مهارت‌هاي زندگي

احساس می­کنم آدم بدشانسیم خیلی به خودم اعتماد ندارم ...
اعتماد به نفس انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگي بار مي‏آورد ...

احساس می­کنم آدم بدشانسیم خیلی به خودم اعتماد ندارم، چیکار کنم؟

 در پاسخ به سوال شما در مورد اعتماد به نفس و راهكارهاي افزايش آن بحث مي نمايم قبل از ارائه راه حل و پاسخ اصلي ذكر اين مقدمه ضروري به نظر مي رسد كه: اعتماد به نفس انسان را مستقل و دور از هرگونه وابستگي بار مي‏آورد و براي انجام دادن مسؤوليت‏هاي فردي و اجتماعي، با توجّه به توانائي هاي فرد، انسان را به ميدان عمل مي‏كشاند و سبب مي‏شود فرد مسؤوليت‏هاي خويش را با اطمينان كامل انجام دهد و با افزايش قابليت‏ها و توانايي هايش از هرگونه توقف و سكون بپرهيزد. در واقع اعتماد به نفس به معناي باور كردن قابليت انساني خويش، روبه‏رو شدن فعال با رويدادهاي زندگي و انجام دادن درست وظايف است. بنابراين، اعتماد به نفس از درون فرد سرچشمه مي‏گيرد نه از بيرون. افرادي كه از اعتماد به نفس كافي برخوردارند، استقلال عمل دارند و مسؤوليت پذير و پيشرفت گرايند؛ ناكامي‏هاي زندگي را مي‏پذيرند؛ بر ايجاد رابطه با ديگران توانايند و از هرگونه گوشه‏گيري دوري مي‏جويند .

از طرف ديگر، آنان كه ضعف اعتماد به نفس دارند از مشكلات زير رنج مي‏برند: 1. احساس خود كم بيني‏ در اكثر اعمال و نگرش‏هاشان احساس عدم اطمينان و درماندگي مي‏كنند؛ خود را در مواجهه با مشكلات ناتوان مي‏بينند و جملاتي چون نمي‏توانم اين كار را انجام دهم، هرگز قادر به يادگيري در سطوح عالي نيستم، توان نيل به مراتب عالي ندارم، هميشه ذهن اين افراد را به خود مشغول مي‏كند. 2. بروز احساسات و عواطف منفي‏ رفتارشان حاكي از نوعي خشونت، بي‏قيدي و بدخلقي است. به سبب عدم پذيرش محوري به نام «خود» همواره در انعكاس علايق خويش با ترديد و تغيير رو به رويند و توان ابراز رفتار عاطفي مناسب ندارند. 3. گريز از موقعيت‏هاي نگران‏زا در برابر فشارهاي رواني، به ويژه ترس و خستگي و آنچه موجب آشفتگي‏اش شود، بسيار كم تحمّل‏اند؛ حتّي موردي مانند امتحان ممكن است برايشان بحران‏هايي اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقيتشان انجامد. 4. نوميدي‏ يأس از دستيابي به اهداف، رايج‏ترين ويژگي اين افراد است. 5. كمرويي‏ يكي از شايع‏ترين صفات اين افراد كمرويي است و معمولاً در برقراري ارتباطات اجتماعي در صحنه‏هاي مختلف با مشكل جدي روبه‏رو هستند.

اما اعتماد به نفس، توجه فرد به توانايي‏هاي خود و استفاده از آن‏ها است. اعتماد به نفس دو ركن دارد: 1. شناخت استعدادها و توانايي‏ها ي خود 2. باور كردن اين توانايي‏ها

در مرحله اول بايد فرد به خودشناسي بپردازد و ابعاد وجود خويش را به خوبي ارزيابي كند. خداوند به هر كس استعدادي خاص داده است. سيد بن طاووس بر اين عقيده بود كه هر انسان در زمينه‏اي نابغه است. هر فرد بايد استعداد ويژه خود را بشناسد و آن را به كار بندد. پس از شناخت توانايي‏ها، طبعاً فرد آن‏ها را باور مي‏كند. مرحله بعدي براي كسب اعتماد به نفس، استفاده از اين توانايي‏ها در حل مشكلات و پيشبرد امور است. در اين جا قوت نفس لازم است. روان شناسان اين امر را بُعد انگيزشي فرد مي‏نامند . همان طور كه آگاهي از خويشتن مي‏تواند انسان را از هرگونه خيالبافي و افكار منفي درباره خود رهايي دهد و سمت كمال واقعي و اصلاح كاستي‏ها رهنمون گردد، عدم اعتماد به نفس مي‏تواند مانع شكوفايي قابليت‏ها و خلاقيّت‏ها و ايفاي مسئوليت‏ها شود.

اكنون در پرتو شناخت مختصري كه درباره اعتماد به نفس و ويژگي‏هاي افراد معتمد به نفس به دست آمد، اشاره به بعضي از راهكارهاي عملي جهت تقويت اين پديده سودمند مي‏نمايد. اميد است رعايت اين موارد به كاهش مشكلتان بينجامد. بي ترديد با تقويت اعتماد به نفس و به دست آوردن دركي درست از خود و توانايي‏هاتان به تدريج احساس عدم خود باوريتان از بين مي رود و بر مشكلات چيره مي‏شويد.

1 ) از بيان انديشههاي خود نترسيد

اعتماد به نفس سكهاي دو رويه است. يك روي آن افتخار، غرور، تحسين. و تمجيد و بسياري از نكات مثبت است. اما روي ديگرش ممكن است سرزنش، تمسخر و برچسب خوردن باشد. مهم اين است كه فرد از اين احتمالات نترسد و قدرت ابراز عقيدهاش را داشته باشد. بايد به اين باور برسيم كه صرف موفقيت يا شكست ارزش انسان را تعين نميكند بلكه تلاش و پايداري فرد است كه به او ارزش ميبخشد.

2 ) احساسات واقعي خود را بيان كنيد

در روانشناسي مدرن، بيان احساسات نوعي توانايي و هوش به شمار ميرود و از اصول اساسي روابط بين فردي است. بسياري از ما وقتي بابت يك موضوع از ديگري دلخوريم خودخوري ميكنيم و نميتوانيم رنجش و ناراحتي خود را با انتقادي ساده و صريح ابراز كنيم. درست به همين دليل در شرايط عادي نيز از بيان احساس مثبتي كه نسبت به ديگري داريم پرهيز ميكنيم. زيرا نگرانيم كه اين تحسين، تمجيد يا ابراز علاقه، در آينده و هنگامي كه دوباره به هر دليلي از فرد دلگير شديم براي ما شرايط نامناسبي ايجاد كند.

3 ) رفتار قاطعانه را تمرين كنيد

نياز به قاطعيت آنگاه مطرح ميشود كه مسئله تماس با ديگران در كار است. اشخاص در روابط خود با ديگران، از روشهاي رفتاري گوناگوني چون رفتار انفعالي، رفتار با قاطعيت و رفتار پرخاشگرانه، بهره ميگيرند بهترين سبك رفتار، رفتار قاطعانه است كه در آن، شخص عقايد و احساسات خود را با رعايت اصل احترام به ديگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز كرده و از حق و حقوق خود دفاع مي نمايد. روش قاطعانه، مانع از آن ميشود كه ديگران از شما سوء استفاده كنند. البته افراد با سبك برخورد قاطعانه همان طوري كه براي باورها و احساسات خود ارزش قايلند شكيبا بوده و به احساسات ديگران نيز بها ميدهند.

قاطع بودن، بدين معناست كه بر احساس هراس خود چيره شويد و از حق خود دفاع كنيد؛ ولي حق و حقوق ديگران را نيز ضايع نكنيد. كساني كه قاطعيت ندارند، بيشتر جاها، نميتوانند احساسات خود را ابراز كنند؛ زيرا نگرانند كه ديگران در مقام مخالفت حرفي بزنند. آنها كه از طرد شدن ميترسند؛ با انديشههاي ديگران موافقت ميكنند و راه محافظه كاري ميپيمايند و از ابراز احساسات خود، خودداري ميكنند.

روش قاطعانه بهجاي رفتار انفعالي (در جايي كه شخص مي ترسد يا خجالت مي­كشد كه افكار و احساسات خود را بيان كند) و رفتار پرخاشگرانه (كه در آن، به احساسات ديگران بهايي داده نميشود) براي به حداقل رسانيدن احساس خشم و هراس در خصوص روابط با ديگران توصيه ميشود.

4 ) برنامهريزي كنيد و منظم باشيد

علت آنكه بسياري از افراد به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست ميدهند و دائم خود را با «افكار خود سركوبگر» سرزنش ميكنند فقدان برنامهريزي يا بيانضباطي در اجراء برنامههاست. اين افراد نميتوانند از زمان كه همچون گنجي ارزشمند در اختيارشان قرار دارد به درستي استفاده كنند. در نتيجه اين «زمان» است كه آنها را با خود به هر سويي ميبرد. وقتي زندگينامه هر يك از مشاهير و افراد بزرگ را نگاه كنيد خواهيد ديد كه آنها در زندگي خود كمترين ميزان اتلاف وقت را داشتهاند. امام علي(ع) در اين باره ميفرمايند:«المومن...مشغول وقته» يعني فرد مومن هيچ وقت خالي ندارد و هميشه در حال كار و فعاليت است.

5 ) ؛ نه ؛ گفتن را بياموزيد

همواره، از ما خواسته ميشود كه به دوستان، افراد خانواده و همكارانمان كمك كنيم تا مسئوليتهايشان را انجام دهند. در بيشتر جوامع، يك اصل اخلاقي وجود دارد كه به هنگام نياز بايد به يكديگر كمك كنيم؛ ولي به مرور، حالتي ايجاد شده كه اشخاص، نيازهاي ديگران را بر نياز خود مقدم ميكنند و به اشتباه، پاسخ نه را بيادبي قلمداد مي نمايند و بر اين باورند كه با نه گفتن، ديگران را از خود ميرنجانند. آموزشهاي جرأت آموزي، به اشخاص كمك ميكند تا بيآن‌‌كه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ نه بگويند. اشخاص حق دارند بيآنكه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ منفي بدهند. توجه داشته باشيد كه مسايل ديگران در بسياري از، از مسايل شما مهم­تر نيستند. قرار نيست كه مسايل عالم را حل و فصل كنيد. اگر خود، كارهايي داريد كه اجازه نميدهد از ديگران كاري را بپذيريد، مؤدبانه از پذيرش پيشنهاد آنها سرباز بزنيد. اجازه ندهيد حرفهاي ديگران در شما احساس گناه ايجاد كند.

6 ) از جملههاي با فاعل «من» بهره بگيريد.

اين مهارت، به اشخاص ميآموزد كه خود انگيختگي بيشتري داشته باشند و احساساتشان را با راحتي بيشتري بيان كنند. همچنين به اشخاص امكان ميدهد كه احساسات خود را سركوب نكنند. بهرهگيري از فاعل «من» در جملهها، اشخاص را تشويق ميكند تا صاحب انديشه، احساسات، عقايد، ادراكات و باورهاي خود باشند.

7 ) از تماس چشمي بهره بگيريد.

ارتباطهاي غير كلامي گاهي از كلام و سخن، باور پذيرترند. ديگران، نداشتن تماس چشمي در زمان ابراز نظر را به حساب نداشتن صداقت ميگذارند. برقراري تماس چشمي، بيشتر هنگام ابراز احساسات در برابر ديگران دشوار است كه علت را بايد در ترس از طرد شدن جستجو كرد. آموختن اين مهارت، با نگاه كردن 1 تا 2 ثانيه در چشمان طرف مقابل آغاز ميشود و زمان آن به تدريج به 8 تا 10 ثانيه ميرسد.

8 ) از زبان جسم و تن، قاطعانه بهره بگيريد.

لحن استوار و قاطعانه صدا اگر با بدن شُل و افتاده همراه باشد، پيام دوگانهاي را به كسي كه با او در ارتباط هستند، مخابره ميكند؛ بهگونهاي كه طرف مقابل، پيام شما را نامطمئن يا غير صميمانه ارزيابي ميكند. حالت بدن، يا پيام شما را تقويت و يا از قدرت آن ميكاهد. افزون بر تماس چشمي و لحن صدا، حالت ستون فقرات و حالت سر، احساس شما را دربارة پيامي كه مخابره ميكنيد نشان ميدهند. توصيه ميكنيم كه بدني راست و قائم داشته باشيد و وزن بدنتان را به طور يكسان روي دو پاي خود تقسيم كنيد. بهتر است مركز ثقل شما، روي پاهايتان باشد.

9 ) مخالفت همراه با آرامش را تمرين كنيد.

وقتي نقطهنظرها و حقايق با آرامش بيان ميشوند، ديگران مخالفت را سالم ارزيابي كرده و زمينه مشاجره و بگومگو از بين مي­رود. در اين فضاي ارتباطي استرس جاي خود را به آرامش و صميميت مي­دهد.

10 ) به جاي واكنش نشان دادن، پاسخ دهيد.

واكنش، نوعي بازتاب است كه طبيعتي غريزي دارد. اقدام براساس واكنش، ميتواند موجب پشيماني شود؛ ولي پاسخ، برنامهاي حساب شده براي يك موقعيت خاص است. پاسخ دادن به يك موقعيت، به معناي تأمل در واكنش اوليه و آنگاه، ارائه يك پاسخ حساب شده و عاقلانه است. البته هر پاسخي، ناگزير، كافي و شايسته نيست؛ ولي وقتي اين مهارت را تمرين ميكنيد، به شما كمك ميكند تا با افراد، برخوردي مناسبتر داشته باشيد.

11 ) خود را باور كنيد.

همان طور كه خود بزرگ بيني از آفات شناختِخود است، خودكم بيني و خود كوچك بيني نيز انسان را از شناخت گنجينه‏هاي درونياش باز مي‏دارد. با اندكي تفكر و جست و جو در گذشته خود در مي‏يابيد، كارهاي موفقيت‏آميز بسيار داشته‏ايد و فرد مفيدي هستيد. خود كم بيني به جاي اين كه شما را در مسير رشد و كمال و ميل به پيشرفت قرار دهد، بيش‏تر سبب كسالت و احساس خستگي و نااميدي مي‏شود. بنابراين، بايد با ارزيابي‏اي صحيح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بيش‏تر نقاط قوت و موفقيت‏هاي گذشته خود را مورد توجه و يادآوري قرار دهيد و افكار منفي نظير «در هيچ كاري موفق نبودم، فرد مفيدي نيستم و...» را از ذهن خود بيرون بريزيد.

12) استعدادهاي خود را هر چه بيش‏تر بشناسيد.

شناخت استعدادها و قابليت‏هاي خويش مي‏تواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نوميدي رها سازد. بدين منظور، استعدادها و توانمندي‏هاي مختلف علمي، ورزشي، هنري، كلامي و... خويش را يادداشت كنيد و هر روز آن را براي خود بخوانيد.

13) بر توانايي‏ها و موفقيت‏هاي گذشته‏تان تكيه كنيد.

بايد بر توانايي‏هاي خويش تكيه كنيد و ضمن مرور موفقيت‏هاي گذشته، آن‏ها را در كانون تمركز و توجّه خود قرار دهيد.

14) گذشته ناموفق و شكست‏ها را فراموش كنيد.

اگر تصوري نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشي سپاريد. تصور نامطلوب اجازه نمي‏دهد به تغييرات خويش پي بريد و حقيقت كنوني‏تان را دريابيد.

15) خود را مثبت ارزيابي كنيد.

درباره خويش مهربان باشيد و شخصيت تان را با ديد مثبت ارزيابي كنيد. در شايستگي خويش ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده، در انجام كارها توانا بدانيد.

16) ريسك كنيد. روي تجربيات جديد، با ديد يادگيري بيش‏تر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدي براي شما فراهم مي‏آيد و حس خويشتن پذيري‏تان تقويت مي‏شود.

17) از خواهش‏هاتان بكاهيد.

عزّت و سربلندي انسان در گرو عدم درخواست‏هاي مكرّر از ديگران است. تا مي‏توانيد به خود متكي باشيد و به آنچه هستيد و داريد، اكتفا كنيد تا اعتماد به نفس بيش‏تر به دست آوريد.

18) خود را با ديگران مقايسه نكنيد.

هرگز خود يا موفقيت‏هاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است.

19) از هدف هاي كوچك و متوسط شروع كنيد.

يكي از علل شكست هاي مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس مي شود، در نظر گرفتن هدف هاي بزرگ و دست نيافتني است. چنانچه در مثال گفته اند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. براي اين كه به خودباوري و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندي در ما تقويت شود.

و اما براي رهايي از آفت خود كم‏بيني ، افكار منفي و باور نداشتن به خود ،به راهكارهاي زير عمل كنيد:

1. فهرستي از موفقيت‏هاي گذشته خود را يادداشت كرده، خوب درباره آن‏ها بينديشيد .( موفقيت‏هاي علمي و تحصيلي، هنري، ورزشي‏و...)اين كار سبب مي‏شود گنجينه‏هاي دروني‏تان را بيش‏تر بشناسيد و اعتماد به نفس‏تان تقويت شود.

2. فهرست موفقيت‏ها را هر روز چند بار مرور كنيد.

3. سعي كنيد جنبه‏هاي مثبت ديگري را كه در خود مي‏بينيد، به اين ليست اضامه كنيد.

4. هرگاه افكار منفي به شما هجوم آورد، با مشغول كردن خود به كاري از قبيل مطالعه ياگفت‏وگو با ديگران و انجام فعاليتي خاص، خود را از هجمه آن افكار نجات دهيد.

5. از قرار گرفتن در تنهايي و بيكاري اجتناب كنيد زيرا افكار منفي معمولًا در تنهايي و هنگام بيكاري بيش‏تر به سراغ انسان مي‏آيد.

6. هنگام شكست در كارها، به جاي اين كه خود را سرزنش كنيد، به ريشه‏يابي علل شكست روي آوريد.

7. اين حقيقت را به خود تلقين كنيد كه زندگي سراسر پيروزي نيست و فراز و نشيب بسيار دارد.

8. روحيه انعطاف پذيري را در خود تقويت كنيد يعني در عين حال كه بايد فردي منظم و دقيق باشيد و كارهاي خود را براساس برنامه انجام دهيد، همواره به اين نكته توجه كنيد كه همه شرايط و زواياي كار در ميدان ديد و شناخت ما نيست. چه بسا اموري در تحقق يا عدم تحقق كاري مؤثر است، ولي از ديد ما مخفي است يا در دست ما نيست و به وسيله محيط به ما تحميل يا از ما دريغ مي‏شود.

9. شكست‏ها در واقع سكوي پرش براي كسب پيروزي‏ها و فتح‏هاي بعدي است. بنابراين، از شكست‏ها نگران نباشيد.

10. همواره روحيه اميد را در خود پرورش دهيد و كلمه «مي‏توانم» را در آغاز هر كاري كه مي‏خواهيد انجام دهيد فراموش نكنيد.

11. در همه كارها به خداوند متعال توكل كنيد

افرادي كه پيوسته به ياد خدا هستند و به عظمت او ايمان دارند، نه هرگز از بيم تحقير و سرزنش ديگران عرصه را خالي ميكنند و نه هيچگاه به كبر و خود بزرگ بيني دچار ميشوند. هر كاري را بر اساس احساس وظيفه و تكليف انجام ميدهند. براي آنها پرداختن به كار با نيت الهي، مهمتر از نتيجه آن است. نه از شكست مايوس ميشوند و نه از پيروزي سرمست ميگردند. بنابراين مهم‏ترين روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند ونيايش با او است. وقتي بتوانيد حضور در محضر خالق هستي و كمال مطلق را احساس و به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگي‏اش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگي شخصيت خويش واقف خواهيد شد.زيرا وقتي تمام تلاشتان رضايت يك نفر(خداوند) باشد ديگر نگران رضايت و عدم رضايت ديگران نخواهيد بود. بنابراين، در نمازها حضور قلب بيش‏تر پيدا كنيد و خود را با ذات اقدس الهي مرتبط بدانيد.

مطالعه كتاب‏هاي زير در زمينه‏هاي فوق سودمند است:

1- قدرت تفكر، ژوزف مورفي، ترجمه هوشيار رزم آرا

2- قدرت اراده، محمد حسين سروري

3- غلبه بر ترس و خستگي، ادوارد اسپنسرث

4- آيين زندگي ديل كارنگي

5- رمز پيروزي مردان بزرگ جعفر سبحاني

6- پيروزي فكر مورفي

راه­هاي كنترل خشم در روابط همسران را به بنده بگوييد
مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

از شما خواهشمندم که راه­هاي كنترل خشم در روابط همسران را به بنده بگوييد

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. خشم و عصبانیت اگر از حد خود بگذرد و موجب بروز رفتارهای نامناسبی گردد، امر ناپسندی است و بایستی با اتخاذ برخی تدابیر جلوی آن گرفته شود و آن را كنترل و تعدیل كنیم. البته این ربطی به خصوص روابط همسران ندارد. ولی از آنجا كه ارتباطات عاطفی سالم و صلح و صفا و صمیمیت در روابط همسران حرف اول را می زند، خشم و عصبانیت بیش از حد، به این گونه ارتباطات همسران آسیب جدی وارد می كند، به همین خاطر لزوم كنترل و تعدیل خشم در روابط همسران بیش از دیگران احساس می شود و همسران می بایست با به كارگیری برخی از راهكارهای درمانی و كنترلی، خشم و عصبانیت خود را كنترل و تعدیل كنند تا زندگی مشترك آنان دستخوش ناملایمات نگردد و مهر و محبت، عشق و صمیمیت در روابط آنها همچنان حاكم باشد.

2. در ابتدا این را بدانید كه «خشم» نوعی هیجان روحی است كه اغلب بر اثر واكنش شخص نسبت به رفتار ناشایست همسر و دیگران بروز میكند. خشم میتواند یك رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یك عصبانیت تمام عیار، در هر حال پدیدهای كاملاً طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی عواطف انسانی میباشد، اما هنگامی كه از كنترل خارج شود، میتواند به یك حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط خانه، روابط شخصی و در تمامی عرصههای زندگی به وجود آورد. در حقیقت، حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات انسان است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و از دست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي كند و موجب مي شود كه بسياري ازجنايات و تصميم هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد. از این روی خداوند متعال يكي از مهم ترين ويژگي هاي انسان هاي الهي و پارسا پيشه را كظم غيظ و عفو از مردم مي شمارد و در سوره آل عمران، آیه134 مي فرمايد: «الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس والله يحب المحسنين؛ مومنان در هنگام عصبانيت خشم خود را فرو مي برند و از خطاي مردم در مي گذرند وخدا نيكوكاران را دوست دارد.» «كظم» در لغت به معني بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند. ولي از گناه و اعمال و حركات جاهلانه و ستمكارانه آن خودداري مي نمايند، به كار مي رود.

3. بیتردید نمیتوان پیشاپیش تمام حوادثی را كه باعث خشم میشوند را از سر راه برداشت و یا از روبهرو شدن با آنها اجتناب نمود، شاید اصلاً نتوانیم آنها را تغییر دهیم، اما میتوانیم بیاموزیم كه چگونه واكنشهای خود را كنترل كنیم. كنترل خشم این امتیاز را دارد كه احساسات ناشی از خشم و هم تحریكات جسمانی كه خشم باعث به وجود آمدن آنها شده است را كاهش میدهد.

4. نكته مهم در اینجا، هدایت خشم و عصبانیت در مسیر صحیح جهت نیل به آرامش است. از این رو، سعی كنید هنگام خشم از انرژی فراوان خود برای حل مشكل و تغییر مثبت در زندگی تان استفاده كنید و از راهكارهای مؤثری كه براي مهار عصبانیت و كنترل خشم و جهت دادن و تبدیل آن به رفتارهای مثبت وجود دارد، بهره مند گردید كه ما در ادامه به برخی از آنها اشاره می كنیم:

۱- از مهمترين روش ها، به دست گرفتن سررشته و مهار خشم و عصبانيت است؛ به عبارتي با تمرين و خودآگاهي مداوم، از بروز علايم خشم خودداري كنید و با تقويت خويشتنداري و كنترل بر نفس، خود را به دست عصبانيت خويش نسپاريد.

۲- تلاش براي عادت كردن به استفاده از عقل و منطق و استدلال پيش از ابراز احساسات و عواطف فردي يا ديدگاه هاي از پيش سنجيده نشده.

۳- سعی كنید از كنار مسائل به راحتي عبور كنيد و به حركات و رفتار همسرتان معنايي فراتر از آن چه كه هست ندهيد، سخت نگيريد و به اصطلاح «گير» ندهيد.

۴- انتظارات و توقعات خويش را  كاهش دهید و آنچه را كه هست بپذیرید.

۵- نيك بيني، درست ديدن و واقع بيني را در خود پرورش دهيد.

۶- پيش از آن كه عصبانيت و خشم خود را بروز دهيد به عكس العمل و بازتابي كه رفتار ناخوشايند و تند بر خواهد انگيخت بينديشيد.

۷- پيش از آن كه عصبانيت خويش را بروز دهيد به خودمان يادآور شويد كه «تو هم اكنون حق انتخاب و گزينش داري؛ بنابراين مي خواهي انسان باشي يا حيوان؟»

۸- براي به تأخير انداختن ابراز خشم شروع كنيد به شمردن از ۱۰۰ تا صفر به صورت معكوس و با فاصله هر ۷ شماره: ۱۰۰ ، ۹۳ ، ۸۶ و...

۹- محل مورد نظر را ترك كنيد و يك ليوان آب خنك بنوشيد و یا با آب سرد وضو بگيرد و يا غسل نمايد.

۱۰- تلقين مثبت كنيد و به خود يادآوري كنيد كه: «عصبانيت چيزي نيست مگر زبوني و خواري و ناتواني در قدرت عقل و منطق و توانايي گفت وگو، علاوه بر آن تو كه دوست نداري ديگران تو را به عنوان شخصي ضعيف و بي منطق و عصبي بشناسند و...»

۱۱- اگر شخص مؤمني هستيد، در هنگام خشم استعاذه نمايد و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» به خداوند عالم پناه ببرد و بلافاصله شروع كنيد به خواندن دعا و كمك خواستن صميمانه از خداوند.

۱۲- با تمرين مداوم تلاش كنيد كه بتوانيد در هر موقعيتي خود را به جاي همسرتان بگذاريد. این را به خاطر بسپارید كه «جرأت ورزی و بیان احساسات به صورت منطقی، بهترین روش برای كنترل خشم و دستیابی به روابط بین فردی و رضایتبخش است.»

جهت آشنایی بیشتر با راهكارهای مهار خشم و مدیریت صحیح آن می توانید به كتابهای متعددی كه در این زمینه نگاشته شده است مراجعه كنید

هدف گذاري در زندگي كاري مهم و ضروري است، براي كسب خشنودي خدا و ياري ..
جوان ها در سه زمينه كار كنند: علم، تهذيب و معنويت، ورزش.

من پسري جوان و دانشگاهي هستم و در رشته اي مهندسي تحصيل مي كنم. از آنجايي كه هدف گذاري در زندگي كاري مهم و ضروري است، براي كسب خشنودي خدا و ياري امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف و عليه السلام) سه مورد زير را به عنوان هدف انتخاب كرده ام، كه از شما مي خواهم من را مشورت دهيد كه آيا انتخاب اين سه مورد به عنوان هدف، مناسب و كافي است ؟ آيا اين سه مي توانند هدف كاملي در زندگي باشند؟

سه هدف: 1- علم(شامل برخي علوم ديني و علوم مربوط به رشته ي دانشگاهي ام)  2- ادب  و 3- جسم نيرومند.كه موارد بالا را از آيه قرآن و يك حديث انتخاب كرده ام.در سوره بقره و آيه 247 خداوند،حضرت طالوت عليه السلام را به خاطر علم و قدرت جسم برگزيدند.و در حديثي از اميرالمومنين عليه السلام داريم كه مي فرمايند: علم و ادب بهاي جان توست، پس در آموختن آن بكوش ...(تا آخر حديث).

حضرت آيت الله خامنه اي سال ها قبل در سخنراني اي كه در مورد جوانان داشتند فرمودند كه جوان ها در سه زمينه كار كنند: علم، تهذيب و معنويت، ورزش. اين چيزهايي كه شما گفته ايد تقريبا نزديك به همين چيزهايي است كه ايشان فرموده اند. واقعيت هم همين طور است كه انسان اگر داراي علم مفيد باشد و روي خودش هم كار اخلاقي انجام داده باشد و انسان مهذبي شده باشد و از نظر جسمي هم سالم باشد به جاهاي خوبي خواهد رسيد. برنامه هايي كه شما براي زندگي اتان انتخاب كرده ايد خوب است، البته همان طور كه گفته شد به جاي "ادب"، معنويت و دين داري را قرار دهيد، كه البته "ادب" را هم شامل مي شود. نكته اصلي در اين جور برنامه هاي كلي در زندگي، عمل كردن به اين برنامه هاست، وگرنه برنامه ريزي خيلي سخت نيست، مهم اين است كه تلاش صورت بگيرد تا آنها انجام شوند، ولي همان طور كه گفته ايد برنامه ريزي و ترسيم خطوط كلي زندگي هم مهم است

با سلام می خواستم بدونم چطور می شود نظر و عقیده یک نفر را تغییر داد به عنوان مثال من یک فرد مذهبی هستم حالا می خوام شریک زندگی خود را متقاعد کنم که طرز پوشش خودش را عوض کنه شریک آیندم یک پزشکه و فرد بسیار منطقی و در عین حال نجیبیه ولی فلسفه حجابو قبول نداره . می خواستم راهنماییم کنین

متاسفانه متوجه نشديم كه مرادتان از شريك آينده تان، همسرتان است و يا كسي است كه او را انتخاب كرده ايد اما با او ازدواج نكرده ايد. تصور ما اين است كه با ايشان ازدواج كرده و در عقد هستيد و پاسخ را نيز بر همين تصور تنظيم كرده ايم.
آن چه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود نقصان و يا ضعف در آگاهي ها و يا اطلاعات غلط است. بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي چون ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ...، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستند كه به آن جهل دارند."
پرسشگر گرامي؛
به نظر مي رسد عدم مقبوليت فلسفه حجاب از منظر همسر شما نيز چنين باشد يعني ايشان تصور غلطي از فلسفه حجاب دارد و گرنه هيچ انساني چه مومن و چه لائيك و بي دين با حفظ تعادل رواني جامعه، تأمين امنيت اجتماعي و بهداشت روانى و كاهش هيجان‏ها و التهاب جنسى مخالفت نمي كند. هيچ انسان با فحشا، سستي بنيان خانواده و بالاخره فروپاشي نظم جامعه موافق نيست. همه خواهان جلوگيري از ابتذال و نگاه ابزاري به زن هستند و هيچ كس با آن چه كرامت و شخصيت ذاتي زنان را حفظ كند مخالفت نمي كند.
اينها برخي از فوايد و فلسفه حجاب است كه در بدو نظر به ذهن مي آيد و آثارش به چشم ديده مي شود.
از اين رو لازم است با استفاده از آيات و روايات، متون قوي ديني، آگاهي هاي همسرتان را تقويت كرده و ايشان را با فلسفه حجاب آشنا سازيد. خصوصا اين كه ايشان داراي تحصيلات عاليه هستند. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه داراي نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد در تقويت و اصلاح اين مباني بكوشيد. يعني به جاي الزام ايشان سعي كنيد با بالابردن عنصر آگاهي در ايشان،‌به گونه اي برخورد كنيد كه ايشان با علاقه و اختيار خود حجاب و بلكه حجاب برتر را برگزيند. چنان چه ايشان از پشتوانه ايمان و اعتقاد ديني مستحكم برخوردار شوند و با فلسفه حجاب آشنا شوند و گوهر وجودي خويش را بشناسند، مطمئنا خود را ملزم به آن خواهند كرد. علاوه بر آن كه ايشان بايد توجيه شوند كه با بي توجهي خود به مقوله حجاب زمينه گناه را براي ديگران فراهم مي كنند. پس از اين جهت نيز مقصر و گناه كارند.
برادر گرامي؛‌
هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد همسرتان را با مسأله آشنا سازيد بايد سعي كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آوريد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد. اما به طور كلي تذكر نبايد در ميان جمع باشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كنيد.(2) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(3) سعي كنيد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين مي‌باشد، كه باعث موضع‌گيري منفي وي شود، پرهيز كنيد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيد تذكرات شما براي تبديل به وضعيت بهتر و نيكوتر است. راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.
براي آشنا كردن ايشان با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هاي ايشان،‌لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم. البته مي توانيد از خود ايشان نيز بخواهيد آن كتاب ها را مطالعه كنند:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پي‌نوشت ‌ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.
2. اسراء (17) آيه ‌53.
3. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.

با عرض سلام و خسته نباشی من نزدیک دو ماه که ازدواج کردم من 26 سالمه و همسرم 16 سال دارد اوایل خیلی خوب بودیم همه کار برایش کردم هر چیزی خواست براش تهیه کردم ولی متوجه میشدم که توجهی زیادی بهم نداره ازش سوال کردم گفت اخلاقم همینجوره ولی سر مشکل کوچیکی باهاش قهر کردم بعد از چند روز رفتم خونشون که از دلش در بیارم پیش مامان باباش بهم گفت که از اول هیچ علاقه ای بهم نداره و دوستم نداره همه فامیل باهاش صحبت کردن باز هم درست نشده فقط میگه طلاق !!! ولی اوایل خواستم برم خواستگاریش خیلی خوشحال بود داشت بال در می اورد ولی الان میگه زود ازدواج کردم و از هر پسری بدم میاد و تا 25 سالم نشه شوهر نمیگیریم من باید چیکا کنم صبر کنم درست میشه یا طلاق بگیرم ممنون میشم

برادر گرامي؛ قهرهاي موردي و كوتاه مدت در دوران اوايل زندگي خيلي نگران كننده نيست. قهر زن در دوره عقد گاهي براي اين است كه مي خواهد شوهرش را محك بزند كه چقدر او را دوست دارد؛ چون به اين مساله اطمينان ندارد. و اين خصوصا با سن پايين و كم تجربگي همسر شما كاملا طبيعي به نظر مي رسد. پس لطفا صبر پيشه كنيد و به او فرصت دهيد.
گاهي هم براي ناز كردن است و مي خواهد همسرش نازكشي بكند. چنان كه مي دانيد زن اهل ناز و مرد اهل نياز است؛ پس شما در قهرهاي موردي بي اعتنايي نكرده و نازكشي كنيد.
ميان عاشق و معشوق، فرق بسيار است چويار ناز نمايد، شما نياز كنيد.
اما قهرهاي مكرر و طولاني جالب نيست و باعث تنش و اختلاف مي شود.
در همين جا لازم است به شما توصيه اكيد بكنيم كه اين مسئله تنها و تنها با مراجعه حضوري دوطرف قضيه يعني شما و همسرتان به يك كلينيك مشاوره خانواده قابل پيگري است. شما تلاش كنيد كه ايشان را مجاب به حضور نزد متخصص كنيد. اما اگر موفق نشديد در نهايت به او بگوييد فقط در صورتي با خواسته اش موافقت مي كنيد كه هر دو نزد متخصص بروديد و آن وقت هرچه متخصص گفت همان را انجام دهيد. البته لازم است نزد يك متخصص مجرب و دين دار برويد.
همسر شما بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه قبل از ازدواج بايد به اين نتيجه مي رسيد. اكنون كه ازدواج كرده و دو ماه از ازدواج گذشته و به نظر مي رسد همسر خوبي هم دارد، زمان اين گونه انديشه ها نيست؛ پس بايد به كمك يك متخصص بياموزد كه با اين افكار مقابله كند.
اما شما نيز توجه داشته باشيد كه ممكن است علت اين خواسته همسرتان موارد ذيل هم باشد.
1. ممكن است علت ترديد او، اضطراب مسوليت پذيري باشد كه در اين صورت، مقداري از اين اضطراب و ترديد طبيعي است؛ براي مثال شايد مي ترسد نتواند به مسوليت خود، خوب عمل كند.
2. يا نگران مشكلات اقتصادي است، كه با صحبت مي توان اين گونه افكار را از او جدا كرد.
3. مهمترين علت مي تواند مربوط به عدم بلوغ فكري ايشان باشد. البته احتمال دارد. اما لازم است بدانيد اگر اين امر صحت داشته باشد باز هيچ جاي ناراحتي نيست. چون خود ازدواج و استمرار آن مي تواند باعث بلوغ فكري انسان شود.
بهرحال اگر توصيه ما را جدي بگيريد و با مشاورين حضوري در كلينيك هاي مشاوره خانواده شهرتان صحبت كنيد مي توانيد به خواسته هاي واقعي او پي ببريد.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ

با سلام دوستی دارم24 ساله.که درسن 20 سالگی ازدواج کرد و 22 سالگی بچه دار شد. ازدواج موفقی داشت.از هنگام حاملگی بسیار زود رنج شد. به طوری که با

هر چیزی حتی شوخی اطرافیان ناراحت می شد.گریه می کرد یا پرخاش می کرد الیته این ناراحتی مدت کوتاهی طول می کشید و زود آرام می شد.قلب مهربان و دلسوزی دارد.یعنی مواقعی که عصبانی نیست بسیار دلسوز و مهربان است.متاسفانه این عصبی بودن الان هم ادامه دارد و فرزند 2 ساله اش را بخاطر سرو صدا کردن،گریه کردن،بهانه گیری و...کتک میزند و حتی گاهی وقتی از کودکش عصبانی است خودش را می زند!.این خانم در کودکی هم کمی زودرنج بود اما می ترسم این پرخاشگری او نسبت به فرزند و همسرش زندگی اش را خراب کند.آیا این فرد باید درمان دارویی شود؟یا فتار درمانی شود؟اینها علائم افسردگی است؟ با تشکر

اين علائم تا حد زيادي علائم افسردگي است، ولي تشخيص دقيق آن نيازمند مراجعه به يك روانپزشك يا روان شناس باليني مي باشد.
همان طور كه مي دانيد ما افسردگي خاصي به نام «افسردگي پس از زايمان» داريم، چرا كه حاملگي و زايمان باعث بر هم خوردن بسياري ناقل هاي عصبي و هورمون ها مي شود. البته ايشان از دوران حاملگي و نه پس از زايمان به اين مسأله دچار شده اند و چه بسا ريشه در افسردگي نوع ديگر داشته باشد. تشخيص اين كه ايشان نياز به دارو دارد يا ندارد جز از عهده روانپزشك بر نمي آيد و هر گونه تعلل و وقت كشي ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار ايشان ندارد. بايد اين مساله بسيار زودتر صورت مي گرفت تا از عوارض و پيامدهاي منفي آن بر كودك تا حد امكان جلوگيري مي شد.
در هر صورت دارودرماني (با مراجعه به روانپزشك) و روان درماني (با مراجعه به روان شناس باليني) يگانه راه پيش روي دوست شماست. هر گونه خوددرماني يا طفره رفتن از مراجعه به هيچ وجه به صلاح ايشان و آينده زندگي اش نيست.

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.