پرسش وپاسخ

من دختری 24 ساله میباش .مدتی است که با روشی خاص بدون هرگونه تماس و یا دخولی میتوانم خودم را به ارگاسم یا همان اوج لذت جنسی برسانم با تعریف که از استمنا دیدم این عمل استمنا نیس زیر هیچ ماس دخول یا دیدن صحن های مستجن نیست ایا این عمل حرام است؟ به این صورت که روی زمین درازمیکشم وسر و مقداری از بالاتنه را بالا میدهم و سعی میکنم تمام فشار را به زیر شکم وارد کنم . خیلی اتفاقی به این مطلب پی بردم وقتی داشتم داز نشست میرفتم توروخدا بگین ایراد داره؟من نگرانم که گناه باشه

استمنا يعني اين كه فرد با خود كاري كند كه باعث انزال مني گردد .
چه با دست یا وسایل مصنوعی و ...و چه به روشی که خوتان توضیح داده اید.
چنین شخصی، گناه کار است و این کار را استمنا می گویند.(1)
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند ، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده است و استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده و اگر کسى را که چنین کارى مى کند بشناسم با او هم خوراک نخواهم شد.(2)
پی نوشت ها:
1. آیت ا... صانعی، توضیح المسائل، بخش واژه نامه حرف "الف".
2. وسائل الشیعه ، ج 18 ، ص 575 .

با سلام انتخاب دوست اهمیت بسازی در سرنوشت افراد دارد برای شناخت دوست مناسب و ویژگی های آن چه نکاتی مطرح است من از کسی که برای او زحمت زیادی کشیده بودم چند بار تقاضای کاری کردم که در توانش بود اما هربار من را نا امید کرده روش های شناخت دوست سالم را مطرح می فرایید واین که روابط با دوست وتوقعات در چه حدی باید باشد اگرسوال با مطالب سایت ارتباطی ندارد خواهشا به اختصار منبعی را در این زمینه معرفی بفرمایید

درخت دوستي بنشان كه كام دل به بار آرد نهال دشمني بر كن كه رنج بي شمار آرد
یکی از نیازهای اساسی بشر در تمام طول عمر، از کودکی تا کهنسالی، به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، انتخاب دوست و داشتن رفیق و همنشینی است که از جهت روحی، اخلاقی، فکری و اجتماعی با او موافق و یک دل باشد. هر انسانی ضرورت و نیاز به رفاقت و همنشین خوب را در وجودش می‌یابد.
انسان بی دوست در دنیا غریب است.
اسلام به دوستی و ضرورت دوست‌یابی، اذعان دارد و به آن توصیه کرده است. هماهنگ با آفرینش و طبیعت و نیاز انسان، احکام، قوانین و ضوابطی را وضع نموده است. بدین وسیله ملاک و معیارهای دوست خوب و دوست بد را تعیین نموده، آثاری را که هر یک از دوستان خوب و بد در زندگی، رفتار، اخلاق، عقاید و سرنوشت بشر می‌گذارد، بیان کرده است. لیکن وقتي ما مي‏توانيم دوستان خوب و بد را تشخيص دهيم كه خوب و بد را درست تشخيص داده باشيم و آن ها را باور كرده و خودمان خوب و از بدي دور باشيم. در اين صورت است كه تشخيص دوست خوب و بد بسيار آسان و ساده مي‏شود.
ذره ذره اندر اين ارض و سما جنس خود را همچو كاه و كهربا
نوريان مرنوريان را طالبند ناريان مرناريان را جاذبند
دوست مورد نظر بايد از ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري و فكري خاصي برخوردار باشد تا سزاوار محبت ورزيدن و دوستي نمودن گردد. به برخی از ويژگي هاي يك دوست خوب اشاره مي كنيم تا با رعايت آن ها در انتخاب دوست خوب موفق باشيد:

1- وفاداري :
از شرايط يك دوست ايده ال وفاداري است . دوست بايد به اصول اخلاقي و تعهدات دوستي و عهد و پيماني كه منعقد مي سازد ، پايبند و وفادار باشد.
2- ديانت و پايبندي به احكام دين و فرامين الهي:
اهل دين بودن يك امتياز است و پايبندي به احكام شريعت يك ضرورت مي باشد.
3- دور انديشي:
یکی ديگراز ويژگي هاي دوست خوب دور انديشي است تا پیش از بروز خلل و انحراف در زندگي و هر گونه حادثه منفي و ناخوشايندي شما را آگاه و مطلع سازد و گرنه دو نفر همراه هم به خطا مبتلا مي شويد.
4- آينه يكديگر بودن:
خير خواهي نمودن و عيب يكديگر را دوستانه - نه خصمانه - متذكر شدن شرط ديگري است كه موجب پيشرفت روز افزون شما خواهد شد. راه ايراد گرفتن ديگران و برخوردهاي تلخ و تهديدآميز و... را سد خواهد كرد.
5- تواضع و همترازي :
از شرائط دوست خوب همترازي اجتماعي دو دوست و تواضع نمودن و احترام متقابل است .
مهم ترین معیارها و روش های به دست آمده از روایات برای شناخت دوست خوب و بد این است.
دوست خوب آن است كه:
1- در راه خوب ما را همراهی کند . ما را از راه بد و كار بد باز دارد.
2- به خوبي‏ها و خوبان عشق بورزد . از بدي‏ها و بدها بدش بيايد.
3- فردي آگاه، با معرفت، با فرهنگ و زيرك باشد.
4- بدي‏هاي ما را به ما تذكر بدهد . ما را در انجام كار خوب و پيمودن راه خوب تشويق و كمك كند.
5- با ما به طمع مال و منال و... رفاقت نكند .
6- از خود ما در خوبي‏ها و كمالات بهتر و بالاتر باشد.
همنشين تو از تو بِه بايد تا تو را عقل و دين بيفزايد.
بالاخره دوست خوب آن است كه سخن گفتنش موجب افزوني علم و دانش شما گردد.
رفتارش شما را به فكر آخرت بياندازد. ديدارش شما را به ياد خداوند اندازد.
از دوستي با چه اشخاصي بايد اجتناب نمود:
از دوستي با افرادي كه ويژگي هاي زير را دارند، بايد پرهيز نمود:
1- افراد سخن چين و نمام .
2- افراد پست و تن پرور و آسوده خواه.
3- افراد دروغگو.
4- افرادي كه به احكام و مقررات ديني پايبند نيستند.
5- كساني كه تندخو و بد اخلاق مي باشند.
6- افراد ترسو .
7- افراد بخيل و خسيس.
8- افرادي كه متهم شناخته شده و حيثيت اجتماعي مطلوب ندارند.
9- افرادي كه از ستمگري و عدم رعايت حقوق ديگران ابا ندارند.
10- نادان , كم ظرفيت و پر توقع و...
به چند راهكار در كيفيت دوستي اشاره مي كنيم :
- دو دوست صميمي بايد از عمق جان نسبت با يكديگر همدرد و خيرخواه باشند . يك لحظه يك رنگي و صفا را فراموش نكنند .
- در تمام حالات از حقوق دوستي و رفاقت دفاع كنند .
- بر لغزش ها و خطاهاي پيش آمده و غير منتظره صبر كنند. همدیگر را مورد عفو بخشش قرار دهند .
در سختی ها بردباري نشان دهند و بر ناملايمات بخندند .
- از يكديگر توقع و انتظار نداشته باشند . دوستي را زمينه رسيدن به اميال و خواهش هاي شخصي خود قرار ندهند.
- از مجادله و جر و بحث های غير علمی با يكديگر پرهيز كنند .
- در برابر يكديگر متواضع و فروتن باشند. به حرف های همديگر گوش دهند .
- از سرزنش و مذمت يكديگر پرهيز نمايند .
- خيرخواه و ناصح همديگر باشند. در حق يكديگر دعا كنند و اسرار هم را بپوشانند.
- همه اسرار و حرف های دل را نباید به دوست خویش گفت . زیرا همیشه این احتمال است که روزی دوست دشمن گردد ، چنان که ممکن است روزی دشمن دوست گردد . بنا بر این باید اسرار و مطالبی را با دوست در میان گذاشت که اگر روزی دشمن شد ، نتواند از آن حرف ها سوء استفاده کند . با دشمنت به گونه ای بر خورد کن و در بحث و مجادله حرف هایی را بزن که اگر روزی با تو دوست شد، به خاطر حرف ها و رفتارهایت شرمنده نباشی.
- با دادن هديه - در حد توان - و كلمات محبت آميز اظهار دوستي كنند و در شاد نمودن يكديگر بكوشند .

جهت آگاهی بیش تر به کتاب های زیر رجوع شود:
1- دوستي در قرآن و حديث , نوشته آقاي ري شهري
2- دوستي و دوستان , نوشته آقاي سيد هادي مدرس , ترجمه حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير, از انتشارات آستان قدس رضوي , 1376
3- آئين دوستي (دوست يابي) نوشته ديل كارنگي , انتشارات پيمان 1378
4- آئين دوستي در اسلام , نوشته آقاي بابازاده
آنچه به عنوان ويژگي هاي دوست خوب بيان شد ، مطلق و صد در صد نيست، چه اين كه انسان ها كم و بيش داراي نواقصي هستند. خود ما وقتي به كارنامه زندگي خود نگاهي مي افكنيم ، آن را بي نقص و عيب نمي بينيم. همه ويژگي هايي كه گفته شد، به اين معناست كه به طور نسبي دوست خوب بايد اين خصوصيات را داشته باشد و جهت كلي زندگي او نيز به سمت و سوي اين ويژگي ها و جنبه هاي مثبت باشد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

حکم نزدیکی از پشت را بیان کنید؟

آمیزش با زن از راه مقعد کراهت شدید دارد . بهتر است که این کار ترک شود. مخصوصا اگر زن راضی نباشد .(1)
با توجه به اختلاف نظر مراجع در این مسئله برای اطلاع از نظر مرجع تقلید خود لطفا در ارتباط بعدی نام مرجع تقلیدتان را ذکر کنید تا پاسخ دقیق تری بدهیم.
پی نوشت :
1. امام خمینی ، تحریر الوسیله ، ج2 ، کتاب النکاح ، م 11.

با سلام و خسته نباشید وتشکر از زحماتتون.من دختری هستم معتقد تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشتم نه کلامی و نه رابطه دیگر.با اینکه از نظر تحصیلات،وضع مالی،طبقه اجتماعی و ...در موقعیت خوبی هستم ولی تا به حال موقعیتی برای ازدواج نداشتم ولی الان احساس می کنم برای حفظ دین و پاکیم و رهایی از تنهایی احتیاج شدیدی به ازدواج دارم در ضمن من دختر نامعقولی هم نیستم که عاشق چشم و ابرو و یا ثروت کسی بشم ولی چند وقت هست که عاشق یه پسری در کلاسم شدم یه حس خاصی نسبت بهش دارم از شما میخواهم کمکم کنید که چطور بهش بفهمونم که دوستش دارم و اینکه چطور حس اونو نسبت به خودم بفهمم؟اصلا چطور اونو به خودم علاقه مند کنم البته در تمام حالات و مراحل زندگیم خداوند متعال در اولویت است و مد نظرم. لطفا کمکم کنید.متشکرم و ممنون.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشته اید، معلوم است که دختر مؤمن و عفیفی هستید که به از خطوط قرمز الهی و دینی آگاهید . به خوبی تلاش کرده اید که عصمت و پاکی خود را حفظ کنید. از این بابت خرسندیم و به وجود دخترانی همانند شما افتخار می کنیم.
2. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند این میل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد.
3. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، ابتدا علاقه را كنار بگذاريد . همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه با شما همخواني دارد يا نه.
بدون شک مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد. تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند .در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند.
4. اگر او را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، طبیعتاً نمی توانید شخصاً و به طور مستقیم یا با انجام برخی رفتارهای خاص و اظهار عشق و علاقه او را از انگیزه خود مطلع گردانید، چرا که انجام برخی رفتارهای خاص، خودنمایی و جلب توجه کردن دختر در برابر پسر ، ابراز عشق و علاقه، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است.
زن مجذوب است نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند . آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند. گل محمدي و لاله و جمال يوسف و ديگر گل‏هاي زيبا هرجا باشند، مردم به سوي شان گرايش مي‏يابند و آن ها را به دست مي‏آورند و نيازي به خودنمايي ندارند.
علاوه بر آن اصولاً اظهار محبّت يك دختر به يك پسر، سوء ظنّ در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم كه دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد. يعني به طور طبيعي مردان اين گونه‏اند كه به محض اظهار علاقه و محبّت از جانب دختران، سوء ظن در آن ها پديد مي‏آيد.
5. بهترین راه حل ممکن این است که از طريق واسطه‏اي مورد اعتماد و امین، خود را به پسر مورد نظر معرفی کنید . نظر طرف مقابل را درباره خويش و ازدواج با شما، به نحوی که متوجه نشود واسطه را فرستاده اید، جويا شويد؛ حال در صورتي كه او نيز به ازدواج با شما تمايل و علاقه داشت، باز از طریق واسطه به او پیشنهاد کنید که به طور رسمي و از طريق خانواده از شما خواستگاري كند تا ان شاء اللّه در صورت فراهم بودن زمینه ها و شرایط لازم و با توافق شما و وي و خانواده‏هاي دو طرف مقدمات ازدواج فراهم گردد. اما اگر به شما علاقه و تمایل به ازدواج نداشت، راحت با این مسئله کنار بیایید و او را فراموش کنید. بدانید که عشق یک طرفه دردی را دوا نمی کند و مفید ازدواج نمی باشد.
6. از آن جا که سن ازدواج بین دختران و پسران افزایش یافته ، نگرانی شما از بابت نداشتن خواستگار کاملاً بی مورد است . دلیل بر وجود اشکالی در شما نیست؛ البته ویژگی‌های ظاهری و جسمانی یا صفات اخلاقی در این جهت تأثیر گذار است . در این میان، تنها صفات اخلاقی بر عهده شما است. خیلی از کارها،‌خارج از خواست انسان است و در این موارد نباید نگران بود. همان‏طور كه براى شما به عنوان يك دختر، اين مشكل وجود دارد و هنوز نتوانسته‏ايد با فرد مناسب و دلخواه خود ازدواج كنيد، براى پسرها نيز اين مشكل وجود دارد. علاوه بر اين، بين دختران تنها فردى نيستيد كه دچار اين مشكل هستيد . دختران زياد ديگرى نيز هستند كه مدت‏ها و گاهى سال‏ها با اين مسئله روبه‏رو هستند؛ امّا سرانجام همسر مناسب و متناسب با روحيات خود را پيدا مى‏كنند؛ ولى با اندكى تأخير از نظر زمانى. بنابراین زود ازدواج‏كردن، نشانه موفقيت در امر ازدواج و تأمين خوشبختى و سعادت هميشگى نيست. با كمى دقت، مشاهده مى كنيد كه فرآيند خواستگارى و ازدواج، معمولاً يك فرآيند طولانى مدت است . نيازمند زمان و دقت كافى است . چه بسا همين تجربه‏ها و به تأخير افتادن‏ها، شناخت و آگاهى‏تان را از موضوعات و معيارهاى ازدواج بيش تر و عميق‏تر كند . موفقيت در اين امر مهم و حياتى را چندين برابر كند كه در نتيجه به صلاح شما خواهد بود.
7. بهتر است تا زماني كه كسي به خواستگاري شما نيامده است، فكر و ذهن خود را از مسائلي مربوط به ازدواج، خواستگاري، خالي كنيد. بيش ترين هم و غم تان درس و ادامه تحصيل باشد ، چرا كه اولاً بهترين فرصت براي رشد و كمال و كسب مدارج علمي و عملي، دوران جواني و تحصيل است . مي توانيد با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي در زمينه رشته تحصيلي خود، به يكي از امتيازات و ارزش هايي كه مي تواند براي آينده و خوشبختي تان مؤثر واقع شود دست يابيد .
با كم تر فكر كردن در اين زمينه و از طرف ديگر توجه نمودن به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفس تان نيز بيش تر خواهد شد.
8. البته نباید از مسائلی که زمینه ساز خواستگاری است غفلت کرد، مثلاً پاکیزگی و نظافت، شادابی، خوش اخلاقی، خوش سخن بودن، شوخی های به جا میان همجنس، رعایت کردن فرهنگ صحیح جامعه، پرهیز از گرفتگی چهره و عبوس بودن ، ابتذال اخلاقی ، ژولیدگی و اظهارات دلسرد کننده، حالات افسردگی و...
البته در کنار این کارها می توانید به افراد موثق و مورد اطمینان بسپارید که اگر پسر خوب و مجردی را سراغ دارند که با شما همخوانی و تناسب دارد، به خانواده تان معرفی کنند تا زمینه خواستگاری از شما به وجود آید.

با سلام و خسته نباشید وتشکر از زحماتتون.من دختری هستم معتقد تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشتم نه کلامی و نه رابطه دیگر.با اینکه از نظر تحصیلات،وضع مالی،طبقه اجتماعی و ...در موقعیت خوبی هستم ولی تا به حال موقعیتی برای ازدواج نداشتم ولی الان احساس می کنم برای حفظ دین و پاکیم و رهایی از تنهایی احتیاج شدیدی به ازدواج دارم در ضمن من دختر نامعقولی هم نیستم که عاشق چشم و ابرو و یا ثروت کسی بشم ولی چند وقت هست که عاشق یه پسری در کلاسم شدم یه حس خاصی نسبت بهش دارم از شما میخواهم کمکم کنید که چطور بهش بفهمونم که دوستش دارم و اینکه چطور حس اونو نسبت به خودم بفهمم؟اصلا چطور اونو به خودم علاقه مند کنم البته در تمام حالات و مراحل زندگیم خداوند متعال در اولویت است و مد نظرم. لطفا کمکم کنید.متشکرم و ممنون.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که تا به حال با هیچ پسری رابطه ای نداشته اید، معلوم است که دختر مؤمن و عفیفی هستید که به از خطوط قرمز الهی و دینی آگاهید . به خوبی تلاش کرده اید که عصمت و پاکی خود را حفظ کنید. از این بابت خرسندیم و به وجود دخترانی همانند شما افتخار می کنیم.
2. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند این میل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد.
3. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، ابتدا علاقه را كنار بگذاريد . همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه با شما همخواني دارد يا نه.
بدون شک مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد. تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند .در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند.
4. اگر او را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، طبیعتاً نمی توانید شخصاً و به طور مستقیم یا با انجام برخی رفتارهای خاص و اظهار عشق و علاقه او را از انگیزه خود مطلع گردانید، چرا که انجام برخی رفتارهای خاص، خودنمایی و جلب توجه کردن دختر در برابر پسر ، ابراز عشق و علاقه، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است.
زن مجذوب است نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند . آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند. گل محمدي و لاله و جمال يوسف و ديگر گل‏هاي زيبا هرجا باشند، مردم به سوي شان گرايش مي‏يابند و آن ها را به دست مي‏آورند و نيازي به خودنمايي ندارند.
علاوه بر آن اصولاً اظهار محبّت يك دختر به يك پسر، سوء ظنّ در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم كه دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد. يعني به طور طبيعي مردان اين گونه‏اند كه به محض اظهار علاقه و محبّت از جانب دختران، سوء ظن در آن ها پديد مي‏آيد.
5. بهترین راه حل ممکن این است که از طريق واسطه‏اي مورد اعتماد و امین، خود را به پسر مورد نظر معرفی کنید . نظر طرف مقابل را درباره خويش و ازدواج با شما، به نحوی که متوجه نشود واسطه را فرستاده اید، جويا شويد؛ حال در صورتي كه او نيز به ازدواج با شما تمايل و علاقه داشت، باز از طریق واسطه به او پیشنهاد کنید که به طور رسمي و از طريق خانواده از شما خواستگاري كند تا ان شاء اللّه در صورت فراهم بودن زمینه ها و شرایط لازم و با توافق شما و وي و خانواده‏هاي دو طرف مقدمات ازدواج فراهم گردد. اما اگر به شما علاقه و تمایل به ازدواج نداشت، راحت با این مسئله کنار بیایید و او را فراموش کنید. بدانید که عشق یک طرفه دردی را دوا نمی کند و مفید ازدواج نمی باشد.
6. از آن جا که سن ازدواج بین دختران و پسران افزایش یافته ، نگرانی شما از بابت نداشتن خواستگار کاملاً بی مورد است . دلیل بر وجود اشکالی در شما نیست؛ البته ویژگی‌های ظاهری و جسمانی یا صفات اخلاقی در این جهت تأثیر گذار است . در این میان، تنها صفات اخلاقی بر عهده شما است. خیلی از کارها،‌خارج از خواست انسان است و در این موارد نباید نگران بود. همان‏طور كه براى شما به عنوان يك دختر، اين مشكل وجود دارد و هنوز نتوانسته‏ايد با فرد مناسب و دلخواه خود ازدواج كنيد، براى پسرها نيز اين مشكل وجود دارد. علاوه بر اين، بين دختران تنها فردى نيستيد كه دچار اين مشكل هستيد . دختران زياد ديگرى نيز هستند كه مدت‏ها و گاهى سال‏ها با اين مسئله روبه‏رو هستند؛ امّا سرانجام همسر مناسب و متناسب با روحيات خود را پيدا مى‏كنند؛ ولى با اندكى تأخير از نظر زمانى. بنابراین زود ازدواج‏كردن، نشانه موفقيت در امر ازدواج و تأمين خوشبختى و سعادت هميشگى نيست. با كمى دقت، مشاهده مى كنيد كه فرآيند خواستگارى و ازدواج، معمولاً يك فرآيند طولانى مدت است . نيازمند زمان و دقت كافى است . چه بسا همين تجربه‏ها و به تأخير افتادن‏ها، شناخت و آگاهى‏تان را از موضوعات و معيارهاى ازدواج بيش تر و عميق‏تر كند . موفقيت در اين امر مهم و حياتى را چندين برابر كند كه در نتيجه به صلاح شما خواهد بود.
7. بهتر است تا زماني كه كسي به خواستگاري شما نيامده است، فكر و ذهن خود را از مسائلي مربوط به ازدواج، خواستگاري، خالي كنيد. بيش ترين هم و غم تان درس و ادامه تحصيل باشد ، چرا كه اولاً بهترين فرصت براي رشد و كمال و كسب مدارج علمي و عملي، دوران جواني و تحصيل است . مي توانيد با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي در زمينه رشته تحصيلي خود، به يكي از امتيازات و ارزش هايي كه مي تواند براي آينده و خوشبختي تان مؤثر واقع شود دست يابيد .
با كم تر فكر كردن در اين زمينه و از طرف ديگر توجه نمودن به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفس تان نيز بيش تر خواهد شد.
8. البته نباید از مسائلی که زمینه ساز خواستگاری است غفلت کرد، مثلاً پاکیزگی و نظافت، شادابی، خوش اخلاقی، خوش سخن بودن، شوخی های به جا میان همجنس، رعایت کردن فرهنگ صحیح جامعه، پرهیز از گرفتگی چهره و عبوس بودن ، ابتذال اخلاقی ، ژولیدگی و اظهارات دلسرد کننده، حالات افسردگی و...
البته در کنار این کارها می توانید به افراد موثق و مورد اطمینان بسپارید که اگر پسر خوب و مجردی را سراغ دارند که با شما همخوانی و تناسب دارد، به خانواده تان معرفی کنند تا زمینه خواستگاری از شما به وجود آید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

 1- خدا چیه ! 2-چرا باید نماز بخونیم 3-عبادت یعنی چی 4- به طور کل مثه یه کسی شدم که تازه می خواد مسلمون بشه هیچی از اسلام و دینم نمی دونم در صورتی که خانودامون خیلی خیلی مذهبی هستن چی کار کنم چه طور شروع کنم به شناخت اسلام ، می خواد در مورد دینم تحقیق کنم

خوشحاليم که در آغاز جواني آماده پاسخ دادن به سؤالات اساسي و بنيادين ذهن خود شده و مهياي تولدي دوباره گشته ايد. بر خلاف آنچه بيان کرده ايد، گمان مي كنيم كه به دليل زندگي در محيط ديني کشور ما حتماً درک و نگرش خاصي نسبت به خدا، جهان، دين و موضوعاتي از اين دست داريد. بالاتر از همه اين ها، به يقين، نوعي باور دروني و فطري را نسبت به اين حقايق دارا مي باشيد که بسيار ارزشمند است؛ اما در عين حال، به دنبال رسيدن به يک باور دقيق عقلاني و ايماني عميق و منسجم و استواريد که تلاشي درخور و بسيار ارزنده است.
احساسات پاک و تلاش حقيقت جويانه شما را در اين مسير مي ستاييم. اميدواريم که در اين مسير به نتيجه نهايي و حقيقتي که به دنبال آن هستيد، برسيد. مطمئن باشيد که اگر اين راه را به طور صحيح و درست طي کنيد، به نتيجه مطلوب خواهيد رسيد. محققان اين مرکز را دوستان همراه خود در طي اين مسير بدانيد و مطمئن باشيد که اين دوستان از ارائه کمک دريغ نخواهند نمود .
ايمان به يک دين، داراي مراتب و درجات متفاوتي است که بسياري از افراد درجات پايين و حداقلي آن را دارا هستند . در معناي عام کلمه ضرورت ندارد که هر يک از ما ايمان فطري و دروني خود به يک دين را کنار گذاشته و آن را نادرست قلمداد نماييم و به دنبال بازسازي اين ايمان باشيم .
البته در مراحل عالي و بالا، اعتقاد به يک دين در معناي حقيقي آن، باور و ايمان و عقيده دروني به درستي مباني فکري و معرفتي و دستورعمل هاي مرتبط با آن دين است. اصولا عقيده از ماده عقد (گره) است؛ يعني چيزي که به جان انسان گره مي خورد. در نتيجه، اعتقاد کامل به يک دين علاوه بر ايمان دروني و فطري و باور قلبي که انسان به شکل عادي دارد، نيازمند تلاشي چند برابر و رسيدن به برهان و دليل قطعي در خصوص آن است که ايمان قلبي انسان را به درجات بالاتر و عالي تري مي رساند.
بسياري از بزرگان تصريح مي کنند که در ابتداي سلوک معرفتي مان، دين آبا و اجدادي را به کناري گذاشته، آن گاه پس از تحقيق و تأمل و بررسي، اسلام را دوباره به عنوان دين حق انتخاب نموديم و به آن ايمان و باور قلبي داريم. بدين جهت، نگاه بزرگان به دين و دستورات ديني، با افرادي چون ما متفاوت است.
اين کار به معناي رها کردن آموزه ها و دستورات و تکاليف اسلام و نادرست خواندن گزاره هاي فکري و دستورات عملي آن نيست؛ بلکه اين بزرگواران در عين تعبد و تسليم محض در برابر دستورات ديني، در مدت تحقيق، بناي خود را بر تساوي دين اسلام در برابر ديگر گزينه ها گذاشته، به تحقيق منصفانه و به دور از پيش داوري دست مي زدند.
در واقع، شيوه درست ورود در اين عرصه آن است که انسان با در اختيار داشتن ابزار و شرايط مناسب تحقيق، به شکلي منطقي و صحيح و در بستري مناسب به جستجوي بي تعصب حقيقت بپردازد تا به نتيجه مطلوب برسد.
از آن جا که هر دين و تفکر عقيدتي و به خصوص تفکر ناب اسلامي، مجموعه اي از باورها و تفکرات در هم تنيده است و يک مجموعه منظومه مانند را که اجزاي آن به شکلي کامل با هم در ارتباط و تعامل هستند، تشکيل مي دهد، اگر در مسيري صحيح و اصولي تفکرات بررسي و تحليل شود و پايه ها و مباني فکري آن به شکلي منطقي و عقلاني استوار گردد، جزييات و فروع آن، حتي جزيي ترين عقايد مرتبط هم به شکلي برهاني و منطقي به اثبات مي رسد و شک و ترديدي در هيچ زمينه اي باقي نمي ماند.
در هر حال، به نظر مي رسد ابتدا لازم باشد در مباني اعتقادي و فكري اسلام تحقيقات خود را آغاز كرده، آن گاه به امور معرفتي و تربيتي ديگر بپردازيد. در اين بخش اول نيز ابتدا در اصل ضرورت وجود خداوند و آن گاه چگونگي و شناخت از او به بررسي بپردازيد. پس از شکل گرفتن اين اساس و شالوده، به دنبال بررسي دقيق ساير معارف ديني باشيد. در اين مسير مي توانيد به اين کتاب ها مراجعه نماييد:
- آفريدگار جهان، تأليف آيت‏الله ناصر مکارم شيرازى.
- خدا را چگونه بشناسيم، از همين مؤلف (که اين دو کتاب داراي بياني روان و قابل فهم براي بيش تر افرادند).
- توحيد، تأليف شهيد مطهري (از بهترين کتاب ها در اين زمينه که داراي بيان قوي و علمي در خصوص براهين مشهور اثبات خداوند است).
- خدا و علم (در برخي چاپ ها "خدا و دانش")، اثر فيلسوف مشهور ژان گيتون و برادران بوگدانف، منتشر شده توسط دفتر نشر تبليغات اسلامي (اثري مفيد و خواندني در پذيرش اصل خدا است).
- تبيين براهين اثبات خدا، از آيت الله جوادي آملي، (کتابي دقيق، اما داراي متن فلسفي و سنگين است).
اما اگر فعلاً شرايط بررسي عميق و کامل در خصوص موضوع توحيد واثبات خداوند را نداريد، پيشنهاد مي شود که حتماً در ابتدا يک دوره کتاب هاي استدلالي عقايد اسلامي را به دقت مطالعه نماييد. آن گاه در هر زمينه اي که دچار شبهه و ابهام بوديد، به شکل مبسوط و کامل تر به مطالعه کتاب هاي موضوعي و دقيق تر بپردازيد. در عين حال، در هر موضوع خاص مي توانيد از کمک و همراهي محققان اين مرکز هم استفاده ببريد. در اين زمينه، دو کتاب پيشنهاد مي شود که مطالعه يکي از اين دو کافي است:
ـ آموزش عقايد، آيت اللّه مصباح يزدي.
ـ آموزش کلام اسلامي، محمد سعيدي مهر.

پرسش 2:
چرا بايد نماز بخونيم ؟
پاسخ:

از مسلّمات اسلامى اين است که احکام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است؛ يعنى هر امر شرعى، به علت مصلحت ضرورى است و هر نهى شرعى، ناشى از مفسده‏اى است که بايد ترک شود. خدا براى اين که بشر را به يک سلسله مصالح واقعى که سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب کرده است. براى اين که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى کارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهى.
مصالح و مفاسد و به تعبير ديگر، حکمت‏ها به گونه‏اى است که اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، همان حکم را مى‏کند که شرع کرده است. (1) منتهى عقل انسان قادر به کشف همه ملاکات احکام الهى نيست؛ به ديگر سخن، عقل انسان حکم کلى را (که هر حکم الهى و شرعى داراى ملاکى است) درک مى‏کند؛ ولى در همه موارد، حکم جزئى را که در فلان مورد مثلاً ملاک واقعى چيست، نمى‏تواند درک کند؛ يعنى مى‏داند آن حکم فلسفه‏اى دارد، ولى نمى‏داند آن فلسفه چيست و چون شرع دستور داده، آن را مى‏پذيرد.
بنابراين، هر حکمى و دستوري که از طرف خداوند حکيم آمده است، حکمتى و دليلي دارد؛ هرچند ممکن است بر اثر کمى اطلاع و عدم احاطه بر تمام مسائل نتوانيم آن را کشف کنيم. گفتني است که تمام يا قسمتي از فلسفه برخي احکام الهي به تدريج با رشد و کمال يافتن عقل و خِرَد انسان و پيشرفت علم و دانش فهميده مي شود؛ ولي ممکن است حکمت و علت صدور برخي احکام خدا با تکيه بر معيارهاي مادي هيچ وقت شناخته نمي شود. نا شناخته ماندن فلسفه اين دسته از احکام الهي، به اين دليل است که آدم‏هاى متعبد و پذيراى امر الهى از آدم‏هاى متکبّر و صاحب نخوت شناخته شوند. حضرت على(ع) مى‏فرمايد:
«و لکنّ اللَّه سبحانه ابتلى خلقَه ببعض ما يجهلون اصله...»؛ (2) «خداوند بعضى از دستورهايى را به بشر مى‏دهد که ريشه و فلسفه‏اش براى بشر معلوم نيست، تا اين که حالت تسليم در مردم پيدا شود و خوب‏ها از بدها تميز داده شوند، و اطاعت کنندگان از معصيت کاران شناخته گردند».
پي بردن به تمام آثار و فلسفه نماز و روزه و ساير عبادات، شايد در توان بشر عادي نباشد. در آيات قرآن و از طريق پيامبر و پيشوايان ديني نيز، تنها بخشي از آثار و حکمت‏هاي نماز و برخي عبادات بيان شده است.
با توجه به آيات و روايات در اين زمينه، برخي از آثار و حکمت‏ها نماز چنين است:
1. نماز، نياز روح و روان
فطرت ما، چه بخواهيم و چه نخواهيم، به عبوديت و پرستش ميل دارد. اصولاً عبوديت و پرستش، يکي از نيازهاي دروني انسان است. اما عبوديت بايد در مسير صحيح و در باره موجودي که لايق پرستش است، انجام بپذيرد. خداوند، تنها موجودي است که لايق و شايسته پرستش است.
‌حتي موجودات ديگر نيز به عبادت و پرستش مشغول اند. قرآن مي‌فرمايد: «کلّ قد علم صلوته و تسبيحه»؛ (3) «تمامي موجودات، نماز و تسبيح خدا را دانستند».
در جاي ديگر مي‌فرمايد: «إنْ مِن شيء إلاّ يسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبيحهم»؛ (4) «هر موجودي با حمد، خدا را تسبيح مي‌گويد؛ اما شما تسبيح آنان را نمي‌فهميد».
جمله ذرات عالم در نهان با تو مي‌گويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خاموشيم
گر شما سوي جمادي مي‌رويد محرم جان جمادان کي شويد
2. ياد خدا و آرامش رواني
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکري»؛ (5) «نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي».
ذکر و ياد خداوند، نقش تعيين کننده در آرامش رواني دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به نمازگزار آرامش مي‏دهد؛ «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب»؛ (6) «آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است».
3. عامل بازدارنده از گناه
يکي از آثار مهم نماز، جلوگيري از گناه است:
طبيعت نماز از آن جا که انسان را به ياد خدا و نيرومندترين عامل بازدارنده، يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مي‏اندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منکر است. از اين رو، قرآن مي فرمايد: «إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنکر». (7)
در پايان، کتاب هاي زير را جهت مطالعه پيشنهاد مي کنيم:
- آيين نيايش، ابراهيم غفاري.
- نماز عارفانه، جواد محدثي.
- پرورش در پرتو نيايش، حسنعلي نوري ها.
- نماز زيباترين الگوي پرستش، غلامعلي نعيم‌ آبادي.
- نماز از ديدگاه قرآن و حديث، موسوي لاهيجي.
- نماز، حسين انصاريان.
- عبادت عاشقانه، استاد کريم محمود حقيقي.

پي‌نوشت‏ها:
1. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
2. سيد رضي، نهج البلاغه، ص 287، هجرت‏، قم‏، 1414 ق‏، چاپ اول.
3. نور (24)، آيه 41.
4. اسراء (17)، آيه44.
5. طه (20)، آيه 14.
6. رعد (13)، آيه 28.
7. عنکبوت (29)، آيه 45.
پرسش 3:
عبادت يعني چي؟
پاسخ:

عبادت، معناي وسيعي دارد که هم شامل بعضي امور واجب و تکاليف الهي مي‌شود و هم بعضي اموري را که مستحب است، در بر مي‌گيرد.
عبادت در لغت، به معناي انجام فرايض (واجبات) ديني به قصد قرب الهي و انجام دستور او و پرستش و بندگي است. (1)
راغب در مفردات مي نويسد: «عبوديت، اظهار تذلل و عبادت، نهايت تذلل است». (2)
عنوان بصري از امام صادق(ع) در مورد حقيقت عبوديت سؤال كرد. ايشان فرمود: «حقيقت بندگي، درسه چيز است:
اول اين كه بنده، خودش را مالك چيزهايي كه خدا به وي عطا كرده، نداند؛ زيرا بندگان مالك چيزي نمي شوند، بلكه مال را مالِ خدا مي‌دانند و در همان طريق كه فرموده، به مصرف مي رسانند.
دوم اين كه بنده خودش را در تدبير امور ناتوان بداند.
سوم اين كه خودش را در انجام اوامر و ترك نواهي خدا مشغول بدارد». (3)
حضرت آيت الله بهجت - رحمة الله عليه - در توصيه اي که به مؤمنان داشته اند، فرموده اند:
«عبوديت، ترک معصيت است در عقيده و عمل». (4)
بنابراين، كسي كه عبوديت و بندگي خدا را برگزيده است، در تمام مراحل زندگي و حتي در جزئيات اعمال و رفتار نيز طبق رضاي پروردگار عمل مي‌كند؛ يعني واجبات را انجام مي‌دهد و محرمات را ترك مي‌كند.
عمل به واجبات و پرهيز از محرمات، حداقل مرتبه بندگي و عبوديت است. مراتب بعدي آن، انقطاع از خلق و توجه محض به پروردگار مي‌باشد.

پي نوشت ها:
1. دکتر خليل الجر، فرهنگ لاروس، ترجمه طبيبيان، ج 2، ص 1417، نشر امير کبير.
2. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، ص 542، دارالعلم الدار الشامية، دمشق بيروت، چاپ اول، 1412 ق.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 1، ص 224، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمري.
4. بهجت القلوب، ويژه نامه اربعين رحلت آيت الله بهجت، ص 39، ناشر: مؤسسة البهجة، قم.

سلام من جند وقتیه که مبتلا شدم به استمنا کمکم کنید کنکوریم واقعا منو از درسم عقب انداخته خیلی اشفتم فقط بگید چکار کنم دوباره متمرکز شم رو درسم بی نهایت ممنونم

با توجه به مسئله ای که عنوان کردید، مشکل تان چیزی جز اضطراب نیست. اضطراب یکی از عوامل شناخته شده مشکل خودارضایی است که می تواند به خاطر عوامل متعددی باشد. در شخصی مانند شما، این عامل درس کنکور است، در فرد دیگر عامل دیگر، اما این یک عامل مشترک است؛ بنابراین تفاوتی از این جهت با دیگران ندارید؛ بنابراین توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌نمایم:
1- اضطراب نقش مؤثری در تشدید قوای جنسی و تولید نیاز جنسی کاذب سهم به سزایی دارد. ارضای جنسی تا حدودی برای کاهش اضطراب مفید است . اگر ارضای جنسی از طریق حرام (مانند استمنا) صورت گیرد، با این که به صورت موقت از اضطراب می‌کاهد، ولی پس از مدت کوتاهی به خاطر تشدید احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان می‌کند. با این وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب می‌گردد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرایش به خودارضایی مؤثر است ، کاهش اضطراب از طریق ورزش سنگین منظم، تنفس عمیق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامی (ریلکسیشن) و داروهای گیاهی و شیمیایی سهم بسزایی در کاهش میل به خودارضایی دارد. مکانیزم دفاعی خیالبافی یکی از اموری است که با بالا آمدن سطح اضطراب فعال می گردد. خیالبافی جنسی نیز یکی از بدترین انواع خیالبافی است که برای کاهش اضطراب کنکور راه اندازی می گردد.
3ـ در اسرع وقت برای کاهش اضطراب به روانپزشک مراجعه نمایید . در برخی موارد دارو درمانی سبک بسیار مؤثر است.
4ـ مانند یک محقق دست به تحقیق در زمینه افکار، احساسات و رفتارهای انگیزاننده میل به خودارضایی در خود بزنید. در طی مدت یک ماه مراحل آغاز تا پایان یک وهله خودارضایی را در برگه‌ای یادداشت نمایید . این کار را برای وهله‌های دیگری که اتفاق می‌افتد، تکرار کنید. زمان و مکان و شرایط جسمی و روحی در قبل و بعد از خودارضایی را ثبت نمایید. در طی یک ماه ببینید یک وهله خودارضایی با چه فکری آغاز می‌گردد، سپس این فکر مزاحم چه احساس در شما برمی‌انگیزد و این احساس چگونه به رفتار خودارضایی در شما می‌انجامد، همچنین معمولاً در چه زمانی‌هایی و در چه مکان‌هایی و در چه شرایط جسمی ـ روحی میل به خودارضایی در شما تشدید می‌گردد.
از سوی دیگر نگاهی موشکافانه به پرونده گذشته خودارضایی خویش بیفکنید، ببینید در چه شرایطی توانسته‌اید بر خودارضایی فایق آیید. با چه تکنیک‌های فاصله بین وهله‌های خودارضایی را افزایش داده‌اید، چه زمانی برای ترک کوتاه مدت یا دراز مدت خودارضایی موفق بوده‌اید.
در این مرحله نیز تحقیق نیز به تجزیه و تحلیل و جمع‌بندی نتایج بپردازید. پایش روانی دست شما را برای اتخاذ یک راهکار مناسب باز می‌کند.
5ـ برای 24 ساعت خود برنامه‌ریزی سبک و سهل الوصول انجام دهید. با اشتغال ذهنی به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکری به تفکرات تحریک‌زا پرهیز نمایید.
6ـ سعی نمایید از تکنیک‌های انزجار درمانی و شرطی‌زدایی استفاده کنید. لذت کاذب خود ارضایی را با یک امر منزجر کننده ذهنی مانند تصور صحنه تهوع‌آور یا خوردن داروی تلخ پیوند بزنید و با آن تداعی نمایید یا آن که فرایند شرطی شده (اضطراب - خودارضایی) را به (اضطراب - ورزش یا تفریح سالم، تنفس عمیق، رفتن به سر یخچال و آب خوردن و...) تبدیل نمایید.
7ـ به هیچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنید. بدانید صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نیستید.
8-با توجه به اینکه عامل درس خواندن را عامل مهمی برای مسئله ذکر کردید، موثرترین راه این است که در مکان شلوغ مانند کتابخانه درس بخوانید، یا اگر امکان آن نیست، با دوست خود قرار درسی بگذارید تا در یک جا با هم درس بخوانید. در هنگام درس به خود فشار زیاد فکری وارد نکنید. بعد از یک ساعت درس خواندن از جا باند شوید و در حیاط دور بزنید، یا چیزی برای خود آماده کنید و بخورید یا به کار دیگر مشغول شوید.
با توجه به نوشته تان ظاهراً‌مشکل خاصی نباید برای تان اتفاق افتاده باشد، اما برای اینکه از این جهت نیز مضطرب نباشد و برای اطمینان خاطر بهتر است به یک متخصص زنان مراجعه کنید و از این جهت هیچ نگرانی نداشته باشید. آن ها روزانه با موارد بسیاری از این دست مواجه هستند که علت های آن متعدد است، از جمله ضربه سنگین یا افتادن از جایی و...
جهت اطلاعات بیش تر به متن زیر توجه کنید:
خود ارضایى یکى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود. در پیدایى آن علل مختلفى دخالت دارد مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحریک زا، عقده حقارت، مساعد نبودن محیط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ایمان و ناآگاهى از پیامدهاى خودارضایى.
خودارضایی عوارض جسمی و روحی و روانی زیادی دارد. عوارضی مانند: افسردگی و بی حالی و ضعف بینایی ، ضعف قوای جسمانی ، آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل، بیماری هاى مقاربتى‏،عقیم شدن‏،کم خونى، کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگیجه؛پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏،اضطراب ،افسردگى‏، پرخاشگرى و بد اخلاقى‏، یأس از زندگى‏، از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها، عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى، هوس باز و بى‏بند و بار شدن ، افت تحصیلى‏،بزهکارى و ...
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، بیش تر افراد مبتلا به استمنا اظهار کرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از این کار بردارند. اینان خود را غریقی می بینند که میان امواج خروشان دریا گرفتار شده اند، در حالی که حقیقیت این نیست. در طول زندگی به موازات رشد بدنی، اراده نیز گسترش می یابد . انسان در هر شرایطی قادر به تسلط بیش تر بر خواسته های خود می باشد.
عواملی در تقویت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ویژه نماز که تمرین تمرکز فکر است.
3ـ پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام.
4ـ تلقین مثبت:
همواره به خود این گونه تلقین کنید که اراده انجام این کار را دارید و شکست مفهومی ندارد. تلقین در ترک عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضایی مؤثر است.
پل ژاگو می گوید: "وقتی بخواهیم با عادت زشتی ستیزه کنیم، ابتدا باید نتایج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازیم، بعد منافعی را که در نتیجه ترک آن عاید می شود، در روح خود تصور کنیم، در نتیجه این عمل، هر بار که چنین نمایشی در روح خود می دهیم، بر آن تحریک یا وسوسه چیرگی یافته و لذت ترک آن را در خود احساس می کنیم. اگر تلقین به نفس را بلافاصه پیش از خواب اجرا کنیم، مؤثرتر از مواقع دیگر خواهد بود.
متمرکز ساختن فکر در کاری که می خواهیم برای اجرای آن فردا صبح در فلان ساعت بیدار شویم کافی است". ( 1)
بنابراین باید خود را باور کنید. ترس و شکست را به خود راه ندهید. بدانید که اگر بخواهید می توانید. این جمله شعار نیست، بلکه در عمل نیز افراد زیادی توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه کنند و به حال طبیعی برگردند.
روان شناسان مى‏گویند: براى ترک یک عادت بد، حتماً باید به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشین عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى باید درست در همان ساعاتى که انگیزه آن در مبتلایان تولید مى‏شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفریح، رفتن پیش دوستان و بیرون آمدن از خلوت و تنهایی ) که براى چنین ساعاتى از قبل پیش بینى کرده‏اند بروند.( 2)
راهکار های عملی:
توبه از هر گناهی و از جمله استمنا دو رکن اساسی دارد:
1- پشیمانی بر گناه؛
2- عزم بر ترک آن.
امام علی(ع) می‌فرماید: «توبه به دل پشیمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( 3)
اولین گام در ترک استمنا امید به نجات از دام این بیماری است. به گواهی پزشکان و بسیاری از افرادی که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طریق صحیحی وارد شوید، نجات از آن مانند دیگر اعتیاد‌ها مسلّم و حتمی است. البته این عادت که سال‌ها به صورت طبیعت ثانوی در آمده، یک شبه از سر به در نمی‌رود، ولی به تدریج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهی آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصمیم، اراده و صبر در برابر خواسته‌های نفسانی است. اگر قبلاً تصمیم گرفته‌اید ولی باز آن را شکسته‌اید، مأیوس نشوید. بیایید از نو تصمیم بگیرید. با در نظر گرفتن سرانجام این گناه و بررسی تمام جوانب مسئله و بسیج کردن تمام نیروهای معنوی خود، به خصوص ایمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنید . با جدیت وارد عمل شوید . با زبان جاری کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشید گناه سابق شما بخشیده شده است. با ترک این عادت ناپسند مشکلات رفتاری شما نیز برطرف خواهد شد.
سعی کنید خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشی بسپارید . بر نقاط قوّت خود تأکید و اصرار ورزید تا از این طریق اعتماد به نفس و خود باوری شما تقویت گردد.
اکنون که به لطف خدا به زشتی این عمل پی برده اید ، عزم خود را جزم نمایید. دامن همت به کمر زده، از نیرو و اراده جوانی استفاده کنید . به صورت جدی این عمل را ترک کنید به این منظور:
1- سعی کنید همیشه پیش از خواب مثانه خود را تخلیه کنید . شب‏ها به خصوص غذایی سبک میل کنید.
2- هرگز شکم خود را بیش از حد معمول پر نکنید . اگر تا چند لقمه دیگر جای دارید ، از غذا دست بکشید.
3- از پوشیدن لباس‏های تنگ و چسبان (به خصوص لباس زیر ) اجتناب ورزید
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشوید. مثلا در حالی که هنوز زیر شلوار به پا دارید، قسمت فوقانی بدن خود را بشویید. از لیف و صابون زدن به اندام جنسی خود که باعث تحریک آن می شود بپرهیزید. مطمئن باشید صرف تماس آب و صابون با اندام جنسی بدون دست ورزی برای بهداشت آن کفایت می کند.
هرگز فکر گناه را به ذهن خود راه ندهید . از تصور و تخیل امور جنسی و شهوانی سخت پرهیز کنید.
5- از خواندن، شنیدن، نگاه کردن به امور و تصاویر شهوت زا دوری کنید.
6- از خوردن مواد غذایی محرک مانند: خرما،پیاز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهای چرب اجتناب و یا به حداقل اکتفا نمایید.
7- از نگاه کردن و دست‏ورزی به اندام جنسی خود پرهیز کنید.
8- هرگز به رو نخوابید.
9- هیچ‏گاه تنها در یک مکان نباشید تا فرصت و زمینه گناه از بین برود.
10- برای تخلیه انرژی زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.
11- هیچ‏گاه بیکار نباشید . همیشه برای مشغول ساختن خود به فعالیتی مطلوب و مثبت برنامه داشته باشید.
12- روزه بگیرید . حتی اگر روزه واجب به عهده ندارید ، روزه مستحبی بگیرید . اگر قادر نیستید، روزه تربیتی بگیرید، یعنی به کم ترین مقدار غذا و کم‏حجم‏ترین نوع غذاها اکتفا کنید . وعده غذایی خود را کم کنید.
13- هرگز به نامحرم نگاه نکنید، حتی اگر به ارتباط کلامی با آن ها مجبور باشید.
14- با جنس مخالف رفتار متکبرانه داشته باشید، هرگز با روی باز و نرمی با آن ها برخورد نکنید.
15- هرگاه افکار جنسی به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن یک کش به مچ دست خود و کشیدن و رها کردن آن از آن افکار منصرف کنید. به خود هشدار دهید.
16- به بدی این گناه و عواقب آن بیاندیشید . احساس گناه شما از این کار نباید به حدی باشد که در شما ایجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.
17- به محض لغزش فوراً توبه کنید. هرگز از رحمت خدا مأیوس نباشید . رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
18- قرآن زیاد بخوانید و در معانی آیات آن تفکر کنید.
19- در مجالس مذهبی، دعا و توسل و موعظه زیاد شرکت کنید.
20- از کتبی که جنبه موعظه و بیدارگری قلبی دارد بهره بگیرید . مقید باشید در روز چند ساعت به مطالعه این‏گونه کتب بپردازید . برای مثال مجموعه کتاب‏های شهید دستغیب توصیه می‏شود به خصوص کتاب گناهان کبیره، قلب قرآن، ایمان، قلب سلیم و معاد و….
21- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و عیادت از نزدیکان و... پر کنید.
22-به معاد و قیامت فکر کنید.
23- ذکر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زیاد بر زبان جاری سازید.
24- از محیط های آلوده، سخت دوری کنید . بیش تر وقت خود را در کتابخانه بگذرانید . بی‏علت در خیابان‏های آلوده پرسه نزنید .
25- بعد از موفقیت در ترک ، حتی به طور موقت ، خود را تشویق نمایید . مثلا اگر یک روز توانستید استمنا نکنید ، جایزه ای به خود بدهید ( مثلا یک بستنی یا هر چه که دوست دارید ) . اگر این مدت بیش تر شد ، این روند را ادامه دهید.
موفق و موید باشید.

پی نوشت ها:
1. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه کاظم عمادی، ص 81 ـ 80.
2. ناصر مکارم شیرازى، مشکلات جنسى جوانان، ص 169 .
3. غررالحکم، ج 1، ص 93.

صفحه‌ها