رذائل و فضائل اخلاقي

حکم کسی که لواط کرده چیست؟ آیا خداوند اورا میبخشد. آیا اگر کسی عاشق یک پسر خشگل شود و به یاد او استمنا کند باید برای توبه قزیه را به آن پسر بگوید یا خیر....... لطفا در مورد این بحث بیشتر توضیح دهید.

لواط از گناهان بزرگی است که دارای کیفری سهمگین است. کسی که این عمل زشت را انجام داده، باید از روی خلوص نیت توبه کند و از خداوند آمرزش بخواهد. از کردار ناشایست خویش پشیمان شود و استغفار کند و تصمیم بگیرد که برای همیشه آن را ترک کند. کسی که این کار را انجام داده است، چنان که استمنا نیز از گناهان بزرگی است که در برخی روایات استمنا کننده مورد لعنت قرار گرفته است . باید از آن نیز توبه کند
رسول اکرم(ص) فرمود: " هر مرضی دارویی دارد و داروی گناهان استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است".(1)
توبه که به معنی پشیمانی واقعی از معصیت است ،موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی، پاک می کند و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد.گناه هر چه باشد قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود ، به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل توبه کرده باشد. و با عزمی جدی، دیگر به فکر انجام آن گناه نباشد . مکتب تربیتی اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از در توبه که در رحمت الهی است، وارد شوند و سعادت خود را باز یابند.
طلب حلالیت از فردی که با یاد او گناه استمنا را انجام دادی ، لازم نیست و نباید به او گفت.
پی نوشت‏:
1. محمد ری شهری، میزان الحکمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

با سلام. ممنون از پاسختون.سوال من فقط همين نبود.خيلي سوال در مورد استمنا دارم.يه سوال ديگه.واسه چي استمنا حرامه؟

هنگامی که از حضرت صادق (ع)در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده و استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا)کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد.(1)
خود ارضایی آثار و عواقب نامطلوبی بر جسم و روان انسان ایجاد می کند که توضیح آن در ذیل می آید، در عین حال موجب می شود که انسان ها با روی آوردن به این عمل و عادت به آن، انگیزه و توانایی جسمی و روحی لازم برای ازدواج را از دست داده و این مسئله تهدیدی برای روند طبیعی تولید نسل بشری خواهد شد.
خود ارضایی از دیدگاه پزشکان
از دیدگاه پزشکان استمنا آثار زیانباری بر جسم و روح و روان وارد می سازد :
الف. آسیب‏هاى جسمانى‏ استمنا
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏
کاهش انرژى جسمانى بدن از زیان های مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است. اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود ، احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد.
... وقتى قلم به دست مى‏گیرم ،زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مى‏گذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامه‏اى از یک جوان»
... آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل) جسمى نحیف و درهم شکسته است.«نامه‏اى از یک جوان».
... با این که ورزشکارم ،زانوهایم مرتب سست مى‏شود. «پسرى 18 ساله»
من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهره‏اى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شدم.
«دخترى 15 ساله، کلاس اول تجربى»
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می ‌دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى
خود ارضایى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
با این که اهل ورزش هستم،چشمانم خسته مى‏شود و جلو چشمم تیره و تار مى‏شود،به حدى که سرگیجه مى‏گیرم، آیا این از عوارض خودارضایى است؟«نامه‏اى از یک پسر 18 ساله»
جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود ،وقتى مى‏خواست کتابى را بخواند،چشم هایش سیاهى مى‏رفت، حدقه‏هاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در چشم‏هاى خود درد شدید احساس مى‏کرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان).
روزى در یکى از خیابان‏ها چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مى‏کرد، چون با برادرش آشنا بودم،جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده و دست از این کار برنداشته است تا به این روز افتاد. (همان).
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است، نمى‏تواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مى‏کرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرد.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏ خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتى‏هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
تورم غدد وذى‏
تورم کانال نطفه‏
تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار
شل شدن عضلات تناسلى‏
خروج بى اختیار منى با کوچک ترین حادثه‏
ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏
از بین رفتن پرده بکارت‏
ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏
ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏
بیماری هاى مقاربتى‏
عقیم شدن‏
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خون مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر و بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آن ها مى‏شود.
به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز شنیدن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
... قسمت‏هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه‏اى از یک جوان»
اى جوان عزیز!
به خود آى و این آسیب‏ها را جلوى چشم خویش تصور کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
کم خونى؛
کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛
کم خوابى و اختلال در خواب؛
تنگى نفس؛
سر درد و سرگیجه؛
پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات.
همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیب‏هاى روحى - روانى‏
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏
همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى‏شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد.
علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد ،در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى‏ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.
... استعداد کافى داشتم و تحصیل مى‏کردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى‏کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى‏دهم. «نامه‏اى از یک دانش‏آموز»
2. اضطراب
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که فرد خودارضا را رها نمى‏کند. او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامنگیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى‏شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد.، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى‏کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى‏شود، امان او را مى‏گیرد.
... آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى‏ماند. «امضا: همدم مرگ»
... آیا پس از ترک مى‏توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه‏اى از یک جوان»
آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»
3. افسردگى‏
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى‏
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است. حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏
... در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم. اکنون در میان طوفان مرگبارى به این سو و آن سو مى‏روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه‏اى از یک جوان»
... تصمیم گرفته‏ام اگر راهى برایم نباشد ،خودکشى کنم.... «دختر 18 ساله تهرانى»
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوسباز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در فرد ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دراز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار خطر مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم می گردد و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود.
این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل:
عدم پذیرش در خواستگارى‏
اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر یک از دیگرى بهتر هستند. به دلیل همین مسئله (خودارضایى و از دست دادن بکارت) مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اینکه پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند.
«دخترى 18 ساله از تهران»
بر اثر خودارضایى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از دیگرى بهتر است. به من بگویید چه کار کنم.
«نامه‏اى از یک دختر جوان»
بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏
بى میلى به همسر
ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر
ناسازگارى خانوادگى‏
سرد بودن کانون خانواده‏
ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏
طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلى‏
این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهنمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «دختر 15 ساله»
6. بزهکارى‏
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى و خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏:
همه آسیب‏هاى سه گانه که سخن از آنها به میان رفت، قابل اصلاح و جبران است اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست ،چون اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ کدام از ابعاد وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد.
دوّم: این آسیب فقط دنیوى نیست.
قرآن کریم مى‏فرماید: چنین نیست که بعضى خیال مى‏کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دل‏هایشان نشسته، از درک حقیقت وامانده‏اند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون».(2)
آرى، بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مى‏شو د.
مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى‏فرماید: از آیه سه نکته استفاده مى‏شود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مى‏دهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اولیه‏اش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک می کند. قلب از دیدگاه قرآن جایگاه مهمى دارد. قرآن کریم اولاً: قلب را مهم‏ترین مرکز شناخت در انسان معرفى مى‏کند
دوم: بیمارى قلب را مهم‏ترین بیمارى به حساب مى‏آورد و از این بیمارى به تعابیر مختلف و عجیب یاد مى‏کند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهم تر مردن قلب. جمعاً بیش از هفتاد و دو مورد آمده است.
در اهمیت گناه از دیدگاه اسلام همین بس که اسلام اولاً: کیفر و اثر آن را منحصر به دنیا نکرده است.(3)
دوم: از اندیشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مى‏فرماید: کسى که در انجام گناه زیاد فکر کند، بالاخره به گناه کشیده مى‏شود (4).
سوم: از گناه به عنوان درد و بیمارى یاد کرده است. على (ع) : براى دل‏ها بیماریى، دردناک‏تر از گناه نیست.(5)
چهارم: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع) فرمود: بر فرد مسلمان شایسته نیست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بریزد.
پنجم: ترک گناه را بهترین عبادت برشمرده است. على (ع) فرمود: برترین عبادت، دورى گزیدن از گناه است.
این‏ها بخش بسیار اندک از هشدارهایى است که اسلام براى دفع اثر زیانبار گناه به انسان‏ها داده است.(6)
براى این که به تأثیر گناه بر دل و قلب بیشتر پى ببریم، به عنوان نمونه به ذکر چند روایت اکتفا مى‏کنیم:
رسول اکرم (ص) مى‏فرماید: وقتى مؤمن گناهى را مرتکب مى‏شود، لکه سیاهى در قلبش پیدا مى‏شود که اگر دل از آن بکند و توبه کرده و از خداوند آمرزش طلبد ،دوباره قلبش شفاف مى‏شود و اگر گناه را ادامه دهد، سیاهى تمام قلبش را فرا مى‏گیرد.(7)
رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرام‏ها نادیده گرفته شود و کسى مرتکب آن‏ها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مى‏زند که بعد از آن، دیگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد.(8)
ظرف، وقتى وارونه شود هیچ چیز در آن قرار نمى‏گیرد. قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مى‏شود که دیگر علم و حقیقت در آن جاى نمى‏گیرد.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است، شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمى مى‏گذارد . آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مى‏شود. در این جا چند روایت در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مى‏کنیم.: به امید آن که تو اى جوان عزیز و برومند، اى که چشم امید پدر ومادر و جامعه به توست، اى آینده ساز خود و جامعه اسلامى به خود آیى و تا دیر نشده خود را از این مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مى‏توانى، حتماً مى‏توانى!
1. امام صادق(ع) فرمود: روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفتگو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد.(9)
2. رسول خدا(ص) : لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا است.(10)
3. رسول خدا(ص) : کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (11)
4. امام صادق(ع) : خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است.(12)
5. امام صادق(ع) : براى کسى که خودارضایى کند، در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است.
در پایان توجه شما را به تحقیقى که حاصل بررسى 400 نامه رسیده از نوجوانان کشور به برنامه آینده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه 1367 است جلب مى‏کنیم. طبق این تحقیق افرادى که مبتلا به خودارضایى مى‏باشند. به ناراحتى‏هاى زیر مبتلا گشته‏اند:
1. ضعیف شدن چشم؛ 2. لاغر شدن صورت؛ 3. ضعف اعصاب؛ 4. تحلیل رفتن بدن؛ 5. سردرد و سرگیجه؛ 6. سرماخوردگى زود به زود؛ 7. کم خونى؛ 8. سست شدن زانو؛ 9. سیاه شدن دور چشم؛ 10. ضعف حافظه؛ 11. زرد شدن صورت؛ 12. ضعف و اختلالات شنوایى؛ 13. جوش صورت؛ 14. گوشه‏گیرى؛ 15. اختلال در خواب؛ 16. ایجاد حالت وسواس و تردید؛ 17. افت تحصیلى.
پی‌نوشت‌ها:
1.وسائل الشیعه، ج 18، ص 575.
2. مطففین(83) آیه 14.
3. بحار الانوار، ج 73، ص 342.
4. وسائل الشیعه، ج‏2، ص 269.
5.تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 مطففین.
6. محمد هویدى، التفسیر المعین.
7. المیزان، ذیل آیه 14 سوره مطففین.
8. میزان الحکمة، ح 18749.
9. همان، ح 18748.
10. همان، ح 18751.
11. همان، ح 18750.
12. همان، ح 18749.

گناهه زناء بیشتر است یا استمناء؟

از آن جایی که هر گناهی نا فرمانی و معصیت خداوند است، جرمی بزرگ و گناهی عظیم است. استمنا و زنا، هر دو از گناهان بزرگ هستند؛ زیرا مرتکب هر یک از آن دو، مورد لعنت قرار گرفته اند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هر کس شهوتش را با دست (و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است». (1) امام صادق(ع) فرمود: «خودارضایی (یا دفع شهوت از غیر مسیر طبیعی)، از گناهان بزرگ است». (2) همچنین فرمود: «سه گروه اند که خداوند در قیامت با آنان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به آنان نمی‌نگرد؛ یکی از آن ها استمنا کنندگان است». (3) افزون بر این که روایات این کار را مذموم و قبیح شمرده اند، در چند جای قرآن ارضای غرایز از راه های غیر طبیعی و غیر شرعی (مثل استمنا) مورد مذمت قرار گرفته و مرتکب آن، در شمار متجاوزان قرار داده شده است.
قرآن کریم در سوره مؤمنون (23) آیه 7 و نیز در سوره معارج (70) آیه 31 می‌فرماید: «فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»؛ «هر کس از راهی غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است».
ولی در عین حال، گناه زنا بسیار بزرگ تر از استمنا است؛ زیرا زنا در معارف اسلامی به عنوان یک عمل زشت و نماد «فحشا» و کار بد معرفی شده است؛ (4) حتی در برخی آیات قرآن، در ردیف گناهانی چون شرک ذکر شده است. (5) می دانیم که شرک، بزرگ ترین گناه کبیره است.
شخصی از امام صادق - علیه السلام - در مورد استمنا سؤال می کند، حضرت در پاسخ می فرماید: «إِثْمٌ عَظِيمٌ»؛ «گناه بزرگی است». آن حضرت می فرمود که اگر بدانم کسی این کار را انجام می دهد، هرگز با او سر یک سفره نخواهم نشست؛ زیرا خداوند از این عمل در قرآن نهی کرده است... . سپس سؤال کننده می پرسد: گناه زنا بزرگ تر است یا استمنا ؟ حضرت در پاسخ می فرماید: استمنا، گناه بزرگی است؛ اما همه گناهان در یک ردیف نیستند. برخی گناه ها در مقایسه با گناه دیگر سبک تر است، مثل استمنا که در مقایسه با زنا سبک تر است؛ ولی به هر حال، هر دو گناه است؛ «وَ الذُّنُوبُ كُلُّهَا عَظِيمَةٌ عِنْدَ اللَّهِ لِأَنَّهَا مَعَاصِي وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مِنَ الْعِبَادِ الْعِصْيَانَ وَ قَدْ نَهَانَا اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ لِأَنَّهَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ...»؛ (6) «و همه گناهان نزد خدا بزرگ است؛ زیرا گناه از یک سو عصیان و سرکشی از فرمان خدا است و خداوند ما را از آن نهی کرده است و از سویی دیگر، پیروی از شیطان است و ما مأموریم با شیطان دشمنی ورزیم».

پی نوشت ها:
1. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، ج 14، ص 355، مؤسسة آل البيت، قم، 1408 ه.ق.
2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 353، مؤسسة آل البيت، قم، 1409 ه.ق.
3. همان، ص 354.
4. اسراء (17)، آیه 32.
5. ممتحنه (60)، آیه 12.
6 مستدرك‏ الوسائل، ج 14، ص 355، همان.

آیا کسی که استمنا را ترک کند مورد بخشش خداوند قرار می گیرد؟

ناراحتی درونی تان از گناه، دلیل بر روشن بودن چراغ «ایمان» در قلب شما است.
باب استغفار و توبه و بازگشت به درگاه پروردگار، همیشه باز است. اگر شخصی توبه حقیقی کند، گناهش هر چه باشد، خداوند توبه اش را می پذیرد و گناهانش را می بخشد؛ زیرا گناه انسان هر چه زیاد باشد، از گستره رحمت و مغفرت خدا وند که زیادتر نیست یا هر چه قدر گناهش بزرگ باشد، با عظمت و بزرگی خدا که قابل مقایسه نیست.
توبه حقیقی آن است که انسان از خواب غفلت بیدار شود و به مسؤلیت انسانی و الهی خویش آگاه گردد. نتیجه این بیداری و معرفت، تحولی درونی است که در قلبش پدید می آید و روی دل را به سوی خدا می گرداند. توبه حقیقی آدمی را از همه گناه ها و خطاها و غفلت ها دور می کند و از آنچه را که انجام داده است، پشیمان می سازد. علامت این پشیمانی آن است که شخص دستخوش اندوه و حسرت شود.
بنابراین، زمانی که این علامت، یعنی سوز اندوه و ترس ازجهنم و نتایج جرم و جنایت ها و گناه و معصیت ها بر جان کسی بيفتد و او را بر ترك گناه مصمم سازد، توبه کامل و حقیقی حاصل شده است. چنین توبه ای قطعاً موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی پاک می کند و تیرگی را به روشنایی مبدّل می­سازد.
غرق گنه نا امید مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما

آیا استمنا گناه کبیره محسوب می شود؟

از نظر رهبری استمنا مطلقا حرام است(1)، اما اینکه از گناهان کبیره حساب می شود ، از رهبری چیزی در خصوص این مورد بیان نشده است(2).
البته بعضی از علما به کبیره بودن استمنا تصریح نموده اند.(3)
پی نوشت ها:
1.آیت الله خامنه ای، اجوبه الإستفتاء،سؤال 787
2. سؤال تلفنی(7743232-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.
3. آيت الله دستغيب، گناهان کبيره، ج2، بحث استمنا، ص 332.

با سلام... من پسری هستم 17 ساله . 2 سال هست که اینکارو انجام میدم گاهی وقتا روزی 5 بار هم شده که اینکارو انجام میدم.. و در طی این مدت آثار اونو در خودم حس نمیکردم...اما حدود 3 هفته ای هست که یکدفعه ظاهر شدند...از همه بیشتر آثار روحی اون هست که اذیتم میکنه...انگار خودم نیستم یه ادم دیگه شدم و وقتی میخوام به یه موضوع فکر کنم اصلا تمرکز ندارم و نمیتونم...حتی سر کلاس درس نمیتونم گوش بگیرم ...یعنی اینقد کم انرژی و بی حال شدم...حافظم ضعیف شده ... احساس افسردگی دارم و الان حدود یک هفته هست که ازش دور شدم و میخوام ترکش کنم...میخواستم ببینم آثار از بین میره و نشاط و روحیه من بر میگرده؟؟طی چه مدت .؟خواهش میکنم هر چه سریعتر به من پاسخ بدید شاید روحیم برای ترکش بهتر بشه.با تشکر.

اينكه متوجه زشتي اين عمل و آثار مخرب آن شده‌ و تصميم به ترك گرفته‌ايد، خيلي خوب است. خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد . جان تان را بزرگ تر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد. از بين رفتن اثرات عادت زشت خودارضائي بستگي به مدتي كه شخص به آن گرفتار بوده، تعداد دفعات انجام آن و قدرت بدني دارد. اثرات در بدن افراد متفاوت است. اما خوشبختانه بيش تر اثرات سوء آن با ترك اين عمل از بين خواهد رفت. پس جاي نگراني نيست. در اين جا ابتدا به بعضي آثار سوء استمنا و سپس توصيه‌هائي براي ترك آن مي‌پردازيم:
1- به نظر تمام فقهاي اسلام هر عملي به غير از راه شرعي (ازدواج) كه موجب شود كه مني از انسان خارج شود، حرام قطعي و جزء گناهان بزرگ است. هيچ عذري هم موجب جواز اين عمل نمي‌شود.
2- به نظر علماي علم اخلاق اين عمل يكي از بزرگ ترين موانع رشد و تعالي انسان است.
3- در روايات اسلامي اين كار بسيار زشت شمرده و از آن نهي شده است. از امام صادق (ع) از حكم آن مي‌پرسند، مي‌فرمايد:
گناه بزرگي است كه خداوند متعال در قرآن مجيد از آن نهي فرموده، استمنا كننده مثل اين است كه با خودش ازدواج كرده است . اگر كسي را كه چنين كاري مي‌كند بشناسم، با او هم‌غذا نمي‌شوم.
امام صادق (ع) مي‌فرمايد: « سه دسته‌اند كه خداوند با ايشان سخن نمي‌گويد و به نظر رحمت به ايشان نمي‌نگرد و پاك شان نفرموده و براي شان عذاب دردناكي است: ... يكي از آن ها كسي است كه به وسيله عضو خودش شهوتش را خارج كند.
4- عالمان و پزشكان منصف هم هيچ كدام اين عمل را تجويز نكرده‌ و اين عمل را خوب و پسنديده نمي‌دانند. در اين جا بعضي از آثار جسمي و رواني استمنا را به اختصار متذكر مي‌شويم. اين عمل، مبتلايان را به ضعف قواي شهواني دچار مي‌كند، ترسو و بي‌حال بار مي‌آيند، شهامت و درستي از آنان سلب مي‌شود، چه بسا اشخاصي هستند كه در عنفوان جواني در اثر مبتلا شدن به استمنا به شدت دچار ضعف قواي جسمي و روحي مي‌شوند. اين عمل غير طبيعي، رابطه نزديكي با حواس پنجگانه، به خصوص بينائي و شنوائي دارد، به اينكه ديد چشم را ضعيف كرده و حس شنوائي را نيز تا اندازه‌ قابل توجهي از كار مي‌اندازد. چشم‌هاي آن ها سياهي مي‌رود و دچار سرگيجه مي‌شوند، همچنين به طور مدام، صداي ناهنجاري در گوش خود احساس مي‌كنند كه بسيار ناراحت كننده است. علاوه بر اين ها تحليل رفتن قواي جسماني و روحاني، كم‌شدن خون، پريدگي رنگ، نقصان قواي حافظه، لاغري و ضعف و سستي زياده از حد، بي‌اشتهائي، كج خلقي، عصبانيت و هزاران آفت ديگر از بيماري هائي است كه گريبان مبتلايان به استمنا را خواهد گرفت. با توجه به مطالب بالا و فهميدن مشكلات و مضرات استمنا برخي نكته‌ها را به شما توصيه مي‌كنيم:
1- اين عمل با تمام بدي كه دارد ،قابل درمان است. بيش ترين آثار شومي كه به واسطه آن به وجود آمده است ،در مدت كوتاهي پس از قطع آن برطرف مي‌شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي‌تواند بيش تر ضايعات گذشته را جبران كند.
هيچ وقت ياس و نااميدي را نبايد به خود راه داد. بنابراين نخستين و لازم‌ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت ،امكان سريع ترك اين عادت و نجات از عواقب آن است.
2- همه پزشكان معتقدند كه براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز تصميم و اراده لازم است . اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين‌گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم‌گيري نيستيم و اراده از ما سلب شده ، ولي مساله اين جاست همين كه اين مقدار اراده داريد كه در جائي كه شرايط آن نيست اين كار را نمي‌كنيد، همين مقدار كفايت مي‌كند . اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد، بايد توجه داشت كه شكست مقدمه پيروزي است.
3- احساس گناه افراطي، نه طبيعي موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي‌گردد . افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل (كه به نوعي آرامش كاذب و موقتي به شما مي‌بخشد) را تشديد مي‌كند. پس به جاي احساس گناه افراطي( كه ثمره‌اي جز تشديد روحيات افسرده‌وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد) به القاي روح اميد در خود بپردازيد.
4- از تلقين منفي به خود و توجيهات بي‌مبنا و همچنين بزرگنمائي شكست‌هاي گذشته به شدت پرهيز نمائيد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم به سزائي در ترك تدريجي اين عمل دارد.
5- هرگونه پيشرفت خود را (هرچند اندك) مد نظر داشته باشيد. هيچ‌گاه پيشرفت‌هاي خود را دست كم نگيريد.
6- به ما دستور داده شده است كه به صورت مداوم تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ... بايد قاطعيت داشته باشيم، بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره جواب مي‌دهد و موفق مي‌شويم.
7- اگر موفق به ترك موقت اين عمل (هرچند براي مدت چند روز شديد، اين مطلب را از نظر دور نداريد، كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل، جزئي از فرآيند ترك محسوب مي‌گردد. پس با كوچك ترين بازگشت، همه چيز را از دست رفته محسوب نكنيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره عمل، به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است، اين نكته را به خود گوشزد نمائيد كه فرصت جبران آن وجود دارد .بار ديگر مصمم‌تر و جدي‌تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نمائيد.
8- اجتناب از هرگونه تحريك جنسي: اگر كسي انتظار داشته باشد كه فيلم‌ها و تصاوير مستهجن ببيند و در كوچه و خيابان به اندام دختران و زنان نگاه كند و با اين حال آلودگي پيدا نكند سخت در اشتباه است.
9- پرهيز از تنهائي در مكان هاي مختلف، موقع خواب و ...
10- انجام ورزش، چون كه ورزش، مقدار فراواني از انرژي‌هاي فكري و بدني زايد را مي‌سوزاند.
11- از معاشرت با كساني كه شما را مستقيم يا غير مستقيم به اين عمل دعوت مي‌كنند دوري كنيد.
12- از صحبت كردن در مورد مسائل شهوت‌انگيز دوري كنيد.
13- از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
14- از خوردن غذاهاي محرك جنسي پرهيز كنيد (موز، شكلات، انجير، خرما، پياز، فلفل و ...)
15- روزه گرفتن دو روز در هفته براي كم كردن حس شهوت‌جوئي شما بسيار مفيد است، اگر قادر به روزه گرفتن نيستيد، غذاي خود را به حداقل برسانيد، مثلا وعده غذائي ظهر را نخوريد. سعي كنيد به هنگام خواب، شكم شما بيش از حد معمول پر نباشد.
16- از نگاه كردن به بدن عريان خود نيز اجتناب كنيد.
17- شب ها در موقع خواب، لباس كامل بپوشيد و هرگز به رو نخوابيد.
اميدواريم كه با به كار بستن اين توصيه‌ها و همچنين به يادداشتن اين مطلب كه استمنا يك عادت قابل ترك است و خيلي از افراد توانسته‌اند كه آن را ترك كنند، بتوانيد شما نيز بر اين عادت زشت و زيانبار چيره آييد.

سلام/من مدت زیادی استمنا میکردم خیلی توبه کردم ولی دوباره شکستمش آیا توبه من قبول است؟کمکم کنید

از آيات و روايات استفاده مي‏شود كه توبه مخصوص گناه ويژه‏اي نيست و شخص خاصي را نيز شامل نمي‏شود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و هر ظلم و ستم و اسرافي، وعده پذيرش توبه را داده و در آيه "توبوا الي الله جميعاً" (1) هرگناهكاري دعوت به توبه شده‏ است. در اين جهت فرقي بين گناه كبيره وصغيره نيست.
خداوند در قرآن مي فرمايد: "قل: يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله أنّ الله يغفر الذنوب جمعياً، إنّه هوالغفور الرّحيم؛(2) بگو: اي بندگان من كه(با گناه کردن ) بر خود ظلم و ستم روا داشتيد، از رحمت خداوند مأيوس و نا اميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي آمرزد.
رسول اكرم(ص) فرمود: " هر مرضي دارويي دارد و داروي گناهان استغفار و طلب عفو وآمرزش از خدا است. (3)
گناه هر چه باشد، قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود. به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل پشيمان شده باشد و با عزمي راسخ بخواهد آن گناه را ترک کند . در اين صورت خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد. بلكه توبه كننده واقعي را دوست دارد. توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، هم موجب بخشش گناه شده و هم صفحه قلب را از آلودگي به گناه پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
غرق گنه نا اميد مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بيا بهشتت دهم ،مرو تو در نار ما
توبه شکستي ،بيا هر آنچه هستي بيا اميدواري بجو ز نام غفار ما
در صورت تحقق توبه شکي نيست که خداوند آن را مي‌پذيرد. از روايات معصومين برمي‌آيد كه توبه، با شكستن آن و ارتكاب دوباره گناه، باطل نمي‌شود. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:
«مؤمن هرگاه توبه كند، خداوند او را مي‌آمرزد، پس بايد براي آينده پس از توبه و آمرزش، كار نيك كند».
راوي مي‌گويد: عرض كردم: اگر پس از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كند و دوباره توبه كند. چگونه است، حضرت فرمود:
«آيا باور داري كه بنده مؤمن از گناه خويش پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه‌اش را نپذيرد؟»
عرض كردم: اگر چند بار اين كار را كرد، گناه كرد و توبه، نموده چگونه است، فرمود:
«هرگاه مؤمن به استغفار و توبه باز گردد، خداوند نيز به آمرزش او بر مي‌گردد، زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است».(4)
بيش تر افرادي كه دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند: از آينده و از عوارض جسمي و رواني. در حالي كه آنان نبايد تصوّر كنند. بعد از چند بار توبه و شكستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهكار باز است و امكان بازگشت فراهم مي باشد.
اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شكستي باز آي
البته همه اين سخنان به معناي تجويز گناه بعد از توبه نمي‌باشد، بلكه مربوط به كسي است كه توبه واقعي از گناه مي‌كند. تمام شرايط توبه در او (از جمله پشيماني از عمل گذشته و تصميم بر ترك در آينده) وجود دارد، اما با همه اين احوال بعد از توبه نمودن و پس از اين كه قصد واقعي داشت كه دوباره گناه نكند، باز به فتنه گناه آلوده شده است. در چنين صورتي اين گناه توبه گذشته را از بين نمي‌برد.
توبه از هر گناهى و از جمله استمنا دو ركن اساسى دارد:
1- پشيمانى بر گناه؛ 2-عزم بر ترك آن.
اولين گام در ترك استمنا اميد به نجات از دام اين بيمارى است. به گواهى پزشكان و بسيارى از افرادى كه آلوده بوده اند، ‌اگر از طريق صحيحى وارد شويد، نجات از آن مانند ديگر اعتياد ها مسلّم و حتمى است. البته اين عادت كه سال ها به صورت طبيعت ثانوى در آمده، يك شبه از سر به در نمى رود، ولى به تدريج ترك خواهد شد و در مدت نسبتاً كوتاهى آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصميم، اراده و صبر در برابر خواسته هاى نفسانى است. اگر قبلاً تصميم گرفته ايد ، ولى باز آن را شكسته ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با در نظر گرفتن سرانجام اين گناه و بررسى تمام جوانب مسئله و بسيج كردن تمام نيروهاى معنوى خود، به خصوص ايمان به خدا عزم خود را در ترك استمنا راسخ كنيد و با جديت وارد عمل شويد . با زبان جارى كردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترك گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است.
سعي کنيد خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشي بسپاريد و بر نقاط قوّت خود تأکيد و اصرار ورزيد تا از اين طريق اعتماد به نفس و خود باوري شما تقويت گردد.

پي نوشت‏ها:
1. نور (24) آيه 31.
2 .زمر(39) آيه 53.
3. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
4 . بحار الانوار، ج 6، ص 40.

سلام و خسته نباشید من چند مدتی یه یک مریضی به نام استمناء دچار شده بودم و حالا به امید خدا آن کار زشت را ترک کرده ام اما حالا چند روز است که در خواب خوابهای شهوتی را می بینم که خیلی خیلی ببخشید در آن خواب دچار آبریزش میشوم آیا این کار گناه است یا نه و یک سوال دیگه اگر چند مدت قبل که این کار را انجام می دادم یعنی خود ارضایی من حالا چکار کنم که این کار از چشم خدا پاک کنم چون چند مدتی است که نماز و قرآن و دیگر واجباتی که بر گردن ما مسلمانان است را انجام می دهم؟

1- اگر شخصي در خواب جنب شود، مرتکب گناه نشده . اما بعد از جنابت، غسل واجب است.
2-اگر توبه کنيد پاک مي شويد. در قرآن کريم، ذات پاک پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسيار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسيار بخشنده) ياد شده، بيش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوي خدا و قبولي توبه، سخن به ميان آمده است. همه اين ها حکايت از دامنه گسترده رحمت و مغفرت حق تعالي و قبولي توبه توبه کنندگان دارد. در آيه110 سوره نساء مي‌فرمايد:
«هر کسي کار بدي انجام داده يا به خود ستم روا داشته (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت».
توبه عبارت است از پشيماني و بازگشت از گناه. توبه هر گاه حقيقي و واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و جامع شرايط باشد و واقعاً از گناهي که مرتکب شده، احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پيشگاه خدا شرمنده ببيند و در صدد کسب رضاي حق تعالي باشد، مقبول درگاه احديت واقع شده، آثار و برکاتش نمايان مي‌گردد. هر چند گناه بزرگ يا بسيار باشد. قرآن کريم مي‌فرمايد:
«اي بندگان که بر خود اسراف و ستم کرديد، از رحمت خدا مأيوس نشويد که خدا همه گناهان را مي‌آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است». (1)
توبه شعبه‌اي از فضل عظيم الهي و دري است از رحمت رحيمي خداوند که به روي بندگان خود باز فرموده است. امام زين العابدين (ع) در مناجات تائبين فرمود:
«دري به سوي عفوت گشوده‌اي. نامش را توبه نهاده‌، و فرموده‌اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه کنيد توبه خالص، حال که اين در رحمت باز است. عذر کساني که از آن غافل شوند، چيست ؟»
توبه کننده، محبوب خداست. قرآن کريم فرموده: «انّ الله يحبّ التّوابين؛(2) خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
توبه آغاز تمام خوشبختي‌هاي انسان است. لازمه توبه و پشيماني از گناه، تصميم بر ترک معصيت در آينده و جبران گذشته است؛ يعني اگر آن گناه حق اللّه بوده؛ مانند ترک نماز، روزه و. . . قضاي آن ها را به جا آورد. اگر حق الناس بوده، رضايت آنان را جلب کند، حتي اگر کاري را که موجب قصاص است، مرتکب شده، خود را تسليم کند تا صاحب حق، قصاص يا عفو کند.
نتيجه اين که توبه واقعي، پشيماني و حسرت از کردار و گناه گذشته است. لازمه آن، عزم بر ترک گناه در آينده و جبران گذشته، اعم از حقوق الهي و حقوق مردمي مي‌باشد. وقتي توبه واقعاً انجام گرفت، به نظر همة علماي اسلام در پيشگاه خداوند مقبول است. خداوند نه تنها به وسيله توبه، گناه را از بين مي‌برد، بلکه آن را به حسنه و نيکي مبدل مي‌کند. (3)

در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي‌نوشت‏ ها:
1. زمر(39) آيه 53.
2. بقره (2) آيه 222.
3. آيت اللّه ناصر مکارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 217، آيت اللّه شهيد عبدالحسين دستغيب، گناهان کبيره، ج 2، ص 399.

چگونه مي توانم اعتدال را رعايت كنم. زيرا در هر زمينه اي احساس افراط كاري يا تفريط مي كنم و اصلا نمي توانم مرز بين اعتدال را با اين دو تشخيص دهم لطفا راهمنايي كنيد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تنها راه پرهيز از افراط و تفريط، بالا بردن سطح آگاهي و شناخت است؛ زيرا امام علي(ع) منشأ افراط و تفريط را ناداني مي داند:
لا يري الجاهل الاّ مفرطاً أو مفرّطاً؛ نادان ديده نمي شود. مگر آن كه افراط يا تفريط مي كند.(1)
در طول تاريخ افرادي كه به افراط يا تفريط كشيده شده ، كساني بوده اند كه يا جمود داشته و يا جاهل بوده اند،‌اما قرآن امت اسلامي را معتدل مي داند، نه جاهل و نه جامد. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطي هي الجادّة؛ انحراف به چپ و راست هر دو غلط و گمراهي است . راه درست طريق ميانه است.(2)
براي رسيدن به اعتدال و ميانه روي بايد شناخت خود را نسبت به واقعيت هاي زندگي و تعاليم اسلامي افزايش دهيم . در همه مراحل، زندگي پيشوايان دين را سرمشق خود سازيم.در اسلام, قرآن و اهل بيت, معيار اعتدال به شمار مى آيند. امام على(ع) مى فرمايد: از اين امت هيچ كس با آل محمد قياس نمى شود, زيرا اين خاندان, پايه دين و تكيه گاه يقين هستند. تندروان به سوى آن ها باز خواهند گشت . وا پس ماندگان, ناگزير خود را به آن ها مى رسانند.(3)
استاد مطهرى مى گويد: اگر ما آن راهى را كه ائمه اطهار در مقابل راه هاى ديگران براى ما باز كرده اند برويم, هم از افراط و تندروى هاى بعضى مصون مى مانيم و هم از تفريط و جمود بعضى ديگر. (4)با اين بيان معلوم مي شود کسي که معتدل نباشد ،انسان کامل نيست .ممکن است در يک جهت پيشرفت کرده باشد اما از جهات ديگر ضعيف باشد .با اعتدال نيز مي توان به مقامات معنوي رسيد.سيره امامان معصوم اعتدال بود اما به قله رفيع کمالات دست يافته بودند. نمونه ديگر درعصر حاضر امام خميني است که روش معتدلي داشت اما عارف و فقيه و سياستمدار و فيلسوف بود و شخصيتي کم نظير داشت.
پي نوشت ها :
1. نهج البلاغه، فيض الاسلام، كلمات قصار 67.
2. همان، خطبة 16.
3. نهج البلاغه فيض الاسلام, خطبه 2.
4. اسلام و مقتضيات زمان, ج 1, ص 113.

من يك گناه بزرگ مي كنم و تركش برام امكان نداره چجوري روم بشه از خدا كمك بخوام با چه زبوني كه كمكم كنه اصلا اراده براي ترك گناهم ندارم اما مي دونم كه از خدا كمك بخواي كمكت مي كنه اما ديگه از تنها بودن خودم مي ترسم.....

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
پيش از هر چيز روح پاك جو و نگراني از ابتلاي به گناه را در شما ارج نهاده و شما را تحسين مي كنيم . اين نشان از ايمان شما دارد ، بنابراين زمينه دور شدن از گناه و باز گشت به فطرت ومعنويت و نزديک شدن به خدا در شما هست، بايد« همت واراده و پشتكار» را نيز به ‌آن ضميمه كنيد. فرصتي را که خدا داده ، غنيمت شمار تا لطف و عنايتش به خشم وغضب تبديل نشود.
دوست عزيز ! نظير سؤال شما را يک کسي از حضرت امام حسين عليه السلام پرسيد و عرض كرد: گناهكارم ، معصيت و نافرماني خدا مي کنم ، صبر بر معصيت ندارم و نمي توانم در برابر برخي گنا هان نفس امّاره ام را کنترل کنم ، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هرکاري خواستي بکن:
1ـ روزي خدا را نخور و هر چه مي خواهي گناه و نا فرماني خدا كني بکن.
2ـ از ولايت خدا بيرون رو و هر چه خواستي گناه كن.
3ـ در جايي گناه كن كه خدا تو را نبيند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائيل جانت را بگيرد و هر چه خواستي گناه كن.
5ـ وقتي مالك دوزخ تو را به آتش مي اندازد، داخل آتش نرو بگو من نمي روم ، آن وقت هر گناهي خواستي انجام ده».(1)
در اين حديث حضرت مي خواهد بگويد: تو كه بر هيچ يك از اين پنج چيز قادر نيستي، پس چگونه گناه انجام مي دهي و خود را بدبخت مي كني؟!
آري دوست عزيز عامل اصلي بدبختي آدمي گناه است . اگر انسان بخواهد از گناه دوري كند و از اين سمّ مهلك نجات يابد، رعايت نكات زير ضروري است:
1- تصميم جدي و قاطع بر گناه نكردن؛
تا انسان عزم راسخ بر ترك گناه نداشته باشد، چندان توفيقي در عدم ارتكاب گناه به دست نمي آورد.
2-توجه كامل به اين كه خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است
حتي بر خطورات قلبي ما ( که در دل مي گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنين يقيني داشته باشد، خجالت مي كشد گناه كند و از دستورهاي خالقش سرپيچي نمايد. براي اين كه انسان به چنين توجهي موفق شود، بايد هميشه به ياد خدا باشد . علي(ع) فرمود: «خدا را در همه جا ياد كنيد، زيرا در همه جا با شما است». (2) حضرت در حديث ديگر فرمود: «ذكر دو گونه است: ياد خدا به هنگام مصيبت و بهتر از آن ياد خدا در رويارويي با گناه و معصيت است كه مانع از ارتكاب حرام مي شود».(3) قرآن فرمود: «آيا (او كه اهل گناه و شرك است) ندانست كه خدا مي بيند؟».(4)
3- تفكر در عواقب زيان بار گناه:
اگر انسان توجه كامل داشته باشد كه معصيت افزون بر آثار سوء دنيوي، چه عذاب هاي غير قابل تحمل اُخروي به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوري مي جويد.
قرآن مي فرمايد: « هر كس به خدا با حالت گناه وارد شود، جزاي او جهنمي است كه در آن جا نه مي ميرد و نه زنده مي ماند».(5) در آيه ديگر فرمود: «(در روز قيامت) گناهكار دوست دارد كه فرزندان، زن، برادر، همه خويشان و همه اهل زمين را فدا مي كرد تا از عذاب نجات مي يافت، (ولي) چنين نيست، (بلكه) آن آتش شعله كش است و ...».(6)
4- مقايسه بين بهشت و جهنم.
اگر انسان از نعمت هاي بهشت و عذاب هاي جهنم اطلاعات اجمالي هم داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پيدا مي كند و از جهنم مي ترسد، در نتيجه مرتكب گناه نمي شود.
اميرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون كسي است كه بهشت عالي را به گناه پست بفروشد».(7)
5- عمر انسان زودگذر است و در آينده بسيار نزديك به نتايج اعمالش خواهد رسيد؛
اگر انسان به اين مسئله توجه داشته باشد و فكر نكند كه فعلاً خبري از سراي آخرت نيست، در عدم ارتكاب گناه مؤثر است، چرا كه خيلي از افراد به خيال اين كه عواقب وخيم معصيت دير به سراغ انسان مي آيد، مرتكب معصيت مي گردند. قرآن فرموده: «گناهکاران آن روز را دور مي بينند، و ما آن را نزديك مي بينيم».(8)
6- زياد سبحان الله گفتن،
باعث مي شود شيطان از انسان دور شود.
وقتي شيطان از انسان دور شود، ديگر گناه نمي كند. امام صادق(ع) فرمود: «شيطان گفته است: پنج كس مرا بيچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقيه مردم در اختيار منند:
1ـ كسي كه با نيّت صادق به سوي خدا رود و در تمام كارها به او توكّل كند.
2ـ كسي كه در شبانه روز زياد تسبيح گويد.
3ـ كسي كه هر چه براي خود مي پسندد، براي برادر مؤمن خود نيز بپسندد.
4ـ كسي که در وقت رويارويي با مصيبت ناله و فرياد نزند.
5ـ كسي كه به آن چه خدا قسمتش كرده است ، راضي باشد».(9)
7- نماز؛ نماز آدمى را از كارهاى زشت و گناه باز مى دارد.(10)
خود را مقيد کن همه نماز ها به خصوص نماز صبح را اول وقت و در آرامش کامل بخواني .رکوع وسجود را کامل و با حوصله انجام دهي .توجه داشته باشي که با چه کسي داري صحبت مي کني . با چه کسي پيمان بندگي مي بندي و مي گويي: "خدايا فقط تو را مي پرستم . فقط از تو اطاعت مي کنم . فقط از تو کمک مي طلبم"آيا بعد از اين پيمان درست است از هواي نفس و دشمن قسم خورده انسان يعني از شيطان اطاعت کني ؟
8- محاسبه و مراقبب:
كسى كه دنبال ترک گناه و خواهان رشد و تكامل معنوى است ، بايد مراقب اعمال خود باشد . هر روز يا هر شب پيش از خواب از خودش حساب کشي كند . ببيند صبح تا شب چه کار هايي کرده ،چند تا گناه کرده ،اگر خدا گناهان را نبخشد، چه سرنوشت شومي خواهد داشت. پس توبه کند. با گريه و التماس عاجزانه از خدا بخواهد او را بيامرزد . توفيق ترک گناه به او عنايت کند تا به تدريج نقايص و كاستى هاى خود را جبران و نقاط قوتش را تقويت نمايد.
9- دورى گزيدن از صحنه گناه؛
پيشگيرى از گناه آسان ترين راه مبارزه با گناه است. جوانى كه مى خواهد گناه نكند ،بايد خود را از صحنه هاى گناه دور نگه دارد. مثلاً از ديدن عكس و فيلم مبتذل و اختلاط با نامحرم و شركت در مجلس يا عرصه هاي گناه بپرهيزد.
جهت آگاهي بيش تر و ترغيب براي عملياتي کردن توصيه ها کتاب هاي زير را مطالعه کنيد:
1- کيفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن ، از سيد هاشم رسولي محلاتي
2- گناه شناسي، از آقاي محسن قرائتي
3- گناهان کبيره، از آيت الله شهيد دستغيب
4- پيام قرآن ،ج 6 از آيت الله مکارم شيرازي
5- معراج السعاده،از نراقي
پي نوشت ها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقين، ج 6،ص349
2. همان، ص 295، شماره 8567.
3. همان، ص 294، شماره 8562.
4. علق (95) آيه 14.
5. طه (20) آيه 74.
6. معارج (70) آيه 11 ـ 15.
7 . غررالحكم، ج 1، ص 356.
8. معارج ، آيه 6.
9. آثار الصادقين، ج 6، ص 290، شماره 8543.
10. عنكبوت (29) آيه 45.

صفحه‌ها