من دو سال پیش با یکی از همکلاسی های دانشگاهم تصمیم به اشنایی برای ازدواج داشتیم، بعد از مدتی یکی از دوستان نزدیک خودم(دختر) با این اقا رابطه دوستی برقرار کرد. اول که دختره با پسره دوست شده بود از رابطه من با پسر با خبر نبود اما بعد از مدتی از ان با خبر شد ولی به دوستی خودش با پسره ادامه داد و من هنوز از ماجرای این دو با خبر نبودم. بعد از مدتی که با خبر شدم سعی کردم با هر دو نفر صحبت کرده و از اصل ماجرا با خبر شوم، اما با دختره که صحبت کردم حرفی نزد . و چند ماه بعد وقتی دیدمش دختره گفت منو مجبور می کرد باهاش باشم . از من عذرخواهی کرد و من سعی کردم ناراحتیم را کنار بذارم و دختره رو بخشیدم و رابطه دوستی من و دختره دوباره برقرار شد . چند هفته پیش دوباره متوجه شدم که دختره دوباره با اون پسره رابطه برقرار کرده . توی این مدت دوستی جدید من با دختره مدام از بد بودن پسره می گفت . وقتی از دیگران شنیدم که این دو نفر دوباره با هم ارتباط دارند از دختره پرسیم ایا دوباره با اون پسر ارتباط داری ، گفت: نه . اما من بهش گفتم ولی بچه ها گفتن توی خیابون با اون پسره دیدنت خیلی هم خوشحال و خندان بودی . بهم گفت اون خنده از روی اجبار بود و من بخاطر چیزایی که از من پسره میدونه من مجبورم با اون باشم . من بهش گفتم ادم مجبور به خندیدن و رابطه اجباری اونم توی این خیابون نیست . من خیلی ازش ناراحتم از طرفی دلم نمی خواد قضاوت اشتباه کنم و خدا منو بخاطر این کار مجازات کنه و از طرفی دوست ندارم پس از یه بار گذشت ازش ، دوباره بخواد منو احمق فرض کنه . من رابطه ام را با اون پسر از همون وقتی که فهمیدم با دختره هست قطع کردم و بدون آبرو ریزی سکوت اختیار کردم . راهنماییم کنید نمیدونم با این دختره که هر روز می بینمش چه رفتاری داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟
خیانت در مواردی صادق است که کسی چیزی را که حق شما بوده و باید نسبت به شما وفادار می ماند ، از شما سلب نماید. اگر این فرد دوست شما بود و این آقا هم شوهر شما بود, می شد وقتی این دختر به سمت همسر شما رفته و روابطی خارج از چارچوب شرع، عرف و قانون برقرار کرده ، بگوییم که خیانت کرده و این آقا هم
به میل خود رفتار کرده ؛ پس خیانتکار است. اما در مورد مسأله ای که بیان کرده اید، ارتباط شما با این فرد هم نمی تواند مناسب تلقی گردد . از نظر شرع هم همین طور. بنا بر این این فرد به شما تعلق ندارد ، نه شرعاً و نه عرفاً و نه به لحاظ قانونی که مدعی شوید خیانتی صورت گرفته است.
اما به هر حال ممکن است بگویید ما قصد ازدواج داشته ایم و او میانه ما را بر هم زده است که البته به این شک دارم فردی که به عنوان همسر آینده خودتان در نظر گرفته اید ، چندان ارزشمند و یا از صداقتی برخوردار باشد که ارزش ریسک را داشته باشد. مراقب باشید که چنین فردی می تواند برای همیشه از این قبیل رفتارها داشته باشد و در یک زندگی مشترک هم واقعاً همین گونه رفتار نماید.
اما در خصوص دختر، ظاهراً باید بپذیریم که وابسته شده است و تمایل به ادامۀ روابط را دارد . نمی توان پذیرفت که از روی اجبار به ادامه روابط تن داده است. اصلاً خودتان را در برابر او ناراحت نشان ندهید چون علامت ضعیف بودن شما است و گمان می کند که چیزی ارزشمند را به دست آورده است. فردی که به قول شما توانسته است خیانت کند، به او هم می تواند خیانت کند و به احتمال زیاد روزی او را هم کنار خواهد گذاشت.
البته نمی توانیم انکار کنیم که شما نیز ممکن است نسبت به این فرد وابسته شده باشید . به همین دلیل باید خودتان را با برنامه و فعالیت دسته جمعی سرگرم سازید تا پس از مدتی از این افکار فارغ گردید. البته در انجام فعالیت ها باید بر فعالیت هایی متمرکز شوید که شما را به تحرک وادار نماید مانند انجام ورزش ها و نه فعالیت هایی که در آن ها صرفاً نقش تماشاچی و منفعل دارید ، مانند تلویزیون دیدن و بازی های منفعلانه. البته باید با استفاده از برخی فنون تغییر افکار نیز آشنا شوید که به راحتی بتوانید افکار خود را کنترل کنید و به مسیر دلخواه مطلوب هدایت نمایید.