پرسش وپاسخ

بانوان در دوران حج تمتع ويا عمره اگر عادت ماهانه شدند بايد چه كار كنند و مسئله طواف انها به چه صورت مي شود ؟ لطفا به صورت كامل وساده جواب دهيد و اگر موارد ديگري در اين رابطه لاژم است راهنمايي كنيد خيلي متشكرم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بانوان براي انجام عمره يا حج تمتع از جهت عادت ماهانه مشکلي ندارند. زيرا خانم ها معمولا زير نظر دکتري که در کاروان هست، از عادت شدن در ايام عمره و حج جلوگيري مي کنند . اگر خانمي هم جلوگيري نکرد و يا جلوگيري موثر نشد و عادت شد و تا آخر وقت پاک نشد ، در عمره مفرده طواف و نماز طواف او به وسيله نايب انجام مي شود و بقيه اعمال را خودش انجام مي دهد. در عمره تمتع و حج تمتع بستگي به شرايط دارد که بايد با روحاني کاروان تماس بگيرد تا اعمالش به طور صحيح انجام شود.(1) خانمي که در ايام حج يا عمره عادت شود، بايد با روحاني کاروان تماس بگيرد .در اين صورت مشکل او به آساني حل مي شود و اعمالش به طور کامل و صحيح انجام مي شود؛ بنابر اين براي خانم ها هيچ جاي نگراني نيست.
پي نوشت:
1.مناسک حج امام خميني با حاشيه آيت الله خامنه اي و ساير مراجع, م561و722.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
شرط اوليه و اصلي يك ازدواج موفق، علاقه مندي به ازدواج با شخص مورد نظر است . اگر چنين شرطي در شما وجود ندارد، ازدواج با ايشان به صلاح شما نيست . نظر ديگران با توجه به نگاه و ديد خودشان است، يا با توجه به ويژگي ها و شخصيتي كه پسر مورد نظر دارد، اما كسي كه مي خواهد با او زندگي كند، شما هستيد .احساس شما معيار است، نه نگاه ديگران. اين شخص اگر بهترين و با شخصيت ترين شخص نيز باشد، احساس و علاقه و خواست شما معيار است.
اينكه بگوييد يا بگويند كه بعد از ازدواج احساس شما تصحيح شده و از اين حالت بيرون‌ مي آييد، هيچ حسابي براي آينده باز نكنيد. بايد ببينيد كه احساس فعلي شما چگونه است. آينده قابل پيش بيني نيست. نمي توان صرفاً ‌بر اساس روند آينده تصميم گيري كرد، در حالي كه اكنون احساسي نسبت به او نداريد.
موفق باشيد.

در رد قانون علیت این شبه مطرح شده که "هر موجودی که ممکن الوجود باشد نیازمند علت است". چرا اینگونه فکر می کنید؟ ممکن است که ممکن الوجودی خودبخود و بدون علیت به وجود آمده باشد. اگر برای ما تصور چنین چیزی عجیب و ناباورانه باشد دلیل بر آن نیست که چنین چیزی نمی تواند اتفاق بیافتد. اتفاقا در تئوری مکانیک کوانتومی این مسئله یعنی رخ داد رویدادی فقط و فقط بر حسب تصادف و نه بر حسب علیت، پذیرفنه شده است. مکانیک کوانتومی بیان می کند که حتی غیرممکن است که علتی برای این پدیده (تصادفی بودن رفتار ذرات بنیادی) وجود داشته باشد و نمی تواند علتی برای آن موجود باشد. این موضوع یعنی اینکه مکانیک کوانتومی قانون علیت را نقض می کند بسیار معروف است . حتی اگر روزی این تئوری اصلاح شود و یا به کلی نقض گردد بازهم این سوال در ذهن می ماند که از کجا معلوم که هر ممکن الوحودی، نیازمد علت باشد. مگر شما همه ممکن الوحود ها را دیده اید و بعد به این نتیجه رسیده اید؟ شما، من و همه انسانها فقط تعداد معدودی ممکن الوجود در طول زندگی خویش دیده اند و نه همه آنها را. پس نمی توان حکم کرد که همه ممکن الوجود ها علت دارند. (همانطور که اشاره شد طی سده اخیر است که دانشمندان توانسته اند رفتار ذرات بنیادی را مطالعه کنند و به این نتیجه برسند که ممکن الوجود های زیادی (مانند رفتار همه ذرات بنیادی) هستند که نیازمند علتی نیستند). لطفا جواب آن را واضح بیان کنید با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اشتباه شما از خلط دو مقوله موجبيت (Determinism) و عليت (Causation) نشات مي گيرد ؛ دو مقوله اي كه در مباحث فيزيكي به روشني از هم جدا هستند ، اما در ترجمه و برگردان اين تعابير گاهي مقوله موجبيت به عليت ترجمه مي شود و منشا اين اشكالات مي گردد .
قانون عليت يك اصل بديهي است و بديهيات عقلي امور قابل اثباتي نيستند ، زيرا همه استدلال ها تلاش مي كنند تا امور را به بداهت عقلي انسان نزديك كرده، آن مطلب را قابل قبول و درست جلوه دهند . امري كه خود ذاتا مقبول و صحيح دانسته مي شود . عنوان بديهي مي بايد قابل اثبات نيست . تمام آنچه در توضيح و اثبات بديهيات مطرح مي شود ، تنبيهات و شفاف سازي هايي در عرصه اين معارف هستند، نه ادله و براهين حقيقي .
در هر حال مقوله نيازمندي پديده ها يا موجودات امكاني به علت به بداهت عقلي پذيرفته شده است، نه به وسيله استقرا و تجربه علمي تا گفته شود ما كه همه ممكن الوجود ها را نديده ايم ، چه بسا ... ؛زيرا ما نيازمندي ممكنات در دسترس مان به علت را هم با ديدن و آزمايش آن ها ثابت نكرده ايم تا گفته شود ممكن است ممكني باشد كه علت نخواهد ، بلكه حقيقت و ماهيت ممكن الوجود و پديده بودن مي طلبد كه چنين موجودي نيازمند علت باشد .
اين امر همانند آن است كه گفته شود جزء يك مجموعه از خود آن مجموعه كوچك تر است ؛ اين امر بديهي به حكم عقل صحيح و قابل قبول است . تفاوت موقعيت زماني و مكاني اجزا و مجموعه هاي شان اين اصل عقلي را برهم نمي زند ؛ همان طور كه دو برابر بودن 4 نسبت به 2 نمي تواند در كرات ديگر يا در آن سوي كائنات متفاوت و متغير باشد .
اصل عليت به عنوان يك اصل مقدم و پذيرفته در تحقيقات علمي به كار مي رود . هيچ دانشمندي نه در صدد نفي عليت است و نه مي توان آن را نفي كند‌، چون يك اصل فلسفي و مقدم بر تجربه است. اصولاًهيچ تئوري و نظريه علمي نمي تواند بدون پذيرش و پشتوانه اصل عليت معنا داشته باشد . هر دانشمندي با فرض پذيرش اصل عليت و روابط علّي در جهان طبيعت به كنكاش علمي و كشف روابط علّي بين پديده ها مي پردازد .
اگر غير از اين بود و رابطه علّي بين حوادث طبيعي برقرار نبود ، يعني هيچ ارتباط لزومي و ضروري بين حوادث نبود و از هر چيز مي توانست هر چيز ديگري صادر شده ، يا ايجاد شود‌، هيچ كس به دنبال علم و كشف روابط نبود ، چون فرض اين است كه هيچ ارتباطي وجود ندارد.
آنچه فيزيك كوانتوم در صدد دريافت آن است، يافتن نوع و ماهيت اين روابط است‌، با اين پيش فرض كه چنين رابطه اي يقينا برقرار است ، اما در نهايت فيزيك كوانتوم در مواردي به اين نتيجه رسيد كه آنچه ما از آن تصور روابط واقعي داريم‌ ؛ صحيح نيست ؛ زيرا عوامل و عناصر ديگر از جمله عنصر فاعل شناسايي مانند انسان يا هر نيروي ديگر در هنگام دريافت روابط دخالت مي كند و روابط را تغيير مي دهد .
بنابراين نمي توانيم هيچ گاه روابط واقعي و حتمي و صد در صد را بدون دخالت يافتن خود كشف كنيم . اين همان اصل عدم قطعيت است. اين اصل ، يعني عدم قطعيت در آنچه ما دريافت و فهم مي كنيم ، نه عدم قطعيت با توجه به تمام علت هايي كه موثر هستند كه از جمله خود فاعل شناسايي و هر چيز ديگر كه دخالت دارد و اين مطلب به هيچ وجه نقض قانون عليت نيست.
اصل عليت به طور ساده اين است كه عقل انسان در مي يابد كه هر پديده اي نمي تواند خود به وجود آمده باشد . نيازمند طي كردن فرايند ايجاد در روندي معين است كه به يك علت برتر منتهي مي گردد ، علتي كه خود پديده نيست تا نيازمند علت باشد ؛ اما اصل ديگري هم وجود دارد به نام اصل موجبيت كه مي گويد :
«ما بايد حالت كنونى جهان را معلول حالت قبلى و علت حالت بعدى آن بدانيم. متفكرى كه تمامى نيروهاى مؤثر در طبيعت را در يك لحظه معين مى داند، و همچنين مكان لحظه اى تمامى اشياى جهان را مى داند قادر خواهد بود در يك فرمول، حركت بزرگ ترين اجسام تا كوچك ترين اتم هاى اين جهان را در آينده درك كند، مشروط بر اين كه تفكر وى به اندازه كافى قادر باشد تا تمامى داده ها را تحليل كند؛ براى وى هيچ چيزى غير قطعى نخواهد بود و آينده مثل گذشته پيش چشمانش خواهد بود » .
اين تعريفي بود كه لاپلاس از موجبيت و قطعيت عالم ارائه مي داد ؛ اما اين يعني ارتباط قطعي وضعيت آينده با وضعيت قبلي و امكان درك آن ربطي به اصل نيازمندي وضعيت آينده به علت هاي خاص خود ندارد ؛ در واقع اين اشتباه در خصوص مواردي كه ناقض قانون عليت دانسته شده، يعني پديده هايي مانند ذرات زير اتمي هم رخ داده است. ناهماهنگي آن ها و عدم امكان درك و شناخت موقعيت آينده اين ذرات در درون يك اتم و تصادفي بودن موقعيت آينده آن ها به معني بي علت بودن آن ها دانسته شده كه اين دو كاملا متفاوت و از هم بيگانه اند .
اين مساله بر فرض صحت اصلا نافي اصل عليت نبوده، بلكه نافي مقوله موجبيت است .همه اين حركت هاي تصادفي به معني بي علت بودن اين حركت ها نيست . فقدان علت در حصول اين پديده را ثابت نمي كند .
جداي از آن كه نظريه عدم قطعيت در واقع به عدم قطعيت در ادراك ما و امكان حصول علم برمي گردد، نه حقيقت موجود در خارج ؛ در واقع ركن مبنايي اصل عدم قطعيت، عدم امكان دستيابي همزمان به مكان و سرعت درست ذرات است ، يعني ورود در راهكار اندازه گيري همان و وقوع تغيير و دگرگوني در نتيجه همان ، پس هيچ گاه قطعا و بدون خطا نمي توان دريافت در لحظه (الف) يك ذره در كجا و با چه سرعتي قرار دارد تا بتوان از مكان و سرعت آن در آينده و در لحظه (ب) به يقين رسيد .
به خوبي روشن است كه اين مشكل لطمه اي به داستان عليت نمي زند، بلكه خود مويد اصل عليت است ؛ در حقيقت اين كه هر ذره در چه موقعيت و در چه شرايطي است ،معلول علت هاي مختلفي است كه متاثر از آن ها وضعيت يك ذره در يك زمان رقم مي خورد . در اين ميان خود اندازه گيري ما هم در زمره همين علل همچنين نقشي را ايفا مي كند ؛ پس در هر حال عدم قطعيت معلول علل خاص خود است، نه پديده اي بي علت .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دوچرخه سواری زنان چه حکمی دارد؟ شنیده ام که مراجع گفته اند اگ دوچرخه سواری با حجاب کامل باشد اشکالی نداردایا این مسئله درست است ؟

با عرض سلام و تشکر ا ز ارتباط تان با اين مرکز.
با توجّه به پيامدهاى سوئى كه دوچرخه سواري در برابر نامحرمان دارد، لازم است از آن پرهيز شود. (1)
آيت الله سيستاني فرموده: دوچرخه سواري زن در معرض ديد نامحرم در صورتي که وضع زن تحريک کننده باشد، جايز نيست.(2)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پي نوشت ها:
1. آيت الله مکارم ،احکام بانوان ،س 980.
2. سايت آيت الله سيتاني ،بخش فارسي ،قسمت سوال ها و جواب ها ،حرف(د) کلمه دوچرخه.

به نام خدا با سلام و عرض احترام جواني هستم 19 ساله كه خودارضايي مي كردم و نگاه به نامحرم در خيابان و .... خيلي تصميم به توبه گرفتم تا اينكه توانستم چندبار به واقعا توبه كنم و ترك كنم اما بازم بعد از مدت زيادي با ديدن تغييرات خوب و زيبايي در زندگي ام كه عنايتي بود از خداوند مهربان باز هم خودارضايي و .... باز هم تصميم گرفتم سعي ام رو بكنم اما ايندفعه سوالي برايم پيش آمده است . من با اينكه اراده مي كنم و انجام مي دهم توبه را و دنبال اينكار سعي مي كنم نروم اما باز هم پس از مدتي وسوسه هاي شديدي شروع مي شود كه به قول معروف كم مي آورم . آيا من مي توانم در زماني كه شهوت فكر و ذكرم ميشود و شب خواب شهواني مي بينم و صبح و عصر هم فكرم توي اين چيزها هست ، خودارضايي كنم تا خلاص شوم از اين افكار ؟ آخه من شنيدم اگه سركوب كني مشكلات رواني پيش مي آيد . من داشنجو هستم و كار هم مي كنم ( پارچه فروشي ) و با خانم ها هم ارتباط دارم به دليل شغلي البته اين مساله تاثير زيادي ندارد چون من قبل از اينكه كار كنم و دانشجو بشم از 13 سالگي خودارضايي مي كنم .... پس سوال من اين است كه در مواقعي كه شهوت من بسيار زياد مي شود و زندگي را از من سلب مي كند چه كنم ؟ آيا اجازه خودارضايي دارم ؟ سوال ديگرم اين است كه چرا دولت فكري به حال جوان هايي مثل من نمي كند و مشكلات بزرگي كه سد راه ازدواج من هست مثل ( سربازي مسكن شغل گراني ) را حل نمي كند ؟ من الان دانشجو ام خواستم زن بگيرم اما همه مخالفت مي كنند مي گن سربازي نرفتي ، خوب دارم درس مي خونم بايد تا اتمام درسم صبر كنم ، كار و خونه و ماشين هم ندارم يعني من بايد برم بميرم ؟ من چه كنم با شهوت ؟ خدا گفته خودارضايي نكنيد ، زنا نكنيد ، چشم چراني نكنيد ، آيا اين قوانين براي زمان ما نيز مي باشد ؟ زمان امام ها جوانان زود ازدواج مي كردند خوب اين ها اونجا درست بود چون جواني كه مي تواند ازدواج كند نبايد استمنا كند و... اما الان چه ؟ كاش قران جديدي مي آمد از طرف خداوند با شرايط امروز . يك سوال ديگه هم دارم ! ببخشيد ! وقتي تفسير قرآن مي خونم يه سوال واسم پيش مي آيد: خدا چيه ؟ خدا ابره ؟ خدا آسمونه ؟ مثل ما جسمه ؟ چطوري خدا رو درك كنم ؟ ببخشيد كه سرتون رو درد آوردم تشكر فراوان يا علي خدانگهدار

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دوست عزيز: ايميل شما كه حاوي سوال مشاوره بود دو بار به اين مركز ارسال شد و در حال پاسخگويي مي باشد در صورت آماده شدن، در اسرع وقت پاسخ به ايميل شما ارسال مي گردد.

سلام مطابق آيه 185 سوره مباركه بقره و نيز سوره مباركه قدر، ظاهراً قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده‌است و حال آنكه به باور ما بعثت حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در ماه رجب و همراه نزول آيات ابتدايي سوره مباركه علق بوده‌است. اين دو مورد با هم ناسازگار نيستند؟

سوال حضرت عالي به تاريخ بعثت پيامبراسلام و زمان نزول قرآن بر مي گردد که در اين موضوع ميان مورخان و محدثان اختلاف است.
بزرگان شيعه تقريباً اتفاق نظر دارند که پيامبر در بيست و هفتم ماه رجب مبعوث به رسالت شد . آيات آغازين وحي در آن زمان بر پيامبر نازل شد، ولي ميان دانشمندان سني، مشهور آن است که حضرت در ماه رمضان مبعوث به رسالت شد، شيعه که ديدگاه او برگرفته از سخنان اهل بيت(ع) است، بعثت حضرت را در ماه رجب مي‌داند. آياتي که دلالت دارد قرآن در ماه رمضان نازل شده، دليل بر رد عقيده تشيع نمي‌باشد، زيرا اين که قرآن مي‌گويد: ما قرآن را در ماه رمضان نازل کرديم، منظور نزول تدريجي که در مدت 23 سال رخ داد نيست ،بلکه حقيقت قرآن و اصل و واقعيت آن، يک جا و به عنوان نزول دفعي در ماه رمضان بر قلب پيامبر نازل گرديد، رسول خدا، با آن نزول بر کل قرآن آگاهي پيدا کرد، در برخي آيات خطاب به پيامبر آمده که:
«در تلاوت قرآن عجله مکن، پيش از آن که حکم وحي آن صادر شود». (1)
به عبارت ديگر قرآن داراي دو گونه نزول است :
يک: نزول جمعي علمي واقعي، که يک دفعه و در ماه رمضان بر قلب پيامبر(ص) نازل شد.
دوم: نزول تدريجي که به مرور زمان به مناسبت‌هاي مختلف، آيات نازل مي‌شد که آغاز آن در ماه رجب همراه با بعثت پيامبر (ص) بود. (2)
بنابراين آياتي که دلالت مي‌کند از جمله آيه 185 سوره بقره که قرآن در ماه رمضان نازل شده، ‌دليلي نيست بر اين که آغاز وحي و نزول قرآن در ماه رمضان باشد. علاوه بر اين روايات هم اين گفته را تاييد مي کند .
از امام باقر(ع) نقل شده که مي فرمايد : «همه قرآن در شب پر برکت (قدر) به آسمان دنيا فرود آمد، سپس در مدت بيست سال (به جز سه سالي که وحي قطع شد) به تدريج نازل شد». (3 ) که ممکن است منظور از آسمان دنيا، قلب مبا رک پيامبر باشد، يا نظريات ديگري كه برخي مفسران در مورد نزول دفعي قرآن ارا ئه داده اند.
براي اطلاع بيش تر به کتاب کليات علوم قرآن نوشته محسن اسماعيلي مراجعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. تفسير الميزان، ج 2، ص 14 ـ 16.
2. طه (20) آيه 114.
3. مجمع البيان، ج 1، ذيل آيه 183 سورة بقره.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در ابتدا لازم است كه حدود و قوانين شرع مشخص شود و سپس از شرعي بودن يا نبودن رابطه سخن گفت:
از نظر شرعي، هر گونه ارتباطي ميان جنس مخالف(دختر و پسر و...) كه موجب تحريك شود، يا با انگيزه شهوت باشد، يا ترس از افتادن در گناه باشد، خلاف شرع است؛ هم چنين دست دادن و لمس بدن يكديگر و يا حتي خلوت كردن در جايي كه كسي نباشد و امكان ورود كسي به آنجا نباشد، حرام است. بنابراين دوستي ميان دختران و پسران كه بي ترديد براي دو طرف يا حداقل يكي از آن دو طرف يكي از اين موارد وجود دارد، خلاف شرع است، اما به تصور شما و بسياري از پسران و دختران، خلاف شرع تنها ارتباط جنسي و مانند آن است.
اما بهتر است علاوه بر موضوع حكم شرعي به ابعاد ديگر مسئله نيز توجه شود و به همين خاطر توجه شما را به نكات زير جلب مي كنيم:
غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است که بسياري از رفتارهاي انساني را شکل مي‌دهد و به گونه‌هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و مي‌خواهد مردان و زنان مسلمان، از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگه­داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه­روي وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اينها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده است که خالق فطرت و غريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي که موجب تحريک انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، مورد تأييد اسلام نيست. اسلام مي‌خواهد انواع لذت‌هاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد و از اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند‌هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود.
به جهت همان ميل شديد جنسي گاهي اوقات بي آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران) بخواهند، در شرايطي قرار مي­گيرند که حتي اراده خود را از دست مي‌دهند و ديگر نمي‌توانند از ارتباط جنسي خود داري کنند و ناخود آگاه و بي آنکه بخواهند، کم کم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي‌گيرند و زماني متوجه مي‌شوند که کار از کار گذشته است، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، اراده جلوگيري بسيار سخت و دشوار است، پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست؟ به همين خاطر در اسلام حتي خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکاني که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر اين که مگر غير از اين است که تمام روابط جنسي بين دختران و پسران از همين ارتباط‌هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ و متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده، بلکه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي و رواني نيز مي‌شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق‌ها، فسادهاي جنسي، اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد، ببينيد نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده؟ بسياري از آنها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده و به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به قرار و مدار و...
اما مسئله اين است که چون جوانان و نوجوانان، هنوز به سني نرسيده‌اند که عاقبت برخي از کارها برايشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتداي کار را که ساده و شيرين است مي‌بينند و خداي ناکرده به دوستي با پسران نامحرم تن مي‌دهند و به اين ترتيب وارد دامي مي‌شوند که خلاصي از آن بسيار دشوار است. چرا که اولين مشکل آنها، مشغوليت فکرشان است و عقب افتادن تدريجي از درس. مشکل بعدي خانواده (اگر داراي خانواده مذهبي باشند)،‌مشکل بعدي ازدواج است. آنها اگر بخواهند با همان پسري که از طريق کوچه و خيابان با او آشنا شده‌اند ازدواج کنند هيچ ضمانتي وجود ندارد که آن پسر چند دوست دختر ديگر در آستين نداشته باشد و سر بزنگاه از اين دختر جدا و به آنها نپيوندد و به اين ترتيب دختران زيادي را دچار داغ فراق و افسردگي و نابساماني خانوادگي نکند. اين موضوع در طرف ديگر داستان نيز وجود دارد، حتي در دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي کاري نيز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاري است، زيرا چه بسا باعث ايجاد عشق‌هايي در دل دختران و پسران جوان مي‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و اندوه آن براي هميشه به دل طرفين خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق هيچکدام قصه نيست، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است و ما تنها با گوشه‌هايي از آنها آشنا مي‌شويم. بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند. اگر اين کار را مي‌کردند درس عبرت خوبي براي ديگران مخصوصا جوانان و نوجوانان مي‌گشت.
نکته مهم اين است که وقتي اين مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند، غالب آنها از همان نگاه‌هاي کوچک و سخن‌هاي کوتاه و روابط ساده و بي­ضرر آغاز مي‌شوند که به نظر پرسش‌گر دل پاک ما، نبايست روي آنها حساسيت نشان داد،‌اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند و ادامه يابند سر از مشکلاتي بسياري در مي‌آورند.
بنابراين احکام دين مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگي انسان‌هاست و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطري انسان را مي‌شناسد، از روي محبت و به خاطر خود ما اين احکام را وضع نموده و گرنه او نه بخيل است و نه نيازمند به اين احکام.
ما نيز در نگاه خود به زندگي بايستي عاقبت کارها را بنگريم و از زندگي ديگران عبرت بگيريم و به اين نکته برسيم که : چه بسا لذت‌هاي کوتاه که رنج‌هاي طولاني به ارمغان مي‌آورد.
حال به گوشه­اي از پيامدهاي مسئله روابط آزاد در کشور‌هاي غربي بپردازيم. آنجا که فکر مي‌کنيم، اين مشکلات براي آنها حل شده يا حساسيت نسبت به اين موضوع ندارند. اگر چه در آنجا اين مشکلات به جهت روابط آزاد بيش از حد، بسيار است، اما متاسفانه جامعه ما نيزکم و بيش با بسياري از اين مشکلات روبرو است.
نظريات روانکاوي از جمله نظرية "هورناي" بر اين حقيقت تأکيد مي‌کند: "در اجتماعاتي که روابط جنسي آزاد است، بسياري از احتياجات رواني،‌شکل تمايلات جنسي پيدا مي‌کند و به صورت عطش جنسي در مي‌آيد".
نشريه آمريکايي "ايدرز دايجست" دربارة روابط پيش از ازدواج دختران و پسران مي‌نويسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امريکايي در سنين 15 تا 19 سال ـ دورة دبيرستان ـ به سبب ارتباط‌هاي نامشروع، آبستن شده و فرزندان غير قانوني خود را به دنيا مي‌آورند.... اين دختران با رؤياهايي چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصيلات، شروع يک زندگي ايده آل و دست­يابي به يک شغل مناسب،‌به اين ارتباط غير قانوني روي مي‌آورند. اما بسيار زود پرده‌هاي سراب گونة اين اوهام به کنار رفته و واقعيت زندگي روي خود را نشان مي‌دهد و متأسفانه، اين بيداري درست در زماني به دست مي‌آيد که اين دختران نوجوان ديگر شانسي براي برخورداري از يک زندگي سالم و ايده آل ندارند".
اين روزنامه در ادامه علت بروز اين نابهنجاري‌هاي جنسي را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طي گفتگويي با تعدادي از اين دختران، به نقل از يکي از آنان مي‌نويسد:
"اي کاش زمان به عقب بر مي‌گشت! اي کاش به عنوان عضوي از خانواده در ميان والدينم جاي داشتم. اي کاش هنگامي که زمينه‌هاي ايجاد يک ارتباط نامشروع برايم فراهم شده بود، کمي هم به زندگي آينده­ام مي‌انديشيدم و اين گونه به پايان خط نمي‌رسيدم".
در ذيل به برخي از آن آثار که در نتيجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربي پيدا شده اشاره مي‌کنيم:
1ـ افزايش روابط جنسي نامشروع: تحقيق نشان مي‌دهد که آمار روابط نامشروع جنسي که ناشي از روابط آزاد دختر و پسر است،‌در امريکا و در تمامي جامعة اروپا رو به افزايش است، به گونه اي که در سال 1993 در امريکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسي تبديل شده است.
2ـ آبستني‌هاي ناخواسته: آميزش جنسي نامشروع و افزايش آبستني‌هاي غير رسمي و زود هنگام يکي ديگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره ميشل در اين باره مي‌نويسد: "بيش از چهل درصد زنان امريکايي که پيش از بيست سالگي ازدواج مي‌کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دختراني که در سن کمتر از هيجده سال ازدواج مي‌کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نيز همين مطلب صادق است".
3ـ ازدياد غير قابل کنترل آمار سقط جنين: متناسب با افزايش نرخ آبستني‌هاي ناخواسته، آمار سقط جنين در کشور‌هاي غربي که دختر و پسر پيش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزايد است. از يک ميليون زن و دختر نوجواني که هر ساله در امريکا به طور ناخواسته باردار مي‌شوند، 53% فرزندان خود را سقط مي‌کنند. اين درحالي است که به علت برخي محدوديت‌ها که بعضي ايالات در مورد سقط جنين وضع کرده­اند،‌اکثر سقط‌هاي جنين گزارش نمي‌شود.
به ادعاي يک پزشک امريکايي که در يکي از زايشگاه‌هاي اين کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله­اي نوشته است،‌در حدود 47% از زايمان‌هاي تحت نظر وي مربوط به مواليد نامشروع بوده است. به ادعاي وي اکثر مواليد،‌مربوط به زنان پايين‌تر از بيست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
4ـ افزايش خانواده‌هاي تک والديني: افزايش شمار وصلت‌هاي غير رسمي،‌باعث کاهش در ميزان ازدواج را ترسيم مي‌کند که يکي از پيامد‌هاي آن افزايش تعداد خانواده‌هاي تک والديني است؛ يعني خانواده­هايي که فرزندان در آن‌ها محکومند تنها با يکي از والدين خود زندگي کنند.آندره ميشل مي‌گويد: "زندگي فرزندان نامشروع در بيش از 90% موارد با مادران است. اين گونه مادران که تقريباً از سوي جامعه به ويژه والدين و آشنايان خود طرد مي‌شوند،‌براي گذراندن زندگي با مشکلات شديد اقتصادي و فقر و فلاکت مواجهند.
روزنامة "ايدرز ايجست" ضمن ارائة گزارشي از وضع فلاکت بار معيشتي اين گونه خانواده ها، گزارش زير را نوشته است:
"مادر اين بچه - که مادام بهانة پدر مي‌کند - براي تأمين نيازهاي مادي خود و فرزندانش ناچار است که در دو شيفت کامل کار کند که در نتيجه، فرزند وي در مقايسه با مادران ديگر،‌زمان کمتري را با او سپري مي‌کند. اين فرزند غيرقانوني در حقيقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
اين مادر نوجوان با تأسف و تأثر مي‌گويد: من با اين حاملگي نامشروع براي تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و بايد تسلي بخش اندوه فراوان اين طفل باشم.
5ـ روسپيگري: پديدة شوم روسپي گري به ويژه در بين دختران جواني که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده­اند، در جوامع غربي شايع است، زيرا فرزندان ناخواسته، فرصت‌هاي اشتغال و تحصيل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براي تأمين هزينه‌هاي زندگي و رهايي از فقر، به هر کاري رو آورند.
6ـ گسترش بيماري‌هاي مقاربتي: روابط آزاد دختر و پسر، در نتيجه روابط آزاد جنسي، سکوي پرش روسپي گري و افزايش بيماري‌هاي عفوني و مقاربتي است. در اين باره کافي است بدانيد که: در هر 13 ثانيه يک نفر در آمريکا به ويروس مهلک بيماري ايدز مبتلا مي‌شود. قربانيان اين ويروس که عمدتاً از طريق بي بندو باري جنسي مبتلا مي‌شوند، از اين بيماري عفوني هلاک مي‌گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخي پيامدهاي روابط آزاد دختر و پسر پيش از ازدواج است. عوارض ديگري چون جنون،‌عقده‌هاي رواني، تزايد جنايت و آدم کشي از ديگر نتايج آن روابط است.
خوب است به نتايج تحقيقي مسئله مورد نظر در ايران نيز توجه نماييد: http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=71474
به اين ترتيب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت‌هاي التذاذي آنان را که منشأ براي روابط بعدي مي‌شود، حرام و ممنوع ساخته است.
آمار و نقل قول‌ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوين دفتر مطالعات و تحقيقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است. در اين موضوع مي‌توانيد کتاب‌هاي زير را مطالعه کنيد:
1ـ جامعه شناسي خانواده،‌از دکتر شهلا اعزازي.
2ـ سيماي زن در جهان ـ امريکا، از مرکز امور مشارکت زنان رياست جمهوري.
3ـ درّ و صدف، از محمد شجاعي، انتشارات محيي، شهرري.

باسلام حدود 10 سال كاري انجام ميدادم كه اكنون فكر ميكنم كه خود ارضايي يا استمنا بوده است با توجه به اينكه نميدانستم اين كار حرام بوده است واگر غسلي بر من واجب شده و با همان حال به انجام واجبات پرداخته ام وظيفه ي اعمال گذشته ام چيست؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز2
استمنا آن است که انسان با خود کاري کند که مني از وي خارج شود. استمنا حرام است و ضرر هاي زياد دارد . کسي که استمنا کرده واجب است توبه کند و ديگر تکرار نکند.
اگريقين صد درصد داري که بر اثر کاري که کرده اي به اوج لذت رسيده و در آن حال از شما مايعي خارج شده است و بعد از آن غسل جنابت نکرده و نماز و روزه انجام داده اي، نماز هايت را بايد قضا کني .چنانچه نمي دانستي با اين کار جنب مي شوي و غسل لازم دارد، روزه ها قضا ندارد. البته اگر غسل حيض يا غسل جمعه يا هر غسل واجب يا مستحب ديگري کرده اي، نماز و روزه اي که بعد از آن غسل, انجام داده اي، قضا ندارد،چون به نظر آيت الله مکارم با هر غسل واجب يا مستحب مي شود نماز خواند و روزه گرفت.(1)
اگر يقين به جنب شدن نداري، نماز ها و روزه ها قضا ندارد. زن معمولا يقين به جنابت بر اثر دستکاري با خود پيدا نمي کند .
زن با دو چيز جنب مي شود و هرگاه جنب شود، بايد غسل جنابت کند:
1 - داخل شدن آلت تناسلي مرد به جلو يا عقب زن که اگر به اندازه ختنه گاه يا بيش تر داخل شود، زن و مرد هردو جنب مي شوند، گرچه مني خارج نشود.
2-بيرون آمدن مني.
اگر زن بر اثر تحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود ،جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود و يا به اوج لذت برسد ،ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ،جنب نمي شود . غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند جنب مي شود . اگر يقين پيدا نکند جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و در آن حال رطوبتي از او خارج مي شود چون به اوج شهوت نرسيده جنب نمي شود . رطوبت خارج شده هم پاک است . وضو و غسل را باطل نمي کند.
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضا مي کند . حالت شهوتش تمام مي شود و بدنش سست مي شود . حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت ،ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد، ولي وقتي غذا خورد و سير شد، ديگر ميل به غذا ندارد.
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم شيرازي,توضيح المسائل ,م 401واحکام بانوان ،س257و271.

سلام من معلم هستم واز برگه های امتحانی بچه ها قسمت سفید شان را که مطلبی در ان ننوشته بودن جدا می کردم و برگه اصلی سوال و جواب را به بچه ها می دادم برای اینکه اصراف نشه از برگه های سفید مازاد بچه ها که از برگه امتحانیشان جدا کرده بودم به عنوان چرک نویس برای خودم استفاده میکنم ایا اشکال شرعی ندارد اگر اشکال دارد الان که بچه ها را نمی توانم پیدا کنم باید چکار کنم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر بچه ها و پدران شان راضي بوده اند اشکالي ندارد يا اگر از آن مقدار برگه اعراض کرده اند، اشکال ندارد، ولي اگر اين طور نبوده ،درصورتي که برگه را بچه ها خودشان خريده بودند و کاغذ پاره شده ارزش مالي داشته ، بايد از آنان حلاليت بطلبيد . اگر دسترسي نداريد، بابت آن ها به مقدار ارزش کاغذ ها به نيت صاحبان آن ها به فقيري که سيد نباشد، به عنوان رد مظالم صدقه بدهيد .(1)

پى‏نوشت‏:
1 ، سوال از دفتر آيت الله خامنه اي ؛ به شماره 02517742227

صفحه‌ها