پرسش:
لطفا درباره اخلاق و آداب معلمی، براساس مبانی دینی، توضیح دهید.
پاسخ:
برترین و بزرگترین معلم، خداوند است که از باب مهربانی خویش، وظیفه ی تعلیم را برعهده ی پیامبران قرار داد و اینگونه مسیر رسیدن انسان به کمال را هموار ساخت. کسی که خلعت معلمی بر تن میکند، قدم در مسیر انسانسازی برمیدارد؛ به همین دلیل باید پیش از تعلیم دیگران، انسانیت را در وجود خود پرورش دهد. وگرنه، تعلیمی که بدون عمل باشد صرفاً تکرار کلماتی است که احتمال عمل به آن کلمات توسط دیگران ناچیز خواهد بود؛ بنابراین اگر کسی قصد دارد، در کسوت معلمی به رسالت خویش در این جهان صحه گذارد، لازم است، عامل و آراسته به آداب و اخلاق معلمی باشد تا علمآموزی را برای مخاطبان خویش شیرین گرداند.
خداوند کرامت ویژهای را برای معلمان درنظر گرفته است؛ اما این کرامت صرفا با معلم بودن و آموزشدادن حاصل نمیگردد؛ بلکه درجه ی کرامت یک معلم، متناسب با تلاشی که در جهت انسانسازی خویش و دیگران به کار میگیرد، آشکار میشود. در نگاه اسلام این کرامت زمانی به معلم تعلق میگیرد که قدم در مسیر هدایت انسانها بردارد. رسالت و مسئولیت اصلی معلم فقط آموزشدادن نیست؛ بلکه تربیت در رأس وظایف یک معلم قرار دارد.
تجلی اخلاق
وجود یک معلم باید تجلیگاه اخلاق باشد. یک معلم حتی در نگاهکردن به دانشآموزان و مخاطبان خویش، نگاهش را تقسیم میکند تا مبادا کسی را بیشتر و دیگری را کمتر مورد توجه قرار داده باشد. عدالت در نگاه، لبخند و کلام و پرهیز از تبعیض در یاد دادن و توجه نمودن، از مهمترین مؤلفههای رفتاری و اخلاقی یک معلم است. خداوند در قرآن به پیامبر میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ پس به (برکت) رحمت الهی با آنان نرمخو (و پرمهر) شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار(ها) با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند توکلکنندگان را دوست میدارد».(1)
انواع رشد
برخی از معلمین تصور میکنند که مهمترین وظیفه ی آنها تعلیم است. به همین دلیل بیشترین وقت خود را به آموزش اختصاص داده و تنها درصدد رشد علمی دانشآموزان و دانشپژوهان خویش برمیآیند. حالآنکه، آنچه از رشد علمی بااهمیتتر است، رشد اخلاقی دانشآموزان است. در ادامه نیز معلم موظف است رشد اجتماعی آنان را بالا برده تا بتوانند به برکت اخلاق و علمی که دریافت کردهاند در جامعه نیز اثرگذار باشند.
خودسازی
آنچه که باید قبل از دیگرسازی که مهمترین وظیفه معلم است، موردتوجه معلمان قرار گیرد، افزایش معلومات دینی و خودسازی است. یک معلم از نگاه دین، باید خودش را مجهز به معلومات دینی کند و درعینحال برنامهای برای تهذیب نفس خویش در نظر گیرد تا از اهداف عالی رسالت خود دور نگردد. مطالعه و داشتن یک سیر مطالعاتی همیشگی و مستمر، میتواند معلمان را از حیث نظری و علمی تقویت سازد. عمل نمودن معلمان به آنچه از مطالعه دریافت میکنند، عاملی در جهت تقویت خودسازی آنها خواهد بود. نقش معلم همچون نقش نجاتغریق است. کسی که قرار است دیگران را از غرقشدن نجات دهد، خود باید آشنا به مهارتهای شنا بوده و توانایی لازم برای نجات دیگران را کسب کرده باشد. خودسازی همان مهارتی است که معلمان باید در سایهی آن به نجاتِ غریقها بپردازند. امام علی علیهالسلام میفرمایند: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلاَلِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ؛ هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید و کسی که آموزگار و مربّی خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن که آموزگار و مربی دیگران است».(2)
نگاه امانت گونه
آنچه بر یک مربی لازم است، نگاه امانت گونهی او به متربیان است. دانشآموز، محصل و متربی، مِلک معلم نیست؛ بلکه امانتی از جانب خدا در دستان اوست. اگر معلم چنین نگرشی را در وجود خود تقویت کند و بداند شاگرد هم نعمت است و هم امانت، از انجام هر عمل دور از ادب و اخلاق اجتناب میورزد.
دیگرسازی
حلقه ی مفقوده ی نظام تعلیموتربیت ما، رشد استعدادهای معنوی دانشآموزان است. توجه به استعدادهای معنوی فراگیران، کشف و پرورش استعدادها را میتوان از دیگر وظایف یک معلم متعهد دانست. در نگاه اسلام دیگرسازی از خودسازی جدا نیست. در حقیقت مرتبهای از خودسازی انسان، همان دیگرسازی است. چرا که با رشد دادن دیگران، روح انسان نیز رشد و تعالی بیشتری را تجربه خواهد کرد.
بایدهای لازم در موضوع تربیت
آنچه وجود یک معلم باید به آن متخلق گردد دایرهای وسیع از مؤلفههای اعتقادی، رفتاری، گفتاری، شرعی و اخلاقی است. مصادیق زیر به بخش کوچکی از این وظایف اشاره میکند:
1. تقویت دانش وآگاهی
2. تعمیق نگرش و باور
3. به کاربستن باورها در رفتارهای فردی و اجتماعی
4. فراهم نمودن زمینه ی عبودیت برای متربی
5. توجه به تدریجی بودن تربیت
6. برانگیختن احساس کرامت و عزّت نفس شاگردان
7. انعطاف و اعتدال
8. تقویت روحیهی حقگرایی (بیدار کردن فطرت الهی)
9. تقویت قدرت تفکر و تشخیص حق از باطل
10. پیشگامی در ادای تکالیف شرعی و تکریم شعایر دینی
11. خودداری از مراء، جدال و ستیزه جویی در کلاس و هنگام درس
12. داشتن سعه ی صدر، مدارا و انتقادپذیری
13. مخاطب شناسی و کشف استعداد شاگردان
14.شکوفا نمودن قوه ی عقلانیت متربیان
15. قدرت ایجاد فضای معنوی و تربیتی در کلاس
نتیجه
وظیفهی مهم یک معلم، تعلیموتربیت یعنی زمینهسازی برای پرورش و شکوفایی استعدادهای متربی است بهگونهای که نتیجه ی آن در شخصیت متربی بهویژه در رفتارهای او ظاهر شود. تطابق گفتار و کردار، سخننگفتن بر خلاف باور خویش، پرهیز از فخرفروشی، رعایت انصاف در برخورد با دانشآموزان، بسترسازی برای تربیت صحیح، همدردی و همدلی نسبت به شاگردان، جهتدهی به شاگردان در گفتار و کردار، بهرهوری از تشویق و تنبیه مناسب و به جا، تواضع، برخورد کریمانه، تسلط بر خشم، خوب گوشدادن، خوب سخنگفتن (لحن و آهنگ گفتار)، سخنِ خوب گفتن و... را میتوان از دیگر وظایف اخلاقی و دینی یک معلم مؤمن و متعهد دانست.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• نقش معلم در تربیت دینی، محمد داوودی
• سیری در تربیت اسلامی، مصطفی دلشاد تهرانی
پینوشتها
1. سوره ی آل عمران، آیه ی 159.
2. صبحی صالح، نهجالبلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، ص 480، حکمت 73.