ناراحت و دلخور بشه... خیلی ممنونم

خويشتنداري شما را ارج مي نهيم. ولي متأسفانه مهمترين مرحله خويشتنداري كه بسترساز بسياري از مشكلات و گناهان يعني حفظ كامل حريم نگاه را به انجام نرسانده ايد. اساساً وقتي چشمان ما بي حريم شد خويشتنداري عمر چنداني نخواهد داشت و دير يا زود شكسته خواهد شد.
قبول كنيد كه شما در سنيني به سر مي بريد كه با انواع اقسام بحران ها از جمله بحران بلوغ، بحران نوجواني، بحران هويت بحران كنكور و تحصيلات دانشگاهي و ... قرار داريد. هر كدام از اين بحران ها كافي است كه اضطراب شما را فزوني بخشد و شما چاره اي جز جستجوي يك آرامشگر بيروني (كه معمولاً از جنس مخالف است) نداشته باشيد. متأسفانه و از بد حادثه اين دختر پاكدامن در مجاورت فيزيكي شما قرار گرفته است و به دلايلي توانسته به شما آرامش ببخشد. به ياد داشته باشيد كه مكانيزم هاي دفاعي ما در هنگام اضطراب بسيار فعال است و بسياري از توجيهات مذكور در نامه شما چيزي جز مكانيزم هاي دفاعي ناهشيار شما نيست. نگاه خواهري به يك دختر صددرصد نامحرم يا «بي شهوت قلمداد كردن نگاه به ايشان، ماهيت دفاعي دارند و مكانيزم دفاعي «انكار» و «استدلال تراشي» باعث چنين توجيهاتي از جانب شما شده است. اگر به هر دليلي نگاه خود را حفظ نكنيد چيزي جز جنگ فرسايشي با تمنيات نفساني نخواهيد داشت. هر روز بايد ذهن مضطرب خود را درگير دودلي ها، ترديد ها، علائق و خاطرخواهي ها و ... نماييد. متأسفانه شما از هم اكنون با بسياري چيزها خداحافظي كرده ايد و قصه پر غصه اي را با يك عدم خويشتنداري شروع به روايت كرده ايد. با فرض اين كه اين دختر بهترين دختر عالم باشد باز از شروع اين علاقمندي اوليه تا ازدواج احتمالي چيزي حدود ده سال (كمتر يا بيشتر) فاصله وجود دارد.
اين فاصله زماني يعني يك هفتم عمر طبيعي شما. يعني شما يك هفتم عمر خود را بدون هيچ دليل منطقي مصروف يك عشق نوجواني كرده ايد. عشق همچون سرطان به تدريج تمام سلول هاي شما را در مي نوردد و تار و پود ذهن را به طور كامل تسخير خواهد كرد.
شبانه روز شما، اين دختر مي شود و شما با خيلي چيزها از جمله آرامش خداحافظي خواهيد كرد. با فرض اين كه شما بعد از ده سال با ايشان ازدواج نماييد فكر مي كنيد چه چيزي انتظار شما را مي كشد. ده سال انتظار فرسايشي رمقي براي ازدواج شما باقي نمي گذارد و شما بعد از ازدواج متوجه مي شويد اين دختر با آن چيزي كه در ذهنتان ساخته و پرداخته ايد بسيار متفاوت است.
موانع پيدا و پنهان از جمله عدم همخواني خوني و ژنتيكي، عدم علاقه اين دختر به شما، عدم رضايت والدين طرفين و .. بر سر راه اين ازدواج احتمالي وجود دارد.
پس اگر بخواهيم هزينه اين عدم خويشتنداري را حساب كنيم بسيار كمرشكن تر از آن است كه شما تصور آن را از ابتدا مي كرديد.
در هر صورت شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد، ولي اين را بدانيد كه اگر به فكر خود و آينده دو دنياي خود نيستيد، لااقل اين دختر از همه جا بي خبر را درگير ناآرامي دروني خود نكنيد و اگر به خود رحم نمي كنيد لااقل به اين دختر رحم كنيد. اين دختر را به سادگي مي توان از راه به در كرد، ولي تاوان اين از راه به در شدن را بايد شخص شما بپردازد. به هيچ وجه اين خاطر خواهي ها و عشق هاي فيزيولوژيك را جدي نگيريد و بدانيد به ظاهر بي آسيب اين دختر نيز نمي توان اكتفا كرد. اگر از اضطراب بالا در رنجيد براي برون رفت كم آسيب تر از اين علاقمندي آسيب زا (هر چند شما آن را بي آسيب بشماريد) به درمان تخصصي آن همت گماريد.
از هر گونه تشديد علاقه به شدت حذر نماييد و با صفر رساندن رابطه (حتي در حد يك نگاه) به داد خود و آينده خود برسيد. درونريزي اين احساسات گناه شرعي ندارد، ولي بايد تا حد امكان به جاي بغرنج سازي و بزرگنمايي اين علاقه به ساده سازي پيش پا افتاده سازي آن همت گماريد.
موفق باشید.