مشاوره
۱۳۹۱/۰۷/۱۱ ۱۷:۰۹ شناسه مطلب: 78030
اگر در رقابت با دوستت باشی و مطلبی را بدانی واگر آن را به دوستت بگویی او هم پیشرفت می کند ولی او برای آن کار تلاشی نکرده آیا واجب است که انسان هر علمی دارد در اختیار دیگران قرار دهد
پرسش گر گرامي واجب نيست كه انسان هر علمي دارد در اختيار ديگران قرار دهد، ولي انسان هاي بزرگوار و با كرامت هيچ وقت از اين كه علم شان را در اختيار ديگران بگذارند، ابايي ندارند و با دل و جان اين كار را مي كنند، اصلا در روايات زكات علم همين انتشار آن دانسته شده است، امير المومنين(ع) مي فرمايد: « َ زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُه (1) زكات علم انتشار اوست ». مي دانيد زكات به معناي رشد است، يعني اين كار باعث توفيق بيشتر در يادگيري علوم خواهد شد. شما در ياد دهي علم تان نبايد نگاه كنيد كه طرف زحمت كشيده يا نه؟ بزرگواري اين است كه علم تان را حتي اگر زحمت نكشيده در اختيار او قرار دهيد.اين كار باعث رشد علمي و معنوي شما خواهد شد و عزت و محبوبيت تان را نيز بيشتر خواهد كرد.
مگر اهل بيت كه با علم ياد داده اند و علماي بزرگ شيعه كه با زحمت هاي فراوان دين را براي ما پاسداري كردند به اين فكر بودند كه ما زحمت كشيده ايم يا نه ؟يا امثال ابو علي سينا ها با خدمات علمي شان به اين مسائل توجهي داشته اند؟ آنها با خدا معامله كرده اند و علم شان را در اختيار ديگران قرار داده اند. شما نيز با اخلاص و براي رضاي خداوند اين كار را انجام دهيد و بدانيد به خاطر اين كار ضرر نخواهيد كرد.
پي نوشت:
1. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق، ج 7، ص 46.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ
۱۳۹۱/۰۷/۰۹ ۱۹:۴۴ شناسه مطلب: 77947
سلام . من یک پسر 20 ساله دانشجو هستم یک مشکل اساسی برایم پیش اومده و این که چون من ظاهر زیبایی دارم بچه ها چند مرتبه من را ازار جنسی از قبیل بوسیدن کردند و این مشکل از بچگی گریبان گیر من بوده اما الان به ته خط رسیدم لطفا یک چاره اساسی بگید که این خاطرات به کلی پاک شوند من همه ی راه حل های روانشناسی را پیش گرفتم اما فایده نداشت. با تشکر
همان طور كه مي دانيد اين خاطرات به خاطر بار هيجاني بسيار بالايي كه دارند تا حد زيادي فراموش شدني نيستند و اساساً نيازي به فراموشي آن ها نيست. چرا ما بايد حال خوب را متوقف بر فراموشي خاطرات بد كنيم؟ آيا نمي توان با خاطرات بد به استقبال حال و آينده خوب رفت؟ قطعاً همه ما انسان ها از خاطرات بسيار آزار دهنده بي نصيب نيستيم و اين خاطرات آزاردهنده در بسياري موارد تداخلي با خاطرات مثبت فعلي ما ندارد. پس اصل وجود خاطرات منفي هيچ اشكالي ندارد. فقط بايد به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن ها همت گماشت. مثلاً بسياري از سوء رفتارهاي ديگران هيچ ربط مستقيمي به افعال ارادي و اختياري شما ندارد و نبايد ما به خاطر امور غيراختياري، خود را اذيت كنيم. حتي اگر شما با اراده و اختيار خودتان خود را در معرض سوء استفاده ديگران قرار داده بوديد، باز راه بسته نيست و شما مي توانيد با يك توبه خالصانه از گذشته ناپاك خود برهيد. پس گذشته شما در حقيقت پاك شده است و اين شماييد كه احياناً خواسته يا ناخواسته سعي در نبش قبر گذشته خود داريد. در شرايط فعلي نيز مي توان با كمي اقدام پيشگيرانه از جمله گذراندن دوره هاي مهارت هاي جرأت مندي و قاطعيت ورزي سعي در مواجهه جرأتمندانه و قاطعانه با هر سوء استفاده گر نماييد. همان طور كه در كوچه و خيابان شاهديد هزاران پسر به زيبايي شما حتي زيباتر از شما وجود دارند كه هيچ بيمار دلي جرأت نگاه چپ به آنان ندارد. دليل آن واضح است و آن اين كه جرأتمندي و اقتدار از سر و روي آنان مي بارد و فرد مي داند هر عمل خلافي با عكس العمل بسيار دندان شكن طرف مقابل مواجه خواهد شد.
در برخي موارد فرد به جاي آرايش و پيرايش و پوشيدن لباس هاي جذاب به گونه اي ديگر رفتار مي كند. مثلاً موهايش با شماره چهار مي زند عينك با فرم نازيبا استفاده مي كند لباس هايش از لباس هاي معمولي وغير جذاب انتخاب مي كند و ريش سبيل خود را به نحو غير محرك بلند نگه مي دارد.
پس مي توان با كمي تغيير و تصرف در ظاهر به جاي جذاب سازي به جذابيت زدايي از آن پرداخت. در برخي موارد دغدغه ذهني ما نسبت به اين گونه مسائل و خاطرات ربط مستقيمي به يك يا چند آزار جنسي ندارد، بلكه چيزي جز وسواس فكري و نشخوار ذهني نيست. همين فرد فارغ از بحث سوء استفاده يا عدم سوء استفاده ديگران از وسواس فكري در رنج است. اين وسواس فكري باعث پردازش مكرر و افراطي خاطرات گذشته مي گردد و فرد به ناچار به صورت غير ارادي به يك مسأله منفي مي انديشد. اين احتمال وجود دارد كه مشكل ذهني فعلي شما صرفاً همين وسواس فكري باشد اگر وسواس فكري شما از طريق رواندرماني و دارودرماني حل گردد خاطرات گذشته تا حد زيادي بي اثر گردد. اگر شاهد وسواس فكري در ساير زمينه هاي زندگي خود هستيد در گام اول در اسرع وقت براي رهايي از افكار آزارنده به يك روانپزشك مراجعه نماييد و در گام دوم و در كنار دارو درماني موقت و سبك به روان شناس باليني براي 7 و 8 جلسه روان درماني مراجعه كنيد. پس اگر افكار و خاطرات شما از جنس وسواس فكري باشد خود درماني به هيچ وجه كار ساز نيست و راه كاري كار آمدتر از مراجعه به روان پزشك و روان شناس باليني نيست.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۰۷/۰۵ ۰۴:۲۸ شناسه مطلب: 77677
۱۳۹۱/۰۷/۰۲ ۱۸:۴۵ شناسه مطلب: 77547
۱۳۹۱/۰۷/۰۱ ۰۱:۲۳ شناسه مطلب: 77437
به نام خدا محضر مبارک آیت اله الظمی مکارم شیرازی با سلام اینجانب جوان 30 ساله ای هستم که سالهای زیادی اقدام به خودارضایی می کردم اما اکنون بسیار شرمسار و خجالت زده هستم وبه خاطر مضرات فراوان استمناء از ازدواج می ترسم در حالی که دوست دارم مانند دیگران من هم همسر داشته باشم.متاسفانه شغلی هم در حال حاضر ندارم و مدتی است بیکارم.از زندگی بسیار دلزده و سرد شده ام .آیا دعا یا ذکر خاصی را برای من توصیه میفرمایید؟ آیا به نظر حضرتعالی امکان ازدواج برایم هست؟ از شما عاجرانه تقاضا میکنم مرا راهنمایی بفرمایید.التماس دعا.خدانگهدار.
پاسخ:
جايي كه شما با آنجا مكاتبه كرده ايد مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني است، آيت الله مكارم شيرازي در اين مركز تشريف ندارند، ولي كارشناسان اين مركز، همگي از روحانيون حوزه علميه قم هستند.
در نوشته هايتان مشخص نكرده ايد كه الان موفق به ترك استمناء شده ايد يا نه. اگر هنوز موفق به ترك نشده ايد به راهنمايي هايي كه در سايت اين مركز در مورد ترك استمنا موجود است مراجعه كنيد.
درست است كه استمنا مضراتي دارد، اما با ترك استمنا، اكثر عوارض آن هم از بين خواهند رفت. مشخص نيست كه در مورد عوارض استمنا، چه تصوري داريد، چرا فكر مي كنيد كه چون استمنا مي كرده ايد نمي توانيد ازدواج كنيد؟ مگر استمناء چه تاثيري در ازدواج دارد؟ احتمال دارد كه استمنا، تاثير كمي در رابطه جنسي زناشويي داشته باشد. (البته اصلا معلوم هم نيست كه حتما اين تاثير را در مورد شما داشته باشد) كه آن هم با يك مشاوره ساده و كمي راهنمايي قابل حل است. برعكس آن چيزي كه شما تصور كرده ايد شما بايد حتما ازدواج كنيد، اصلا از اينكه استمنا مي كرده ايد نترسيد، راه حل اساسي براي ترك استمناء، ازدواج است، و اگر ازدواج نكنيد فشار غريزه جنسي شما را رها نخواهد كرد. افراد زيادي هستند كه در زمان مجردي استمناء مي كرده اند، و بعد از اينكه ازدواج كردند هم هيچ مشكلي پيدا نكردند، لذا شما بيخودي اين موضوع را در ذهنتان بزرگ نكنيد. استمنا ضررهايي دارد. اما طوري نيست كه بتواند ازدواج شما را خراب كند، اگر هم مشكلي پيدا كرديد با مشاوره قابل حل است.
متاسفانه وضعيت فعلي جامعه طوري است كه ازدواج و تهيه مقدمات آن كمي سخت شده است، اما در اين ميان نقش خود جوانان هم مهم است، جوانان بايد تلاش كنند تا زمينه لازم براي ازدواجشان را فراهم كنند، با سستي و سهل انگاري كار درست نمي شود، مثلا امثال شما بايد الان يك كار حداقل معمولي داشته باشيد، با توجه به سنتان، بايد دقت كنيد كه چرا تا حالا نتوانسته ايد كار درستي براي خودتان پيدا كنيد، اگر حتي يك كارگر ساده هم مي بوديد الان بايد خودتان يك استاد، در زمينه يك كاري باشيد. البته ما از شرايط زندگي شما خبر نداريم، اما بايد تلاش خودتان را بكنيد تا وضعيت اقتصادي بهتري پيدا كنيد. الان هم نبايد دست روي دست بگذاريد و بايد در زمينه اي مشغول به كار شويد. اگر كمي همت كنيد مي توانيد ازدواج كنيد. اگر تلاش خودتان را آغاز كنيد و بتوانيد يك ازدواج موفق هم داشته باشيد آن حالت دلسردي و افسردگي اي كه ذكر كرده ايد از بين مي رود. بسياري از جوانهايي كه ازدواج مي كنند شرايطشان خيلي با شرايط شما فرقي ندارد، اما تلاش مي كنند و به خدا هم توكل مي كنند و ازدواج مي كنند. البته شما بايد به سراغ دختر و خانواده اي برويد كه شما را درك كنند و انتظارات مادي زيادي از شما نداشته باشند.
موفق و موید باشید
۱۳۹۱/۰۶/۳۱ ۱۰:۵۱ شناسه مطلب: 77414
من دوسالي با پسري رفيقم از اولش من نميخواستمش ولي اون پافشاري ميكنه كه بياد خواستگاريم و دوستم داره ول كنم نيس ولي من دوسش ندارم خانواده هامونم ميدونن تو رو خدا راهنماييم كنين
خواهرگرامي آرزوي هرجواني مخصوصا دختران، داشتن ازدواجي پايدار و با ريسك پايين است، من در راستاي اين قاعده به معيارهاي يك ازدواج موفق و پايدار اشاره مي نمايم تا ببينيد كه آيا معيارهايي را كه براي ازدواج برگزيده ايد براي شروع يك سفر به درازاي يك عمر مناسب است يانه؟ و اما درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد ومعيارهاي خود ساخته كه برخاسته از ديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعة كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين بعد از آشنايي هاي اوليه كه زير نظر خانواده ها انجام مي گيرد به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي، فرهنگي، باورهاي ديني، سياسي و غيره كه در طي سه جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- ودر حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد اين دو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت هفتاد درصد از موارد مي گويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد. اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد. ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب مي كند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد. لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد. لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.
پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد.
و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به پذيرش خواستگارتان نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.
به نظر من مطالعه دو كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:
1- تحكيم خانواده، تاليف آيت الله محمدي ري شهري انتشارات حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت
2- عشق هرگز كافي نيست. تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز
اگر در تهران زندگي مي كنيد من شماره تلفن كلينيك يك مشاور با تجربهي قبل از ازدواج را به شما ارائه مي نمايم.
دكتر يونسي02144015879 و 02144030585
موفق و موید باشید
۱۳۹۱/۰۶/۲۷ ۰۲:۰۹ شناسه مطلب: 77190
سلام. درمانده شدم/نمیدونم چکارکنم؟؟ یک سال وچندماه قبل توی دانشگاه دوستم یه پسری رو دیدم واز نگاهشون میشد فهمید که دلبسته هم شدن. زمان گذشت ولی قسمت نبود واصلا با هم حتی 1دقیقه هم نبودن. همیشه فقط وجودشو حس کرده بود وحالا هم داره ذره ذره آب میشه و هم باید فراموشش کنه. توروخدا بهم راه حل بگید که کمکش کنم. آخهداره زجر میکشه. نمیدونم جوابمو از کجا بگیرم, توروخدا رفیق نیمه راه نباشید. من عضو سایتتون نیستم
همواره در طول زندگي حوادث و رويدادهاي مختلف و متفاوتي پيش مي آيد كه ما مجبوريم از كنار آنها به صورت گذرا عبور كنيم و به مسير زندگي خود ادامه دهيم. اگر بنا باشد در مقابل هر حادثه و رخدادي توقف كنيم و بمانيم طبيعتاً از حركت مي ايستيم و از ادامه مسير زندگي و پيگيري اهداف اصيل زندگي غافل مي مانيم كه در اين صورت، نه تنها به اهداف زندگي خود به موقع نمي رسيم بلكه مشكلات فراواني را فرا روي خود قرار مي دهيم و زمينه ابتلا خود را به انواع و اقسام آشفتگي هاي روحي، اختلالات رواني، بيماري هاي روان تني و ديگر بيماري ها را در وجودمان هموار مي سازيم از اين روي، ارزش فراموش كردن برخي از رويدادها به خودي خود مشخص مي شود چرا كه فراموش نكردن مساوي است با توقف در گذشته و فرو رفتن در فكر و خيال آن كه يقيناً اگر وضع به همين منوال ادامه يابد، آسيب هاي مخرب آن هويدا مي گردد.
تصور كنيد كه فردي به تازگي عزيزي را از دست داده است به صورت طبيعي، ممكن است در روزهاي آغازين اين حادثه، عميقاً ناراحت و نالان گردد و گريه و زاري راه بياندازد؛ حال اگر او نتوانيد آن واقعه ناخوشايند را بعد از مدت كوتاهي فراموش كند و همچنان همانند روزهاي نخست بروز حادثه، گريه و زاري كند، اين چنين فردي از نظر روانشناختي و پزشكي بيمار است. چرا كه چنين فردي از وضعيت نرمال خارج گرديده و از حالت سلامت فاصله دارد، بديهي است كه اگر وي سريعاً درمان نشود، ممكن است آسيب هاي شديد تري به خود وارد كند و يا احياناً زندگي اش را نابود گرداند.
در مورد دوست شما هم مطلب اين چنين است. او بايد فكر و ذهن خود را پالايش نمايد و سعي كند فرد مورد نظر را فراموش كند و به استقلال عاطفي- رواني دست يابد.
از اين كه مي فرماييد: « داره ذره ذره آب ميشه و داره زجر مي كشه.» مي توان فهميد كه دوست تان به آن شخص نوعي وابستگي رواني پيدا كرده است و دائماً در فكر و خيال به او مي انديشد و زندگي با او را خيال پردازي مي كند. مسلماً اين شيوه ذهني نوعي توقف در گذشته به حساب مي آيد كه در هر صورت، آسيب زا خواهد بود براي همين، يكي از بهترين شيوه هاي حل مشكل، به كارگيري راهكارهايي است كه در نهايت به فراموش كردن فرد مورد نظر بيانجامد. البته اين را بدانيد كه فراموش كردن فرد مورد نظر به صورت كامل، شايد اصلاً مقدور نباشد. چرا كه اين گونه مسائل از آنجا كه بار عاطفي و احساسي دارند معمولاً ماندگار ترند و به سختي از خاطره ها محو مي شوند به همين خاطر، در اين گونه مواقع توصيه مي شود كه در حضور اين گونه خاطرات راحت باشيد و به تدريج سعي كنيد توجه اختياري خود را از آنها برداريد تا كمتر به ذهن تان خطور كند و شما را آزار دهد.
در ادامه چند توصيه و راهكار براي فراموش كردن فرد مورد نظر ذكر مي كنيم كه مي توانيد آنها را با دوست تان در ميان بگذاريد و به او كمك كنيد:
1. با تلقين مثبت و راهكارهاي ديگر، عزت نفس و اعتماد به نفس خود را ارتقاء ببخشيد، زيرا وابستگي رواني درست نقطه مقابل عزت نفس و اعتماد به نفس بوده و به شدت آن را تضعيف مي كند.
2. در مورد عدم ازدواج تان و تفاوت هايي كه با آن پسر داريد خوب فكر كنيد. قطعاً عواملي وجود داشته كه شما نتوانسته ايد با هم ازدواج كنيد. اگر نقاط منفي آن پسر و عواملي كه نتوانسته ايد با هم ازدواج كنيد را در ذهن تان تداعي كنيد، خود به خود فكر كردن به آن پسر در ذهن تان از بين مي برد و مي توانيد او را براي هميشه فراموش كنيد. از طرف ديگر، به اين فكر كنيد كه آيا تا ابد ميتوانيد با فكر و خيال آن پسر زندگي كنيد و بدين شيوه ذره ذره خودتان را نابود كنيد؟ اگر جواب تان منفي است پس بدانيد، سعي در فراموش كردن او، بهترين كاري است كه مي توان انجام داد.
3. سعي كنيد اوقات فراغت خود را با كارهاي متنوع پر كنيد تا كم تر به او فكر كنيد و فرصت كمتري براي بازگشتن به آن افكار داشته باشيد. فعاليتي را انتخاب كنيد كه به شما آرامش ميدهد. مطالعه درسي و غير درسي، كار، ورزش، گردش با دوستان، پارك يا هرچيز ديگري كه باعث ميشود زمان براي شما خوشايندتر بگذرد.
4. كشي به مچ دست خود ببنديد و با شروع خيالپردازي در مورد آن پسر، آن كش را كشيده و رها كنيد، طوري كه اندك سوزشي به مچ دست تان وارد شود آنگاه شروع به شمارش معكوس نماييد؛ مثلاً عدد 100 را انتخاب كنيد و سعي نماييد هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به صفر برسيد؛ با احساس دردى كه روى مچ دست تان ايجاد مى شود، از آن فضاى روانى فاصله مي گيريد و ناخودآگاه موضوع ذهنى تان عوض مي شود.
اگر با اين راهكارها نتوانستد بر مشكل خود فائق آييد و فرد مورد نظر را فراموش كنيد، حضوراً به مراكز مشاوره و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كنيد و با كمك روانشناس و روانپزشك باتجربه اي، برخي از آشفتگي هاي رواني خود را كه زمينه ساز اين گونه وابستگي هاست شناسايي كرده و آن را با كمك متخصصين مربوطه درمان كنيد و همچنين راهكارهاي ديگر فراموش كردن عشق بي هدف را دريافت و تمرين كنيد تا مشكل تان برطرف گردد.
۱۳۹۱/۰۶/۲۵ ۰۴:۰۳ شناسه مطلب: 77082
۱۳۹۱/۰۶/۲۴ ۰۴:۲۳ شناسه مطلب: 77030
به نام خدا با سلام خدمت شما هفتهی پیش با یک دختری اشنا شدم که دارای حجاب کامل بود(چادروپوشیه) همدیگر را بسیار دوست میداشتیم یک روز که روزه بودم ساعت 5 قرار داشتیم که یک دفعه به من سیگار تعارف کرد من گفتم از تو بعید است.او بسیار اصرار کرد که بعد از اصرارش گفتم روزه ام او بسیار شرمگین شد و گریه کرد وگفت ببخشید سپس حشیش را از جیبش در اورد و گفت که اگر حشیش را بکشی روزه ات باطل نمی شود.من با افسوس نگاهش کردم و به خانه ام رفتم و به پدرش که مردی مومن بود زنگ زدم و جریان را به او اطلاع دادم او به من گفت چرت و پرت نگو . این پرسش برایم پیش امده که اکنون چکار کنم ؟
به نظر مي رسد كه مهم تر از سؤالاتي كه از اين واقعه در ذهن شما نقش بسته است و از رفتار هاي ناباورانه آن دختر به شگفت آمده ايد، اصل ارتباط و آشنايي شما با آن دختر است. اساساً انگيزه شما از ارتباط و آشنايي با آن دختر چه چيزي بوده است؟ اگر بگوييد كه به قصد ازدواج با آن دختر آشنا گرديده ايد آنگاه مي گوييم كه از متن مكاتبه شما چنين چيزي برداشت نمي شود، حتي اگر واقعاً قصد ازدواج با آن دختر را داشته ايد، بايد بگوييم كه بر اساس آموزه هاي ديني و مباني روانشناختي، ما اين گونه آشنايي ها را درست نمي دانيم و آسيب هاي فرارواني را براي آن در نظر مي گيريم.
كيفيت و نوع آشنايي، پيدايش علاقه و محبت افراط گونه بين شما در مدت كوتاه آشنايي، جملگي از اصول و مباني همسرگزيني و آداب مرسوم خواستگاري در شرع مقدس و عرف جامعه فاصله دارد و شما را از رسيدن به هدف متعالي تان باز مي دارد و يا لااقل مشكلاتي را فرا روي تان قرار مي دهد.
نكته ديگر اين است كه همواره داشتن حجاب كامل و پوشيدن چادر و انداختن پوشيه، دليل بر خوب، مؤمن و متدين بودن افراد نيست البته شكي در اين نيست كه بيشتر دختران و زنان مؤمن و متدين سعي مي كنند از حجاب برتر و چادر و مانند آن استفاده كنند، اما چه بسا ممكن است برخي از افراد شياد از اين گونه وسايل پوششي براي اهداف مغرضانه و پنهاني خود استفاده كنند و تحت لواي چادر و داشتن حجاب، دست به كارهاي ناشايستي بزنند و برخي خلاف ها و حتي جنايت ها را نيز مرتكب شوند. تشخيص خوب، مؤمن و متدين بودن دختران و زنان تنها منحصر در حجاب و چادر نيست. بلكه بايد به عوامل و پارامترهاي ديگر نيز توجه نمود. عواملي مثل، داشتن صفات نيكو و پسنديده، تقيد كامل به نماز و روزه و بقيه دستورات شرعي، معاشرت نيكو با خانواده و ديگر همجنسان، داشتن حجب و حيا، برخورد متكبرانه با نامحرم و... البته بايد توجه داشت كه اين گونه مسائل تنها با يك يا چند برخورد و مشاهده ظاهر فرد به دست نمي آيد. بلكه بايد مدتي با فرد و خانواده اش نشست و برخاست كرد و يا او را زير نظر گرفت و از بستگان، همسايگان، دوستان، خانواده و اولياي مدرسه پرس و جو كرد تا مطمئن گرديد كه فرد مورد نظر، از تدين و ايمان نسبتاً قابل قبولي برخوردار است و علاوه بر آن، در ملاك ها و معيارهاي ازدواج، بيشترين تناسب را با شما داراست تا بتوانيد به خواستگاري او برويد و با او ازدواج نماييد.
نكته ديگر اين است كه احتمال اين كه دختر مورد نظر با اين رفتارش در صدد آزمايش و امتحان شما بوده است وجود دارد. ممكن است او با تعارف سيگار و تعارف حشيش در صدد مشاهده عكس العمل شما بوده است، البته چون اين گونه آزمايش ها آن هم از جانب دختر، خصوصاً در روزهاي آغازين آشنايي بعيد به نظر مي رسد احتمالاتي ديگري هم متصور است كه ما به خاطر مغشوش نشدن ادغان از ذكر آن خودداري مي كنيم. اما به هر حال، اگر در صدد ازدواج با آن دختر هستيد، توصيه مي كنيم، به جايي اين كه يك تنه و به تنهايي و احياناً بدون اين كه خانواده ها را در جريان قرار دهيد اين كار را دنبال كنيد و موجب شكل گيري ازدواج احساسي و آسيب هاي همراه آن شويد، ابتدا خانواده خودتان را در جريان بگذاريد و در مورد دختر مورد نظر خوب تحقيق كنيد و اگر او را براي ازدواج مناسب دانستيد و خانواده تان نيز موافق بودند، به اتفاق آنان به خواستگاري رسمي دختر مورد نظر برويد و در جلسات خواستگاري به گفتگو بنشينيد و سؤالات و ابهامات خود را مطرح كنيد و تحقيقات خود را كامل كنيد تا اگر شرايط ازدواج فراهم بود و همه موافق ازدواج تان بودند با آن دختر ازدواج كنيد، البته اگر قصد ازدواج واقعي داريد، مي توانيد از مشاوره هاي ازدواج و كارشناسان و روانشناسان هم استفاده كنيد و از سلامت ازدواج تان مطمئن گرديد، اما اگر انگيزه اي غير از ازدواج در سر داريد توصيه مي كنيم، راه پيش رفته را سريعاً برگرديد و آسيب هاي اين گونه دوستي ها و ارتباطات غير شرعي را مدنظر قرار دهيد تا خواسته و ناخواسته آسيب هاي فراوان و پيامدهاي بسيار منفي اين گونه روابط دوستانه نامشروع متوجه خود نگردانيد.
موفق و موید باشید