حديث

سلام، چهل روز صبح خواندن زیارت عاشورا بهتر است در چه تاریخی خوانده شود؟ مثلا از اول ربیع الاول تا دهم ربیع الثانی؟ حالا اگه شما بیشتر اطلاع دارید کمک کنید بهتر است در چه ماهی خوانده شود؟

پاسخ:
برادر گرامي فرقي نمي كند از كي شروع شود مهم اين است كه از تاريخي كه شروع مي كنيد تا چهل روز پشت سرهم بخوانيد.
شايد خواندن آن از روز عاشورا تا اربعين (20صفر) بهتر باشد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سخنی از امام علی (علیه السلام) هست که مایلم متن دقیق فارسی و عربی آن را بدانم که در آن مردم را به سه گروه تقسیم می کند، «گروهی که به امید بهشت نیکوکارند، گروهی از ترس جهنم و گروهی به عشق خداوند.» با تشکر

پاسخ:
شايد منظور شما اين سخن حضرت باشد:
وَ قَالَ(ع)‏ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار
1- گروهى خدا را از روى رغبت (در ثواب و پاداش) بندگى مي كنند و اين عبادت بازرگانان است (كه سود داد و ستد را در نظر دارند) 2- و گروهى خدا را از روى ترس بندگى مى‏ نمايند و اين عبادت غلامان است (كه از بيم فرمان مولایشان را انجام مى‏ دهند) 3- و گروهى از روى سپاسگزارى خدا را بندگى مي كنند و اين عبادت آزادگان است (كه خدا را با معرفت و اخلاص عبادت نموده و نظرى ندارند جز آنكه او را شايسته عبادت و بندگى مى‏ دانند).
دقت بفرماييد كه نوع اول و دوم هم عبادت صحيح است از اين رو حضرت در هر سه مورد فرمود عَبَدوا الله (يعني خدا را عبادت مي كنند.) اما عبادت برتر همان عبادت قسم سوم است.

پي نوشت ها:
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص510.
موفق باشید.

با سلام سوال من در مورد ((حکم حرام شدن استمنا یا خود ارضایی با توجه و مقایسه شرایط دوران قدیم وجدید است !!؟؟؟؟))) بنده مقالات و احادیث و با توجه به آیه ای از قرآن کریم که شما دراین خصوص ذکر میکنید>>حرمت خودارضایی به طور روشن از آیه 5 تا 7 سوره مومنون به دست می آید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏ شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند»را مطالعه کردم سوال و ابهام مهمی که میتواند در این خصوص مطرح شود اینه که در عربهای قدیم وحتی امروز رسم یر این بوده که مردی که بالغ میشده و به توان مالی میرسیده مثلا در 16 سالگی برای خود کنیزکی میخریده و عطش و نیازهای جنسی اش را با او برطرف میکرده و بعد از شرایط فراهم، و بدور از شتاب زدگی و فشار شهوت و صبر کافی یه همسر ایده ال و اصیل را با خیال جمع به عقد خود در می آورده و زمین اون موقع هم برای سرپناه فراوان و نعمت به مراتب بیشتر بوده و از همسر شرعی خود بچه دار میشده و لذت زنگی اش را میبرده خدا را هم خشنود میکرده خداوند متعال با توجه به این شرایط(یعنی شرایط آیه ای در این خصوص که هرکس بجز کنیـز و همسر شرعی خود دفع شهوت کنه خیانتکاره را""می فرستد و مطرح میکند و پیامبر و امامان با توجه به فراهم بودن و فراوان بودن راههای خشنودی خدا (کنیز بعد همسر)در اون زمان پیرامون این موضوع سخن و نهی میکردند مردم رو از استمنا تا مردم تشویق به حلال خدا شوند ..... امـــا حالا چی مسلمانان مجرد امروزی اگر هزاری هم خود را از عوامل تحریک آمیز دور کنند و هزاری هم به طرف ازدواج شتاب کنند اما با توجه به:"" طولانی بودن تحصیلات و مجبور بودن به تحصیلات برای عدم سرمایه در دست جوانان "" گران و حتی نبود قطعه ای از زمین خدا برای سرپناه"" و"" ایرادات و توقعات نجومی دختر خانم های خصوصا تحصیل کرده از جوانان مرد""اختلافات خونوادگی هزینه های سرسام آور و.....حرکت به سمت ازدواج لاکپشتی وار میشه و کمتر کسی جرات حمله به این تابو و شکستنش را میکندو داشتن کنیزک هم که اصلا رسم نیست و در نظر خانم ها منفوره.... آیا خداوندگار مهربان و پیامبر و ایمه معصومین اگر میخواستند در این دوران پیچیده امروزی ذر این خصوص نظر بدهند آیا باز همان آیات و احادیث را می شنویدیم یا نظرات سازگارتری با وجود طبیعت و غریزه انسان در دوران امروزی؟؟؟؟؟؟

پاسخ:
پرسشگر محترم علاوه بر آيه بالا در روايات به صراحت استمنا و خود ارضايي نهي شده است.
اما اين كه در آن زمان شرايط با امروز فرق مي كرده و ...، دليل نمي شود كه حكم حرمت استمنا را مربوط به آن زمان بدانيم. بلكه اين حكمي جاويد و هميشگي است و با توجه به ذات خبيث اين عمل، اين حكم از جانب خداوند صادر شده است.
اما اين كه نوشته ايد در قديم جوان مي توانسته يك كنيز بخرد و ...، اين گونه كه شما نوشته ايد نبوده و خريدن كنيز در توان همه افراد جامعه نبوده است. بلكه فقط توانگران مي توانستند كنيز بخرند. هر كنيزي هم از لحاظ سن و زيبايي و ... به گونه اي نبوده كه رغبت به همبستري با او باشد. امروز هم توانگران مي توانند با پرداخت مبلغ قابل توجهي پول به جاي كنيز زن جواني را به موقت عقد كند و نياز خود را رفع كنند. بنا بر اين توانمندان هميشه راهكار دارند و فقيران هستند كه راه كار برايشان كم است و بايد توقع خود را پايين آورند و براي رسيدن به حلال تلاش كنند و در برابر محروميت ها تحمل ورزند.
اما اسلام ازدواج را راحت كرده و اين خود مردم هستند كه اين مشكلات را ايجاد كرده اند و خودشان هم بايد آن را حل كنند و متاسفانه فعلا چوبش را جواناني مي خورند كه نه پول دارند و نه شغل و ...
پس اگر چيزي مفسده داشت ديگر حرمت آن منحصر به يك زمان نيست. بلكه هميشه منهي است و اين كه امروزه ازدواج مشكل شده دليل نمي شود كه حرام خدا حلال شود.
موفق باشید.

برخی به طور جدی ادعا می کنند علاوه بر دوازده امام، دوازده مهدی هم وجود دارد و همچنین قائل به امامت و وصی بودن احمد بن الحسن هستند و حدیثی را می آورند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به امام علی(علیه السلام) گفته است که بعد از تو دوازده امام وجود دارد و ضمنا بیان کنید که آخرین وصی مگر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست؟

پاسخ:
رواياتي وجود دارد كه بيان مي دارد، بعد از دوازده امام(علیهم السلام) دوازده مهدي، مي آيند يا اينكه به طور كلي مي فرمايند دوازده مهدي وجود دارد كه مرحوم مجلسي اين روايات را در جلد 13 بحار جمع آوري كرده و به چند نمونه آن اشاره مي كنيم:
شيخ صدوق در كتاب كمال الدين از ابو بصير روايت مي كند كه گفت: به حضرت صادق (علیه السلام) عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه از پدرت شنيدم مي فرمود: بعد از قائم دوازده مهدى خواهد بود. حضرت صادق (ع)فرمود: پدرم فرموده است: دوازده مهدى و نفرمود دوازده امام آنها مردمى از شيعيان ما هستند كه مردم را دعوت به دوستى ما و شناسائى ما مي كنند.
و هم در غيبت شيخ طوسى از ابو حمزه ثمالى روايت مي كند كه حضرت صادق(ع) ضمن حديث طولانى فرمود: اى ابو حمزه ما را بعد از قائم يازده مهدى خواهد بود كه همه از اولاد حسين(ع) مي باشند.
شيخ طوسى در كتاب «غيبت» از جعفر بن محمد مصرى و او از عمويش حسين بن على از پدرش روايت مي كند كه حضرت صادق(ع) از پدران بزرگوارش روايت كرده كه امير المؤمنين (ع) فرمود: پيغمبر (ص) در شب رحلتش به من فرمود: يا ابا الحسن! صحيفه و دواتى بياور سپس پيغمبر وصيت خود را املا فرمود تا به اينجا رسيد ...: يا على! بعد از من دوازده امام خواهد بود، و بعد از آنها دوازده مهدى مي باشد. يا على تو نخستين آن دوازده امامى. سپس يك يك ائمه را نام برد تا اين كه فرمود: حسن (عسكرى) هم اين صحيفه را بفرزندش م ح م د كه از ما آل محمد محفوظ است تسليم كند، اين ها دوازده امام هستند. بعد از مهدى موعود دوازده مهدى‏ديگر خواهد بود، چون او وفات كرد، آن را تسليم كند به مهدى اول كه داراى سه نام است: يك نام مثل نام من، و يك نام مانند نام پدرم عبد اللَّه و احمد و اسم سوم مهدى است و او نخستين مؤمن است.
شيخ حسن بن سليمان در «منتخب البصائر» از جمله رواياتى كه سيد على بن عبد الحميد به سند خود از حضرت صادق (ع) روايت نموده اين است كه فرمود: بعد از قائم، دوازده مهدى خواهد بود از اولاد حسين (ع).(1)
خود مرحوم علامه مجلسي بعد از بيان اين احاديث، دو توجيه درباره اين روايات بيان مي كند و مي نويسد: « اين اخبار كه ذكر شد با آنچه ميان ما شيعه مشهور است، مخالفت دارد. راه تأويل آنها بدو گونه است:
اول اينكه مقصود از دوازده مهدى پيغمبر و ساير ائمه غير قائم باشد. به اين معنى كه آنها بعد از قائم به دنيا رجعت نموده و به نوبه سلطنت مى‏نمايند، و روايتي هم است كه مهدى را به همه ائمه تأويل كرده و همچنين اينكه قائم بعد از مرگش دوباره به دنيا برمي گردد.
توجيه دوم اينكه اين مهدى ‏ها جانشينان قائم باشند كه در زمان ساير ائمه كه رجعت‏ به دنيا مي كنند، مردم را دعوت به دين خدا مي نمايند، تا زمان از وجود حجت خالى نماند، هر چند جانشينان انبيا و ائمه حجت‏هاى خدايند.(2)
رواياتي است كه در آن كلمه مهدي براي بقيه ائمه(ع) هم بكار برده شده است به عنوان صفت آنها كه هدايت شده هستند:
«ابو بصير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً مَضَى سِتَّةٌ وَ بَقِيَ سِتَّةٌ يَصْنَعُ اللَّهُ بِالسَّادِسِ مَا أَحَب‏؛ (3)؛ابو بصير گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏ فرمود: در ميان ما دوازده‏ مهدىّ‏ است كه شش مهدىّ در گذشته و شش مهدىّ باقى است و خداوند با ششمين مهدىّ آنچه كه خواهد كند.
«قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الدِّينِ آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ‏؛ (4)؛ امام حسين (ع) فرمود: از ما خاندان دوازده‏ مهدىّ‏ خواهد بود كه اوّلين آنها امير المؤمنين عليّ بن أبى طالب است و آخرين آنها نهمين از فرزندان من است و او امام قائم به حقّ است و خداى تعالى زمين را به واسطه او پس از موت زنده كند و دين حقّ را به دست او بر همه اديان چيره نمايد. گرچه مشركان را ناخوش آيد، او را غيبتى است كه اقوامى در آن مرتدّ شوند و ديگرانى در آن پابرجا باشند و اذيّت شوند و به آنها بگويند: اگر راست مى‏ گوئيد اين وعده چه وقت عملى شود؟ بدانيد كسى كه در دوران غيبت او بر آزار و تكذيب صابر باشد مانند مجاهدى است كه با شمشير پيشاروى رسول خدا (ص)مجاهده كرده است.
همچنين در زيارت جامعه كبيره كه براي دوازده امام(ع) است تعبير « المهديون» به عنوان يكي از صفات آنها بيان شده است.
درباره «احمد بن الحسن» و ادعاي امامت و وصي بودن او منظورتان را نفهميديم كه چه كسي چنين ادعايي مي كند؟

پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مهدى موعود، ترجمه، ج13، ص 1238، باب 35.
2. همان، ص 1241.
3. شيخ صدوق، كمال الدين، ترجمه منصور پهلوان‏، ناشر دار الحديث‏،ج1، ص 11.
4. همان، ج‏1، ص 584.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

لطفاً منابع کامل سخن امام علی (علیه السلام): "در شنیدن اثری هست که در دانستن نیست" را بیان کنید.

پاسخ:
اين حديث به همين شكل در آثار شهيد مطهري بدون استناد محكمي موجود است.
ايشان در فايده هاي موعظه نوشته است:
هيچ فردى از موعظه بى‏ نياز نيست. ممكن است فردى از تعليم شخص ديگرى بى ‏نياز باشد، اما از موعظه او بى‏ نياز نيست؛ زيرا دانستن يك مطلب است و متذكر شدن و تحت تأثير تلقين ... واعظ مؤمن متقى قرار گرفتن، مطلب ديگر است.
مى‏ گويند على (عليه السلام) به يكى از اصحابش مى‏ فرمود: عِظْنى مرا موعظه كن، و مى‏ فرمود:
در شنيدن اثرى هست كه در دانستن نيست.(1)

پي نوشت:
1. مطهري مرتضي، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بي تا، ج 25، ص 345.
موفق باشید.

با سلام، در زیارت عاشورا هنگامی که می فرمایید « اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ » منظور از اولی و دومی و سومی و چهارمی چیست؟ با تشکر

پاسخ:
در بعضي از كتب معتبر كه اين زيارت را نقل كرده اند، اين فصل بدين صورت نيست مثلا در كامل الزياره ابن قولويه اين فصل به اين عبارت آمده:
«اللهم خص انت اول ظالم ظلم آل نبيك باللعن ثم العن اعداء آل محمد من الاولين و الآخرين الهم العن يزيد و...».(1)
سيد ابن طاووس هم بعد از ذكر اين زيارت مي نويسد: در مصباح الكبير دو فصل آخر كه صد بار تكرار مي شوند، وجود ندارد. (2)
اگر معصوم مي خواست اين افراد را به نام بشناسيم و به نام لعنت كنيم، نام آنان را مي برد.
ما هم مثل معصوم مي گوييم:
خدايا! اولين و دومين و سومين و چهارمين ظالم بر خاندان پيامبر را لعن كن و يزيد را به عنوان نفر پنجم و بقيه ظالمان كربلا (و غير كربلا را).
در تاريخ آمده است كه:
وقتي دشمنان شيخ طوسي سعايت او را نزد خليفه عباسي كردند و خليفه منظور از اين افراد را كه در زيارت نقل شده در مصباح آمده، از شيخ پرسيد، شيخ جواب داد: اولي قابیل است كه هابیل را به ناحق كشت. دوم قيدار پي كننده شتر صالح است. سوم قاتل يحيي بن زكريا است. چهارم ابن ملجم قاتل علي بن ابي طالب است. افراد نامبرده هم قاتلان امام حسين هستند.(3)
گرچه توجيه شيخ (قدس سره) توجيه خوبي است، ولي اگر اين عبارت از معصوم (عليه السلام) صادر شده باشد، منظورش را به ابهام فرموده است و كسي هم نمي تواند به يقين بگويد منظور معصوم چيست.

پي نوشت ها:
1. ابن قولويه، كامل الزيارات، اول، نجف، مرتضوي، 1356 ق، ص 332.
2. ابن مشهدي، مزار، ص 485 پاورقي.
3. شيخ طوسي، استبصار، چهارم، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1362ش، ج1، ص16 (مقدمه در ترجمه و زندگي نامه شيخ).
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام،

1- درسته که حضرت مهدی موعود بعد از ظهور برای مسیح زن اختیار می کنه؟ آیا این زن، زن خاصی هست...؟

2- چرا رجعت از امام حسین (علیه السلام) شروع میشه نه حضرت علی (ع)...؟

3- درسته امام زمان بعد از ظهور در مسجد حنانه زندگی می کنه...؟

4- درسته مسیح در مسجد براثا با زنش زندگی می کنه و ملکیت این مسجد واقعا برای مریم مقدس بوده و ارث مسیح است و علت اکرام این مسجد چیه...؟

باتشکر

پاسخ1:
چنين مطلبي در منابع معتبر يافت نشد.
--------------------------

پاسخ2:
علت اينكه امام حسين (علیه السلام) اولين كسي است كه رجعت مي كند، معلوم نيست، در روايات نيز به علت اين امر اشاره نشده. آنچه در برخي روايات آمده، اين است: اولين كسي كه در جريان رجعت به دنيا برمي گردد، امام حسين (ع) است. امام صادق(ع) فرمود: نخستين كسي كه زمين براي او شكافته مي‌شود و به زمين باز مي گردد،‌ حسين بن علي(ع) است».(1) در روايت ديگر آمده «نخستين كسي كه به دنيا رجعت مي‌كند، حسين بن علي(ع) است. به قدري حكومت مي‌كند كه از كثرت سنّ ابروهايش ، روي ديدگانش مي‌ريزد».(2)
شايد ويژگي هايي كه امام حسين دارد آن حضرت را در اين موضوع متمايز نموده است و اين امتياز (رجعت) نصيب ايشان گرديده است.
1) فداكاري‏هاي امام حسين (عليه‏ السلام)، دين را زنده كرد و نقش او در زنده نگه داشتن دين اسلام، ويژه و حائز اهميت است.
2) مصيبت حضرت امام حسين (عليه‏ السلام)، براي هيچ امام و پيامبري پيش نيامده است. مصيبت امام حسين (عليه‏ السلام)، از همه مصيبت‏ ها بزرگ‏ تر و سخت‏ تر بود. اگر عامل ديگري هم در كار نبود، همين عامل كافي است كه نشان بدهد چرا براي امام حسين (عليه‏ السلام) اين ويژگي وجود دارد.
3) دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسين (عليه‏ السلام)، قصد نابود كردن دين اسلام را داشتند. دشمنان امام حسين (عليه‏ السلام) كه اين ستم ها را برخاندان پاك رسول خدا روا داشتند و تلاش كردند حتي حادثه كربلا، به كلي فراموش شود. نيز بايد دوباره به دنيا رجعت نموده و تقاص بخشي از ستم ها را بپردازند.
رجعت اختصاص به بهترين انسان ها و پليدترين انسانها دارد. كساني كه مصائب مذكور را بر اهل بيت روا داشتند پليد ترين انسانها هستند و بايد رجعت نموده و در برابر ستم ديدگان قرار گيرند تقاص دنيايي را نيز پس دهند.
در اين باره به كتاب هاي زير مراجعه فرماييد:
-مجتبي تونه اي، موعود نامه (رجعت امامان)
- محمدكاظم قزويني، امام مهدي (ع) از ولادت تا ظهور.

پي‌نوشت‌ها:
1.علامة مجلسي ، بحار الأنوار، بيروت – لبنان،، ناشر : دار إحياء التراث العربي سال چاپ : 1403 - 1983 م ، ج 53، ص 63 .
2 .همان ، ص46.
-----------------------------------

پاسخ3:
چنين مطلبي در منابع معتبر يافت نشد.
-----------------------------------

پاسخ4:
چنين مطالبي در منابع معتبر يافت نشد.
اما علت اكرام اين مسجد:
در غرب بغداد، روستايي به نام براثا وجود داشت كه اكنون محلّه اي از شهر محسوب مي شود و پيشينه آن به قبل از اسلام باز مي گردد. براثا از كلمه «برثيا»، به معناي «بيرون» گرفته شده است .
ويژگي هاي مسجد براثا كه به آن فضيلت و برتري داده، چنين است:
1. امام علي(ع) در سرزمين براثا چند روزاقامت كرد. در سال (37هـ .ق.) هنگامي كه در جنگ خوارج، از منطقه نهروان به كوفه باز مي گشت، در راه، به سرزميني در نزديكي براثا رسيد و پرسيد: نام اين سرزمين چيست؟ گفتند: زوراء.
فرمود: از اين سرزمين دوري كنيد؛ زيرا ممكن است فرو رود. راه خود را ادامه دادند و به سرزمين ديگري رسيدند، فرمود: اين سرزمين چه نام دارد؟ گفتند: بحرا. در آنجا هم توقف نكرد و به راه خود ادامه داد. پس از اندكي، از دور شبحي ديده شد، نزديكتر كه آمدند، ديدند آن سياهي، صومعه راهبي (مسيحي)، به نام حباب است. راهب كه سر و صداي لشكريان را شنيد، از صومعه بيرون آمد. امام علي(علیه السلام) به راهب گفت: «مي خواهيم در اين مكان پياده شويم». راهب گفت: «خير، شما و لشكرتان، اين سرزمين را ترك كنيد.»
حضرت علّت را پرسيد. راهب پاسخ داد: «در كتاب ما آمده است: در اين سرزمين هيچ كس توقف نمي كند، مگر اينكه پيامبر يا وصي او باشد و بخواهد با لشكر خود در راه خدا بجنگد.»
حضرت در جواب سخنان راهب فرمود: «من وصيّ سيّد الانبيا هستم و نيز سيد اوصيايم.»
راهب با تعجب پرسيد: «شما از بزرگان قريش و وصي محمدبن عبدالله هستيد؟»
امام جواب داد: «آري، من همان شخص هستم.»
راهب گفت: «خبر شما را در انجيل ديده ام كه در اين سرزمين پياده خواهي شد. اكنون شما در سرزمين براثا هستيد؛ جايي كه روزگاري خانه مريم و عيسي بوده است.
امام در جواب فرمود: «صبر كن اي راهب و ديگر سخن نگو»، سپس حضرت نزديك محلي رفت و با پاي خود خاك را كنار زد و گفت: «اين چشمه حضرت مريم است» و آنگاه به لشكريان دستور داد 17 ذراع خاك را كنار زدند، ناگهان سنگ سفيدي ظاهر شد، امام فرمود: «مريم، عيسي را بر روي اين سنگ نهاد». سپس امام روي همان سنگ نماز خواند و خيمه اش را روي آن نصب كرد و چهار روز در آنجا اقامت فرمود و در اين مدت روي همان سنگ مشغول عبادت بود. راهب با همين ملاقات، اسلام آورد و گفت: «أشهد أن لا إله إلاّ الله و أنّ محمّداً رسول الله و أنّك عليّ بن أبي طالب وصيّه». پس از آنكه حباب، مسلمان شد، حضرت دستور داد، صومعه را به مسجد تبديل كند.
2. سرزمين مقدسي است كه انبياي بزرگ الهي، چون عيسي و ابراهيم(ع) در آنجا نماز خوانده اند.
3. خانه حضرت مريم و عيسي(ع) در اين سرزمين بوده است.
4. به جز اميرالمؤمنين علي(ع) امام حسن و حسين(ع) هم در آن سرزمين نماز خوانده اند.
5. محلّ دفن يكي از پيامبران الهي احتمالاً حضرت يوشع(ع) است.
6. امام صادق(عليه السلام) فرمود: در كنار شما قبرستاني است كه آن را براثا مي گويند، از آن گورستان 120 شهيد، كه در رتبه شهداي بدر مي باشند، محشور خواهند شد.
به دليل اين قداستِ تاريخي، به خصوص اقامت چند روزه امام علي(ع) در سرزمين براثا، شيعيان در آن محل مسجدي ساختند و اين مكان را مقدس مي شمردند. در طول سالهاي فرمانروايي بني اميه و بني عباس، مسجد براثا از مهمترين پايگاههاي تجمع شيعيان بود. (1)

پي نوشت:
1. ره توشه عتبات عاليات، جمعي از نويسندگان، نشر مشعر،پنجم1388،تهران ،ص398-402.

موفق باشید.

صفحه‌ها