۱۳۸۹/۰۴/۰۱ ۱۹:۲۴ شناسه مطلب: 13157
پرسش: اگر ندانسته مشروب بخوريم حکم چيست ؟شرح
پاسخ:
پرسشگر گرامي با درود و سلام :
خوردن مشروب از نظر اسلام حرام است ليکن در صورتي که ندانسته به جاي آب شراب بخورد ،گناه نکرده است .
پرسش: اگر ندانسته مشروب بخوريم حکم چيست ؟شرح
پاسخ:
پرسشگر گرامي با درود و سلام :
خوردن مشروب از نظر اسلام حرام است ليکن در صورتي که ندانسته به جاي آب شراب بخورد ،گناه نکرده است .
اگر ندانسته مشروب بخوريم حکم چيست؟
پاسخ: پرسشگر گرامي با درود و سلام :
خوردن مشروب از نظر اسلام حرام است ليکن در صورتي که ندانسته به جاي آب شراب بخورد، گناه نکرده است .
امام على عليه السلام:
هركه با حق بستيزد، هلاك مى شود. نهج البلاغه، حكمت 188 .
پرسش 1:
انزال ناخودآگاه در ماه مبارک رمضان شرح در ماه مبارک رمضان و چند روز قبل از ازدواج(ازدواج بعد از ماه مبارک) براي اينکه از نحوه استفاده از کاندوم اطلاع پيدا کنم، اقدام به يادگيري استفاده از آن کردم که متاسفانه بطور ناخودآگاه انزال صورت گرفت.
پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام.
چون قصد استمنا و بيرون آوردن مني نداشته و با اين کار عادت به خروج مني هم نداشته اي، گناه نکرده اي .اگر در حال روزه بوده اي ،روزه هم صحيح است و قضا و کفاره ندارد.
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم: نخستين چيزى كه خداوند آفريد عقل است. بحارالأنوار ، ج 1، ص 97.
پرسش 1:
سوال شرعي شرح يکي از اقوام ما پسري رو از شيرخوارگاه به فرزندي قبول کرده بودند ولي اين پسر از هيچ کدام از خانم هاي فاميل شير نخورده،حتي از مادر خوانده اش.الان که اين پسر به سن تکليف رسيده و وارد 16 سال شده ، چه کساني محرم حساب مي شن؟ مادر خوانده اش چطور؟ اگه مادر خوانده اش هم براي اون محرم حساب نميشه پس بايد چکار کرد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
آن پسر به هيچ کس محرم نيست حتي به مادر خوانده اش.
اگر آن پسر با دختر مادر خوانده ازدواج دائم يا موقت(مثلا نيم ساعته)کند ، همين که عقد خوانده شد ،به مادر خوانده محرم مي شود. نيز اگر مادر خوانده ،مادر يا مادر بزرگ دارد، آن پسر با يکي از آن دو ازدواج کند و همبستر شود، به مادر خوانده اش محرم مي شود.
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم: هر كس پيش از سلام كردن آغاز به سخن كرد ، جوابش را ندهيد. الكافى، ج 2، ص 644.
پرسش 1: سوال عمومي شرح تنها مقصد سير انساني لقاي خداست .......... اين جمله درست است؟ پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛ در قرآن کريم دهها آيه وجود دارد که سير تکاملي و برگشت جهان و جهانيان را به سوي مبدأ هستي و خالق عالم را بيان کرده است، که به نمونههايي از آنها اشاره ميشود: «فسبحان الذي بيده ملکوت کلّ شيء و إليه ترجعون؛(1) شکوهمند و پاک است، کسي که ملکوت هر چيزي در دست اوست و به سوي اوست که بازگردانيده ميشويد». در اين آيه به صراحت از برگشت عالم و آدم به سوي خداوند سخن گفته شده است. در آية ديگر فرمود: «له ملک السموات والأرض ثمّ إليه ترجعون؛(2) فرمانروايي آسمانها و زمين خاص اوست، سپس به سوي او بازگردانيده ميشويد». در اين آيه با تصريح به مالکيت خداوند نسبت به عالم، بر برگشت جهان به سوي او تأکيد شده، يعني عالم مال حق تعالي است به ملکيت حقيقي و به برگشت مملوک به مالک تصريح شده است. در آيه ديگر فرمود: «وله أسلم مَن في السموات والأرض طوعاً وکرهاً وإليه يرجعون؛(3) آن که در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوي او بازگردانيده ميشوند». يا آيه معروف «إنّا للّه وإنّا إليه راجعون» که بيانگر وجود ما و تمام عالم هستي است که از خدا است و به سوي او باز ميگردد. همچنين در بيش از ده آيه قرآن اين حقيقت با واژه "المصير"تبيين شده است مثل "الي الله المصير - اليّ المصير - اليه المصير - الينا المصير - و" اليک المصير"(4) بر اساس اين گونه آموزههاي آسماني، باز گشت و برگشت همه انسان ها به سوي پروردگار است .خداوند همه انسان ها را با هر عقيده و عملکردي باشند،اعم از عدالت پيشگان يا ستمگران ،خداپرستان يا بت پرستان و مشرکان ،مؤمنان يا فاسقان همه را در روز قيامت جهت حسابرسي در يک جا جمع مي آورد. قرآن کريم در آي?53 شوري نه تنها بازگشت انسان بلکه بازگشت همه امور را به سوي خدا معرفي مي کند و مي فرمايد :الا الي الله تصير الامو؛ آگاه باشيد که بازگشت تمام کارها و امور به سوي خدا است. يکي از نکات مهمي که درآيات "صيرورت" و"رجعت "( مرتبط با بحث )،مورد توجه قرار گرفته، اين است که خداوند نظام هستي را بر پايه «عد» و«حق»قرار داده و راهي که به سعادت حقيقي انسان ها و رضايت و خشنودي خدا منتهي مي شود ،«صراط مستقيم» معرفي کرده است . بنا براين، عبارت ذکر شده صحيح است که همه انسان هاي خوب و بد در قيامت در پيشگاه عدل وحق خداوند قرار مي گيرند( لقاي عام الهي ) امّا تنها عدالت پيشگان ،حق پويان و آنان که در دنيا در «صراط مستقيم» گام نهاده اند، اهل نجات وسعادتند. پينوشتها: 1. يس (36) آيه 82. 2. زمر (39) آيه 44. 3. آل عمران (3) آيه 83. 4- جهت آگاهي به تفسير آيات 285 بقره - 28آل عمران - 18 مائده - 42 نور- 14 لقمان - 18 فاطر - 3 غافر(مؤمن) - 15 شوري - 43 ق- 4 ممتحنه - 3 تغابن و 53 شوري مراجعه شود .
امام على عليه السلام:
بينديش سپس سخن بگو. عيون الحكم والمواعظ ، ح 6084.
پرسش 1:
حجاب زنان شرح لطفا راجع به حجاب زنان در زمان حضرت رسول (ص) و علي (ع) توضيح فرماييد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در عصر پيامبر (ص) و حکومت امام علي(ع) حدود و احکام الهي در جامعه رعايت ميشد . مسائلي که جزو محرمات و منکرات به حساب ميآمد، از آنها جلوگيري به عمل ميآمد.
در قرآن كريم، آياتي چند به طور صريح، در مورد وجوب حجاب و حد و كيفيت آن نازل شده است. در سوره نور، طي آيه مفصلي آمده است:
« ... و به مردان مؤمن بگو كه چشم هاي خود را فرو پوشند و نيز دامان خويش را، كه براي ايشان پاكيزه تراست. همانا خداوند به آنچه انجام مي دهند، آگاه است. و به بانوان با ايمان بگو چشم هاي خود را فرو پوشند و عورت هاي خود را از نگاه ديگران پوشيده نگاه دارند و زينت هاي خود را جز آن مقداري كه ظاهر است، ننمايند و زينت هاي خود را آشكار نسازند، مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم كيششان، كنيزانشان، مردان سفيهي كه تمايلي به زنان ندارند، و يا كودكاني كه از امور جنسي بي اطلاع اند (غيرمميز). و پاهاي خود را بر زمين نكوبند تا زينت هاي پنهان شان آشكار شود. همگي به سوي خداوند باز گرديد، اي مؤمنان! باشد كه رستگار شويد» (1)
همچنين در سوره احزاب آمده است:
«اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است» (2)
«اي زنان پيامبر! شما اگر تقوا داشته باشيد، همانند ديگران نيستيد. بنابراين، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگوييد تا آن كه دلش بيمار است، به طمع افتد. بلكه متين و نيكو سخن بگوييد و خانه را منزلگاه خويش قرار دهيد و هرگز مانند دوره جاهليت نخستين، [براي نامحرمان] آرايش و خود آرايي نكنيد و نماز را برپا داريد زكات را بپردازيد و از خدا و رسولش اطاعت نماييد (3)
حجاب در روايات:
پيامبر و معصومين (عليهم السلام) علاوه بر تاكيداتي كه بر رعايت حجاب داشته اند، با ارائه دستورعمل هايي، جامعه اسلامي را به سوي تهذيب و پاكي، رهنمون گشته اند.
روزي اسماء - كه خواهر زن پيامبربود-، با جامه بدن نما و نازكي به خانه پيامبر آمد. پيامبر، روي خود را از او برگرداند و فرمود: «اي اسماء، زن به حد بلوغ رسيد، نبايد جايي از بدن و اندامش ديده شود، مگر صورت و دست ها (4)
امام علي(ع) نيز همانند پيامبر بر زنده نگهداشتن احكام و دستور الهي و سنتها تأکيد دارد. ايشان ميفرمايد:
«ليس على الامام إلاّ ما حُمّلَ من أمر ربّه... والاحياء للسنّة؛(5) بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده کردن سنتها».
در جاي ديگر، يکي از وظايف مهم حاکم و رهبر را امر به معروف و نهي از منکر و اقامه حدود الهي ميشمارد: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(6)
روشن است که بي حجابي، از منکرات اسلام است که بايد از آن نهي شود و علي(ع) که اين وظيفه را براي حاکم معين ميکند، اولين فردي است به آن عمل ميکند.
در دوران صدر اسلام رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود و مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود. بنابر اين به نظر ميرسد در باره رعايت حجاب و پوشش اسلامي، در آن عصر مشکلي که امروزه وجود دارد، وجود نداشت.
ضرورت پوشش اسلامي و اجبار به حجاب در عصر ما گرچه عواقب و پيامدهاي سويي در پي دارد ، ولي آزاد گذاشتن بانوان در پوشش كه غالباً به صورت استفاده ابزاري در مي آيد ، عوارض و مفاسد بيشتري در پي خواهد داشت و زمينه فساد و فحشا در جامعه گسترش مييابد.
بنابراين با تمام عوارضي که اجبار حجاب ممکن است به دنبال داشته باشد، چون رعايت حجاب و حفظ عفت عمومي جامعه حکم قطعي اسلامي است و قرآن به صراحت آن را بيان ميکند ، همچنين مفاسدي در پي بي حجابي به وجود مي آيد، منطق و عقل حکم ميکند که بايد با بي حجابي به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود.
پينوشتها:
1. نور، آيه 31.
2. احزاب ، آيه 59.
3. همان، آيه ،32.
4. سنن ابي داود، ج2، ص383،
5. نهج البلاغه، خطبه 105.
6. بحار الانوار، ج 93، ص 41.
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم: هر كار مهمّى كه در آن «بسم اللّه » گفته نشود به انجام نمى رسد . بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 205.
پرسش 1:
چند آيه در قرآن در خصوص اهميت توبه وارد شده است شرح
پاسخ:
ده ها آيه در قرآن كريم وجود دارد كه تصريحا و تلويحا دلالت بر لزوم و اهميت توبه و استغفار دارد. واژه توبه و مشتقات كلمه «توب»، 87 مرتبه در 69 آيه قرآن و واژه استغفار و مشتقات كلمه« غفر» نيز234 مرتبه در 202 آيه قرآن به كار برده شده ، در آيات متعددي خداوند متعال، خود را خدايي توّاب و رحيم و ودود و غفور و غافر و غفّار و ... معرفي كرده است.
ما به عنوان نمونه به برخي از آيات كه تصريح به لزوم توبه دارند اشاره ميكنيم.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار(1)؛اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به درگاه خدا توبهاى راستين كنيد، اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغ هايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد»
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما(2) ؛اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مىكرد، قطعاً خدا را توبهپذيرِ مهربان مىيافتند»
«أَ فَلا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم؛(3) چرا به درگاه خدا توبه نمىكنند، و از وى آمرزش نمىخواهند؟ در حالى كه خدا آمرزنده مهربان است.»
«وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمين(4) ؛ اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او بازگرديد، تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد! و گنهكارانه، روى (از حق) بر نتابيد!»
«أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ(5) ؛آيا ندانستهاند كه تنها خداست كه از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را مىگيرد، و خداست كه خود توبهپذير مهربان است؟»
«ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحيم(6) ؛ [با اين همه] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده، سپس توبه كرده و به صلاح آمدهاند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است»
«وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون(7) ؛ اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد»
اين ها نمونهاي از آياتي است دلالت بر اهميت و لزوم توبه و استغفار دارد.
پينوشتها:
1. سوره تحريم، آيه 8
2. سوره نساء، آيه 64
3. سوره مائده، آيه 74
4. سوره هود، آيه 52
5. سوره توبه، آيه 104
6. سوره نحل، آيه 119
7. سوره نور، آيه 31
با سلام برای باطل کردن سحر اگر شخص مورد اعتمادی را نمی شناسیم که به آن ها مراجعه کنیم چه کارهایی می توان انجام داد؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به طور معمول سحر در مورد انسان هايي که از درجه توکل پايين تري نسبت به ديگر افراد برخور دارند، تاثيرگذار است . در مورد انسان هايي که داراي اراده اي قوي و ايماني بالا هستند، بي اثر است . البته بر افرادي که با رياضت هاي خاصي به درجاتي از استقلال روح رسيدند ، سحر کاربردي ندارد.
بنابر آن چه در مفاتيح الجنان آمده است؛ امام علي(ع)فرمود:
براي باطل كردن سحر، اين دعا را بنويسند، و با خود نگاه دارند: "بسم اللّه و باللّه، بسم اللّه و ماشأاللّه، بسم اللّه و لاحول و لاقوة الا باللّه قال موسي ما جئتم به السحر، انّّّ اللّه سيُبطِلُهُ، انّ اللّه لايصلح عمل المفسدين، فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون، فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين. (1)
هم چنين در كتاب مزبور پيامبر اكرم نيز، براي دفع شياطين و جادوگران مي فرمايد: "آيه سخره را بخوانند: "ان ربكم اللّه الذي خلق السموات و الارض في ستة ايام ثم استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره الا له الخلق و الامر تبارك اللّه رب العالمين اُدعوا ربكم تضرعاً و خفيه انه لايحب المعتدين و لاتفسدوا في الارض بعد اصلاحها و ادعوه خوفاً و طمعاً ان رحمة اللّه قريب من المحسنين."(2)
در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام آمده است: مَنْ أَكْثَرَ قِرائَةَ «قُلْ أُوحِىَ» لَمْ يُصِبْهُ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا شَىْءٌ مِنْ أَعْيُنِ الْجِنِّ وَ لا نَفَثِهِمْ وَ لا سِحْرِهِمْ، وَ لا كَيْدِهِمْ، وَ كانَ مَعَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله فَيَقُولُ يا رَبِّ لا أُرِيْدُ مِنْهُ بَدَلًا وَ لا أَبْغِى عَنْهُ حِوْلًا:
«هر كس سوره «جنّ» را بسيار بخواند، هرگز در زندگى دنيا چشم زخم جنّ، جادو، سحر و مكر آن ها به او نمىرسد، او با محمّد صلى الله عليه و آله همراه خواهد بود، و مىگويد: پروردگارا! من كسى را به جاى او نمىخواهم، و هرگز از او به ديگرى متمايل نمىشوم»(3)
همچنين مىتوان از سوره ها و آيات قرآنى بهره جست; مانند چهار سوره«ياأيّهاالكافرون»، «قل هو الله أحد»، «قل أعوذ بربّ الفلق»، «قل أعوذ بربّ النّاس». نيز مى توان از «آية الكرسى» و آيه «انّى توكّلت على الله ربّى و ربّكم ما من دابّة الاّ هو آخذ بناصيتها إنّ ربّى على صراط مستقيم»(4) و نيز اين دعاها مکررا خوانده شود:حسبي الله و کفي،و سمع الله لمن دعا ،ليس وراءالله منتهي و اللهمّ انّک لا يکفي منک احد و انت تکفي من کل احد من خلقک فاکفني شرّ الجنّ والانس.
بدون ترديد اين دعاها و عمل به آن ها داراي شرايط و آدابي است كه بهره مندي از آن ها منوط به داشتن اخلاص و در بعضي از موارد به تحصيل آن شرايط و آداب است، از اين رو بايد به افراد مورد اعتماد و پرهيزكار و آشنا به معارف و صاحب نظر در اين امور مراجعه شود.
پي نوشتها:
1. مفاتيح الجنان، شيخ عباسي قمي; ص 520 و 521، مطبوعات ديني، قم.
2. همان.
3.تفسير نمونه، ج25، ص: 107.
4. هود(11) آيه 55.
امام صادق عليه السلام : همه چيز پاك است تا اينكه بدانى نجس است. وسائل الشيعه، ج 3، ص 467.
پرسش 1:
امام زمان ازدواج کرده اند؟ آيا فرزندي دارند؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛پاسخ را با ذكر چند نكته بيان مى داريم:
اوّل: چون امام زمان(عج) از ديدهها پنهان است و در پشت پرده غيبت قرار دارد، نمىتوان از راه حس و مشاهده و به صورت عادى به پاسخ سؤال نايل شد؛ نيز چون سؤال از مباحث عقلى و انتزاعى نيست، از راه برهان عقلى نيز نمىتوان پاسخ را دريافت نمود. تنها راه پاسخ گويى، روايات پيشوايان معصوم(ع) است كه چون آنان از علم برترى بهرهمند مى باشند، ميتوانند از آينده خبر دهند كه از آن جمله حوادث و مسائل مربوط به مهدى منتظر(ع) است.
دوم: حال كه پاسخ را مى بايست از اخبار پيشوايان معصوم(ع) جستجو نمود، به سراغ روايات مى رويم. در روايات صحيح و معتبر، پاسخ روشنى به پرسش وجود ندارد؛ بلكه در برخى روايات با ايهام و اشاره در اين زمينه سخن به ميان آمده است، از جمله:
1- مفضل بن عمر گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه در مورد امام مهدى(عج) فرمود: «صاحب الزمان را دوغيبت است. يكى از آن دو به اندازهاى طولانى شود كه برخى گويند: حضرت از دنيا رفته و برخى گويند كشته شده است اما كسى جز آنانى كه امور حضرت را پىگيرى مى كنند، از مكان و فرزندان وى آگاه نيستند».(1)
2- از امام صادق(ع) آمده است:«گويا مى بينم حضرت مهدى(عج) با اهل و عيالش در مسجد سهله است».(2)
3- از امام هشتم(ع) در دعايى نقل شده است: «اللّهم اعطه فى نفسه و أهله و ولده و ذريته و جميع رعيته ما تقرّ به عينه و تسرّ به نفسه؛(3) خدايا، مايه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(عج) را در او و خانواده و فرزندان و ذريه و تمام پيروانش فراهم فرما!».
4- نيز از آن حضرت در مورد امام زمان(عج) اين دعا نقل شده است: «اللهم صل على ولاة عهده و الائمة من ولده؛(4) خدايا، بر واليان و فرزندان وى كه امامند، درود فرست!».
ظاهر اين اين روايات دلالت بر زن و فرزند داشتن است.
اين روايات به فرض پذيرش و درستى سند و صحت انتساب آن به امام معصوم، از نظر دلالت به روشنى گويا نيست كه فرزند داشتن حضرت مهدي (ع) در دوره غيبت باشد.
در برخى احاديث مشكل سندى و در برخى ديگر مشكل دلالت وجود دارد.
افزون بر اين رواياتى وجود دارد كه با صراحت وجود فرزند را براى حضرت نفى مى كند.(5)
سوم: با توجه به روايات مذكور مى گوييم:
در مورد زن و فرزند امام مهدى(ع) سه احتمال وجود دارد:
أ) حضرت ازدواج نكرده است. لازمه اين احتمال آن است كه امام(ع) يكى از سنتهاى مهم اسلامى را ترك كرده باشد، كه با شأن امام سازگار نيست. امّا از سوى ديگر چون غيبت از اهميت بيشترى برخوردار است؛ به ناچار امام از سنت چشم پوشى مى كند، كه اشكالى ندارد. براى حفظ مصلحت بالاتر، از مصلحت پايينتر چشم پوشى مىگردد.
ب) حضرت ازدواج نموده امّا فرزندى ندارد. نداشتن فرزند به سبب غيبت است. پذيرش اين فرض، سؤالى را با خود مى آورد كه آيا همسرش هم از عمر طولانى بهرهمند است يا اين كه مدّتى با حضرت زندگى كرده و بعد از دنيا رفته است؟ در اين صورت حضرت به سنت ازدواج عمل كرده و بعد بدون زن و فرزند زندگيش را ادامه مىدهد.
پ) حضرت زن و فرزند دارد. با پذيرش اين فرض، اين سؤالات مطرح است: آيا آنان نيز عمرى طولانى دارند؟ فرزندان حضرت نيز فرزندانى دارند؟ اگر دارند، اين همه اولاد، در پى اصل خويش مى افتند و همين كنجكاوى، مسئله را به جايى مى رساند كه با فلسفه غيبت منافات دارد.
با توجه به مطالب مذكور، نمىتوان يكى از اين سه احتمال را قاطعانه پذيرفت و اين به مقتضاى خرد ورزى است كه در جايى كه دليل كافى براى اثبات يا انكار چيزى وجود ندارد، از ابراز حكم قطعى خوددارى گردد.
بنابراين از راه هايى كه پيش روى ما است، نمىتوان وجود زن و فرزندى را براى حضرت مهدى(عج) ثابت نمود. نيز به ديگر پرسش هايى كه در مورد زن و فرزند حضرت مهدى(عج) هست، نمىتوان پاسخ قطعى داد.(6)
پىنوشتها:
1. شيخ طوسى، كتاب الغيبه، ص 162.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 317.
3. سيد ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص 510.
4. همان، ص 510.
5. مسعودى، اثبات الوصيه، ص 221.
6. براى اطلاع بيشتر رجوع شود به چشم به راه مهدى، جمعى از نويسندگان.
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است. ©