رذائل و فضائل اخلاقي

باسلام.من به خدا قول داده بودم که دیگه استمنام نکنم و خدا منو به خواستم برسونه...ومن به اون خواسته بزرگم به لطفه خداوامام زمان(عج)رسیدم و بیش از یک ماه بود که استمنا رو ترک کرده بودم که متاسفانه چندی پیش قولم را شکوندم و مرتکب 2 استمنا شدم...الان حالم داره از خودم بهم میخوره و پشیمونم...دیگه احساس میکنم اگه بازم به خدا قول بدم که استمنا نکنم دیگه خدا حرفمو گوش نکنه ودیگه به خواسته هام منو نرسونه؟باتشکر

پاسخ:
غرق گنه نا امید، مشو ز دربار ما که عفو کردن بود، در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی بیا امیدواری بجو، ز نام غفار ما
توصیه ما این است اگر بارها هم توبه شکسته اید باز هم بلافاصله بعد از گناه توبه کنید و خود را در آغوش خدا بیاندازید چرا که توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهى که مرتکب شده احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان مى گردد. هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همهء گناهان را مى آمرزد, زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .(1)
توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تکلیفی گناه را محو می کند و گناهکار را از گناهان پاک می نماید، بلکه گناهکار توبه کننده را محبوب خدا می سازد. قرآن کریم می فرماید: «اِنّ الله یحبّ التوابین؛(2) خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد». کسی که دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش می کند؛ همه گناهان کبیره و صغیره او را می بخشد، چنان که پیامبر فرمود: «التائب من الذنب کمَن لا ذنب له؛ (3) کسی که از گناه توبه کند (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند کسی می شود که هیچ گناهی نکرده است». به فرموده امام صادق علیه السلام خدا چنین فردی را که زیاد توبه می کند دوست دارد: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَّنَ التَّوَّاب؛ (4) خداوند عبدی که دچار فتنه شده زیاد توبه می کند دوست می دارد».
وبدانید یکی از راه های شیطان برای غرق شدن در معاصی این است که به انسان القاء می کند که تو دیگر خیلی بد شدی و خیلی گناه کردی پس دیگر خدا تو را نمی بخشد و توبه ات قبول نیست پس لازم نیست توبه کنی و این باعث می شود که بیشتر از خدا دور شویم پس به این القائات توجه نکنید و بلافاصله توبه کنید
البته گناه نکردن خیلی مطمئن تر از توبه کردن است و برای اینکه دیگر مرتکب این گناه نشوید و بتوانيد در عمل راحت تر اين گناه را ترك كنيد به توصيه هاي زير توجه كنيد
1ـ خود را از محیطها و موقعیت های تحریک آمیز دور نگه دارد و از خلوت گزینی اجتناب ورزد؛
2ـ از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یا دیگران شدیداً دوری گزیند؛
3ـ از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزد؛
4ـ تخیلات و تفکرات خود را کنترل کند زیرا تخیلات و تصوّر دربارة مسایل جنسی و شهوت آلود منجر به تحریکهای مداوم می گردد
5ـ با توجه به این که دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب میآید، شایسته است که جوان با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهد .زمانی به بستر رود که خواب بر او چیره شده و زود به خواب رود؛
6ـ با اشتغال به مطالعه کتب سودمند و مراجعه به کتابخانه ها در اوقات فراغت، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازد؛
7ـ در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشد . نیز در فعالیتهای تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کند؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی به وی کمک میکند.
فعالیت های سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژیهای جوان را به خود اختصاص میدهد و از تحریکهای جنسی و شهوت انگیز جلوگیری مینماید، چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیشتر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیتهای تربیتی و اجتماعی و گروههای قرآن در مساجد و کتابخانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است؛
8ـ رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند وبار و منحرف؛
9ـ قبل از خوابیدن وضو بگیرد و آیة الکرسی را بخواند؛
10ـ اگر میتواند هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
11ـ در برنامه غذایی خود دقت کند و از مداومت در مصرف بعضی از خوردنی های محرک و مقوّی و شهوت برانگیز خودداری کند؛
12ـ تمایل ها و افکار خود را از توجه به خویشتن به سوی ازدواج و زندگی آینده معطوف سازد و بداند که دیر یا زود ازدواج میکند و باید آمادگی کامل داشته باشد؛
13ـ همواره با ذکر و یاد خدا اُنس و الفت داشته باشد.

پی نوشت ها:
1. سوره زمر، آیه 53.
2. سوره بقره آیه 222.
3. کلینی ،اصول کافی، ‏ ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى‏ ، كتاب فروشى علميه اسلاميه ،ج 3، ص 109.
4. ثقه الاسلام كليني، كافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، تهران، سال نشر/1365 ه.ش .ج 2 ، ص 435.

زنجیر شدن شیطان در ماه رمضان
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است. درهای بهشت باز است و زمینه بهشتی شدن فراهم تر است. اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است.

پرسش:

با توجه به اینکه گفته میشود شیطان در ماه مبارک رمضان در بند است پس چرا انسان مرتکب گناه میشود؟

پاسخ:
ماه مبارک رمضان است، ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ ماه عنایت های مخصوص خداوند. متدینان و علاقه مندان به تعالیم عالی اسلام در این ماه با ادای فرائض و سنن اسلامی، مراتب اطاعت و فرمانبرداری خود را به پیشگاه خداوند بزرک ابراز می دارند تا از این راه به حضرت رب العالمین‏ نزدیک شوند. از رحمت‏های واسعه او در این ماه برخوردار گردند. شاید بسیاری میل دارند بدانند کدام عمل در ماه رمضان بهتر از تمام اعمال است تا در انجام‏ آن بکوشند،اگر این پرسش از افراد عادی مسلمان بشود جواب های گوناگونی می دهند.یکی‏ می گوید بهترین عمل در این ماه قرآن خواندن است.دیگری می گوید افطار دادن،به نظر بعضی‏ بهترین عمل صله رحم و عیادت مریض. بعضی گمان می کنند اذکار و دعاهای مستحب‏ خواندن. هرکس به یک نوع کار خیر بیش تر توجه می کند و آن را بهترین عمل در ماه رمضان می داند.
رسول اکرم(ص)چه می فرماید؟
روز جمعه‏ای که مصادف با آخر شعبان بود ،نبی اکرم (ص) بر منبر خطبه می خواند و وظائف مردم را در ماه رمضان بیان می فرمود.علی(ع)به پاخاست و گفت: در ماه رمضان چه عملی بهتر از تمام اعمال است؟پیغمبر فرمود:الورع عن محارم الله‏:بهترین عمل اجتناب از گناهان است. (1)
مردم بهترین عمل را در ماه رمضان بین کارهای مثبت و نیکی ها جستجو می کنند، ولی‏ نبی اکرم(ص)به کفه منفی قضیه توجه داشته و بهترین عمل را در ماه رمضان اجتناب از گناه‏ فرموده است.(2)
خداوند متعال به لطف و رحمت و عنایت ویژه ای که به بندگانش و به ویژه مؤمنان دارند، زمان ها و مکان ها و اسبابی برای شان قرار داده است تا با ارتباط با آن ها بتوانند از آن ها استمداد جسته، جهت حفظ و تقویت ایمان خود و قرب به پروردگار و نیز جبران خطاها و گناهان گذشته و پاک کردن آن ها و آمادگی پیدا کردن برای دریافت فیض الهی، تلاش و کوشش کنند.
بهترین فرصت برای نیل به این اهداف والا، ماه مبارک رمضان است که ماه مهمانی پروردگار و نزول رحمت بی کران او است. در این ماه عزیز خداوند قدرت شیطان را محدود کرده و زمینه و فضای ایجاد وسوسه و اغوای او را تنگ و محدود نموده است . روح و روان و درون انسان ها را برای عبادت حق و بندگی خداوند و عمل به دستورات او آماده و مهیا ساخته، ولی معنای این سخن، از بین رفتن قدرت اختیار و انتخاب و تعطیل شدن میدان فعالیت شیطان و بسته شدن در تکالیف و امتحان و آزمایش الهی نمی باشد.
دلیل بسته شدن دست شیطان در ماه مبارک رمضان با توجه به مقدمات زیر مشخص می شود:
1-هدف خداوند از آفرینش انسان رساندن او به کمال است.
2- تبلور کمال انسان در معرفت خداوند است . معرفت در گرو عبادت خدا است؛ زیرا با معرفت و عبادت کمال انسان تحقق می یابد .
3- تنها عبادت آگاهانه و از روی اختیار انسان را به کمال می رساند.
4-خداوند انسان را موجودی مختار آفریده و انتخاب سعادت و شقاوت را در اختیار او قرار داده :
اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمّا شاکِرًا وَ إِمّا کَفُورًا؛ راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاسگذار است و یا ناسپاس.(3)
5- امتحان یکی از اهداف واسطه ای خلقت انسان است؛ زیرا امتحان تبلور اختیار انسان است . جای تعجب ندارد که در آیات فراوانی از قرآن کریم این مسأله مطرح شده است:
إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ؛ انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم.
6-برقراری یک امتحان عادلانه تنها با وجود شرایط و امکانات، برای گزینش هر یک از دو طرف خیر و شر امکان پذیر است. بنابراین هر چند آزادی انتخاب گناه یا اطاعت در همه زمان ها حتی در ماه رمضان مطرح است و دست انسان در انتخاب باز است ،ولی در ماه رمضان زمینه اطاعت و بستر بندگی و عمل به دستورات الهی فراهم تر و بستر وسوسه و شیطنت و فریب شیطان کم تر و تنگ تر است . در غل و زنجیر بودن دست و پای شیطان در خطبه شعبانیه پیامبر گرامی اسلام(ص) به همین معنا اشاره دارد، به همین دلیل در ادامه این خطبه پیامبر(ص) می فرماید: کاری نکنید که شیطان از زنجیر آزاد شود یا در بهشت به روی شما بسته و در جهنم به روی تان باز شود.
نتیجه گیری:
در روایت آمده که درهای بهشت باز است ،ولی داخل شدن آن شرائطی دارد. نفرموده که همه را در این ماه وارد بهشت می کنند.
قسمتی از روایت پیامبر(ص) چنین است:
«ایها الناس ان ابواب الجنان فی هذا الشهر مفتحه,فاسئلوا ربکم ان لا یغلقها عنکم,و ابواب النیران مغلقه فاسئلواربکم ان لا یفتحها علیکم,و الشیاطین مغلوله فاسئلوا ربکم ان لا یسلطها علیکم؛(4)ای مردم! درهای بهشت در این ماه باز است. از خدا بخواهید که آن را بر شما نبندد.در های جهنم بسته است. از خدا بخواهید که بر شما باز نشود(باز نکند).شیطان ها در غل و زنجیرند.از خدا مسئلت کنید که بر شما مسلط نکند.
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و برکت و مغفرت است .درهای بهشت باز است ، برای کسانی که با اعمال خود مشمول رحمت شوند .شرائط داخل شدن در بهشت را برای خود فراهم کنند. در این ماه زمینه بهشتی شدن فراهم تر است . اگر کسی غافل بود بدیهی است که در بهشت را به روی خود بسته است. در جهنم بسته است مگر اینکه با اعمال بد آن را به روی خود باز کنیم.
در روایت این شرائط و قیود روشن شده, اینکه می فرماید از خدا بخواهید در بهشت را به روی شما نبندد و در جهنم را نگشاید و شیطان را بر شما مسلط نکند، یعنی زمینه رحمت وجود دارد ،ولی برای کسانی که این فرصت را غنیمت بشمارند.از برکات آن بهره مند شوند . در روایت آمده اگر کسی خود را در معرض رحمت قرار ندهد بدبخت است.
خداوند عنایت ویژه ای در این ماه به بندگان خود کرده و فرصت استثنائی ایجاد کرده که مردم خود را بیابند .باز سازی کنند .از رحمت خاص بهره مند شوند. اگر کسی در خواب غفلت بود ،خسران بزرگی کرده که از این فرصت استفاده نکرده است.به تعبیر روایت شقی و بیچاره است در نتیجه می شود در این ماه هم کسی خود را جهنمی کند. همه چیز در گرو تصمیم و عمل ما می باشد. بدون زحمت به کسی چیزی نمی دهند.
در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همۀ خانه ها قرآن تلاوت می شود . زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است. البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جادۀ اتوبان بعضی به نرده می زنند. جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است، ولی از آن غافل است، خواب است. رمضان ماه بسته شدن شیطان است، به شرطی که عرض کردیم.
برای مطالعه بیش تر:
رجوع کنید به کتاب معارف قرآن، انسان شناسی، استاد مصباح یزدی.
پی نوشت ها:
1.شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ص 164.
2.درس هایی از مکتب اسلام ، شماره 49 ، صفحه 14.
3. انسان(76) آیه 3.
4.شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج7، ص226.

من دوستي دارم كه بسيار مومن است و همه اعمالش را انجام ميدهد ولي نسبت به زنش وفادار نيست و 2 دوست دختر دارد .آيا اعمال او مورد قبول قرار ميگيرند؟

عمل صالح تا زمانی که عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد می‏دهد، به کمال نزدیک می‏کند و نزد خداوند پذیرفته شود.
توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آن ها، برای هر کسی پدید نمی‏آید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز می‏کند. امام صادق(ع) فرموده:
«همانا شخص گناهی می‏کند و در اثر آن از نماز شب محروم می‏شود . تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کار بد در گوشت سریع‏تر است».(1)
بر اساس روایات،گناه اعمال صالح را نابود می‏کند. برخی از گناهان علاوه بر این اثر سوء، مانع قبولی اعمال دیگر می‏شوند. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«خداوند فرشته‏ای داردکه هر شب برفراز بیت المقدس ندا می‏دهد: کسی که حرامی بخورد، خداوند هیچ عمل واجب یا مستحبی را از او نمی‏پذیرد».(2)
پذیرفته نشدن اعمال از آن روست که گناهکار تا زمانی که بر گناه خود اصرار می‏کند و یا به فکر جبران خطای خود بر نیامده ، از دایره تقوا بیرون است.
خداوند در قرآن کریم فرموده است: «انّما یتقبّل اللَّه من المتّقین؛(3) خدا فقط از تقوا پیشگان می‏پذیرد».
در روایات نیز بر اهمیت ورع و تقوی در قبول اعمال تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«اگر آن قدر نماز گزارید که چون میخ‏های کوبیده بر زمین شوید و آن قدر روزه بگیرید که چون چوب‏های تراشیده ضعیف گردید، خدا از شما نمی‏پذیرد مگر با ورع باز دارنده از گناه».(4)
در مورد سوال اگر رابطه فرد مذکور در چهارچوب قوانین اسلامی باشد ، اشکال ندارد. در غیر این صورت حرام بوده و فرد گناهکار است. اعمال این فرد نیز چنانچه با شرایط خود به جا آورده شود، صحیح بوده و واجب را ازعهده او ساقط می کند، اما اینکه بخواهد مقبول درگاه خدا قرار گیرد، باید شرایطی فراتر از صحت اعمال به دست آوریم . یکی از شرایط قبولی اعمال ما ، ترک گناه است. چنانچه فرد عاصی باشد، بسیار بعید است که اعمال او مقبول درگاه خدا باشد.
سعی نمائید او را به گونه ای راهنمایی کنید که رابطه خود را با همسر خود درست نماید . زندگی خود را همراه با شادمانی ادامه دهد.
برای این کار و روش های برخورد با همسر نیازمند کسب مهارت هست که در این جا مجال بیان این امور نیست.می توانید با بخش تلفنی این مرکز (09640)ارتباط برقرار نموده تا از راهنمایی مشاورین ما بهرمند شوید و یا از دوست تان بخواهید که تماس بگیرد.

پی نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسی، ج 2، ص 272.
2. شهید دستغیب، گناهان کبیره، انتشارات دفتر اسلامی، ج 1، ص 15.
3. مائده (5)، آیه 27.
4. محسن فيض الكاشاني، المحجة البيضاء، مكتب النشر الإسلامي‏، 1417 ه ق، ج3، ص 301 .

سلام من تا الان گناه استمنا زیاد داشته ام چه گونه می توانم ان ها رو با اعمال خوب جبران کنم؟؟؟؟؟تا از عذاب دنیا و قبر و ...در امان باشم تشکر

گناه هر چند بزرگ باشد، قابل توبه و بازگشت است. توبه از آن در درگاه الهى پذیرفته مى شود. آثار و برکات توبه در دنیا و آخرت نمایان مى گردد، به شرط آن که توبه حقیقى باشد. از عمق دل توبه کرده باشد. یعنی پشیمانی راستین از عملکرد گذشته و استغفار و طلب آمرزش از خداوند، تصمیم جدی بر ترک آن در حال و آینده . با این شیوه توبه کردن هر گناهی خواه خود ارضایی باشد یا غیر ،آمرزیده می شود . زیرا خدای مهربان همه گنه کاران و کسانی را که با معصیت خدا به خودشان ستم روا داشته اند ،به توبه و بازگشت از گناه دعوت کرده، سپس فرموده: خداوند تمام گناهان را می آمرزد:« ان الله یغفر الذنوب جمیعاً»(1)
توبه کار واقعى اگر از عواملى که گناه را وسوسه و تداعى مى کند، برحذر باشد و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و همواره در صدد کسب رضاى او باشد ،خداوند نه تنها توبه او را مى پذیرد، بلکه او را دوست و محبوب خویش بر می گزیند . چنان که در آیه 222 بقره می فرماید: »« ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین».موفق باشید.
پی نوشت :
1. زمر (39) ، آیه 59.

گناه عمل استمناء بیشتر است یا نزدیکی با دختران خیابانی

اگرچه استمنا از گناهان بزرگ است، ولی از روایات استفاده می شود که گناه رابطه جنسی با نا محرم، یعنی گناه زنا، بیش تر از استمنا است. در روایتی از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است، راوی سؤال می کند که آیا گناه استمنا بزرگ تر است یا گناه زنا؟ حضرت در پاسخ می فرماید: «هو ذنب عظیم»؛ (1) «زنا، گناه بزرگی است».
از این روایت و مضمون روایات دیگری که از معصومین - علیهم السلام - صادر شده است، استفاده می شود که گناه زنا بیش تر می باشد.
در عین حال، از بعضی روایات استفاده می شود که گناه استمنا، مثل گناه زنا است.
در روايتي دیگری که از امام صادق - عليه السلام - نقل شده است، ایشان مي فرمايد: استمنا، مثل زنا است؛ يعني گناه زنا را دارد. (2) در روايت ديگر، ابي بصير از امام صادق - عليه السلام - نقل مي کند که حضرت فرمود: خداوند روز قيامت با سه کس سخن نمي گوید و نظر رحمت به آن ها نمي کند و گناه آن ها را نمي بخشد و عذاب دردناک براي آنان است. از جمله اين سه طائفه، کسي است که در دنيا استمنا کرده باشد. (3)
توجه به این نکته در باب گناهان ضروری است که هر گناه از آن جهت که معصیت خداوند است، گناه بزرگ حساب
می شود . اگر کسی گناهی را کوچک بشمارد، همان گناه از بزرگ ترین گناهان به شمار می رود.
پی نوشت ها:
1.وسائل‏الشيعة، ج 28، ص 364، باب3: باب أن من استمنى فعليه التعزير.
2. همان، ج 14، باب 30: من ابواب النکاح المحرّم و ما يناسبه، روايت 2.
3. همان، باب 28، روايت 7.

حکم کسی که لواط کرده چیست؟ آیا خداوند اورا میبخشد. آیا اگر کسی عاشق یک پسر خشگل شود و به یاد او استمنا کند باید برای توبه قزیه را به آن پسر بگوید یا خیر....... لطفا در مورد این بحث بیشتر توضیح دهید.

لواط از گناهان بزرگی است که دارای کیفری سهمگین است. کسی که این عمل زشت را انجام داده، باید از روی خلوص نیت توبه کند و از خداوند آمرزش بخواهد. از کردار ناشایست خویش پشیمان شود و استغفار کند و تصمیم بگیرد که برای همیشه آن را ترک کند. کسی که این کار را انجام داده است، چنان که استمنا نیز از گناهان بزرگی است که در برخی روایات استمنا کننده مورد لعنت قرار گرفته است . باید از آن نیز توبه کند
رسول اکرم(ص) فرمود: " هر مرضی دارویی دارد و داروی گناهان استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است".(1)
توبه که به معنی پشیمانی واقعی از معصیت است ،موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی، پاک می کند و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد.گناه هر چه باشد قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود ، به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل توبه کرده باشد. و با عزمی جدی، دیگر به فکر انجام آن گناه نباشد . مکتب تربیتی اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از در توبه که در رحمت الهی است، وارد شوند و سعادت خود را باز یابند.
طلب حلالیت از فردی که با یاد او گناه استمنا را انجام دادی ، لازم نیست و نباید به او گفت.
پی نوشت‏:
1. محمد ری شهری، میزان الحکمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

با سلام. ممنون از پاسختون.سوال من فقط همين نبود.خيلي سوال در مورد استمنا دارم.يه سوال ديگه.واسه چي استمنا حرامه؟

هنگامی که از حضرت صادق (ع)در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده و استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا)کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد.(1)
خود ارضایی آثار و عواقب نامطلوبی بر جسم و روان انسان ایجاد می کند که توضیح آن در ذیل می آید، در عین حال موجب می شود که انسان ها با روی آوردن به این عمل و عادت به آن، انگیزه و توانایی جسمی و روحی لازم برای ازدواج را از دست داده و این مسئله تهدیدی برای روند طبیعی تولید نسل بشری خواهد شد.
خود ارضایی از دیدگاه پزشکان
از دیدگاه پزشکان استمنا آثار زیانباری بر جسم و روح و روان وارد می سازد :
الف. آسیب‏هاى جسمانى‏ استمنا
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏
کاهش انرژى جسمانى بدن از زیان های مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است. اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود ، احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد.
... وقتى قلم به دست مى‏گیرم ،زود خسته مى‏شوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مى‏گذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامه‏اى از یک جوان»
... آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل) جسمى نحیف و درهم شکسته است.«نامه‏اى از یک جوان».
... با این که ورزشکارم ،زانوهایم مرتب سست مى‏شود. «پسرى 18 ساله»
من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهره‏اى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پریده مبدل شدم.
«دخترى 15 ساله، کلاس اول تجربى»
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می ‌دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى
خود ارضایى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
با این که اهل ورزش هستم،چشمانم خسته مى‏شود و جلو چشمم تیره و تار مى‏شود،به حدى که سرگیجه مى‏گیرم، آیا این از عوارض خودارضایى است؟«نامه‏اى از یک پسر 18 ساله»
جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود ،وقتى مى‏خواست کتابى را بخواند،چشم هایش سیاهى مى‏رفت، حدقه‏هاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در چشم‏هاى خود درد شدید احساس مى‏کرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان).
روزى در یکى از خیابان‏ها چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مى‏کرد، چون با برادرش آشنا بودم،جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده و دست از این کار برنداشته است تا به این روز افتاد. (همان).
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است، نمى‏تواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارى‏هاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مى‏کرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرد.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏ خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتى‏هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
تورم غدد وذى‏
تورم کانال نطفه‏
تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار
شل شدن عضلات تناسلى‏
خروج بى اختیار منى با کوچک ترین حادثه‏
ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏
از بین رفتن پرده بکارت‏
ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏
ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏
بیماری هاى مقاربتى‏
عقیم شدن‏
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خون مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر و بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آن ها مى‏شود.
به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز شنیدن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
... قسمت‏هاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامه‏اى از یک جوان»
اى جوان عزیز!
به خود آى و این آسیب‏ها را جلوى چشم خویش تصور کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
کم خونى؛
کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛
کم خوابى و اختلال در خواب؛
تنگى نفس؛
سر درد و سرگیجه؛
پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات.
همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیب‏هاى روحى - روانى‏
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏
همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مى‏شود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد.
علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد ،در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مى‏ماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.
... استعداد کافى داشتم و تحصیل مى‏کردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمى‏کنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مى‏دهم. «نامه‏اى از یک دانش‏آموز»
2. اضطراب
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که فرد خودارضا را رها نمى‏کند. او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامنگیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مى‏شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‏اى آرام و قرار ندارد.، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مى‏کوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مى‏شود، امان او را مى‏گیرد.
... آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مى‏ماند. «امضا: همدم مرگ»
... آیا پس از ترک مى‏توانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامه‏اى از یک جوان»
آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»
3. افسردگى‏
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى‏
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است. حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏
... در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم. اکنون در میان طوفان مرگبارى به این سو و آن سو مى‏روم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامه‏اى از یک جوان»
... تصمیم گرفته‏ام اگر راهى برایم نباشد ،خودکشى کنم.... «دختر 18 ساله تهرانى»
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوسباز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در فرد ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دراز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار خطر مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم می گردد و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مى‏شود.
این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل:
عدم پذیرش در خواستگارى‏
اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر یک از دیگرى بهتر هستند. به دلیل همین مسئله (خودارضایى و از دست دادن بکارت) مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اینکه پدر و مادرم علت نپذیرفتن من را بدانند.
«دخترى 18 ساله از تهران»
بر اثر خودارضایى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از دیگرى بهتر است. به من بگویید چه کار کنم.
«نامه‏اى از یک دختر جوان»
بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏
بى میلى به همسر
ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر
ناسازگارى خانوادگى‏
سرد بودن کانون خانواده‏
ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏
طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلى‏
این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهنمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «دختر 15 ساله»
6. بزهکارى‏
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى و خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏:
همه آسیب‏هاى سه گانه که سخن از آنها به میان رفت، قابل اصلاح و جبران است اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست ،چون اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ کدام از ابعاد وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد.
دوّم: این آسیب فقط دنیوى نیست.
قرآن کریم مى‏فرماید: چنین نیست که بعضى خیال مى‏کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دل‏هایشان نشسته، از درک حقیقت وامانده‏اند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون».(2)
آرى، بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مى‏شو د.
مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى‏فرماید: از آیه سه نکته استفاده مى‏شود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مى‏دهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اولیه‏اش صفا و جلایى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک می کند. قلب از دیدگاه قرآن جایگاه مهمى دارد. قرآن کریم اولاً: قلب را مهم‏ترین مرکز شناخت در انسان معرفى مى‏کند
دوم: بیمارى قلب را مهم‏ترین بیمارى به حساب مى‏آورد و از این بیمارى به تعابیر مختلف و عجیب یاد مى‏کند: قلب بیمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهم تر مردن قلب. جمعاً بیش از هفتاد و دو مورد آمده است.
در اهمیت گناه از دیدگاه اسلام همین بس که اسلام اولاً: کیفر و اثر آن را منحصر به دنیا نکرده است.(3)
دوم: از اندیشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مى‏فرماید: کسى که در انجام گناه زیاد فکر کند، بالاخره به گناه کشیده مى‏شود (4).
سوم: از گناه به عنوان درد و بیمارى یاد کرده است. على (ع) : براى دل‏ها بیماریى، دردناک‏تر از گناه نیست.(5)
چهارم: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع) فرمود: بر فرد مسلمان شایسته نیست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بریزد.
پنجم: ترک گناه را بهترین عبادت برشمرده است. على (ع) فرمود: برترین عبادت، دورى گزیدن از گناه است.
این‏ها بخش بسیار اندک از هشدارهایى است که اسلام براى دفع اثر زیانبار گناه به انسان‏ها داده است.(6)
براى این که به تأثیر گناه بر دل و قلب بیشتر پى ببریم، به عنوان نمونه به ذکر چند روایت اکتفا مى‏کنیم:
رسول اکرم (ص) مى‏فرماید: وقتى مؤمن گناهى را مرتکب مى‏شود، لکه سیاهى در قلبش پیدا مى‏شود که اگر دل از آن بکند و توبه کرده و از خداوند آمرزش طلبد ،دوباره قلبش شفاف مى‏شود و اگر گناه را ادامه دهد، سیاهى تمام قلبش را فرا مى‏گیرد.(7)
رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرام‏ها نادیده گرفته شود و کسى مرتکب آن‏ها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مى‏زند که بعد از آن، دیگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد.(8)
ظرف، وقتى وارونه شود هیچ چیز در آن قرار نمى‏گیرد. قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مى‏شود که دیگر علم و حقیقت در آن جاى نمى‏گیرد.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است، شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمى مى‏گذارد . آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مى‏شود. در این جا چند روایت در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مى‏کنیم.: به امید آن که تو اى جوان عزیز و برومند، اى که چشم امید پدر ومادر و جامعه به توست، اى آینده ساز خود و جامعه اسلامى به خود آیى و تا دیر نشده خود را از این مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مى‏توانى، حتماً مى‏توانى!
1. امام صادق(ع) فرمود: روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفتگو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد.(9)
2. رسول خدا(ص) : لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا است.(10)
3. رسول خدا(ص) : کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (11)
4. امام صادق(ع) : خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است.(12)
5. امام صادق(ع) : براى کسى که خودارضایى کند، در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است.
در پایان توجه شما را به تحقیقى که حاصل بررسى 400 نامه رسیده از نوجوانان کشور به برنامه آینده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه 1367 است جلب مى‏کنیم. طبق این تحقیق افرادى که مبتلا به خودارضایى مى‏باشند. به ناراحتى‏هاى زیر مبتلا گشته‏اند:
1. ضعیف شدن چشم؛ 2. لاغر شدن صورت؛ 3. ضعف اعصاب؛ 4. تحلیل رفتن بدن؛ 5. سردرد و سرگیجه؛ 6. سرماخوردگى زود به زود؛ 7. کم خونى؛ 8. سست شدن زانو؛ 9. سیاه شدن دور چشم؛ 10. ضعف حافظه؛ 11. زرد شدن صورت؛ 12. ضعف و اختلالات شنوایى؛ 13. جوش صورت؛ 14. گوشه‏گیرى؛ 15. اختلال در خواب؛ 16. ایجاد حالت وسواس و تردید؛ 17. افت تحصیلى.
پی‌نوشت‌ها:
1.وسائل الشیعه، ج 18، ص 575.
2. مطففین(83) آیه 14.
3. بحار الانوار، ج 73، ص 342.
4. وسائل الشیعه، ج‏2، ص 269.
5.تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 مطففین.
6. محمد هویدى، التفسیر المعین.
7. المیزان، ذیل آیه 14 سوره مطففین.
8. میزان الحکمة، ح 18749.
9. همان، ح 18748.
10. همان، ح 18751.
11. همان، ح 18750.
12. همان، ح 18749.

گناهه زناء بیشتر است یا استمناء؟

از آن جایی که هر گناهی نا فرمانی و معصیت خداوند است، جرمی بزرگ و گناهی عظیم است. استمنا و زنا، هر دو از گناهان بزرگ هستند؛ زیرا مرتکب هر یک از آن دو، مورد لعنت قرار گرفته اند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هر کس شهوتش را با دست (و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است». (1) امام صادق(ع) فرمود: «خودارضایی (یا دفع شهوت از غیر مسیر طبیعی)، از گناهان بزرگ است». (2) همچنین فرمود: «سه گروه اند که خداوند در قیامت با آنان سخن نمی گوید و با نظر رحمت به آنان نمی‌نگرد؛ یکی از آن ها استمنا کنندگان است». (3) افزون بر این که روایات این کار را مذموم و قبیح شمرده اند، در چند جای قرآن ارضای غرایز از راه های غیر طبیعی و غیر شرعی (مثل استمنا) مورد مذمت قرار گرفته و مرتکب آن، در شمار متجاوزان قرار داده شده است.
قرآن کریم در سوره مؤمنون (23) آیه 7 و نیز در سوره معارج (70) آیه 31 می‌فرماید: «فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»؛ «هر کس از راهی غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است».
ولی در عین حال، گناه زنا بسیار بزرگ تر از استمنا است؛ زیرا زنا در معارف اسلامی به عنوان یک عمل زشت و نماد «فحشا» و کار بد معرفی شده است؛ (4) حتی در برخی آیات قرآن، در ردیف گناهانی چون شرک ذکر شده است. (5) می دانیم که شرک، بزرگ ترین گناه کبیره است.
شخصی از امام صادق - علیه السلام - در مورد استمنا سؤال می کند، حضرت در پاسخ می فرماید: «إِثْمٌ عَظِيمٌ»؛ «گناه بزرگی است». آن حضرت می فرمود که اگر بدانم کسی این کار را انجام می دهد، هرگز با او سر یک سفره نخواهم نشست؛ زیرا خداوند از این عمل در قرآن نهی کرده است... . سپس سؤال کننده می پرسد: گناه زنا بزرگ تر است یا استمنا ؟ حضرت در پاسخ می فرماید: استمنا، گناه بزرگی است؛ اما همه گناهان در یک ردیف نیستند. برخی گناه ها در مقایسه با گناه دیگر سبک تر است، مثل استمنا که در مقایسه با زنا سبک تر است؛ ولی به هر حال، هر دو گناه است؛ «وَ الذُّنُوبُ كُلُّهَا عَظِيمَةٌ عِنْدَ اللَّهِ لِأَنَّهَا مَعَاصِي وَ أَنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مِنَ الْعِبَادِ الْعِصْيَانَ وَ قَدْ نَهَانَا اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ لِأَنَّهَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ...»؛ (6) «و همه گناهان نزد خدا بزرگ است؛ زیرا گناه از یک سو عصیان و سرکشی از فرمان خدا است و خداوند ما را از آن نهی کرده است و از سویی دیگر، پیروی از شیطان است و ما مأموریم با شیطان دشمنی ورزیم».

پی نوشت ها:
1. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، ج 14، ص 355، مؤسسة آل البيت، قم، 1408 ه.ق.
2. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 353، مؤسسة آل البيت، قم، 1409 ه.ق.
3. همان، ص 354.
4. اسراء (17)، آیه 32.
5. ممتحنه (60)، آیه 12.
6 مستدرك‏ الوسائل، ج 14، ص 355، همان.

آیا کسی که استمنا را ترک کند مورد بخشش خداوند قرار می گیرد؟

ناراحتی درونی تان از گناه، دلیل بر روشن بودن چراغ «ایمان» در قلب شما است.
باب استغفار و توبه و بازگشت به درگاه پروردگار، همیشه باز است. اگر شخصی توبه حقیقی کند، گناهش هر چه باشد، خداوند توبه اش را می پذیرد و گناهانش را می بخشد؛ زیرا گناه انسان هر چه زیاد باشد، از گستره رحمت و مغفرت خدا وند که زیادتر نیست یا هر چه قدر گناهش بزرگ باشد، با عظمت و بزرگی خدا که قابل مقایسه نیست.
توبه حقیقی آن است که انسان از خواب غفلت بیدار شود و به مسؤلیت انسانی و الهی خویش آگاه گردد. نتیجه این بیداری و معرفت، تحولی درونی است که در قلبش پدید می آید و روی دل را به سوی خدا می گرداند. توبه حقیقی آدمی را از همه گناه ها و خطاها و غفلت ها دور می کند و از آنچه را که انجام داده است، پشیمان می سازد. علامت این پشیمانی آن است که شخص دستخوش اندوه و حسرت شود.
بنابراین، زمانی که این علامت، یعنی سوز اندوه و ترس ازجهنم و نتایج جرم و جنایت ها و گناه و معصیت ها بر جان کسی بيفتد و او را بر ترك گناه مصمم سازد، توبه کامل و حقیقی حاصل شده است. چنین توبه ای قطعاً موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی پاک می کند و تیرگی را به روشنایی مبدّل می­سازد.
غرق گنه نا امید مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما

آیا استمنا گناه کبیره محسوب می شود؟

از نظر رهبری استمنا مطلقا حرام است(1)، اما اینکه از گناهان کبیره حساب می شود ، از رهبری چیزی در خصوص این مورد بیان نشده است(2).
البته بعضی از علما به کبیره بودن استمنا تصریح نموده اند.(3)
پی نوشت ها:
1.آیت الله خامنه ای، اجوبه الإستفتاء،سؤال 787
2. سؤال تلفنی(7743232-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.
3. آيت الله دستغيب، گناهان کبيره، ج2، بحث استمنا، ص 332.

صفحه‌ها