رذائل و فضائل اخلاقي

فکر فرد نامحرمی به خاطر ایمانش و اینکه مدتی مربی من بوده دائما در ذهنم می گذرد و دوست دارم او را ببینم با وجود اینکه می دانم ازدواج کرده فقط احساس خوبی نسبت به او دارم آیا چنین رفتاری گناه است؟

ایمپاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چنين رفتاري گناه نيست، اما بي شك از نظر رواني آثار منفي بر جاي مي گذارد و چه بسا زمينه را براي گناهان ايجاد نمايد.
اين گونه علايق در افراد مومني چون شما، به صورت يك مسئله مورد توجه و قبول ديني مانند«به خاطر ايمانش» شكل مي گيرد، اما چنين علايقي خواسته يا ناخواسته تحت تأثير انگيزه هاي جنسي قرار دارد. مطمئنآً‌ علاقه شما متفاوت با علاقه به خانمي است كه مومن بوده و شايد حتي مربي شما نيز باشد.
اين نوع علاقه ها اگر موجب كاهش عملكرد، يا اختلال در روند عادي زندگي شخص شود و يا فكر و ذهن انسان را بيش از اندازه مشغول سازد، نشانه نوعي اضطراب و افسردگي در شخص نيز مي تواند باشد كه نياز به درمان دارد.
در صورت نياز به مشاوره و راهنمايي ها و اطلاعات بيش تر مجدداً با ما مكاتبه نماييد.
موفق باشيد.

با سلام و خسته نباشید، من و خواهر و برادرم پدری داریم که از دست او عاجز گشته ایم در همه احادیث و روایات گفته می شود به والدین احسان کنید اما این پدر جای هر گونه احسان را بسته است هر حرفی که می زند اگر یک ناسزای رکیک در آن نباشد اصلا به مزاقش خوش نمی آید و فرقی ندارد چه کسی هم در مقابل او نشسته است، آداب صحبت کردن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، مهمان نوازی، زناشویی و.......... را به هیچ وجه یاد ندارد اما ادعای زیادی از خوب بودن خود دارد، کاهل نماز است، فکر می کنم حداقل 15 سال باشد که قران نخوانده، به جای وام پول نزول می گیرد و اصلا هم تنش نمی لرزد و بسیاری دیگر................. هر چه هم با روش های مختلف صحبت می کنیم اصلا گوش نمی دهد کار به جایی رسیده که با هم حرف نمی زنیم و از این بابت خیلی ناراحتم؛ ببخشید نمی دانستم سؤالم مربوط به کدام بخش است اما خواهش می کنم بخوانید و پاسخ دهید. از توجه شما سپاسگزارم

با سلام و تشکر از اعتماد به ما و ارتباط تان با اين مرکز و عرض پوزش از ديركرد در ارسال پاسخ.
دستور اسلام در احترام به مادر و پدر مطلق است، يعني به هر مادر و پدري بايد احترام کرد، خواه با انسان رفتار خوبي داشته باشند و خواه بد. قرآن مجيد احسان به پدر و مادر را وظيفه مردم مي داند و مي فرمايد: پروردگارت فرمان داده كه تنها او را بپرستيد و نسبت به پدر و مادر نيكي كنيد. (1)
از روايات معصومان استفاده مي‌شود كه والدين، چه مؤمن باشند و چه كافر و چه نيكوكار و چه معصيتكار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست. امام‌رضا(ع) مي‌فرمايد: "نيكي به والدين واجب است ،گرچه مشرك باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت كرد".(2)
قرآن مجيد تنها در همين يك مورد مخالفت با پدر و مادر را جايز دانسته، يعني در صورتي است كه پدر و مادر فرزند را به شرك و دوري از خدا فرا خوانند و يا اطاعت آنان، معصيت و مخالفت با فرمان خدا باشد، (3) حتي عدم اطاعت از فرمان والدين در چنين مواردي بايد با رفتار پسنديده همراه باشد.
هر چند پدر و مادر رفتار صحيحي با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به گراميداشت والدين و كسب رضايت آنان است و نمي تواند مقابله به مثل نمايد.
البته تحمل بدرفتاري والدين، نياز به صبر و بردباري دارد. اما اگر انسان رضايت خدا را در نظر داشته باشد و انگيزه الهي را در كار خود قرار دهد، همه چيز را براي خدا تحمل مي كند. نه تنها براي او سخت نخواهد بود، بلكه گاهي از آن لذت مي برد.
بنابراين توصيه مي كنيم:
1- تحت هيچ شرايطي ارتباط خود را با پدر و مادر خود قطع نکنيد. گرچه با تماس تلفني يا با گفتار و کردارتان باشد.
2- احترام به مادر را احترام به خدا و حرمت نهادن به دستور خدا ببينيد. در احترام گذاري با خدا معامله مي كنيد، به پاداش ها، مواهب و محبت هاي بي بديلي كه از طرف خدا عايدتان مي شود، نظر كنيد.
3- سعي کنيد وظيفه خود نسبت به پدر و مادر تان را به نحو احسن انجام دهيد. هرچند به شما توجهي نکنند.
4- بدرفتاري والدين را بر مشكلات زندگي، يا ضعف اعصاب و يا موارد ديگر حمل كنيد.
5- با تقويت پايه‏ هاي ايمان و مدد گرفتن از نيروي ايمان و صبر، و چشم پوشي از لغزش والدين، به وظيفه الهي خويش كه احسان و نيكوكاري آنان است، عمل نماييد كه خير دنيا و آخرت شما در آن است. هر قدر ايمان انسان به حكمت و رحمت پروردگار بيش‏تر باشد، صبر او نيز افزون‏تر خواهد بود. اميرمؤمنان(ع) مي‏فرمايد: «اساس و ريشه صبر، ايمان و يقين خوب نسبت به خداوند است».(4)
6- رابطه خود با خدا را بيش تر کنيد. انسان در پرتو ياد خدا و نماز اراده‏اي نيرومند و ايماني استوار پيدا مي‏كند و همة مشكلات براي او آسان مي‏گردد. قرآن مجيد مي‏فرمايد: «و استعينوا بالصبر و الصلاة و انّها لكبيرة إلاّ علي الخاشعين؛(5) در زندگي از صبر و نماز كمك بگيريد، هر چند اين كار جز براي خاشعان سنگين و گران است».
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامي كه مشكل مهمي براي علي (ع) پيش مي‏آمد، به نماز برمي‏خاست، سپس اين آيه را تلاوت مي‏فرمود».(6)
7- توجه به پاداش اخروي صبر، سختي مشكلات را شيرين و آسان مي‏سازد. در اين باره روايات زيادي از معصوميان رسيده است.
البته مشكل و محنت روزگار هر چه باشد، مقطعي و گذرا است. قرآن مجيد به همه افراد نويد مي‏دهد كه هميشه در كنار سختي‏ها آساني وجود دارد.(7)
8- پدر و مادري كه بد رفتاري كند، پاسخگوي اعمالش نزد خدا خواهد بود، اما رفتار بد داشتن او و بي احترامي و هر كار ديگر، ما را از انجام وظيفه معذور نمي دارد.

پي نوشت ها:
1. اسراء(17) آيه 23 و 24.
2.عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 124.
3. لقمان(31) آيه 15.
4.غررالحكم، ج 2، ص 415.
5.بقره (2) آيه 45.
6.تفسير نمونه، ج 1، ص 219.
7. انشراح (94) آيه 5.

پرسش: چرا بغل کردن و يا بوسيدن نامحرم بدون هيچ قصدي و فقط جهت ابراز محبت گناه محسوب مي شود؟
پاسخ: با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
لمس کردن بدن دختر نامحرم به منزله زنا نيست، ولي رابطه نامشروع مي باشد و گناه است. حد مجزات دنيوي آن74ضربه شلاق و در صورت عدم توبه در آخرت نيز عذاب دارد. حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: هر کس با نگاه به نامحرم چشمش را پر کند ، خداوند در قيامت چشمش را با آتش پر مي کند، مگر توبه کند.
هر کس با نامحرم دست بدهد، به غضب الهي گرفتار شده است.
هر کس بدن نامحرمي را (با شهوت)لمس کند و خود را به او بچسباند، در قيامت به آتش انداخته مي شود.(1)
پي نوشت:
1.وسائل الشيعه ،ج 20 ،ص192.

راه توبه از گناه

من در جاهليت با خواهرم زنا كردم و حتي وي خطاب به من كه زنا كار بودم هشدار داد اما به حرفش گوش ندادم و فشار بيشتري به او آوردم لطفا راه توبه و حكم من رابگوييد.

پرسش: من در جاهليت با خواهرم زنا كردم و حتي وي خطاب به من كه زنا كار بودم هشدار داد اما به حرفش گوش ندادم و فشار بيش تري به او آوردم .لطفا راه توبه و حكم من را بگوييد.

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آلودگي به گناه و بي باكي در معاصي و ارتكاب محرمات و شكستن حرمت مقام ربوبي الهي بسيار ناپسند و بدبختي آور است.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهي انسان و باعث فنا و هلاكت او است. امام باقر(ع) فرمود: "ما من نكبه تصيب العبد الا بذنب؛ هيچ نكبتي دامنگير شخص نمي شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است". (1)
امام علي(ع) مي فرمايد: "خداوند آسايش و زندگي راحت هيچ مردمي را نمي‏گيرد مگر به علت گناهاني كه مرتكب شده‏اند. خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمي‏كند". (2)
گناه صرف نظر از خطراتي كه براي جهات فردي و اجتماعي دارد، بزرگ‏ترين عامل انحطاط و سقوط انسانيت است.
گناهكار هرگز از مزاياي افتخارآميز بشريت و تكامل انساني برخوردار نيست. پليدي گناه حجاب نورانيت دل و صفاي باطن است.
گناهكار قبل از اين كه به جامعه يا به خود ضربه‏اي وارد كند ، شخصيت خود را ساقط مي‏نمايد و انسانيت خود را مي كشد. كسي كه عاشق فضايل انساني و آزاد مردي است ، بايد از پليدي گناه پيراسته و منزه باشد. علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه به كرامت نفس و شرافت آدمي علاقه دارد ،بايد از گناه بپرهيزد". (3)
در حديث ديگر فرمود: "آزاد مرد كسي است كه تمايلات غير مشروع خود را ترك كند". (4) در جاي ديگر فرمود: " ما زني غيور قطّ؛ غيرتمند و جوانمرد هرگز زنا نمي‏كند". (5)
قرآن كريم در مورد زنا مي فرمايد: "ولا تقربوا الزّنا انّه كان فاحشة و ساء سبيلاً؛ نزديك زنا نشويد كه كار بسيار زشت و بد راهي است". (6)
زنا از گناهان كبيره است و آثار و عواقب بسيار خطرناك دنيوي و اخروي به دنبال دارد. امام صادق(ع) مي فرمايد:
"زنا شش اثر دارد: سه اثر در دنيا، سه اثر در آخرت. اما آثار دنيوي زنا: آبرو را مي برد، رزق را كم مي كند، مرگ را نزديك مي كند، و آثار اخروي آن: غضب پروردگار، سختي حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن". (7)
رسول خدا(ص) فرمود: "كسي كه زنا كند، پس توبه نكند، و با اصرار به اين گناه از دنيا برود، خداوند در قبرش سيصد در عذاب را باز مي فرمايد كه از هر در مارها و عقرب‏ها و افعي هايي از آتش بيرون مي آيند. اين آدم تا روز قيامت مي سوزد، و چون از قبرش بيرون شود از بوي گندش مردم اذيّت مي شوند، و به اين بوي گند شناخته مي شود، و دانسته مي شود كه زناكار است. تا اين كه امر مي شود او را به آتش برند". (8)
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: " در روز قيامت به امر خدا بوي گندي وزيده مي شود كه تمام اهل محشر ناراحت مي شوند تا اين كه نفس كشيدن بر آن‏ها مشكل مي گردد، پس منادي ندا مي كند: آيا مي دانيد اين بوي گند چيست؟ گويند: نمي‏دانيم و سخت ناراحتمان كرده، پس گفته مي شود: اين بوي عورت زناكاران است كه بدون توبه از دنيا رفته‏اند. پس آن‏ها را لعنت كنيد كه خدا آن‏ها را لعنت كرده ؛ كسي نمي‏ماند در محشر مگر اين كه آن‏ها را نفرين مي­كند و مي گويد: خدايا! زناكاران را لعنت فرما". (9)
بنابراين زنا و لواط و بي عفتي و بي بندوباري جنسي، فاسد كننده دنيا و آخرت است. كسي كه مرتكب چنين اعمال شنيع شده، واجب و لازم است فوراً توبه كرده و به سوي خداوند باز گردد تا خود را از منجلاب بدبختي نجات دهد.
داروي بيماري زنا و ساير گناهان
رسول اكرم(ص) فرمود:
"هر مرضي دارويي دارد و داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است". (10) توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.
گناه هر چه باشد ،قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهي پذيرفته مي شود، به شرط آن كه توبه حقيقي باشد؛ يعني انسان از عمق دل توبه كرده باشد.
مكتب تربيتي اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته از در توبه كه در رحمت الهي است وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد: "معبود من !تو كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏ و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص. حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟". (11)
توبه هرگاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول در گاه خدا مي شود و آثار و بركات توبه نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد و از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، برحذر مي باشد و خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند و همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد.
خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد، بلكه توبه كار واقعي را دوست دارد. توبه زناكار، پشيمانى از گناه و عزم بر ترك آن در آينده و سعى در استغفار و دعا و پايبندي به احکام و مقررات ديني و اميدواري به رحمت و مغفرت پروردگار است .
پي نوشت‏ها:
1. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج 2، ص 269، حديث 4.
2. محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 16 (المستطرف، ج 2، ص 461).
3. همان، ص 11 (ارشاد مفيد، ص 141).
4. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 237.
5. نهج البلاغه (فيض الاسلام) كلمات قصار، شماره 297، ص 1222.
6. اسراء (17) آيه 32.
7. بحارالانوار، ج 76، ص 22، حديث 17.
8. محمد بن حسن حرعاملي، وسايل الشيعه، ج 14، ص 242، حديث 1 از باب 9.
9. همان، ص 243، حديث 1 از باب 10.
10. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
11. آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.

آیا توبه به خاطر ترس از عذاب اشکال دارد؟

سلام خسته نباشید من توبه کردم و دارم جبران میکنم گذشته رو خیلی تلاش میکنم تو این کار اما یه چیز ناراحتم میکنه مایوسم میکنه من به خاطر ترس از یه مسئله دنیوی توبه کردم یعنی یه اتفاق باعث شد بترسم از گناهام اما به یاری خدا 7و8 ماهه ثابت قدمم یه چیزی از درون میگه توبت قبول نیست به خاطر مسائل دنیویه به خاطر ترس از گناهان نه از خدا ایا قبول نیست توبم؟اما من دلیلش دنیوی هم باشه همه بدی ها رو گذاشتم کنار فقط به فکر جبران وخوب بودنم ایا قبول نیست توبم؟این شیطان منو مایوس میکنه؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آن چه مطلوب و نزد خدا محبوب و پسنديده است ، بازگشت انسان از گناه و توبه و استغفار اوست ، حال مي خواهد مقدمات و عواملي که زمينه ساز توبه شده ، هر چه باشد .عوامل مادي باشد يا معنوي ، دنيايي باشد يا آخرتي ،کار کرد و نصيحت هاي يک مؤمن باعث توبه شده باشد ،يا حرف ها و کارهاي يک فاسق ، نگاه به طبيعت ، کوه ها ،درّه ها ،جنگل ها و آبشارها باعث تحول روحي و توبه شده باشد ، يا پرواز پرندگان و يا هر چيز ديگري . اين شيطان است که شما را در شک و ترديد مي اندازد و مي خواهد با حديث نفس ، عزم تان را بشکند و اراده شما را سست کند . بنا براين به وسوسه شيطان توجه نکن . راهي را که در پيش گرفته اي ، با عزمي استوار دنبال کن تا به نتيجه و مقصد مطلوب برسي . در معارف اسلامي به اين گونه تخيلات و جرقه‌ها که گاهي در ذهن و دل انسان وارد مي‌شود و زود هم خارج مي‌گردد، «حديث نفس» گفته مي شود .‌ حديث نفس نوعي وسوسه شيطاني است . بايد هم زود آن را از ذهن خارج کرد تا ثبات و استقرار پيدا نکند و هم راه هاي ورودي آن را بست و شيطان را از خود نا اميد کرد .
براي بستن راه‌هاي ورودي «حديث نفس» و القاي شبهات و اشکالات ذهني و پاسخ‌گويي به آن ها بايد به اقدام‌هاي «علمي» و «عملي» دست بزنيد.
اقدام عملي :
راه ورود وسوسه هاي شيطان را نمي توان فورا بست، بلکه اين کار نيازمند زمان است . به تدريج مي توان به آن رسيد . براي رسيدن به آن نقطه بايد از يک سو سطح اطلاعات و آگاهي هاي ديني را افزايش داد . بر شناخت و معرفت خود را نسبت به خدا و اسما و صفات و نعمت‌ها و الطاف مادي و معنوي افزود ، تا پايه هاي ايمان و عقيده ، قوي گردد. همزمان بايد به احکام عمليِ شرعت و دين پايبند بود . با وسوسه ها و خواسته هاي شيطان مبارزه کرد .تا چراغ ايمان و اخلاص پر نور گردد.
اگر چه شيوه و نوع دام‌هايي که شيطان بر سر راه انسان ها مي‌گذارد، به تناسب ميزان معرفت و تقوا و تهذيب نفس افراد تفاوت دارد، ولي تا انسان خود را از راه «علم و عمل صالح» تقويت نکند، دستخوش اين مشکلات است. بنابر اين سه مطلب را توصيه مي‌کنيم:
اولاً: به مطالعه کتب درسي مدرسه، دانشگاه يا حتي حوزه نمي توان اکتفا کرد، زيرا پاسخ بسياري از پرسش‌ها و شبهات و تخيلات ذهني و حديث نفس ها را در آن جا نمي‌يابيد، بلکه در کنار فراگيري کتب درسي، بايد با کتب و متون معارف اسلامي آشنا شويد و آن ها را با دقت و برنامه‌ريزي مطالعه کنيد.
دوم: اگر سئوالي در مورد اصول اعتقادي يا مسايل و موضوعات ديني براي شما پيش آمد و نتوانستيد با مطالعه و فکر کردن، پاسخ قانع کننده‌اي پيدا کنيد، پرسش ها را در ذهن خود انبار نکنيد . پرسش هاي خود را با ما يا با علما و افرادي که تخصص در مسايل اسلامي دارند ،در ميان بگذاريد،و پاسخ دريافت کنيد.
سوم: همزمان با رعايت دو توصيه پيش، مي‌توانيد به راهکار معنوي که در ذيل مي‌آيد، عمل کنيد تا ان شاء الله مشکل حديث نفس به تدريج برطرف شود:
أ) از امام صادق(ع) روايت شده که براي رفع حديث نفس، ذکر «لا حولَ ولا قوّة إلاّ بالله» مفيد است. اين ذکر را با توجه به معنا و مفهومش زياد بگوييد.
ب) مردي خدمت امام باقر(ع) رسيد و از سه چيز شکايت کرد:
يکي از وسوسة شيطان و حديث نفس که براي او پيش مي‌آيد،
دوم از فقر و تنگدستي،
سوم ـ از بدهکاري‌هاي زيادي که دارد.
حضرت فرمود: اين دعا را مکرر بخوان. خداوند هر سه مشکل شما را برطرف مي‌کند:
«توکّلت علي الحيّ الذي لا يموتُ و الحمد للّه الذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريکٌ في المُلک و لم يکن له وليُّ من الذلّ و کبّره تکبيراً».
پس از مدتي مرد خدمت امام رسيد و گفت: به دستور شما عمل کردم، خداوند هر سه مشکل مرا برطرف ساخت.
پ) در روايت آمده است که براي رفع وسوسة شيطان و حديث نفس ، زماني که در دل شکي نسبت به خدا پيدا شد، بگويد: «هو الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن وهو بکلّ شيءٍ عليم».
ت) امام صادق(ع) فرمود:‌«هر گاه شيطان در دل انسان وسوسه کرد و در او شک و ترديد ايجاد کرد، سه مرتبه بر سينه و شکم خود بکشد و بگويد: «بسم الله و بالله، محمّدٌ رسول الله و لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العليّ العظيم، اللهمّ امْسَح عنّي ما أحذر».

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها