پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام مرجع تقلید حضرت آیت الله خامنه ای خواهشمندم پاسخ سوالات ذیل رابفرمایید برای سفرحج تمتع مبلغ یک میلیون تومان جهت ثبت نام همسرم به عنوان هدیه واریزنموده ام آیادرسررسید سال خمسی به آن خمس تعلق می گیرد یاخیر؟ اگرخمس تعلق میگیرد درصورتی که همسر خانه دارباشدازچه محلی پرداخت شود؟ آیاسودی که بانک درموقع اعلام نوبت تشرف به فردمی پردازدخمس دارد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
2به نظر آيت الله خامنه اي هديه خمس ندارد. بنابراين اگر يک ميليون را به همسرت به عنوان هديه تحويل داد ه اي و بعد از ايشان گرفته و براي شان حج ثبت نام نموده اي، خمس ندارد .نيز اگر پول را تحويل نداده اي، ولي موقعي که براي ثبت نام مي رفتي ،به او گفته اي: مي خواهم تو را هم ثبت نام کنم، او هم گفته که ثبت نام کن ، باز خمس ندارد . در غير اين دو صورت پول خمس دارد و به عهده شما است، نه خانمت . ولي سودش خمس ندارد.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني(02517743232)از دفتر آيت الله خامنه اي.

مسجد آیه قرآن در صفحه گوشی

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دست گذاشتن روي صفحه موبايل هنگام باز بودن نرم افزار قرآني بدون وضو مانعي ندارد .

من برای رفتن به کلاس باید هفته چهار بار از ساعت 8صبح تا 3ظهر به شهری دیگر برم درایام ماه رمضان روزه های من چگونه است

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر فاصله شهر ديگر با وطن شما کمتر از چهار فرسخ است روزه صحيح است و اگر چهار فرسخ يا بيشتراست، در صورتي که اين رفت و برگشت حد اقل دو ماه ادامه داشته باشد روزه صحيح است.(1)
پي نوشت:
1. سوال تلفني(02517840001) از دفتر آيت الله مکارم شيرازي.

سلام درباره ازدواج موقت در اسلام دلایلی مثل ضعف و پیری و بیماری و تامین نشدن نیاز عاطفی درمردان ذکر شده است و به مرد اجازه ازدواج موقت داده شده است. سوال من این هست که تحقیقات اخیر نشان داده زنان از نظر نیاز عاطفی و جنسی به مراتب از مردان قوی تر هستند وقتی این نیازها توسط همسر زن براورده نشود چرا اسلام به زن اجازه ازدواج موقت نداده است . (با توجه به اینکه علم ژنتیک هم میتواند مبئا فرزند به وجود اتمده را نیز تشخیص دهد. البته این رو هم بگم که از نظر من ازدواج موقت نه برای زن و نه برای مرد درست نیست ولی اگر این دلایل برای مردان وجود دارد برای زنان نیز وجود دارد. شاید شما بگین که مردان از نظر روحی می توانند چندهمسری باشند خوب زن هم از نظر روحی تحمل رقیب عشقی را ندارد.من واقعا نمی توانم برای خودم مسئله ازدواج موقت در اسلام را حل کنم.لطفا مرا راهنمایی کنید

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مركز
ازدواج قراردادي است که دو نفر زن و مرد با هم مي‌بندند و متعهد مي‌شوند که در کنار هم زندگي کنند . نيازهاي جنسي و روحي و رواني همديگر را برآورده سازند. در اين قرارداد هر دو محتاج يکديگرند . از همديگر بهره مي‌برند . بايد به همديگر بهره برسانند. در ضمن نسل جديد هم توليد مي‌شود و تربيت مي‌گردد:
«ومِن آياتهِ أنْ خلَقَ لکُم مِنْ أنفسکُم أزواجاً لتسکُنوا إليها؛(1) از نشانه‌هاي خداوند اين که از جنس شما براي تان همسران و جفت‌هايي آفريد تا در کنار آن ها آرامش بيابيد».
«هُنّ لباسٌ لکُم وأنتُم لباسٌ لهنّ؛(2) زنان لباس شما و شما لباس آنانيد».
اين لباس، پوشانندة عيب‌ها سبب زينت و آرامش بودن، زماني وجود پيدا خواهد کرد که زن و مرد به هم متعهد باشند . مهر و محبت و علاقه خود را نثار يکديگر کنند . براي آسايش و آرامش همديگر فداکاري نمايند اما ازدواج موقت يا تعدد زوجات حرام نشده، به عنوان راهکاري براي مواقع غير عادي قرار داده شد، هم‌چنان که طلاق حرام نشده و براي مواقع غير عادي قرار داده شده است.
خداوند مردان و زنان هوسباز را (که به زنان و مردان ديگر دل مي بندند و بدون دليل به طلاق و ازدواج‌هاي مکرر و موقت اقدام مي‌کنند) دوست نمي‌دارد و آنان را لعن مي‌کند.(3)
در روايات هم ازدواج موقت و چند همسري تشويق نشده است. اگر در مواردي نسبت به متعه تشويق شده ،به جهت مبارزه با بدعتي بود که افرادي گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند.(4) و گرنه ازدواج موقت به خودي خود مورد تشويق نيست، بلکه در رواياتي از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت نهي شده است.
امام رضا فرمود: «ازدواج موقت براي افرادي که همسر دائم ندارند [و نمي‌توانند همسر دائم بگيرند] و نياز آنان به همسر دائم برطرف نشده، حلال و مباح است اما کساني که همسر دائم دارند، فقط زماني که [به علت مسافرت يا جهات ديگر] از همسرشان دور هستند، به ازدواج موقت اقدام کنند».(5)
در روايت ديگر ضمن نهي از ازدواج موقت غير ضروري مي‌فرمايد: «بر ازدواج موقت اصرار نداشته باشيد. بر شما لازم است بر ازدواج دائم، به عنوان سنت رسول خدا؛ پس با مشغول شدن به ازدواج موقت، از همسران خود غافل نگرديد که آنان کافر شوند و از اين حلال و حکم خداوند بيزاري بجويند و اجازه دهندة آن (بعضي ما امامان) را نفرين کنند و دشنام دهند».(6)
اما اگر مرد بدون اجازه زن ازدواج کند ،زن هم حق دارد تقاضاي طلاق کند . هم‌چنان که ازدواج دوم براي مرد جايز است، تقاضاي طلاق هم براي زن جايز است .
مجازات مردان هوسبازي که همسر خود را فداي هوسبازي مي‌کنند و در زجر و شکنجه نگاه مي‌دارند يا بدون دليل موجه و بدون پرداخت حقوق شرعي و قانوني طلاق مي‌دهند تا به خوشگذراني خود برسند، بسيار سنگين است، هم‌چنان که اين مجازات در انتظار زنان هوسباز است. کم نيستند زنان هوسبازي که با ديدن يک مرد خوش اندام و ثروتمند و...، دل بدو سپرده، براي رسيدن به هوا و هوس خود از شوهر زحمتکش و پر تلاش و وفادار خود و بچه‌هاي معصوم خويش چشم مي‌پوشد و طلاق مي‌گيرند تا به دلخواه خود برسند! چنين اقدام‌هاي ناجوانمردانه‌اي (چه از زن يا مرد) ناپسند است و قهر خشم خدا را در پي دارد.
غالبا مردها به جهات مختلف مانند جنگ ها و انجام کارهاي سخت از بين مي روند . زناني بي سرپرست در جامعه مي مانند، در حالي که آنان نياز جنسي و عاطفي دارند . اين حقيقت را زناني که خود شوهر دارند نمي فهمند و درک نمي کنند .چه بسيارند زنان بي شوهري که در رنج فراوانند، ولي حيا و عفت آنان باعث مي شود که آن را بروز ندهند . برخي از آنان به فسادهاي مخفي و علني مبتلا مي شوند. اگر خانمي که به اين قانون الهي اعتراض دارد ،از بالا به جامعه بشري نگاه کند و ديد کلي به جامعه داشته باشد و منافع تمامي افراد جامعه را بنگرد، هرگز به اين قانون الهي اشکال نمي گيرد.

از لحاظ تکويني و با خصوصياتي که مردان و زنان دارند، مردان بايد زنان را از لحاظ عاطفي و غرايز ديگر تامين کنند ( مديريت جامعه ) از بي زن بودن مرد و به اصطلاح عزب بودن بسيار مذمت شده ،هر مرد بايد يک يا چند زن را از لحاظ مالي و از لحاظ عاطفي و بر آورده شدن حاجات شان تامين کند . نبايد زناني در جامعه بدون سرپرست و بي کس بمانند همان طور که مردان وظيفه دارند از امنيت زنان محافظت نمايند .مسئله ازدواج تنها در شهوت و شهوتراني خلاصه نمي شود . براي توضيح بيش تر به کتاب هاي زير مراجعه کنيد :
1- نظام حقوق زن در اسلام شهيد مطهري.
2- زن در آيينه جلال و جمال آيت الله جوادي آملي.
3- تفسير الميزان , ج 4؛ علامه طباطبايي .
پي‌نوشت‌ها:
1. روم (31) آيه 30.
2. بقره (2) آيه 187.
3. وسايل الشيعه، ج 7، ص 267 ـ 268.
4. نظام حقوق زن در اسلام، ص 82.
5. وسايل، ج 21، ص 32.
6. همان، ص 23.

من و برادرم مقلد آقاي خامنه اي هستيم.ما در تهران متولد شده ايم.هم اكنون با پدرم در شهر كرج زندگي مي كنيم.مادرم در تهران زندگي مي كند و من و برادرم ماهي يكبار به خانه او مي رويم.حكم نماز و روزه ما چگونه است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر تهران وطن شما بوده و هنوز اعراض نکرده ايد، نماز و روزه شما در تهران تمام است . اگر اعراض کرده ايد و ديگر نمي خواهيد در تهران زندگي کنيد، نماز و روزه تان در تهران شکسته است.
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتائات ،س 697.

23سال کارمند هستم تمام اموالی که خریدم با وام است و در حال حاضر وام بعض ها تمام شده و یک آپارتمان دارم که رهن است و حدود یک سال می گذرد و پول ندارم که از رهن بیرون آورم تمام حقوقم را وام و خوراک می خرم آیا خمس باید بدهم

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خمس برمازاد بر مخارج سالانه است شما که مازاد نداريد تا زماني که مازاد بر مخارج نداشته باشيد. خمس به شما تعلق نمي گيرد.(1) البته اگر آپارتمان مازاد بر محل سکونت شما است اگر قيمتش را از حقوق داده باشيد خمس دارد و اگر با وام خريده باشيد به مقداري که قسطش را داده باشيد خمس دارد. مي توانيد با مراجعه به دفتر مرجعي که با اجازه او باقي بر امام خميني مانده ايد خمس را دستگردان نموده و در موقع توان پرداخت کنيد.
پي نوشت:
1. امام خميني توضيح المسائل م 1752.

سکه طلا که هدیه باشد آیا خمس دارد یا نه .

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به نظر آيت الله سيستاني هديه اگر تا سر سال خمسي مصرف نشود خمس دارد.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله سيستاني توضيح المسائل م 1723.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر غسل کردن ممکن نباشد بايد بجاي غسل جنابت تيمم کنيد و نماز بخوانيد و براي نماز بعدي غسل کنيد.(1) ولي اگر بخاطر خجالت کشيدن نخواهيد غسل کنيد خجالت عذر شرعي نيست و نمي شود تيمم کرد مگر آن که صبرکنيد تا وقت نماز تنگ شود که براي غسل وقت نماند و در آخر وقت بايد تيمم بدل از غسل کنيد و نماز بخوانيد در اين صورت نماز با تيمم صحيح است و لي بخاطر تاخير عمدي غسل گناه کار محسوب مي شويد.(1)
نيت: تيمم بدل از غسل جنابت مي کنم قربتاٌ الي الله.
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت توضيح المسائل م 572و582.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي تداوم نماز عوامل متعددي وجود دارد که جهت رعايت اختصار به برخي از آن‌ها اشاره مي‌شود:
1ـ شناخت اهميت نماز.
نماز از منظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دين(1) و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است. (2)
از سوي ديگر ترک نماز از گناهان کبيره به حساب آمده است.(3)
پيامبر فرمود: " از ما نيست کسي که نماز را خوار شمارد ".(4)
نماز است سر خط آزادگي دواي غم و درد دل مردگي(5)
نماز عامل مهمي در تزکية روح و درون انسان است . اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نکردن نسبت به آن، از عوامل ترک نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود،همواره به سوي چيزي که برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌کند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد.انسان گرسنه و تشنه دنبال غذا و آب و رفع نياز خود مي رود . انساني که درد دارد، دنبال درمان مي رود . کسي که سنگيني طاقت فرساي درد هجران ودوري از خدا را درک کند، و بفهمدکه تنها با نماز است که مي توان درد هجران را به عشق وصال مبدل ساخت ، به عشق وصال محبوب و معشوقش به سوي نماز مي رود. چنان که اگر گرسنه و تشنه اي بفهمد براي رسيدن به نان و آب مسافتي را بايد بپيمايد ، درنگ نمي کند و ايستادن را خلاف عقل مي داند.
آشنا شدن به حقيقت نماز و اين که نماز جزء نياز وجود ما است، نماز است که زندگي و حيات ما را « طيّبه» و به آن معني و مفهوم مي بخشد. دانستن اين حقيقت که فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌کند و ... باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامه نماز بپردازد و از سستي در نماز و يا ترک آن خودداري نمايد.
کسي که نماز را سربار خود و صرفاً يک تکليف طاقت‌فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهميتي به آن نمي‌دهد.
‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است، اقامه آن مايه سعادت و ترک آن باعث شقاوت مي‌باشد .امام ‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند نماز است، و آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است"(6)
حضرت در حديث ديگر فرمود: "‌تارک الصلاه بهره‌اي از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستي فکر ‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند، هيچ‌گاه نماز را ترک نمي‌کند . چنانچه به هر علتي‌ نمازش ترک شود ،فوراً جبران نموده و قضا مي‌کند.
قرآن مي‌فرمايد: "‌يا ايها الناس انتم الفقراء الي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌الحميد؛ ‌اي مردم شما همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است که بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش‌است"(8) وقتي خدا از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده است ‌،معلوم مي‌شود اين دستورات براي خوش بختي و سعادت خود ما است.
هنگامي که از عمق جان درک کرديم که ‌نماز در تأمين خوش بختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين کننده دارد ،با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم، چرا که‌نماز محور قبولي ساير اعمال است .در قيامت اولين سوال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد. اگر نماز مورد قبول واقع‌ شد، بقيه اعمال هم مقبول مي‌افتد"(9).
نماز از واجباتي است که خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري،‌ راضي به ترک آن نيست. تارک نماز بيش ترين ظلم را نسبت به خود روا مي­دارد . خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌محروم مي‌کند. حضرت فرمود:
"‌هر که نماز را عمداً ترک کند، از پناه خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته‌است"(10). پس انساني که معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتيجه‌اش به ‌خودش باز مي‌گردد، عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند.
نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است"(11).
2ـ شناخت پيامدهاي ترک نماز.
يکي از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ کشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم ". (12)
رسول خدا (ص) مي‌فرمايد: "کسي که نماز خود را سبک گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌کند؛ شش بلا در دنيا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قيامت و هنگامي که از قبر بيرون مي‌آيد.
اما شش بلاي دنيوي:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم مي‌کند.
2ـ برکت را از روزيش بر مي‌دارد.
3ـ از صورتش نشانة نيکوکاران را بر مي‌دارد.
4ـ هر کار خيري کند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد.
5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود.
6ـ از دعاي نيکوکاران بهره اي ندارد".(13)
3ـ رفع موانع.
ترک نماز مبتني بر عواملي است که بايد از آن‌ها پرهيز شود. انسان بالفطره گرايش به عبارت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و... از عوامل و موانع تأثير گذار ترک نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
يکي از راه‌هاي تداوم نماز، شناخت آثار معنوي، سياسي و اجتماعي نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشريع نماز اشنايي داشته باشد، نماز را ترک نمي‌کند.
5ـ توبه.
بي ترديد ترک نماز گناهي است که نياز به گناه زدايي دارد. يکي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه زدايي، توبه است. توبه که نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود که قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: " جز اين نيست که پشيماني بر گناه سبب ترک آن مي‌شود".(14)
کسي روز محشر نگردد خجل که شب‌ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندي، ز داور بخواه شب توبه تقصير روز گناه
اگر بنده اي، دست حاجت برار و گر شرمسار، آب حسرت ببار
نيامد بدين در کسي عذر خواه که سيل ندامت نشستش گناه (15)
6ـ ياري از خداوند:
انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن ، توفيق و سعادت مي خواهد. عبادت و بندگي و برقراري ارتباط با خدا ، مي‌طلبد که از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. چنان که حضرت ابراهيم از خدا مي خواهد و عرض مي کند :
« ربّ اجعلني مقيم الصلاة و من ذرّيتي ؛ اي پروردگارم ! مرا و فرزندان و ذريه ام را از بر پا کنندگان نماز قرار ده». (16) يکي از شهادت هايي که در زيارتنامه هاي همه امامان عليهم السلام و اولاد طاهرين شان آمده « اشهد انّک قد اقمت الصلاة » است. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه..."(17) که يکي از مصاديق بارز طاعت، نماز است.
7- توجه به حقيقت نماز :
ديگر موجبات سستي در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به اين معنا که انسان، اصل نماز و افعال و اذکار آن را از روي عادت به جا آورد، به طوري که به حقيقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثر عادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مي‌نمايد . تبديل به يک عمل غير آگاهانه مي‌کند، به طوري که روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مي‌گيرد.
مذموم بودن عادت به اين معنا نيست که استمرار، مداومت و کثرت اعمال اشتباه است، بلکه ملاک ارزش، مقدار توجه و آگاهي در عمل است. مردان الهي در عين کثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهي خود در اعمال مي‌افزايند و از عبادت لذت بيش تري مي‌برند.
پي‌نوشت‌ها:
1. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ح 639.
2. مکارم الاخلاق، ج 2، ص 461.
3. عبدالحسين دستغيب، گناهان کبيره، ج 2، ص 183.
4. فروع کافي، ج 3، ص269.
5. نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 77 - 78.
6. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحکمه، ماده صلاه، شماره 10534.
7. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
8. فاطر (35) آيه 15.
9. ميزان الحکمه، ماده صلاه، شماره 10570.
10. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2.
11. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2.
12. مدثر (74) آيات 40 ـ 41.
13. گناهان کبيره، ج 2، ص 187 ـ 188.
14. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349.
15. گناهان کبيره، ج 2، ص 408
16. ابراهيم (14) ، آيه 40
17. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي (عج).

صفحه‌ها