پرسش وپاسخ

پايان وقت نمازمغرب و عشا ، نصف شب است . نصف شب به موقعي مي گويند که اگر شب را از اول غروب تا اذان صبح ، حساب کرده و تقسيم بردو کنيم ، نصف شب شرعي ، معين مي شود.(1) نصف شب شرعي،غالبا حدود 11 ساعت و يک ربع ، بعد از اذان ظهر است.
اگر کسي نمازمغرب و عشا را به جهت عذري تا نصف شب نخوانده باشد، بنا براحتياط واجب بايد تا قبل از اذان صبح بدون اينکه نيت ادا و قضا کند، به جا آورد؛ اما اگر عمداً نخواند، بعد از نيمه شب هردو را بايد به نيت قضا بخواند.(2)البته در آخر وقت به اندازه 4 رکعت،(در سفر به مقدار دو رکعت) وقت مخصوص نماز عشا است ،يعني در اين زمان نمي توان نماز مغرب را خواند.(3) بنابراين نماز مغرب زودتر از نماز عشا قضا مي شود.
پي نوشت ها:
1.آيت ا لله مکارم شيرازي،توضيح المسائل،م 679 .
2. همان،م 680.
3. همان،م 676.

پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «با فضيلت ترين اعمال امتم انتظار فرج است».

1- برترین اعمال در عصر غیبت؟

2- اولین کسی که با حضرت مهدی بیعت می کند کیست؟

3- معنای "حجت"؟

4- خواندن کدام دعا در شب نیمه شعبان  توصیه شده؟

5- اماکن منسوب و مرتبط با  وجود مقدس امام زمان ؟

6- حضرت مهدی چه موقع و در کجا ظهور می کند؟

پرسش1: برترين اعمال در عصر غيبت چيست؟
پاسخ:
در زمان غيبت وظايف متعدد براي منتظران بيان شده و هرکدام آن ها اهميت وفضيلت دارند،اما در برخي روايات با فضيلت ترين و برترين عمل، انتظار فرج ذکر شده است. پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «با فضيلت ترين اعمال امتم انتظار فرج است».(1)

پي نوشت :
1. لطف الله صافي، منتخب الاثر، ص 629، حديث 5 .
-------------------------------

پرسش 2: اولين کسي که با حضرت مهدي بيعت مي کند کيست؟
پاسخ:
بر اساس برخي روايات اولين فردي که با حضرت بيعت مي کند جبرئيل است. ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) نقل مي کند اولين کسي که با قائم (عج) بيعت مي کند جبرئيل است (1 ) براي آگاهي بيشتر به کتاب موعود شناسي مراجعه نمائيد.

پي نوشت:
1. موعود شناسي وپاسخ به شبهات ،ص561 ؛ احتجاج طبرسي ،ص 431 .
-----------------------------

پرسش 3: معناي "حجت"چيست؟
پاسخ:
حجّت به معناي نمودار، دليل، بيّنه، برهان است. راغب گويد: حجت دليلى است كه مقصود را روشن سازد. (و تلك حجتنا آتيناها ابراهيم على قومه) (1)
چنان كه احتجاج به معنى دليل آوردن و محاجّه دليل آوردن دو خصم در برابر يكديگر بر اثبات مطلبى باشد.
رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل؛
پيامبرانى مژده دهنده و بيم دهنده فرستاديم تا مردمان را پس از آمدن پيامبران بر خدا دليل و عذر و بهانه اى نباشد. (2)
قل فلله الحجة البالغة؛ بگو: اى محمد كه دليل و برهان رسا از آن خداوند است. (3)
پيامبران و اوصياى آن ها را از اين جهت حجت گويند كه خداوند به وجود آن ها بر خلق خود احتجاج كند و اين كه آن ها دليلند بر وجود خدا و گفتار و كردارشان دليل است بر نياز مردم به قانون آسمانى.

پي نوشت ها
1.انعام(6)آيه 83.
2. نساء(4)آيه 165.
3. انعام،آيه149.
------------------------------------

پرسش 4: خواندن کدام دعا در شب نيمه شعبان توصيه شده؟
پاسخ:
شب نيمه شعبان بعد از شب قدر از بزرگ ترين ومهم ترين شب ها در اسلام شمرده شده است. شبي است که توبه و استغفار، تلاوت قرآن، خواندن نماز، دعا و مناجات با خدا و احيا و شب زنده داري آن سفارش شده است. (1) علاوه براين اعمال، برخي از مهم ترين اعمال شب نيمه شعبان عبارت است از:
1- زيارت امام حسين (عليه السلام).
2- چهار رکعت نماز، بعد از هر دو رکعت تشهد و سلام گفته مي شود. در هر رکعت بعد از خواندن حمد، ده مرتبه سوره قل هو الله احد خوانده شود و بعد از نمازاين دعا خوانده شود:
« اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ فَقِيرٌ وَ إِنِّي عَائِذٌ بِكَ وَ مِنْكَ خَائِفٌ وَ بِكَ مُسْتَجِيرٌ، رَبِّ لَا تُبَدِّلِ اسْمِي، رَبِّ لَا تُغَيِّرْ جِسْمِي، رَبِّ لَا تُجْهِدْ بَلَائِي، أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقَابِكَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذَابِكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ، جَلَّ ثَنَاؤُكَ، أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ وَ فَوْقَ مَا يَقُولُ الْقَائِلُون‏» (2)
3- نماز جعفر طيار به همان کيفيتي که در مفاتيح الجنان آمده است. (3)
4- دو رکعت نماز به اين کيفيت که، پيش از خواندن نماز عشا غسل کند، لباس نظيف و پاکيزه بپوشد، به نماز بايستد، در رکعت اول بعد از حمد سه آيه اول سوره بقره، بعد از آن آيت الکرسي، سپس سه آيه آخر سوره بقره را بخواند. در رکعت دوم بعد از حمد، هر يک از سوره هاي ناس و فلق و توحيد را هفت مرتبه بخواند. (4)
5- خواندن چهار رکعت نماز به شرح زير مستحب است:
بعد از هر دو رکعت تشهد و سلام گفته مي شود، در رکعت اول بعد حمد، سوره يس، در رکعت دوم بعد از حمد سوره حم دخان، در سوم بعد از حمد الم سجده، در رکعت چهارم بعد از حمد سوره ملک خوانده شود. (5)
6- يکصد رکعت نماز، بعد از هر دو رکعت تشهد و سلام گفته مي شود. در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه سوره توحيد خوانده شود.(6) مرحوم حاج شيخ عباس قمي با استفاده از روايات پانزده عمل مستحبي را براي اين شب در مفاتيح ذکر کرده است.

پي نوشت ها:
1. وسايل الشيعه ، ج8 ، ص105.
2. الکافي ، ج3 ، ص 469.
3. وسايل الشيعه ، ج 8 ، ص 59.
4. همان ، ص 108.
5. همان .
6. همان.
---------------------------------

پرسش 5: حضرت مهدي (عج) چه موقع و در کجا ظهور مي کند؟
پاسخ:
روايات، ظهور امام زمان را از مسجد الحرام، در مکه بيان مي دارد.(1) آمده است که مردم بين رکن و مقام با حضرت بيعت مي‌کنند. (2 )
برخي گفته‌اند که حضرت در روز جمعه ظهور مي‌کند (3). در برخي روايات آمده که حضرت در روز شنبه مصادف با روز عاشورا، ظهور مي‌کند.(4)
زمان ظهور حضرت و اينکه در چه سالي است، مشخص نيست. در روايات آمده که کساني که زمان ظهور را معين کنند، از دروغگويان هستند.(5)
براي آگهي بيشتر به کتاب موعودشناسي از علي‌اصغر رضواني مراجعه نماييد.

پي‌نوشت‌ها:
1. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص 559.
2. الغيبه نعماني، ص 139.
3. بحار الانوار، ج 52، ص 275.
4. موعودشناسي و پاسخ به شبهات، ص 560.
5. بحار الانوار، ج 52، ص 103.

سلام.خسته نباشید یکی از دوستان من به کل دین هااعتقادی نداردو میگوید دین به هیچ دردی نمیخورد و قرآن را به راحتی میتوان نقض کرد و میگوید هر کشوری که دارای دینی رسمی است پیشرفتی ندارد مثل ایران و میگوید دین درست نقطه مقابل علم است.باتشکر به سوال من که آیا دین نقطه مقابل علم است یا خیر همراه با توضیحی صحیح و مناسب جواب دهید

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
انگيزه و هدف دوست تان از اظهار نظر مي تواند متفاوت باشد، اگر چه ادعاي علم و فكر و دانش مي كند، اما انگيزه هاي عاطفي، رواني، اجتماعي، خانوادگي و عوامل بسيار ديگر مي تواند در ضعف ايمان و اعتقاد ديني نقش داشته باشد، اما همه اين افراد با ادعاي فكر و دانش و مخالفت دين با عقل و دانش، به سوي بي ايماني و بي اعتقادي پيش مي روند؛ بنابراين براي هدايت كردن انسان به سوي حقيقت بايد عوامل و عناصر ديگر و نوع و شيوه برخورد و مانند آن را در نظر داشته باشيد، اما در مورد خصوص مورد سوال بحث رابطه علم و دين بسيار مفصّل و دقيق است و علم داراى مبانى گوناگون مى‏باشد، امّا آنچه در سؤال مورد نظر است، علم تجربى مى‏باشد.
علم تجربى داراى ويژگى‏هاى ذيل است:
أ) ظنى است و مانند علوم فلسفى و رياضيات مبتنى بر براهين قطعى نمى‏باشد.
ب) داراى سند تجربى است.
ج) مركّب از گزاره درست و نادرست است.
اگر به دقت ويژگى‏هاى علوم تجربى مورد برّرسى قرار گيرد، به خوبى مى‏توان فهميد كه آيا بين گزاره‏هاى دينى و علمى تعارضى وجود دارد يا نه!
اين دسته از علوم به دو بخش تقسيم مى‏شود:
أ) قوانين علمى، اين بخش از گزاره‏هاى علمى تا حدّى از قطعيت برخوردار است و تأثير پذيرى كمترى از عوامل ظنى دارد. اين قضايا معمولاً با گزاره‏هاى قطعى دينى هيچ گونه برخورد و تعارضى ندارد.
ب) نظريات علمى، با توجه به اين كه از قطعيت برخوردار نيست و در موارد بسيارى اين نظريات دچار ابطال و دگرگونى مى‏شوند، نبايد انتظار داشت كه هميشه نظريات علمى با داده‏هاى دينى هماهنگ و كاملاً سازگار باشد، زيرا لازمه آن اين است كه دين مانند آراى ظنى و تجربى دانشمندان همواره دستخوش تفسير و دگرگونى شود.
بنابراين ممكن است برخى از گزاره‏هاى دينى با برخى از گزاره‏هاى علمى، در زمانى با هم تعارض داشته باشند و در زمان ديگر تعارض نداشته باشند، به عنوان نمونه مى‏توان ديدگاه قرآن درباره پيوند بيولوژيك جنين با والدين را در نظر داشت، كه تا اواخر قرن نوزدهم، مغاير نگرش علمى رايج زيست‏شناسى بود، ولى در نيمه دوم قرن نوزدهم نظريات مبتنى بر پيوند يكسويه فرزند با پدر و مادر منسوخ گرديد و علم جديد با ديدگاه قرآن دراين زمينه همسو شد.
كاروان علمى بشر هنوز در نيمه راه است. بسيارى از نظريات علمى موجود در آينده دگرگون خواهد شد. طبيعى است در اين ميان آرا و انديشه‏هاى صحيح و سقيم وجود دارد. بنابراين انتظار هماهنگى كامل دين و علم به معناى دانش تجربى، انتظار نابجايى است، ولى مسلّم است كه بين قطعيات دين و علم تعارضى وجود ندارد. البته مشكل گاهى اوقات در طرف ديگر تعارض مى‏باشد، يعنى گاهى فهم از دين اشتباه است و تعارض ميان فهم خاص از دين با علم، به عنوان تعارض علم و دين انگاشته مى‏شود، در حالى كه يك نوع فهم از گزاره دينى مانند فهم از ظاهر آيات، با علم تعارض يافته است، نه با خود دين. گاهى نيز آنچه دين انگاشته مى‏شود، دين نيست، يعنى برخى از رواياتى كه داراى سند صحيحى نمى‏باشند و به صورت مجعول بوده، به عنوان حديث معصوم نقل شده . در چنين مواردى تعارض ظاهرى است و تعارض ميان علم و دين نمى‏باشد.
نكته قابل اهميت تفكيك بيان تعارض ظاهرى و واقعى است. اگر مراد تعارض ظاهرى باشد، در وجود تعارض ميان علم و دين هيچ شكى نيست، ولى انديشمندان راه‏هاى متعددى براى رفع تعارض ذكر كرده‏اند. تعارض واقعى بين گزاره‏هاى علمى و گزاره‏هاى دينى متصوّر نيست.(1)
مسئله ديگرِ حائز اهميت، فهم رابطه عليّت الهى و عليت طبيعى در جهان ماده و طبيعت است. بسيارى از مردم و حتى دانشمندان توجيه مى‏كنند كه عليت الهى در عرض عليت طبيعى قرار دارد، يعنى عامل و علت يك پديده مانند سيل، زلزله و بيمارى در جهان طبيعت، يا خدا است و يا عامل طبيعى، پس هر جا كه عامل و علت طبيعى پاسخ داد، عليت الهى در كار نيست . هر جا كه با مشكل برخورد كرديم و نفهميديم كه علت طبيعى و مادى چيست، آن را به خدا يا علت ماوراء الطبيعى نسبت مى‏دهيم. اگر بيمارى پيش آمد، اگر كارى از دارو و درمان بر نيامد، به سراغ علت ماوراء الطبيعى مى‏رويم. اين فهم كاملاً اشتباه است.
خداوند علت تمام پديده‏هاى عالم هستى است، خواه در آن زمان كه دارو تأثير مى‏گذارد و خواه در زمانى كه داروى خاص (و راه شناخته شده براى ما) تأثير نمى‏گذارد .خداوند از راه ديگرى كه براى ما ناشناخته است (با حفظ قانوت عليت و بر اساس آن) درمان مى‏كند. پس در هر دو صورت او شفا دهنده است.
مواردى كه مثال زده شده، ناشى از همين اشتباه است. اگر گفته مى‏شود كه قهر و غضب الهى موجب ايجاد زلزله و از بين رفتن انسان‏ها مى‏باشد، معناى آن چنين نيست كه قانون عليت طبيعى و مادى در اين جا نقض شده باشد، بكله از همان راه قانون عليت، اين عمل تحقق مى‏يابد، با اين تفاوت كه گاهى آن علت براى ما شناخته شده است، مثلاً گسل زمين‏ها و انرژى متراكم (كه علت گسل و بسيارى از امور ايجاد كننده آن، هم چنان براى ما شناخته شده نيست) اما گاهى علت آن براى ما شناخته شده نيست و خداوند از طريق علت ناشناخته، زلزله را ايجاد مى‏كند، به اين معنا كه براى به وجود آمدن پديده طبيعى، علت‏هاى متعدد وجود دارد كه برخى از آن‏ها براى بشر شناخته شده و بعضى ناشناخته است. خداوند همان گونه كه قادراست از طريق علت‏هاى شناخته شده براى بشر، آن پديده را ايجاد نمايد، هم چنين قدرت دارد از راه ناشناخته براى انسان‏ها، آن را ايجاد نمايد. معجزه چيزى جز اين نمى‏باشد، يعنى در معجزه، پديده بدون علت، به وجود نيامده يا حتى بدون علت طبيعى، بلكه از راه علتى كه براى ما ناشناخته است، ايجاد شده است.
به همين خاطر گفته مى‏شود كه معجزه خَرْق عادت است، يعنى نقض عليتى است كه براى ما شناخته شده و بدان عادت كرده‏ايم، نه اين كه علت نداشته و بدون علت به وجود آمده است.
بنابراين اگر هواشناسى پيش بينى نمايد در منطقه‏اى تا يك هفته باران نمى‏بارد، تنها از راه علت‏هاى شناخته شده براى انسان پيش بينى مى‏نمايد، اما چه بسا علت‏هاى ديگرى وجود داشته باشد كه براى بشر شناخته شده نبوده، و در آينده كشف شود. نشانه آن ايجاد باران مصنوعى با بارور كردن ابرها است، يا حتى از راه علت‏هاى آن در آينده كشف نشود. با توجه به اين مطلب، قهر و غضب الهى، دعا و راز و نياز انسان و... معنا دار شده و طبق قانون عليت بوده و با عليت طبيعى تناقضى ندارد.
حال ضمن توجه دقيق اين مطالب، بايد گفت:
اوّل: اگر نيك بنگريم، تعاليم آسمانى هيچ گاه كشفيات علمى را نفى نكرده و بر آن صحّه گذاشته‏اند، ضمن اين كه ما را به عوامل فرا مادى توجه داده‏اند، به طور مثال دانشمندان قائلند كه علت زلزله، فعل وانفعالات درونى زمين و جا به جايى گدازه‏هاى درونى زمين است. اين گزاره تجربى بيان كننده هر چه كه علت زلزله است نمى‏باشد، بلكه تنها به يك علت آن اشاره نموده است. مؤيد اين سخن تحقيقات فراوانى است كه اكنون در دنيا براى شناخت بيش تر اين پديده طبيعى جريان دارد. اگر تمامى جوانب زلزله شناخته شده بود، اين تحقيقات بى معنا بود.
با اين همه پيشرفت هنوز بشر نتوانسته وقوع زلزله راحتى يك ساعت زودتر پيش بينى كند، در حالى كه طبق تحقيقات، حيواناتى همچون اسب قادر به پيش بينى اين پديده به صورت غريزى مى‏باشند.
دو: با توجه به اين كه خداوند دانا و توانا است، مى‏توان گفت براى عذاب انسان‏هاى گنه كار و يا براى بيدارى از خواب غفلت و يا هر دليل ديگرى، اراده كند كه بلاياى طبيعى بر ناحيه‏اى نازل شود، بدون اين كه خارج از قانون عليت باشد، بلكه به صورت معجزه در آنِ واحد، زمينه زلزله يا سيل و طوفان فراهم گردد، همان طور كه در زمان حضرت نوح در جايى كه با دريا فاصله زيادى داشت، به فرمان الهى از زمين آب فراوان جوشيد و باران فراوانى هم از آسمان نازل شد كه همه گناهكاران را غرق نمود. برعكس مى‏تواند در جايى كه همه عوامل طبيعى شناخته شده براى وقوع زلزله فراهم است، از راه علتى كه براى ما ناشناخته مى‏باشد، جلوى زلزله را بگيرد.
با سيرى در آيات قرآن به درستى اين سخن پى برده مى‏شود.
حال ابرها عامل باران است، اما هيچ شگفتى ندارد كه خداوند به سبب نماز باران و طلب و دعاى مردم، به يكباره ابرها را توسط باد به منطقه‏اى منتقل نموده و آن سرزمين را سيراب نمايد. همان طور كه در زمان امام رضا(ع) و موارد ديگرى به وقوع پيوست.
سوم: مهم‏تر اين كه نه تنها بين علوم تجربى و دين تعارض نيست، بلكه همسويى كامل است، چرا كه وظيفه علم كشف حقايق جهان هستى است و سرمنشاء تمامى حقايق جهان هستى (اعم از تجربى و غير تجربى) يكى است.
گزاره‏هاى دينى كه از همان سرمنشأ ايجاد شده، همخوان با حقايق جهان هستى است.
چهار: روشن شد كه هيچ گاه براى رفع تناقض نيازى به دست برداشتن از علم به خاطر دين و يا از دين به خاطر علم نمى‏باشد، بلكه بايداز علم پرستى و جُمود بر يافته‏هاى تجربى دست برداشت و فهم خود از دين را نيز اصلاح نمود.
ضمن تأييد هر دو، جايگاه هر كدام را به خوبى شناخت و بر اساس همان شأن و جايگاه به آن نگاه كرد.
پنج: حال اگر موردى تعارض واقعى جلوه نموده و نتوانستيم بفهميم كدامين حق است، چه بايد كرد؟
آنچه سابق گفتيم، جواب را آشكار مى‏كند و با گذشت زمان شايد جواب آشكار شود، ولى اگر آشكار نشد، دليل بر نقصان فهم ما ودانش بشر است كه توانايى كشف همه مجهولات را ندارد. دين هيچ نقصى ندارد و گذشت زمان اين مسئله را بيش تر روشن مى‏سازد.
پى نوشت‏:
1. برنامه پرسمان و جزوه علم و دين، استاد مصطفى ملكيان.

خوردن مني اگر چه حرام است اما باعث جنابت زن نمي شود.
زن و مرد به دو گونه جنب مي‌شوند:
اوّل: جماع (آميزش)
اگر انسان جماع کند و به اندازة ختنه گاه يا بيش تر داخل شود، در زن باشد يا در مرد، در قُبُل (جلو) باشد يا در دُبُر (عقب)، بالغ باشند يا نابالغ، اگر چه مني بيرون نيايد، هر دو جنب مي‌شوند.
دوم: بيرون آمدن مني:
بيرون آمدن مني، چه در خواب باشد يا در بيداري، کم باشد يا زياد ، با اختيار باشد يا بي اختيار.(1)
در اين دو صورت شخص جنب چه مرد باشد و چه زن بايد غسل جنابت بکند .
پي‌نوشت‌ :
1.آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، مسئلة 360.

باسلام. من نوجوان15ساله ای هستم ومدتی است که درطول یک سفربه یکی از دخترهای دوست های خانوادگی مان علاقه مندشده ام ومیخواستم بدونم که من مجازبه فکر به اوهستم یاخیر. ولازم به ذکراست که اودرشهر استان زندگی میکندوخانواده ما روابط نزدیکی بایکدیگر دارند. ممنون خدانگهدار.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
علاقه مند شدن به کسي که نامحرم است، تا زماني که به صورت عمل غير شرعي در خارج نمايان نشود ، گناه نيست ، اما استمرار داشتن اين حالت ممکن است عوارض و پيامدهاي روحي، رواني نامطلوب داشته باشد.
علاقه به نامحرم اگر همراه با کار حرامى باشد ، جائز نيست و حرام است. همچنين نگاه به نامحرم ، حرف ها و شوخى هايى که باعث تحريک شهوت مى شود و خلوت کردن با نامحرم نيز از گناهان است .
در سنين جواني و نوجواني اين مسئله به صورت طبيعي ، به جهت کشش هاي عاطفي و غريزي شديد در بسياري اتفاق مي افتد . مطمئناً علاقه مندي شديد به يک شخص ، فکر و ذهن انسان را به خود مشغول کرده و ممکن است به صورت هاي مختلف مانند افت تحصيلي ، پريشاني خيال و فکر و حتي انجام گناه منجر شود . در ضمن فکر و ذهن انسان را از ياد خداوند باز مي دارد.
حضرت علي(عليه السلام) فرمود: « من کثر فکره في المعاصي دعته إليها؛(1) کسي که در مورد گناهان زياد فکر کند، گناهان او را به سوي خود مي‌کشند». نيز فرمود: « خوض النّاس في شيءٍٍ مقدّمة الکائن؛(2) فرو رفتن و تفکر در مورد چيزي، سرآغاز وجود و پيدايش آن چيز است».
از اين رو حضرت مسيح به پيروان خود فرمود: «موسي بن عمران به شما دستور داد زنا نکنيد، اما من به شما سفارش مي‌کنم فکر زنا را هم نکنيد، زيرا کسي که به زنا بيانديشد، مانند کسي است که در اتاق زيبا و رنگ‌آميري شده‏اي، آتش روشن کند. در اين صورت هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد، لکن دست کم دود آن را سياه و خراب مي‌کند».(3)

پى‌نوشت‏ها:
1. غرر الحكم،ج5، ص 321.
2. همان، ج3، ص 451.
3. بحار الانوار، ج 14، ص 331.

سلام من پسری 19 ساله هستم که از اول به جنس موافق علاقه داشتم که با رسیدن به بلوغ این حس ( همجنسگرایی) تشدید پیدا کرده . من به خاطر دوری از گناه از هر ارتباطی تا الان خودم رو حفظ کردم. من از جنسیت خود کاملا راضی هستم و نمیخوام که دختر باشم . منو راهنمایی کنین ؟ چیکار کنم این حس از بین بره؟ آخه گناه من چی بوده که خدا این حس رو در من قرار داده؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر ميل جنسي شما فقط نسبت به همجنس است و نسبت به جنس مخالف احساس خاصي نداريد، امکان وجود اختلال جنسي همجنسگرايي در شما وجود دارد .
همجنس گرايي نوعي اختلال در روند طبيعي است كه عوامل متعدد جنسيتي ، رواني ، تربيتي و خانوادگي، فرهنگي و... در آن نقش دارد. اين نوع ارتباط نشان از نوعي بيماري است كه گاهي مربوط به اختلال جسمي و جنسيتي مي شود. در هر حال اين مشکل يکي از مشکلات پيچيده جوامع بشري ميباشد. درمان واسطهاي اين امور امکان ندارد . درمان اين مشکل مثل قريب به اتفاق مشکلات ديگر نيازمند حضور شخص بيمار نزد متخصص است .
خوشبختانه مراکز تخصصي و فوق تخصصي اين گونه اختلالات جنسي در شهرهاي بزرگ به ويژه در تهران وجود دارند.
توصيه ميشود با ارتباط با سايت انجمن حمايت از بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي ايران www.gid.org.ir(البته مشکل شما اختلال هويت جنسي نيست ، ولي درمانگران آن مرکز در درمان مشکل شما نيز تبحر دارند) نيز از شرايط پذيرش آن انجمن اطلاع حاصل نماييد.
در گام اول به صورت ايميل يا تلفن با آن انجمن مکاتبه نماييد . فرايند درمان خود را هرچه سريع تر آغاز نماييد.
علاوه بر ارتباط با انجمن فوق الذکر مراجعه هر چه سريع تر به سکس تراپيست هايي (درمانگران جنسي) مانند فريدون محرابي، ماهيار آذر، محمدعلي بشارت، راحله اماني، علي اسلامي نسب، بهنام اوحدي ،محمد خداياري فرد و دکتر روشن...(که از طريق جستجوي اينترنتي يا 118 در تهران قابل دسترسي ميباشند) قابل توصيه مي باشد.

با سلام.مي خواستم طرز صحيح طهارت گرفتن را بدانم.در مورد اين سيوال تا به حال جواب هاي گوناگوني شنيده ام و مي خواستم كه به طور كامل از اين موضوع مرا اگاه كنيد. با تشكر.

محل دفع بول بنابراحتياط واجب با دو مرتبه شستن با آب قليل ،( يک مرتبه آب کر)پاک مي شود . همچنين در تطهير مخرج غائط با آب تا مقداري که عين نجاست و آثار آن از بين برود ،لازم است(1)
انجام استبرا نيز بعد از تخلي مستحب است(بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج غائط نجس شده، اول آن را تطهير كنيد، بعد سه دفعه با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشيد . بعد شست را روى آلت و انگشت پهلوى شست را زير آن گذاشته و سه مرتبه تا ختنه‏گاه بكشيد و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهيد.)
کسي که استبرا کند و بعد آبي از او خارج شود و نداند که از آب هاي پاک است يا ادرار ،آن آب پاک است.
البته استبرا واجب نيست .
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي،استفتاآت،س 98 و 99.

اگر ساختن خانه در اين زمين بدون اجازه صاحبان وقف بوده ، نماز خواندن در اين خانه اشکال دارد.اما اگر با همامنگي اوقاف يا صاحبان وقف بوده ، نماز صحيح مي باشد.(1)
پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم شيرازي

سلام نوجواني سخت پشيمان هستم.17 سالمه و با گشتن با افرادي ناباب خيلي از دينم دور شدم.ام الان دارم اين فاصله را كم ميكنم.مشكل من اين است كه نمي توانم از جنوب شدن دست بردارم. ميدانم گناه كبيره است اما ديگر ميخواهم توبه كنم لطفا مرا راهنمايي كنيد-

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
نامه شما قبل از هر چيز نشان روح پاك و بي آلايش شما است . از اين كه در عنفوان جواني در انديشه ساختن روح و جان خويش برآمده تا با عزم و اراده قوي به وادي نور و پاكي قدم نهيد، خرسنديم و به شما تبريك مي گوييم ‌. اميدواريم كه اراده پولادين خود را به كار بسته و روح خويش را از زندان گناهان رهايي بخشيد.
در مورد خودارضايي و ترك آن توجه شما را به نكات ذيل جلب مي كنيم:
1- اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد . در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد. کلافگي به هم ريختگي و عصبانيت شما ريشه در اضطراب بالا دارد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. پسر مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد ،طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
4ـ احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان و مطلوب است، اما احساس افراطي به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
5ـ مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
6 ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد . در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيک بنگريد، با کمي واقع‌نگري مي‌توانستيد لغزش‌هاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبت‌تر مديريت نماييد.
7 ـ منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
8ـ با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
9ـ براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
10ـ سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
11ـ به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در ادامه توجه شما را به مقاله اي در زمينه خود ارضايي جلب مي نمايم:
خودارضايي يكي از انحرافات جنسي است كه داراي عوارض روحي و جسمي فراواني دارد از جمله؛ افسردگي و بي حالي و ضعف بينايي ، ضعف قواي جسماني ، آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و توليد مثل، بيماري هاى مقاربتى‏،عقيم شدن‏،كم خونى، كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏،اضطراب ،افسردگى‏، پرخاشگرى و بداخلاقى‏، يأس از زندگى‏،از بين رفتن خلاقيت‏ها، توانايى‏ها و سركوب شدن استعدادها، عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏هاى فكرى، هوس باز و بى‏بند و بار شدن ،افت تحصيلى‏،بزهكارى و ... .
مهم ترين عوامل ترك عبارتند از؛
1- از بين بردن زمينه هاي اين عمل مانند؛ ديدن و خواندن تصاوير و مطالب تحريك زا، دوستان ناباب، استفاده نادرست از اينترنت و ...
2- آگاهي از عوارض و آسيب هاي ناگوار آن.
3- تقويت اراده.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه ارادة انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجة ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
به طور كلي، متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است".
بنابراين بايد خود را باور كنيد و ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد براي ايجاد و تقويت هر چه بيش تر اراده، به فوايد و آثار آن و نتيجه اي كه به دست خواهيد آورد، نيز اهميت آن و آينده روشني كه داريد، همچنين نجات از مشكل و سختي كه با آن روبرو هستيد، به شما كمك خواهد كرد. به پاداش عظيم اخروي و رضايت حضرت دوست (به جهت سختي و مشكل بودن ترك عمل) توجه نماييد. هر چه گناه و ترك عمل سنگين تر باشد و تلاش بيش تري لازم داشته باشد، در صورت تحقّق، انسان را به كمالات بالاتري مي رساند كه براي ديگران شايد حتي قابل تصوّر نباشد..
از اين رو هرگز يأس به خود راه ندهيد و براي آن برنامه ريزي كنيد. به راهکار هايي كه مطرح مي كنيم، توجه نماييد و آن را به كار ببنديد، قطعاً اثر آن را خواهيد يافت.
راهکارهاي ترک خود ارضايي:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد بلكه اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد.مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد ،قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد.مطمئن باشيد صرف تماس آب وصابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
5- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
6- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
7- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
8- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
9- هرگز به رو نخوابيد.
10- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
11- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
12- هيچ‏گاه بيكار نباشيد . هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
13- روزه بگيريد . حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ،روزه مستحبي بگيريد . اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد . وعده غذايي خود را كم كنيد.
14- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
15- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
16- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
17- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد ،ولي احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند .
18- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد و بدانيد رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
19- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
20-در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
21- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد . مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد . براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
22- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
23-به معاد و قيامت فكر كنيد.
24- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
25- اگر دوباره وسوسه شديد، با غسل و تيمم حتما سعي کنيد عبادت‏هاي خود مانند نماز و روزه و... انجام دهيد . اين کار به نوبه خود تاثير به سزايي در ترک اين عمل دارد .
26- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد .بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد . بي‏علت در خيابان‏هاي آلوده پرسه نزنيد .
27- بعد از موفقيت در ترک ، حتي به طور موقت ، خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد ، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد .
اين راهکارها وقتي نتيجه مي‏بخشد كه هر چه دقيق‏تر به آن عمل شود .زمان نتيجه آن بستگي به شرايط و خصوصيات افراد دارد، ازاين‏رو فقط انرژي شما صرف عمل به دستورات شود.
موفق و مويد باشيد.

به طور نمونه وقتی رکوع تمام میشود و میخوام بلند شوم باید چه ذکری بگم و مانند جاهای دیگر نماز چی باید بگم؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
مستحبات نماز:
1- مستحب است در نمازهاي يوميه، پيش از نماز اذان و اقامه گفته شود
2- در آغاز شروع به نماز هفت تكبير گفته شود . يكى را تكبيره الاحرام قرار دهد (بهتر است تکبير آخر را تکبيره الاحرام قرار دهد).
3- بعد از تکبيره الاحرام دعاي که در رساله عمليه بيان شده است خوانده شود،
4- قنوت در نماز مستحب است.
5- گفتن الله اکبر پيش از رفتن به رکوع و پيش از رفتن به سجده و بعد از سجده.
6- گفتن «سمع الله لمن حمده» بعد از رکوع در حال ايستاده.
7- گفتن« بحول الله و قوته اقوم واقعد» هنگام بلند شدن براي رکعت بعد.
8- تعقيبات بعد از نماز که در مفاتيح الجنان آمده است.
موارد ديگر را از رساله عمليه امام خميني مطالعه کنيد.
پي نوشت:
1. امام خميني ،توضيح المسائل ،م916 به بعد.

صفحه‌ها