پرسش وپاسخ

با سلام و خسته نباشید با دختری دوست هستم، علی رغم اینکه یکدیگر را به خوبی درک میکنیم و سعی میکنیم روابطمون اسلامی و صحیح باشه بدلیل اختلاف فرهنگ مشکلاتی داریم، البته مشکل بزرگی نیست، برای مثال دوست ندارم با دوستاش تفریح بره یا مثلا بره خانه دوستش. باوجوداینکه خواسته ام را رد نمیکند از من میخواهد حداقل یک بار قانعش کنم ، من هم چون فرهنگم این اجازه رو نمیده که دختر تنها جایی بره فقط همینو واسش دلیل میارم ولی فرهنگ اونا همچین چیزی رو قبول نمیکنه . یه راهنمایی کنین چی بهش بگم که قانع بشه، خیلی فکر کردم بهم بگین آیا کارم درسته یا باید من خودمو اصلاح کنم ؟؟؟ خیلی واسم مهمه ممنون

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از راهنمايي دوست خود بايد اطلاعات كافي در مورد دوستي و رفاقت و آسيب هاي آن داشته باشيد تا بهتر بتوانيد او را راهنمايي كنيد. در خواست دوست تان براي ارائه دليل قانع كننده ،در خواست به جايي است . اگر نتوانيد به اين درخواست پاسخ مثبت و قانع كننده دهيد، از اصرار خود صرف نظر كنيد. چه بسا خواسته شما صرفاً‌ مربوط به فرهنگ خاص خودتان باشد، نه فرهنگ ديني كه دليل ديني داشته باشد يا حداقل با دلايل عقلي و روان شناسي و تربيتي هماهنگ باشد.
مطالبي كه در مورد دوستي مي توانيد براي دوست تان بگوييد، بخشي از آن را براي تان بازگو مي كنيم.
انسان موجودي است اجتماعي كه عشق و علاقه به زندگي توأم با رفاقت و دوستي و انس با ديگران يكي از ضرورت هاي سازمان وجودي اوست. احساس نياز به معاشرت صميانه وهمدلي و همراهي با ديگران را دارد .مولي علي مي فرمايد : "غريب كسي است كه دوستي نداشته باشد".(1)
ولي يكي از چيزهايي كه امروزه در روانشناسي روي آن تأكيد زيادي مي‏شود، نقش و تأثير عوامل محيطي و از جمله نقش گروه‏هاي همسال (دوستان) بر افراد است.
طبق نظر روانشناسان، رفتار انسان محصول تعامل متغيرهاي شخصي و محيطي است. شرايط محيطي از طريق يادگيري به رفتار انسان شكل مي‏دهند، به همين خاطر، تأثيري كه ديگران بر فرد دارند، نقش زيادي در رفتار او دارد، چرا كه بسياري از رفتارهاي انسان از طريق مشاهده به دست مي‏آيد. حال اگر با افرادي رفت و آمد داشته باشيم كه انسان‏هاي با شخصيت و خوبي بودند، مشاهده رفتار خوب آنان تأثير مثبتي در ما ايجاد مي‏كند، در نتيجه همان گونه رفتار مي‏كنيم. اما اگر با افراد بي‏شخصيت، لاابالي و فاسد و ناباب سر و كار داشته باشيم، مشاهده رفتار زشت آنان ناخودآگاه بر رفتار و حتي افكار ما تأثير منفي خواهد داشت و ما را به انحراف خواهد كشيد.
هر كسي لياقت دوستي را ندارد، دوستان در زندگي و موفقيت ها و شكست هاي آن تأثير مي‌گذارند .اخلاق و خصوصيات آن ها در روحيه افراد دخيل است.پيامبر (ص) مي فرمايند : "هر كس به طريق و روش دوست خود است، پس هريك از شما بايد ببيند با چه كسي دوست مي شود" .(2)
بايد مراقب دوستان و محيط خود باشيد ،چرا كه اين دو مي‏توانند در آبادي يا ويراني دنيا و آخرت انسان بسيار مؤثر باشند. شايد اين شعر آموزنده را شنيده باشيد كه:
تا تواني مي‏گريز از يار بد يار بد بدتر بُوَد از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند يار بد بر جان و بر ايمان زند
استاد مطهري مي فرمايد : تأثير معاشرت، چه در جهت نيكي و چه در جهت بدي خيلي واضح و روشن است. آدمي روح بسيار حساسي دارد، زود تحت تأثير واقع مي شود. ممكن است بعضي اشخاص خودشان را گول بزنند وخيال كنند محيط ومعاشرت در آن ها تأثير ندارد ، ولي اين اشتباه است و انسان با روحي بسيار حساس و قابل تغيير آفريده شده است.(3)
در بخشي از نامه خود نوشته ايد : " دوست ندارم با دوستاش تفريح بره يا مثلا بره خانه دوستش."
دلايل اين سخن براي ما روشن نيست. اگر دوستانش همجنس خودش و دختر باشند ، و شايستگي ها و معيارهاي يک دوست خوب از نظر اسلام را دارند ، چه مانعي دارد که با آن ها ارتباط داشته باشد و در محيط هايي که زمينه هاي فساد وجود ندارد به تفريح برود؟ خصوصا امروزه که در بعضي از شهر ها محيط هايي براي تفريح و استراحت زنان که کاملا محفوظ نيز هستند تهيه شده ، زنان و دختران در امنيت کامل در آن محل ها حضور مي يابند و خستگي روح را از تن بيرون مي کنند.
هم چنين چه مانعي دارد که ايشان در منزل دوستان خوب با اطلاع وهماهنگي خانواده و اجازه پد و مادرش حضور پيدا کند؟
آيا فکر نمي کنيد اين نوع تفکر صحيح نباشد ؟
نوشته ايد : " تنها دليلي که براي او مي آورم اين است که فرهنگ من اين اجازه رو نمي دهد که دختر تنها جايي بره، ولي در فرهنگ او چنين چيزي رو قبول نمي کند"
آيا اين دليل کافي است ؟ اگر جاي او باشيد و او همين دليل را براي منع رفت و آمد شما با دوستان تان بياورد آيا از او مي پذيريد ؟ قطعا نمي پذيريد.
بنابراين توصيه مي کنيم اگرايشان با دوستاني معاشرت دارد که معيارهاي اسلامي دوستي را دارا هستند و در محيط هايي رفت و آمد دارد که فساد در آن محيط ها نيست ، براي تحميل فرهنگ خود بر ايشان بر سخنان خويش اصرار نورزيد. اما اگر دوستان وي افراد ناباب و فاسد و يا مکان هايي که براي تفريح مي رود مناسب نيست ، بهتر آن است با مهرباني و دوستي ، شرايط يک دوست خوب و يا يک محيط خوب براي تفريح را به او متذکر شويد . با استفاده از روايات و احاديثي که از اهل بيت در اين زمينه بيان شده، براي او دليل بياوريد تا اوقانع شود.

پي نوشت ها:
1. غررالحكم، ص414، شماره حديث 946.
2. ميزان الحكمه،ج 5، ص297.
3. حكمت ها و اندرزها،ص280.

آيا دراسلام سند معتبري هست كه بگويد ارواح فقط 1بار درجسم مادي قرار ميگيرند و1بارزندگي مادي دارند؟من به تناسخ اعتقاد ندارم ولي به كمال معتقدم كه روح دم خدايي آنقدر بيايد و ياد بگيرد كه واصل به اصل خود گردد؟2:آيا مراجع تقليد معصوم ومصون از خطا وگناه هستند؟

پرسش 1:
روح و حيات آن؟ شرح : آيا دراسلام سند معتبري هست كه بگويد ارواح فقط 1بار درجسم مادي قرار مي گيرند و1بارزندگي مادي دارند؟من به تناسخ اعتقاد ندارم ولي به كمال معتقدم كه روح دم خدايي آن قدر بيايد و ياد بگيرد كه واصل به اصل خود گردد.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
چنين سندي وجود ندارد ، بلكه بر خلاف آن دلايل معتبري وجود دارد كه برخي ارواح بيش از يك باردر بدن مادي قرارمي گيرند و آن هم در فرايند رجعت است ؛ در واقع رجعت كه يكي از شاخصه هاي تفكر شيعي است كه بر اساس آن روح برخي افراد از عالم برزخ به دنيا برگشته و وارد بدن هاي دنيايي شان مي گردد .
تعبير "وصول به اصل خود" يا تعابيري مشابه چندان روشن و واضح نيست . معمولا ديده مي شود كه افراد تصوير درستي از مقوله نفخ روح خدا در انسان و حقيقت روح انسان و قدرت و قابليت خدايي شدن و وصول به كمالات و صفات الهي در حدود انساني ندارند ؛ در هر حال در خصوص تكامل روح انسان كه حقيقتي قابل قبول است ، بايد گفت :اين امر نيازمند بازگشت مكرر به دنيا و حلول در اجسام مختلف نيست.
در واقع مشكل اصلي بحث تناسخ به آن بر مي گردد كه بازگشت را نوعي تكامل روحاني و به جهت پاسخ دادن به چند سوال از جمله بقاي روح ، وجود دردها و مشكلات ناخواسته بشر در زندگي و تفاوت هايي كه افراد در اوضاع و احوال زندگي خود با آن مواجهند و مواردي از اين قبيل تعريف مي نمايد كه هيچ يك از اين امور از منظر تفكر اسلامي قابل قبول نيست .
ما معتقديم كه خداوند دنيا را به گونه اي قرار داده است كه افراد بتوانند در فرصت هاي كوتاه يا بلندي كه در موقعيت هاي متفاوت در اختيارشان قرار مي گيرد ، كمال مورد انتظار از خود را به دست آورده ،لياقت درك مقامات بالاي خود در عالم ديگر را به دست آوردند . در اين ميان تنها بخش خاصي از افراد لايق رسيدن به بالاترين درجات قرب الهي و وصول به مقام "عندالربّ" مي گردند . هيچ ضرورتي وجود ندارد كه همه افراد به هر شكل ممكن به اين مقام برسند .
البته نوعي كمال روحاني براي انسان در عالم برزخ و حيات برزخي هم متصور است كه نوعي تكامل متاثر از اعمال دنيوي انسان است ؛ اما در هر حال حقيقت تكامل روحي انسان تنها در دنيا رخ مي دهد . انسان در عوالم بعدي روزي خور اعمال دنياي خود است . در انتظار خداوند از بشر براي درك مقامات انساني ميزان فرصت هاي ممكن و تفاوت هاي موقعيتي و ديگر شرايط به طور كامل مورد ملاحظه قرار مي گيرد مثلا چه بسا فردي كه در نوجواني از دنيا رفته، با همان عبادات اندك خود و درستكاري محدود به بالاترين مقامات لايق خود دست مي يابد .
پرسش 2:
آيا مراجع تقليد معصوم ومصون از خطا وگناه هستند؟

پاسخ:

مراجع معصوم و مصون از خطا نيستند . مراجع نيز چنين ادعايي ندارند. بلكه‌ آن ها صرفاً ‌كارشناسان احكام ديني هستند كه از طريق اجتهاد سعي در كشف حكم الهي دارند . چه بسا ممكن است در اجتهاد خود دچار اشتباه شوند، اما چون در اين زمان دسترسي به امام معصوم(ع) ممكن نيست، عالمان ديني از طريق روايات معصومان(ع) به مردم معرفي شدند تا مردم به آن ها مراجعه نمايند.
از نظر حكم عقل نيز هر انساني لازم است در هر رشته اي به كارشناس مربوط مراجعه نمايد، در امور پزشكي به پزشك ،در امور مهندسي به مهندس و در امور احكام ديني به مجتهد آگاه و عادل و با تقوا مراجعه نمايد.

با عرض سلام اینجانب دارای یک مشکلی هستم که می خواهم با شما در میان بگذارم من به تازگی در یک امتحان استخدامی قبول شده ام و به مراحل مصاحبه و گزینش رسیده ام ولی چون من موی سرم را ژل میزنم و آستین کوتاه هم می پوشم با خود فکر می کنم که اگر در جلسه مصاحبه و گزینش ژل نزنم و یا آستین کوتاه نپوشم شاید ریا کار باشم(البته شما خود می دانید کار خلاف شرعی نیست ولی متاسفانه بعضی مسئولین گزینش شاید سهوا و یا شاید عمدا ظاهر را ملاک قرار می دهند ) و در صورت قبولی چون ریایی قبول شده ام پولم حرام است و خدا از من ناراضی است ولی از آن طرف هم با خود می گویم که اگرخدابخواهد واراده نماید در آن صورت(ژل زدن و آستین کوتاه)پوشیدن و ریا نکردن باز اراده می فرماید و مرا قبول می کند .حال من مانده ام که آیا طبق قوانین عالم عمل کنم و خود را در خطر نیندازم و ظاهرم را بر وفق مراد آنها جور کنم تا شاید بدون ترس قبول شوم و یا به خدا دل ببندم(نمیدانم چنین توکلی عاقلانه است یاخیر) در حالی که میدانم شاید خدا قوانین عالمش را برای من تغییر ندهد و من رد شوم البته شاید خدا لطف کند و اراده نماید که قبول شوم.شما خود می دانید که افراد بی شماری ریایی حق جوانان دیگر را لگد مال می کنند .لطفا در صورت امکان هر چه سریعتر اگر می شود همین امروز جواب پرسشم را بدهید زیرا وقت بسیار تنگ است با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
رفتن در محل کار يا مصاحبه با قيافه و ظاهري که خلاف شرع نيست و از طرفي مورد قبول و پذيرش مصاحبه کنندگان يا صاحب کار مي باشد ، نه تنها از مصاديق رياي حرام نيست و در صورت پذيرش حقوق دريافتي حرام نمي باشد ، بلکه ظاهر شدن و پوشيدن لباس مذکور جهت رسيدن به حق خودت و مقصد مطلوب، حکم عقل و تدبير و به کار گيري فراست و زيرکي است که از شخص مؤمن انتظار مي رود .
توکل مفهومش اين است که انسان از ابزارها و راهنمايي چراغ و چراغ داراني که خدا در اختيارش قرار داده، درست و به جا استفاده بکند ، نتيجه را به خدا واگذار کند . بنا براين اگر از چراغ عقل و تدبير در اين خصوص که خلاف شرع نيست ( يعني ژل نزدن و نپوشيدن لباس آستين کوتاه ) استفاده کني ، و بعد نتيجه را به خدا واگذار نمايي ،توکل مطلوبي داشته اي . در غير اين صورت توکل را در جاي نادرستي به کار برده اي.

سلام خسته نباشید. جواب این سوال خیلی برام مهمه. اگر در شرایطی که مردی، زنش را از خانه بیرون کرده باشد و آنها به مدت یک سال از هم دور زندگی کنند و هیچ گونه رابطه جنسی با هم نداشته باشند. باز هم از لحاظ شرعی زن و شوهر محسوب می شوند یا دیگر به هم حلال نیستند؟؟؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
زن و شوهر تا وقتي كه از يکديگر طلاق نگرفته باشند گرچه هيچ گونه رابطه اي نداشته باشند با هم زن و شوهر محسوب مي شوند و به يکديگر حلال هستند .(1)
ژي نوشت:
1 . امام خميني ، توضيح المسايل ، احکام نکاح .

من 23 سال دارم. از چند سالی (2 الی 4 سال ) بعد از به بلوغ رسیدن (15 سالگی ) چیزی از غسل نمی دانستم. یعنی تا حدود سن 18-19 سالگی هرگاه جنب می شدم فقط به حمام می رفتم وچیزی از غسل نمی دانستم تکلیف من چیست؟ با تشکر

اگر يقين به جنابت در آن مدت (بعد از بلوغ تا 18 و 19 سالگي )داشته ايد، و غسل جنابت انجام نداده ايد. بايد نمازهايي که در آن زمان بدون غسل جنابت خوانده ايد ، قضا نماييد.(1)

پي نوشت:
1 . آيت الله بهجت ، استفتاات ، ج 1 ، س 706 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام 2 سوال دارم 1.من 23 سال دارم من در سن کودکی حدودا 10 سال پیش (دقیقا یادم نیست زیر 15 سال بودم یا بالای 15 سال) یک مرغ از یک جای مشخص با دوستم ربودیم و خوردیم من باید چکار کنم تا بدنم از این مال حرام پاک شود؟ 2.ایا هنگام دیدن عکس یا فیلم یا هر چیزی که باعث شود شهوت انسان بیاید نیاز به غسل میباشد یا نه. ومیتوان نماز خواند؟من نا خواسته هنگام دیدن اینجور چیزها این اتفاق برایم مافتد؟ با تشکر.

پرسش 1:
حرام. شهوت شرح : با سلام 2 سوال دارم 1.من 23 سال دارم من در سن کودکي حدودا 10 سال پيش (دقيقا يادم نيست زير 15 سال بودم يا بالاي 15 سال) يک مرغ از يک جاي مشخص با دوستم ربوديم و خورديم من بايد چکار کنم تا بدنم از اين مال حرام پاک شود؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بايد از کرده خود پشيمان باشيد و صاحب مرغ را راضي کنيد و از درگاه خدا هم پوزش بطلبيد و به اصطلاح توبه نماييد شرط پذيرش توبه اين است که صاحب مرغ را راضي کنيد و از او حلاليت بطلبيد .(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله بهجت ، استفتاات ج 4 ، س 5750 و 5751 .
پرسش 2:
2.ايا هنگام ديدن عکس يا فيلم يا هر چيزي که باعث شود شهوت انسان بيايد نياز به غسل ميباشد يا نه. وميتوان نماز خواند؟من نا خواسته هنگام ديدن اينجور چيزها اين اتفاق برايم مافتد؟ با تشکر.
پاسخ:
اگر هنگام ديدن عکس يا فيلم يا هر چيز ديگر شهوت تحريک شود و مني بيرون آيد غسل لازم است. واگر مني بيرون نيايد بلکه مذي خارج شود غسل ندارد.
توضيح:
مني دو نشانه دارد:
1- با جستن و پرش خارج مي شود.
2- با لذت و شهوت خارج مي شود، البته در مريض لازم نيست با جستن خارج شود بلکه همين که با شهوت و لذت خارج شود مني است.
آبى كه گاهى بعد از ملاعبه و بازى كردن با همسر و تحريک هاي جنسي از انسان خارج مى‏شود(بدون جستن)، و به آن مذى‏مى‏گويند پاك است. نيز آبى كه گاهى بعد از منى بيرون مى‏آيد، و به آن وذى گفته مى‏شود و آبى كه گاهى بعد از بول بيرون مى‏آيد و به آن ودى مى‏گويند، اگر بول به‏آن نرسيده باشد، پاك است. و چنانچه بعد از بول استبراء كند و بعد آبى از او خارج شود شك كند كه بول است‏يا يكى از اينها، پاك مى‏باشد.
پي نوشت:
1.آيت الله بهجت، توضيح المسائل م78و350.

آیا گفتن ذکر ، در دستشویی و حمام اشکال دارد ؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
گفتن ذکر در دستشويي و حمام اشکال ندارد(1)
پي نوشت
1. آيت الله مکارم ، توضيح المسائل، مسأله 85؛ علامه مجلسي، حليت المتقين، فصل يازدهم در آداب بيت الخلاء ص: 203.

یکی از لبه های کوچک داخلی فرج دختر بزرگتر است ایا باعث فسخ عقد میشود؟ایا باید موضوع را قبل از ازدواج به همسر اینده باید گفت؟بعد از عقد همسر اگر سوالی در مورد بزرگ بودن لبه داخلی که چرا بزرگتر و یکی کوچکتر هست پرسید چه باید گفت؟با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اين نقص باعث فسخ نکاح نمي گردد.
به هيچ وجه لزومي به گفتن اين مسأله نيست.
اين نقص به احتمال زياد مادرزادي مي باشد و هيچ دليل محيطي يا بيروني ندارد. بهتر است قبل از ازدواج با مراجعه به متخصص زنان و زايمان علت و راه درمان اين امر را جويا شويد. هر چه که متخصص در جواب شما بيان داشت ،عيناً همان را براي پاسخ به سؤال احتمالي شوهرتان استفاده نماييد.

با سلام و احترام چرا با وجود این حجم فقر در جامعه و جهان؛ برای چه اینهمه آستانه های مقدس برای طلاکاری گنبدها (حرم امام رضا (ع) و حرم حضرت معصومه (س)) هزینه می کنند. عده ای از مردم می گویند بهتر است این حجم سرمایه و موقوفات صرف رفع فقر یا سرمایه گذاری های موقوفی شود. با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
و از اينكه سوال تان را در نهايت ادب و حسن تعبير مطرح نموديد ؛
ساختن ضريح و حرم براي قبور رهبران مذهبي، به عنوان يک رسم و سنتي اجتماعي ، قرن هاست که در جوامع گوناگون به وجود آمده ، منظور کساني که اين کار انجام مي‌دهند، يک نوع احترام و تجليل نسبت به آن شخصيت است . از منظر دين اسلام اين گونه اعمال بيانگر تجليل و تكريم از شخصيت هاست . اگر اين افراد در زمره علما و بزرگان دين به خصوص امامان معصوم و فرزندان آنان باشند ، اين اعمال مصداق تعظيم شعائر الهي است كه در قرآن نشانه تقوي و بسيار ارزشمند دانسته شده است .
به علاوه اين گونه رفتارها در خصوص فرزندان رسول خدا نوعي اظهار مودت و محبتي است كه از فروع دين و مزد رسالت حضرت دانسته شده ، در ساحت ايمان شيعي از جايگاه رفيع و والايي برخوردار است ؛ در نتيجه اين گونه تجليل و تعظيم ها هم ماهيت ديني دارد و هم بسيار ارزشمند است .
اما در خصوص مصداق عملي تعظيم و تجليل و نوع تزيين و تنقيش بارگاه ها ، هر چند ممكن است در مواردي اشتباهات و زياده روي هايي وجود داشته باشد و ضرورت ها در اين ميان فراموش شود ، اما آيينه كاري و طلاكاري به خودي خود نادرست و ناپسند نيست . هر چند كمك به فقرا و نيازمندان از ضرورت هاي اصلي در هر جامعه اسلامي است ، اما در عين حال تكريم و تجليل نمادهاي ديني هم يكي از مهم ترين ابزار ترويج و تبليغ تفكرات ناب و عميق ديني به حساب مي آيد .
در خصوص طلا كاري ها بايد به چند نكته توجه داشت :
1- وقتي بنا بر تكريم و تجليل يك شخصيت بي بديل در بين بشريت مانند يك امام است، بايد تفاوتي بين او و ديگر شخصيت هاي مورد احترام انسان ها و يا بارگاه هاي ديگر سلاطين وجود داشته باشد تا تصور نوعي همساني براي بينندگان حاصل نشود ؛ اين امر در عين كم توجهي اكثر مردم از اهميت بسزايي برخوردار است .
نمونه اين نوع نگرش در بارگاه امامين كاظمين ديده مي شود كه بر خلاف سنت معماري اسلامي و شرقي، روي يك بارگاه دو گنبد قرارگرفته تا نشان دهد در زير اين بقعه دو امام مدفون هستند . براي شيعه هر امام مظهر يك انسان كامل است . بايد اين عظمت و شكوه به شكلي متفاوت ابراز گردد و اين امر تابع سنت هاي جاري اجتماعي در ملل شرقي نگردد .
در نتيجه يكي از اولين سوالاتي كه براي يك بيننده غير مسلمان با ديدن بارگاه امام رضا عليه السلام پيش مي آيد، اين است كه اين همه عظمت و شكوه و هزينه براي يك انسان چه معنايي دارد ؟ اين جاست كه روشن مي شود ما اين افراد را در شمار ديگر شخصيت هاي مورد تكريم و احترام در بين بشر نمي دانيم . نوع تكريم ما منشا عقيدتي و متفاوت دارد.
2- هرچند در اسلام بر حقيقت و روح تعاليم و معارف ديني تاكيد بسيار شده اما ظواهر و امور ظاهري هم از اهميت بسياري برخوردار است . نمي توان تاثير شگرف امور ظاهري را در جلب توجه و تاليف قلوب به سمت اين مكان ها و در نتيجه بهره مندي از معنويت و روحانيت موجود در اين مكان ها ، انكار كرد . دستوراتي استحبابي قبيل خوش صدا بودن موذن و قاري قرآن يا زيبا و آراسته بودن امام جماعت نشان مي دهد كه توجه به ظواهر و بهره گيري از قدرت احساسات و تمايلات بصري و حسي بشر براي رهيافت به حقيقت باطني قابل انكار نيست .
3- نيازمندي انسان گاهي ظاهري و مادي است و گاهي باطني و روحي؛ هرچند در جامعه ما و همه جوامع ديگر نيازمندان مادي كم نيستند ، اما نيازمندان روحي و معنوي در هر جامعه اي به مراتب بيش تر از نيازمندان مادي اند . اين گونه هزينه ها اگر به شكلي انجام شود كه موجب جلب قلوب و ايجاد انس توده ها با حرم ها و توجه به آن امام معصوم گردد و در نتيجه نياز روحي اقشار گوناگون را برطرف نمايد ، ارزشمند تر از رفع برخي نيازهاي مادي آنان است ؛ هرچند توجه به همه ضرورت ها در كنار هم شدني و لازم است .
4- بخش اعظم طلاكاري ها و تزيينات توسط متن جامعه انجام مي شود . ناشي از طلا و جواهراتي است که توسط خود مردم از همه اقشار اهدا مي‌شود، در نتيجه در اين نوع هدايا كه به شكل نذر و يا وقف و مانند آن صورت مي پذيرد ، متولي امور حق تصرف متفاوت و دل خواسته ندارد . چه بسا مامور به صرف اموال در همان مورد نذر است ، البته اگر خلاف شرع و عقل نباشد .
5- از آن جا كه هزينه ها ناشي از اموال دولتي و عمومي يا وجوهات ديني نبوده ، بلكه هداياي مردمي پايه اصلي هزينه ها را تشكيل مي دهد ، معمولا اين تصور هم براي توده جامعه به وجود نمي آيد كه چرا اين همه هزينه براي زيبايي و تزيين اين مكان ها صرف شده است ، بلكه خود مايل به مشاركت در اين امور هستند .
برخلاف تصور بسياري از ما امامان معصوم زندگي فقيرانه و مشقت باري نداشتند ، البته ياده زيستي در همه حال پسنديده است و در امامان ما هم وجود داشته اما به جز برخي حضرات معصومين كه در صدر اسلام و در شرايط سخت جامعه مي زيسته اند ، چنان كه در تاريخ نقل شده باقي امامان زندگي محترم و با جلالتي داشتند . داراي منزل وسيع و غلام كنيز بوده و فعاليت هاي گسترده تجاري و كشاورزي و... داشتند .
البته در كنار همه اين ها اين بزرگواران توجه به فقرا و مساكين و تواضع و خاكساري را فراموش نمي كردند ، در خصوص امام رضا عليه السلام نقل شده كه در خانه خود در وقت غذا سفره بزرگي مي انداختند . همه افراد خانه اعم از خادمان و غلامان حتي خادمان اصطبل را بر آن مي نشاندند و با دست خود از بهترين غذاها براي آن ها مي كشيدند ، آن گاه خود شروع به ميل غذا مي فرمودند .
اين موارد نشان مي دهد كه در نوع زندگي اين بزرگواران هم در عين توجه به فقرا و مساكين ، شان و جايگاه و موقعيت اجتماعي -با توجه به اوضاع عمومي جامعه- مورد توجه قرار مي گرفت و از اين گونه امور غفلت نمي شد .

صفحه‌ها