پرسش وپاسخ

چرا زن قبل از زناشویی حق گرفتن مهریه دارد؟

 

امام على عليه السلام: خدا زيبا است؛ زيبايى را دوست دارد. الكافى، ج 6، ص 438.

 

پرسش 1: شرح با سلام بنده يک سال است که ازدواج دائم نموده ام .زن اينجانب نزديک يک سال است است که بنده را ترک نموده و با توجه به اينکه اکنون باکره است و از نظر قانون حق حبس دارد، مي تواند تا نگرفتن مهريه خود ، وظايف زناشوئي را انجام ندهد. وي در دادگاه تقاضاي مهريه (400 سکه بهار) و نفقه داده و بنده اکنون ماهيانه، به صورت اقساط، طي حکم دادگاه، اقساط مهريه و مبلغي به عنوان نفقه پرداخت مي نمايم . چرا باکره بودن دختر در قانون چنين حقي به وي مي دهد که بدون انجام دادن هيچ وظيفه اي بتواند کلاهبرداري کند؟ پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ درخواست مهريه قبل از آميزش ابتدايي يکي از حقوق زن است و مي تواند اين حق را مطالبه بنمايد . نمي شود آن را کلاهبرداري نام نهاد. البته مردان هم بايستي بدانند قبول تعهدات و قراردادها مسئوليت مي آورد و اينکه در اذهان و گفتگوها معروف و سر زبان هاست که« مهريه را کي داد و کي گرفت » اشتباه بزرگي است .بسياري به خاطر اين مسئله گول مي خورند ،ولي بايستي مرد بداند که هر مقدار مهريه را که تعيين و قبول مي کند ،موظف به دادنش است و در صورت مطالبه زن نمي تواند ندهد و دادگاه هم طبق قانون و شرع عمل مي کند . البته نگران نباشيد و نبايد اين مسئله کدورتي بين شما ايجاد بکند. گرفتن مهريه اشکالي ندارد و بالاخره بايستي مهريه را مي داديد. لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم . پرسش 2: سوال دوم : نزديکي بنده با زناني که در سفرهاي خارجي مي بنم و اهل کتاب هستند ، از نظر شرعي جايز است يا زنا محسوب مي شود ؟ پاسخ: آميزش با زنان کافر و زنان اهل کتاب اگر بدون ازدواج باشد ،زنا محسوب مي شود و جايز نيست . اگر زنان اهل کتاب باشند (يهودي و مسيحي و زردشتي)مي توانيد با آنان ازدواج موقت بکنيد و اگر صيغه عقد ازدواج را نمي دانيد، مي توانيد از روي رساله مرجع تان بخوانيد. به فتواي برخي از مراجع به زبان هاي ديگر مانند فارسي نيز مي توانيد بخوانيد. ضمناً ساير شرايط عقد ازدواج موقت را دارا باشد. براي آگاهي بيشتر مطالب ذيل را مطالعه بفرماييد : دستور خواندن عقد غير دائم (صيغه موقت) : اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدت و مهر را معين كردند، چنانچه زن بگويد : زوجتك نفسى فى المدة المعلومة على المهر المعلوم ( خودم را به همسري تو در مدت معين با مهر معين در آوردم) بعد بدون فاصله مرد بگويد : قبلت(قبول كردم) صحيح است . شرائط عقد : عقد ازدواج چند شرط دارد : اول آن كه به احتياط واجب به عربى صحيح خوانده شود، واگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند، به هر لفظى كه صيغه را بخوانند، صحيح است و لازم هم نيست كه وكيل بگيرند اما بايد لفظى بگويند كه معنى " زوجت و قبلت " را بفهماند . دوم: مرد و زن يا وكيل آنها كه صيغه را مى خوانند، قصد انشا داشته باشند ،يعنى اگر خود مرد و زن صيغه را مى خوانند، زن به گفتن " زوجتك نفسى " قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن " قبلت التزويج " زن بودن او را براى خود قبول نمايد. دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است، يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد، اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد، بنابر احتياط واجب بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد . اگر پدر و جد پدرى غائب باشند، به طورى كه نشود از آنان اجازه گرفت و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد، لازم نيست از پدر و جد پدرى اجازه بگيرند . نيز اگر دختر باكره نباشد، در صورتى كه بكارتش به واسطه شوهر كردن از بين رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نيست.(1) سوم : زن نبايد شوهر داشته باشد يا در عده شوهر قبلي اش باشد .بنابراين با زني که تازه از شوهرش جدا شده، نمي توان ازدواج کرد . بايد صبر کنند تا زن از عده در آيد ( عده زني که طلاق گرفته اگر مقاربت كرده باشد ، بايد سه طهر يعني سه بار حيض شود و از حيض پاک شود .عده زني که شوهرش مرده ،چهارماه و ده روز است .عده زني که در عقد موقت ديگري بوده، دو حيض است) لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم . پي‌نوشت‌: 1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله2363-2377.

 

امام على عليه السلام : شراكت در فرمانروايى به تشويش مى انجامد . مستدرك الوسائل، ج 13، ص 452.

 

پرسش 1:
سلام (سئوال در توضيحات)طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق ان شاءالله شرح مداح در مجالس عزا در وسط قرآن خواندنش از كساني كه وارد مي شوند، تقدير و تشكر مي كند. بي احترامي به قرآن نيست؟

پاسخ:
پرسشگر ارجمند و گرامي..
در حال قرائت قرآن، بايد افراد ساکت و آرام باشند و از حرف زدن و سخن گفتن بپرهيزند و به آيات الهي گوش جان بسپارند. البته اين عمل گرچه واجب نيست، ولي از اهميت زيادي برخوردار است و جايگاه کلام وحي چنين اقتضايي را دارد . از سوي ديگر احترام به افرادي که در جلسه شرکت مي‌کنند ،نيز لازم و مناسب است. براي احترام به افرادي که حضور پيدا مي‌کنند، اگر لازم باشد، قطع تلاوت قرآن مانعي ندارد، بلکه بهتر از آن است که قرآن در حالي تلاوت شود که سر و صدا و همهمه در مجلس حاکم نباشد.
مهم است که در حال تلاوت قرآن صحبت و گفتگو و سر و صدا نباشد.

چه مقدار منی باید از انسان خارج شود تا بگوئیم او جنب است؟ در حد دو یا سه قطره چه حکمی دارد؟ تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
چنانچه مني با شرايط ذكر شده از انسان خارج شود، جنب مي شود . فرقي ندارد كه مقدار آن يك قطره باشد، يا چندين قطره. در هر صورت با خروج مني شخص جنب مي شود، اما گاهي مايعي خارج مي شود و تصور آن است كه مني است، اما مايعي به نام مذي است. اين مايع با كمي شهوت خارج مي شود، اما با جستن و شهوت زياد و سستي بدن همراه نيست. اين مايع غالباً مقدار آن كم تر از مني است و پاك است . شخص با خروج آن جنب نمي شود.
مني سه نشانه دارد :
1. با جستن خارج مي شود.
2.همراه با شهوت و لذت خارج مي شود.
.3 معمولا بعد ازخروج مني بدن سست مي شود.

چرا حرف زدن در موقع نزدیکی مذمت شده است.لطفا توضیح قانع کننده بدهید. با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
فقهاي ما يكي از كارهايي را كه در هنگام نزديكي، مكروه شمرده‌اند، صحبت كردن و تكلم در غير ذكر خداوند است . مستند اين فتوا رواياتي است كه از رسول خدا (ص) و اهل‌بيت (عليهم السلام) رسيده است.
پيامبر (ص) در ضمن سفارش خود به حضرت علي (ع) مي‌فرمايد: «يا عليّ، لا تتكلّم عند الجماع كثيرا فإنّه إن قضي بينكما ولد لا يؤمن أن يكون أخرس‏(1) ؛
هنگام نزديكي زياد صحبت نكن؛ چرا كه اگر از اين آميزش فرزندي شكل بگيرد ؛ممكن است لال باشد.» حضرت علي(ع) مي‌فرمايد:« إِذَا أَتَى أَحَدُكُمْ زَوْجَتَهُ فَلْيُقِلَّ الْكَلَامَ فَإِنَّ الْكَلَامَ عِنْدَ ذَلِكَ يُورِثُ الْخَرَس(2)‏ ؛
زماني‌ كه يكي از شما با همسر خود نزديكي مي‌كند؛ بايد كم حرف بزند ،چرا كه تكلم در اين زمان، موجب لال شدن فرزند مي‌شود.»

در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. علل الشرائع، ج‏2، ص515.
2. وسائل الشيعه، ج‏20، ص124.

آیا ما به صورت اجباری وارد این دنیا نشدیم شاید کسی نخواست به این دنیا پا بگذارد؟ لطفا دلایل قوی بیاورید.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خداوند فياض مطلق است و با آفرينش انسان خواسته است او را از فيض و بخشش و نعمت‏هاى فراوانش بهره‏مند نمايد. اگر خلقت صورت نمى‏گرفت، اين سؤال جا داشت كه خداوند با اين كه فياض مطلق است و هيچ گونه بخل در ساحت اقدسش راه ندارد، چرا انسان را كه موجود ممكن الوجود است نيافريد تا او را از نعمت هايش بهره‏مند نمايد.
بديهي است كه قبل از خلقت انسان، موجودى به نام انسان وجود ندارد تا از او سؤال شود: مى‏خواهى آفريده شوى؟
تازه اين سؤال تقريبا بى مورد است؛ اگر اين پرسش عملى مى‏شد، فورا انسان جواب مى‏داد: نيكي و پرسش؟ زيرا چنانچه اين سؤال از انسان مى‏شد، طبعا اولين سؤال اين بود كه: چرا مرا مى‏آفريني و هدف از خلقت من چيست؟ جواب مى‏شنيد: بدين خاطر كه تو قادر هستى به اختيار خودت به كمالات بسيار عالى و لذت‏هاى جاودان برسى و از نعمت‏هاى ابدى بهره‏مند شوى.
خوب اگر غرض از آفرينش، تعالى من است، معلوم است كه مى‏خواهم تعالى بيابم و به كمالات برسم. مثل اين كه به ما بگويند همه شما توان رفتن به فلان محل مخصوص را داريد و هر كس به آن جا برود و برگردد، زندگيش از همه جهات و در همه زمينه‏ها تأمين خواهد شد. و رفتن به آن جا منع شرعى و قانونى و اجتماعى و حيثيتى ندارد. آيا كسى را پيدا مى‏كنيد كه از رفتن به آن محل سرباز زند؟ البته اين مطلب به عنوان تمثيل و تقريب به ذهن است و گر نه بهشت و نعمت‏هاى آن و رضوان الهى كه انسان براى رسيدن به آن آفريده شده است، قابل ملاحظه با نعمت‏هاى دنيا نمى‏باشد.
قرآن مى‏فرمايد: "هيچ كس نمى‏داند چه پاداش‏هايى كه مايه روشنى چشم‏ها است، براى آن‏ها نهفته شده . اين جزاى اعمالى است كه انجام مى‏داند". (1)
در حديث مشهورى از پيغمبر اكرم(ص) مى‏خوانيم: "خدا مى فرمايد: براى بندگان صالحم پاداش‏هايى فراهم كرده‏ام كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بر فكر كسى نگذشته است". (2)
از طرف ديگر آنچه بر جهان هستي حكمفرما است ، قانون عام و كلي عليت است و بر اساس قانون عليت ، هر معلول و پديده اي از طرف علت خود ضرورت و حتميت مي يابد . انسان نيز كه از جمله پديده ها و موجودات هستي است ، ضرورت وجود خود را از طرف علت خود كسب كرده است ، پس چون وجود او از طرف علت وجودش فراهم آمد (كه در نهايت به فيض و رحمت الهي مي رسد) انسان نيز ضرورت وجود خواهد يافت و ديگر جاي سوال از به وجود آمدن يا نيامدن نخواهد بود. يعني به ميل و ارداه معلول بستگي ندارد كه آيا به وجود آيد يا به وجود نيايد.
پاورقي:
1.سجده (32). آيه 17.
2. ناصر مكارم شيرازى، پيام قرآن، ج 6، ص 302.

صیغه کردن دختر

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در ازدواج با دختر باکره بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر شرط است، اگر دختر غير مسلمان و از اهل کتاب باشد، اين مسأله تابع مذهب خود آن ها مي شود، چنانچه در مذهب اهل کتاب اذن پدر دختر باکره شرط باشد ، بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر لازم است اما اگر در مذهب اهل کتاب اذن پدر براي ازدواج دختر باکره شرط نباشد، ازدواج موقت با دختر اهل کتاب بدون اذن پدر جايز است (1) اما اگر دختر غير مسلمان از اهل کتاب نباشد، ازدواج موقت يا دائم با آن ها جايز نيست.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7112467-0251) از دفتر آيت الله خامنه اي.

ارتباط با نامحرم غیر مسلمان

سلام به عنوان یه مسلمون می دونم ارتباط با نامحرم در صورتی که فساد ایجاد نشه اشکالی ندارد.من در نقاط مختلف جهان دوستانی با دین های متفاوت دارم مثل هندو و مسیحیت یا بعضی از آن ها معتقدند اصلا خدا وجود ندارد و به عبارتی کافرند.می خواستم بدونم ادامه ی ارتباط با آن ها چه حکمی دارد؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دوستي با نامحرم جايز نيست. فرق نمي کند نامحرم مسلمان باشد يا کافر باشد، هم چنين ارتباط دائم و مستمر با نامحرم بدون ضرورت مفسده دارد و جايز نيست.
ارتباط با نامحرم به مقدار ضرورت و متعارف مانند آن که از کسي جنسي را خريداري کند و يا در مورد و موضوع خاصي صحبت کند و ضرورت براي آن صحبت کردن باشد، و صحبت کردن هم بدون قصد لذت باشد اشکال ندارد.
بنابراين از ارتباط دو ستانه با نامحرم خود داري کنيد. هم چنين براي ارتباط هاي ضروري حجاب بايد کامل رعايت شود . واجب است تمام بدن و موها، به جز صورت از نامحرم پوشانده شود.(1)
اما صرف نظر از ارتباط بانامحرم که حکمش گذشت . ارتباط با غير مسلمان در صورتي که ترس از انحراف در عقيده نباشد اشکال ندارد .اگر بترسد که بر اثر ارتباط با کفار عقيده اسلاميش سست شود و تزلزل در عقيده اش ايجاد گردد، ارتباط جايز نيست.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1.توضيح المسائل مراجع، ج2، مسأله 2435.

سلام اضافه

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و خدا قوت درنمازهای 3 و 4 رکعتی اگر شخصی در رکعت دوم بعد از قرائت تشهد سهوا بخشی از سلام را خواند باید چه کند. مرجع : آیت الله بهجت

پاسخ:پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بايد بعد از نماز دو سجده سهو به جا آورد.(1)
پي نوشت:
1. آيت ا... بهجت،توضيح المسائل،ص 199.

جدایی همسر بخاطر عدم ارصاء

با سلام خدمت شما اساتید روحانیون دینی متاسفانه من در آستانه طلاق در رابطه زناشویی قرار گرفتم در زمان جنگ علیه دشمن ستیزه خیز من دچار مشکل تناسلی گشتم و این مشکل پس از چند سال زندگی مشترک گریبان گیر من شده است زن من به دلیل ارضا نشدن در هنگام نزدیکی تحمل خود را از دست داده و تصمیم جدی به جدایی دارد خواهش می کنم راهی برای رفع این مشکل پیش روی من بگذارید ممنون.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
مسأله اي كه با آن روبرو هستيد ، مشكلي صرفاً پزشكي است . بايد با رجوع به يك متخصص در صدد درمان آن باشيد. نمي دانيم كه آيا به پزشك مراجعه نموده ايد . در اين نامه مختصر ننوشته ايد كه آيا همسر شما هنگام عقد مطلع بوده است يانه؟
او حق لذت بردن دارد و نبايد از آن محروم شود. هر گونه پا فشاري مي تواند به همسرتان ضربه وارد آورد. گاهي عدم ارضاي زن به مشكلات و مسايلي ديگر مي انجامد . پيامدهاي نامناسبي دارد. اميدواريم كه سلامتي خودتان را بازيابيد. براي اراية توضيحات بيش تر و دريافت راهنمايي با سرويس تلفني رايگان همين مركز با 09640تماس حاصل فرماييد.

به هرف پدر گوش بدیم یامادر؟

اگر در زنده گی پدر و مادر دارای نظریات مختلف باشد اطفال به گفته های کدام یک گوش دهد. جواب باید نظر به آیات قرانی و احادیث باشد تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
يكي از وظايف مهم فرزندان نسبت به والدين اطاعت از اوامر ونواهي ايشان است. فرزندان وظيفه دارند كه خواسته هاي مشروع والدين را بر آورند و از دستورهاي آنان سرپيچي نكنند. حتي اگر پدر و مادرفرزند خويش از انجام عمل مستحبي نهي كنند،‌ فرزند نبايد آن را انجام دهد. البته اگر اطاعت والدين موجب معصيت و نافرماني خدا شود و يا با يكي از واجبات الهي تعارض پيدا كند، اطاعت آنان واجب نيست.(1)
انجام ندادن وظايف نسبت به والدين، گاهي به عاق والدين شدن منجر مي شود. در برخي از روايات به آثار و پيامدهاي عاق والدين تصريح شده است. پيامبر(ص) فرمود: " كسي كه پدر و مادر خود را به خشم آورد، خداي را به غضب در آورده است".(2)
همو فرمود: " كسي كه والدين خود را بيازارد، مرا اذيت كرده و كسي كه مرا بيازاد، خدا را آزار داده و آزار كنندة خدا ملعون است".(3)
بنابراين در اسلام در تمام شرايط به عمل کردن به حرف پدر و مادر تأکيد شده، حال اگر پدر دستوري دهد و مادر کاملاً عکس آن را دستور دهد، تکليف چيست؟
در مورد تعارض بين اطاعت امر پدر و مادر حضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي فرمودند : تا مي توانيد در ميان آن دو جمع کنيد . در صورتي که امکان نداشته باشد، بر حسب اهميت موارد بايد عمل گردد و آن چه مهم تر است، مقدم شود .(4)

پي‌نوشت‌ها:
1. تفسير نمونه، ج 12، ص 79.
2. گناهان كبيره، ج 1- 2، ص 118.
3. مستدرك الوسايل، كتاب نكاح، باب 75.
4.استفتائات جديد ، حضرت آيه الله العظمي مکارم شيرازي ، ج 3 ، ص 558 ، س 1563.

صفحه‌ها