رذائل و فضائل اخلاقي

من گناهی را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که میشنوم یکی از شرایط پذیرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است بسیار نگران می شوم. چه کنم؟

پرسش: توبه شرح : من گناهي را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که مي شنوم يکي از شرايط پذيرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است ،بسيار نگران مي شوم. چه کنم؟

پاسخ: پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
قرآن مجيد سه شرط اساسي براي قبولي ذکر کرده ‏است:
1- گناه از روي جهالت و ناداني انجام گرفته باشد؛
2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، يعني حق الله و حق النّاس ادا شود؛
3- توبه به تأخير نيفتد.
قيود مذکور را مي‏توان از آيات مختلف استخراج کرد: «اِنَّما التَّوْبَْه عَلي اللهِ لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَاؤُلئِک يتُوبُ الله عَلَيهِمْ وَ کانَ الله عَلِيماً حَکيماً؛(1) پذيرش توبه بر خدا است، نسبت به کساني که از روي جهالت، کار زشت انجام مي‏دهند، آن‏گاه زود توبه مي‏کنند. خدا توبه اينان را مي‏پذيرد و خدا دانا و حکيم است».
در آيه بالا قيد بجهاله به کار رفته است. جهل و جهالت دو معني دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بيش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار مي‏رود که انسان آگاه و دانا است، ولي آگاهي او نسبت به زشتي کار تأثيري در او نمي‏گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهاي بد را انجام مي‏دهد. امام صادق(ع) در مورد آيات مربوط به جهالت فرمود:
«گناهي است که بنده خدا آن را انجام مي‏دهد و اگر چه از حکم آن آگاه مي‏باشد، ولي آن‏گاه که تصميم مي‏گيرد عمل خلافي را انجام دهد، در واقع جاهل است». آن‏ گاه حضرت به جريان يوسف (ع) و برادرانش اشاره مي‏کند که قرآن از يوسف ياد مي‏کند که وي به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِيوسُفَ وَ أَخِيه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آيا به خاطر داريد ستمي را که بر يوسف و برادر او روا داشتيد، در حالي که همگي جاهل بوديد». برادران يوسف همگي زشتي ظلم را درک مي‏کردند، ولي به دليل خود خواهي يا حسادت يا هوي و هوس چنان برخورد کردند که گويي نسبت به زشتي کار خود به کلي ناآگاه بودند».(3)
بنابراين کار زشتي که از روي هوي و هوس انجام گيرد،گرچه گناهکار از قبح آن آگاه بوده ،پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولي عملي که از روي عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بيکران الهي نمي‏گردد. زيرا پشيماني از شخص لجوج حاصل نمي‏گردد. البته گاهي اتفاق افتاده ‏ که يک نفر لجوج از عناد خود دست برمي‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مي‏آورد، در اين‏ گونه مواقع معلوم مي‏شود که عناد او از روي جهالت بوده ‏است.(4)

پي‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آيه 17.
2. يوسف (12) آيه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.

باعرض سلام من به دلیل مجرد بودن وفعلا" توانایی ازدواج را ندارم و میخاهم از شرع گناه استمنا راحت شود درضمن درگذشته مشکلاتی از نظر جنسی داشتم که روح و فکرم آلوده کرده و درحالی از آن گذشته توبه کرده ام درمورد این یکی کم آوردم چه کار کنم

پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
براي كنترل شهوت و مهار غريزه جنسي اساسي ترين و بنيادي ترين راهي که با سلامت جسم و روح وروان هماهنگ باشد و رضايت و خشنودي خدا را با خود همراه داشته باشد ، ازدواج است.
پيامبر اسلام فرمود: « اي جوانان ! هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند».(1)
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينة ازدواج، تقوا و پرهيزگاري ،عفت پيشگي و خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: «آن ها كه وسيلة ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(2)
مشكل خودارضايي يكي از مشكلات شايع در نوجوانان و جوانان است كه در واقع غير از مشكل ديني آن، نوعي بيماري بوده و نياز به پيگيري و درمان دارد.
براي درمان به نكات زير توجه نماييد:
1- اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد . در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد. کلافگي به هم ريختگي و عصبانيت شما ريشه در اضطراب بالا دارد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. پسر مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد ،طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
4ـ احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان و مطلوب است، اما احساس افراطي به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
5ـ براي کاهش اضطراب و افکار وسواس‌گونه به روانپزشک مراجعه نماييد . در برخي موارد دارو درماني سبک بسيار مؤثر است.
6ـ مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
7 ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد . در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
8 ـ منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
9ـ با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
10ـ براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
11ـ سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
12ـ به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.

در ادامه توجه شما را به مقاله اي در زمينه خود ارضايي جلب مي نمايم:
خودارضايي يكي از انحرافات جنسي است كه داراي عوارض روحي و جسمي فراواني دارد از جمله؛ افسردگي و بي حالي و ضعف بينايي ، ضعف قواي جسماني ، آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و توليد مثل، بيماري هاى مقاربتى‏، كم خونى، كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏،اضطراب ،افسردگى‏، پرخاشگرى و بداخلاقى‏، يأس از زندگى‏،از بين رفتن خلاقيت‏ها، توانايى‏ها و سركوب شدن استعدادها، عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏هاى فكرى، افت تحصيلى‏، بزهكارى و ... .

مهم ترين عوامل ترك عبارتند از؛
1- از بين بردن زمينه هاي اين عمل مانند؛ ديدن و خواندن تثاوير و مطالب تحريك زا، دوستان ناباب، استفاده نادرست از اينترنت و ...
2- آگاهي از عوارض و آسيب هاي ناگوار آن.
3- تقويت اراده.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه ارادة انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجة ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
به طور كلي، متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است".
بنابراين بايد خود را باور كنيد و ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد براي ايجاد و تقويت هر چه بيش تر اراده، به فوايد و آثار آن و نتيجه اي كه به دست خواهيد آورد، نيز اهميت آن و آينده روشني كه داريد، همچنين نجات از مشكل و سختي كه با آن روبرو هستيد، به شما كمك خواهد كرد. به پاداش عظيم اخروي و رضايت حضرت دوست (به جهت سختي و مشكل بودن ترك عمل) توجه نماييد. به خاطر داشته باشيد هر چه گناه و ترك عمل سنگين تر باشد و تلاش بيش تري لازم داشته باشد، در صورت تحقّق، انسان را به كمالات بالاتري مي رساند كه براي ديگران شايد حتي قابل تصوّر نباشد..
از اين رو هرگز يأس به خود راه ندهيد و براي آن برنامه ريزي كنيد. به راهکار هايي كه مطرح مي كنيم، توجه نماييد و آن را به كار ببنديد، قطعاً اثر آن را خواهيد يافت.

راهکارهاي ترک خود ارضايي:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد بلكه اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد.مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد ،قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد.مطمئن باشيد صرف تماس آب وصابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
5- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
6- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
7- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
8- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
9- هرگز به رو نخوابيد.
10- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
11- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
12- هيچ‏گاه بيكار نباشيد . هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
13- روزه بگيريد . حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ،روزه مستحبي بگيريد . اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد . وعده غذايي خود را كم كنيد.
14- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
15- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
16- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
17- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد ،ولي احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند .
18- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد و بدانيد رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
19- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
20-در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
21- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد . مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد . براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
22- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
23-به معاد و قيامت فكر كنيد.
24- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
25- اگر دوباره وسوسه شديد، با غسل و تيمم حتما سعي کنيد عبادت‏هاي خود مانند نماز و روزه و... انجام دهيد . اين کار به نوبه خود تاثير به سزايي در ترک اين عمل دارد .
26- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد .بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد . بي‏علت در خيابان‏هاي آلوده پرسه نزنيد .
27- بعد از موفقيت در ترک ، حتي به طور موقت ، خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد ، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد .
اين راهکارها وقتي نتيجه مي‏بخشد كه هر چه دقيق‏تر به آن عمل شود .زمان نتيجه آن بستگي به شرايط و خصوصيات افراد دارد، ازاين‏رو فقط انرژي شما صرف عمل به دستورات شود.
موفق و مويد باشيد.

پي‌نوشت‌ها:
1. بحار الانوار،ج 100،ص 22.
2. غررالحکم،ج 1،ص56 .

آيا درباره مثلا آقاياني كه الان سران فتنه خوانده مي شوند، مي توان توهين روا داشت. پا را فراتر بگذارم آيا مثلا به خلفاي اهل سنت، به خارج نشين ضد انقلاب، به شاه ملعون مي توان توهين كرد. خيلي عذرخواهي مي كنم مثلا مي توان گفت: اون شاه الاغ و ...؟ حرف هايي از جنس زير آيا مصداق توهين دارد: مصاحبه بی سواد جامع التجاوز با الاغ نیوز *سران فتنه از ابن ملجم فقط خریتش را به ارث برده *فلاني سگ كي باشه. *حق با حاج منصور نیست؛ شما از عمرسعد بدترید.(شهردار فلان شهر) *حاج منصور عزیز که قربانش بروم و فدای یک “یا حسین” اش بشوم، این شبها ورد زبانش به شوخی و جدی شده “کره خر”. آن وبلاگ نویس ۱۵۰ تومانی که حتی به ماه هم دروغ می بندد اما کره خر نیست؛ چون هیچ کره خری دروغ نمی گوید! به صرف عرعر کردن آدمی، نمی توان شان کره خر را پایین آورد. , ... بعد از اين همه صحبت، فردي استناد به قرآن و به گمانم سوره جمعه و انعام كرده است: "خداوند چون که شخصیت واقعی و حقیقت وجودی آن گروه خاص را معرفی می کند و آن ها شخصیت وجودی والایی ندارند تا این گونه سخن، توهین به آن ها باشد." فرض مي گيريم كه من نوعي اصلا مخالف ولايت فقيه هستم و ضد انقلاب آيا مستحق توهين هاي بالا خواهم بود. آيا اگر خدا گروهي را حمار خطاب مي كند ما هم به پيروي از اين آيه اين اجازه را خواهيم داشت؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
وظيفه مسلمانان آن است که در گفتگوها و برخوردهاي اجتماعي اخلاق اسلامي را رعايت و در برابر دشمنان مشترک متحد باشند. اما آنچه را که شما درباره آقاي حاج منصور گفته ايد اطلاعي نداريم، ا ز اين رو در اين باره نمي توانيم اظهار نظر نماييم. افزون بر آن وظيفه ما اظهار نظر درباره گفتار و رفتار افراد نمي باشد. صرف اين که کسي ولايت فقيه را قبول ندارد. و يا از نظام اسلامي انتقادمي نمايد توهين به آن جايز نيست. اسلام- حتي -اجازه نداده است به غير مسلمانان توهين و فحش داده شود. در آيه 108 سوره انعام مي خوانيم: شما مومنان آناني که غير خدا را مي خوانند دشنام ندهيد، مبادا‌ آنان از روي دشمني و ناداني خدا را دشنام دهد» بدينسان رفتار ما بايد نسبت به مخالفان ولايت فقيه مبتني بر اخلاق اسلامي و دور از هر گونه توهين و اهانت باشد. البته در اين ميان از مخالفان ولايت فقيه نيز انتظار مي رود که با مخالفت هاي غير اصولي زمينه توهين و اهانت را فراهم نکنند.
اساسا توهين و فحاشي و لعن و نفرين بر کسي جائز نيست مگر دليل شرعي بر برائت و بيزاري جستن از آن ها داشته باشيم.
در قرآن ظالمان(1)، پيمان‌شكنان‌(2)، كافران(3)، اذيت كنندگان خدا و رسول(4) و تهمت زنندگان به زنان پاكدامن(5)، منافقان(6)، مشركان و فرعونيان(7) لعن شده‌اند.
در روايات نيز بعضي افراد و گرو ه ها مثل ربا خواران ، گواهي دهندگان و شاهدين ربا، مورد لعن قرار گرفته‌اند(8)‍. اين گروه با كردار ناپسند خود، جامعه و نظام اسلامي را چه از نظر اخلاقي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي به خطر انداخته‌اند كه نشان مي‌دهد نفرين به امور مهم كلان و افراد خاص( كه مرتكب خطاهاي فاحش شده‌اند) تعلق مي‌گيرد، نه به امور غير مهم و جزئي.

پي‌نوشت‌ها:
1. هود (11) آيه 18.
2. مائده (5) آيه 13.
3. احزاب (33) آيه 64.
4. همان آيه 57.
5. نور (24) آيه 23.
6. توبه (9) آيه 68.
7. فتح (48) آيه 6.
8. ميزان الحكمه، ج 8، ص 508.

salam man ye shiye afghani hastam ke dar beljik zendagi mikonam . inja bazi az mosalmona hastan ke ro khiabona dast be gedaye mizanan man az in kar kheili narahat misham va hich komaki beheshon nemikonam chon inja harki ye hoghoghe az dolat migire be nazare man kare khobi nemikonan .badesh be yade hafre hazrate ali mioftam ke gofte (az bakhsheshe andak sharm madar ' ke na omidi andaktar az an ast ) agr loft koned be man begid man bayad chi kar konam mamnun misham . khoda yaro madadgareton

پرسش: geda
شرح : شيعه افغاني هستم که در بلژيك زندگي مي کنم . اين جا بعضي از مسلمانان هستن که در خيابان دست به گداي مي زنند. من از اين کار خيلي نارحت مي شوم و هيچ کمکي بهشون نمي کنم چون اين جا هرکي يه حقوقي از دولت مي گيره به نظر من کار خوبي نمي کنن .
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر تشخيص شما اين است که با وجود دريافت حقوق از دولت زندگي شان تأمين نمي شود، صدقات ،تبرعات و انفاقات خود رامي توانيد به آن ها بدهيد . اگر نياز ندارند. بلکه تکدي گري را نوعي شغل براي خود قرار داده اند، نسبت به آن ها انفاق نکنيد . به ويژه اگر احتمال داده شود که تکدي گري يک مأموريت سياسي از طرف بنگاه هاي ضد اسلامي و يا دستگاه هاي جاسوسي جهت تحقير و تضعيف چهره اسلام و مسلمانان باشد . يعني آن بنگاه ها يا دستگاه ها جهت مخدوش و ضعيف نمايش دادن مسلمانان عده اي را اجير کرده باشند که در انظار عمومي به تکدي گري بپردازند . تا به اين وسيله جلوي نفوذ جذابيت اسلام را در ميان مردم آن سرزمين بگيرند، که در اين صورت کمک کردن به آن ها حرام است .

با عرض سلام و خدا قوت بنده به شدت عادت به تماشای عکسها و فیلمهای زنان جذاب دارم(البته غیر مستحجن) و عدم انجام این کار خیلی از لحاظ عصبی ناراحتم میکند،متاسفانه اغلب این فعل با عمل استمنا همراه است.من چکار کنم تا هم گناه نکنم و هم ار لحاظ عصبی بهم نریزم.لطفا کاربردب راهنمایی کنید.التماس دعا از شما عزیزان

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نگاه کردن به عکس ها و فيلم هاي مستهجن حرام است هم چنين استمناء نيز حرام و ازگناهان کبيره مي باشد وکسي که مرتکب عمل استمناء گردد مستحق عذاب جهنم مي باشد،.
امام صادق(ع) فرمود: "خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمي‌نگرد (1)
استمناء ضرر و پيامدهاي منفي روحي و اجتماعي زيادي دارد از جمله:
الف) پيامدهاي جسماني: ضعف چشم و بينايي، تحليل رفتن قواي جسماني، ناتواني در توليد مثل، پيري زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتي چهره و از بين رفتن طراوت صورت.
ب) پيامدهاي روحي و رواني: ضعف حافظه و حواس‏پرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشه‏گيري، افسردگي، بي‏نشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري و بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي، ضعف اعصاب و در نهايت ضعف اراده.
ج) عوارض اجتماعي: ناسازگاري خانوادگي، بي‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بي‏غيرت شدن نسبت به حفظ ناموس، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك و عدم اقناع همسر بعد از ازدواج(2)
بنابر اين براي اينکه بتوانيد از استمناء خود داري کنيد به موارد زير به صورت جدي عمل کنيد:
1.از ديدن هر نوع فيلم وعکس مستهجن خود داري کنيد و ديدن اين نوع فيلم هم روح شما را گرفتار مي کند و هم جسم شما را به نابودي مي کشاند و شرعا هم حرام و مستحق عذاب الهي مي باشد.
2- از تنها ماندن خودداري کنيد و هميشه سعي کنيد درجمع باشيد.
3- از دست ورزي با بدن خود دوري کنيد.
4- ارتباط غير ضروري با نامحرم برقرار نکنيد.
5- از خوردن غذاهايي که تقويت کننده امور جنسي مي باشد خودداري کنيد.
6- سعي کنيد زمينه ازدواج خود را فراهم کنيد.
7- اراده و ايمان خود را تقويت کند و هميشه به ياد مرگ و عالم قيامت باشيد.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت:
1. وسايل الشيعه، ج 14، ص 268.
2. آيت الله دستغيب، گناهان کبيره، ج2، بحث استمناء ص 332.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام علیکم لطفا بصورت موردی به سوالاتم پاسخ دهید. در قرآن آمده که اگر کسی حرفی بزنه و به آن عمل نکنه مورد غضب خدا قرار می گیرد(صف-2و3) آیا وقتی ما چیزی را عمل نمی کنیم و یا گناهی را مرتکب می شویم و یا در حفظ خود در آن گناه بسیار عاجز هستیم ویا در انجام واجباب بسیار سست و یا اصلا بعضی ها را انجام نمی دهیم آیا باز باید امر به معروف و یا نهی از منکر کنیم؟ در ضمن وقتی کسی را نصحیت می کنیم و یا نهی از منکر و یا ام به معروف می کنیم دیگران در مورد ما فکر میکنن بسیار مومن هستیم و اگر کوچک ترین خطا را مرتکب شویم به نام دین می زنن.آیا با توجه به اینکه من می دانم اینمانم آنچنان قوی نیست که بتوانم خودم را حفظ کنم وباتوجه به موردی که گفتم آیا باز امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟ من بعد و یا در حین امر به معروف و نهی از منکر دچار ریا و یا احساس ریا می شوم ویا از خود غافل می شوم و بیشتر به دنبال هدایت دیگران می روم.گاهی اوقات هم عمل به واجبات برایم بی اهمیت و یا کم همیت می شود. 1.آیا با این حالات باز هم امر به معروف و یا نهی از منکر واجب است؟ 2.آیا وقتی صحبتهای نادرستی به خدا و یا پیغمبر و ائمه نسبت داده میشود ویا چیزی از تاریخ گذشته آنها و یا شبهات مطرح شده را نادرست به مردم و دیگران ویا خودم میگویند و یا احکام را نادرست و غلط بگویند و کسی یا کسانی را گمراه کنند وظیفه من چیست آیا باید با توجه به شرایط بالا و یا در حالت عادی در بحث دخالت کنم و یا می توانم سکوت کنم با توجه به حالات که گفتم چطور؟ 3.با توجه به حالت ایجاد شده در بالا آیا حتما باید از من سوال شود تا جواب دهم؟ لطفا طبق نظر آیت الله سیستاتی جواب بدین.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
امر به معروف و نهي از منکر، وظيفة همگاني است . انجام آن مشروط به رعايت حلال و حرام از سوي امر کننده به معروف و نهي کننده از منکر نيست، يعني حتي کسي که مرتکب گناهي شد، وظيفه دارد مانند ديگران به اين امر مبادرت ورزد.
در عين حال که وظيفه دارد خود را اصلاح کند. پس هر مسلماني دو وظيفه مستقل دارد:
1ـ اصلاح خود؛
2ـ اصلاح جامعه.
اين دو منافاتي با يکديگر ندارد. البته کسي که گناهکار است، تأثيرگذاري او نسبت به ديگران کم‌تر است،‌ولي عذري براي ترک وظيفه اجتماعي او، محسوب نمي‌شود، همان گونه که انجام گناه باعث نمي‌شود مثلاً نماز واجب را ترک کند.
آن چه در سوره صف آمده بيانگر اين حقيقت است که اگر کسي دانسته و عامدا با فرمان خدا مخالفت کند ، با کسي که ندانسته گناه مي کنند، يکسان نيست . يعني در واقع آيه يک هشدار و اخطاري است به علما و دانايان ، که اگر همان مطالب حقي را که براي مردم بيان مي کنند، خودشان به آن عمل نکنند، از اين بابت مورد خشم خدا قرار مي گيرند. چون هم گناه خود را به دوش مي کشند و هم گناه ديگراني را که با ديدن اعمال خلاف گفته هاي شان منحرف مي شوند .
اما اگر امر به معروف ونهي از منکر را ترک کنند، به بهانه اين که چون خود به آن عمل نمي کنند ، گناه و عذاب شان مضاعف مي شود و باز مورد غضب خدا قرار مي گيرند . چون هم يکي از واجباتي را که از ضروريات دين است ، يعني امر به معروف را ترک کرده اند ، نيز برخلاف فرمان خدا و دانسته هاي خود عمل کرده اند . از طرف سوم گروهي با ديدن آن فرد دانا به انحراف کشيده مي شوند .
به بيان ديگر« آيه در مقام مذمت تناقض در ظاهر و باطن و ميان گفتار و نيّات قلبى است . هر سخنى را انسان بگويد و به هنگام عمل در پاى آن نايستد، يا اراده و تصميمش بر ضدّ آن باشد، نشانه دوگانگىِ ميان ظاهر و باطن است؛ هر چند قصد رياكارى هم نداشته باشد. قرآن مجيد مى‏فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذيِنَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَاتَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَاتَفْعَلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چرا سخنى مى‏گوييد كه عمل نمى‏كنيد؛ نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمى‏كنيد.»
ما همه شبانه روز، در نمازهاى خود مى‏گوييم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» در حالى كه بسيار مى‏شود كه قلب ما چيز ديگرى مى‏گويد؛ نه معبود ما منحصراً خدا است و نه تنها از او يارى مى‏جوييم. نيز در تشهّد مى‏خوانيم: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» در حالى كه در دل، شريكان و همتايان زيادى براى او قرار مى‏دهيم، كه واضح‏ترين آن ها شيطانِ هواىِ نفس است. اين مسأله بازتاب گسترده‏اى بر تمام زندگى بشر دارد.(1)
آ يا مي شود گفت : پس ما تشهد يا اصلا نماز نخوانيم ؟ !
پي نوشت :
1. پيام امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام، ج‏3، ص 262.

با سلام چند وقتی بود که با خودم در رابطه با موضوعی نمیتونستم کنار بیام و کاری کردم که الان فکر میکنم گناه بزرگی انجام دادم . از سن 12 سالگی با دختری که همسایمون بود از روی همسایگی یاهم بازی بودن اشنا شدم بعد از چند سالی که گذشت متوجه علاقه مندی ایشون به خودم شدم در صورتی که من اصلا به او علاقه نداشتم ولی ناخواسته تا چند ماه قبل با هم صحبت میکردیم و بیرون میرفتیم و من هیچ موقع نتونستم حرف دلمو که احساسی بهش ندارمو مردونه بزنم تا اینکه با دروغ گفتم اهل خونواده از رابطمون خبر دارنو من بلا خره تونستم این رابطرو تموم کنم.البته تمام رابطمونم در حد صحبت کردن بوده و بی اجازه با هم بیرون رفتن نه چیزه دیگه حالا از شما خواهش میکنم به من بگید که من از نظر دینی گناه خاصی انجام دادم و اگه اره لطفا راه جبرانشو بهم نشون بدید با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
آن چه انجام گرفته ،گناه بوده اما چون خدا دوستت داشت ،زود زمينه توبه کردن و توفيق بازگشت به سرشت و فطرت پاک انساني و ديني را به شما عنايت کرد . اين فرصت طلايي (علاقه مندي خدا به شما ) را غنيمت شمار و از آن به شدت مراقبت کن .جهت آگاهي از کار کرد گذشته و آينده ات به چند حديث توجه کنيد .
امام باقر عليه السلام به نقل از جدش رسول الله مي فرمايد : هر کس نگاه به نامحرم کند ، خداوند چشمانش را از آتش جهنم پر خواهد کرد( عذاب خواهد کرد) مگر اين که توبه کند .
هر کس با نامحرمي دست بدهد و مصافحه بکند ، دچار غضب الهي شود ؛
هر کس با زن نامحرمي همراه شود ( در جاي خلوتي با هم باشند ، با هم قدم بزنند و .. ) خداوند آنان را در زنجيرهاي آتشين کرده و به جهنم خواهد انداخت.(1) .
پس تا زماني که عقد شرعي خوانده نشود ، به همديگر نامحرميد .دست دادن و حتي نگاه از روي شهوت به يکديگر حرام است . هم چنين رد وبدل شدن حرف هاي محرک شهوت نيز گناه و حرام است .
با توبه مي‏توان از عذاب رهايي يافت. اگر كسي مرتكب گناهي شود، ولي پشيمان شده و به درگاه خداوند توبه نمايد ،خداوند توبه او را مي پذيرد.توبه راستين از گناهان آن است كه قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشد.
آيا مي دانيد براي پسر يا دختري که زمينه لذت‌جويي حرام و شهوت‌راني غير شرعي فراهم باشد، ولي به خاطر خدا آن را ترک کند ،چه ثواب و پاداشي است ؟ آيا ارزش کاري که انجام داده اي (ترک رابطه با نامحرم به خاطر خدا ) را مي دانيد ؟ چنين کاري علاوه بر آن که سبب افزايش عزّت، شخصيت و کرامت انساني شما در دنيا مي‌گردد، خداوند محبت و علاقه مندي به شما را در دل مؤمنان قرار مي‌دهد . در نتيجه مردم شما را دوست خواهند داشت، در ذيل به برخي روايات در اين خصوص اشاره مي‌شود.
ا ـ جايگاه و ارزش ترک شهوت براي خدا:
1ـ پيامبر اکرم(ص) فرمود: «خوشا به حال کسي که شهوت و لذت‌جويي‌هاي حرام دنيا را به خاطر پاداش آخرت ترک کند».(2)
2ـ علي(ع) فرمود: «ارزشمندترين عبادت و زيباترين و نيکوترين عادت‌ها و خلق و خوي‌ها ترک شهوت است».(3)
3ـ حضرت عيسى(ع) فرمود: « خوشا به حال کسي که زمينه لذت‌جويي و شهوت‌راني حرام براي او فراهم باشد ، ولي به خاطر خدا آن را ترک مي‌کند. (4)
4ـ علي(ع) فرمود: «بهترين مردم کسي است که وجود خويش را ازاجابت خواهش‌هاي نفساني و لذت‌جويي حرام باز دارد(5.)
ب ـ ثواب کسي که لذت‌جويي و شهوت خود را به خاطر خدا ترک کند.
1ـ حضرت علي عليه السلام فرمود: «کساني که نفس خويش را از آلودگي‌هاي شهوت پاک نگه مي‌دارند، ثواب کارهاي خير و نيک آنان چند برابر است.(6)
2- باز فرمود: «بازداشتن و مهار کردن شهوت و خشم، جهاد انسان‌هاي بزرگوار و با فضيلت است.(7)
کنايه از اين که کنترل هواي نفس ثواب جهاد در راه خدا را دارد.
3ـ باز مي‌فرمايد: «اگر مي‌خواهيد به درجات عالي بهشت و معنويت نايل گرديد، نفس خود را از پليدي‌هاي شهوت‌راني حرام پاک سازيد.(8)
4ـ امام سجاد(ع) فرمود: «کسي که مشتاق بهشت است ،براي انجام کارهاي خوب شتاب گيرد و از شهوت‌گرايي حرام کناره‌گيري کند.(9)
5ـ پيامبر اکرم(ص) مي‌فرمايد: «هر انساني که دچار شهوت گردد، و زمينة گناه و لذت‌جويي از جنس مخالف براي او فراهم باشد، ولي آن را رد نمايد، خداوند گناهان او را مي‌آمرزد.(10)
6ـ باز فرمود: «در روزي که براي انسان‌ها هيچ پناه و پناهگاهي جز خدا وجود ندارد و هيچ سايه‌اي جز ساية رحمت خداوند نيست که انسان را نجات دهد ،خداوند هفت گروه را در پناه خويش قرار مي‌دهد. از سايه رحمت و فضل خود بهره‌مندشان مي‌سازد. يکي از آنان مردي است که زن زيبا او را جهت لذت‌جويي و کامروايي به سوي خود فرا خواند (و يا به عکس زني است که مردي او را به لذت جويي نا مشروع مي خواند ) و او به خاطر ترس از عذاب الهي او را رد نمايد.(11)

پي‌نوشت‌ها:
1. وسائل‏الشيعه، ج20، ص196.
2. تحف العقول، ص 54 ؛ بحار الانوار، ج 67، ص 74.
3. غرر الحکم، ج 1، ص 351.
4. امالي، شيخ مفيد، ص 308.
5. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 314.
6. غرر الحکم، ج 2، ص 472.
7. همان، ج 1، ص 421.
8. همان، ج 2 ص 472.
9. بحار الانوار، ج 75، ص 140.
10. محجه البيضاء، ج 5، ص 169.
11. همان، ص 186.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها