با عرض سلام و خسته نباشی من نزدیک دو ماه که ازدواج کردم من 26 سالمه و همسرم 16 سال دارد اوایل خیلی خوب بودیم همه کار برایش کردم هر چیزی خواست براش تهیه کردم ولی متوجه میشدم که توجهی زیادی بهم نداره ازش سوال کردم گفت اخلاقم همینجوره ولی سر مشکل کوچیکی باهاش قهر کردم بعد از چند روز رفتم خونشون که از دلش در بیارم پیش مامان باباش بهم گفت که از اول هیچ علاقه ای بهم نداره و دوستم نداره همه فامیل باهاش صحبت کردن باز هم درست نشده فقط میگه طلاق !!! ولی اوایل خواستم برم خواستگاریش خیلی خوشحال بود داشت بال در می اورد ولی الان میگه زود ازدواج کردم و از هر پسری بدم میاد و تا 25 سالم نشه شوهر نمیگیریم من باید چیکا کنم صبر کنم درست میشه یا طلاق بگیرم ممنون میشم
برادر گرامي؛ قهرهاي موردي و كوتاه مدت در دوران اوايل زندگي خيلي نگران كننده نيست. قهر زن در دوره عقد گاهي براي اين است كه مي خواهد شوهرش را محك بزند كه چقدر او را دوست دارد؛ چون به اين مساله اطمينان ندارد. و اين خصوصا با سن پايين و كم تجربگي همسر شما كاملا طبيعي به نظر مي رسد. پس لطفا صبر پيشه كنيد و به او فرصت دهيد.
گاهي هم براي ناز كردن است و مي خواهد همسرش نازكشي بكند. چنان كه مي دانيد زن اهل ناز و مرد اهل نياز است؛ پس شما در قهرهاي موردي بي اعتنايي نكرده و نازكشي كنيد.
ميان عاشق و معشوق، فرق بسيار است چويار ناز نمايد، شما نياز كنيد.
اما قهرهاي مكرر و طولاني جالب نيست و باعث تنش و اختلاف مي شود.
در همين جا لازم است به شما توصيه اكيد بكنيم كه اين مسئله تنها و تنها با مراجعه حضوري دوطرف قضيه يعني شما و همسرتان به يك كلينيك مشاوره خانواده قابل پيگري است. شما تلاش كنيد كه ايشان را مجاب به حضور نزد متخصص كنيد. اما اگر موفق نشديد در نهايت به او بگوييد فقط در صورتي با خواسته اش موافقت مي كنيد كه هر دو نزد متخصص بروديد و آن وقت هرچه متخصص گفت همان را انجام دهيد. البته لازم است نزد يك متخصص مجرب و دين دار برويد.
همسر شما بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه قبل از ازدواج بايد به اين نتيجه مي رسيد. اكنون كه ازدواج كرده و دو ماه از ازدواج گذشته و به نظر مي رسد همسر خوبي هم دارد، زمان اين گونه انديشه ها نيست؛ پس بايد به كمك يك متخصص بياموزد كه با اين افكار مقابله كند.
اما شما نيز توجه داشته باشيد كه ممكن است علت اين خواسته همسرتان موارد ذيل هم باشد.
1. ممكن است علت ترديد او، اضطراب مسوليت پذيري باشد كه در اين صورت، مقداري از اين اضطراب و ترديد طبيعي است؛ براي مثال شايد مي ترسد نتواند به مسوليت خود، خوب عمل كند.
2. يا نگران مشكلات اقتصادي است، كه با صحبت مي توان اين گونه افكار را از او جدا كرد.
3. مهمترين علت مي تواند مربوط به عدم بلوغ فكري ايشان باشد. البته احتمال دارد. اما لازم است بدانيد اگر اين امر صحت داشته باشد باز هيچ جاي ناراحتي نيست. چون خود ازدواج و استمرار آن مي تواند باعث بلوغ فكري انسان شود.
بهرحال اگر توصيه ما را جدي بگيريد و با مشاورين حضوري در كلينيك هاي مشاوره خانواده شهرتان صحبت كنيد مي توانيد به خواسته هاي واقعي او پي ببريد.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ