روابط دوستی و نامحرم

من با یکی از همکلاسی هایم دوست شده ام و هدفم کمک کردن به او و نزدیک تر کردن آن به خدا بود. البته سعی کردم همزمان خودم را هم کمی اصلاح کنم . او خیلی از کارهایش مثل پسرهاست و من دارم سعی میکنم با محبت کردن به او این رفتارهایش را از بین ببرم.مثلا به خاطر من خیلی از اسکلت هایش را از بین برده است و دارد سعی میکند مثل دخترها راه برود و رفتار کند. کمی هم در مورد حجاب به او آگاهی دادم و فکر میکنم اگر خدا بخواهد میشود اخلاقهای بدش را کنار بگذارد . البته نماز میخواند،به خدا بسیار اعتقاد دارد ولی در عمل کردن سست است و کمی هم افسرده است( و شبها اصلا نمیخوابد). لطفا راهی به من بگویید تا کمکش کنم.آیا دوستی با او کار درستی است یا ممکن است او روی من تاثیر بگذارد و این دوستی به زیان من باشد. من میتوانم دوست صمیمی ام را از بین افراد مومن کلاسمان انتخاب کنم ولی هدفم از این دوستی فقط اصلاح اوست و خیلی میترسم نکند کار اشتباهی باشد و خیلی سرگردانم لطفا کمکم کنید.

دلسوزي و حساسيت شما نسبت به كمك به دوست تان و اصلاح برخي رفتارهاي غلط وي كاملاً ستودني و قابل تقدير و تشكر است اما، اين را بدانيد كه در همه حال و در همه جا، آرامش و امنيت روحي و رواني خود شما در اولويت نخست قرار دارد هدايت و كمك به يك انسان و يا نجات دوست تان هرگز نبايد، آرامش و امنيت روحي و رواني شما را مختل كند و يا انرژي مضاعفي از شما بگيرد و يا فكر و ذهن تان را شديداً مشغول كند بنابراين، هرگاه احساس كرديد كه دوستي شما با آن دختر اين حالات را در شما ايجاد مي كند، سريعاً به دوستي خود خاتمه دهيد و يا آن را به حداقل رسانيد و از ارتباط دوستانه صميمانه با او بپرهيزيد و در فكر نجات خويشتن باشيد. البته بايد توجه داشت كه گاهي ارتباط دوستانه ممكن است به وابستگي رواني يكي يا هر دوي دو طرف بيانجامد و يا به راه هاي انحرافي ديگر كشيده شود كه در هر صورت، لزوم هوشمندي و بصيرت شما را مي طلبد كه هرگاه احساس كرديد انگيزه خيرخواهانه شما در معرض خطر قرار دارد و يا ارتباط دوستانه شما آسيب هايي را در پي دارد به ارتباط دوستانه خود خاتمه دهيد.
اگر بتوانيد با ارتباط دوستانه و آگاهي بخشي زمينه هاي مذهبي و ديني دوست تان را بيش از پيش تقويت كنيد و به تشويق و ترغيب رفتارهاي ديني او بپردازيد و به وي معيار درست بدهيد و به او كمك كنيد تا معيارهاي درست را در درونش نهادينه كند تا از فرو رفتن در منجلاب فساد و تباهي نجات يابد و زمينه هدايت و رستگاري او بيش از پيش فراهم گردد. اگر اين گونه عمل كنيد مسلماً بي تأثير نخواهد بود و چه بسا ممكن است دوست تان به راه راست هدايت شود كه در اين صورت شما مصداق روشن آيه شريفه خواهيد بود كه خداوند در قرآن كريم سوره مائده، آيه32 فرمودند: « مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً؛ هر كس، انسانى را رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.» البته در كنار اين كار، كار ديگري كه شما مي توانيد براي دوست تان انجام دهيد اين است كه همواره براي هدايت او و همه نوجوانان و جوانان دعا كنيد.
از اين كه مي فرماييد: دوست تان شبها اصلاً نمي خوابد و كمي افسرده به نظر مي رسد و خيلي از كارهايش مثل پسرهاست مي توان اين گونه استنباط كرد كه وي از برخي از آشفتگي هاي روحي و رواني رنج مي برد و براي درمان و بهبودي خود لازم است به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كند و زير نظر متخصصين مربوطه، مشاوران و روانشناسان باتجربه به درمان خويش بپردازد.
اگرچه ارتباط دوستانه شما با دوست تان ممكن است در هدايت او و در پاك ماندنش نقش داشته باشد. اما بايد توجه داشت كه تصور اين كه شما هم به تنهايي قادر باشيد تمام مشكلات او را حل كنيد، تصور درستي نيست چرا كه حل بسياري از مشكلات خصوصاً مشكلات پيچيده و دشوار طبيعتاً در حيطه تخصصي شما نمي گنجد و متخصص مربوط به خودش را مي طلبد از اين روي، بهتر است او را با مراكز مشاوره اي آشنا گردانيد تا زمينه هدايت و تربيت صحيح او فراهم گردد و او بتواند مشكلات خود را با اين گونه افراد در ميان بگذارد و آنها را به درستي حل كند.
اين را بدانيد به غير از ارجاع دوست تان به مراكز مشاوره اي شرعاً و اخلاقاً وظيفه خاص ديگري به گردن شما نيست. البته اگر بتوانيد با دادن روحيه و اميدوار كردن وي به او اميد بدهيد و در شاد كردن وي سهيم گردد يقيناً از اجر و ثواب مضاعفي برخوردار خواهيد بود.
اين را هم بدانيد كه انتخاب دوست صميمي تنها منحصر در يك نفر نيست بلكه شما مي توانيد علاوه بر اين دوست تان كه قصد هدايت او را داريد همزمان با دوستان مناسب و بهتري كه از لحاظ اخلاقي و رفتاري خوب و نمونه هستند هم رابطه دوستانه صميمانه اي برقرار كنيد و در رشد و تعالي خويش نيز بكوشيد.
موفق باشید.

سلام - خسته نباشید من یه نوجوون 17 ساله ام - سعی کردم تا الآن خودم رو از هوا و هوس درو نگه دارم و خدا رو شکر هم تا الآن هوس بازی و هوس رانی ای نداشتم اما مدتی هست که علاقه مند به دختری شدم که یک سال از خودم کوچک تره و دختر مومن و با ایمانی هم هست - طوری که همیشه حجابش رو رعایت میکنه ولی از روی شرم و خجالت تا الآن هیچ حرفی به هیچ کس نزدم ... اما احساس میکنم هر بار که میبینمش علاقم نسبت بهش بیشتر میشه-واین علاقه هم سرمنشاء از هوس و شهوت نداره و به چشم خواهر خودم بهش نگاه میکنم از طرفی نگران وسوسه های شیطانی ام و از طرفی فکر میکنم برای صحبت کردن راجع این موضوعات هنوز خیلی زود هستش و مطمئنم اگر با مادرم صحبتی به میون بیارم ممکنه عکس العمل جالبی نداشته باشه آشنایی خانواده ها به هم نسبتا زیاد هستش - همسایه ی ما هستند و هم پدرم و هم مادرم پدر و مادر اونو میشناسن و با هم خوش و بش و صمیمیت دارن و یک دلیل دیگه هم اینه که خجالت میکشم موضوع رو به میون بیارم شما راهنمایی کنید - آیا این کار گناه داره که من همه ی احساسات رو درون خودم بریزم ؟ یا طبق امر اسلام مشورت کردن جایز هستش ؟ شما جای من بودید چه چاره ای میکردید ؟! ارزشش رو داره که با مادرم صحبت کنم و مسئله رو قبل اینکه مشکل ساز بشه بگم ؟ هر چند که ممکنه از این پررویی من ناراحت و دلخور بشه... خیلی ممنونم

خويشتنداري شما را ارج مي نهيم. ولي متأسفانه مهمترين مرحله خويشتنداري كه بسترساز بسياري از مشكلات و گناهان يعني حفظ كامل حريم نگاه را به انجام نرسانده ايد. اساساً وقتي چشمان ما بي حريم شد خويشتنداري عمر چنداني نخواهد داشت و دير يا زود شكسته خواهد شد.
قبول كنيد كه شما در سنيني به سر مي بريد كه با انواع اقسام بحران ها از جمله بحران بلوغ، بحران نوجواني، بحران هويت بحران كنكور و تحصيلات دانشگاهي و ... قرار داريد. هر كدام از اين بحران ها كافي است كه اضطراب شما را فزوني بخشد و شما چاره اي جز جستجوي يك آرامشگر بيروني (كه معمولاً از جنس مخالف است) نداشته باشيد. متأسفانه و از بد حادثه اين دختر پاكدامن در مجاورت فيزيكي شما قرار گرفته است و به دلايلي توانسته به شما آرامش ببخشد. به ياد داشته باشيد كه مكانيزم هاي دفاعي ما در هنگام اضطراب بسيار فعال است و بسياري از توجيهات مذكور در نامه شما چيزي جز مكانيزم هاي دفاعي ناهشيار شما نيست. نگاه خواهري به يك دختر صددرصد نامحرم يا «بي شهوت قلمداد كردن نگاه به ايشان، ماهيت دفاعي دارند و مكانيزم دفاعي «انكار» و «استدلال تراشي» باعث چنين توجيهاتي از جانب شما شده است. اگر به هر دليلي نگاه خود را حفظ نكنيد چيزي جز جنگ فرسايشي با تمنيات نفساني نخواهيد داشت. هر روز بايد ذهن مضطرب خود را درگير دودلي ها، ترديد ها، علائق و خاطرخواهي ها و ... نماييد. متأسفانه شما از هم اكنون با بسياري چيزها خداحافظي كرده ايد و قصه پر غصه اي را با يك عدم خويشتنداري شروع به روايت كرده ايد. با فرض اين كه اين دختر بهترين دختر عالم باشد باز از شروع اين علاقمندي اوليه تا ازدواج احتمالي چيزي حدود ده سال (كمتر يا بيشتر) فاصله وجود دارد.
اين فاصله زماني يعني يك هفتم عمر طبيعي شما. يعني شما يك هفتم عمر خود را بدون هيچ دليل منطقي مصروف يك عشق نوجواني كرده ايد. عشق همچون سرطان به تدريج تمام سلول هاي شما را در مي نوردد و تار و پود ذهن را به طور كامل تسخير خواهد كرد.
شبانه روز شما، اين دختر مي شود و شما با خيلي چيزها از جمله آرامش خداحافظي خواهيد كرد. با فرض اين كه شما بعد از ده سال با ايشان ازدواج نماييد فكر مي كنيد چه چيزي انتظار شما را مي كشد. ده سال انتظار فرسايشي رمقي براي ازدواج شما باقي نمي گذارد و شما بعد از ازدواج متوجه مي شويد اين دختر با آن چيزي كه در ذهنتان ساخته و پرداخته ايد بسيار متفاوت است.
موانع پيدا و پنهان از جمله عدم همخواني خوني و ژنتيكي، عدم علاقه اين دختر به شما، عدم رضايت والدين طرفين و .. بر سر راه اين ازدواج احتمالي وجود دارد.
پس اگر بخواهيم هزينه اين عدم خويشتنداري را حساب كنيم بسيار كمرشكن تر از آن است كه شما تصور آن را از ابتدا مي كرديد.
در هر صورت شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد، ولي اين را بدانيد كه اگر به فكر خود و آينده دو دنياي خود نيستيد، لااقل اين دختر از همه جا بي خبر را درگير ناآرامي دروني خود نكنيد و اگر به خود رحم نمي كنيد لااقل به اين دختر رحم كنيد. اين دختر را به سادگي مي توان از راه به در كرد، ولي تاوان اين از راه به در شدن را بايد شخص شما بپردازد. به هيچ وجه اين خاطر خواهي ها و عشق هاي فيزيولوژيك را جدي نگيريد و بدانيد به ظاهر بي آسيب اين دختر نيز نمي توان اكتفا كرد. اگر از اضطراب بالا در رنجيد براي برون رفت كم آسيب تر از اين علاقمندي آسيب زا (هر چند شما آن را بي آسيب بشماريد) به درمان تخصصي آن همت گماريد.
از هر گونه تشديد علاقه به شدت حذر نماييد و با صفر رساندن رابطه (حتي در حد يك نگاه) به داد خود و آينده خود برسيد. درونريزي اين احساسات گناه شرعي ندارد، ولي بايد تا حد امكان به جاي بغرنج سازي و بزرگنمايي اين علاقه به ساده سازي پيش پا افتاده سازي آن همت گماريد.
موفق باشید.