روابط دوستی

با سلام و سپاس فراوان بخاطر پاسخگویی این مرکز من اگه بخوام با کسی که از پیامبر و امامان متنفره و تنها هدفش از دوستی سواستفاده از من هست قطع رابطه کنم باید چه کار کنم یعنی اونجوری هست که اون با من کار داره من باید بهش زنگ بزنم و زنا رو هم توی نظر من بدون گناه مجسم میکنه برای من که با ورزش سخت علاقه مند به پاکدامنی و پاکی هستم و اصلا دوست ندارم نگاه حرام کنم چه برسه به زنا و از همه بدتر این هست که من احساس میکنم ذره ذره همه زندگیم از وجود پیامبر و امامان هست ولی او از اونها متنفره ودین پاک اسلام رو مسخره میدونه البته من چندبار به او بی توجهی کردم که ناراحت نشه ولی او دست بردار نیست و میخواد از یه دوست صمیمی با من نزدیک تر باشه البته پسره و من بخاطر دشمنی او با اولیا اصلا حاضر به ادامه دوستی نیستم و از شما ممنون می شوم اگه منو راهنمایی کنین البته من یه جا خوندم که یه آیه یا دعا برای دور کردن یه نفر هست که مطمئن نیستم کجا پیداش کنم که بخوام بعد از راهنمایی شما ازش استفاده کنم و از کمکتون هم بی نهایت ممنونم آیا راهی هست بدون گفتن این که من نمیخوام با تو باشم تا از من دور بشه و یا مستقیما مطرح کنم که نمیخوام با تو باشم البته اون هم کینه ای و هم انتقامجو هست و کسی نباید ازش توقع یه زنگ داشته باشه ولی از دیگران بی نهایت پرتوقعه و اولین باره آدمی مثل اینو میبینم

این که دوست ندارید به گناه بیافتید و با کسی که به پیامبران و اهل بیت دشمنی دارد و شما را به گناه دعوت می کند،نمی خواهید ارتباط داشته باشید، بسیار خوب است.حتما نباید با این دوست ادامه دوستی دهید، چرا که چنین دوستی، لیاقت دوستی شما را ندارد. حتما زمینه انحراف و گناه شما با این دوستی فراهم می شود.
اما راجع به آیه برای دور کردن ایشان از شما،آیه ای سراغ نداریم. راهی که باید برای دوری از او بپیمایید،این است که اولا اصلا
پیشنهادی برای بیرون رفتن یا با او بودن نداشته باشید.
دوم اینکه اگر پیشنهاد داد با هم بیرون بروید یا با هم باشید، با آوردن بهانه مانند اینکه درس یا کار دارم یا اینکه باید برای مادرم کاری انجام دهم،از با او بودن سرباز بزنید. با او همراهی نکنید . اگر اعتراض کرد و ناراحت شد،مانعی ندارد، جواب ندهید تا کم کم از شما ناامید شود.
سوم: به دنبال دوستی مناسب و با ایمان برای جایگزینی او باشید تا احساس نیاز به وی نکنید.
چهارم: برای جدا شدن از او و همچنین اصلاح وی، به درگاه خدا و اهل بیت علیهم السلام دعا کنید. بعد از هر نماز برای این امر دعا کنید. خدا و اهل بیت در این کار بسیار به شما کمک خواهند کرد. البته باید نیت جدایی شما برای رضای خدا و اهل بیت باشد تا ثواب هم ببرید
موفق باشید.

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

سلام یکی از دوستان اینجانب نماز نمی خواند روزه نمی گیرد آخوند را قبول ندارد ولایت فقیه را قبول نداردو در بسیاری از عقاید مشکل دارد . با چنین شخصی چگونه باید رفتار کرد - نجس است یا نه آیا می توان با چنین شخصی کار و کاسبی راه انداخت یا نه با تشکر

1- وظیفه شما امر به معروف و نهی از منکر است و با اخلاق و روش خوب او را تا زمانی که نا امید نشده اید راهنمائی کنید . و به انجام واجبات مانند نماز و روزه او را تشویق کنید.
2- در صورتی که منکر خدا و پیامبر و قیامت نباشد و برای خدا شریک هم قرار ندهد، کافر و نجس نمی باشد و مسلمان است و پاک می باشد.
3- کار کردن با او شرعا اشکال ندارد؛ ولی اگر امر به معروف اثر نکند و خوف و ترس آن باشد که افکار انحرافی او روی کسی که با او کار می کند اثر گذارد، از کار کردن با او خود داری شود.
و اگر ترک کار با او روی ارشاد او اثر بگذارد، لازم است کار کردن با او را ترک کند و ترک کار در این صورت از مراتب امر به معروف و نهی از منکر حساب می شود. (1)
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 106و استفتائات، ج1، احکام امر به معروف و نهی از منکر سؤال 2 و 8 و 15.

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

سلام من در سال سوم دبیرستان تحصیل می کنم دوستی دارم که به شدت به او علاقه دارم و حتی یکروز دوری او را نمی توانم تحمل کنم و اگر یکروز او را نبینم دلتنگی شدیدی تمام وجودم را فرا می گیرد ما در امتحان ورودی دبیرستان های انرژی اتمی و علامه طباطبایی شرکت کردیم و او در دبیرستان انرژی و من در علامه قبول شدم حالا احتمالا سال بعد مجبوریم از یکدیگر جدا شویم در ضمن ما در حال حاضر در کرج زندگی می کنیم و سال بعد به همین دلیل باید به تهران برویم اما بدون پدر و مادر و در تهران خانه ای گرفتیم که من در آنجا بمانم اما به مسافت این دو دبیرستان از یکدیگر احتمال نمی توانیم پیش هم بمانیم و او به خانه مادر بزرگش می رود اما فکر اینکه چگونه باید از او جدا شوم مرا دیوانه می کند دوری از پدر و مادر از یک طرف و دوری از او نیز از طرف فشار زیادی به من وارد خواهد کرد و ضربه ای شدیدی به خواهد زد و با توجه به این که سال بعد سال برای ما سرنوشت ساز از است می ترسم این موضوع به کنکور من لطمه بزند لطفا راهنماییم کنید که چگونه باید با این قضیه کنار بیایم

مسأله ای که با آن روبر هستید تحت عنوان ایجاد وابستگی نامبردار است. وابستگي مقوله اي متفاوت از دلبستگي است. در حالي كه افراد علاقمند و دلبسته مي توانند از يك ديگر جدا شده و براي مدتي دوري يك ديگر را تحمل كنند، در موقعيت وابستگي فرد نمي تواند دوري ديگري را تحمل كند؛ مثلاً فرد مي تواند از پدر و مادر خود جدا شدن و در شهري ديگر زندگي كند، اما نمي تواند از دوست دانشگاهي خود حتي براي يك روز جدا شود و يا به آن فكر كند.
اين قبيل رفتارها همان گونه كه اشاره كرده ايد، مي تواند به وضعيت درسي شما نيز آسيب وارد سازد.
برخي افراد كه داراي شخصيت وابسته هستند، اين قبيل رفتارهاي وابستگي را در موقعيت هاي مختلف زندگي خود نشان مي دهند؛ اما در موارد ديگر نيز اين مسأله در نوجوانان و جوانان ديده مي شود. البته اين احتمال هم وجود دارد كه شما دچار افكار وسواسي باشيد كه با مراجعه به روانشناس مي توانيد آن را درمان كنيد.
توجه داشته باشید که در تمام این موارد شناخت‌ها تحت تسلط عواطف و هیجانات قرار می گیرند. ساز و کار این مسأله توسط خیال‌پردازی و تصویر سازی ذهنی تقویت می‌شود و به تدریج این تصاویر باعث ایجاد یک حالت خوشایند در فرد می گردند. شدت این حالت گاهی چنان است که افراد گمان می کنند که دیگر نمی توانند هنگام فکر کردن به این افکار به راحتی تنفس کنند. در این شرایط یک مدار خود تضمین کننده پدید می‌آید که هر گاه فرد با افکار افسرده کننده روبرو می‌گردد، برای دست یابی به یک آرامش موقت به همین تصویرها روی می‌آورد و به ناراحتی می رسد. این چرخه معیوب برای بارها و بارها به راه مي‌افتد و فرد توانایی شکستن این حلقه را ندارد؛ چون با فنون آن آشنا نیست.
در این بین تمرکز بر این مسأله که فرد خود را در یک محدودیت می‌بیند، همان احساس غم و افسردگی یا در برخی افراد احساس یأس و استیصال بروز می‌کند، و تصویر پردازی با شدّت بیشتری صورت می گیرد.
چنانچه ملاحظه فرمودید این یک نظام خودکفا و چرخه باطل است که فرد خواه ناخواه در آن قرار می‌گیرد. بنابراین گاهی ممکن نیست فرد بتواند، به خود کنترلی نایل گردد. در اين قبيل موارد ضرورت دریافت دارو حتمی است. دارو درمانی باعث شکسته شدن فوری این چرخه باطل مي شود و راهی دیگر متصور نیست. با وجود این، یک الزام برای کناره‌گیری از افکار مرتبط خواهد بود و بدون آن هیچ روان درمانگری معنا نخواهد داشت.
اما پس از دریافت دارودرمانی می توانید با مراجعه به یک روانشناس با فنون مربوط به تصویر پردازی مثبت و مقابله با افکار منفی آشنا شده و آن ها را مورد استفاده قرار دهید. یک درمان منظم و شناخته شده در این زمینه درمان های شناختی رفتاری که ارزش آنها فراگیر بوده و اثر درمانی آنها در تمام دنیا قابل توجه است. البته در انتخاب درمانگر خودتان دقت لازم را مبذول دارید.
در مورد فراموش كردن روابط احساسي هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و عمدتاً ماندگارتر هستند. بنا بر اين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. حال هر چه این اطلاعات مهم‌تر و معنادارتر - خواه مثبت و خواه منفی - باشند، ماندگارتر خواهند شد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد آن ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند؛ به ویژه هنگامی که یک فایده عملی برای فرد داشته باشد و مثلاً احساس خوبي را در فرد ايجاد كند.

باعرض سلام: بنده يك جوان 19ساله هستم ،بنده بايكي ازدوستانم به مدت سه ماه يك رابطه فوق العاده نزديك حتي درحدبرادري داشتيم كه اين رابطه بارفتاراوبامن آغازشد ولي به علت درسي به مدت يك سال ازهم دورشديم ولي حالا كه دوباره باهم رابطه پيداكرديم من همان رابطه رابااو دارم ولي اوبامن كم محلي ميكند مثل اينكه ازدست من ناراحت است ولي خودش ودوستانم ميگويند كه ازدست توناراحت نيست واخلاقش عوض شده است وچون من هم يك روحيه احساسي دارم واورامثل برادري كه نداشتم دوست دارم، وهركسي بامن صبحت ميكند حرفش را رد ميكنم وچنان درروحيه من اثرگذاشته كه تمام حالات ورفتار اودرمن اثرنامطلوب دارد ميگذاردوشب وصبح درفكراوهستم ودارد زندگي من ازهم پاشيده ميشود،وشمارابه خداقسم ميدم به عنوان مرجع تقليدمن ،من را هرچه سريع تر راهنمايي كنيد.

دوست عزيز!
ايميل شما كه حاوي سوال مشاوره اي بود، دو بار به اين مركز ارسال شده و در حال پاسخگويي مي باشد. در صورت آماده شدن، در اسرع وقت پاسخ به ايميل شما ارسال مي گردد.
به عنوان یک روانشناس و مشاور در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می دارم:
1. اگر چه نداشتن برادر تنی باعث شده که شما از این ناحیه احساس خلأ و کمبود کنید و نیاز به داشتن رابطه برادرانه با کسی را داشته باشید ولی باید توجه داشت که ارتباط با دیگران از قوانین مشخصی تبعیت می کند و حد و اندازه ای دارد و هرگز نباید باعث شود که فرد در ارتباطات خود، استقلال روانی خود را از دست بدهد و دچار افراط و تفریط گردد و با کمرنگ شدن یک رابطه دوستانه و یا ایجاد مشکل در آن، زندگی فرد کاملاً دستخوش تغییر و تحول گردد و فرد در ناراحتی و رنج دائمی به سر ببرد.
2. این که می فرمایید: « هميشه در فكر او بوده و دارم رنج مي برم»، نشان می دهد که شما نسبت به دوست خود تعلق خاطر و یک نوع وابستگی روانی پیدا کرده اید، که از لحاظ روانشناسی، به هيچ وجه امر مطلوبي قلمداد نمي‌گردد. از خلأهاي کوچک و بزرگ شخصيتي در درون شما حکايت دارد. هر فرد افسرده دلي مي‌تواند عاشق فرد ديگر گردد و سال‌ها در فکر وصال معشوق روزها به شب برساند. عزت نفس پايين، عدم استقلال رواني و انضباط فکري - رفتاري و همچنين عدم دورانديشي و همه جانبه‌نگري، می تواند علت آن باشد در نظر داشته باشید که صرف عاشق شدن و دوست داشتن و علاقه افراطي، هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه افراطي و وابستگی روانی است.
3. باید توجه داشت که آن چه که در زندگي هر انسانی در درجه اول، در اولويت قرار مي‌گيرد، استقلال رواني ـ عاطفي است. استقلال رواني ـ عاطفي، سر منشأ بسياري از تحولات مثبت است. وابستگي روانی به هر کسي، چيزي جز فرسودگي رواني، اشتغالات ذهني بي‌مورد، کاهش عملکرد، افول معنوي، افکار منفی، افت تحصيلي و شغلي، فرصت‌سوزي‌هاي مکرر و... ندارد. آدم وابسته به مثل فرد معتادي است که هر از گاهي براي به حد طبيعي رساندن سطح عملکرد خود نيازمند مصرف مواد است، پس وابستگي رواني نوعي اعتياد است. وابستگي رواني، به نوعي فرد را از زندگي روزانه ‌و عادي خود خارج مي‌سازد. فرد وابسته رواني مثل فرد معتاد، دلش به موضوع وابستگي (مثل مواد مخدر يا محبت معشوق) خوش است، در حالي که اين وابستگي عقلاً و منطقاً امري به شدت نکوهيده‌اي است.
4. انسان نامحدود و البته آزاد آفریده شده است و همه هستی مسخّر و در اختیار اوست. هیچ چیزی ارزش آن را ندارد تا انسانی را به خود ببندد و وابسته و زندانی خود کند و همه هستی رشد و ارتقاءشان در این است که در خدمت آدمی باشند نه بر عکس. حالا وقتی خود را وابسته به فردی می کنید، در واقع خود را از موقعیت برتر و آزادی که دارید به جایگاه پَست و محدودی تنزّل داده و گره می زنید. خود را شکننده می کنید. افراد و اشیاء دیگر زوال پذیر و رفتنی اند. دوست، برادر، همسر، شغل ، مدرک ، ثروت، سلامتی، احساس و ... ، همه تغییر پذیر و از بین رفتنی اند. و هرکس به آنها وابسته باشد، همواره رنج فرسودگی، تنهایی، جدایی و پست شدن را ناچاراً، با خود دارد.
5. در اسلام نیز به شدت از وابستگي به غير خدا پرهيز داده شده است. وابستگي رواني يا به تعبيري عشق را اين گونه تصوير کرده اند: " وقتي بنده‌اي از خدا فاصله مي‌گيرد، خداوند عشق غير خود را در اين فاصله قرار مي‌دهد." اولياي خدا و ائمه معصومين به دوستان، همسران و فرزندان خود دلبسته بودند، ولي سر سوزني به غير خدا وابسته نبودند.
6. با این اوصاف، هیچگاه نباید در ارتباط با دیگران و دوستان دچار وابستگی روانی- عاطفی گردید، ضمن این که باید روابط دوستانه را در یک رابطه دو طرفه و در حد و اندازه معقولی قرار داد و هرگز انتظار نداشته باشید که دوستان به همان اندازه شما به شما محبت کنند و رابطه برقرار کنند، اگر این چنین انتظار و توقعی دارید، نشان می دهد که شما در دوستی دچار افراط گردیده اید و به دوست خود وابسته شده اید.
7. انسان های منطقی، همواره سعی می کنند که در انتخاب دوستان، اصول و معیارهایی داشته باشند و نیز در ارتباطهای دوستانه خود، حد و اندازه ای قائل هستند. هرگز به دوستان خود وابسته نمی شوند و اگر روزی دوستانشان از معیارهای دوستی تخطی کردند، آنها را رها می سازند و به سراغ دوستان جدید دیگری می روند که معیارهای دوستی را داشته باشد.
8. توصیه می شود جهت مقابله با وابستگی روانی راهکارهای زیر را بکار ببرید:
1- معناي زندگي را به درستی دریابید و بدانید که معناي زندگي به امور گذرا متغير و بي‌مبنا اطلاق نمي‌گردد. و سعی کنید معنای جدیدی برای زندگی خود بیابید. دوستی برادرانه را تنها معنى زندگی خود ندانید. وابستگی افسرده‌وار چیزی جز عمیق‌تر کردن رگه‌های افسردگی در فرد، ثمره دیگری نخواهد داشت؛ پس با مطالعه و رفاقت با افراد مستقل و غیر وابسته و همچنین یافتن معناهای اصیل زندگی (که از هر گونه افسردگی و وابستگی به دور است ) زندگی مستقل عاطفی برای خود فراهم آورید.
2- هر گونه تغییر منطقی و عقلانی، اثرات مثبتی بر روحیه شما خواهد داشت. پس با تغییر محل زندگی و محدود کردن رفت و آمدها و دیدار دوست تان، از وابستگی خود بکاهید.
3- عزت نفس و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
4- سعی کنید کانون ارزشمندي خود را از بيرون و افراد بيروني به درون خود منتقل نمايید. بدانید که ارزش انسان بیش از این است که بهترين و سرنوشت‌سازترين لحظات عمر صرف يک امر موهوم، بي‌معنا و مرضی مثل وابستگی روانی شود.
5- بدانید که دلبستگي امري سالم و صد در صد خدايي است، ولي وابستگي رواني امري صد در صد مرضي و غير خدايي است. ‌آنچه متأسفانه شما گرفتار آن شده اید، وابستگي است. پس سعی کند موضوع وابستگی خود را از فرد مورد نظر به معشوق حقیقی (خدا) تغییر دهید.
6- با مراجعه حضوری به کلینک مشاوره و روانشناسی و با کمک گرفتن از روانشناس و مشاور با تجربه، زمینه های آشفتگی روانی خود را بشناسد و در رفع و درمان آنها بکوشد و کانون ارزشمندي خود را از بيرون و افراد بيروني به درون خود منتقل نمايید و به معناي واقعي زندگي دست ‌يابید.
7- از نظر شرعی و حقوقی برادر به فرد خاصی اطلاق می شود لذا شما نمی توانید یک فرد غریبه را که از مادر شما متولد نشده و یا مادرتان به ایشان شیر نداده است عنوان برادری را بگذارید؛ بنابراین ارتباط شما فرقی با دوست پسر و دختر ندارد و از نظر شرعی هم اشکال دارد!!
موفق باشید.

با سلام من با یکی از دوستانم که ادعا میکرد با یکی از افراد مهم در کارخانه ای در ارتباط است در رابطه با استخدام برادرم صحبت کردم ولی دوستم اظهار داشت تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام چنین کاری نمیشود که برای من این قدم را بردارد وجوابی داد که در عالم رفاقت برای من قابل هضم نبود در حالی که من برای وی زحمات زیادی کشیدم از او وجوابش شکه شدم چون انجام این کار وی را به سختی نمی انداخت از او دلسرد شدم نمیدانم ایا دوست واقعی روزهای سخت هست یا نه برای شناخت و امتحان او چه باید کرد چون شنیدم روایات زیادی در رابطه با شناخت دوست هست لطفا من را از این سر در گمی رها کنید با تشکر

ضمن آرزوی فراهم شدن کاری مناسب برای برادرتان برای شناخت دوست معیارهایی وجود دارد:
تنها با آزمایش و امتحان این امر میسر است. پروین اعتصامی میگوید:
پروین، نخست زیور یاران صداقت است
باری نیازموده، کسی را مدار دوست
تا دوستی را نیازموده ایم، نباید به او اعتماد کنیم. اکتفا کردن به ظاهر و روی خوش کافی نیست.
برای آزمودن دوستان مهم ترین راه، هفت چیز است:
1ـ آزمایش روحی:
اگر روان و عواطف خویش را به خوبی بشناسیم، از راه احساس درونی می توان میزان محبت دیگری را تشخیص داد.
2ـ آزمودن به گاه نیاز:
در موقع نیازمندی، می توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است :
لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ ؛
برادرت را مشناس مگر در وقت نیازت به او(1).
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراری پیوند نزدیک تر:
آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ آیا از همنشینی با تو احساس رضایت دارد؟ آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح می کند؟
4ـ آزمودن در سختی ها:
دوست خوب کسی است که در گرفتاری ها به یاری ات بیاید. امام علی(ع) می فرماید:
في الشِّدَّةِ يُختَبَرُ الصَّديقُ ؛
در سختي هاست كه دوست، آزموده مى شود .(2)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انسانی چهره واقعی اش را در حال خشم آشکار می سازد، از این رو امام صادق(ع) فرمود:
مَن غَضِبَ علَيكَ مِن إخوانِكَ ثلاثَ مَرّاتٍ فلَم يَقُلْ فيكَ مَكروها فَأعِدَّهُ لِنَفسِكَ ؛
اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی درباره ات نگفت، او را برای خود حفظ کن(3).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمی در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود بیرون می آورد و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد، از این رو می توان دوست را در سفر آزمود.
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستی واقعی، ناشی از سِمَت و مقام نیست . با نبود آن ها نیز پا بر جاست. امام علی(ع) می فرماید:
عِندَ زَوالِ القُدرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِن العَدُوِّ ؛
هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته می شود.(4)
8-آزمودن اندیشه و عقائد و رفتار:
امام على عليه السلام می فرماید :
احذَرْ صَحابَةَ مَن يَفِيلُ رَأيُهُ و يُنكَرُ عَمَلُهُ ؛ فإنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرٌ بِصاحِبِهِ؛(5)
از همنشينى با كسى كه انديشه اش، سست و فاسد است و كردارش، زشت و ناپسند، دورى كن؛ زيرا يار، با يار سنجيده مى شود.
علت این قضیه را بپرسد که چرا حاضر نشده اند برای برادر شما این کار را بکنند ؟ اگر پرسیده اید و برای تان قابل هضم نبوده، برای ما بگویید چه گفته اند تا بهتر راهنمایی تان کنیم. موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق .ج 71، ص 178.
2.غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش. ص424.
3. حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، يك جلد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هجرى قمری، ص 368.
4.غرر الحکم .
5.امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره ق، ص459.

با سلام من با یکی از دوستانم که ادعا میکرد با یکی از افراد مهم در کارخانه ای در ارتباط است در رابطه با استخدام برادرم صحبت کردم ولی دوستم اظهار داشت تحت هیچ شرایطی حاضر به انجام چنین کاری نمیشود که برای من این قدم را بردارد وجوابی داد که در عالم رفاقت برای من قابل هضم نبود در حالی که من برای وی زحمات زیادی کشیدم از او وجوابش شکه شدم چون انجام این کار وی را به سختی نمی انداخت از او دلسرد شدم نمیدانم ایا دوست واقعی روزهای سخت هست یا نه برای شناخت و امتحان او چه باید کرد چون شنیدم روایات زیادی در رابطه با شناخت دوست هست لطفا من را از این سر در گمی رها کنید با تشکر

ضمن آرزوی فراهم شدن کاری مناسب برای برادرتان برای شناخت دوست معیارهایی وجود دارد:
تنها با آزمایش و امتحان این امر میسر است. پروین اعتصامی میگوید:
پروین، نخست زیور یاران صداقت است
باری نیازموده، کسی را مدار دوست
تا دوستی را نیازموده ایم، نباید به او اعتماد کنیم. اکتفا کردن به ظاهر و روی خوش کافی نیست.
برای آزمودن دوستان مهم ترین راه، هفت چیز است:
1ـ آزمایش روحی:
اگر روان و عواطف خویش را به خوبی بشناسیم، از راه احساس درونی می توان میزان محبت دیگری را تشخیص داد.
2ـ آزمودن به گاه نیاز:
در موقع نیازمندی، می توان دوست را شناخت. از لقمان نقل است :
لا تَعرِفُ أخاكَ إلاّ عندَ حاجَتِكَ إلَيهِ ؛
برادرت را مشناس مگر در وقت نیازت به او(1).
دوست مشمار آن که در نعمت زند لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
3ـ آزمودن علاقه دوست به برقراری پیوند نزدیک تر:
آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ آیا از همنشینی با تو احساس رضایت دارد؟ آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح می کند؟
4ـ آزمودن در سختی ها:
دوست خوب کسی است که در گرفتاری ها به یاری ات بیاید. امام علی(ع) می فرماید:
في الشِّدَّةِ يُختَبَرُ الصَّديقُ ؛
در سختي هاست كه دوست، آزموده مى شود .(2)
5ـ آزمودن به هنگام خشم:
هر انسانی چهره واقعی اش را در حال خشم آشکار می سازد، از این رو امام صادق(ع) فرمود:
مَن غَضِبَ علَيكَ مِن إخوانِكَ ثلاثَ مَرّاتٍ فلَم يَقُلْ فيكَ مَكروها فَأعِدَّهُ لِنَفسِكَ ؛
اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی درباره ات نگفت، او را برای خود حفظ کن(3).
6ـ آزمودن در سفر:
آدمی در سفر، لباس تکلف و ریا را از تن خود بیرون می آورد و آن طور رفتار می کند که واقعاً می اندیشد، از این رو می توان دوست را در سفر آزمود.
7ـ آزمودن به هنگام زوال قدرت:
دوستی واقعی، ناشی از سِمَت و مقام نیست . با نبود آن ها نیز پا بر جاست. امام علی(ع) می فرماید:
عِندَ زَوالِ القُدرَةِ يَتَبَيَّنُ الصَّديقُ مِن العَدُوِّ ؛
هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته می شود.(4)
8-آزمودن اندیشه و عقائد و رفتار:
امام على عليه السلام می فرماید :
احذَرْ صَحابَةَ مَن يَفِيلُ رَأيُهُ و يُنكَرُ عَمَلُهُ ؛ فإنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرٌ بِصاحِبِهِ؛(5)
از همنشينى با كسى كه انديشه اش، سست و فاسد است و كردارش، زشت و ناپسند، دورى كن؛ زيرا يار، با يار سنجيده مى شود.
علت این قضیه را بپرسد که چرا حاضر نشده اند برای برادر شما این کار را بکنند ؟ اگر پرسیده اید و برای تان قابل هضم نبوده، برای ما بگویید چه گفته اند تا بهتر راهنمایی تان کنیم. موفق باشید.

پی نوشت ها:
1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق .ج 71، ص 178.
2.غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش. ص424.
3. حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، يك جلد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هجرى قمری، ص 368.
4.غرر الحکم .
5.امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، 1 جلد، انتشارات دار الهجره ق، ص459.

من دو سال پیش با یکی از همکلاسی های دانشگاهم تصمیم به اشنایی برای ازدواج داشتیم، بعد از مدتی یکی از دوستان نزدیک خودم(دختر) با این اقا رابطه دوستی برقرار کرد. اول که دختره با پسره دوست شده بود از رابطه من با پسر با خبر نبود اما بعد از مدتی از ان با خبر شد ولی به دوستی خودش با پسره ادامه داد و من هنوز از ماجرای این دو با خبر نبودم. بعد از مدتی که با خبر شدم سعی کردم با هر دو نفر صحبت کرده و از اصل ماجرا با خبر شوم، اما با دختره که صحبت کردم حرفی نزد . و چند ماه بعد وقتی دیدمش دختره گفت منو مجبور می کرد باهاش باشم . از من عذرخواهی کرد و من سعی کردم ناراحتیم را کنار بذارم و دختره رو بخشیدم و رابطه دوستی من و دختره دوباره برقرار شد . چند هفته پیش دوباره متوجه شدم که دختره دوباره با اون پسره رابطه برقرار کرده . توی این مدت دوستی جدید من با دختره مدام از بد بودن پسره می گفت . وقتی از دیگران شنیدم که این دو نفر دوباره با هم ارتباط دارند از دختره پرسیم ایا دوباره با اون پسر ارتباط داری ، گفت: نه . اما من بهش گفتم ولی بچه ها گفتن توی خیابون با اون پسره دیدنت خیلی هم خوشحال و خندان بودی . بهم گفت اون خنده از روی اجبار بود و من بخاطر چیزایی که از من پسره میدونه من مجبورم با اون باشم . من بهش گفتم ادم مجبور به خندیدن و رابطه اجباری اونم توی این خیابون نیست . من خیلی ازش ناراحتم از طرفی دلم نمی خواد قضاوت اشتباه کنم و خدا منو بخاطر این کار مجازات کنه و از طرفی دوست ندارم پس از یه بار گذشت ازش ، دوباره بخواد منو احمق فرض کنه . من رابطه ام را با اون پسر از همون وقتی که فهمیدم با دختره هست قطع کردم و بدون آبرو ریزی سکوت اختیار کردم . راهنماییم کنید نمیدونم با این دختره که هر روز می بینمش چه رفتاری داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟

خیانت در مواردی صادق است که کسی چیزی را که حق شما بوده و باید نسبت به شما وفادار می ماند ، از شما سلب نماید. اگر این فرد دوست شما بود و این آقا هم شوهر شما بود, می شد وقتی این دختر به سمت همسر شما رفته و روابطی خارج از چارچوب شرع، عرف و قانون برقرار کرده ، بگوییم که خیانت کرده و این آقا هم
به میل خود رفتار کرده ؛ پس خیانتکار است. اما در مورد مسأله ای که بیان کرده اید، ارتباط شما با این فرد هم نمی تواند مناسب تلقی گردد . از نظر شرع هم همین طور. بنا بر این این فرد به شما تعلق ندارد ، نه شرعاً و نه عرفاً و نه به لحاظ قانونی که مدعی شوید خیانتی صورت گرفته است.
اما به هر حال ممکن است بگویید ما قصد ازدواج داشته ایم و او میانه ما را بر هم زده است که البته به این شک دارم فردی که به عنوان همسر آینده خودتان در نظر گرفته اید ، چندان ارزشمند و یا از صداقتی برخوردار باشد که ارزش ریسک را داشته باشد. مراقب باشید که چنین فردی می تواند برای همیشه از این قبیل رفتارها داشته باشد و در یک زندگی مشترک هم واقعاً همین گونه رفتار نماید.
اما در خصوص دختر، ظاهراً باید بپذیریم که وابسته شده است و تمایل به ادامۀ روابط را دارد . نمی توان پذیرفت که از روی اجبار به ادامه روابط تن داده است. اصلاً خودتان را در برابر او ناراحت نشان ندهید چون علامت ضعیف بودن شما است و گمان می کند که چیزی ارزشمند را به دست آورده است. فردی که به قول شما توانسته است خیانت کند، به او هم می تواند خیانت کند و به احتمال زیاد روزی او را هم کنار خواهد گذاشت.
البته نمی توانیم انکار کنیم که شما نیز ممکن است نسبت به این فرد وابسته شده باشید . به همین دلیل باید خودتان را با برنامه و فعالیت دسته جمعی سرگرم سازید تا پس از مدتی از این افکار فارغ گردید. البته در انجام فعالیت ها باید بر فعالیت هایی متمرکز شوید که شما را به تحرک وادار نماید مانند انجام ورزش ها و نه فعالیت هایی که در آن ها صرفاً نقش تماشاچی و منفعل دارید ، مانند تلویزیون دیدن و بازی های منفعلانه. البته باید با استفاده از برخی فنون تغییر افکار نیز آشنا شوید که به راحتی بتوانید افکار خود را کنترل کنید و به مسیر دلخواه مطلوب هدایت نمایید.

صفحه‌ها