پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

سلام من 17 ساله و پسر هستم،تو مدرسه مون یه پسری هست که یه سال از من کوچکتره ولی نمدونم چرا احساس می کنم خیلی دوست باهاش دوست شم،منظورم رابطه جنسی نیست،فقط رابطه دوستی،نمی دونم شاید اصلا جای سوال اینجا نباشه ،ولی فکرش خواب و خوراک و قدرت درس خوندن رو ازم گرفته،همش قیافه اش جلو چشمامه.کمکم کنید

علاقه به هم جنس، اگر به صورت معمولی باشد و از نظر شدت هم معمولی باشد، اشکالی ندارد، اما روابط عاطفی با هر شخصی، حتی با افراد نزدیک نباید به گونه ای باشد که بر فرض، اگر آن شخص را برای مدتی نتوانست که ببیند، زندگی اش دچار تشویش شود و نظم زندگی اش به هم بخورد و اختلال عاطفی و روانی پیدا کند. در هر صورت اگر این علاقه شما به حدی نیست که شما را دچار ناراحتی شدید کند و در رفتار و روحیه اتان تاثیر منفی داشته باشد، اشکال ندارد، اما اگر طوری باشد که احساس کنید ذهنتان را خیلی مشغول کرده و در روحیه اتان تاثیر منفی دارد، این نشان می دهد که این علاقه شما افراطی و غیر معمولی است و نباید ادامه پیدا کند. از نظر روان شناختی این دوستی های با شدت زیاد، که منجر به وابستگی شدید می شود، و شخص را به یک انسان وابسته تبدیل می کند، درست نیست.
گاهی اوقات در طول زندگی، مخصوصا در دوران نوجوانی و جوانی این مسئله پیش می آید که انسان از شخصی هم جنس خودش خوشش می آید و به او علاقه مند می شود، باید توجه داشته باشید که اینها مقطعی و زود گذر است و نباید خیلی به آن فکر کنید، و اگر هم به صورت وابستگی شدید درآمده است، باید آن را رها کنيد.
در این مورد به چند نکته ذیل توجه فرمایید:
* برای اینکه میزان علاقه اتان را به این شخص تعدیل کنید، باید به عیوب و نقائص احتمالی این شخص دقت کنید. در مواردی که روی برخی از خصوصیات شخصیتی و یا ظاهری شخص، بیش از حد تمرکز شود، و اصلا نقائص و کمبودهای او دیده نشود، این حالت حب و علاقه مفرط ایجاد می شود. شما باید توجه داشته باشید که این فرد، عیوبی هم دارد که شما از آن غافل هستید. احتمال دارد که در مورد فلان مسئله، طوری عمل کند که اصلا شما انتظار آن را نداشته باشید، و آن وقت می بینید که آن طوری که شما فکر می کرده اید نبوده است.
* چون گفتیم که این نوع علاقه شما غیر طبیعی است، لذا برای تعدیل این علاقه، تلاش کنید که رابطه اتان را با این شخص کم کنید. احتمال دارد که این کار در ابتدا مشکل به نظر برسد، اما شما می توانید که به تدریج و آرام آرام این کار را انجام دهيد. مثلا اگر روزی 5 بار با او ملاقات داشته اید، در ابتدا آن را به روزی 4 بار تقلیل دهید، و همین طور ادامه دهید تا کم کم ندیدن او و فکر نکردن در مورد او هیچ مشکلی برای شما ایجاد نکند. برای اینکه بتوانید که راحت تر این کار را انجام دهید، می توانید كاري كنيد كه كمتر با او برخورد داشته باشيد، مثلا جاهايي كه فكر مي كنيد او حضور دارد نرويد.
* سعی کنید که از درون، برای خودتان استقلال شخصیت قائل شوید. نباید خودتان را اینقدر کوچک کنید که نسبت به یک انسان معمولی تا این حد احساس وابستگی کنید. مگر این شخص چه خصوصیات مثبتی دارد که شما محتاج با او بودن باشید؟ اگر دقت کنید می بینید که هیچ چیز به خصوصی ندارد. لذا عزت نفس داشته باشید و بیخودي خودتان را کوچک نکنید. به نظر مي رسد كه يكي از علت هاي وابستگي شما به این پسر،‌كمبود عزت نفس شماست، لذا شما بايد درصدد افزايش عزت نفس خود باشید، نكات مثبت شخصيت خودتان را در نظر داشته باشید و به توانايي ها و شايستگي هاي خودآگاه باشید. يقينا احساس بد در مورد خود داشتن،‌ موجب مي شود كه شخص در برخورد با افراد مختلف، دچار ضعف و خود كم بيني شود و افراد مختلف را بالاتر و برتر ببيند و به آنها وابسته شود. لذا شما بايد سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه خود با دیگران، نكات مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور آنها، به آينده خود، خوش بين و اميدوار باشد.
* شما بايد براي رهايي از وابستگي نسبت به این پسر، سعي كنید كه ارتباطتان با افراد ديگر كه مناسب هستند را بيشتر كنید،‌ مثلا مي توانید با دوستان دیگرتان ارتباطات بيشتري برقرار كنید، البته به این شرط كه دوباره دچار وابستگي به آنها نشوید. هم چنين مي توانید به كارهايي كه علاقه دارید روي بياورید تا راحت تر بتوانید این وابستگی را ترک کنید، مثلا كارهاي هنري، ‌ورزشي و ....
* اگر فكر كردن به این پسر را نمي توانيد كنترل كنيد مي توانيد از روش های تغییر فکر و توقف فكر استفاده كنيد. در این موارد به فرد یاد می‌دهند که چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صدای بلند فرمان بس! داده و فکر خود را که متوقف سازد. این روش ظاهراً ساده کاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و یکی از روش های جالب و کوتاه توقف فکر محسوب می‌گردد. فرد پس از مدتی در نهایت قادر می‌شود تا با یک صدای نجوای درونی به افکار نامتناسب خود پایان دهد.
* هر چیزی که اضطراب احتمالی شما را پایین بیاورد( از جمله ورزش منظم و تفریحات سالم) بسیار مفید می‌باشد؛ زیرا در افراد مضطرب شاهدیم که برای کاهش اضطراب خود به چیزی پناه می‌برند و از آن کسب آرامش می‌کنند و در برخی موارد نسبت به آن شیء یا فرد، وابسته می‌شوند. اگر اضطرابتان شديد نباشد می توانید از تمرینات ریلکسیشن و تمرينات تنظيم صحيح تنفس استفاده کنید. البته اگر اضطراب شديد باشد بايد از دارو درماني نيز استفاده شود. می‌توانید برای اجرای ريلكسيشن (تن آرمیدگی) بدنتان را به شانزده گروه عضلانی( نوک انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهای آرنج؛ بازو تا کتف؛ در هر دست؛ نوک انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا کشاله ران؛ عضلات پیشانی، به علاوه عضلات کاسه سر؛ عضلات صورت و فک؛ عضلات گردن و سینه؛ مجموعه عضلات شکم) تقسیم نموده و هر یک از آن ها را به طور جداگانه برای مدت 7 ثانیه با شمارش معکوس به طور نسبی منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازید. بعد بر احساس خوشایند در نتیجه مقایسه بین حالت گرفتگی و انقباض و حالت رها شدگی متمرکز شوید و به یک احساس خوشایند برسید.
شما می توانید از طریق شماره 09640 با مشاورین این مرکز تماس بگیرید و راهنمایی های بیشتري را کسب کنید. موفق باشید.