پرسش وپاسخ

آيا اين جمله حديث است؟
اين جمله جمله مشهوري است كه بعضي علماء آن را نسبت به امام سجاد(ع) داده اند و از قول ايشان در سخنراني ها يا نوشته هايشان، بدون ذكر منبع، آورده اند كه ...

آيا اين جمله حديث است؟

الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء

اين جمله جمله مشهوري است كه بعضي علماء آن را نسبت به امام سجاد(ع) داده اند و از قول ايشان در سخنراني ها يا نوشته هايشان، بدون ذكر منبع، آورده اند كه امام سجاد(ع) در يكي از خطبه ها يا سخنراني هايشان اين جمله را بيان كرده اند. اما با جستجويي كه در نرم افزارهاي مختلف روايي و تاريخي و... به عمل آمد ما منبع آن را نيافتم.

سند حدیث پیامبر(ص)؟
حدیث فوق حدیث مشهوری است كه در بیشتر كتابها نقل شده است، از جمله مرحوم میرزاحسین نوری كه خود از محدثان بزرگ است آن را در كتاب خود نقل كرده است گرچه به طور ...

سند حدیث پیامبر(ص) كه نگهداشتن دین در آخرالزمان مانندنگهداشتن آتش دركف دست است- لطفا از منابع شیعه باشد؟

حدیث فوق حدیث مشهوری است كه در بیشتر كتابها نقل شده است، از جمله مرحوم میرزاحسین نوری كه خود از محدثان بزرگ است آن را در كتاب خود نقل كرده است گرچه به طور مرسل آورده و اسناد بعداز انس را نیاورده، ولی می توان گفت به لحاظ شهرت داشتنش حدیث خوبی است. 

عن أنس عن النبي (ص) أنه قال: «يأتي علي الناس زمان الصابر منهم علي دينه كالقابض علي الجمرة ؛(1) رسول خدا فرمود: زمانی بر مردم می آید كه ماندن بر دین حق مانند نگه داشتن گلوله آتش در دست است» .

در روایت دیگر ایشان در وصف برادران آخر الزمانی خود می فرماید:

«لأحدهم أشد بقية علي دينه من خرط القتاد في الليلة الظلماء أو كالقابض علي جمر الغضا ؛ (2) هر یك از آنان بر دین خود باقی است با این كه باقی ماندن بر دین سخت تر از زدن تیغ درخت با دست و صاف كردن آن و  از نگه داشتن آتش درخت های سخت (كه آتششان دوام زیاد  دارد) ، در دست است.  

روایات دیگری هم هست كه همین معنا از آن ها به دست می آید.

پی نوشت ها:

1. میرزاحسین نوری،مستدك الوسائل ،بیروت، مؤسسه آلبیت، سال 1388، ج 12 ص 33. 

2. محمد بن الحسن الصفار ، بصائر الدرجات ، تهران ، اعلمی ، 1404 ق ، ص 104

منبع حديث كجاست؟
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص‏) : كَانَ‏ أَبِي‏ إِبْرَاهِيمُ‏ (ع) غَيُوراً وَ أَنَا أَغْيَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ مِنَ الْمُؤْمنین ...

منبع حديث كجاست؟ پیامبر اکرم (ص): «خدابيني ادم بي غيرت رابه خاك ميمالد‏_غيرت مردان را ميتوان در حجاب زنانشان جستجوكرد.»

حدیث اول: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص‏) : كَانَ‏ أَبِي‏ إِبْرَاهِيمُ‏ (ع) غَيُوراً وَ أَنَا أَغْيَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‏ ؛ (1) رسول خدا (ص)فرمود: پدرم ابراهيم خليل سخت‏ غيرتمند بود و من در اين صفت از وي پيشم، و خداوند بيني آن كه از مؤمنان در مورد ناموسش غيرت نورزد و انحصارطلبي ننمايد بخاك مذلّت سايد.

حدیث دوم : روایت در این مورد خاصی كه اشاره كرید وارد نشده است. ولی از مجموع روایات فهمیده می شود كه علت اصلی بی حجابی زنان ، نبودِ غیرت در میان مردان است كه اگر برخی از مردان جامعه ما توجه خاص به زنان خود داشتند و برای آنها ارزش قائل بودند این گونه بی حجابی در جامعه رواج پیدا نمی كرد و در این مورد به دو روایتی كه شاید مرتبط باشد از امام علی (ع) نقل می كنیم كه مردم عراق را مذمت مي كند و مي فرمايد:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ(2)

 اي مردم عراق! به من خبر رسيده است كه زنان شما در بين راه با مردان برخورد كرده و آنان را كنار مي‏زنند، آيا شرم نمي‏كنيد؟!

َ وَ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَا يَغَارُ (3)

و فرمود: خدا لعنت كند كسي را كه غيرت ندارد.

پی نوشت:

1. شيخ صدوق ،‏من لا يحضره الفقيه،ناشرجامعه مدرسين‏ قم‏سال  1404 ق‏، نوبت دوم، ‏ج‏3، ص 445 ؛ شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفاري‏ علي اكبر،نشر صدوق‏ ،چاپ تهران‏،سال  1367 ش‏، نوبت اول، ج‏5، ص 94‏.

2. الكافي، ج 5، ص 536، باب الغيرة

3. المحاسن، ج1، ص115، عقاب من لا یغار

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟
بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد...

آيا اين حديث درسته؟ تفسيرش ميكنين برام؟

اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: لمّا وجّهني رسول الله الي اليمن قال يا علي: لاتقاتل احداً حتي تدعوه إلي الإسلام. و ايم الله لئن يهدي الله علي يديك رجلاً خير لك ممّا طلعت عليه الشمس و غربت ولك ولاؤه؛ آن گاه كه رسول خدا مرا به يمن فرستاد، فرمود: اي علي تا كسي را دعوت به اسلام نكرده اي با او نجنگ و به خدا سوگند اگر يك نفر به دست تو هدايت شود از همه ي آنچه خورشيد بر او مي تابد براي تو ارزشمندتر است. علاوه بر اين كه ياري و هم پيماني او را براي خود تضمين نموده اي

بله ، اين حديث در كتاب معتبر كافي آمده (1) و با مباني قرآني و روايي مطابقت دارد.

در اين حديث رسول خدا به امام مي فرمايد كه هدف دين قلع و قمع كافران و مشركان نيست. بلكه هدف هدايت آنان است. مگر اين كه فرد عناد داشته و هدايت پذير نباشد و تو اي علي جان حالا كه به سوي جهاد رهسپار هستي، با هر فرد و گروهي مواجه شدي، ابتدا او را به توحيد و اسلام دعوت كن و با برهان و دليل، حق را برايش ثابت كن و شبه اي اگر دارد، برطرف كن تا با نور ايمان مواجه شود و هدايت گردد و بدان كه اگر به هدايت يك نفر توفيق يابي، ارزشمند تر است براي تو از اين كه مالك آنچه باشي كه خورشيد بر آن طلوع و از آن غروب مي كند( يعني همه جهان مادي) و اگر بنده اي را هدايت كني بر او ولايت عتق و آزاد كردن داري. زيرا او قبل از ايمان برده هوا و هوس و شيطان و نفس بوده و به دست تو ايمان آورده و آزاد شده است.

در عرب جاهلي كه بنده وجود داشت، هر كس بنده اي را مي خريد و آزاد مي كرد، بر او ولايت عتق و آزاد كردن داشت. (2)

پي نوشت ها:

1. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ش، ج 5، ص 36.

2. ابن سلام، غريب الحديث، بيروت، دار اكتاب العربي، 1384 ق، ج 3،ص 321.

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟
مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

منبع اين حديث كجاست؟

از معصوم(ع) سوال شد: چرا برخي هنگام مرگ چشمانشان بسته و بعضي باز است؟ حضرت فرمود:

آنكه چشمش باز مانده فرصت نيافته كه چشمش را ببندد و آنكه بسته است مهلت باز كردن چشم نداشته

در كلامي از حضرت پيامبر اكرم (ص) است كه در وصاياي خود به ابو ذر غفاري چنين فرموده است: يا أبا ذرّ! إنّك في ممرّ اللّيل و النّهار، في آجال منقوصة، و أعمال محفوظة؛ و الموت‏ يأتي‏ بغتة؛ و من يزرع خيرا يوشك أن يحصد خيرا، و من يزرع شرّا يوشك أن يحصد ندامة؛ و لكلّ زارع ما زرع ...(1) اي ابو ذر! تو در گذرگاه شب و روز به سر مي‏بري، با عمري رو به كاستي، و كارهايي ثبت گشته، و مرگي كه ناگهان فرا مي‏رسد. آن كس كه نيكي كشت كند، اميد آن هست كه نيكي بدرود، و آن كس كه بدي بكارد، محصول آن پشيماني خواهد بود. و به هر كشاورزي همان عايد شود كه خود كشته است...»

مرگ براي همه حتمي و ناگهاني است. هيچ كس در مقابل ناگهاني بودن مرگ چاره و علاجي ندارد، هنگامي كه نام انساني، چه مسلمان و چه غيرمسلمان در فهرست ملاقات با حضرت عزرائيل ثبت شد، آن شخص، هيچ راه و چاره اي براي مقابله با اين وضع نخواهد داشت. در اين هنگام پرده هاي جهل و بي خبري از مقابل قوّه درك و فهم و چشمان او كنار رفته و افسوس خوردن آغاز مي گردد، اين جاست كه مي فهمد چه چيزهايي را در طول عمر خويش از دست داده است و چه بارهاي سنگين و پر ضرري را بيهوده بر دوش خود گذارده است. چه حسناتي را كه در دنيا به آساني مي توانسته كسب كند، به آساني از دست داده و اكنون كه به آنها نياز دارد، به ارزش و فايده آنها پي مي برد. گناهي كه به سادگي مي توانسته ترك كند، چه بيهوده و بدون دليل مرتكب شده است.لذا وقتي مرگ به سراغ انسان مي آيد اجازه بستن چشمهاي باز و باز كردن چشمان بسته را نمي دهد.

اما روايت فوق در منابع ما موجود نيست و ما نيافتيم و شايد بتوان گفت اين كلام مي تواند شرح و الموت‏ يأتي‏ بغتة باشد.

پي نوشت:

1. حكيمي، محمدرضا و حكيمي، الحياة، ترجمه احمد آرام،  دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، چاپ اول، 1380ش. ج‏3، ص 500.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد
اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

لطفا در مورد سند زيازتنامه حضرت زهرا توضيح دهيد

يَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ ...

اين حديث شريف از امام باقر(ع) نقل شده است و سند آن، كتاب هاي معتبر روايي شيعه است.

"حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي بْنِ مُحَمَّدٍ الْعُرَيْضِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَر(ع) ذَاتَ يَوْمٍ قَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَي قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ(ص) وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ (ع) فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَي لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ...."(1)

هم چنين اين حديث در كتاب هاي ديگر روايي شيعه  از جمله كتاب وسايل الشيعه شيخ حرّ عاملي، چاپ قم،انتشارات موسسه آل البيت،سال 1409 ه.ق، ج 14 ، ص 367 و بحار الانوار علامه مجلسي، چاپ بيروت، انتشارات موسسه الوفاء، سال 1404 ه.ق، ج 14، ص367 موجود است.

پي نوشت:

1. شيخ طوسي، تهذيب‏الأحكام، تهران، انتشارات اسلاميه، سال 1365 ه.ش، ج6، ص10.

آیا در ازدواج قد ، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

از كجا بفهمم ؟
ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد...

نمی دانم با دختری سر و زبان دار ازدواج كنم یا آرام و كم حرف آخه هر كدام جذابیت های خود را دارند از كجا بفهمم كدام بهتره؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1.  ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن، دختر و پسر می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی، تناسب و سنخیت بیشتری باشد. آن پیوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم می باشد و به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنابراین توصیه می شود قبل از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج با دختری نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید. باید معیارها و ملاك های صحیح و درست ازدواج را با مطالعه كتاب هایی كه در این زمینه نگاشته شده است بشناسید و آنها را اولویت بندی كنید؛ یكی از حُسن های این كار، این است كه شناخت بهتر و درستی از خصوصیات همسر آینده و ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج و شیوه های همسر گزینی، پیدا می كنید و این تأثیر شگرفی در انتخاب مناسب همسر آینده شما خواهد داشت و باعث می شود كه با شناخت و آگاهی لازم به دنبال ازدواج و انتخاب همسر بروید. آنگاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید و تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

2. در روان شناسي شخصیت در تقسيمي، انسان ها را از لحاظ شخصيت به دو قسم درونگرا و برونگرا تقسيم ميكنند كه هر دسته صفات خاص خود را دارند. افراد درونگرا معمولاً ساكت و آرام، اهل تفكر، كم تحرك، پرهيزگر از جنجال فكري و رفتاري و... هستند و در مقابل افراد برونگرا، پرحرف، ماجراجو، پرجنب و جوش، اجتماعی، فعال و... هستند. البته اين تقسيم بندي به معنای خوبی یا بدی افراد و تیپ شخصیتی آنها نمی باشد، تنها چیزی كه می توان گفت این است كه برخی مشاغل و كارها متناسب با تیپ شخصیتی خاص آن می باشد و بیشتر از عهده كسانی بر می آید كه روحیه آنها متناسب با آن كار است. از طرف دیگر ما هيچ فردي را سراغ نداريم كه كاملاً درون گرا و برون گرای محض باشد بلكه اگر درون گرایی و برون گرایی را روی یك پیوستار رسم كنید به طوری كه درون گرایی و برون گرایی در دو طرف پیوستار قرار گرفته باشند، انسان ها غالباً در میانه پیوستار قرار دارند، منتها برخی افراد گرایش شان به یك طرف بیشتر است به همین خاطر ما آنها را درون گرا یا برون گرا می نامیم.

3. در این كه شما با فرد درون گرا یا برون گرا ازدواج كنید یا نه؟ در درجه اول به تیپ شخصیتی خود شما بستگی دارد كه خودتان از لحاظ شخصیتی در كدام گروه قرار دارید. درون گرا هستید یا برون گرا هستید. طبیعتاً افراد درون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان می اندیشند و رفتار می كنند ودرون گرا باشند و همین طور افراد برون گرا دوست دارند با فردی ازدواج كنند كه مثل خودشان برون گرا باشند. البته برخی از افراد درون گرا و برون گرا ترجیح می دهند تا با فردی ازدواج كنند كه از لحاظ تیپ شخصیتی، نقطه مقابل آنها بوده و بدین وسیله می خواهند مقداری تیپ شخصیتی و درون گرایی و برون گرایی خود را تعدیل كنند.

4. در این كه هر فردی با تیپ شخصیتی مشابه خودش راحت تر زندگی می كند و كنار مي آيد، تردیدی نیست. اما آیا یك فرد درون گرا می تواند با فرد برون گرا ازدواج كند یا نه؟ پاسخ به این سؤال نیاز به بررسی بقیه عوامل و فاكتورهای شخصیتی افراد دارد. بنابراین در پاسخ به این سؤال می توان گفت كه این گونه ازدواج ها نه مطلقاً جایز و نه به كلی ممنوع است، البته نباید از نظر دور داشت كه بر فرض مجاز بودن این نوع ازدواج، طبیعتاً ایجاد كشمكش و تضاد سلیقه ای در این دو طیف افراد وجود دارد چرا كه هر یك چیزی را می پسندد كه دیگری آن را نمی پسندد، بنابراین اگر زن و شوهر به یك حد مشتركی قانع نباشند و در مسائل به توافق نرسند، پیدایش تنش و اختلافات زناشویی و خانوادگی دور از انتظار نخواهد بود.

5. اعتقاد ما بر این است كه تنها می توانید با كسی ازدواج كنید كه با شما بیشترین تناسب و همخوانی را در معیارهای اساسی ازدواج داشته باشد، یكی از تناسب مهم در ازدواج، تناسب در تیپ شخصیتی و خصوصیات روانی است، برای اطلاع از آن می توانید به همراه فردی كه قصد ازدواج با او را دارید، به روانشناس باتجربه ای مراجعه كنید تا با اجرای برخی تست های روانشناسی از جمله تست شخصیت از میزان تناسب خود آگاه گردید.

بنا بر این نباید تنها به جذابیت خاص تیپ های شخصیتی نگاه كنید، بلكه باید به بیشترین تناسب، مطابقت و همخوانی بنگرید تا ازدواج موفقی داشته باشید. 

چه كنم؟
حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد ...

پسری هستم 25 ساله و مذهبی و می خواهم ازدواج كنم. ولی علی رغم جستجوی زیاد دختری كه حجاب را كاملا رعایت كند پیدا نمی كنم و زمان در حال گذر است. چه كنم؟

به عنوان دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد روان شناسي توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:

الف) حجاب كامل تعريف دارد. بايد با استناد به منابع اسلامی، مؤلفه هاي حجاب كامل را براي خود استخراج نمایید. بعد از شناخت نسبی از مولفه هاي حجاب كامل بايد به اين نكته توجه نماييد :حجاب كامل مانند ايمان كامل داراي مراتب است.  مقوله هاي مذهبی از صفر تا صد قابل درجه بندي مي باشند. در روايات اسلامي يه ايمان نگرش سفيد و سياه نداشته اند و آن را در طيف و پيوستار نگريسته اند، مثلا درجه ايمان حضرت ابوذر در حد نه بود. يك درجه از حضرت سلمان پايين تر بود. با اين وصف دختري كه حجابش در حد 99 يا 98 يا حتي 90 است ،مي توان دختري با حجاب اسلامي دانست و باقي مانده درجات را بعد از ازدواج به تدريج به او آموزش داد و يا حتي در حد مقدورات شرعي با آن كنار آمد. البته این مطلب منافاتي با ازدواج شما با صد كامل ندارد، ولي بحث جايي است كه از يك سو صد كامل پيدا نمي شود و از سوي ديگر ازدواج ضرورت پيدا كرده است.

ب) از نظر روانشناسي در برخي موارد اين رويكرد ايده آل نگرانه به انتخاب همسر بر خلاف ظاهر خداپسندانه اش باطني بس غير خداپسندانه دارد. كمال گرايي منفي يكي از ويژگي افراد مبتلا به وسواس فكري مي باشد. فرد كمال گراي منفي در بسياري از امور از جمله انتخاب همسر مته به خشخاش مي گذارد. همواره خواهان كمال هر چيزي مي باشد. چه بسا ملاك كمال گرايانه از ملاك اسلامي فراتر رفته و فرد بي توجه به غير عقلاني بودن ملاك ها آن  را صد درصد مطابق شرع بداند. شرع و عقل منافاتي با هم ندارند.اگر چيزي عقلا امكان وقوع نداشته باشد، قطعا شرع خواهان آن نمي گردد.

وسواس فكري همان طور كه از نامش پيداست، از وسوسه شيطان مي آيد . شيطان در قالب خير خواهي و خداخواهي فرد را روز به روز از  معتقدات مذهبي دورتر مي نمايد. قطعا اگر جستجوي شما طولاني گردد و حالت فرسايشي به  خود بگيرد، كم كم  نسبت به اصل آن،يعني نسبت به اصل دين بدبين مي گردید. همين نقطه شروع برخي سقوط ها مي گردد. شيطان با وسوسه  افكار وسواسي، فرد را در كوتاه مدت یا ميان مدت به زانو در مي آورد و ..

ج. فرض بگيريد به يك دختر با حجاب كامل دست يافتيد، قطعا مي دانيد كه اين ملاك به تنهايي كافي نيست . بايد به محك ساير ملاك هاي انتخاب همسر بپردازید. اگر در آن ها هم دچار كمال گرايي احتمالي گرديد،به سر خانه اول تان بازگشت مي كنيد. به احتمال زياد بايد دست از ملاك هاي كمال گرايانه تان برداريد يا اين كه بي خيال ازدواج گرديد.

در ميان مراجعان حضوري دختران با حجاب كاملي ديده ام كه حفظ حجاب شان نه در راستاي مراعات تعاليم شرع، بلكه در راستاي روحيات وسواس گونه و كمال گرايانه بوده است. زندگي با دختران با حجاب كامل، ولي بدون سلامت روان نسبي بسيار دشوار است.

بهتر است در همه ملاك هاي انتخاب همسر به دنبال تأمين نسبي آن ها از جانب دختر باشيد، مثلا اگر دختري به حجاب اعتقادي نسبتا كامل داشت و در عمل هم نزديك به صددرصد به آن ملتزم بود، دختر صلاحيت ازدواج را دارد. بعد از ازدواج نيز مي توان به مرور برخي نقصان هاي احتمالي را پوشش داد يا اين كه با امر به معروف روانشناسانه و جذاب باقي ماجرا را به خود او سپرد.

آیا در ازدواج قد، میزان تحصیلات، فامیل یا غریبه مطرح است؟
بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد...

آیا در ازدواج  قد ، میزان تحصیلات،  فامیل یا غریبه مطرح است؟

 در رابطه با سوالي كه داريد لازم است به نكات زير توجه كنيد:

الف) ميزان تحصيلات و ازدواج:

بهتر است زن و شوهر در ميزان تحصيلات  هماهنگ و نزديك به هم باشند. اگر ميزان تحصيلات زن و شوهر بسيار متفاوت باشد ممكن است زمينه بروز برخي از اختلافات بوجود آيد. معمولا نوع نگرش، نحوه رفتار، سخن گفتن و معاشرت كسي كه داراي مقطع تحصيلي عالي است با كسي كه داراي تحصيلات بسيار كم است، فرق ميكند. همين تفاوتها ميتواند زمينه عدم تفاهم و اختلاف را فراهم كند.

البته لازم است تاكيد كنيم كه:

 1. هماهنگي در تحصيلات جزو ملاكهاي درجه دوم در ازدواج است يعني اگر زن و شوهر به لحاظ جهان بيني، فكري، ويِژگيهاي شخصيتي و خانوادگي هماهنگ باشند، اختلاف كم يا متوسط در ميزان تحصيلات مشكل جدي بوجود نميآورد.

 2. اگر اختلاف تحصيلي آن قدر زياد باشد كه در نوع جهانبيني،  نحوه رفتار ، سخن گفتن و  و يژگيهاي روحي طرفين تاثير بگذارد در آن صورت احتمال بروز اختلاف زياد است  مثلا اگر زن پزشك باشد و مرد داراي تحصيلات ابتدايي يا راهنمايي باشد معمولا زندگي زناشويي آنها دچار ناسازگاريهايي ميشود. ممكن است در چنين شرايطي بالا بودن تحصيلات زن موجب بوجود آمدن احساس حقارت در مرد شده و به حس اقتدار طلبي او لطمه وارد شود يا اينكه زن در مجالس و محافل از آداب معاشرت، از طرز صحبت و برخورد همسر كم سوادش و ... رنج ببرد. در نتيجه طبق اين شرايط امكان دارد تدريجا شعلههاي اختلاف نمايان شود.

 3. با توجه به فرهنگ ايراني احتمال اختلاف بيشتر در مواردي است كه زن تحصيلات عالي و مرد تحصيلات كم يا متوسط داشته باشد و الا اگر مرد تحصيلات عالي و زن تحصيلات متوسط داشته باشد احتمال اختلاف كم خواهد بود.

ب) قد:

تناسب در قد و ظاهري جسمي نيز جزو معيارهاي درجه دوم است.  در مورد كوتاهي يا بلندي قدي در ازدواج نميتوان حكم قطعي و كلي صادر كرد. اين مساله بيشتر به نظر طرفين بستگي دارد. طرفين بايد بررسي كنند كه كوتاهي يا بلندي قد همسرش چقدر براي او اهميت دارد؟ اگر كوتاهي يا بلندقدي همسر، براي فرد بسيار مهم باشد، بايد تلاش كند كه در انتخاب همسر علاوه بر ساير معيارها، قد طرف مقابل را نيز مورد توجه جدي قرار دهد. مثلا مردي را تصور كنيد كه  شديدا علاقه به داشتن همسري قد بلند دارد و اين مسئله بسيار براي او با اهميت است  اگر چنين مردي با زن كوتاه قد ازدواج كند، در آينده هنگام ديدن زنان بلند قد ممكن است فكرش مشغول شده و  دچار حسرت گردد و بالاخره  زنش را با آن ها مقايسه نمايد، چنين مسائلي زمينه ناراحتي و ناسازگاري را فراهم ميكند و ممكن است ناخواسته موجب اختلافاتي در زندگي زناشويي شود.

ج ) مسئله فاميل يا غريبه بودن :

در مورد فاميل يا غربيه بودن بايد گفت آنچه در اينجا مهم بوده و اصل است، هماهنگي دختر و پسر به لحاظ تعصبات فكري و همچنين هماهنگي خانوادگي طرفين به لحاظ فرهنگي و اقتصادي است. اگر طرفين در اين زمينهها هماهنگي بيشتري داشته باشند، براي ازدواج متناسبند و فرقي نميكند فاميل يا غريبه باشند.

بهتر است به اين نكته نيز توجه داشته باشيم كه هر چند در بين افراد فاميل احتمال هماهنگي فرهنگي بين خانواده ها زياد است ولي با اين وجود اگر احيانا خانواده دختر غير فاميل به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ باشند، بر خانواده دختر فاميلي كه به لحاظ فرهنگي و اقتصادي با خانواده پسر هماهنگ نيستند، ترجيح دارد و مناسب است با خانوادهاي وصلت صورت گيرد كه بين آن ها هماهنگي بيشتري باشد.

در ضمن در مورد ازدواج با افراد فاميل مخصوصا اگر فاميل خيلي نزديك باشد، مشاوره ژنتيك را فراموش نكنيد. زيرا در چنين ازدواجهاي فاميلي احتمال معلوليتهاي جسمي و ذهني در فرزندان  وجود دارد. لذا بهتر است با مشاوره ژنتيك از بروز بيماريهاي احتمالي پيشگيري شود.

صفحه‌ها