مهارت‌هاي زندگي و تكنيك‌هاي موفقيت (روان‌شناسي مثبت‌گرا)

گاهي به مناسبتها پيام مي دادند مي گفتن شما جاي خواهر كوچك من هستین
اساسا ارتباطات انساني و روابط دوستانه با ديگران در اديان الهي بويژه دين مبين اسلام تعريف شده است و محدوده آن كاملا مشخص گرديده.

يكي از همكارانم كه قبلا در يك محيط كار مي كرديم از من خواستگاري كرد فرد متدين و پاك بود جواب رد دادم بعد از مدتي ايشان ازدواج كرد گه گاهي به مناسبتها به من پيام مي دادند مي گفتن شما جاي خواهر كوچك من هستين و چون فرد مؤمن و مقيدي هستين و من هم پايبند به اصول اخلاقي هستم به شما پيامك ميدم شما انسان فهميده اي هستين و من از كمالات شما درس مي گيرم.من با شما عقد اخوت مي بندم...من راضي به اين ارتباط نيستم نمي دونم چطور قطعش كنم؟مي ترسم مثل قبل دلشكسته بشن و فكر كنن كه من فخر فروشي مي دونم و يا لايق نيستن... جه كنم؟

براي پاسخگويي به سوال شما ابتدا نكاتي را بيان مي كنيم:

1. اساسا ارتباطات انساني و روابط دوستانه با ديگران در اديان الهي بويژه دين مبين اسلام تعريف شده است و محدوده آن كاملا مشخص گرديده، دين مبين اسلام براي حفظ حريم خانواده و شكوفايي و كارآمدي آن و جلوگيري از بي بندو باري، اختلاط نسل ها و ... براي اتباطات افراد جامعه اسلامي قوانيني وضع كرده است، از جمله آن ها، قانون محرم و نامحرم است.

2. از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج را توصیه می كند. از این رو در اسلام رابطه دوستی يا عقد اخوت بين زن ومرد نامحرم معنا ندارد. به فتواي همه مراجع تقليد رد و بدل كردن سخنان تحريك آميز (احساسي و ابراز علاقه) بين زن و مرد نامحرم حرام است  و اشكال  دارد.

3. شما خوب مي‏دانيد جاذبه بين دو جنس مخالف (زن و مرد) بسيار فراوان است؛ مخصوصا در سنين جواني، كه اين جاذبه و حساسيت در اوج خود مي‏باشد، در نتيجه هر چند جوان بخواهد رعايت مسايل شرعي و عرفي را در ارتباط با جنس مخالف بنمايد، اما تمايلات نفسي و وسوسه‏هاي شيطاني قوي‏تر از آنند كه انسان گرفتار خطرهاي بزرگ نشود. به همين جهت عقل اقتضا مي‏كند انسان خود را در معرض خطري - كه بسياري از خوش باوران را گرفتار كرده - قرار ندهد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مي‏تواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان علي نفسه بصيره؛ آدمي بر نفس خود آگاه و بيناست»؛ (قيامت ، آيه 14).

4. تجربه نشان داده اين نوع ارتباطات هر چند با رعايت اصول اخلاقي و شرعي و با نيت خير و اصلاح باشد، كم كم و به تدريج به انحراف كشيده مي شود.

با توجه به نكات بالا بايد بگوييم كه:

1. قطعا رابطه برادر و خواهري  و يا عقد اخوت بين شما و اين آقا معنا ندارد، زيرا واقعا برادر و خواهر يك ديگر نيستيد و نسبت به هم نامحرم محسوب مي شويد. بنا بر اين در ارتباط با يك ديگر هر گونه ابراز احساسات و علاقه ايشان نسبت به شما و شما نسبت به ايشان (هر چند ابراز علاقه نشود. ولي  لحن صحبت دوستانه و صميمي باشد) از نظر شرعي حرام مي باشد (گناه دارد) و آثار و پيامدهاي خطرناكي را در پي خواهد داشت.

2. هرچه اين ارتباط  بيشتر ادامه ادامه پيدا كند،  ارتباط عاطفي او با شما  قوي تر  شده ودر آينده قطع اين رابطه سختتر مي شود . و از سوي ديگر مي تواند آينده هر دوي شما را خراب كند.

بنا بر اين رفتار در ست و  منطقي اين است كه  با  توكل بر خدا وند متعال با قاطعيت  به اين رابطه پايان دهيد؛ زيرا شما مسئول كارهاي خود هستيد و در مقابل اين شخص هيچ مسئوليتي نداريد.

3. به خودتان تلقين كنيد كه «من مي توانم راهي را كه انتخاب كرده ام بپيمايم» و يك نه قاطع به اي رابطه پايان دهيد.

4. از فكر كردن به او جدا بپرهيزيد و هر چيزي كه او را به ياد شما ي اندازد از خود دور كنيد.

5. انجام يك كار مهم و جدي را كه در راستاي تحصيلات و رشته درسي شماست، آغاز كنيد، مثلا روي يك موضوع علمي بطور جدي به تحقيق بپردازيد. در اين زمينه با اساتيد مربوطه مشورت كنيد.

6. به امور مذهبي و عبادات بويژه نماز اول وقت اهتما بيشتري نشان دهيد.

7. با برنامه ريزي صحيح همه اوقات شبانه روزي خود را پر كنيد و از بيكاري و قرار گرفتن در تنهايي اجتناب كنيد.

8. به هيچ وجه با اين فرد مواجه نشويد. و هرگز به پيامكها و تماسهاي او پاسخ ندهيد.

9. با افراد مومن و با نشاط و اهل كار و فعاليت و موفق طرح دوستي ببنديد كه نقش بسيار زيادي در تقويت ايمان و اراده شما دارند.

انزوا طلبی در انسان حاصل چیست
برخی روانشناسان انسان را موجودی زیستی ـ روانی ـ اجتماعی معرفی كرده‏اند. تردیدی نیز در این نیست كه ...

انزوا طلبی در انسان حاصل چیست و این كه آیا مشكلی در بر دارد یا خیر؟

برخی روانشناسان انسان را موجودی زیستی ـ روانی ـ اجتماعی معرفی كرده‏اند. تردیدی نیز در این نیست كه یكی از ابعاد  وجودی انسان بعد اجتماعی اوست. طبیعی است همان طور كه دیگر ابعاد وجودی انسان باید رشد كافی پیدا كند، به این بعد نیز  توجه كافی باید مبذول شود .آدمی از  بدو تولد با تعاملش با محیط اطراف در صدد تأمین نیازهای خود و ایجاد ارتباط با جهان  است. پس ارتباط و تعامل با دیگر انسان‏ها یكی از ضروریات است كه در وجود انسان قرار داده شده است. بنابر این اگر تنهایی و  عدم ارتباط با دیگران به مقدار زیادی استمرار پیدا كند، مانع رشد مناسب بعد اجتماعی انسان است كه   می‏تواند منشأ بسیاری از مشكلات و از جمله انزوا طلبی باشد.

قرآن می فرماید : يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا ؛ اي مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و ملت ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد. (1)

در این آیه به این نكته اشاره شده آدمي از خانواده‏ها و تيره‏ها و تبارهای متعددی خلق شده‏اند تا با هم آشنا بشوند و  در كنار یكدیگر زندگی كنند .

این نكته بر اساس  فطرت اجتماعی بشری است كه  همواره مورد توجه ادیان مختلف قرار گرفته و برای این، همزیستی در اجتماع به صورت مسالمت آمیز باشد ، انبیاء و اولیاء روایات فراوانی را در این باره فرموده اند كه در كتاب های روایی ما به آداب معاشرت مشهور هستند. این خود مهم ترین دلیل مذمت انزوا طلبی در ادیان الهی و به خصوص دین اسلام و مذهب تشیع است.

 در روایات شریفه داریم كه  توصیه به معاشرت با اقشار مختلف جامعه حتی بینوایان و فقرا به خصوص ارحام و نزدیكان می كنند . رسول خدا در پاسخ به سوال اباذر غفاری فرمود: صله رحم ( ارتباط با خویشان) به جاي آور، اگر چه آن ها  قطع كرده باشند، و دعوت بينوايان را بپذير و با آنان بيش تر معاشرت كن. (2)

در این زمینه می توانید به كتاب های آداب معاشرت، اثر آقای محمد باقركمری و كتاب آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام‏ اثر آقایان محمد علي فارابي ،يعسوب عباسي علي كمر مراجعه بفرمایید.

بر این اساس گرایش به تنهایی و انزوا طلبی در انسان یك تحول در وی است. بدیهی است  تحول بي علت نيست و نميشود دليلي نداشته باشد.

برای دست یافتن به علل پیدایش روحیه  انزوا طلبی در یك فرد باید ابهاماتی روشن شود، مثل اینكه چه شرايطي براي فرد پيش آمده كه چنين روحیه ای در او به وجود آمده است؟  چه نوع تفكراتي در ذهن او است كه او را به این سمت هدایت می كند؟آیا درزندگي خانوادگي فرد تغييراتي صورت گرفته است؟  و سوالاتی از این قبیل .

در حقیقت  تحول روحي انسان و مسائل پیرامون او بهترین راهنما در دست یابی به دلایل انزواطلبی اوست.

گاهی اگر یك امر مثل كار و تلاش ، تحصیل و امثال این ها در يك روند طولاني با تنوع و عوامل آرامش بخش روحي همراه نشود و شخص ازلذتهاي متعارف و مشروعي كه بايد بهرهمند شود، استفاده نكند، نشاط و شادابي او سلب می شود و احساس سستي و انزوا طلبي براي او حاصل ميشود. گاهی فشارها یا سرزنش های زیاد والدین سبب این حالت می گردد و گاهی ناموفق بودن در اهداف و برنامه ها و گاهی ... .

شاید بتوان كوچك ترین آثار انزوا طلبی را، تنبلی، سستی و كاهلی ، بی تحركی، از دست دادن اعتماد به نفس ،از دست دادن فرصت ها ، پیدایش روحیه ناامیدی و ناتوانی، اتلاف بزرگ ترین سرمایه بشری یعنی عمر ،احساس درد و رنج درزندگی ,سلب مسئولیت از پذیرش مشكلات،احساس بیهودگی و بی فایدگی دانست.

 احتمال دارد كه منشأ انزواطلبی افسردگی  باشد. برای تشخیص این امر  بهتر است  به یك روانشناس بالینی یا روانپزشك مراجعه نمایید.منتظر تماس بعدی شما هستیم.موفق باشید.

 

پی نوشت ها :

1.حجرات (49) آیه 13 .

2.علي سلگي نهاوندي‏، ترجمه ارشاد القلوب ،چ ناصر، قم‏، چاپ اول‏، 1376 ه ش ، ج‏1، ص 377

علايق خودم را به درستي نمي شناسم.براي شناخت آن ها چه كنم؟
امروز،‌‌همان كودكان بازيگوش ديروز بوده‌اند كه هركدام‌شان به نوعي اين علاقه و استعداد را از همان دوران كودكي در خود داشته اند...

علايق خودم را به درستي نمي شناسم.براي شناخت آن ها چه كنم؟ چگونه بفهمم كه كدام يك بهتر و براي دستيابي به آن ها تلاش كنم؟

 

يادتان باشد، بسياري از مهندسان، نويسندگان، بازيگران، پزشكان و خلبانان امروز،‌‌همان كودكان بازيگوش ديروز بودهاند كه هركدامشان به نوعي اين علاقه و استعداد را از همان دوران كودكي در خود داشته اند، اما با شناخت درست علايق و استعدادهاي خود باعث موفقيت امروز خود گشته اند.

به دوران كودكي خود فكر كنيد و ببينيد چه كارها و فعاليت هايي بيشترين لذت و رضايت را به شما مي داده است و در آن دوران از چه كارهايي لذت مي برديد. به آن چيزهاي ساده اي فكر كنيد كه در كودكي شادتان مي كرده است. شايد به ياد بياوريد كه دوست داشتيد با دستهايتان كار كنيد يا وقت خود را به گلكاري، آشپزي، خياطي بپردازيد يا تمام روز را نقاشي كنيد. شايد هم دوست داشتيد كه بيرون از خانه برويد و دست به اكتشاف بزنيد يا اين كه براي دوستان و خانواده هنرنمايي مي كرديد و سرگرمشان مي كرديد. شايد عاشق كتاب خواندن بوده ايد يا اين كه دوست داشتيد چيزهاي خراب و شكسته را درست كنيد. وقتي بفهميد كه چه فعاليت هايي در دوران كودكي باعث شادي و رضايت شما مي شده است، راحت تر مي توانيد علايق، استعداد‌‌‌‌‌ها و تواناييهاي پنهان خودتان را كشف كنيد.

براي شناخت علايق و استعدادهاي خود و اين كه در چه زمينه اي مي توانيد بهتر عمل كنيد، راهكارهاي زير مفيد خواهد بود:

1. مدتي به كلاسهاي مختلف در رشته هاي مختلف برويد. كلاسهايي در زمينه هاي گوناگون كه احساس ميكنيد به آن زمينه ها علاقه داريد و دوست داريد در آن حيطه ها كار كنيد. ببينيد كدام يك از كلاس ها را بيشتر دوست داريد و دوست داريد كه بيشتر و بيشتر از آنها بياموزيد.

2.  كتاب آشنايي با رشته هاي مختلف دانشگاهي انتشارات سازمان سنجش را تهيه كرده و آن را مطالعه نماييد يا اينكه نگاهي گذرا به فهرست كتاب و رشته هاي مختلف داشته باشيد و ببينيد كه كداميك از رشته ها بيشتر شما را جذب ميكند.

3. از ديگران بپرسيد. براي پيدا كردن علايق و استعداد ذاتي خود بايد از ديگران بپرسيد كه در چه كاري مهارت داريد و آنها در چه زمينه هايي شما را تعريف و تمجيد مي كنند. اين علايق و استعدادها به اين دليل پنهان است كه خودتان هنوز آن را كشف نكرده ايد. يك راه بسيار عالي براي يافتن اين استعدادها اين است كه از خانواده، دوستان، معلمان و حتي از خودتان بپرسيد. 4. همه آرزوها و ايدههايتان را در زمينه هاي مختلف در نظر بگيريد و هر كاري كه توجه شما را به خود جلب مي كند را روي كاغذ يادداشت كنيد. دور همه آن كارهايي كه دوست داريد يك دايره بكشيد و چند روز در مورد آنها خوب فكر كنيد. اين روش سر نخ هاي خوبي براي شناخت بهتر علايق و استعدادهايتان به شما مي دهد.

5. به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي مراجعه كنيد و با اجراي آزمون هاي مختلف از جمله آزمون استعداديابي و نيز به كمك مشاوران و روانشناسان با تجربه به شناخت علايق و استعدادهاي پنهان خود بپردازيد

چگونه می توان کسی را به زندگی امیدوار کرد
انسان معجونی از جسم و روح است. جسم مركَب روح است. اما به تدریج به سوی فرسایش می رود‌ ...

چگونه می توان کسی را به زندگی امیدوار کرد و یا با حرف هایمان به او آرامش دهیم ؟

انسان معجونی از جسم و روح است. جسم مركَب روح است. اما به تدریج به سوی فرسایش می رود روح است كه مركز آمال و امیدها، خوشی و ناخوشی ها عشق و احساس پوچی و ناامیدی است.تنهاروح است

 اما حیات و زندگی روح و نفس آدمی به چند چیز است كه عبارتند از:

1- معرفت و شناخت،

2- ایمان و داشتن هدف،

3- عمل صالح.

در هر كاری انسان به آگاهی و اطلاعاتی كافی نیاز دارد تا هدف را بشناسد و درستی آن را باور كند و انگیزه و علاقه برای رسیدن به آن هدف در او ایجاد شود.

هدف، هر چه عالیتر و از قداست بیش تری برخوردار باشد، علاوه بر ایجاد شوق و علاقه بیش تر، بر همت و تلاش فرد میافزاید . درجه اعتماد به نفس و خودباوری را در شخص افزایش میدهد.

پس در مقیاس كلی زندگی، نخست باید از آفریننده هستی، هدف «آفرینش خود و جهان، و هدف زندگی» معرفتی كسب كرد.

از نظر قرآن روح انسان با «معرفت و ایمان و عمل صالح» زنده است.(1) . با آن سرور و نشاط، امیدواری به آینده و حركتی رو به جلو دارد.

از این رو خداشناس هیچ گاه احساس تنهایی، پوچی و بیهدفی نمیكند. دلگیری و ناراحتی عمقی ندارد، چون معشوق و محبوبش (خدا) پیوسته با او است . شخص خود را پیوسته در طاعت و تسلیم معشوقش قرار میدهد.

خدا نیز دوستش میدارد. به قلبش نور و امید، به روحش آرامش و اطمینان میبخشد . محبت او را در دل دوستان خالص و برگزیده اهل زمین و فرشتگان و ساكنان عرش خود قرار میدهد تا او را دوست بدارند.

دوست عزیز !كدام آینده و زندگی زیباتر و دلانگیزتر و امیدبخشتر از چنین زندگیای است؟

بنابراین با تقویت «معرفت و تحكیم ارتباط قلبی، گفتاری و عملی» با خدا، ثبات قدم، استواری اراده و امیدواری به آینده زندگی دنیا و آخرت حاصل میشود . روح حیات و زندگانی جاوید خواهد داشت . پیوسته در مسیر رشد و كمال و مسرور سرزنده بودن به پیش میرود.

    در جهت رفع مشكل ایشان راهكارهای زیر توصیه می‏شود: 

  1. ارتباط ایشان را با خانواده محترم شان بیش تر كنید. 

  2. روابط خود را با دوستان  گسترش دهند تا احساس تنهایی نكنند . در كارها به آنان كمك كنند .در اوقات فراغت و رفت و آمدها، با آن ها صحبت نمایند؛  

 3. از قرار گرفتن در تنهایی اجتناب كنند؛ حتی برای مطالعه نیز از كتابخانه استفاده كنند؛ 

  4. در فعالیت‏های فرهنگی و اجتماعی  شركت فعّال داشته باشند و كاری را به عهده بگیرند؛  

 5. در مجالس جشن و اعیاد و یا جمع دوستان شركت نمایند؛ 

  6. هر روز مدتی ورزش كنند (به خصوص در ورزش های جمعی شركت نمایند)؛ 

  7. هرگاه احساس كسالت كردند، دوش آب ولرم بگیرند؛ 

  8. هرگاه افكار بیهوده و اوهام به ذهن شان خطور كرد، با مشغول شدن به كاری و با توجه به نقاط مثبت زندگی ایشان، به مقابله با فكرهای بیهوده و منفی بپردازند؛

   9. برای انجام دادن كارهای روزانه، برنامه‏ای تنظیم كنند . تمام اوقات خود را با مطالعه، ورزش، صحبت با دوستان شایسته و متدین، عبادت، كمك در نظافت اتاق، فعالیت‏های هنری و... پر كنند. هیچ گاه بی كار نباشند؛

   10. توانایی‏ها، استعدادها و موفقیت‏های گذشته خود را، یادداشت كنند . هر روز چند بار از روی آن بخوانند . تصوّر مثبت و خوبی از خودشان داشته باشند؛

   11. درباره رشته تحصیلی خود مطالعه كنند. فواید و آثار و كاركردهای آن را برای خود بنویسند . با اساتید مربوطه مشورت كنند؛

   12. به نماز و عبادات توجه بیش‏تری داشته باشند . حتی المقدور نمازهای شان را در اول وقت و به جماعت بخوانند.

 زندگی در دنیا، همیشه و برای همه انسان‏ها همراه با مشكلات بوده و هست. زمانی مشكلات آسان خواهد شد كه با نگاهی مثبت و باتلاشی و همتی بلند، برای حل آن ها گام برداشت. مطمئن باشند با تكیه بر امكانات و توانمندی‏های مختلفی كه در وجود خود سراغ دارند، می‏توانند بر آن ها مسلط شده و پیروز شوند.

 با تلقین كردن به خود ( توانا هستم و می‏توانم بر مشكلات چیره آیم)  ناامیدی را كنار بگذارند . با تقویت روابط اجتماعی خویش با دیگران و حضور در عرصه عمل، به تلاش و كوشش خود ادامه دهند. افكار منفی را رها نموده، بر موفقیت‏های گذشته فكر كنند و خود را توانا و با اراده بخوانند.

 با مشاوران و پاسخگویان بخش تلفنی مركز تماس بگیرند: 09640(بدون كد)

پی­نوشت:

1. نحل(16) آیه97

احساس می­کنم آدم بدشانسیم خیلی به خودم اعتماد ندارم ...
اعتماد به نفس انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگي بار مي‏آورد ...

احساس می­کنم آدم بدشانسیم خیلی به خودم اعتماد ندارم، چیکار کنم؟

 در پاسخ به سوال شما در مورد اعتماد به نفس و راهكارهاي افزايش آن بحث مي نمايم قبل از ارائه راه حل و پاسخ اصلي ذكر اين مقدمه ضروري به نظر مي رسد كه: اعتماد به نفس انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگي بار مي‏آورد و براي انجام دادن مسؤوليت‏هاي فردي و اجتماعي، با توجّه به توانائي هاي فرد، انسان را به ميدان عمل مي‏كشاند و سبب مي‏شود فرد مسؤوليت‏هاي خويش را با اطمينان كامل انجام دهد و با افزايش قابليت‏ها و توانايي هايش از هرگونه توقف و سكون بپرهيزد. در واقع اعتماد به نفس به معناي باور كردن قابليت انساني خويش، روبه‏رو شدن فعال با رويدادهاي زندگي و انجام دادن درست وظايف است. بنابراين، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه مي‏گيرد نه از بيرون. افرادي كه از اعتماد به نفس كافي برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسؤوليت پذير و پيشرفت گرايند؛ ناكامي‏هاي زندگي را مي‏پذيرند؛ بر ايجاد رابطه با ديگران توانايند و از هرگونه گوشه‏گيري دوري مي‏جويند .

از طرف ديگر، آنان كه ضعف اعتماد به نفس دارند از مشكلات زير رنج مي‏برند: 1. احساس خود كم بيني‏ در اكثر اعمال و نگرش‏هاشان احساس عدم اطمينان و درماندگي مي‏كنند؛ خود را در مواجهه با مشكلات ناتوان مي‏بينند و جملاتي چون نمي‏توانم اين كار را انجام دهم، هرگز قادر به يادگيري در سطوح عالي نيستم، توان نيل به مراتب عالي ندارم، هميشه ذهن اين افراد را به خود مشغول مي‏كند. 2. بروز احساسات و عواطف منفي‏ رفتارشان حاكي از نوعي خشونت، بي‏قيدي و بدخلقي است. به سبب عدم پذيرش محوري به نام «خود» همواره در انعكاس علايق خويش با ترديد و تغيير رو به رويند و توان ابراز رفتار عاطفي مناسب ندارند. 3. گريز از موقعيت‏هاي نگران‏زا در برابر فشارهاي رواني، به ويژه ترس و خستگي و آنچه موجب آشفتگي‏اش شود، بسيار كم تحمّل‏اند؛ حتّي موردي مانند امتحان ممكن است برايشان بحران‏هايي اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقيتشان انجامد. 4. نوميدي‏ يأس از دستيابي به اهداف، رايج‏ترين ويژگي اين افراد است. 5. كمرويي‏ يكي از شايع‏ترين صفات اين افراد كمرويي است و معمولاً در برقراري ارتباطات اجتماعي در صحنه‏هاي مختلف با مشكل جدي روبه‏رو هستند.

اما اعتماد به نفس، توجه فرد به توانايي‏هاي خود و استفاده از آن‏ها است. اعتماد به نفس دو ركن دارد: 1. شناخت استعدادها و توانايي‏ها ي خود 2. باور كردن اين توانايي‏ها

در مرحله اول بايد فرد به خودشناسي بپردازد و ابعاد وجود خويش را به خوبي ارزيابي كند. خداوند به هر كس استعدادي خاص داده است. سيد بن طاووس بر اين عقيده بود كه هر انسان در زمينه‏اي نابغه است. هر فرد بايد استعداد ويژه خود را بشناسد و آن را به كار بندد. پس از شناخت توانايي‏ها، طبعاً فرد آن‏ها را باور مي‏كند. مرحله بعدي براي كسب اعتماد به نفس، استفاده از اين توانايي‏ها در حل مشكلات و پيشبرد امور است. در اين جا قوت نفس لازم است. روان شناسان اين امر را بُعد انگيزشي فرد مي‏نامند . همان طور كه آگاهي از خويشتن مي‏تواند انسان را از هرگونه خيالبافي و افكار منفي درباره خود رهايي دهد و سمت كمال واقعي و اصلاح كاستي‏ها رهنمون گردد، عدم اعتماد به نفس مي‏تواند مانع شكوفايي قابليت‏ها و خلاقيّت‏ها و ايفاي مسئوليت‏ها شود.

اكنون در پرتو شناخت مختصري كه درباره اعتماد به نفس و ويژگي‏هاي افراد معتمد به نفس به دست آمد، اشاره به بعضي از راهكارهاي عملي جهت تقويت اين پديده سودمند مي‏نمايد. اميد است رعايت اين موارد به كاهش مشكلتان بينجامد. بي ترديد با تقويت اعتماد به نفس و به دست آوردن دركي درست از خود و توانايي‏هاتان به تدريج احساس عدم خود باوريتان از بين مي رود و بر مشكلات چيره مي‏شويد.

1 ) از بيان انديشههاي خود نترسيد

اعتماد به نفس سكهاي دو رويه است. يك روي آن افتخار، غرور، تحسين. و تمجيد و بسياري از نكات مثبت است. اما روي ديگرش ممكن است سرزنش، تمسخر و برچسب خوردن باشد. مهم اين است كه فرد از اين احتمالات نترسد و قدرت ابراز عقيدهاش را داشته باشد. بايد به اين باور برسيم كه صرف موفقيت يا شكست ارزش انسان را تعين نميكند بلكه تلاش و پايداري فرد است كه به او ارزش ميبخشد.

2 ) احساسات واقعي خود را بيان كنيد

در روانشناسي مدرن، بيان احساسات نوعي توانايي و هوش به شمار ميرود و از اصول اساسي روابط بين فردي است. بسياري از ما وقتي بابت يك موضوع از ديگري دلخوريم خودخوري ميكنيم و نميتوانيم رنجش و ناراحتي خود را با انتقادي ساده و صريح ابراز كنيم. درست به همين دليل در شرايط عادي نيز از بيان احساس مثبتي كه نسبت به ديگري داريم پرهيز ميكنيم. زيرا نگرانيم كه اين تحسين، تمجيد يا ابراز علاقه، در آينده و هنگامي كه دوباره به هر دليلي از فرد دلگير شديم براي ما شرايط نامناسبي ايجاد كند.

3 ) رفتار قاطعانه را تمرين كنيد

نياز به قاطعيت آنگاه مطرح ميشود كه مسئله تماس با ديگران در كار است. اشخاص در روابط خود با ديگران، از روشهاي رفتاري گوناگوني چون رفتار انفعالي، رفتار با قاطعيت و رفتار پرخاشگرانه، بهره ميگيرند بهترين سبك رفتار، رفتار قاطعانه است كه در آن، شخص عقايد و احساسات خود را با رعايت اصل احترام به ديگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز كرده و از حق و حقوق خود دفاع مي نمايد. روش قاطعانه، مانع از آن ميشود كه ديگران از شما سوء استفاده كنند. البته افراد با سبك برخورد قاطعانه همان طوري كه براي باورها و احساسات خود ارزش قايلند شكيبا بوده و به احساسات ديگران نيز بها ميدهند.

قاطع بودن، بدين معناست كه بر احساس هراس خود چيره شويد و از حق خود دفاع كنيد؛ ولي حق و حقوق ديگران را نيز ضايع نكنيد. كساني كه قاطعيت ندارند، بيشتر جاها، نميتوانند احساسات خود را ابراز كنند؛ زيرا نگرانند كه ديگران در مقام مخالفت حرفي بزنند. آنها كه از طرد شدن ميترسند؛ با انديشههاي ديگران موافقت ميكنند و راه محافظه كاري ميپيمايند و از ابراز احساسات خود، خودداري ميكنند.

روش قاطعانه بهجاي رفتار انفعالي (در جايي كه شخص مي ترسد يا خجالت مي­كشد كه افكار و احساسات خود را بيان كند) و رفتار پرخاشگرانه (كه در آن، به احساسات ديگران بهايي داده نميشود) براي به حداقل رسانيدن احساس خشم و هراس در خصوص روابط با ديگران توصيه ميشود.

4 ) برنامهريزي كنيد و منظم باشيد

علت آنكه بسياري از افراد به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و دائم خود را با «افكار خود سركوبگر» سرزنش ميكنند فقدان برنامهريزي يا بيانضباطي در اجراء برنامههاست. اين افراد نميتوانند از زمان كه همچون گنجي ارزشمند در اختيارشان قرار دارد به درستي استفاده كنند. در نتيجه اين «زمان» است كه آنها را با خود به هر سويي ميبرد. وقتي زندگينامه هر يك از مشاهير و افراد بزرگ را نگاه كنيد خواهيد ديد كه آنها در زندگي خود كمترين ميزان اتلاف وقت را داشتهاند. امام علي(ع) در اين باره ميفرمايند:«المومن...مشغول وقته» يعني فرد مومن هيچ وقت خالي ندارد و هميشه در حال كار و فعاليت است.

5 ) ؛ نه ؛ گفتن را بياموزيد

همواره، از ما خواسته ميشود كه به دوستان، افراد خانواده و همكارانمان كمك كنيم تا مسئوليتهايشان را انجام دهند. در بيشتر جوامع، يك اصل اخلاقي وجود دارد كه به هنگام نياز بايد به يكديگر كمك كنيم؛ ولي به مرور، حالتي ايجاد شده كه اشخاص، نيازهاي ديگران را بر نياز خود مقدم ميكنند و به اشتباه، پاسخ نه را بيادبي قلمداد مي نمايند و بر اين باورند كه با نه گفتن، ديگران را از خود ميرنجانند. آموزشهاي جرأت آموزي، به اشخاص كمك ميكند تا بيآن‌‌كه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ نه بگويند. اشخاص حق دارند بيآنكه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ منفي بدهند. توجه داشته باشيد كه مسايل ديگران در بسياري از، از مسايل شما مهم­تر نيستند. قرار نيست كه مسايل عالم را حل و فصل كنيد. اگر خود، كارهايي داريد كه اجازه نميدهد از ديگران كاري را بپذيريد، مؤدبانه از پذيرش پيشنهاد آنها سرباز بزنيد. اجازه ندهيد حرفهاي ديگران در شما احساس گناه ايجاد كند.

6 ) از جملههاي با فاعل «من» بهره بگيريد.

اين مهارت، به اشخاص ميآموزد كه خود انگيختگي بيشتري داشته باشند و احساساتشان را با راحتي بيشتري بيان كنند. همچنين به اشخاص امكان ميدهد كه احساسات خود را سركوب نكنند. بهرهگيري از فاعل «من» در جملهها، اشخاص را تشويق ميكند تا صاحب انديشه، احساسات، عقايد، ادراكات و باورهاي خود باشند.

7 ) از تماس چشمي بهره بگيريد.

ارتباطهاي غير كلامي گاهي از كلام و سخن، باور پذيرترند. ديگران، نداشتن تماس چشمي در زمان ابراز نظر را به حساب نداشتن صداقت ميگذارند. برقراري تماس چشمي، بيشتر هنگام ابراز احساسات در برابر ديگران دشوار است كه علت را بايد در ترس از طرد شدن جستجو كرد. آموختن اين مهارت، با نگاه كردن 1 تا 2 ثانيه در چشمان طرف مقابل آغاز ميشود و زمان آن به تدريج به 8 تا 10 ثانيه ميرسد.

8 ) از زبان جسم و تن، قاطعانه بهره بگيريد.

لحن استوار و قاطعانه صدا اگر با بدن شُل و افتاده همراه باشد، پيام دوگانهاي را به كسي كه با او در ارتباط هستند، مخابره ميكند؛ بهگونهاي كه طرف مقابل، پيام شما را نامطمئن يا غير صميمانه ارزيابي ميكند. حالت بدن، يا پيام شما را تقويت و يا از قدرت آن ميكاهد. افزون بر تماس چشمي و لحن صدا، حالت ستون فقرات و حالت سر، احساس شما را دربارة پيامي كه مخابره ميكنيد نشان ميدهند. توصيه ميكنيم كه بدني راست و قائم داشته باشيد و وزن بدنتان را به طور يكسان روي دو پاي خود تقسيم كنيد. بهتر است مركز ثقل شما، روي پاهايتان باشد.

9 ) مخالفت همراه با آرامش را تمرين كنيد.

وقتي نقطهنظرها و حقايق با آرامش بيان ميشوند، ديگران مخالفت را سالم ارزيابي كرده و زمينه مشاجره و بگومگو از بين مي­رود. در اين فضاي ارتباطي استرس جاي خود را به آرامش و صميميت مي­دهد.

10 ) به جاي واكنش نشان دادن، پاسخ دهيد.

واكنش، نوعي بازتاب است كه طبيعتي غريزي دارد. اقدام براساس واكنش، ميتواند موجب پشيماني شود؛ ولي پاسخ، برنامهاي حساب شده براي يك موقعيت خاص است. پاسخ دادن به يك موقعيت، به معناي تأمل در واكنش اوليه و آنگاه، ارائه يك پاسخ حساب شده و عاقلانه است. البته هر پاسخي، ناگزير، كافي و شايسته نيست؛ ولي وقتي اين مهارت را تمرين ميكنيد، به شما كمك ميكند تا با افراد، برخوردي مناسبتر داشته باشيد.

11 ) خود را باور كنيد.

همان طور كه خود بزرگ بيني از آفات شناختِخود است، خودكم بيني و خود كوچك بيني نيز انسان را از شناخت گنجينه‏هاي درونياش باز مي‏دارد. با اندكي تفكر و جست و جو در گذشته خود در مي‏يابيد، كارهاي موفقيت‏آميز بسيار داشته‏ايد و فرد مفيدي هستيد. خود كم بيني به جاي اين كه شما را در مسير رشد و كمال و ميل به پيشرفت قرار دهد، بيش‏تر سبب كسالت و احساس خستگي و نااميدي مي‏شود. بنابراين، بايد با ارزيابي‏اي صحيح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بيش‏تر نقاط قوت و موفقيت‏هاي گذشته خود را مورد توجه و يادآوري قرار دهيد و افكار منفي نظير «در هيچ كاري موفق نبودم، فرد مفيدي نيستم و...» را از ذهن خود بيرون بريزيد.

12) استعدادهاي خود را هر چه بيش‏تر بشناسيد.

شناخت استعدادها و قابليت‏هاي خويش مي‏تواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نوميدي رها سازد. بدين منظور، استعدادها و توانمندي‏هاي مختلف علمي، ورزشي، هنري، كلامي و... خويش را يادداشت كنيد و هر روز آن را براي خود بخوانيد.

13) بر توانايي‏ها و موفقيت‏هاي گذشته‏تان تكيه كنيد.

بايد بر توانايي‏هاي خويش تكيه كنيد و ضمن مرور موفقيت‏هاي گذشته، آن‏ها را در كانون تمركز و توجّه خود قرار دهيد.

14) گذشته ناموفق و شكست‏ها را فراموش كنيد.

اگر تصوري نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشي سپاريد. تصور نامطلوب اجازه نمي‏دهد به تغييرات خويش پي بريد و حقيقت كنوني‏تان را دريابيد.

15) خود را مثبت ارزيابي كنيد.

درباره خويش مهربان باشيد و شخصيت تان را با ديد مثبت ارزيابي كنيد. در شايستگي خويش ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده، در انجام كارها توانا بدانيد.

16) ريسك كنيد. روي تجربيات جديد، با ديد يادگيري بيش‏تر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدي براي شما فراهم مي‏آيد و حس خويشتن پذيري‏تان تقويت مي‏شود.

17) از خواهش‏هاتان بكاهيد.

عزّت و سربلندي انسان در گرو عدم درخواست‏هاي مكرّر از ديگران است. تا مي‏توانيد به خود متكي باشيد و به آنچه هستيد و داريد، اكتفا كنيد تا اعتماد به نفس بيش‏تر به دست آوريد.

18) خود را با ديگران مقايسه نكنيد.

هرگز خود يا موفقيت‏هاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است.

19) از هدف هاي كوچك و متوسط شروع كنيد.

يكي از علل شكست هاي مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس مي شود، در نظر گرفتن هدف هاي بزرگ و دست نيافتني است. چنانچه در مثال گفته اند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. براي اين كه به خودباوري و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندي در ما تقويت شود.

و اما براي رهايي از آفت خود كم‏بيني ، افكار منفي و باور نداشتن به خود ،به راهكارهاي زير عمل كنيد:

1. فهرستي از موفقيت‏هاي گذشته خود را يادداشت كرده، خوب درباره آن‏ها بينديشيد .( موفقيت‏هاي علمي و تحصيلي، هنري، ورزشي‏و...)اين كار سبب مي‏شود گنجينه‏هاي دروني‏تان را بيش‏تر بشناسيد و اعتماد به نفس‏تان تقويت شود.

2. فهرست موفقيت‏ها را هر روز چند بار مرور كنيد.

3. سعي كنيد جنبه‏هاي مثبت ديگري را كه در خود مي‏بينيد، به اين ليست اضامه كنيد.

4. هرگاه افكار منفي به شما هجوم آورد، با مشغول كردن خود به كاري از قبيل مطالعه ياگفت‏وگو با ديگران و انجام فعاليتي خاص، خود را از هجمه آن افكار نجات دهيد.

5. از قرار گرفتن در تنهايي و بيكاري اجتناب كنيد زيرا افكار منفي معمولًا در تنهايي و هنگام بيكاري بيش‏تر به سراغ انسان مي‏آيد.

6. هنگام شكست در كارها، به جاي اين كه خود را سرزنش كنيد، به ريشه‏يابي علل شكست روي آوريد.

7. اين حقيقت را به خود تلقين كنيد كه زندگي سراسر پيروزي نيست و فراز و نشيب بسيار دارد.

8. روحيه انعطاف پذيري را در خود تقويت كنيد يعني در عين حال كه بايد فردي منظم و دقيق باشيد و كارهاي خود را براساس برنامه انجام دهيد، همواره به اين نكته توجه كنيد كه همه شرايط و زواياي كار در ميدان ديد و شناخت ما نيست. چه بسا اموري در تحقق يا عدم تحقق كاري مؤثر است، ولي از ديد ما مخفي است يا در دست ما نيست و به وسيله محيط به ما تحميل يا از ما دريغ مي‏شود.

9. شكست‏ها در واقع سكوي پرش براي كسب پيروزي‏ها و فتح‏هاي بعدي است. بنابراين، از شكست‏ها نگران نباشيد.

10. همواره روحيه اميد را در خود پرورش دهيد و كلمه «مي‏توانم» را در آغاز هر كاري كه مي‏خواهيد انجام دهيد فراموش نكنيد.

11. در همه كارها به خداوند متعال توكل كنيد

افرادي كه پيوسته به ياد خدا هستند و به عظمت او ايمان دارند، نه هرگز از بيم تحقير و سرزنش ديگران عرصه را خالي ميكنند و نه هيچگاه به كبر و خود بزرگ بيني دچار ميشوند. هر كاري را بر اساس احساس وظيفه و تكليف انجام ميدهند. براي آنها پرداختن به كار با نيت الهي، مهمتر از نتيجه آن است. نه از شكست مايوس ميشوند و نه از پيروزي سرمست ميگردند. بنابراين مهم‏ترين روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونيايش با او است. وقتي بتوانيد حضور در محضر خالق هستي و كمال مطلق را احساس و به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگي‏اش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگي شخصيت خويش واقف خواهيد شد.زيرا وقتي تمام تلاشتان رضايت يك نفر(خداوند) باشد ديگر نگران رضايت و عدم رضايت ديگران نخواهيد بود. بنابراين، در نمازها حضور قلب بيش‏تر پيدا كنيد و خود را با ذات اقدس الهي مرتبط بدانيد.

مطالعه كتاب‏هاي زير در زمينه‏هاي فوق سودمند است:

1- قدرت تفكر، ژوزف مورفي، ترجمه هوشيار رزم آرا

2- قدرت اراده، محمد حسين سروري

3- غلبه بر ترس و خستگي، ادوارد اسپنسرث

4- آيين زندگي ديل كارنگي

5- رمز پيروزي مردان بزرگ جعفر سبحاني

6- پيروزي فكر مورفي

راه­هاي كنترل خشم در روابط همسران را به بنده بگوييد
مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

از شما خواهشمندم که راه­هاي كنترل خشم در روابط همسران را به بنده بگوييد

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. خشم و عصبانیت اگر از حد خود بگذرد و موجب بروز رفتارهای نامناسبی گردد، امر ناپسندی است و بایستی با اتخاذ برخی تدابیر جلوی آن گرفته شود و آن را كنترل و تعدیل كنیم. البته این ربطی به خصوص روابط همسران ندارد. ولی از آنجا كه ارتباطات عاطفی سالم و صلح و صفا و صمیمیت در روابط همسران حرف اول را می زند، خشم و عصبانیت بیش از حد، به این گونه ارتباطات همسران آسیب جدی وارد می كند، به همین خاطر لزوم كنترل و تعدیل خشم در روابط همسران بیش از دیگران احساس می شود و همسران می بایست با به كارگیری برخی از راهكارهای درمانی و كنترلی، خشم و عصبانیت خود را كنترل و تعدیل كنند تا زندگی مشترك آنان دستخوش ناملایمات نگردد و مهر و محبت، عشق و صمیمیت در روابط آنها همچنان حاكم باشد.

2. در ابتدا این را بدانید كه «خشم» نوعی هیجان روحی است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشایست همسر و دیگران بروز میكند. خشم میتواند یك رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یك عصبانیت تمام عیار، در هر حال پدیدهای كاملاً طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی عواطف انسانی میباشد، اما هنگامی كه از كنترل خارج شود، میتواند به یك حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط خانه، روابط شخصی و در تمامی عرصههای زندگی به وجود آورد. در حقیقت، حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات انسان است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و از دست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي كند و موجب مي شود كه بسياري ازجنايات و تصميم هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد. از این روی خداوند متعال يكي از مهم ترين ويژگي هاي انسان هاي الهي و پارسا پيشه را كظم غيظ و عفو از مردم مي شمارد و در سوره آل عمران، آیه134 مي فرمايد: «الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس والله يحب المحسنين؛ مومنان در هنگام عصبانيت خشم خود را فرو مي برند و از خطاي مردم در مي گذرند وخدا نيكوكاران را دوست دارد.» «كظم» در لغت به معني بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند. ولي از گناه و اعمال و حركات جاهلانه و ستمكارانه آن خودداري مي نمايند، به كار مي رود.

3. بیتردید نمیتوان پیشاپیش تمام حوادثی را كه باعث خشم میشوند را از سر راه برداشت و یا از روبهرو شدن با آنها اجتناب نمود، شاید اصلاً نتوانیم آنها را تغییر دهیم، اما میتوانیم بیاموزیم كه چگونه واكنشهای خود را كنترل كنیم. كنترل خشم این امتیاز را دارد كه احساسات ناشی از خشم و هم تحریكات جسمانی كه خشم باعث به وجود آمدن آنها شده است را كاهش میدهد.

4. نكته مهم در اینجا، هدایت خشم و عصبانیت در مسیر صحیح جهت نیل به آرامش است. از این رو، سعی كنید هنگام خشم از انرژی فراوان خود برای حل مشكل و تغییر مثبت در زندگی تان استفاده كنید و از راهكارهای مؤثری كه براي مهار عصبانیت و كنترل خشم و جهت دادن و تبدیل آن به رفتارهای مثبت وجود دارد، بهره مند گردید كه ما در ادامه به برخی از آنها اشاره می كنیم:

۱- از مهمترين روش ها، به دست گرفتن سررشته و مهار خشم و عصبانيت است؛ به عبارتي با تمرين و خودآگاهي مداوم، از بروز علايم خشم خودداري كنید و با تقويت خويشتنداري و كنترل بر نفس، خود را به دست عصبانيت خويش نسپاريد.

۲- تلاش براي عادت كردن به استفاده از عقل و منطق و استدلال پيش از ابراز احساسات و عواطف فردي يا ديدگاه هاي از پيش سنجيده نشده.

۳- سعی كنید از كنار مسائل به راحتي عبور كنيد و به حركات و رفتار همسرتان معنايي فراتر از آن چه كه هست ندهيد، سخت نگيريد و به اصطلاح «گير» ندهيد.

۴- انتظارات و توقعات خويش را  كاهش دهید و آنچه را كه هست بپذیرید.

۵- نيك بيني، درست ديدن و واقع بيني را در خود پرورش دهيد.

۶- پيش از آن كه عصبانيت و خشم خود را بروز دهيد به عكس العمل و بازتابي كه رفتار ناخوشايند و تند بر خواهد انگيخت بينديشيد.

۷- پيش از آن كه عصبانيت خويش را بروز دهيد به خودمان يادآور شويد كه «تو هم اكنون حق انتخاب و گزينش داري؛ بنابراين مي خواهي انسان باشي يا حيوان؟»

۸- براي به تأخير انداختن ابراز خشم شروع كنيد به شمردن از ۱۰۰ تا صفر به صورت معكوس و با فاصله هر ۷ شماره: ۱۰۰ ، ۹۳ ، ۸۶ و...

۹- محل مورد نظر را ترك كنيد و يك ليوان آب خنك بنوشيد و یا با آب سرد وضو بگيرد و يا غسل نمايد.

۱۰- تلقين مثبت كنيد و به خود يادآوري كنيد كه: «عصبانيت چيزي نيست مگر زبوني و خواري و ناتواني در قدرت عقل و منطق و توانايي گفت وگو، علاوه بر آن تو كه دوست نداري ديگران تو را به عنوان شخصي ضعيف و بي منطق و عصبي بشناسند و...»

۱۱- اگر شخص مؤمني هستيد، در هنگام خشم استعاذه نمايد و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» به خداوند عالم پناه ببرد و بلافاصله شروع كنيد به خواندن دعا و كمك خواستن صميمانه از خداوند.

۱۲- با تمرين مداوم تلاش كنيد كه بتوانيد در هر موقعيتي خود را به جاي همسرتان بگذاريد. این را به خاطر بسپارید كه «جرأت ورزی و بیان احساسات به صورت منطقی، بهترین روش برای كنترل خشم و دستیابی به روابط بین فردی و رضایتبخش است.»

جهت آشنایی بیشتر با راهكارهای مهار خشم و مدیریت صحیح آن می توانید به كتابهای متعددی كه در این زمینه نگاشته شده است مراجعه كنید

هدف گذاري در زندگي كاري مهم و ضروري است، براي كسب خشنودي خدا و ياري ..
جوان ها در سه زمينه كار كنند: علم، تهذيب و معنويت، ورزش.

من پسري جوان و دانشگاهي هستم و در رشته اي مهندسي تحصيل مي كنم. از آنجايي كه هدف گذاري در زندگي كاري مهم و ضروري است، براي كسب خشنودي خدا و ياري امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف و عليه السلام) سه مورد زير را به عنوان هدف انتخاب كرده ام، كه از شما مي خواهم من را مشورت دهيد كه آيا انتخاب اين سه مورد به عنوان هدف، مناسب و كافي است ؟ آيا اين سه مي توانند هدف كاملي در زندگي باشند؟

سه هدف: 1- علم(شامل برخي علوم ديني و علوم مربوط به رشته ي دانشگاهي ام)  2- ادب  و 3- جسم نيرومند.كه موارد بالا را از آيه قرآن و يك حديث انتخاب كرده ام.در سوره بقره و آيه 247 خداوند،حضرت طالوت عليه السلام را به خاطر علم و قدرت جسم برگزيدند.و در حديثي از اميرالمومنين عليه السلام داريم كه مي فرمايند: علم و ادب بهاي جان توست، پس در آموختن آن بكوش ...(تا آخر حديث).

حضرت آيت الله خامنه اي سال ها قبل در سخنراني اي كه در مورد جوانان داشتند فرمودند كه جوان ها در سه زمينه كار كنند: علم، تهذيب و معنويت، ورزش. اين چيزهايي كه شما گفته ايد تقريبا نزديك به همين چيزهايي است كه ايشان فرموده اند. واقعيت هم همين طور است كه انسان اگر داراي علم مفيد باشد و روي خودش هم كار اخلاقي انجام داده باشد و انسان مهذبي شده باشد و از نظر جسمي هم سالم باشد به جاهاي خوبي خواهد رسيد. برنامه هايي كه شما براي زندگي اتان انتخاب كرده ايد خوب است، البته همان طور كه گفته شد به جاي "ادب"، معنويت و دين داري را قرار دهيد، كه البته "ادب" را هم شامل مي شود. نكته اصلي در اين جور برنامه هاي كلي در زندگي، عمل كردن به اين برنامه هاست، وگرنه برنامه ريزي خيلي سخت نيست، مهم اين است كه تلاش صورت بگيرد تا آنها انجام شوند، ولي همان طور كه گفته ايد برنامه ريزي و ترسيم خطوط كلي زندگي هم مهم است

من گرم مزاجم و خشکم و اشتغال فکری و ذهنی فراوان دارم، همه نوع فکری به سرم می زند ونتیجه دلخواه وعملی ازتوش درنمیاد(کم) چه کنم افکار زیاد به سرم نیاد و لااقل بتونم فکرم رو متمرکژ درمسایل کلی زندگی کنم؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي طبق گزارشي كه از مشكل خود داده ايد شما دچار وسواس فكري شده ايد، من در زير به تكنيك هاي مقابله با وسواس فكري اشاره مي‌كنم، ولي اين شما هستيد كه بايد با تمرين و ممارست زياد در طيّ يك دوره زماني شش ماهه تدريجاً زمينه خلاصي از اين مشكل را فراهم نماييد.
نكته اول: البته اگر برايتان امكان دارد براي رسيدن به نتيجه مطلوب، بهتر است اين تمارين را زير نظر يك مشاور روان درمانگر انجام دهيد.
نكته دوم: ديگر اينكه چون وسواس با انواع و اقسامي كه دارد از اختلالات اضطرابي شمرده مي شود، يعني ريشه در اضطراب دارد، لذا اگر مشكل شديد است بايد ابتدا به يك متخصص اعصاب و روان(روانپزشك) مراجعه نماييد تا ايشان با تجويز چند داروي ساده اين اضطراب را تا حدي در شما كاهش دهد تا بتواند اندكي برخود مسلّط شويد و بتوانيد تكنيك هاي روان درماني را پيگيري نمايند چه آنكه اگر اضطرابتان بالا باشد نمي‌توانند با تسلط كافي اين تمارين را انجام دهند و نتيجه درستي از آنها بگيريد.
1- تكنيك اول استفاده ازتنش زدايي (ريلكسيشن) است، با توجه به اينكه ريشه ي نشخوار فكري اضطراب است و تنش زدايي ضد اضطراب است، آموزش و بكار گيري اين تكنيك مي تواند در كاهش اضطراب و در نتيجه كاهش نشخوار فكري تاثير زيادي داشته باشد، پژوهشگران در پژوهشهاي خود پيرامون اين تكنيك كاربردي كه در سايت هاي مختلف قابل روئيت است، اثبات كرده اند كه بكار گيري اين تكنيك در بسياري از موقعيت هاي اضطراب زاي زندگي تاثير بسزايي در كاهش اضطراب دارد، اين محققان در منابع به حدود سي وپنج مشكلي كه با بكار گيري اين تكنيك برطرف مي شود اشاره كرده اند. شما مي توانيد با مراجعه به يكي از مراكز مشاوره و روان درماني نسبت به آموزش يكي از روشهاي آن اقدام نماييد. من در زير به برخي از مشكلاتي كه با اين تكنيك مي توان برآنها غلبه كرد براي شما برمي شمرم.
الف- سردرد ناشي از انقباض عضلات جمجمه، سردردهاي مزمن تنشي به دليل تنش بيش از حد در عضلات اسكلتي سر و گردن آغاز مي شوند و آموزش تنش زدايي تدريجي در تقليل سردرد تنشي اثر غير قابل انكاري دارد.
ب- ميگرن كه به عنوان ضربان يك جانبة سردرد(فقط در يك قسمت از سر) كه از درئن و يا اطراف چشم ها آغاز مي شود تعريف شده و اغلب به وسيلة يك بو، دل بهم خوردگي، تهوع، و....برانگيخته مي‌شود و گاهي توام با روان بي اشتهايي، حالت تهوع، استفراغ كج خلقي، حساسيت، اختلال بينايي است. البته بيماراني كه تمرين منظم خانگي داشته اند رضايت خيلي بيشتري از كاهش سردردها داشته اند.
پ- تقليل اضطراب و درمان انواع هراس ها مانند هراس از گربه، حساسيت زدايي نظامدار يكي از اصلي ترين شيوه هاي درمانگري در انواع هراس است و تنش زدايي يكي از مولفه هاي اصلي اين روش به حساب مي آيد.
ت- با كاهش اضطراب به دنبال تنش زدايي، بخاطر كم شدن دفاع هاي ايمني بدن كه در حالت اضطراب براه مي افتند، تحمل ما در تحمل تنيدگها افزايش مي يابد.
ث- تقليل رگه هاي اضطرابي و تظاهرات اضطرابي زنان بار دار
ج- درمان اضطراب امتحان
چ-تقليل اضطراب كودكاني كه در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند.
ح-تقليل عوامل اضطرابي شخصيت مانند، تنش عصبي، ضعف من، اضطراب پارانويا گونه، نداشتن تصوير روشن از خود،و....
خ- درمان فشار خون، آرامش با افزايش سرم k+در خون رابطه مثبت و معني دار دارد و k+ نيز با سلامت رواني رابطة مثبتي دارد و تنش زدايي با كاستن از ضربان قلب باعث افزايش اين سرم در خون مي شود.
د- درمان بي خوابي و اختلال هاي مربوط به خواب. (تنش زدايي بدني به اين افراد كمك مي كند كه بسرعت بخواب روند.)
ذ- روش مقابله اي در بيماران مبتلا به سرطان و نيز تقليل برانگيختگي اين بيماران هنگام شيمي درماني
ر- درمان و پيشگيري از عود و رشد بيماريهاي روان- تني
ز- بهبود بيماري هاي تني روان‌زاد
ژ- كاهش ناراحتي هاو تنيده گي‌هاي ناشي از بيماريهاي قلب و عروق
ط- تقويت حافظه (بهبود فرآيند ضبط، باز شناسي، و اندوزش اطلاعات)
ظ- تغيير و تقليل رگه هاي اضطرابي شخصيت
ع-كنترل و غلبه بر لكنت زبان
غ- تقليل حملات صرع
ف- بهبود كودكان مبتلا به فزون كنشي
ق- درمان بيماران مبتلا به آسم
ك- تقليل دردهاي مربوط به قاعدگي
گ- كاهش اسپاسمهاي عضلاني در بيماران مبتلا به فلج مغزي
ل- بهبود تمرينهاي ورزشي و دستيابي به استعدادهاي كامل خود در ورزش
م- بهبود عملكردهاي اجرايي و فعاليت هاي شغلي
ن- افزايش اعتماد به نفس در برخورد هاي اجتماعي
ريلكسيشن انواع و اقسامي دارد كه يكي از راحترين آنها روش ريلكسيشن خوزه سيلوا است، بدين ترتيب كه در جاي خلوتي روي صندلي راحتي بنشينيد تمام چيزهايي كه به بدن شما فشار وارد مي آورد مثل ساعت گردنبند كمربند و... از خود جدا سازيد تنفس شكمي عميق بكشيد و بعد از شمارش تا 8 آنرا به آرامي از بيني خارج سازيد بعد از اينكه سه بار اينكار را كرديد چشمانتان آرام را ببنديد و آنگاه از 25 به آرامي شروع به شمارش معكوس نماييد و به تنفس عميق ديافراگمي ادامه دهيد آنگاه بعد از رسيدن به صفر(كه حدود بيست دقيقه طوال مي كشد، نفس عميقي بكشيد و چشمانتان را به آرامي باز كنيد دو هفته اول روز دو الي سه بار اينكار را بكنيد بعد از عدد 50 شروع كنيد بعد 75 بعد عدد 100 در حين انجام تمريت تمركز خود را از روي عدد برنداريد و همواره روي آنها زوم نماييد. بعد از مدتي احساس خواهيد نمود اضطراب از وجود شما رخت بربسته است. البته اگر اين تمارين را زير نظر يك روان درمانگر انجام دهيد بهتر است، در اثناء اين عمليات بايد آنچه را كه باعث اضطراب شما مي شود را به طور محسوسي بذهن آوريد تا تدريجا ذهن شما نسبت به موضوع مصونيت پيدا كند و ديگر از آن پريشان نگردد.
2- زماني كه فكر وسواسي به سراغتان آمد به آن توجه بكنيد، ولي سعي نكنيد براي آرام شدن خودتان براي آن در ذهن خودتان راه حلي بيابيد (مثل صدمه زدن به نوك انگشتان) چون اين كار فكر وسواسي را در شما تقويت مي كند.(اين تكنيك برگرفته از موج سوم شناخت درماني است كه در آن سعي مي شود بين فكر و احساسي كه ايجاد مي نمايد جدايي انداخته شود بطوري كه فكر بذهن وارد شود. اما همراه خود اضطرابي را نياورد. اين تكنيك اگر در حضور يك روان درمانگر پي گيري شود بسيار مناسب خواهد بود.)
3- سومين راهكار پيشنهادي ما در خصوص مشكلتان استفاده از تكنيك انحراف فكر است، اين تكنيك به اين صورت انجام مي پذيرد كه يك كش دور مچ خود بيندازيد و وقتي چنين فكري به ذهنتان آمد اين كش را گرفته و رها كنيد و سپس يك عدد پيچيده مثل 958354را در ذهن خود مجسم كنيد و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به كوچك ترين عدد غير قابل تقسيم برسيد. اين تكنيك بخاطر اينست كه مكانيزم ذهن طوري است كه در يك آن نمي تواند به دونقطه توجه كند و وقتي شما توجه جدي خود را به عدد فوق جلب مي كنيد توجه ذهن از آن موضوع قبلي برگرادنه مي شود. و تدريجا مي آموزد كه مديريت افكار را خود بعهده بگيرد و به افكار مزاحم اجازه حضور ندهد.
4- تكنيك توقف فكر، در اين حالت زماني كه فكر وسواسي به ذهن شما وارد شد، با نهيب به خودتان بگوييد: بس كن و آن را متوقف كرده وبه خاطرات وصحنه هاي لذت بخش وجايگزين فكر كنيد. البته روش هاي انجام تكنيك توقف فكر بسيار است و روان درمانگر با توجه به روحيات فرد مشخص مي كند كه براي توقف فكر از چه روشي استفاده كند. مثلا يكي از روشهاي موثر آن حبس نفس است، اما بايد قبل از اجراي آن در مورد نداشتن مشكلات قلبي و تنفسي اطمينان پيدا كرد. تكنيك توقف فكر است يعني وقتي شما قدرت كافي در كنترل و مديريت افكار خود پيدا كرديد مي توانيد براحتي دستور توقف به آنها بدهيد و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روي آنها، براي هيشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازيد.
5- زمان بندي افكار وسواسي، بدين ترتيب كه مثلا در طول هفته و يا شبانه روز يك ساعتي را براي آمدن افكار وسواسي به ذهنتان اختصاص دهيد و سپس وقتي اين افكار به ذهنتان هجوم آوردند كشي را كه گفته شد بكشيد و رها كنيد و به فكري كه بذهنتان آمده بگوييد برو و در فلان ساعت كه برايت اختصاص داده ام بيا، بدين ترتيب اين افكار ياد مي گيرند كه بصورت خودمختار به ذهن شما هجوم نياورند. و تابع شما باشند. اين تكنيك تاخير فكر نيز نام دارد يعني شما براي آمدن اينگونه فكرها بذهنتان وقتي تعيين كنيد و وقتي اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعتي كه به آنها اختصاص داده ايد بيايند و تدريجا با گذشت ايام اين ساعات را محدود تر كنيد. فلسفه ي اين تكنيك بر اينست كه شما سازنده ي افكارتان هستيد و بنابراين ارباب و صاحب اختيار آنها محسوب مي شويد و در واقع آنها نوكر شما هستند و شما صاحب اختيار آنها مي باشيد، ولي در وسواس فكري آنها تبديل به ارباب مي شوند و جاي شما را مي گيرند و شما به نوكري آنها در مي آييد و آنها براحتي به شما امر و نهي مي كنند كه اين امري بساير منفي و مشمئز كننده و بدور از عزت و غيرت انساني است! و لذا ما با اين تكنيك مي خواهيم شما را به جايگاه اصلي خويش برگرانيم و دوباره شما را اختيار دار و رييس افكارتان كنيم تا آنها طبق اراده و ميل شما و با اجازه ي شما بيايند و بروند نه اينكه هر وقت دلشان خواست بيايند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلي ما آموزش مديريت افكار تان به شما است. تا با قاطعيت تمام به مديريت آنها بپردازيد و به آنها بگوييد كه ذهن من طويله نيست كه سرتان را بياندازيد پايين و بدون اجازه بياييد و برويد بل ذهن من ستاد فرماندهي است كه همه چيز آن روي نظم و نظام است و حتي پشه هم براي پريدن در آن بايد از من مجوز بگيرد!
6- تكنيك ديگر تبديل فكر است يعني وقتي اين افكار به ذهنتان مي آيد به يك قدم قبل از آمدن اين فكر به ذهنتان فكر كنيد به اين معني كه به اين فكر كنيد كه به چه چيزي فكر مي كرديد كه اين فكر به ذهنتان آمد و وقتي آن را پيدا كرديد دو باره به اين فكر كنيد كه چه چيزي اين فكر را بذهنتان آورد و همين طور سلسله وار عمل نماييد و در مورد فكري قبل از فكر ديگر فكر كنيد؛ تا به سرچشمه نهايي برسيد، بزودي خواهيد ديد كه استفاده از اين روش قدرت مديريتي زيادي به شما براي كنترل افكارتان مي دهد.
7- توجه برگرداني فعال: به صورت ارادي به چيزي توجه كنيد كه مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند افرادي كه از اين شيوه استفاده مي كنند، طول مدت افسردگي آنها خيلي كمتر از كساني ست كه از شيوهي مقابله با نشخوار فكري استفاده مي كنند.
8- با در پيش گرفتن فعاليت ذهني ديگري موقتا از آن حالت كناره گيري كنيد: شما مي توانيد به بازي هاي فكري بپردازيد. تلويزيون ببينيد. يك فايل صوتي بشنويد كه مستلزم به كارگيري فكر شماست. تلفن را برداريد و به دوستان و فاميل زنگ بزنيد. خلاصه فقط ذهنتان را بي دليل و يا با هر چيز كوچكي مشغول به هرچيزي كنيد غير از آن فكر منفي.
- از جمله كارهايي كه شما مي توانيد براي رهايي از وسواس تان به آن متوسل شويد مشغول كردن خودتان به كارهاي اجتماعي و ورزش و تفريحات جمعي است، تا آنجا كه مي توانيد از تنهايي بپرهيزيد و خود را به كارهاي مختلف مشغول كنيد تا افكار وسواسي فرصت پيدا نكنند كه به ذهن شما وارد شوند.
- براي مطالعة درسهاي تان هرگز در خانه و يا در اتاق خلوت نكنيد سعي نماييد كه تمام مطالعاتتان در كتابخانه باشد.
- با كارهاي مختلف به تقويت ارادة خود بپردازيد تا بتوانيد به برخي از كارهايي كه بصورت اجباري انجام مي دهيد يك نه بزرگ بگوييد.
- به برخي از آثار و پيامدهاي زشت و سوء وسواس فكر كنيد و ببينيد كه اين كارهاي زشت و بي دليل چگونه شما را پيش خانواده، دوستان و آشنايان خوار و خفيف كرده است.
- هميشه اين ذكر را با توجه به معني آن بر زبان و قلب خود جاري كنيد كه:«بِسم الله و بِالله، تَوكَلتُ علي الله، اعوذُ بِالله السميعُ العليم مِن الشيطانِ الرجيم.
- قلم و كاغذ به دست گيريد و همگي افكار منفي خود را بنويسيد: نوشتن بار سنگين افكار فكري را سبك كرده و گاه با خواندن نوشته ها ممكن است شما را به خنده يا شگفتي از افكار غيرمنطقي خود وادارد. در عين حال وقتي فكرتان را نوشتيد راحت تر مي توانيد آن را بررسي كنيد و خطاهايش را شناسايي نماييد.
- دست زدن به يك فعاليت: افراد در حالت افسردگي حوصلهي هيچ كاري ندارد و دچار نوعي كندي و ركود هستند. با دست زدن به يك فعاليت كه شما را در حالت برانگيختگي قرار دهد ميتوانيد از حالت نشخوار فكري فاصله بگيريد. ورزش فعاليتهاي اجتماعي، پرهيز از تنهايي، پرهيز جدي از بيكاري زيرا فكر زائد مال وقت زايد است، سرزدن به خويشان و دوستان، تعمير و به اصطلاح ور رفتن با وسايلي كه علاقه به تعمير آنها داريد، ساختن وسايل الكترونيكي ساده، همه و همه از فعاليتهايي هستند كه مي تواندد از انحراف فكر شما به سوي افكار نشخواري جلو گيري نمايند.
- از آنجا كه معمولا افكار مزاحم در تنهايي به ذهن افراد وارد مي شود، حتي المقدور در مكان هاي خلوت و تنهايي به مدت زياد اجتناب كنيد و حتي سعي كنيد مطالعات خود را در كتابخانه يا قرائت خانه هاي عمومي انجام دهيد.
- هرگاه احساس تنهايي كرديد، با ديگران ارتباط برقرار كنيد.
- ارتباط خود را با افراد با نشاط و شاد و اجتماعي بيشتر كنيد و از گوشه گيري بپرهيزيد.
- اوقات فراغت خود را به ورزش مخصوصا ورزش هاي دسته جمعي، مطالعه، كارهاي هنري و... بگذرانيد.
- براي اوقات شبانه روز خود جدولي تهيه كنيد و كارها و فعاليت هاي شبانه روزي خود را در آن يادداشت نموده و سعي نماييد كه زمان خالي نداشته باشيد. البته برنامه هاي تدوين شده بايد متناسب با توانايي هاي جسمي و رواني شما باشد. اين جمله ي طلايي را بياد داشته باشيد كه: وسواس از فكر زايد ناشي مي شود و فكر زايد مال وقت زايد است لذا با مشغول كردن خود به فعاليتهاي مختلف وقت زايد براي خود باقي نگذاريد.
- تقويت اعتماد به نفس و توجه شديد به ارزش ها: هر قدر اعتماد به نفس بيشتر شود، اضطراب هاي ناشي از وسواس هاي فكري كاهش مي يابد.
- غير منطقي بودن اين افكار را به خود يادآوري كنيد و سعي كنيد ذهن خود را به امر ديگري متمركز كنيد البته استفاده از جملات مثبت جايگزين هم مؤثر است.
- در هنگام مواجه شدن با اين افكار مي توانيد از ذكر لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم استفاده كنيد.
- هر روز به خودتان تلقين كنيد كه "من قادرم افكار وسواسي ام را كنار بگذارم" زيرا تلقين هم از راههاي مبارزه با افكار منفي است و وسواس فكري نيز چيزي جز يك فكر منفي مزاحم نيست.
- اگر در محيط هاي خاصي دچار اين افكار مي شويد، سعي كنيد از اين محيط ها دوري كنيد.
- به افكار مزاحم توجه نكنيد و نسبت به آنها بي اعتنا باشيد.
- عجولانه تصميم نگيريد. زيرا ممكن شكست بخوريد و شكست هم زمينه وسواس را بيشتر مي كند.
- هنگام تصميم گيري ها ترديد نكنيد.
و بايد بدانيد درمان وسواس فكري نياز به حوصله و صبر و پشتكار شما دارد و در مواقعي هم نياز به يك مشاور و روان شناس مي باشد كه بهبودي شما را تسريع كند.

با سلام می خواستم بدونم چطور می شود نظر و عقیده یک نفر را تغییر داد به عنوان مثال من یک فرد مذهبی هستم حالا می خوام شریک زندگی خود را متقاعد کنم که طرز پوشش خودش را عوض کنه شریک آیندم یک پزشکه و فرد بسیار منطقی و در عین حال نجیبیه ولی فلسفه حجابو قبول نداره . می خواستم راهنماییم کنین

متاسفانه متوجه نشديم كه مرادتان از شريك آينده تان، همسرتان است و يا كسي است كه او را انتخاب كرده ايد اما با او ازدواج نكرده ايد. تصور ما اين است كه با ايشان ازدواج كرده و در عقد هستيد و پاسخ را نيز بر همين تصور تنظيم كرده ايم.
آن چه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود نقصان و يا ضعف در آگاهي ها و يا اطلاعات غلط است. بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي چون ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ...، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستند كه به آن جهل دارند."
پرسشگر گرامي؛
به نظر مي رسد عدم مقبوليت فلسفه حجاب از منظر همسر شما نيز چنين باشد يعني ايشان تصور غلطي از فلسفه حجاب دارد و گرنه هيچ انساني چه مومن و چه لائيك و بي دين با حفظ تعادل رواني جامعه، تأمين امنيت اجتماعي و بهداشت روانى و كاهش هيجان‏ها و التهاب جنسى مخالفت نمي كند. هيچ انسان با فحشا، سستي بنيان خانواده و بالاخره فروپاشي نظم جامعه موافق نيست. همه خواهان جلوگيري از ابتذال و نگاه ابزاري به زن هستند و هيچ كس با آن چه كرامت و شخصيت ذاتي زنان را حفظ كند مخالفت نمي كند.
اينها برخي از فوايد و فلسفه حجاب است كه در بدو نظر به ذهن مي آيد و آثارش به چشم ديده مي شود.
از اين رو لازم است با استفاده از آيات و روايات، متون قوي ديني، آگاهي هاي همسرتان را تقويت كرده و ايشان را با فلسفه حجاب آشنا سازيد. خصوصا اين كه ايشان داراي تحصيلات عاليه هستند. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه داراي نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد در تقويت و اصلاح اين مباني بكوشيد. يعني به جاي الزام ايشان سعي كنيد با بالابردن عنصر آگاهي در ايشان،‌به گونه اي برخورد كنيد كه ايشان با علاقه و اختيار خود حجاب و بلكه حجاب برتر را برگزيند. چنان چه ايشان از پشتوانه ايمان و اعتقاد ديني مستحكم برخوردار شوند و با فلسفه حجاب آشنا شوند و گوهر وجودي خويش را بشناسند، مطمئنا خود را ملزم به آن خواهند كرد. علاوه بر آن كه ايشان بايد توجيه شوند كه با بي توجهي خود به مقوله حجاب زمينه گناه را براي ديگران فراهم مي كنند. پس از اين جهت نيز مقصر و گناه كارند.
برادر گرامي؛‌
هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد همسرتان را با مسأله آشنا سازيد بايد سعي كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آوريد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد. اما به طور كلي تذكر نبايد در ميان جمع باشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كنيد.(2) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(3) سعي كنيد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين مي‌باشد، كه باعث موضع‌گيري منفي وي شود، پرهيز كنيد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيد تذكرات شما براي تبديل به وضعيت بهتر و نيكوتر است. راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.
براي آشنا كردن ايشان با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هاي ايشان،‌لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم. البته مي توانيد از خود ايشان نيز بخواهيد آن كتاب ها را مطالعه كنند:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پي‌نوشت ‌ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.
2. اسراء (17) آيه ‌53.
3. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.

با عرض سلام و خسته نباشی من نزدیک دو ماه که ازدواج کردم من 26 سالمه و همسرم 16 سال دارد اوایل خیلی خوب بودیم همه کار برایش کردم هر چیزی خواست براش تهیه کردم ولی متوجه میشدم که توجهی زیادی بهم نداره ازش سوال کردم گفت اخلاقم همینجوره ولی سر مشکل کوچیکی باهاش قهر کردم بعد از چند روز رفتم خونشون که از دلش در بیارم پیش مامان باباش بهم گفت که از اول هیچ علاقه ای بهم نداره و دوستم نداره همه فامیل باهاش صحبت کردن باز هم درست نشده فقط میگه طلاق !!! ولی اوایل خواستم برم خواستگاریش خیلی خوشحال بود داشت بال در می اورد ولی الان میگه زود ازدواج کردم و از هر پسری بدم میاد و تا 25 سالم نشه شوهر نمیگیریم من باید چیکا کنم صبر کنم درست میشه یا طلاق بگیرم ممنون میشم

برادر گرامي؛ قهرهاي موردي و كوتاه مدت در دوران اوايل زندگي خيلي نگران كننده نيست. قهر زن در دوره عقد گاهي براي اين است كه مي خواهد شوهرش را محك بزند كه چقدر او را دوست دارد؛ چون به اين مساله اطمينان ندارد. و اين خصوصا با سن پايين و كم تجربگي همسر شما كاملا طبيعي به نظر مي رسد. پس لطفا صبر پيشه كنيد و به او فرصت دهيد.
گاهي هم براي ناز كردن است و مي خواهد همسرش نازكشي بكند. چنان كه مي دانيد زن اهل ناز و مرد اهل نياز است؛ پس شما در قهرهاي موردي بي اعتنايي نكرده و نازكشي كنيد.
ميان عاشق و معشوق، فرق بسيار است چويار ناز نمايد، شما نياز كنيد.
اما قهرهاي مكرر و طولاني جالب نيست و باعث تنش و اختلاف مي شود.
در همين جا لازم است به شما توصيه اكيد بكنيم كه اين مسئله تنها و تنها با مراجعه حضوري دوطرف قضيه يعني شما و همسرتان به يك كلينيك مشاوره خانواده قابل پيگري است. شما تلاش كنيد كه ايشان را مجاب به حضور نزد متخصص كنيد. اما اگر موفق نشديد در نهايت به او بگوييد فقط در صورتي با خواسته اش موافقت مي كنيد كه هر دو نزد متخصص بروديد و آن وقت هرچه متخصص گفت همان را انجام دهيد. البته لازم است نزد يك متخصص مجرب و دين دار برويد.
همسر شما بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه قبل از ازدواج بايد به اين نتيجه مي رسيد. اكنون كه ازدواج كرده و دو ماه از ازدواج گذشته و به نظر مي رسد همسر خوبي هم دارد، زمان اين گونه انديشه ها نيست؛ پس بايد به كمك يك متخصص بياموزد كه با اين افكار مقابله كند.
اما شما نيز توجه داشته باشيد كه ممكن است علت اين خواسته همسرتان موارد ذيل هم باشد.
1. ممكن است علت ترديد او، اضطراب مسوليت پذيري باشد كه در اين صورت، مقداري از اين اضطراب و ترديد طبيعي است؛ براي مثال شايد مي ترسد نتواند به مسوليت خود، خوب عمل كند.
2. يا نگران مشكلات اقتصادي است، كه با صحبت مي توان اين گونه افكار را از او جدا كرد.
3. مهمترين علت مي تواند مربوط به عدم بلوغ فكري ايشان باشد. البته احتمال دارد. اما لازم است بدانيد اگر اين امر صحت داشته باشد باز هيچ جاي ناراحتي نيست. چون خود ازدواج و استمرار آن مي تواند باعث بلوغ فكري انسان شود.
بهرحال اگر توصيه ما را جدي بگيريد و با مشاورين حضوري در كلينيك هاي مشاوره خانواده شهرتان صحبت كنيد مي توانيد به خواسته هاي واقعي او پي ببريد.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ

صفحه‌ها