با سلام.خدمت شما سوالی دارم خواهش می کنم بنده را راهنمایی کنید .من همیشه در برابر خانوم های خشگل که چادری هستند و چادر سر میکنند مشکل دارم و هر وقت چنین خانوم هایی را در جامعه یا تلویزیون میبینم تحریک میشوم.چون ساکن قم هستم . اینجا تمام خانوم ها و دختر خانوم ها چادری هستند من نسبت به انها حساسترم.بنده چند شب پیش خانومی را با همسرش در تلویزیون دیدم و تحریک شدم.تصویر ایشون را ضبط کردم ووقتی تنهایی این خانوم را میبینم اب مذی از من خارج می شود.چون یک تصویر ذهنی از دو دختر خانوم چادری در ذهنم دارم که انها در خیابان با تلفن با دوست پسرشان حرف میزدند هر خانوم چادری جوان را که میبینم یاد این تصویر ذهنی میافتم و تحریک میشوم .چرا؟ حساسیتم نسبت به چادری ها بیشتر است ؟ البته بنده اراده کامل دارم و این تحریک ها باعث استمناء من نمیشود. به نظر من یه دختر خانوم یا خانوم چادری که ارایش کرده و چادر شیک سر کرده و با ناز و حالت خاصی راه میرود محرکتر از یه خانوم مانتویی ساده است .
پاسخ:
در اينكه چه كسي با چه چيزي از نظر جنسي بيشتر تحريك مي شود به عوامل مختلفي بستگي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود:
1- «تفاوت نقش و زمينه» كه از مفاهيم روانشناسان گشتالتي است و به اين معني است كه هرچه نقش(شيء) مورد نظر كه در سوال شما خانم هاي محجبه است با زمينه هاي ذهني شخص، متغاير باشد يعني برجستگي خاصي در ميان زمينه ذهني داشته باشد، كنجكاوي و حساسيت وي بطور اتوماتيك به طرف آن بيشتر جلب مي شود.
2- حساسيت جويي به معني اينكه هر چقدر شخص به ميل عادي كه در درون خود دارد بيشتر دامن بزند، يعني حساسيت آن را افزايش دهد و به خود تلقين تحريك نمايد. بيش از پيش در آن مورد تحريك مي شود. مثال ساده براي آن دزد گير اتومبيل است كه هر چقدر سنسور آن را حساس تر كنند صدايش زودتر در مي آيد و حتي با عبور يك سوسك از روي شيشه ي آن صداي آژيرش بلند مي شود. به همين جهت است كه در روايات ما آمده است كه از روي موضوعات جنسي توجه برگرداني فعال داشته باشيد تا كمتر تحريك شويد و آستانه تحريكتان بالا رود.
3- تخليه هيجاني وعدم آن، بدين معني كه وقتي مرد و يا زني در جامعه اي مثل جامعه ي اروپا زندگي مي كند از صبح اول وقت كه بيرون مي رود تا آخر شب با بي عفتي هاي زيادي روبرو مي شود. يعني آن قدر سرو پا لخت مي بيند كه ديگرهيجان جنسي اش به پايين ترين سطح افت پيدا مي كند و حتي در متاهلها آن قدر تخليه هيجان جنسي صورت مي گيرد. كه وقتي شب هنگام به خانه برمي گردند رغبت خلوت كردن با محرم خود را هم ندارند. يعني در طول روز آنقدر به غذاهاي رنگارنگ ناخنك مي زنند كه ديگر ميل و اشتهاي خود را به غذاي اصلي كه زن و يا شوهرشان است را از دست مي دهند و لذا كانون خانواده روز بروز سردتر مي شود و لذا شايد يكي از فلسفه هاي تشريع حجاب اين باشد كه شخص در بيرون از خانه تخليه هيجاني نشود و فقط با محرم خود سيراب گردد تا بدين وسيله كانون خانواده كه شيرازه جوامع بشري است و دراسلام از تقدس خاصي برخودرار است قوام يابد.
4- حس كنجكاوي هدايت نشده، حس كنجكاوي يكي از كششهاي فطري در انسان است كه با سرشت وي عجين گشته كه بايد بوسيله عقل هدايت شود تا به نتايج ثمر بخشي منتج شود. به عبارت ديگر انسان گرايش به پرده برداري از چيزهاي مستور دارد و اين اساس دانش بشري و مادر اختراعات است. اما اين كشش بايد بوسيله عقل هدايت شود تا انسان را بسوي گمراهي سوق ندهد. پس وقتي خانمي پوشيده است ذهن تربيت نايافته بصورت اتوماتيك و وسواس گونه بسوي كشف او پيش مي رود و مدام خود را درگير او مي سازد لذا مي توان گفت كه اين مشكل يك نشخوار فكري(obsessive rumination) است و بايد با تكنيكهاي مقابله با نشخوار فكري با آن مقابله كرد.
من در اينجا چند تكنيك براي مقابله با نشخوار فكري به شما ارائه مي دهم:
امَا براي مقابله با نشخوار فكري چه بايدكرد؟
1- تكنيك اول استفاده ازتنش زدايي (ريلكسيشن) است، با توجه به اينكه ريشه ي نشخوار فكري اضطراب است و تنش زدايي ضد اضطراب است، آموزش و بكار گيري اين تكنيك مي تواند در كاهش اضطراب و در نتيجه كاهش نشخوار فكري شما اثر تاثير زيادي داشته باشد، پژوهشگران در پژوهشهاي خود پيرامون اين تكنيك كاربردي كه در سايتهاي مختلف قابل روئيت است، اثبات كرده اند كه بكار گيري اين تكنيك در بسياري از موقعيتهاي اضطراب زاي زندگي تاثير بسزايي در كاهش اضطراب دارد، اين محققان در منابع به حدود سي وپنج مشكلي كه با بكار گيري اين تكنيك برطرف مي شود اشاره كرده اند. شما مي توانيد با مراجعه به يكي از مراكز مشاوره و روان درماني نسبت به آموزش يكي از روشهاي آن اقدام نماييد. من در زير به برخي از مشكلاتي كه با اين تكنيك مي توان برآنها غلبه كرد براي شما برمي شمرم.
الف- سردرد ناشي از انقباض عضلات جمجمه، سردرد هاي مزمن تنشي به دليل تنش بيش از حد در عضلات اسكلتي سر و گردن آغاز مي شوند و آموزش تنش زدايي تدريجي در تقليل سردرد تنشي اثر غير قابل انكاري دارد.
ب- ميگرن كه به عنوان ضربان يك جانبة سردرد(فقط در يك قسمت از سر) كه از درئن و يا اطراف چشمها آغاز مي شود تعريف شده و اغلب بوسيلة يك بو، دل بهم خوردگي، تهوع، و....برانگيخته ميشود و گاهي توام با روان بي اشتهايي، حالت تهوع، استفراغ كج خلقي، حساسيت، اختلال بينايي است. البته بيماراني كه تمرين منظم خانگي داشته اند رضايت خيلي بيشتري از كاهش سردردها داشته اند.
پ- تقليل اضطراب و درمان انواع هراسها مانند هراس از گربه، حساسيت زدايي نظامدار يكي از اصلي ترين شيوه هاي درمانگري در انواع هراس است و تنش زدايي يكي از مولفه هاي اصلي اين روش به حساب مي آيد.
ت- با كاهش اضطراب به دنبال تنش زدايي، بخاطر كم شدن دفاع هاي ايمني بدن كه در حالت اضطراب براه مي افتند، تحمل ما در تحمل تنيدگها افزايش مي يابد.
ث- تقليل رگه هاي اضطرابي و تظاهرات اضطرابي زنان بار دار
ج- درمان اضطراب امتحان
چ-تقليل اضطراب كودكاني كه در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند.
ح-تقليل عوامل اضطرابي شخصيت مانند، تنش عصبي، ضعف من، اضطراب پارانويا گونه، نداشتن تصوير روشن از خود،و....
خ- درمان فشار خون، آرامش با افزايش سرم k+در خون رابطه مثبت و معني دار دارد و k+ نيز با سلامت رواني رابطة مثبتي دارد و تنش زدايي با كاستن از ضربان قلب باعث افزايش اين سرم در خون مي شود.
د- درمان بي خوابي و اختلالهاي مربوط به خواب. (تنش زدايي بدني به اين افراد كمك مي كند كه بسرعت بخواب روند.)
ذ- روش مقابله اي در بيماران مبتلا به سرطان و نيز تقليل برانگيختگي اين بيماران هنگام شيمي درماني
ر- درمان و پيشگيري از عود و رشد بيماريهاي روان- تني
ز- بهبود بيماريهاي تني روانزاد
ژ- كاهش ناراحتي هاو تنيده گيهاي ناشي از بيماريهاي قلب و عروق
ط- تقويت حافظه( بهبود فرآيند ضبط، باز شناسي، و اندوزش اطلاعات)
ظ- تغيير و تقليل رگه هاي اضطرابي شخصيت
ع-كنترل و غلبه بر لكنت زبان
غ- تقليل حملات صرع
ف- بهبود كودكان مبتلا به فزون كنشي
ق- درمان بيماران مبتلا به آسم
ك- تقليل دردهاي مربوط به قاعدگي
گ- كاهش اسپاسمهاي عضلاني در بيماران مبتلا به فلج مغزي
ل- بهبود تمرينهاي ورزشي و دستيابي به استعدادهاي كامل خود در ورزش
م- بهبود عملكردهاي اجرايي و فعاليت هاي شغلي
ن- افزايش اعتماد به نفس در برخورد هاي اجتماعي
2- تكنيك بعدي براي مقابله با نشخوار فكري توجه برگرداني فعال است: به صورت ارادي به چيزي توجه كنيد كه مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند افرادي كه از اين شيوه استفاده مي كنند، طول مدت افسردگي آنها خيلي كمتر از كساني ست كه از شيوه مقابله نشخوار فكري استفاده مي كنند. با در پيش گرفتن فعاليت ذهني ديگري موقتا از آن حالت كناره گيري كنيد: شما مي توانيد به بازي هاي فكري بپردازيد. تلويزيون ببينيد. يك فايل صوتي بشنويد كه مستلزم به كارگيري فكر شماست. تلفن را برداريد و به دوستان و فاميل زنگ بزنيد. خلاصه فقط ذهنتان را بي دليل و يا با هر چيز كوچكي مشغول به هرچيزي كنيد غير از آن فكر منفي. قلم و كاغذ به دست گيريد و همگي افكار منفي خود را بنويسيد: نوشتن بار سنگين افكار فكري را سبك كرده و گاه با خواندن نوشته ها ممكن است شما را به خنده يا شگفتي از افكار غيرمنطقي خود وادارد. در عين حال وقتي فكرتان را نوشتيد راحت تر مي توانيد آن را بررسي كنيد و خطاهايش را شناسايي نماييد.
3- دومين راهكار پيشنهادي ما در خصوص مشكلتان استفاده از تكنيك انحراف فكر است، اين تكنيك به اين صورت انجام مي پذيرد كه يك كش دور مچ خود بيندازيد و وقتي چنين فكري به ذهنتان آمد اين كش را گرفته و رها كنيد و سپس يك عدد پيچيده مثل 958354را در ذهن خود مجسم كنيد و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به كوچكترين عدد غير قابل تقسيم برسيد. اين تكنيك بخاطر اينست كه مكانيزم ذهن طوري است كه در يك آن نمي تواند به دو نقطه توجه كند و وقتي شما توجه جدي خود را به عدد فوق جلب مي كنيد توجه ذهن از آن موضوع قبلي برگرادنه ميب شود. و تدريجا مي آموزد كه مديريت افكار را خود بعهده بگيرد و به افكار مزاحم اجازه حضور ندهد.
4- پيشنهاد ديگر ما استفاده از تكنيك تاخير فكر است. يعني شما براي آمدن اينگونه فكرها بذهنتان وقتي تعيين كنيد و وقتي اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعتي كه به آنها اختصاص داده ايد بيايند و تدريجا با گذشت ايام اين ساعات را محدود تر كنيد. فلسفه ي اين تكنيك بر اينست كه شما سازنده ي افكارتان هستيد و بنابراين ارباب و صاحب اختيار انها محسوب مي شويد و در واقع آنها نوكر شما هستند و شما صاحب اختيار آنها مي باشيد ولي در وسواس فكري آنها تبديل به ارباب مي شوند و جاي شما را مي گيرند و شما به نوكري آنها در مي آييد و آنها براحتي به شما امر و نهي مي كنند كه اين امري بساير منفي و مشمئز كننده و بدور از عزت و غيرت انساني است! و لذا ما با اين تكنيك مي خواهيم شما را به جايگاه اصلي خويش برگرانيم و دوباره شما را اختيار دار و رييس افكارتان كنيم تا آنها طبق اراده و ميل شما و با اجازه ي شما بيايند و بروند نه اينكه هر وقت دلشان خواست بيايند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلي ما آموزش مديريت افكار تان به شما است. تا با قاطعيت تمام به مديريت آنها بپردازيد و به آنها بگوييد كه ذهن من طويله نيست كه سرتان را بياندازيد پايين و بدون اجازه بياييد و برويد بل ذهن من ستاد فرماندهي است كه همه چيز آن روي نظم و نظام است و حتي پشه هم براي پريدن در آن بايد از من مجوز بگيرد!
5- پيشنهاد ديگر ما در اين خصوص استفاده از تكنيك توقف فكر است يعني وقتي شما قدرت كافي در كنترل و مديريت افكار خود پيدا كرديد مي توانيد براحتي دستور توقف به آنها بدهيد و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روي آنها، براي هيشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازيد.
6- تكنيك ديگر تبديل فكر است يعني وقتي اين افكار به ذهنتان مي آيد به يك قدم قبل از آمدن اين فكر به ذهنتان فكر كنيد به اين معني كه به اين فكر كنيد كه به چه چيزي فكر مي كرديد كه اين فكر به ذهنتان آمد و وقتي آن را پيدا كرديد دو باره به اين فكر كنيد كه چه چيزي اين فكر را بذهنتان آورد و همين طور سلسله وار عمل نماييد و در مورد فكري قبل از فكر ديگر فكر كنيد؛ تا به سرچشمه نهايي برسيد، بزودي خواهيد ديد كه استفاده از اين روش قدرت مديريتي زيادي به شما براي كنترل افكارتان مي دهد.
موفق و موید باشید