مشاوره
۱۳۹۰/۰۹/۱۰ ۱۰:۴۶ شناسه مطلب: 54767
سلام ببخشید من دچار دوستی های خیابانی شدم نمیتونم جدا بشم کمکم کنید خواهشا
بهتر بود که توضیحات بیشتری در مورد سن و سال خود، نحوی دوستی های، مدت زمانی که به این گونه دوستی ها مبادرت ورزیده اید و کارهایی که تاکنون برای قطع ارتباط و رهایی انجام داده اید، بیان می کردید تا ما دقیقاً در جریان کارتان قرار می گرفتیم و بهتر راهنمایی می کردیم. اما تا به این مقدار می توان گفت که همان طور که از نام دوستی های خیابانی پیداست، این گونه دوستی ها در حقیقت نوعی رفاقت و آشنایی بدون ضابطه و بی اصل و اساس است و به خاطر آسیب های فراوانی که در دوستی های خیابانی وجود دارد، این گونه دوستی ها هم از منظر آموزه های دینی و هم از منظر مباحث روانشناختی اشکال دارد و پیامدهای منفی و آسیب های زیادی در آن نهفته است.
معمولاً توجه به عواقب سوء و پيامدهاى منفى دوستی های خیابانی در ایجاد انگیزه برای قطع ارتباط و رهایی از آن موثر است و بازدارندگی دارد. این گونه دوستی ها، خصوصاً زمانی که با جنس مخالف بوده باشد، جداى از آن كه معصيت و موجب دوري از رحمت الهي بوده و آیات و روايات بسياري در مذمت و زشتي اين عمل وارد شده است، پیامدهای منفی زيان بار فراوانی دارد که به بیان چند مورد از آن اكتفا مىكنيم:
اتلاف عمر و وقت گرانبها؛ افت تحصيلي يا ركود علمي؛ شکل گیری ارتباطات نامشروع؛ پیدایش انحرافات اخلاقی و رفتارهای پرخطر؛ آبروریزی و طرد شدن از خانواده؛ اضطراب، تشويش، احساس نگراني و احساس گناه؛ محروميت از ازدواج پاك و سالم؛ عدم استقبال از ازدواج و تشكيل خانواده؛ ابتلا به انواع و اقسام اختلالات روانی از جمله وابستگی روانی و افسردگی؛ ضعيف شدن حس اعتماد نسبت به همسر در آینده و سوءظن و بدبینی نسبت به تمام دختران و پسران و...
با توجه به این توضیحات، برای قطع ارتباط با دوستان خیابانی و ناباب راهکارهای زیر را عملی سازید:
1- با تقویت اعتماد به نفس و روحیه جرأت مندی و با اعمال قاطعیت «نه» گفتن را ياد بگيريد. اين كار به تمرين احتياج دارد، پس اگر دوستان خیابانی، شما را به جایی دعوت کرد و یا از شما تقاضای ادامه رابطه را داشتند، خيلي راحت به آنها «نه» بگوييد و در برابر خواسته آنان مقاومت کنید و با اتخاذ تدابیری با قاطعیت با آنان برخورد کنید و اجازه هرگونه ارتباط مجدد و سوء استفاده را ندهید.
2- سعی کنید به جای دوستان خیابانی، دوستان خوبی در میان همجنسان خود پیدا کنید و یواش یواش دایره دوستی خود را با آنان گسترش دهید، دوستان با وفا، مهربان، متدین و خوبي كه در اخلاق، درس، ورزش، فعاليتهاي علمي يا فرهنگي در مراحل مطلوبي هستند، تاثير مثبتي روي شما خواهند داشت. با کسانی دوست شويد كه منش و سبك زندگي آنها خوب و مثبت باشد.
3- سعی کنید در اجتماع با حفظ حجاب و پوشش مناسب ظاهر شوید و در برخورد با جنس مخالف، متکبرانه و مغرورانه رفتار کنید، در حرف زدن و برخوردهاي خود با نامحرمان، تواضع و فروتني نشان ندهند و صدا و لهجه خود را تغيير ندهند و با ناز و اشوه رفتار نکنید. بلکه با متانت كامل برخورد نمايند تا انگیزه دوستی های خیابانی از بین برود.
4- براي تمام شبانهروز، برنامه منظم و متناسب وضع روحى و جسمى خود داشته باشید، سعی کنید هيچ زماني بيكار نباشيد و اوقات فراغت خود را با كارهاي مختلف ورزشي، علمي و هنري پر كنيد تا دوستان خیابانی نتوانند شما را وسوسه کنند و به همراهی خود دعوت کنند.
5- سعی کنید تمامی پیامک ها و خاطراتی را که شما را به یاد دوستان خیابانی می اندازد را حذف کنید و از بین ببرید و در مسیر رفت و آمد آنان قرار نگیرید و با آنان تماس نگیرید و به آنها نیز اجازه تماس ندهید و یا پاسخ تماس های آنان را ندهید. اگر می توانید سیم کارت خود را عوض کنید و شماره آن را به جزء خانواده و افراد شناخته شده به کس دیگری ندهید و به هیچ عنوان هم به تماس های ناشناخته پاسخ ندهید.
6- مراقب حیله ها و ترفندهای مختلف دوستان خیابانی باشید، اگر دوستان خیابانی، شما را دعوت به ادامه رابطه كردند، در برابر فشار دوستان خیابانی، از نيروي خانواده و والدين و بستگان تان كمك بگيريد. در اين موارد نقش والدين و خانواده بسيار موثراست.
7- اگر آنان شما را تهدید کردند و شرايط واقعاً خطرناك به نظر ميرسد، قبل از هر اقدامی، بدون معطلي و سریعاً مراتب را به اطلاع والدين، مسوولان مدرسه يا فرد بزرگسال معتمد ديگر و حتی نیروی انتظامی برسانید.
8- تصميم جدي بگيريد كه آنان را فراموش كنيد. مطمئن باشيد كه در صورت اراده حتمي و قطعي، خواهيد توانست آنها را فراموش كنيد. یادتان باشد، کسی که معتقد است نمیتواند رابطه ای را قطع کند و آن را فراموش کند، یعنی که نمیخواهد آن را کنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ کند. حال اگر همین فرد واقعاً معتقد گردد که میتواند آن را به کمک روانشناس یا مشاور کنار بگذارد، احتمال قطع رابطه و فراموشی وجود دارد.
۱۳۹۰/۰۹/۰۸ ۱۸:۴۶ شناسه مطلب: 54631
۱۳۹۰/۰۹/۰۸ ۱۸:۰۶ شناسه مطلب: 54627
۱۳۹۰/۰۹/۰۸ ۰۲:۱۴ شناسه مطلب: 54555
۱۳۹۰/۰۹/۰۷ ۲۳:۲۰ شناسه مطلب: 54541
۱۳۹۰/۰۹/۰۶ ۱۵:۰۵ شناسه مطلب: 54396
سلام.من دختری 28 سال دارم و تا الان خواستگاری به صورت جدی به خواستگاری من نیامده و هر کس آمده با وجود اینکه شرایط بدی ندارم چه از لحاظ قیافه ، تحصیلات و خانواده اما هر کس اومده رفته دوباره نیامده.حال منی که نیاز دارم به شوهر چگونه می توانم با نیاز جنسی خود مقابله کنم.نمیتوانم که تو کوچه خیابان دنبال شوهر بگردم.حال اگر گاهی که شرایط برایم خیلی سخت میشود میتوانم خودارضایی کنم.واقعا گناه من به عنوان یه دختر چیه که باید این نیاز سرکوب کنم...من واقعا منتظر جواب هستم در اولین فرصت ممنون اگه هر چه سریعتر جواب من بدهید.
عدم موفقیت شما در ادامه جلسات خواستگاری می تواند به چند علت باشد. با بررسی علل احتمالی که در ذیل بیان می گردد، می توانید به حذف یا تعدیل آن ها پرداخته و به یاری خداوند و با انتخابی مناسب همسری شایسته برگزینید.
علل به هم خوردن خواستگاری:
1. قصور یا تقصیر دختر: ممکن است اشتباه یا خطایی از دختر سر زده باشد که موجب سلب اعتماد از او شده باشد. در این صورت، توبه به درگاه خداوند و سربه راهی، باعث می شود خداوند به او توجه کرده و با قدرت بی پایان خود، ذهن مردم را نیز پاک کند. باید بدانید که استغفار یکی از دعاهایی است که همواره برای رفع مشکلات موجود بر سر راه انسان های مومن مفید و سفارش شده است. استغفار برای ادامه جلسات خواستگاری و در نتیجه ازدواج هم بسیار مفید است.
2. قصور یا تقصیر اعضای خانواده: اگر یکی از اعضای خانواده خلافی کرده، باید خود را برای تغییر سرنوشت دختر خانواده اصلاح کند.
3. نقص عضو یا مشکل جسمی دختر: برای جبران این گونه نقص ها و حتی نقص جدی در زیبایی، باید استعدادهای خود را شناسایی و شکوفا سازد. بروز توانمندی های دختر، این نقص ها را جبران می کند.
4. محله نامناسب برای زندگی: اگر خانواده دختر محترم است و در محله ای نامناسب (محله بدنام و جرم خیز) زندگی می کنند، باید هجرت کنند. هجرت، حرکتی مقدس است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.
5. انزوا جویی دختر: دختر به سبب کمرویی یا هر علت دیگر، انزواجویی می کند که درست نیست. او می تواند با حفظ عفت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی، در مجامع و محافل مناسب حضور یابد. تا زمانی که مادران نیازمند عروس یا واسطه ها دختر را نبینند و نشناسند، چگونه به خواستگاری او بروند؟ مجالس زنانه و مساجد محل مکان خوبی است که زنانی که به عنوان واسطه در ازدواج شناخته می شوند، در این مکان ها دخترهای دم بخت را به دیگران معرفی می کنند.
6. نبودن همتا برای دختر: گاهی به عنوان مثال دختر تحصیل کرده، در محیطی کوچک زندگی می کند که خواستگار مناسب که همشان او باشد، پیدا نمی شود. در این حالت پیشنهاد می شود که یا با خانواده مهاجرت کند یا سطح توقع خود را پایین آورده و سطح تحصیلات خواستگاران را از شروط خود بردارد. البته به دلایل فرهنگی و اینکه بهتر است طرفین از لحاظ فرهنگی همتا باشند، توصیه ما به عدم مهاجرت است.
چند توصيه و راهكار مفيد:
1.از تمرکز بر اموری که به نحوی از حیطه اختیار شما (آمدن و جواب مثبت خواستگار)تا حدی خارج است، به شدت پرهیز نمایید . با دوراندیشی بیش تر، تمرکز خود را به سایر امور اختیاری مثبت منتقل نمایید. دعا و راز و نیاز شما نیز نباید متمرکز در این موضوع گردد ، چرا که بر خلاف ظاهر خداپسندانهاش، می تواند در راستای وساوس شیطانی قرار گیرد.کم نیستند افرادی که در دعای خود ره افراط می پیمایند و پس از ناکامی ظاهری(به خاطر عدم مصلحت و حکمت الهی) از خدا رویگردان می گردند.
2.هر دختر مؤمني مثل شما داراي تقديري بس مثبت است . تقدير مثبت دير يا زود فرا خواهد رسيد. با تقویت روحیه مذهبی و توکل به خداوند، مانع بروز روحیه یاس و ناامیدی شوید. ایجاد یاس از حربه های اصلی شیطان است که البته با ایجاد توجیهات و تزیین زشتی ها در سدد به انحراف کشیدن انسان هاست. کم بودن خواستگار مناسب برای بسیاری از دختران (که به امری رایج، نه در میان دختران نازیبا یا کوتاه قد، بلکه در میان عموم دختران زیبا و نازیبا مبدل شده است) دلیل بر غیر خواستنی بودن نیست.
3.از منفي بافي و افکار منفي بايد اجتناب شود.
4.از قرار گرفتن در تنهايي بايد پرهيز نمود.
5.از بيکاري بايد دوري کرد و همواره خود را به کاري مشغول نمود.
6.بيش تر در جمع شرکت کنيد و به هيچ وجه خود را از ديگران جدا نکنيد و در انزوا قرار نگيريد.
7.ورزش به ويژه ورزش هاي دسته جمعي بسيار مفيد است.
8.به سر و وضع و آراستگي ظاهري خود بيش تر برسيد. از شلختگي اجتناب کنيد. البته با رعايت حلال و حرام و اجتناب از خودآرايي در مقابل نامحرم.
9.در کانون هاي ازدواج معتبر ثبت نام (خدمات تلفنی 118 شهرستان ها، مراکز معتبر و شماره های آن ها را در اختیار شما می گذارند) يا خود را با حفظ حريم خانوادگي و عفت به کساني که واسطه کار خير هستند، معرفي نماييد.
خودارضایی در شرع مقدس اسلام عملی غیر شرعی است و از گناهان کبیره به حساب می آید. تحت هر شرایطی مجاز به رفع نیاز جنسی به صورتی که بیان کردید نیستید. مضرات این عمل را می توان در موارد ذیل بیان کرد.
1.ضعیف شدن چشم. 2- لاغر شدن صورت. 3- ضعف اعصاب. 4- ضعیف شدن بدن. 5- لاغر شدن بدن. 6- سرگیجه. 7- زود به زود زکام شدن. 8- کم خونی. 9- سست شدن زانو. 10- سیاه شدن دور چشم. 11- ضعیف شدن حافظه. 12- زرد شدن صورت. 13- ضعیف شدن حس شنوایی. 14- جوش زدن صورت. 15- شنیدن زنگ در گوش. 16 - گوشه گیری. 17- ظاهر نشدن در اجتماع. 18- ضعف ایمان. 19- بیمار شدن از نظر جسمی و روحی.
با توجه به این مضرات، باید به این نتیجه رسید که این عمل، اثرات منفى جسمى و روحى فراوانى دارد. بنابراین باید از هر گونه دستورزى با دستگاه تناسلى، بیش از حد در حمام یا توالت بودن، پوشیدن لباسهاى تنگ (به ویژه لباسهاى زیر)، قرار گرفتن در تنهایى و مشاهده تصاویر و فیلم های تحریک کننده... اجتناب کرد تا کم تر به این مشکل مبتلا شد. اما مهم ترین عامل برای ترک خود ارضایی توکل به خدا و اراده برای ترک است. در این راه شکست ها نباید انسان را ناامید کند، باید دوباره سعی کرد و مطمئن بود که خواستن توانستن است.
در صورتی که نیاز به فراگیری راهکارهای عملی تر جهت ترک این مشکل را داشتید، در مکاتبات بعدی و با ذکر تفصیلی مشکل خود، با ما همراه باشید.
۱۳۹۰/۰۹/۰۳ ۰۰:۴۶ شناسه مطلب: 54143
با سلام و خسته نباشید. با توجه به اینکه دوستی گستره وسیعی دارد و از صدا زدن به اسم کوچک تا آسیب های حاد را شامل میشود در صورت امکان در مورد احکام انواع دوستی میان دختر و پسرو دلائل آن ها(عقلی ونقلی) توضیح دهید. با احترام
باید بدانید که دوستی میان دختر و پسر نامحرم، حرام است و اشکال دارد و زمینه فساد و گناه را فراهم می کند و ضرر و ضربه آن را نه تنها خود دختر و پسر می بینند، بلکه جامعه هم متضرر می شود. مطمئناً رابطه دختر و پسر، یک دوستی ساده مانند دوستی دو دختر یا دو پسر نیست؛ بلکه در دوستی و ارتباط دو جنس مخالف، پدیدهای وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن هم مسئله غرایز جنسی است که قابل انکار نیست. هرچه سعی شود نادیده گرفته شود، باز نمیتوان وجود آن را انکار کرد. به خصوص، در مورد دختران و پسران جوانانی که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسی قرار دارند.
این که از نظر اخلاقی یا دینی برای آن حد و مرزی قرار داده شده، به جهت پیامدهای مختلف آن است.
اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد و از این طریق، آرامش روحی و روانی و پیوندهای عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود.
به جهت همان میل شدید جنسی، گاهی اوقات بی آن که دختر و پسر (به خصوص پسران) بخواهند، در شرایطی قرار میگیرند که حتی اراده خود را از دست میدهند و دیگر نمیتوانند از ارتباط جنسی خودداری کنند و ناخود آگاه و بی آن که بخواهند، کم کم در آن شرایط بدون بازگشت قرار میگیرند و زمانی متوجه میشوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر، اراده جلوگیری، بسیار سخت و دشوار است. پس چرا نباید این جریان را از سرچشمه بست؟ به همین جهت، در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران، از همین ارتباط های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است؟ متأسفانه، به همین ارتباط جنسی ختم نشده، بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و روانی نیز میشود. بهترین شاهد بر ادعای فوق، مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است. شما در باره طلاق ها، فسادهای جنسی، اعتیاد و افسردگیها مقداری تحقیق کنید. ببینید نقطه شروع این نابسامانیها از کجا بوده؟ بسیاری از آن ها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج، به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و... .
اما مسئله این است که چون جوانان و نوجوانان، مخصوصاً دختران جوان، هنوز به سنی نرسیدهاند که عاقبت برخی از کارها برایشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتدای کار را که شیرین است، میبینند و خدای ناکرده به دوستی با پسران نامحرم تن میدهند و به این ترتیب، وارد دامی میشوند که خلاصی از آن، بسیار دشوار است؛ چرا که اولین مشکل آن ها، مشغولیت فکرشان است و عقب افتادن تدریجی از درس. مشکل بعدی چنین ازدواج هایی، سست بودن نظام خانواده ای است که این گونه شکل می گیرد. آن ها اگر بخواهند با همان پسری که از طریق کوچه و خیابان با او آشنا شدهاند، ازدواج کنند، هیچ ضمانتی وجود ندارد که او چند دوست دختر دیگر در آستین نداشته باشد و سر بزنگاه از این دختر جدا و به آن ها نپیوندد و به این ترتیب، دختران زیادی را دچار داغ فراق و افسردگی و نابسامانی خانوادگی نکند؛ حتی در دانشگاهها یا محیطهای کاری نیز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالباً باعث گرفتاری است؛ زیرا چه بسا باعث ایجاد عشقهایی در دل دختران و پسران جوان میگردد که به دلایل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن برای همیشه به دل طرفین خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق، هیچ کدام قصه نیست؛ بلکه واقعیتهایی است که به وفور در جامعه جاری است و ما تنها با گوشه هایی از آن ها آشنا میشویم. بسیاری از گرفتاران این مسائل، به دلیل حیا و شرم، مشکلات خود را برای دیگران بازگو نمیکنند. اگر این کار را میکردند، درس عبرت خوبی برای دیگران، مخصوصاً جوانان و نوجوانان میگشت.
نکته مهم این است که وقتی این مشکلات ریشهیابی میشوند، غالب آن ها از همان نگاههای کوچک و سخنهای کوتاه و عشوههایی آغاز میشوند که برخی میگویند، نباید روی آن ها حساسیت نشان داد؛ اما چه میتوان کرد که همین موارد کوچک اگر مورد بی توجهی واقع شوند و ادامه یابند، سر از مشکلاتی بسیاری در میآورند.
بنابراین، احکام دین مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگی انسانها است و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطری انسان را میشناسد، از روی محبت و برای خود ما این احکام را وضع نموده؛ وگرنه او نه بخیل است و نه نیازمند به این احکام.
ما نیز در نگاه خود به زندگی باید عاقبت کارها را بنگریم و از زندگی دیگران عبرت بگیریم و به مسائل عمیق تر نگاه کنیم و به آنچه از طرف خداوند بزرگ و عالم مطلق بیان شده، توجه بیش تری نماییم.
به این ترتیب، روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبتهای التذاذی آنان را که منشأ برای روابط بعدی میشود، حرام و ممنوع ساخته است.
البته دوستی های حلال هم دارای ملاک و شرایط و افت های بسیاری هست که اطلاع از این عوارض و آفات به ما کمک خواهد کرد تا در دوستی ها سالم عمل کنیم و شما برای به دست آوردن اطلاعات مفید در زمینه دوستی و آفت های آن بهتر است از کتاب های زیر استفاده کنید:
1. دوستی در کتاب و سنت، اثر اقای محمدی ری شهری.
2. کتاب دوستی، اثر اقای جواد محدثی.
3. روابط دختران و پسران، اثر اسدالله محمدی نیا.
۱۳۹۰/۰۸/۳۰ ۰۰:۴۲ شناسه مطلب: 53988
سلام . سه سال است با پسرس دوست هستم خیلی به او علاقمند هستم ایشان نیز مرا دوست دارند و ابراز علاقه میکنند ولی از آنجا که من قصدم ازدواج با او هست نمیدانم از چه راهی وارد شوم که بفهمد بجز او با کسی ازدواج نمکنم میترسم مطرح کنم و بگوید نه که من زندگی ام فنا میشود خودم میدانم که نابود میشوم چون خودم را میشناسم خواهش میکنم کمکم کنید ولی نا امیدم نکنید خیلی به خداوند و ذکر متوسل شده ام و بسیار اشک ریخته ام بخدا بدون او خواهم مرد یا مرده ایی متحرک میشوم خواهش میکنم برایم دعا کنید و شاید رو حانیت شما باعث بشود خداوند نظری به من هم بیافکند منتظر پاسخ شما هستم با تشکر
مسلماً «دوست داشتن، عشق ورزيدن و ازدواج سالم» حق مسلّم شماست، ولي اگر اين حق از مسير معيّن، مشخص و صحيح آن استيفا و دنبال نشود، ممكن است عوارض نامطلوب و گاهاً بسیار ناخوشایندی را ايجاد كند و شما را با مشکلات عدیده ای روبرو سازد و از رسیدن به هدف مطلوب باز دارد.
از این که می فرمایید: «به جز او با کسی ازدواج نمی کنم، می ترسم مطرح کنم و بگوید نه، که زندگی ام فنا می شود و نابود می شوم. به خدا بدون او خواهم مُرد یا مرده ای متحرک می شوم.» نشان می دهد که شما گرفتار آفت عشق و علاقه افراطی و بی ضابطه گردیده اید. از آنجا که دختران معمولاً عاطفی تر و احساسی تر هستند، مقوله عشق افراطی و وابستگی روانی در آنها زیاد دیده می شود و در سنین کودکی و دبستانی تا حدودی طبیعی است. اما در سنین نوجوانی و جوانی غیر طبیعی بوده و نشانه برخی آشفتگی های روانی و مشکلات دیگر می تواند می باشد که نیازمند درمان جدی می باشد.
وابستگی روانی از آفت عشق و دلدادگی است که امر مطلوبی قلمداد نمی شود چرا که آزادی و ارزش های انسان را از فرد می گیرد و او را از درک واقعیت های زندگی باز می دارد. در نظام آفرینش، انسان نامحدود و البته آزاد آفریده شده است و همه هستی مُسخّر و در اختیار اوست. هیچ چیزی به آن اندازه ارزش ندارد تا انسانی را به خود ببندد و وابسته و زندانی خود کند چرا که همه هستی رشد و ارتقائشان در این است که در خدمت آدمی باشند نه بر عکس. حالا وقتی خودت را وابسته به فردی می کنی، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که داری به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنی، خود را شکننده و ضعیف می کنی. همه افراد و تعلقات دیگر زوال پذیر و رفتنی اند. شغل، مدرک، ثروت، سلامتی، احساس و …، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد ناچاراً رنج فرسودگی، تنهایی، جدایی و پست شدن را همواره با خود خواهد داشت.
این را بدانید که عشق فراتر از هر گونه وابستگی هاست. اگر تو به یک نفر وابسته شدی و بدون او می میری، نام آن را دیگر عشق مگذار. مثل نوزادی که به شیر مادر وابسته است، اگر شیر مادر نباشد کودک می میرد، چون وابسته است. عشق وابستگی نیست که با نبود معشوق، فرد مردنی شود. اصلاً معشوقی که اکنون باشد و فردا نباشد، چگونه می تواند عشق ایجاد کند، صرفاً یک نوع وابستگی روانی می آورد. و صد البته هنگام از بین رفتن هم تأثر و اندوه و مشکلات دیگر به ارمغان می آورد.
با این اوصاف، اصل آشنایی و علاقمندی شما حتی اگر به قصد ازدواج بوده باشد و همین طور وابستگی به وجود آمده، از ابتدا نادرست بوده است. بنابراین می بایست تا وقت باقیست در صدد اصلاح گذشته بر بیایید و قضیه ازدواج خود را از یک مسیر مشخص طی نمایید.
این را بدانيد كه اگر وي اولين فردي است كه به وي علاقه مند هستید و تمایل به ازدواج با او دارید، تنها و آخرين فرد روي زمين نيست كه مي تواند شما را خوشبخت كند بلكه چه بسا بهتر از وي نيز يافت خواهد شد هر چند اگر او نیز تمایل به ازدواج با شما داشته باشد و به جای شکل دهی روابط دوستانه، مراحل مشخص آن را طی کند، مي توانيد به عنوان يك گزينه نه تنها گزينه يا اولين و آخرين گزينه، روي او حساب باز كنيد و با همکاری خانواده در مورد او به تحقیق و بررسی بپردازید تا اگر شرایط ازدواج و تناسب و همخوانی لازم را با شما داشت، ازدواج صورت پذیرد.
در حال حاضر شما در موقعیتی نیستید که بتوانید در مورد ازدواج خود به تنهایی تصمیم گیری نمایید و با این وابستگی روانی ایجاد شده و نگرشی که پیدا کرده اید، نیاز به کمک و حمایت روانشناس بالینی دارید. برای این منظور می توانید به صورت حضوری به کلینیک مشاوره و روانشناسی معتبر مراجعه کنید و با گفتگو با یک روانشناس بالینی و روان پزشک با تجربه، برخی از آشفتگی های روانی خود را درمان کنید و خویشتن را از وابستگی روانی برهانید. یادتان باشد که هر گونه تعلل در زمینه درمان و احیاناً دست روی دست گذاشتن و ادامه ارتباط دوستانه و گرویدن به عشق افراط گونه، مشکلات را صد چندان خواهد نمود.