اجتماعي

سلام چگونه حجاب رو تبلیغ کنیم؟

پرسش گر گرامي! ابتدائا بايد در باره اصل حجاب نكاتي را عرض كنيم تا در پرتو دانايي بتوانيم در امر تبليغ آن نيز موفق تر باشيم.
فلسفه اصلي پوشش، حيا و عفت است كه خصلت بشري است و تمامي انسان ها آن را پذيرفته اند. البته نتايج ديگري نيز بر پوشش مترتّب است:
1-زن محجوب، با حجاب خود به ديگران مى فهماند كه اهل بى بند و بـارى و روابـط آزاد نيست. اين خود باعث مى شود مردان هرزه به او طمع نورزند و مزاحم نشوند همان طور كه خداوند مي فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»(1) اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [چادر ها] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.
با تكيه بر اين آيه مي توان گفت مقايسه اي كه بين حجاب و آنتي ويروس مي كنند از اين جهت كه زن با حجاب به عفت شناخته مي شود و مورد اذيت قرار نمي گيرد درست است، و اين حجاب زن ضد بسياري از ويروس هاي اخلاقي و گناهان است.
2- فايده دوم حجاب به كل جامعه برمى گردد. زنان بى حجاب و بي قيد حتى براى مردان پاكدامن نيز زيان بارند. زنانى كه بدون پوشش و با انواع آرايش بيرون مى آيند ،محيط را آماده آشوب مى نمايند، زيرا جاذبه تكوينى زنان براى مردان قابل انكار نيست. در چنين محيط هائى كه جوانان پاكدامن نيز در امان نيستند. حـضـرت يـوسـف(ع) نـيز به خدا عرض مى كند: «إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِن‏»(2) و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمايل خواهم شد. بنابراين حجاب هم حافظ خود زن است؛ هم حافظ جامعه. دستور حجاب در مورد زنان بى بند و بار به خاطر مصلحت جامعه است.
3- حجاب موجب رشد شخصيت‏ زن مسلمان است. شخصيت؛ مجموعه افكار، عواطف، عادت‏ها و اخلاقيات يك انسان است كه به تشخيص وي از ديگران مي‏انجامد.
4- حجاب موجب پاسداري از حرمت خود و احساس عزت نفس و ارزشمندي است:
5- حجاب موجب استحكام خانواده‏ مي شود:
6- حجاب موجب مسؤوليت پذيري است:
هر كس در برابر خود و ديگران مسؤول است افرادي كه بي‏حجابي پيشه مي‏كنند ناگزير بايد به خويش پردازند و چنان كه امروزه مشاهده مي‏كنيم چاره‏اي ندارند جز آن كه انجام آن مسؤوليت‏ها را به ديگران و حتّي مردان بسپارند. زناني كه در پي دلربايي و جلب نظر ديگرانند و جز عرضه پيكر خود به چيزي نمي‏انديشند، هرگز نمي‏توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤوليت كنند و به معنويت خود و اعضاي خانواده و جامعه بينديشند. اين افراد، افزون بر آن كه به دليل ناتواني يا شانه خالي كردن از انجام دادن مسؤوليت‏هاي فردي باز مي‏مانند، با روحيه و وضع بدني خاص خويش محيط را آلوده و موقعيت را براي فعاليت مسؤوليت پذيرانه نامساعد مي‏سازند.
با دقت در ان فوائد آثار بد و مخرب بد حجابي و بي حجابي نيز مشخص مي شود و بزرگ ترين ضربه ها را به خود فرد و جامعه او مي زند، چرا كه براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: ارضاي غريزه در حد نياز طبيعي و ديگري جلوگيري از تهييج و تحريك آن اولي با ازدواج حاصل مي شود و دومي با حجاب و پوشش و نگه داشتن حدود. و آزادي در پوشش و حجاب، موجب انحراف بزرگ در جامعه است
براي تحقيق و مطالعه بيشتر نيست، كتاب هاي زير را معرفي مي كنيم:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام ، از استاد مطهري؛
3- زن، از مهدي مهريزي؛
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده؛
5- شخصيت و حقوق زن در اسلام، مجموعه مقالات ششمين جشنواره پژوهشي شيخ طوسي، در سه جلد ،نگارش جمعي از پژوهشگران، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي؛
6- مجموعه مقالات كنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادي؛
7- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده؛
8- زن در آيينة جلال و جمال، آيت الله جوادي آملي؛
9- مجله پيام زن، ويژه هم انديشي حجاب، شماره 184و 185، 1386؛
10- فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، غلامعلي حداد عادل.
اما در مورد تبليغ اين امر نيز بايد بگوييم، بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي در ابتداي پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روي شده اند. براي رهايي اين افراد از جهالت و ناداني، لازم‌ است‌ با استفاده‌ از متون قوي ديني، اعتقادات ايشان تقويت و كم كم با مسائل ديني آشنا شوند. البته اين مهم بايد با ظرافت خاص انجام گيرد. بايد مواظب بود تا لطمه اى به شخصيت افراد وارد نشود.بر اين اساس بهتر است ابتدا به صورت كنايه و غير مستقيم به او متذكر شد. تذكر نبايد در ميان جمع نباشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كرد.(3) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(4) بايد سعي كرد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين مي‌باشد در مورد ترك كه باعث موضع‌گيري منفي وي شود، بايد پرهيز كرد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيم هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد افراد را به واجبات مثل نماز و حجاب دعوت كرد، بايد سعي نمود اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آورد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد.
آن چه در موفقيت در امر تبليغ مهم است، تبليغ عملي است. تبليغ عملي موثرتر از تبليغ زباني است. لذا خودتان تا مي توانيد به واجبات و از جمله نماز خود اهميت دهيد و مقيد باشيد كامل مراعات كنيد. در اين صورت الگوي خوبي براي سايرين خواهيد بود.
پي نوشت:
1. احزاب (33)آيه 59.
2. يوسف (12) آيه 33.
3. اسراء (17) آيه ‌53.
4. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.

با تشکر از پاسخگویی شما ، در ادامه تحقیقات دینی ام سوال دیگری برایم پیش آمده است آیا به طور کلی رفتاری که امروزه از طرف مامورین نیروی انتظامی در برخورد با بدحجابی می بینیم کاملا مطابق با سیره امامان و معصومین بزرگوار است ؟ من نمیتوانم قبول کنم که اگر امروز پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و امام علی (ع) و حضرت زینب (س) و حضرت فاطمه زهرا (س) در بین ما بودند سر کوچه ها و خیابان ها می ایستادند و دختران بدحجاب را به زور دستگیر میکردند و در گوشه ماشین ون پرت میکردند و با خود می بردند و به زور از آنان تعهد میگرفتند !!! با توجه به حمایت اکثر علما از این برخورد ها و کلا برخورد با بدحجابی چگونه این قضیه را توجیه میکنید ؟ و چرا اکثر کسانی که توسط نیروی انتظامی دستگیر میشوند نه تنها اصلاح نمیشوند بلکه از حجاب بیشتر متنفر هم میشوند و حتی همان یک ذره اعتقاد خود نسبت به بقیه مسائل مثل نماز و روزه را هم از دست میدهند ؟ و بعد از این همه سال برخورد و بگیر و ببند اعتقادات جوانان بهتر که هیچ بدتر هم نشده است ؟! با تشکر فراوان

از مباني ديني و آيات و روايات استفاده مي شود، در زمان رسول خدا و حاكمان اسلامي رعايت حجاب براي همه حتي اقليت هاي مذهبي هم لازم بوده است، زيرا حجاب از ضروريات اسلام مي باشد. بر حاكم است به اين مسايل اهميت دهد:" علي (ع) مي فرمايد: بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده كردن سنت‌ها "(1)
در جاي ديگر، يكي از وظايف مهم حاكم امر به معروف و نهي از منكر و اقامه حدود الهي بيان شده است: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(2) جامعه نيازبه حاكم دارد ....تا انان را امر به معروف ونهي از منكر كند وحدود الهي را اجرا نمايد. روشن است كه بي حجابي، از منكرات اسلام است كه بايد از آن نهي شود. حضرت رسول (ص) اين وظيفه را بهتر انجام مي داد . افزون بر اينكه در عصر حضرت رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مَردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود . مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود. حتي اقليت هاي ديني نيز موظف بودند كه حجاب را رعايت نمايند. در سوره احزاب دستور كلي در باره حجاب آمده است: «اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند. خداوند، آمرزنده و مهربان است.» (3)
پيامبر گرامي اسلام (ص) و معصومين (ع) علاوه بر تاكيداتي كه بر رعايت حجاب داشته اند، با ارائه دستور هايي، جامعه اسلامي را به سوي تهذيب و پاكي، رهنمون گشته اند مثلا روزي اسما - كه خواهر زن پيامبر بود-، با جامه بدن نما و نازكي به خانه پيامبر آمد. پيامبر، روي خود را از او برگرداند و فرمود: «اي اسما، زن به حد بلوغ رسيد، نبايد جايي از بدن و اندامش ديده شود، مگر صورت و دست ها» (4)چون رعايت حجاب و حفظ عفت عمومي جامعه حكم قطعي اسلامي است و قرآن به صراحت آن را بيان مي‌كند، همچنين مفاسدي در پي بي حجابي به وجود مي آيد، منطق و عقل حكم مي‌كند كه بايد با بي حجابي به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود.
بايد توجه داشت الزام حجاب در كشور ايران، به خاطر قانون كشور است،‌ نه اين كه فرد بايد مسلمان باشد يا احكام اسلام را عمل كند، بلكه از اين جهت كه حجاب پديده‌اي اجتماعي است. ربطي به دين دار بودن يا نبودن ندارد. اگر حجاب تنها يك مسئله فردي بود، مسيحي يا يهودي ويا اقليت هاي مذهبي ديگر هيچ الزامي براي انجام آن نداشتند، همان گونه كه هيچ كس مسيحي يا يهودي را اجبار به روزه گرفتن يا نماز خواندن نمي‌كند، زيرا فقط يك مسئله فردي است، اما چون حجاب مسأله اجتماعي است، رعايت آن بر غير مسلمان نيز لازم است .
عدم اجباري حجاب موجب نمي گردد كه حجاب بيش تر رعايت شود، زيرا برخي پاينند قانون وارزش هاي جامعه نيستند .اگر آزادي به آن ها داده شد، به حرمت شكني مي پردازند .دستورات دين را در همه عرصه ها از جمله حجاب رعايت نمي كنند. البته ما هم باور داريم كه براي گسرش فرهنگ حجاب بايد كار هاي فرهنگي نيز صورت گيرد.ونهي ازمنكر و جلوگيري از بدحجابي بايد با اخلاق اسلامي و متانت انجام شود.
براي آگاهي بيش تر به كتاب مسأله حجاب از آيت الله شهيد مطهري مراجعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 105.
2. مجلسي، بحار الأنوار، چ هشتم، بيروت، وفا، 1403 ق، ج 93، ص 41.
3. احزاب(33) آيه 59.
4. سنن ابي داود، ج2، ص383، بي تا، بي جا.
موفق باشید.

سلام . خسته نباشید میخواستم بدونم تعریف حجاب چیه ؟ آیا کسی که چادر نداره حجاب هم نداره ؟ حجاب درست از نظر اسلام چیه ؟ آیا این گفته درسته که میگن استاد مطهری در کتاب خودشون چادر رو لزوم حجاب ندونستن ؟ یک زن چی باید بپوشه تا حجاب خودش رو رعایت کنه ؟ بدون چادر هم میشه حجاب داشت ؟ حجاب در مقابل محرم و نامحرم چجوری باید باشه ؟ حجاب در مجالس عروسی و جشن و مهمونی ها باید چجوری باشه ؟ ممنون از زحمات شما

پرسشگر گرامي! سوال شما چند بخش است كه به طور تقريبا جدا گانه مورد بررسي قرار مي گيرد.
الف. تعريف حجاب و حجاب درست از نظر اسلام چيست؟ حجاب در مقابل محرم و نامحرم چگونه بايد باشد ؟
حجاب در لغت به معناي، پرده و پوشش آمده است، استعمال اين كلمه بيشتر به معناي پرده است. اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد كه پرده، وسيلة پوشش است.(1) به نگهبانان، حاجب مي گويند چون مانع ورود اغيار و بيگانگان در يك حريم و محيط خاص است. بنابراين حجاب و پوشش زن به منزلة يك حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است كه قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند.
حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است و عمل به اين امر ظاهري برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است. پوشش ظاهري افراد، به ويژه زنان را حجاب مي گويند، كه مانع از نگاه نامحرم به آنان مي شود.
اگر بخواهيم از حجاب اسلامي سخن بگوئيم، بي ترديد حجاب طبيعي و كامل همان است كه در متون ديني اسلام مانند قرآن و حديث ذكر شده است كه بحث بسيار مفصل و دقيق دارد. از اين رو، لازم است به صورت مختصر توضيح دهيم.
دستور حجاب در اسلام، در دو بخش عمده آمده است:
الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است.
ب. پنهان داشتن زينت ها
بدن زن به طور طبيعي براي جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحريك جنسي ميشود. حال اگر علاوه بر زيبايي هاي طبيعي، زن به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض ديد ديگران قرار دهد. طبيعي است كه از بسياري سلب آرامش نموده و موجب تحريك جنسي و گاهي فساد در جامعه ميشود. و در مواردي نيز موجب گسستن پيوند خانواده و سست شدن الفت بين زوجها مي گردد. مراعات درست پوشش اسلامي از امور ضروري در پيشگيري از اين مفاسد است. بنابراين خانمي كه ملتزم به ارزش هاي اسلامي است، هيچگاه با لباس هاي رنگارنگ و تنگ كه برآمدگي هاي بدن را نشان مي دهد و با تزئينات و آرايش هاي مهيّج از خانه بيرون نمي آيد. قرآن كريم از تبرّج (خود آرايي به منظور خودنمايي) نهي نموده و آن را متعلّق به جامعه جاهلي دانسته است. نحوه پوشش، آرايش و حركات زن تا حد زيادي نشانگر شخصيت، نحوه فكر، گرايش ها و الگوهاي ارزشي اوست. بنابراين پوشش اسلامي در واقع بدون آن كه جسم انسان را به نمايش بگذارد، تجلي ارزش هاي روحي و رواني است. عفاف، شخصيت زن و متانت و وقار وي را نمودار مي كند و زن با حجاب از طمع و آرزوهاي پست ديگران در امان مي باشد. قانون آفرينش است كه هر چه موجود لطيف تر باشد محافظت از آن جدي تر است. موجود هرچه گران بهاتر باشد بيشتر آن را محافظت مي كنند، درّ گرانب ها را در گاو صندوق نگه مي دارند، تا از دستبرد ديگران در امان بماند.
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن مي فرمايد: «فانّ شدّة الحجاب ابقي عليهنّ. همانا حجاب و پوشش كامل، زنان را سالمتر و پاكتر نگاه خواهد داشت.»(2)
حاصل اين كه حجاب اسلامي با هر نوع پوششي كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد منافات دارد و آن نوع لباس و پوششي كه بهتر حدود شرعي را حفظ مي كند بهتر و كامل است. بنابراين استفاده از چادر مشكي با فلسفه حجاب و پوشش زنان در مقابل نامحرم كه همان عدم تحريك و تهييج در مقابل نامحرم و ايجاد آرامش رواني در جامعه است، بيشتر و بهتر سازگار است.
مراد ما از حجاب، پوشش اسلامي است و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكي از احكام وجوبي اسلام، اين است كه زن هنگام معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گري و خونمائي نپردازد.
علاوه بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب كه در رفتار خارجي انسان تجلي مي كند نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه كه مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصيه شده اند: «اي رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشانند»(3) يا در آية ديگر همين سوره آمده كه «اي رسول ما به زنان، مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.»(4)
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب گفتاري زنان در مقابل نامحرم است: «نازك و نرم با مردان سخن نگوييد، مبادا آن كه دلش بيمار (هوا و هوس) است به طمع بيفتد.»(5)
نوع ديگر حجاب و پوشش قرآني، حجاب رفتاري زنان در مقابل نامحرم است، به زنان دستور داده شده است به گونه اي راه نروند كه با نشان دادن زينت هاي خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.(6)
از مجموع مباحث طرح شده به روشني استفاده مي شود كه مراد از حجاب اسلامي، پوشش و حريم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحاي مختلف رفتار، مثل نحوة ‌پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
ب. آيا كسي كه چادر ندارد حجاب هم ندارد؟ بدون چادر هم مي شود حجاب داشت؟
از ديدگاه روانشناسي رنگها، اين يك واقعيت مسلم است كه رنگ مشكي رنگي صامت و غير فعال است كه باعث تحريك و جلب توجه نمي شود.
بله، چادر مشكي از آن جهت كه تمام بدن زن را مي پوشاند و برجستگي ها و زيبائي هاي زن را در خود پنهان مي دارد و كمتر موجب جلب توجه نامحرمان مي گردد. بهتر از مانتو مي باشد. زيرا در مانتو حركات جذاب زنانه، آشكارتر است و ممكن است بيشتر موجب تحريك نامحرمان گردد.
همچنين بعضي از مراجع تقليد چادر مشكلي را بهترين نوع حجاب دانسته اند از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي در اين باره مي فرمايد: «من مي گويم چادر، هم بهترين نوع حجاب است و هم نشانه ملّي ماست كه هيچ منافاتي با هيچ نوع تحرّكي از زن ندارد. اگر واقعاً كار اجتماعي و كار سياسي و كار فكري به معناي تحرّك باشد، لباس رسمي زن مي تواند چادر باشد كه بهترين نوع حجاب است. البته مي توان محجّبه بود و چادر هم نداشت. منتها همين جا هم بايد آن مرز را پيدا كرد. عده اي از چادر فرار مي كنند به خاطر اين كه هجوم تبليغاتي غرب دامن گيرشان نشود. امّا از چادر فرار مي كنند به آن حجاب واقعي بدون چادر هم رو نمي آورند چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مي دهد. تصور نكنيد اگر ما فرضاً چادر را كنار گذاشتيم آن مقنعه كذايي را... درست كرديم، دست از سرما برمي‌دارند. نه، ‌آنها به اين چيزها قانع نيستند، بلكه مي خواهند همان فرهنگ منحوس را در اين جا مثل زمان شاه كه زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل بشود.»(7)
ج. يك زن چه بايد بپوشد تا حجاب خودش را رعايت كند؟
از نظر اسلام، وجود زن زينت بخش آفرينش انسان است و افق روح او تجلي گاه رحمت الهي است. زن مظهر ظرافت و جمال آفرينش است.(8) حال جايگاه والاي اين گوهر آفرينش اقتضاء دارد كه در صدف حجاب قرار گيرد تا ارزش هاي او حفظ شود. بنابراين فلسفه حجاب حفظ ارزش هاي والاي زنان و دختران است. پس در انتخاب رنگ لباس نيز بايد رنگي را برگزينيم كه هدف اصلي يعني حفظ ارزش هاي والاي زنان و دختران تأمين گردد. اسلام گرچه رنگ خاصي را براي پوشش بانوان تعيين نكرده است اما در عين حال از رنگي كه سبب جلب توجه نامحرم گردد نهي فرموده است. ‌خداوند دربارة يك نمونة‌ شايع زينت، كه در صدر اسلام وجود داشته مي فرمايد: «زنان پاي بر زمين نكوبند تا زينت هاي مخفي پاهايشان معلوم نگردد...»(9) فقهاء با استنباط از اين آيه فرموده اند: «پوشيدن آنچه در عرف مردم زينت محسوب شود مانند گلوبند، گوشواره و... در برابر نامحرم حرام است،» بنابراين پوشيدن هر نوع لباس زينتي، در حضور نامحرم مورد نهي خداوند است. زينتي بودن لباس گاهي به نوع قيمت پارچه و گاهي به دوخت و رنگ آن بستگي دارد. بنابراين، اگر رنگ لباس روشن از نظر عرف زينت محسوب شود و جلب توجه نامحرم كند، قطعاً پوشيدن آن مورد رضاي خداوند نيست.
د. حجاب در مجالس عروسي و جشن و مهماني ها بايد چگونه باشد؟
حكم شرعي اين مساله، به خاطر مجلس عروسي و يا مجالس خانوادگي، تغييري نمي كند و در همه حال، اين كار حرام است. پس در عروسي ها نيز زنان بايد از ديد نامحرم، خود را بپوشانند. اما اگر در جمعي بودند كه فقط زنانه بود، ديگر اين احكام را ندارد اگر چه نبايد لباسي بپوشند كه تحريك شهوت كند و لباسي كه تحريك شهوت مي كند در جمع زنانه نيز حرام است.
ه. آيا اين گفته درست است كه مي گويند استاد مطهري در كتاب خود چادر را لزوم حجاب ندانستند؟
البته همه فقها پوشش را واجب دانسته اند حتي اگر چادر نباشد اما همه بزرگان و شهيد مطهري چادر را به عنوان بهترين حجاب و حجاب برتر معرفي مي كنند.
پي نوشت ها:
1. مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1374، ص 78.
2. نهج البلاغه، نامه 31.
3. نور(24) آيه30.
4. نور، آيه31.
5. احزاب(33) آيه 32.
6. نور(24) آيه31.
7. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي، فرهنگ تهاجم فرهنگي، تهران، سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، چاپ اوّل، 1373، ص 261 ـ 262.
8. فلسفي، محمد تقي، حجاب و آزادي، سازمان تبليغات اسلامي، 1368،‌ ص 118 ـ 109.
9. نور، آيه31.

موفق باشید.

با سلام وخسته نباشید سئوالم در خصوص انتخاب چادر به عنوان حجاب کامل است من جدیدا حس میکنم باید چادر را به عنوان حجاب برتر انتخاب کنم (تا کنون هم حجابم را رعایت کردم ولی بدون چادر)در واقع بعد از آمدن سفر مکه که پنج ماهی مگذرد به این مساله فکر کردم ودر این زمینه تحقیق کردم ولی از اینکه در دید دیگران ،همکاران و دوستان چه بازتابی دارد کمی مرددم میکند دوست دارم در مورد تغییر پوششم توسط چادر از کارشناس شما یک جواب کاملا محکم و همراه با فلسفه ای غنی دریافت کنم. با سپاس از همکاری شما (لطفا جواب را خیلی سریع فقط به ایمیلم ارسال فرمایید)متشکرم

يكي از عوامل علاقه و ميل به چيزي، اين است كه از مزايا و فوائدي كه در قبال آن به انسان مي رسد، اطلاعات كسب كنيم. يكي از دلايل ديگر اين است كه الگو و قهرمان انسان، به آن ميل و علاقه داشته باشد.
1- آيا پوشيدن چادر فائده دارد و فلسفه اين نوع حجاب چيست؟
در قرآن كريم، در مورد حجاب و پوشش زنان آياتى آمده، در برخى از آن ها به كيفيت و شكل حجاب اشاره شده است. از جمله:
« به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را از هر نامحرمى فرو بندند. پاكدامنى ورزند. زيورهاى خود را آشكار نگردانند; مگر آن چه به طور طبيعى از آن پيداست. بايد مقنعه خود را بر گردن خويش فرو اندازند، و زيورهاي شان را جز براى شوهران شان يا... آشكار نكنند... .»(1)
در آيه مذكور چند نكته قابل توجه است:
1 . زنان نبايد زينت هاى خود را ـ جز در مواردى ـ آشكار سازند، به اين ترتيب آشكار كردن هر نوع زينتى، حتى لباس هاى زينتى و مخصوص كه زير لباس عادى يا زير چادر مثل پيراهن، كت، دامن، شلوار و... مى پوشند، جايز نيست; زيرا قرآن كريم، از اين عمل نهى فرموده است.
2 . آن ها بايد «خمار»هاى خود را بر سينه هاى خود بيفكنند: «وليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ» (2) واژه «خُمُر» جمع «خمار» به معناى پوشش است; ولى معمولا به روسرى يا مقنعه گفته مى شود كه زنان سر خود را با آن مى پوشانند. كلمه «جيوب » نيز جمع «جيب » و به معناى يقه پيراهن است. از آن به گريبان تعبير مى شود. گاه به قسمت بالاى سينه به تناسب مجاورت با آن نيز اطلاق مى شود.(3)
بنابراين، چون چادر به عنوان يك حجاب برتر محسوب مى شود، اگر لباس هايى مثل، كت، شلوار گشاد يا تنگ و.. . زينت محسوب شوند، آشكار كردن آن ها جايز نيست. بهترين و كامل ترين پوشش براى زن كه زينت هاى او را بپوشاند، چادر است.
پس حجاب منحصر در چادر و حتي مانتو نيست، بلكه هر لباسي كه غير از وجه و كفين (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند(پوشاندن حجم و برجستگي هاي بدن نيز لازم است) و موجب تحريك و جلب توجه نامحرم نگردد، كافي است. همان طور كه بقيه واجبات داراي مراتب مختلفي مي‏باشند، حجاب نيز داراي مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است. چادر حجاب برتر بانوان محسوب مي‏گردد. زيرا با چادر حجم بدن زن محفوظ مي ماند. طبيعي است در اين صورت اين حجاب برتر است. فلسفه چادر پوشيدن تنها مصونيت نيست، بلكه علاوه بر آن رعايت تقوا و اطمينان از انجام وظيفه است. با مانتو پوشيدن هر چند مناسب باشد،اين اطمينان را نداريد.
فلسفه حجاب چيست؟
حجاب دو فلسفه اساسي دارد كه با يكديگر ارتباط دارند:
1. محافظت زن در برابر طمع ‏ورزي‏هاي هوس‏بازان.
2. پيشگيري از تحريكات شهواني خارج از قوانين الهي و تأمين سلامت و بهداشت معنوي جامعه.
حجاب با چنين نقش مهم و اساسي پيامي قاطع و كوبنده با خود دارد، و آن اين است كه در برابر همه مردان اجنبي نوعي هشدار و اعلام «دور باش!» مي‏دهد، اكنون بايد ديد چه عواملي در رساندن اين پيام و اثرگذاري آن مؤثر است:
1. حدود و ميزان پوشش:
هر اندازه بدن زن پوشيده‏تر باشد، نقش نيرومندتري در دورسازي ديدگان نگاه كننده ايفا مي‏كند. از همين رو چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زيرا با وجود شرايط ديگر، بيش ترين پوشش و مطمئن‏ترين مصونيت را مي‏آورد.
2. كيفيت پوشش:
ميزان ضخامت و حتي كيفيت دوخت لباس بخش مهمي از حجاب را تشكيل مي‏دهد. لباس‏هاي نازك و تنگ و بدن‏نما كه جاذبه هاي جنسي زن را براي مردان به نمايش مي گذارد، موجب خيره شدن چشم‏هاي هرزه و آلوده جامعه است. در مقابل لباس‏هاي غير بدن‏نما، ديده‏ها را از خود دور مي‏سازد، و سلامت معنوي نفوس را تأمين مي‏كند.
3. رنگ‏ها:
برخي از رنگ‏ها ديده‏ها را خيره مي‏سازد، و پاره‏اي ديگر نگاه‏ها را از خود مي‏راند و دور مي‏سازد. كدام يك از اين دو براي تأمين حجاب واقعي و مصونيت معنوي جامعه و خيره نكردن چشم‏ها و برنيفروختن آتش شهوت مفيدتر است؟ مگر ما در جامعه‏اي زندگي نمي‏كنيم كه ميليون ها جوان در اوج غريزه جنسي به سر مي‏برند و در سخت‏ترين شرايط جواني از امكان ازدواج محرومند ؟ كافي است با اندك جرقه‏اي شعله‏هاي غريزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتي‏ها مبتلا گردند. پس چرا به هر وسيله ممكن ـ حتي با گزينش رنگ مناسب لباس در جامعه ـ به سلامت ديني و روحي و رواني آنان كمك نكنيم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن‏شان در دام مفاسد نشويم؟ در عين حال علماي دين نسبت به خصوص رنگ‏ها تأكيد چنداني نكرده، ولي بر اين مسئله پاي مي‏فشارند كه لباس نبايد موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشي از آن باشد. از اين‏رو در طول تاريخ زنان مسلمان به ميل خود لباس مشكي را براي حجاب برگزيدند . اين سنت حسنه مورد پذيرش پيامبر(ص) و امامان(ع) قرارگرفت، زيرا آنان به اين وسيله احساس امنيت و مصونيت بيش تري مي‏كردند.
4. شيوه‏هاي رفتاري:
طرز صحبت و چگونگي راه رفتن و ... نيز بخشي از حجاب به معناي وسيع كلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشي را دارد كه پوشش زن دارد. عدم رعايت آن نيز اثري چون برهنگي در پي دارد. از اين‏رو قرآن مجيد يكي از صفات خوب زنان مؤمن را كه در رفتار دختران شعيب بيان مي‏كند ، «حيا» و وقار است.
2- اما الگو و قهرمان ما و زنان مسلمانان حضرت زهرا سلام الله عليها است كه حجابش شبيه چادر بود حتي بلند تر از چادر، چرا كه به زمين كشيده مي شد. درباره پوشش حضرت فاطمه(س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براي دفاع از فدك، همين پوشش نقل شده است.
حضرت فاطمه(س) مقنعه خويش را بر سر و جلباب بر تن كردند؛(4) يعني پوششي كه تمام تن را از سر تا قدم فرا مي‏گرفته است.
وقتي برترين زن عالم چادر را انتخاب كرده، سزاوار است ما نيز به چادر علاقه بورزيم و چادر را عاشقانه انتخاب كنيم؟!
البته شما توجه كنيد كه با پوشش چادر محبوب خدا و اهل بيت خواهيد شد و در ابتداي پوشش چادر حتما دوستان شما حرف و حديث ها حتي تمسخر خواهند داشت ولي فراموش نكنيد كه اين ها موقتي و گذراست و بعد از گذشت زماني، وقتي ديدند شما مصمم هستيد ديگر كاري با شما نخواهند داشت و دست از سخنان خود برمي دارند و بعد از آن براي شما هم عادي خواهد شد.
با توكل به خدا شروع كنيد و چادر را بر تن كنيد اگر مشكلي برايتان پيش آمد قبل از هر عكس العملي ما را در جريان قرار دهيد تا راهنمايي تان كنيم.
پي نوشت:
1. نور(24)آيه 31.
2. همان.
3. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، 1362 ه.ش، ج 14، ص 438ـ450.
4. ابو منصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، يك جلد، نشر مرتضى مشهد مقدس، 1403 ه.ق، ج 1، ص 98.
موفق باشید.

خيلي از افرادي كه در اطراف من زندگي مي‌كنند از آشنايان تا دوستان و حتي در محل كار اين عقيده را دارند و از آن‌جايي كه كافر كسي است كه خدا يا پيغمبر او را قبول نداشته باشد پس اين‌ افراد كافرند و نجس اگر اين طور باشد بنده حقير تكليفتم چيست ؟ اين افراد ابزار هم نمي‌كنند كه مسلمان هستند يا غير مسلمان در جواب مي‌گويند ما خدا را مي‌پرستيم و اين كفايت مي‌كند نيازي به امام و پيغمبر نيست و با خدا بدون واسطه حرف مي‌زنيم چون خودش گفته از رگ گردن به ما نزديك‌تر است.بايد با همه با احتياط برخورد كنم يا با كسي رابطه نداشته باشم كه مثلا احتياط كنم كه از غذاي آن‌ها نخورم.چكار كنم؟ لطفا كامل و بر اساس سوال من جواب دهيد نه اين‌كه شماره مسله را از توضيح المسايل برايم بگوييد معزل خيلي بزرگي شده براي من و خيلي افراد ديگر. حال يا به خاطر شرايط يا در اثر تحقيق به اين نتيجه رسيده‌اند. لطفا مرا كمك كنيد.البته من خودم به همه ايمه معتقدم

این مساله یکی از مشکلات موجود در جامعه امروز است که البته دارای سابقه و پیشینه نیز می باشد و در گذشته های نه چندان دور همین مشکلات در خصوص جوانانی که گرایشات توده ای و کمونیستی داشتند مطرح بود که به مرور زمان موضوع آن منتفی شد؛ بد نیست بدانید که این قبیل گرایش ها هم معمولا مقطعی بوده و تداوم مطلق ندارد.
در هر حال مقوله ارتباط با این افراد و جاری دانستن حکم مرتد یا عدم آن در خصوص این گونه اشخاص یکی از دغدغه های افراد مومن و متدین است که در این خصوص به چند نکته اشاره می کنیم:
1- مقوله ارتداد به خودی خود یکی از مقولات پر اختلاف و محل ارائه نظرات گوناگون است و به آسانی نمی توان در خصوص آن اظهار نظر نمود، در نتیجه بسیار دشواراست که بتوانیم به صرف برخی اظهار نظرات یا رفتارهای خاص فرد با افرادی را مرتد قلمداد کرده و احکام مرتد را در مورد آنان جاری دانست .
2- بسیاری از مخالفت های فکری و رفتاری با اصول اعتقادی پیشین فرد یا اعتقاد عمومی جامعه از چند صورت خارج نیست یا نوعی بازخورد ناشی از شرایط خاص روحی و فکری خود فرد است که در بسیاری از جوانان به نوعی در نوع افکار و اعمال درمقطع خاصی بروزمی کند و به مرور زمان فروکش کرده به وضعیت قبلی یا چیزی شبیه آن بر می گردد.
در مواردی دیگر این نوع رفتارها و ابراز عقیده ها نوعی تجربه و کنکاش فردی یا جلب توجه دیگران و حتی مطالبه جایگاه خاص و ویژه در نظر دیگران محسوب می شود که به اقتضای سنین خاص یا موقعیت ها و محیط های خاص شغلی و تحصیلی بروز پیدا می کند و معمولا ریشه درونی کاملی ندارد .
در مواردی دیگر نیز این رفتارها عکس العملی مبارزه گونه و مقابله ای در برابر برخی افراد که به ظاهر در گروه دین داران قرار دارند و فرد خواستار نوعی درگیری و تضاد با آنان است که این مورد در خصوص عکس العمل جوانان عاصی در قبال والدینشان یا رفتار توده جامعه در قبال حاکمان دین مدار جامعه بروزو ظهوردارد .
در هر حال در همه این موارد شبهه جدی در خصوص صدق عنوان مرتد وجود دارد و بر اساس قانون "درء" تنها در صورتی فرد مشمول یه حکم قضایی و یک حد شرعی قرار می گیرد که شبهه ای در مورد جریان حد نباشد (1) و چنان که ذکر شد در اکثریت این گونه افراد شبهه این که در واقع و حقیقت به این گفتاها و رفتاهای خود التزام درونی و قلبی نداشته باشند جدی است .
3- آنچه در مورد اکثریت این افراد می توان گفت آن است که آن ها مسلمان زادگانی هستند که بر اثر برخی گفتارها و رفتارهایشان لااقل در مورد مسلمان ماندن آن ها تردید وجود دارد و در نتیجه بر اساس اصل استصحاب کماکان این افراد مسلمان محسوب می شوند و حکم اسلام بر آن ها بار می شود .
4- اصولا حکم ارتداد مربوط به نوعی تغییر دین و انکار اصول دین می شود نه معتقد شده به هر باور خاص و غیر مشهور ؛ به عبارت روشن تر مرتد کسی است که از دین خارج شده و کفر را انتخاب کند. براین‏اساس نمی توان کسانی که مثلا امامت را قبول ندارند یا پیامبر و ائمه را معصوم نمی دانند، ولی خداوند و پیامبر و ضروریات اسلام را انکار نکرده‏اند را به آسانی مرتد دانست و از اسلام بیرون تلقی نمود .
مرتد کسی است که بعد از ایمان کافر می شود و کافر یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار می‏دهد، یا پیغمبری حضرت خاتم‏الانبیا - محمد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد. هم چنین است اگر کسی در یکی از این ها شک داشته باشد. نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه، مسلمانان جزء دین اسلام می‏دانند) منکر شود (که انکار آن ها به انکار خدا و پیامبر برمی‏گردد)...". (2)
با این تعریف روشن می شود که بسیاری از تردیدها و انکارهای روشنفکران امروزی در مقوله انکار ضروری دین یا انکار اصل مهمی که به انکار خداوند و نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم منتهی گردد نیست .
5- پیشنهاد جدی ما آن است که اصولا زمینه طرح این گونه مباحث را در محیط زندگی و کار و ... فراهم نیاورید و اگر چنین مباحثی مطرح شد به گونه ای پاسخ ندهید و موضع نگیرید که طرف مقابل در مقام بیان صریح نظرات و اعتقادات خود برآید و کار را بر شما وخودش مشکل کند ؛ حتی می توان جملات نیمه صریح افراد را در برخی انحرافات به نوعی توجیه کرد که کار به موضع گیری های جدی منتهی نشود .
به هر حال اولا اصل در مورد اشخاص ایمان و اسلام است نه کفر و ارتداد ، ثانیا نباید در مقام تجسس و بدبینی نسبت به دیگران برآیید و خودتان را به زحمت بیندازید و اصولا این قبیل احتیاط ها برخلاف احتیاط محسوب می شود؛ زیرا به نوعی موجب حساسیت و بدبینی خود این افراد و قرار گرفتنشان در موضع عناد و لجاج می گردد و به علاوه احساس مثبت شما نسبت به دیگر بندگان خدا را به نوعی بدبینی و احساس منفی مبدل می کند .
البته اگر در مواردی خاص فردی به صراحت و بدون تردید و تامل و شبهه رسما از اسلام بر گردد یا اصول دین را به طور قطع و یقین انکار نماید و این امر به تایید کارشناسی برسد، چنین فردی مرتد محسوب می شود و باید از او اجتناب نمود و در این صورت تکلیف انسان متفاوت می شود .

پی‏نوشت‏ها:
1. سيد محمد حسينى شيرازى‏، الفقه، القانون‏، مركز الرسول الأعظم ( ص) للتحقيق و النشر ،1419 ه ق‏، بيروت، ص 28 .
2. توضیح‏المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم 1385، ج 1، مساله 106 .

به نام خدا با سلام و تشكر از جواب دادن به سئوالات قبلي ، يكي از اموري كه در اسلام به آن خيلي سفارش شده عبادت است . مقامات عاليه اي كه براي اولياء خدا و عرفا هم شمرده مي شوداز اثرات عبادت آنها بوده . عرض من اين است كه خوب يك شخصيت خيلي ارجمندي را در نظر بگيريم كه خيلي هم اهل ذكر و عبادت است . از اين آدم چه نفعي به ديگران مي رسد ؟ مردم به طور مستقيم مي توانند از خدمات يك دكتر خوب ، يك مهندس ، يك خلبان و امثالهم يا از عمل خير يك آدمي كه مدرسه ساخته يا بيمارستان ساخته استفاده كنند يا افرادي كه متكفل ايتام مي شوند و براي مردم هزينه مي كنندولي استفاده مردم از آدمي كه فقط اهل نماز و عبادت است چيست ؟ حتي بعضي از اوقات اين گونه اشخاص خودشان در فقر و تنگي معيشت هستند كه بايد كمكهايي هم از ديگران دريافت كنند . البته مي دانم كه در لايه هاي پنهان ذكر بركاتي عمومي براي اين عمال هست ولي منظورم به طور كلي اين است كه ارزش عبادتهاي شخصي بيشتر است يا اعمالي كه به نفع مردم و جامعه هستند ؟ با تشكر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دين اسلام به تمام جوانب روحي و جسمي، فردي و اجتماعي انسان توجه دارد. بر اين اساس برنامه هايي را ارائه مي دهد كه يك مسلمان خود را در همه حيطه ها ارتقا داده و در نهايت به مقام انسان كامل بار يابد.
اين حيطه ها شامل بعد دين داري، بعد دين آموزي، بعد فرهنگي، بعد اعتقادي، بعد اقتصادي، بعد سياسي، بعد نظامي، بعد تربيت بدني و جسماني، بعد اجتماعي و ديگر ابعاد است. با اين وجود در آموزه هاي ديني به بعد اجتماعي يك مسلمان، تأكيد فراوان شده تا در ديدي وسيع تر، جامعه ايده آل اسلامي شكل گيرد.
توجه به مسائل جامعه، بدون عنايت به ساير ابعاد، رشدي يك جانبه را در پي خواهد داشت . دين مقدس اسلام بر متانت، اعتدال و توازن، توصيه و سفارش مي كند و از يك سونگري پرهيز مي دهد.
اگر كسي به جاي عبادت و نماز و روزه ساير وظايفي كه از نظر شرعي و ديني بر عهده دارد، به دستگيري از فقرا و درماندگان بپردازد و اين بعد مهم فردي يعني عبادت را رها نمايد، دچار خطاي مهمي شده است . يك بعد مهم وجودي خود را مهمل گذاشته و از اين نظر انسان كاملي نمي باشد. بررسي سيره و زندگي پيشوايان دين نشان مي دهد كه آن ها در عين حال كه در خدمتگزاري به خلق گوي سبقت را از ديگران ربوده بودند، در همه ابعاد از ديگران جلوتر بوده اند.
آري اگر همه ابعادي كه در دين مطرح است، همسوي هم رشد داده شد، از روايات بر مي آيد که خدمت به ديگران در چنين وصفي برترين اعمال و بهترين وسيله رسيدن به كمال و سعادت است.دراين جا به‌تعدادي‌از آن ها اشاره‌ مي‌كنيم‌:
از پيامبر(ص) سؤال‌شد: محبوب‌ترين‌شخص‌نزد خدا كيست‌؟ فرمود: "أنفع‌الناس‌للناس‌؛(1) پر نفع‌ترين‌مردم‌براي‌ديگران‌" .
در جاي‌ديگر فرمود: "الخلق‌عيال‌اللّه‌فأحبّ الخلق‌إلي‌' اللّه‌مَن‌نَفَعَ عيالَ اللّه‌و أدخل‌علي‌' أهل‌بيت‌سروراً؛(2) محبوب‌ترين‌بنده‌نزد خدا كسي‌است‌كه‌به‌عيال‌خدا (مردم‌) نفع‌برساند و اهل‌خانه‌اي‌را خوشحال‌كند". درروايتي‌از پيامبر (ص‌) نقل‌شده‌:"اَحبّ الاعمال‌إلي‌اللّه‌ثلاثة‌: إشباع‌جوعة‌المسلم‌، و قضاء دينه‌و تنفيس‌كربته‌؛(3) محبوب‌ترين‌اعمال‌نزد خدا سه‌چيز است‌: سير كردن‌مسلمان‌گرسنه‌اي‌، پرداخت‌بر هكاري‌و بر طرف‌كردن‌گرفتاري‌هاي‌او" .
پي نوشت ها :
1.بحارالانوار، ج1‌، ص339.
2.همان.
3.همان‌، ص‌360.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها