۱۳۹۷/۰۴/۲۲ ۱۳:۲۳ شناسه مطلب: 96527
احساس میکنم آدم بدشانسیم خیلی به خودم اعتماد ندارم، چیکار کنم؟
در پاسخ به سوال شما در مورد اعتماد به نفس و راهكارهاي افزايش آن بحث مي نمايم قبل از ارائه راه حل و پاسخ اصلي ذكر اين مقدمه ضروري به نظر مي رسد كه: اعتماد به نفس انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگي بار ميآورد و براي انجام دادن مسؤوليتهاي فردي و اجتماعي، با توجّه به توانائي هاي فرد، انسان را به ميدان عمل ميكشاند و سبب ميشود فرد مسؤوليتهاي خويش را با اطمينان كامل انجام دهد و با افزايش قابليتها و توانايي هايش از هرگونه توقف و سكون بپرهيزد. در واقع اعتماد به نفس به معناي باور كردن قابليت انساني خويش، روبهرو شدن فعال با رويدادهاي زندگي و انجام دادن درست وظايف است. بنابراين، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه ميگيرد نه از بيرون. افرادي كه از اعتماد به نفس كافي برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسؤوليت پذير و پيشرفت گرايند؛ ناكاميهاي زندگي را ميپذيرند؛ بر ايجاد رابطه با ديگران توانايند و از هرگونه گوشهگيري دوري ميجويند .
از طرف ديگر، آنان كه ضعف اعتماد به نفس دارند از مشكلات زير رنج ميبرند: 1. احساس خود كم بيني در اكثر اعمال و نگرشهاشان احساس عدم اطمينان و درماندگي ميكنند؛ خود را در مواجهه با مشكلات ناتوان ميبينند و جملاتي چون نميتوانم اين كار را انجام دهم، هرگز قادر به يادگيري در سطوح عالي نيستم، توان نيل به مراتب عالي ندارم، هميشه ذهن اين افراد را به خود مشغول ميكند. 2. بروز احساسات و عواطف منفي رفتارشان حاكي از نوعي خشونت، بيقيدي و بدخلقي است. به سبب عدم پذيرش محوري به نام «خود» همواره در انعكاس علايق خويش با ترديد و تغيير رو به رويند و توان ابراز رفتار عاطفي مناسب ندارند. 3. گريز از موقعيتهاي نگرانزا در برابر فشارهاي رواني، به ويژه ترس و خستگي و آنچه موجب آشفتگياش شود، بسيار كم تحمّلاند؛ حتّي موردي مانند امتحان ممكن است برايشان بحرانهايي اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقيتشان انجامد. 4. نوميدي يأس از دستيابي به اهداف، رايجترين ويژگي اين افراد است. 5. كمرويي يكي از شايعترين صفات اين افراد كمرويي است و معمولاً در برقراري ارتباطات اجتماعي در صحنههاي مختلف با مشكل جدي روبهرو هستند.
اما اعتماد به نفس، توجه فرد به تواناييهاي خود و استفاده از آنها است. اعتماد به نفس دو ركن دارد: 1. شناخت استعدادها و تواناييها ي خود 2. باور كردن اين تواناييها
در مرحله اول بايد فرد به خودشناسي بپردازد و ابعاد وجود خويش را به خوبي ارزيابي كند. خداوند به هر كس استعدادي خاص داده است. سيد بن طاووس بر اين عقيده بود كه هر انسان در زمينهاي نابغه است. هر فرد بايد استعداد ويژه خود را بشناسد و آن را به كار بندد. پس از شناخت تواناييها، طبعاً فرد آنها را باور ميكند. مرحله بعدي براي كسب اعتماد به نفس، استفاده از اين تواناييها در حل مشكلات و پيشبرد امور است. در اين جا قوت نفس لازم است. روان شناسان اين امر را بُعد انگيزشي فرد مينامند . همان طور كه آگاهي از خويشتن ميتواند انسان را از هرگونه خيالبافي و افكار منفي درباره خود رهايي دهد و سمت كمال واقعي و اصلاح كاستيها رهنمون گردد، عدم اعتماد به نفس ميتواند مانع شكوفايي قابليتها و خلاقيّتها و ايفاي مسئوليتها شود.
اكنون در پرتو شناخت مختصري كه درباره اعتماد به نفس و ويژگيهاي افراد معتمد به نفس به دست آمد، اشاره به بعضي از راهكارهاي عملي جهت تقويت اين پديده سودمند مينمايد. اميد است رعايت اين موارد به كاهش مشكلتان بينجامد. بي ترديد با تقويت اعتماد به نفس و به دست آوردن دركي درست از خود و تواناييهاتان به تدريج احساس عدم خود باوريتان از بين مي رود و بر مشكلات چيره ميشويد.
1 ) از بيان انديشههاي خود نترسيد
اعتماد به نفس سكهاي دو رويه است. يك روي آن افتخار، غرور، تحسين. و تمجيد و بسياري از نكات مثبت است. اما روي ديگرش ممكن است سرزنش، تمسخر و برچسب خوردن باشد. مهم اين است كه فرد از اين احتمالات نترسد و قدرت ابراز عقيدهاش را داشته باشد. بايد به اين باور برسيم كه صرف موفقيت يا شكست ارزش انسان را تعين نميكند بلكه تلاش و پايداري فرد است كه به او ارزش ميبخشد.
2 ) احساسات واقعي خود را بيان كنيد
در روانشناسي مدرن، بيان احساسات نوعي توانايي و هوش به شمار ميرود و از اصول اساسي روابط بين فردي است. بسياري از ما وقتي بابت يك موضوع از ديگري دلخوريم خودخوري ميكنيم و نميتوانيم رنجش و ناراحتي خود را با انتقادي ساده و صريح ابراز كنيم. درست به همين دليل در شرايط عادي نيز از بيان احساس مثبتي كه نسبت به ديگري داريم پرهيز ميكنيم. زيرا نگرانيم كه اين تحسين، تمجيد يا ابراز علاقه، در آينده و هنگامي كه دوباره به هر دليلي از فرد دلگير شديم براي ما شرايط نامناسبي ايجاد كند.
3 ) رفتار قاطعانه را تمرين كنيد
نياز به قاطعيت آنگاه مطرح ميشود كه مسئله تماس با ديگران در كار است. اشخاص در روابط خود با ديگران، از روشهاي رفتاري گوناگوني چون رفتار انفعالي، رفتار با قاطعيت و رفتار پرخاشگرانه، بهره ميگيرند بهترين سبك رفتار، رفتار قاطعانه است كه در آن، شخص عقايد و احساسات خود را با رعايت اصل احترام به ديگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز كرده و از حق و حقوق خود دفاع مي نمايد. روش قاطعانه، مانع از آن ميشود كه ديگران از شما سوء استفاده كنند. البته افراد با سبك برخورد قاطعانه همان طوري كه براي باورها و احساسات خود ارزش قايلند شكيبا بوده و به احساسات ديگران نيز بها ميدهند.
قاطع بودن، بدين معناست كه بر احساس هراس خود چيره شويد و از حق خود دفاع كنيد؛ ولي حق و حقوق ديگران را نيز ضايع نكنيد. كساني كه قاطعيت ندارند، بيشتر جاها، نميتوانند احساسات خود را ابراز كنند؛ زيرا نگرانند كه ديگران در مقام مخالفت حرفي بزنند. آنها كه از طرد شدن ميترسند؛ با انديشههاي ديگران موافقت ميكنند و راه محافظه كاري ميپيمايند و از ابراز احساسات خود، خودداري ميكنند.
روش قاطعانه بهجاي رفتار انفعالي (در جايي كه شخص مي ترسد يا خجالت ميكشد كه افكار و احساسات خود را بيان كند) و رفتار پرخاشگرانه (كه در آن، به احساسات ديگران بهايي داده نميشود) براي به حداقل رسانيدن احساس خشم و هراس در خصوص روابط با ديگران توصيه ميشود.
4 ) برنامهريزي كنيد و منظم باشيد
علت آنكه بسياري از افراد به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و دائم خود را با «افكار خود سركوبگر» سرزنش ميكنند فقدان برنامهريزي يا بيانضباطي در اجراء برنامههاست. اين افراد نميتوانند از زمان كه همچون گنجي ارزشمند در اختيارشان قرار دارد به درستي استفاده كنند. در نتيجه اين «زمان» است كه آنها را با خود به هر سويي ميبرد. وقتي زندگينامه هر يك از مشاهير و افراد بزرگ را نگاه كنيد خواهيد ديد كه آنها در زندگي خود كمترين ميزان اتلاف وقت را داشتهاند. امام علي(ع) در اين باره ميفرمايند:«المومن...مشغول وقته» يعني فرد مومن هيچ وقت خالي ندارد و هميشه در حال كار و فعاليت است.
5 ) ؛ نه ؛ گفتن را بياموزيد
همواره، از ما خواسته ميشود كه به دوستان، افراد خانواده و همكارانمان كمك كنيم تا مسئوليتهايشان را انجام دهند. در بيشتر جوامع، يك اصل اخلاقي وجود دارد كه به هنگام نياز بايد به يكديگر كمك كنيم؛ ولي به مرور، حالتي ايجاد شده كه اشخاص، نيازهاي ديگران را بر نياز خود مقدم ميكنند و به اشتباه، پاسخ نه را بيادبي قلمداد مي نمايند و بر اين باورند كه با نه گفتن، ديگران را از خود ميرنجانند. آموزشهاي جرأت آموزي، به اشخاص كمك ميكند تا بيآنكه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ نه بگويند. اشخاص حق دارند بيآنكه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ منفي بدهند. توجه داشته باشيد كه مسايل ديگران در بسياري از، از مسايل شما مهمتر نيستند. قرار نيست كه مسايل عالم را حل و فصل كنيد. اگر خود، كارهايي داريد كه اجازه نميدهد از ديگران كاري را بپذيريد، مؤدبانه از پذيرش پيشنهاد آنها سرباز بزنيد. اجازه ندهيد حرفهاي ديگران در شما احساس گناه ايجاد كند.
6 ) از جملههاي با فاعل «من» بهره بگيريد.
اين مهارت، به اشخاص ميآموزد كه خود انگيختگي بيشتري داشته باشند و احساساتشان را با راحتي بيشتري بيان كنند. همچنين به اشخاص امكان ميدهد كه احساسات خود را سركوب نكنند. بهرهگيري از فاعل «من» در جملهها، اشخاص را تشويق ميكند تا صاحب انديشه، احساسات، عقايد، ادراكات و باورهاي خود باشند.
7 ) از تماس چشمي بهره بگيريد.
ارتباطهاي غير كلامي گاهي از كلام و سخن، باور پذيرترند. ديگران، نداشتن تماس چشمي در زمان ابراز نظر را به حساب نداشتن صداقت ميگذارند. برقراري تماس چشمي، بيشتر هنگام ابراز احساسات در برابر ديگران دشوار است كه علت را بايد در ترس از طرد شدن جستجو كرد. آموختن اين مهارت، با نگاه كردن 1 تا 2 ثانيه در چشمان طرف مقابل آغاز ميشود و زمان آن به تدريج به 8 تا 10 ثانيه ميرسد.
8 ) از زبان جسم و تن، قاطعانه بهره بگيريد.
لحن استوار و قاطعانه صدا اگر با بدن شُل و افتاده همراه باشد، پيام دوگانهاي را به كسي كه با او در ارتباط هستند، مخابره ميكند؛ بهگونهاي كه طرف مقابل، پيام شما را نامطمئن يا غير صميمانه ارزيابي ميكند. حالت بدن، يا پيام شما را تقويت و يا از قدرت آن ميكاهد. افزون بر تماس چشمي و لحن صدا، حالت ستون فقرات و حالت سر، احساس شما را دربارة پيامي كه مخابره ميكنيد نشان ميدهند. توصيه ميكنيم كه بدني راست و قائم داشته باشيد و وزن بدنتان را به طور يكسان روي دو پاي خود تقسيم كنيد. بهتر است مركز ثقل شما، روي پاهايتان باشد.
9 ) مخالفت همراه با آرامش را تمرين كنيد.
وقتي نقطهنظرها و حقايق با آرامش بيان ميشوند، ديگران مخالفت را سالم ارزيابي كرده و زمينه مشاجره و بگومگو از بين ميرود. در اين فضاي ارتباطي استرس جاي خود را به آرامش و صميميت ميدهد.
10 ) به جاي واكنش نشان دادن، پاسخ دهيد.
واكنش، نوعي بازتاب است كه طبيعتي غريزي دارد. اقدام براساس واكنش، ميتواند موجب پشيماني شود؛ ولي پاسخ، برنامهاي حساب شده براي يك موقعيت خاص است. پاسخ دادن به يك موقعيت، به معناي تأمل در واكنش اوليه و آنگاه، ارائه يك پاسخ حساب شده و عاقلانه است. البته هر پاسخي، ناگزير، كافي و شايسته نيست؛ ولي وقتي اين مهارت را تمرين ميكنيد، به شما كمك ميكند تا با افراد، برخوردي مناسبتر داشته باشيد.
11 ) خود را باور كنيد.
همان طور كه خود بزرگ بيني از آفات شناختِخود است، خودكم بيني و خود كوچك بيني نيز انسان را از شناخت گنجينههاي درونياش باز ميدارد. با اندكي تفكر و جست و جو در گذشته خود در مييابيد، كارهاي موفقيتآميز بسيار داشتهايد و فرد مفيدي هستيد. خود كم بيني به جاي اين كه شما را در مسير رشد و كمال و ميل به پيشرفت قرار دهد، بيشتر سبب كسالت و احساس خستگي و نااميدي ميشود. بنابراين، بايد با ارزيابياي صحيح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بيشتر نقاط قوت و موفقيتهاي گذشته خود را مورد توجه و يادآوري قرار دهيد و افكار منفي نظير «در هيچ كاري موفق نبودم، فرد مفيدي نيستم و...» را از ذهن خود بيرون بريزيد.
12) استعدادهاي خود را هر چه بيشتر بشناسيد.
شناخت استعدادها و قابليتهاي خويش ميتواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نوميدي رها سازد. بدين منظور، استعدادها و توانمنديهاي مختلف علمي، ورزشي، هنري، كلامي و... خويش را يادداشت كنيد و هر روز آن را براي خود بخوانيد.
13) بر تواناييها و موفقيتهاي گذشتهتان تكيه كنيد.
بايد بر تواناييهاي خويش تكيه كنيد و ضمن مرور موفقيتهاي گذشته، آنها را در كانون تمركز و توجّه خود قرار دهيد.
14) گذشته ناموفق و شكستها را فراموش كنيد.
اگر تصوري نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشي سپاريد. تصور نامطلوب اجازه نميدهد به تغييرات خويش پي بريد و حقيقت كنونيتان را دريابيد.
15) خود را مثبت ارزيابي كنيد.
درباره خويش مهربان باشيد و شخصيت تان را با ديد مثبت ارزيابي كنيد. در شايستگي خويش ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده، در انجام كارها توانا بدانيد.
16) ريسك كنيد. روي تجربيات جديد، با ديد يادگيري بيشتر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدي براي شما فراهم ميآيد و حس خويشتن پذيريتان تقويت ميشود.
17) از خواهشهاتان بكاهيد.
عزّت و سربلندي انسان در گرو عدم درخواستهاي مكرّر از ديگران است. تا ميتوانيد به خود متكي باشيد و به آنچه هستيد و داريد، اكتفا كنيد تا اعتماد به نفس بيشتر به دست آوريد.
18) خود را با ديگران مقايسه نكنيد.
هرگز خود يا موفقيتهاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است.
19) از هدف هاي كوچك و متوسط شروع كنيد.
يكي از علل شكست هاي مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس مي شود، در نظر گرفتن هدف هاي بزرگ و دست نيافتني است. چنانچه در مثال گفته اند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. براي اين كه به خودباوري و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندي در ما تقويت شود.
و اما براي رهايي از آفت خود كمبيني ، افكار منفي و باور نداشتن به خود ،به راهكارهاي زير عمل كنيد:
1. فهرستي از موفقيتهاي گذشته خود را يادداشت كرده، خوب درباره آنها بينديشيد .( موفقيتهاي علمي و تحصيلي، هنري، ورزشيو...)اين كار سبب ميشود گنجينههاي درونيتان را بيشتر بشناسيد و اعتماد به نفستان تقويت شود.
2. فهرست موفقيتها را هر روز چند بار مرور كنيد.
3. سعي كنيد جنبههاي مثبت ديگري را كه در خود ميبينيد، به اين ليست اضامه كنيد.
4. هرگاه افكار منفي به شما هجوم آورد، با مشغول كردن خود به كاري از قبيل مطالعه ياگفتوگو با ديگران و انجام فعاليتي خاص، خود را از هجمه آن افكار نجات دهيد.
5. از قرار گرفتن در تنهايي و بيكاري اجتناب كنيد زيرا افكار منفي معمولًا در تنهايي و هنگام بيكاري بيشتر به سراغ انسان ميآيد.
6. هنگام شكست در كارها، به جاي اين كه خود را سرزنش كنيد، به ريشهيابي علل شكست روي آوريد.
7. اين حقيقت را به خود تلقين كنيد كه زندگي سراسر پيروزي نيست و فراز و نشيب بسيار دارد.
8. روحيه انعطاف پذيري را در خود تقويت كنيد يعني در عين حال كه بايد فردي منظم و دقيق باشيد و كارهاي خود را براساس برنامه انجام دهيد، همواره به اين نكته توجه كنيد كه همه شرايط و زواياي كار در ميدان ديد و شناخت ما نيست. چه بسا اموري در تحقق يا عدم تحقق كاري مؤثر است، ولي از ديد ما مخفي است يا در دست ما نيست و به وسيله محيط به ما تحميل يا از ما دريغ ميشود.
9. شكستها در واقع سكوي پرش براي كسب پيروزيها و فتحهاي بعدي است. بنابراين، از شكستها نگران نباشيد.
10. همواره روحيه اميد را در خود پرورش دهيد و كلمه «ميتوانم» را در آغاز هر كاري كه ميخواهيد انجام دهيد فراموش نكنيد.
11. در همه كارها به خداوند متعال توكل كنيد
افرادي كه پيوسته به ياد خدا هستند و به عظمت او ايمان دارند، نه هرگز از بيم تحقير و سرزنش ديگران عرصه را خالي ميكنند و نه هيچگاه به كبر و خود بزرگ بيني دچار ميشوند. هر كاري را بر اساس احساس وظيفه و تكليف انجام ميدهند. براي آنها پرداختن به كار با نيت الهي، مهمتر از نتيجه آن است. نه از شكست مايوس ميشوند و نه از پيروزي سرمست ميگردند. بنابراين مهمترين روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونيايش با او است. وقتي بتوانيد حضور در محضر خالق هستي و كمال مطلق را احساس و به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگياش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگي شخصيت خويش واقف خواهيد شد.زيرا وقتي تمام تلاشتان رضايت يك نفر(خداوند) باشد ديگر نگران رضايت و عدم رضايت ديگران نخواهيد بود. بنابراين، در نمازها حضور قلب بيشتر پيدا كنيد و خود را با ذات اقدس الهي مرتبط بدانيد.
مطالعه كتابهاي زير در زمينههاي فوق سودمند است:
1- قدرت تفكر، ژوزف مورفي، ترجمه هوشيار رزم آرا
2- قدرت اراده، محمد حسين سروري
3- غلبه بر ترس و خستگي، ادوارد اسپنسرث
4- آيين زندگي ديل كارنگي
5- رمز پيروزي مردان بزرگ جعفر سبحاني
6- پيروزي فكر مورفي